.
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#دودمه
آمدم در قتلگه تا که تو را یاری کنم
( من فداکاری کنم ) ۲
مثلِ سقّایت برای تو علمداری کنم
( من فداکاری کنم )
#رضا_رسول_زاده ✍
.
.
#شور #امام_حسین علیه السلام
#شور_احساسی
#شهدا
#انقلاب
ای رفیق بچگیم
حس ناب زندگیم
راه و رسم بندگیم
ای امام حسین من
دستمو رها نکن
نوکرو سوا نکن
به بدیم نگاه نکن
ای امام حسین من
توی فتنه های آخر الزمونی
الهی که تا ابد برام بمونی
هیچکی اندازه تو به فکر من نیست
ای امام حسین من عزیز جونی
حسین. درمون دردم
حسین دورت بگردم
زیر دین شهدام
اگه نوکر شمام
تو دعایی کن برام
ای امام حسین من
نزا نا امید بشم
بزا رو سفید بشیم
که منم شهید بشم
ای امام حسین من
توی کشور امام رضا می خونم
که به پای انقلابمون میمونم
تا ابد همیشه رزمنده ام اقا
خودمو هر جا نیازه میرسونم
حسین درمون دردم
حسین دورت بگردم
#حسین_فتحی✍
.👇
.
#زمینه
#حضرت_رقیه سلام الله
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
بابا قهری مگه باهام؟ سرتو بذا رو پاهام
می بینی چی سرم اومد؟ نمیبینه دیگه چشمام
عمه رو چقد آزردن بهتره واسه من مردن
ندیدی توی راه بابا؟ روسریمو کجا بردن؟
بابا جون ؛نشد بگیره دعامون ؛گرفته دیگه صدامون ؛ نبودی توی بیابون
بابا جون ؛ سوخته موهای سر من کبوده چشم تر من ؛ آتیش گرفته پر من
.............................
داداش اکبر من چی شد؟ داداش اصغر من چی شد؟
نمیپرسم از انگشتر نگو معجر من چی شد
چقد اینجا بلا داره شدیم آخرش آواره
تو بگو اخه بابایی جای عمه تو بازاره؟؟؟
نبودی ؛ چه زجری داد زجر نامرد ؛ دستشو رو من بلند کرد ؛ سنگینه دستای یک مرد
نبودی؛ شدم دیگه زار و خسته؛
رو صورتم جای دسته ؛ دندون شیریم شکسته
#حسین_فتحی✍
.👇
.
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
سر غارت حرم دعوا شد ای وای ای وای ای وای
پشت خیمه ها چرا غوغا شد ..........
نیزها رو تو زمین کوبیدن .........
سر شیرخواره تو پیدا شد .........
ای وای از رباب سهم اصغرش نشد یه قطره آب
ای وای از رباب حرمله دور و برش میخوره تاب
ای وای از رباب به علی میگفت رو نیزه بخواب
ببخش اگه که تشنه موندی ببخش اگه که شیر نداشتم
نشد گلم پیشم بمونی خیلی برات آرزو داشتم ...
ای وای اقام اقام اقام
روضه شام بلا دشواره ای وای ای وای ای وای
کار عده ای فقط آزاره ای وای ای وای ای وای
یکی نیس بگه به این نامردا ...........
جای زینب مگه تو بازاره ای وای ای وای ای وای
دق کرد خواهرت روزگار زینبت شده سیاه
دق کرد خواهرت با کتک خوردن طفل بی پناه
دق کرد خواهرت وقتی مادرت رسید تو قتلگاه
ببخش اگه پیشت نبودم ببخش اگه که دیر رسیدم
میبینی حال مادرت رو که با یه قامت خمیدم
ای وای اقام اقام اقام
دختری که پره از احساسه ای وای ای وای ای وای
غصه دار روضه هاش عباسه ...............
معلومه چی به سرت آوردن ..............
وقتی دخترت تو رو نشناسه ..............
حق داشت جون بده وقتی تو خرابه اومد سر تو
حق داشت جون بده دست زجره چرا انگشتر تو
حق داشت جون بده دردل میکرد با حنجر تو ..
