4_5948466624775323982.mp3
12.05M
.
#مناجات
#امام_زمان (عج)
#طلیعه_رمضان
#محمود_تاری "یاسر"✍
#سید_مهدی_حسینی 🎤
----------
ماه صیام آمده مولا تو هم بیا
ماه امید آمده آقا تو هم بیا
ماه خداست آینه دار دو چشم تو
حالا که گشت آینه پیدا تو هم بیا
از انتظار در شب اوّل به ماه عشق
آمد به چشم اشک تمنّا تو هم بیا
ماه صیام ، ماه بهار عبادت است
در این بهار ، سرو دل آرا تو هم بیا
باران ز ابرِ رحمت حق بارد از کرم
ما مانده ایم گرمِ تماشا تو هم بیا
ما بنده ایم ، آمده در محفل دعا
ای حجّتِ خدای تعالا تو هم بیا
ما آمدیم غرقِ تمنّای وصل تو
ای ناخدای کشتی دل ها تو هم بیا
یعقوب وار درد فراق تو در دل است
یعنی ز لطف یوسف زهرا تو هم بیا
از شهر خویش رفته برون قلب من ، زده
با شوق وصل خیمه به صحرا تو هم بیا
ما بی قرار ، کرب و بلا را گریستیم
ای که توراست دیده چو دریا تو هم بیا
"یاسر" ز اشک روی دو گونه چنین نوشت
ای همچو عشق نام تو زیبا ، تو هم بیا
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
https://eitaa.com/emame3vom/59391
.
#امام_زمان
صبا دهد چو به من مژده ى ظهورش را
زنم به پهنه ى دل خيمه ى سرورش را.
مسير آمدنش را پر از شكوفه كنم
به ديده ارج نهم سبزى حضورش را.
هزار مرتبه زيباتر است از يوسف
مگر به خواب ببينى رخ بلورش را.
به مستى ابديت دچار خواهد شد
هر آنكه نوش كند جرعه ى طهورش را.
به پشت ابر ز شرمندگى شود پنهان
گر آفتاب ببيند شعاع نورش را.
كدام صاحب انديشه وصف او گويد
ستوده عقل و خرد پايه ى شعورش را.
اگر كه حضرت داوود صوت او شنود
دگر به صوت نخواند خط زبورش را.
اگر به چهره ى مهدى نظر كند موسى
دگر ز ياد برد اِنجلاى طورش را.
بدون نان احدى در جهان نمى ماند
اگر ز عاطفه روشن كند تنورش را.
صدور برگ عبور از صراط با مهديست
فقط به شيعه دهد برگه ى صدورش را.
چنان گرفته دلش از غريبى مادر
كه كج كند به بقيع مركب عبورش را.
چنان به يوسف صديقه بسته دل خوش زاد
كه پر كند ز غزل دفتر قطورش را
مرحوم #سيد_حسن_خوش_زاد
.
.
#وداع_با_شعبان
پایان شعبان رسیده مرا پاک کن حسین
این دل برای ماه خدا روبه راه نیست...
.
.
#وداع_با_شعبان
رسید مژده که سر زد هلال ماه صیام
مه دعا و نیایش مه درود و سلام
دهید مژده تمام گناه کاران را
که حکم عفو شده از سوی خدا اعلام
مه نماز و مه روزه ماه استغفار
مهی که پر بود از لطف خاص و رحمت عام
مباد ماه خدا برتو بگذرد ای دوست
که بهر خود ندهی کار مثبتی انجام
شقی ست آنکه خداوندگار حیّ غفور
ورا نبخشد وگردد مه صیام تمام
چه صبح ها که نفس ها در آن بود تسبیح
چه لحظه ها که بود خواب آن رکوع و قیام
به هوش باش که تقوی نکوترین عمل است
کلام ختم رسل باشد این خجسته پیام
خوشا کسی که ز افتادگان بگیرد دست
خوشا کسی که به کار خدا کند اقدام
حلال باد وصال خدا بر آن بنده
که بگذرد زخطا و حذر کند ز حرام
بکوش بهر نماز و دعا چه روز و چه شب
بخوان کتاب خداوند را چه صبح و چه شام
از آن شراب که ساقی آن خداوند است
بگیر در عطش روزه و بریز به کام
به یاد تشنگی روز حشر اشک بریز
برای تشنه لب کربلا بسوز مدام
به یاد حنجر خشکیدة امام حسین
بنوش آب و بگو با سرشک دیده سلام
اگر گرسنه شدی یاد کن ز طفل حسین
که بی غذا دل شب خفت در خرابة شام
اگر که دختر نه سالة تو روزه گرفت
دم غروب که از دست می دهد آرام
بسوز و اشک برآن کودک گرسنه بریز
که جای نان به سرش سنگ ریخت از لب بام
اگر تلاوت قرآن دلت ربود از دست
به قدر و کوثر و یاسین و زخرف و انعام
بریز اشک بر آن لب که شد زچوب کبود
بیار یاد ز بزم شراب و رأس امام
سلام باد برآن سر که شد به نیزه بلند
گهی به نخل و گهی در تنور کرد مقام
برای یوسف زهرا بلند گریه کنید
که از گلوی بریده به شیعه داده پیام
چو آب سرد بنوشید یاد من باشید
که تشنه کام مرا کشت خصم خون آشام
بزن ز سوز جگر ناله آنچنان "میثم"
که سوز و شور محرم دهی به ماه صیام
#استاد_سازگار ✍
.
