eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای ولیّ الله داور، السلام ای سلامت از پیامبر، السلام حجّت خلاق اکبر، السلام زاده ی زهرای اطهر، السلام السلام ای باقر آل رسول چارمین فرزند زهرای بتول ای نبی بر تو فرستاده سلام وی به زین العابدین، ماه تمام هفتمین معصومی و پنجم امام مکتبت تا صبح محشر، مستدام تیغ نطقت می شکافد، علم را روح می بخشد مرامت، حلم را ای سلام ذات حیّ داورت بر تو و نطق فضیلت پرورت علم آرد سجده بر خاک درت حلم گردیده است بر دور سرت نسل نوری هم ز باب و هم ز مام خود امام و مادرت بنت الامام کیستی ای آیت سرّ و علن؟ تو هم از نسل حسینی، هم حسن تو امامت را روانی در بدن ای ولایت را چراغ انجمن علم تو، علم خداوند جلیل وحی باشد بر لبت بی جبرییل از درخت علم، بَر داریم ما وز تو صد دریا گهر داریم ما بس حدیث معتبر داریم ما از شما کی دست برداریم ما؟ یابن زهرا سر برآور باز هم «جابر جُعفی» بپرور باز هم یابن زهرا گر چه با بغض تمام، حرمتت گردید پامال «هشام»، بر تنت آزار آمد صبح و شام، تو امامی، تو امامی، تو امام نور از هر سو که خیزد، دیدنی است چهره ی خورشید کی پوشیدنی است؟ خزانِ باغ زهرا دیده ای تو تن بی سر به صحرا دیده ای گردن مجروح بابا دیده ای بر فراز نیزه سرها دیده ای کاش می دیدم چه آمد بر سرت یا چه کرده کعب نی با پیکرت؟ تو چهل منزل اسارت دیده ای از ستمکاران جسارت دیده ای خود عزیزی و حقارت دیده ای تشنگی و قتل و غارت دیده ای چار ساله، کوه ماتم برده ای مثل عمه، تازیانه خورده ای شام بود و مجلس شوم یزید چشم تو چوب و لب خشکیده دید گه سکینه ناله از دل می کشید گاه زینب جامه بر پیکر درید چشم بر رگهای خونین دوختی سوختی و سوختی و سوختی ای دل شیعه چراغ تربتت دیده ها دریای اشک غربتت سالها بر دوش کوه محنتت روز و شب پامال می شد حرمتت ظلم دیدی در عیان و در خفا تا شدی مسموم از زهر جفا ای به جانت از عدو رنج و عذاب هم به طفلی، هم به پیری، هم شباب قلبت از زهر ستم گردید آب قبر بی زوّار تو، در آفتاب وسعت صحن تو مُلک عالم است لاله ی قبر تو اشک «میثم» است علیه_السلام .
. سلام‌الله‌علیه کای خفته خوش به بستر خون، دیده باز کن‌ احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن ای وارث سریر امامت! به پای خیز بر کشتگان بی‌کفن خود نماز کن طفلان خود به ورطه‌ی بحر بلا نگر دستی به دستگیری ایشان دراز کن بس دردهاست در دلم از دست روزگار دستی به گردنم کن و گوشم به راز کن سیرم ز زندگانی دنیا، یکی مرا لب بر گلو رسان و ز جان بی‌نیاز کن برخیز، صبح شام شد ای میر کاروان‌! ما را سوار بر شتر بی‌جهاز کن یا دست ما بگیر و از این دشت پر هراس‌ بار دگر روانه به سوی حجاز کن» پس چشمه‌سار دیده پر از خون ناب کرد بر چرخ کج مدار به زاری خطاب کرد: .