ببخش اگه معجرو بردن بابا دیگه چاره ندارم
نمیشنوه گوشام بابایی ببخش که گوشواره ندارم
ای وای اقام اقام اقام
شعر و نغمه ؛ #حسین_فتحی ✍
.👇
.
#شب_سوم
#شب_سوم_محرم
🔸مراسم عزاداری دهه اول #محرم_1402
📆 زمان:
👈 پنج شنبه ۲۹ تیرماه ماه ۱۴۰۲
🔷 با مداحی:
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 بخش اول #مناجات | کوچه به کوچه گشته ام میخانه ای نیست
🔊 بخش دوم #روضه | روزی به زلفت شانه می زد دست زینب
🔊 بخش سوم #زمینه | کسی چه می دونه چه حالی داره
🔊 بخش چهارم #تک | البلاء للولاء
🔊 بخش ششم #واحد | دلم براش خیلی دیگه تنگه
🔊 بخش هفتم #واحد | عصمت الله رقیه نایاب رقیه
🔊 بخش هشتم #شور | لحظه لحظه ی انتخاب بین راه ظلم وثواب
🔊 بخش نهم #شور | تا زمین افتادم رسیدی به دادم
🔊 بخش دهم #روضه پایانی | ز خانه ها همه بوی طعام می آید
.👇👇👇👇👇👇👇
📋 عمه گرسنمه
#روضه_حضرت_رقیه (س)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هی میومد میگفت:« عمه گرسنمه»...
آنقدر این دختر بهونه میگرفت، هی میگفت:« عمه گرسنمه، عمه توو خرابه بوی نون میاد، بوی غذا میاد، هیچی نداریم بخوریم؟!...
آنقدر بهونه میگرفت تا یهو امام سجاد دید یه آتیشی بیبی روشن کرده؛ امام سجاد فرمود:« عمه جان! ما چیزی توو خرابه نداشتیم؛ آب بار گذاشتی، آتیش روشن کردی»؟!
-گفت:« هیچی نداریم ولی آنقدر این بچهها بهونه میگرفتند گفتم سرشون گرم بشه بگن داره یه چیزی برامون درست میکنه»...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 عمه ما هذا؟!
وقتی عید قربان میشه، قربانی رو انجام میدن بهت خبر میدن باید بری حلق کنی. اونایی که بار اولشونه باید سرشون و از ته بزنند، همچین که سرت و از ته میزنی، موهات و با تیغ میزنند؛ قیافهت فرق میکنه، تغییر پیدا میکنه. دیگه اگه زنگ بزنی مثلاً عرض میکنم دخترت پشت گوشی ببینتت، اولش نمیشناستت، تشخیص نمیده. میگه مامان این کیه؟!...
توو گودال که اومد، هی نگاه میکرد آخه سرِ حسین و موهاش و که نزدند.آخ این خنجر و گذاشت...
سر تغییر کرده، این سر دیگه اون سرِ قبلی نیست. همچین که سر و آوردن توو خرابه یه نگاهی کرد؛
-عمه! ما هذا؟!
دید عمه روش و برگردوند؛ به سکینه خواهرش گفت:« خواهر، ما هذا»؟!
چرا تغییر کرده؟!
آخه سری که از بالای نیزه رو زمین افتاد، سری که زیر دست و پای اسبا...
سری که توو تنور رفته، سری که از بالای نی آنقدر سنگ بهش زدن پیشونیش شکسته؛ سری که توو مجلس شراب آنقدر با نی به لب و دندانش زده...
همهی اینا یه طرف، این یکیش یه طرف. آخه سری که هر روز از نیزه دم غروب برمیداشتند، طلوع آفتاب به نیزه میزدند. سر و اگه یه بار به نیزه بزنی دفعه دوم، سوم دیگه تغییر پیدا میکنه...