.
#شب_قدر
شعر شب ۲۱
میسوزداما لیک خاکستر ندارد
حالا زمین گیراست و بال و پر ندارد
افتادنش راهیچ کس باورندارد
جز پرزدن فکری دگردر سرندارد
بابای شهرکوفه روی بسترش بود
چادرنماز فاطمه زیرسرش بود
آرام میباریدتنها مردکوفه
خیلی مصیبت دیدتنها مرد کوفه
دستش چه می لرزید تنها مرد کوفه
باچشم تر میدید تنها مرد کوفه…
ردِّ طناب مانده روی دستهارا
آه از نهاد سینه اش می رفت بالا
میرفت چشمان علی رو به سیاهی
میرفت کوفه بی علی رو به تباهی
میگفت زینب در دلش باسوز آهی
ای ابن ملجم بشکند دستت الهی
سربند زرد و صورتش همرنگ میشد
خیلی برای فاطمه دلتنگ میشد
او روی بستر بودو چشمش رنگ باران
چون موی حیدر قلب زینب شدپریشان
درپشت خانه شیر در دست یتیمان
اشکش به روی گونه بغضش بود پنهان
ای کاش میشد خون فرقش بند آید
یا بار دیگر برلبش لبخند آید
وقت وصیت هاشدو میسوخت زینب
چشم علی دریا شدو میسوخت زینب
حرف غم دنیا شدو میسوخت زینب
زخمی به سینه جا شدو میسوخت زینب
چشم علی خیره به چشمان ابالفضل
دست حسینش بودو دستان ابالفضل
زینب همانجا سوخت مادر را صدا کرد
کرب و بلا را دید و آهش را رها کرد
میدید کهنه خنجری را که چه ها کرد
چه وحشیانه از قفا سررا جداکرد
او آرزو میکرد روز آخرش بود
ای کاش بابایش کنار دخترش بود
#مسعود_اصلانی
#شب_بیست_و_یکم
#ماه_رمضان
.
.
#امام_علی
#امیرالمؤمنین
#مدح مولا
هم ابتداعلیست و هم انتهاعلی/
ازهرنظرشبیه به نورخداعلی
غرق تحیرم چه بنامم توراعلی/
یامظهرالعجایب و یامرتضی علی/
ماراهمیشه مدح تو باده پرست کرد
انگورهای روی ضریح تو مست کرد
کعبه سه روز پیش تودراعتکاف بود/
توآمدی و دورتو گرم طواف بود
برسینه اش زهیبت نامت شکاف بود/
شمشیرهای فتنه همه درغلاف بود/
روز ولادتت بخداشاهکارشد/روزظهورحضرت پروردگارشد
هرکس شکست پیش تو بااحترام شد/
هرکس غلام تو شدعلیه السلام شد/
سلمان به لطف چشم تو والامقام شد/
ابلاغ شد ولایت و نعمت تمام شد/
(مست است ازنیام تو عمربن عبدود)/
شیرخدایی و پسر دختر اسد
این دل برای توست به نام خودت بزن/
شد خلقتم به عشق تو پس خوش بحال من
دست خداست دست تو مولای بت شکن/
حق باتو جلوه کرده برای علی شدن/
هرجا همیشه نام تو تکرارمیکنم
هرچیز را بدون تو انکار میکنم
تو غیرحق به سمت کسی رو نمیزنی
تو آفتاب عشقی و سوسو نمیزنی
تو فاتح نبردی و زانو نمیزنی
اصلا تو باخدای خودت مو نمیزنی/
ممسوس ذات حقی و روح فصاحتی/
توباخدای خود چقدر درشباهتی
بادست تو تمامی خلقت مهارشد
باحلقه های زلف تو دلها شکارشد/
میدان اسیررقص دم ذولفقارشد
جبرییل مست حضرت دلدل سوارشد/
وقتی که تیغ تو همه راتارو مارکرد
حتی خدابه ضربه ی تو افتخارکرد
بامهردستهای توشبنم درست شد
بانبض تو جهان منظم درست شد
باخشم چشمهات جهنم درست شد
خلقت به لطف نورتو کم کم درست شد/
مارابیابه نام غلامت خطاب کن
یا لااقل غلام غلامت حساب کن
#مسعود_اصلانی
.