. زینب چو دید پیکر آن شه به روی خاک‌ از دل کشید ناله به صد درد سوزناک: «کای خفته خوش به بستر خون، دیده باز کن‌ احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن ای وارث سریر امامت! به پای خیز بر کشتگان بی‌کفن خود نماز کن طفلان خود به ورطه‌ی بحر بلا نگر دستی به دستگیری ایشان دراز کن بس دردهاست در دلم از دست روزگار     دستی به گردنم کن و گوشم به راز کن سیرم ز زندگانی دنیا، یکی مرا     لب بر گلو رسان و ز جان بی‌نیاز کن برخیز، صبح شام شد ای میر کاروان‌! ما را سوار بر شتر بی‌جهاز کن یا دست ما بگیر و از این دشت پر هراس‌ بار دگر روانه به سوی حجاز کن» پس چشمه‌سار دیده پر از خون ناب کرد بر چرخ کج مدار به زاری خطاب کرد: «کای چرخ سفله! داد ازین سرگرانیا     کردی عزیز فاطمه خوار و ، ندانیا خوش در جهان به کام رسید از تو اهل بیت‌     تا حشر در جهان نکنی کامرانیا این کی کجا رواست که دونان دهر را در کاخ زر به مسند عزت نشانیا؟ بستی به قید بازوی سجاد، هیچ رحم‌     نامد تو را بر آن تن و آن ناتوانیا؟ کُشتی به زاری اصغر و هیچت نسوخت دل‌ زان شمع روی دلکش و آن گل فشانیا؟ هرگز نکرده بود کس ای دهر سفله طبع‌! بر میهمان خویش چنین میزبانیا» آتش شو ای درون و بسوزان زبان من‌     ای خاک بر سر من و این داستان من حجةالاسلام نیر تبریزی .
‍ . |⇦• و توسل به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، با نوایِ گرم حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻༺⊱┄═┅ ای که به عشقت اسیر خیلِ بنی آدمند سوختگانِ غمت ، با غم دل خرمند هر که غمت را خرید ، عشرت عالم فروخت با خبرانِ غمت بی خبر از عالمند .. حسینِ من .. حسینِ من .. *ان شالله به همین زودیا کربلا زیارت ارباب بریم ..* ای وارثِ سریر امامت زجای خیز بر کشته گانِ بی کفنِ خود نماز کن *همه ی شهدا ، مدافعانِ حرم همه فیض ببرن ..* برخیز صبح شام شد ای میر کاروان ما را سوار بر شترِ بی جهاز کن شاعر : نيّر تبريزي داد آسمان به بادِ ستم دودمانِ من تا از کدام بادیه پرسی نشان من گردون به انتقام قتیلانِ روز بدر نگذاشت یک ستاره به هفت آسمان من آن سروِ قامتی که تو دیدی ز غم خمید دیدی که چون کشید غم آخر کمان من؟ شاعر : نيّر تبريزي ________ ساربان! تند مران، ورنه، چنان می‌گریم که تو و ناقه و محمل، همه در گل برود سر آن کشته بنازم که پس از کشته شدن سر خود گیرد و اندر پی قاتل برود باکم از کشته شدن نیست، از آن می‌ترسم که هنوزم رمقی باشد و قاتل برود شاعر : شاطر عباس صبوحی _______ *به خدا میترسم بمیریم دیگه نتونیم براش روضه بگیریم و نوکری کنیم .. اون موقع بگیم بی بی ما تا آخرین نفس برا بچه ت داد زدیم ..* ساربان داد نزن ما کس و کاری داریم ساربان تند مران همسفرم جا مانده .. باز چشمش به که افتاد که غش کرد رباب باز هم آمده این حرمله ی وامانده ... شاعر : سید پوریا هاشمی بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم داغِ تو چون علی اکبر کمرم را خم کرد ناله خواهم زنم از دل نتوانم پسرم .. شاعر : قاسم نعمتی صل الله علیک یا مظلوم یا غریب .. بابی المستضعف بلا ناصر .. به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیست ره نجات حسین است و دوستی حسین به سویِ حق به جز این ره طریقُ راهی نیست شهان به جاه و جلال غلام تو نرسند که فوق آن به دوعالم جلال و جاهی نیست شاعر : مرحوم سید ابوالقاسم موسوی ( فانی ) اجازه بدید شبِ جمعه ست ، مریض زیاد ، التماسِ دعا گو زیاد .. دفع بلا از همه ی بلاد مخصوصا کشورِ عزیزمون یه عده این روزها نذر موسی ابن جعفر (ع) کردن .. آخر جلسه امید داریم به سفره موسی ابن جعفر .. یا بابُ الحَوائِج .. السَّلامُ عَلَی الْمُعذَّبِ فی قَعر السُّجُون .. صیدِ غریبِ کنجِ قفس را نمیزنند صیادِ من ولی دلش از جنس خاره است *پشتِ درِ زندانِ بغداد جمع شدن شیعیان .. خبر پیچیده میخوان آزادش کنن .. یکی گفت ببینمش رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم .. هر کی یه حرفی زد .. یه وقت درِ زندان باز شد .. دیدن چهار تا حمال یه بدنِ نحیفُ رو تخته ی در دارن میارن .. هی میگن : هذا إمام الرافضة .. با این که این بدن نحیفه اما چرا انقدر سنگینه؟! عبا رو کنار زدن .. (هر کی گرفتارِ دیگه گریه کنه .. هر کی مریض داره ، هر کی گره به کارشِ .. اومدیم درِ خونه باب الحوائج ..) دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. بگو غریب آقا ... ____ •┄┅══༻○༺══┅┄• .