.
#حضرت_عباس
یاقمربنی هاشم(ع)
عباسی و ازعشق قصد دلبری داری
هم حکم سرداری و هم آب آوری داری
وقتی خدا بالا گرفته رایت العباس
پس روز محشر برشهیدان برتری داری
کرب و بلا پیروز شد با خطبه های او
به به ابالفضل علی چه خواهری داری
بیچاره کرده یوسفان را وصف روی تو/
ماه بنی هاشم تو خیلی مشتری داری
وقتی کفانا لشفاعت دستهای توست
با دست خود در روز محشر محشری داری
بادیدن رویت رقیه کیف میکردو
میگفت باخود چه عموی دلبری داری
با بودنت دلگرم میشد دختر خورشید/
ازبس که آقا جذبه های حیدری داری
چشمت زدند از پیکرت دست قلم افتاد/
زینب به سر زد گفت واویلا علم افتاد
بامشک پاره قصه ی او آخرش بد شد/
ناکامیش خیلی برای اصغرش بد شد
تیری که از چله به شدت سمت او آمد/
خیلی برای جلوه ی چشم ترش بدشد
قدرشید افتادنش خیلی عواقب داشت/
افتادنش قطعا برای خواهرش بدشد
افتاده بودو یک نفر تا باعمودش زد
ضربه برای چهره و شکل سرش بدشد
پشت و پناه خیمه ها؛ هر دختری فهمید/
که رفتنت خیلی برای معجرش بدشد
بعداز تو بودآتش سراغ موی طفلی رفت/
قنداقه غارت شد برای مادرش بد شد
بعدازتو کعب نی به جان یک حرم افتاد/
این قصه بر نیزه سرآمدآخرش بدشد
پشت سریک قافله برنیزه ها بودی
تو روی نیزه باز ماه کربلا بودی
#مسعود_اصلانی
......
#مدح_حضرت_عباس
شعرحضرت عباس (ع)
داری دل ترک زده را بند می زنی
با زلفِ شمس فاطمه پیوند می زنی
بالا بلند عشق،تو با خاک پای خود
طعنه به ارتفاع دماوند می زنی
پیشانی تو قبله ی خورشید عالم است
وقتی به نام فاطمه سربند می زنی
وقتی میان ابروی خود می زنی گره
آتش به آسمان خداوند می زنی
معلوم می شود غضبت برطرف شده
با دیدن رقیه که لبخند می زنی
خود را به آب و آتش صحرای کربلا
تا اهل خیمه تشنه نباشند می زنی
مثل همیشه در دل صحرا علم بزن
حس غرور زینب کبری قدم بزن
چشمان تو ادامه ي شبهاي فاطمه
با دست توست رحمت فرداي فاطمه
هستند در كنار تو دلگرم دختران
قُرص است با تو پشت پسرهاي فاطمه
ميزد به روي بازوي تو بوسه ها پدر
يك بوسه جاي خويش و يكي جاي فاطمه
ابري بيار و سايه به زينب هَديّه كن
اي بچه شير حيدر و رعناي فاطمه
تنها حسين پشت رَدِ دستهاي توست
بر خاك ديد رَدِّ قدمهاي پاي تو
چشم فرات پاسخي از مشك تو نديد
مانده هنوز ماتِ معماي فاطمه
رفتی که تیرها همه پر در بیاورند
ازارتفاع قدتو سر در بیاورند
رفتی و رفت پشت وپناه کبوتران
خیره شده به رفتن تو چشم آسمان
رفتی و خواهرانه کسی داشت میگریست
دیگر نداشت روی سرش خیمه سایبان
اصغرزبان نداشت که همرا بچه ها
در اوج تشنگیش بگوید عمو بمان
رفتی و مشکها به عزایت نشسته اند
بعداز تو آبها همه بودند روضه خوان
بعدازتو بود غارت خیمه شروع شد
بعداز توبود قصه ی لبها و خیزران
بعداز تو بود بستن دستان خواهرت
بعداز تو بود ضربه ی سیلی بی امان
آن تیرها که روی تنت جا گرفته اند
از پیکرتو حاجت خودراگرفته اند
#مسعود_اصلانی
.
.
#حضرت_قاسم
ترکیب بندحضرت قاسم(ع)
رخ عیان کرد و باز غوغا شد
آسمان هم به پای او پا شد
نسبی از کریم ها دارد
از همان کودکیش آقا شد
سیزده سال زندگی کرد و
همه اعتبار دنیا شد
با ابالفضل بودنش این شد
شکل رزمش شبیه سقا شد
با عمو بود و از همان اول
در دلش شور کربلا جا شد
بعد از اینکه حسن ز دنیا رفت
همه دلخوشی مولا شد
شال سبزی است دور گردن او
حسن کربلا چه رعنا شد
دل به دریا زده است همچون رود
یادگار یل جمل کُش بود
بغض او در گلوش پنهان بود
چشم او آسمان باران بود
دست خط حسن به دستش رفت
دردلش شوروشوق میدان بود
ازعمو رخصت نبرد گرفت
چشم او چون عموش گریان بود
همه جا گردو خاک اما باز
پسرمجتبی نمایان بود
رجزی خواندو سنگ باران شد
بعداز آن وقت تیرباران بود
ازحرم مثل باز عمو آمد
هدف تیغ تیرداران بود
گفت با جان من چه ها کردند
چه بلایی سرتو آوردند
دورتو قیل وقال میبینم
وتورا خسته بال میبینم
از نگاه حرامیان امروز
کشتنت را حلال میبینم
جان من آفتاب عمرتورا
روبه سمت زوال میبینم
وای من زیرسم مرکبها
بدنت پایمال میبینم
بی هوا میزدند از پس و پیش
نابرابر جدال میبینم
قرص ماه حسین بررویت
حای چندین هلال نیبینم
از گذشته کشیده تر شده است
قاسمی را که حال میبینم
ازتنش کاش ای خدا میشد
حلقه های زره جدا میشد
#مسعود_اصلانی
.
.
#حضرت_رقیه
مرغ اسیر ،هم وطنش فرق میکند
هم اینکه نوع پر زدنش فرق میکند
شیرین زبان تو، شده لکنت زبان پدر
طرز تکلم و سخنش فرق میکند
وقتی که بی هوا به کسی ضربه میزنند
حتما کبودی بدنش فرق میکند
خیلی مرا زدند ولی بین این همه
این شمر لعنتی زدنش فرق میکند
آتش رسیدو موی سرم را به باد داد
عاشق همیشه سوختنش فرق میکند
گفتم به عمه روی زمین زیر نیزه ها
بابا چقدر شکل تنش فرق میکند
وقتی تمام دشت پر از بوی او شده
حتما مساحت کفنش فرق میکند
باتازیانه های سنان راه میروم
خیلی شبیه مادرمان راه میروم
#مسعود_اصلانی
.......
#شب_سوم_محرم
من آسمان ابریه باران گرفته ام
از چشم عمه، غیرت طوفان گرفته ام
ازلحظه ای که سر روی نیزه گذاشتی/
زنجیر بسته راه بیابان گرفته ام
من با وجود ضعف تنم در مسیرشام
با خطبه های عمه ی مان جان گرفته ام
بابا ببین حکایت دندانمان یکیست
امشب برات روضه ی دندان گرفته ام
ماهم ولی هلال،قدم، پر ستاره ام
خورشید خون گرفته به دامان گرفته ام
میدانم از تنور فقط نان می آورم
نان می آورند
حالا چطور از تو بوی نان گرفته ام
طفل گرسنه با شکم سیر میزدند
در شهر شام شام غریبان گرفته ام
دیگر خرابه دردسرش گریه ی من است بابا ببر مرا که دلم تنگ رفتن است
#مسعود_اصلانی
.
.
#امام_زمان
در دل خود غمی نهان داریم
غم هجرِ اماممان داریم
به امید بهار می مانیم
ور نه در هر نفس خزان داریم
ما زمینی ترین زمین گیریم
هوس طعم آسمان داریم
رنگ غربت به ما نمی آید
ماکه آقای مهربان داریم
به زمان اعتمادبایدکرد
چونکه ما صاحب الزمان داریم
مثل یک روزه دار لب تشنه
چشم امید براذان داریم
مااز این خشکسال خسته شدیم
میل دریای بیکران داریم
تا رسیدن به خیمه ی خورشید
تاچه اندازه نردبان داریم؟
نردبانی زاشک میسازیم
مابه دل آه بی امان داریم
#مسعود_اصلانی
..........
.
یا صاحب الزمان ادرکنی
شبِ بدون تو هر لحظه اش شب یلداست
بیاکه هم دم من بی تو غربت دنیاست
نیازمند شفای نگاه تو هستیم
تب زمین خدا با نبودنت بالاست
توغایبی زنظرها ولی قسم به خودت/
ارادت دل مجنون همیشه پابرجاست
کویرهستم و چشم همیشه منتظرم
درانتظار ظهور تلاطم دریاست
اگرچه روی تورا ما ندیده ایم اما
((خیال روی تودرهرطریق همره ماست))
اگرچه بین هیاهوی شهرمان هستیم
ولی بدون توعاشق هنوزهم تنهاست
دلم هوای تو کرده کجای دنیایی؟
برای آمدنت دست من دخیل دعاست
علم بگیربه دوست که کعبه دلتنگ است/
علم بگیر و بگو کل یوم عاشوراست
توچشم تو شده بارانی از غم گودال
دلت همیشه عزادار زینب کبراست
#مسعود_اصلانی
.