. دلتنگم و حال دل من نیست مناسب در مسجد و محرابِ تو ای حاضرِ غائب- صد مرتبه «إیاکَ» و صد مرتبه «نَعبد» با چشم ترم نذرِ تو شد حضرت صاحب می خوانمش و معتقدم سورۂ یوسف از عشق تو دارد به خدا سجدۂ واجب این سائلِ هر هفته رسیده ست گداتر پس «أوفِ لَناالکیلْ» به کوریِ اجانب می دیدمت ایکاش زمانی که گرفتم... از دستِ پر از برکتِ تو جیره مواجب شرمندۂ سنگینیِ پروندۂ خویشم شرمنده ام از این همه عصیان و معایب هر بار به یادت گرهی کور گشودم- شد بیشتر از پیش حضورت به مراتب ای آرزویِ بهجت و شیخ احمد کافی ای حسرتِ دیرینۂ ادیان و مذاهب برگرد که چشمانِ به راهم شده کم سو کمرنگ شده تابش ِ خورشید و کواکب شد هر ورق از دفتر من باطله ای محض تا گوشۂ چشمان تو شد لبّ مطالب! ✍ ....................... . با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من ز شما آقا جان با چه رویی بنویسم ز غم دوری تو که گناهان من آزرده تو را آقا جان مهربانانه به یاد همه ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان صحن چشمان ترم منتظر مقدم توست قدمی رنجه نما ، بهر خدا آقا جان صبح آدینه قلم کوی تو را می پوید می شود همسفر باد صبا آقا جان قلم و دست غلامانه ی من می لرزد با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان مرتضی روح افزا عَجّلََ اللهُ تعالی .
5. زمینه.mp3
4.93M
سرتاسرِ مدینه را ماتم گرفته ازداغِ باقرُالعلوم عالَم گرفته ( آجَرکَ الله بقیهَ الله ... ) تکرار از این غم و داغ عظیم آه و واویلا حضرت صادق شد یتیم آه و واویلا ( آجَرکَ الله بقیهَ الله ... ) تکرار یک جهان گُل در درونِ پیرهن دارد بقیع دردِ دلها از برایِ مرد و زن دارد بقیع نام گلهایش اگر خواهی بگویم یک به یک سوسن و نسرین و یاس و یاسمن دارد بقیع گرچه می تابد بر او خورشیدِ سوزان حجاز از پر و بالِ ملائک سایبان دارد بقیع این مبارک بُقعه را حاجت بنور ماه نیست در دلِ هر ذره خورشیدی نهان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته اند زائری چون مهدیِ صاحب زمان دارد بقیع راز مخفی بودن قبر تورا با ما نگفت تا به کی مُهر خموشی بر دهان دارد بقیع ؟ سالها بگذشته از این ما جرا اما هنوز داغ هجده ساله زهرای جوان دارد بقیع ... ( شهید وا امامامظلوم وا اماما ) وای حسین ...