.
#حضرت_خدیجه
یا أم المؤمنین
زبان به مدحت بانوی عشق میچرخد
دوباره چشم ترم میزبان باران شد
دوباره مادر اسلام سفره دارم شد
دل شکسته سرسفره باز مهمان است
تویی خدیجه ی کبری و مادرعشقی
همیشه و همه جا درکنارپیغمبر
شریک زندگی سالیان خانه ی او
بزرگ بانوی مکه؛بهارپیغمبر
نوشته اند که از بین مردم مکه
کسیکه همسرتو شدپیمبرت باشد
تو کیستی که خداوند تو مقررکرد
دلیل جمله ی لولاک دخترت باشد
همیشه بوی خدا میرسد زخانه ی تو
به سینه سنگ نبی را فقط زدی بانو
قسم به عشق که بین زنان پیغمبر
فقط تویی که همیشه سرآمدی بانو
چقدر خانه ی بی تو غریب و دلگیر است
تو می روی و چه سرداست بی تو دنیاست
زخانه پر زدی و خانه شد عزاخانه
نشسته گرد یتیمی به روی زهرایت
دل رسول خدا درعزای تو خون شد
چقدر اشک غم از چشم ماه می آید
ببین که فاطمه زانوی غم بغل دارد
کنار هر نفسش سوز آه می آید
عزیزبودی و حالا برای دفن تنت
چقدر مادر رفته سفر؛کفن داری
کفن رسیدو دلی رفت سمت بی کفنت
ببین که یک نوه ی پاره پاره تن داری
تنی به روی زمین بین شیب گودال است
لباسهای تنش را حرامیان بردند
وبعد ،غارت خلخال و معجر طفلان
حرامیان حرمی را به ریسمان بردند
#مسعود_اصلانی ✍
#وفات_حضرت_خدیجه
.
.
#مناجات
#ماه_رمضان
اللهم ربّ شهر رمضان
آنکس که اول ماه دست مرا گرفته
سی شب برای من در میخانه جا گرفته
با یار وعده دارم هرشب همین حوالی
شبهای ساکت من بوی خدا گرفته
هرکس بد مرا گفت او خوبی مرا گفت!
پشت مرا همیشه بی ادعا گرفته
صدبار گم شدم من در کوچه های دنیا
من کور بودم و او بهرم عصا گرفته
ای دوست قدیمی من را که خاطرت هست
من آن بدم که قلبم بوی خطا گرفته
تنگ است دست سائل! خرجی ما ز باباست
از دست مرتضی بود هرچه گدا گرفته
حق میدهی به چشمم غیر از علی نبیند
چشم مرا شکوه ایوان طلا گرفته
برکت به اشکمان زد رحمت به حالمان زد
زهرا برای عشاق دست دعا گرفته
یکسال هم گذشت و ما کربلا نرفتیم
خیلی دلم برای صحن و سرا گرفته
بالاترین عبادت خون گریه بر حسین است
عابد عبادتش را از کربلا گرفته
افطار سینه زن ها با گریه میشود باز
نوکر به یاد ارباب آب و غذا گرفته
ای روزه دار تشنه! تشنه فقط حسین است
جای فرات آن لب بر چکمه ها گرفته
با قاتلش بگویید ذبح غریب زشت است
پیش نگاه زهرا خنجر چرا گرفته
#سیدپوریاهاشمی ✍
#مناجات با #امام_حسین
https://eitaa.com/emame3vom/59402
.
🔊 #زمینه_احساسی
⭕ متن:السلام، ماه خدا...
🎙️ کربلایی #امیر_برومند
🍃🍃
السلام/ماه خدا، سوز دعا
اغفر ذنوبنا/حسین، حسین، حسین
السلام/چشمای تر، وقت سحر
اغفر ذنوبنا/حسین، حسین، حسین
من اومدم، درو واکن
من اومدم، منو نگاه کن
من اومدم، منو دعا کن
انت الکبیر، و أنا الصغیر
و هل یرحمُ الصغیر الا الکبیر
مسکینتم، کوچیکتم
بیا و این، حال روضهتو از من نگیر
جانم حسین، جانم حسین
ای جان جانانم حسین
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
السلام/شاه کرم، ای بی حرم
اغفر ذنوبنا/حسن، حسن، حسن
السلام/بندهنواز، محرم راز
اغفر ذنوبنا/حسن، حسن، حسن
منو ببین، دلگیرم
منو ببین، از همه سیرم
منو ببین، بهتو اسیرم
انت الجواد، و أنا البخیل
و هل یرحمُ البخیل الا الجواد
ای دلبرم، تاج سرم
در خونهتو در میزنم باب المراد
جانم حسن، جانم حسن
ای جان جانانم حسن
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
السلام/شمس الشموس، غریب طوس
اغفر ذنوبنا/رضا، رضا، رضا
السلام/ای مهربون، آروم جون
اغفر ذنوبنا/رضا، رضا، رضا
تنگ دلم، بیچارهم
تنگ دلم، دل بیقرارم
تنگ دلم، ابر بهارم
انت الغنی، و أنا الفقیر
و هل یرحمُ الفقیر الا الغنی
جانان من، آقا ایمان من
میگم به دو عالم که تو سلطان منی
جانم رضا، جانم رضا
ای جان جانانم رضا
#ماه_رمضان
https://eitaa.com/emame3vom/59403
👇
CQACAgQAAxkDAAFi1g1iRciq-lMLSG6oOHQ6gdQHbWS7tQAC0QcAAo8PCFH8VAnHC3tibiME.mp3
6.43M
🌙استقبال از #ماه_رمضان
🍃السلام ماه خدا سوز دعا
🍃اغفِر ذُنوبَنا حسین حسین حسین
🎤 #امیر_برومند
⏯ #زمینه
.
#امام_زمان
ما را ز هجر رویت خانه خراب کردی
دل را اسیر زلف پرپیچ و تاب کردی
دانستی ای صنوبر شوق تو دارد این دل
تا من تو را نبینم رخ در نقاب کردی
بر جان ناتوانم باشد که رحم آری
چون از فراق رویت ما را عذاب کردی
عجل علی ظهورک عجل علی ظهورک
عجل علی ظهورک بحق زهرا
عجل علی ظهورک عجل علی ظهورک
عجل علی ظهورک بحق زهرا
جان و دل و سر تن بهر تو بود با من
در کشتن من ای گل قدری شتاب کردی
سوزاندی از غم خود جان بلا کشم را
آخر دل حزین را از غصه آب کردی
نه بر در سرایت ما را جواب دادی
نه از در سرایت ما را جواب کردی
عجل علی ظهورک عجل علی ظهورک
عجل علی ظهورک بحق زهرا
عجل علی ظهورک عجل علی ظهورک
عجل علی ظهورک بحق زهرا
من هر چه در بَرَم بود کردم نثار عشقت
هر بی حساب کردم از من حساب کردی
از گوشۀ نگاهت هوش از سرم ربودی
با قِصۀ دو چشمت ما را به خواب کردی
عجل علی ظهورک عجل علی ظهورک
عجل علی ظهورک بحق زینب
عجل علی ظهورک عجل علی ظهورک
عجل علی ظهورک بحق زینب
👇
CQACAgQAAxkDAAFb-cRiEkWqCT5F_kIRDjLnwPDWZr4jnwACdAsAAoNFSVIoFGd6ZWbFvyME.mp3
1.77M
🎼 #استودیویی | #امام_زمان(عج)
📔 من سر قرارم تو کجایی....
👤 #حاج_امیر_کرمانشاهی
من سر قرارم تو کجایی
خیلی بی قرارم تو کجایی
از خودم سیر شدم پیر شدی پیر شدم
پر از انتظارم تو کجایی
کجا گمت کردم؟ نمیدونم
کجای دنیایی؟ نمیدونم
همه میگن نیستی میگن رفتی
یا اینکه اینجایی؟ نمیدونم
دل اگه دل بود که خونه تو می شد
دل اگه دل بود دیوونه تو می شد
دل دیگه دل نیست
من سر قرارم تو کجایی
خیلی بی قرارم تو کجایی
از خودم سیر شدم پیر شدی پیر شدم
پر از انتظارم تو کجایی
هیچکسی نمیدونه چه جوری
دل میره کلنجار با صبوری
لحظه های حسود حق من این نبود
من دلم حرم خواست بسه دوری
یه کربلا میخواهم بگو باشه
همراه رفیقام بگو باشه
میشه تو هم باشی با هم باشیم
تعبیر بشه رویام بگو باشه
دل اگه دل بود همین فردا میبردیش
دل اگه دل بود پایین پا میبردیش
دل دیگه دل نیست
من سر قرارم تو کجایی
خیلی بی قرارم تو کجایی
از خودم سیر شدم پیر شدی پیر شدم
پر از انتظارم تو کجایی
از قدیم الایام خونه هامون
حرف تو که میشد چقدر آسون
التماس دعا با پدر مادرا بودی تو قنوت نمازامون
از بچگی آقا صدات کردم
جوونیمو نذر نگات کردم
ببین داره عمرم هدر میره
مردم اگه میشه که برگردم
دل اگه دل بود عشق تو رو می فهمید
دل اگه دل بود یه جوری تو رو میدید
دل دیگه دل نیست
https://eitaa.com/emame3vom/59407
.