روضه امام باقر.mp3
3.11M
🔻روضه و مرثیه🔻 علیه السلام 🔶روضه جانسوز امام باقر علیه السلام 🔻گریز به روضه لحظات آخر سید الشهدا علیه السلام در گودال قتلگاه علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
CQACAgQAAxkDAAFvPn5itwKKksSbCN9NVHjqDP1j98dYQAAC-gcAArtPUFLABOu4n-VJhykE.mp3
7.2M
ویژه (عج) 🍃رویای نیمه شبم تاب و تبم 🍃چرا نمی آیی؟ 🎤 🌷 رویای نیمه شبم تاب و تبم چرا نمی آیی هجر تو می كشدم ،میكِشدم به سوی تنهایی ای تمنای دل من تا بوده بر دیده من همیشه فریادم بمان تو در یادم ز دست من رفتی بگو كجا هستی ای شامم را تو سحر از چه دگر ، از آن من غم شد كی آید از تو خبر ای به سفر كه صبرمن كم شد یوسف گمگشته من بین دل بشكسته ی من من فدای گیسوی تو وان كمان ابروی تو همیشه تنهایی تو مثل زهرایی دلربا و دلبر من خاك پاكت بر سر من بر گدایت در بگشا ای حبیب عقده گشا امید دلهایی ولی به صحرایی به من عنایت كن مرا شفاعت كن .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلامِ ایزد ‌منّان، سلامِ جبرائیل سلامِ شاه شهیدان، به مسلم_بن_عقیل! . به آن نیابت عظمای «سیّد‌الشّهدا»! به آن جلالِ خدایی، به آن جمالِ جمیل! . شهید عشق که سر در منای دوست گذاشت به پیش پای خلیل خدا، چو اسماعیل . زهی مقام! که فرش حریم حُرمت تو شکنج طرّۀ حور است و بال میکائیل . شعاع پرتو مهرت، نسیم پاک بهشت شرار آتش قهرت، حجاره‌ی سجّیل . چنان شعاع که گفتی کنار تیغ کجت ستاده گوش به فرمان، جناب عزرائیل . بر آستان درش، آفتاب، سایه‌نشین به طاق قبّۀ او، ماه آسمان، قندیل . تو بر حقیّ و مرام تو حق، امام تو حق به آیه‌آیه‌ی تورات و مصحف و انجیل! . زهی دنائت دنیا! که از تو بیعت خواست کسی که پیش مقام تو بنده‌ای است، ذلیل . محیط کوفه تو را کوچک است و روح، بزرگ از آن به بام شدی کشته، ای سلیل خلیل! . شروع نهضت خونین کربلا ز تو شد ز نطق زینب کبری به شام شد، تکمیل . فراز بام، سلام امام دادی و گفت میان لجّه‌ای از خون، جواب، شاه قتیل . زیارت تو ملائک کنند در ملکوت به جای خواندن تسبیح و گفتن تهلیل . شهید راه امامی که طور سیۀ او‌‌ست ز نور، مهبط جبریل و مطلع تنزیل . مدیحت تو «ریاضی»! کجا و حضرت دوست؟ مگر خدایْ عنایت کند،جزای جزیل. مرحوم سید محمد علی ✍ .
. نوحه‌یِ علیه السلام سبک کارِ دنیا رو ببین..... کارِ دنیا رو ببین آقام شده نقشِ زمین بالا سرِش شمرِ لعین اِی وای کارِ خواهر شده آه چه خبره تو قتلگاه ظالم رویِ سینه‌یِ شاه اِی وای کارِ خنجر بد ُو کُند قلبِ حرم می‌زنه تند سرنیزه‌ها تو سینه موند اِی وای کارِ مادر شده زار رو زمینه تنِ نگار به تاخت میان ده تا سوار ای وای کار‌ِ ما سینه‌زنی کشته‌یِ دور از وطنی چرا نداری کفنی اِی وای کارِ تو از کار گذشت نداره نیزه‌دار گذشت ناموست از بازار گذشت ای وای .👇