4_5933578528665633962.mp3
20.3M
#طلیعه_رمضان
مداح :حاج مهدی رسولی🎤
#استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان
مژده ای دل که دوباره رمضان می آید
مژده مغفرت و بوی جنان می آید
بهترین ماه خدا بار دگر در راه است
کز ره لطف و کرم، نورفشان می آید
کوله بارش شده سرشار ز احسان و امید
سوی هر سائل بی نام و نشان می آید
تشنگان را خبر از جام شرافت بدهید
ابر رحمت بسوی مزرع جان می آید
نیست شایسته که نومید شود بنده حق
که زحق رحمت بی حدّ و کران می آید
وقت افطار امان می دهد از نار فراق
بوی جنّت سحر از صوت اذان می آید
خواب عشاق عبادت، نفسش تسبیح است
توبه مقبول و به دل روح و روان می آید
هر که یک جرعه بنوشد ز می لیله قدر
فارغ از غصه و اندوه جهان می آید
هر که با اشک ندامت شب خود سر بکند
صبحدم شاد و خرامان و جوان می آید
هر که شد بنده حق مزد خود از حق گیرد
روز محشر که شود خنده کنان می آید
#مدهوش
#محمد_هوشمند
.
4_6044184880114305778.mp3
5.75M
.
💥سبک: #زمینه
🎤مداح: #سید_مهدی_میرداماد
🏴 #وفات_حضرت_خدیجه(س)
شب دهم ماه رمضون
دل عاشقا پر می گیره 2
تو طنین صدای اذون
از مادری خبر می گیره 2) 2
کنار بسترش ... روضه ها می خونه
با چشای ترش ... میگیره بهونه ...
برای مادرش ... که خیلی خیلی مهربونه ...
میگه مادر ، اگه بری ، دیگه غمخواری ندارم
بابام تنها میشه نرو ، روی پاهات سر میزارم
مرو مادر .... مرو مادر ....
(شب دهم ماه رمضون
شب یتیمیه مادرمون
یه لباس مشکی به تنش
روضه میخونه باز بی امون ) 2
اگه بری منو تو کوچه میزنن
میون کوچه ها ، علی رو می برن ...
حسن میگه رو خاک ....
( چشام دریا شده ببین
نمونده جونی تو تنت ) 2
تو بستر افتادی و شد
عبای بابا کفنت ...
مرو مادر .... مرو مادر ....
شب دهم ماه رمضون
دلا میره کرببلا .... 2
به یاد اون غروبی که
سرا میرفت رو نیزه ها .... 2
غروب کربلا ، خیمه ها میسوزه
چشای فاطمه به حسین میدوزه
عزیز فاطمه تنش ، سه روز مونده زیر آفتاب
از اونجا دختر علی ، اسیر رفت شام خراب
حسین ... ارباب بی کفن .....
#حضرت_خدیجه
💥
4_5828066820178839511.mp3
6.19M
🎼شعبان و رجب را به ...
|⇦• مناجات با خدا ویژۀ ماهِ مبارکِ رمضان و وداع با ماه شعبان المعظم به امید شفایِ همۀ مریضان و در راس همۀ حاجات ، ظهور حضرت حجت روحی له الفدا به نفس استاد حاج منصور ارضی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
تو باز مرا خوانده ای اما نگرانم
از فیضِ مناجاتِ سحر باز بمانم
من چند صباحی است که در غفلتِ محضم
بیدار کن ای دوست از این خوابِ گرانم
شعبان و رجب را به بطالت گذراندم
با دستِ تهی راهی شهر الرمضانم
این فکر که از چشم تو یک روز بیفتم
دردی است که مثل خوره اُفتاده به جانم
*اَللَّهُمَّ لا تُبَدِّلِ اسْمي وَ لا تُغَيِّرْ جِسْمي، وَ لا تُجْهِدْ بَلائي، وَ لا تُشْمِتْ بي اَعْدائي .. ان شالله تو شبایِ ماه رمضان بتونم باهات خوب حرف بزنم ...*
توفیق بده تا که در این ماه مبارک
جز ذکر تو چیزی نشود ورد زبانم
سوگند به قرآنِ سر نیزه الهی
هر شب به سر سفرۀ قرآن بنشانم
بگذار که با یاد لب تشنه آن شاه
در بینِ مناجات کمی روضه بخوانم
بَرد است و سلام است به من آتشِ دوزخ
چون سوخته دل از غم آن سوخته جانم
من آرزویم کربُبَلا در شبِ قدر است
بگذار خودم را به ضریحش برسانم
با یاد تن بی رمقش موقع مغرب
خوب است که از کف برود تاب و توانم
_____
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#ماه_رمضان
#مناجات_دعا
#مناجات_با_خدا
.
4_5828000870956009975.mp3
978.2K
#زمزمه
#نوحه
#امام_حسن
#سبک_تامشکتو_توآب_زدی
توسل به امام حسن مجتبی (ع)
تـو ای عـزیـز فـاطـمـه ، درد مـنـو دوا بکــن
امـیـد شیعــیـان هــمـه ، رهـایـم از بـلا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تو را قسـم به مادرت ، به تشـنه لب برادرت
بـه قــاســم دلاورت ، چاره ی غصه ها بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
ببـین که بی بال و پـرم ، اسـیـر درد پیـکـرم
مـونـده بـه در چشـم تـرم ، در امـیـدو وا بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـویـی امـام مـجـتـبـی ، وصـی پـاک مـرتـضی
عـزیـز دخت مصطـفی ، نظـر به این گـدا بکن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـو را بـه حـرمـت عـلـی ، هـمـون امـام اولــی
خـالـیـه دسـت مـن ولـی ، شـفـاعـت مـرا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
تـو را به بانگ یاربـت ، به ناله های هر شبت
بـه اشـک پـاک زیـنـبـت ، از آتـشـم رهـا بکـن
حاجتمو روا بکن ، حاجتمو روا بکن
.
.
#روضه_شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام #گریز_حضرت_زینب
▪️ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَ یا أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ▪️
سلام ما به علی و نماز آخر او ...
به حال راز و نیاز و به دیده ی تر او ...
سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غرق خون و اطهر او
سلام ما به پریشانی حسین و حسن
سلام ما به دل پر ز آه دختر او
*دیگه نتونست تو محراب طاقت بیاره، بدنشو گذاشتن تو گلیمی ، آوردن نزدیک خونه ..." این بدن سالمه ، فقط فرقش ضربه خورده .... هنوز حیات در این بدن باقی ... گلیم کجا ؟ بوریا کجا ؟ این بدن هنوز زیر سم اسب نرفته .... آخ یه وقت زینب دید یه هاتفی داره صدا می زنه ... زمین داره با این ناله میلرزه، حسنین هم که مسجدن ؛ دقت کرد ببینه هاتف چی می گه شنید داره میگه : "تهدمت و الله ارکان الهدی قًتل علی المرتضی ..." یه جا اینجا دلش خیلی به لرزه افتاد ... بیست و یک سال بعد تو خیمه نشسته بود ، دید هوا تیره و تار شد .... زمین شروع کرد لرزیدن، یادش افتاد، پا برهنه به سمت خیمه ی امام چهارم دوید ، عزیز برادرم چه خبره؟!! کربلا داره میلرزه ؟!! فرمود عمه جان کار بابامو یکسره کردن .... آخ نگاه کن سرشو بالا نیزه زدن ....
حسین ...
#شهادت_امام_علی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
.👇
.
#مناجات_با #امام_زمان عج
مداح: #سید_مهدی_میرداماد
مثل آیینه صفا می خواهم
دیر یا زود جلا می خواهم
چند وقتی است که بی حال شدم
مختصر حال دعا می خواهم
مثل دشتم ... برهوتم ... خشکم
تشنه ام، آب بقا می خواهم
دل بیمار تو را می طلبد
ای طبیب از تو دوا می خواهم
رو زدن بر تو بُوَد اوج کمال
من فقط از تو شفا می خواهم
کمرم خم شده از بار گناه
بی سبب نیست عصا می خواهم
ذره ای شرم و حیا هم بد نیست
ذرّه ای شرم و حیا می خواهم
در بیابان طلب گم شده ام
چه کنم؟ قبله نما می خواهم
خودمانیم ... چه بی معرفتم
که فقط راهنما می خواهم
گر چه آلوده و پستم امّا
عاجزانه ز شما می خواهم ...
... که مرا در بغلت جا بدهی
لطف بی چون و چرا می خواهم
کوله ام خالی خالی است کریم!
توشه ی روز جزا می خواهم
با همه روی سیاه و زشتم
بوسه از تار عبا می خواهم
در قنوت سحر جمعه فقط
از خداوند تو را می خواهم
تا که عطر نفست پخش شود
کمک از باد صبا می خواهم
جمعه ها میل پریدن دارم
پر پرواز و هوا می خواهم
بهتر از کرب و بلا جایی نیست
سفر کرب و بلا می خواهم
ای علمدار «لثارت» بیا
جان ارباب بیا، می خواهم ...
... یکی از پا به رکابان باشم
عاقبت جزء شهیدان باشم
.👇