خوش اومدی، آبرو داری کردی
هرجا زمین خوردم یه کاری کردی
هرجایی که میزدن این یتیم و
صدا زدم بابای غیرتیم و
میگن مثل زهرا، این بچه هم خودش مُرد
هیشکی نگفت کتک خورد، کی اشکش و در آورد
حتما میگن بابا، خودش شکسته بازوش
خورده به جایی پهلوش، سوخته خودش سر و روش
بابا کجایی
حالا که شد گوشوارهم بِدُزدن
نذار لباس پاره رو بدزدن
همون بلایی که سَرت آوردن
شاهدِ من پیرهنیه که بردن
وقتی میگم بابا، دوست داری دخترت رو
تکون بده سرت رو، ببین نیلوفرت رو
وقتی میگم بابا، منو بگیر توو آغوش
زجر و کنم فراموش، نَرَم دوباره از هوش
بابا کجایی
بدون تو تا حالا سر نکردیم
با یکی مثل شمر سفر نکردیم
توی مسیر چند دفعه زد توو گوشم
نیزه رو میگرفت میذاشت رو دوشم
بابا اون دختر که، خیلی بلنده موهاش
سنگینه دست باباش، بیشتر مراقبم باش
بابا نازم کن بیشتر که، از سر شب زدم زار
خوردم زمین توو بازار، افتاده دستم از کار
بابا کجایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 ای سر در خون خضاب ای لاله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای سر در خون خضاب ای لالهی خوشبوی من
لطفاً از پیشم نرو امشب بمان پهلوی من
زانوانت را نیاوردی سرم بیبالش است
لااقل بگذار امشب سر روی زانوی من
قصد دارم وا کنم این پلکهای بسته را
کن تماشایم ولی بابا! نپرس از موی من
برنمیدارم سرت را چون برایم مشکل است
خورد شد با تازیانه هر دوتا بازوی من
اصلاً امشب من قراری میگذارم با خودت
من به ابروی تو میگِریم تو بر ابروی من
غصهی من را نخور آنقدر محکم هم نبود
جای سیلی ماند چند شب بر روی من
*شاعر: #محسن_ناصحی
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا
همچین که سر رو آوردن توو خرابه، هرچی خونا رو از محاسن مبارک حسین پاک میکرد، دوباره خونِ تازه میاومد؛ دوباره مثل اولش میشد
یه شبیم امیرالمومنین هرچی آب روی این بازو میریخت، هی میدید خون تازه سرازیر میشد
فلذا میدونی چی کار کرد رقیه، یه کاری کرده مقتل مینویسه:« دهانش و گذاشت به دهان مبارک باباش؛ آنقدر گریه کرد، زار زد، یهو سر بریده به سخن در اومد صدا زد: دخترم بیا این طرف منتظرتم...
بعد این جمله میگن دیگه بیهوش شد طوری که هرچی صداش میزدند جواب نمیداد. هرچی این این زنها تکونش میدادن، حرکتش میدادن، دیدن انگار روح از بدنش خارج شده. جواب نمیده، تا نگاه کردن دیدن سر یه طرفه...
4_5895697260712301491.mp3
13.53M
#شب_سوم_محرم
📋 عصمت اللّٰه رقیه
#واحد #حضرت_رقیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عِصمَةُ اللّٰه رقیه
نایاب رقیه
دُختِ عزیزِ ارباب رقیه
با گوشهی نگاهت قلبِ کویر
میتونه خیلی ساده دریا بشه
اینقدر که تو عزیزی پیشِ حسین
هرکی عبد تو باشد آقا میشه
واسه حرم بده/ برگ حوالهای/ خانوم سه سالهای/ رقیه
قلبِ منو بیا /امشب جلا بده/ یه کربلا بده/ رقیه
«یا رقیه، یا رقیه؛ یا رقیه، یا رقیه، یا رقیه»
ذکر هر لب رقیه
مذهب رقیه
شاگرد درس زینب رقیه
با خطبههای اشکت کاخ ستم
لرزید و دامن ظلم شد شعلهور
کل مقاتلین این و میگن که بود
شمشیرِ اشکت از تیغ بُرّندهتر
با سن و سال کم/ کوهِ شجاعتی/ روحِ صلابتی/ رقیه
زهرا خصائلی/ حیدر جَنَم تویی/ تیغ دودَم تویی/ رقیه
«یا رقیه، یا رقیه؛ یا رقیه، یا رقیه، یا رقیه»
جانمازِ تو بابِ حاجات رقیه
اِسمت دلیل خیرات رقیه
دستِ تو مثل دستای فاطمه
پُربرکتِ و خیلی مشکلگشاست
من با یقین میگم که کارِ چشات
تایید و رد ویزای کربلاست
تا اربعین فقط/ این التماسمه/یا بنت فاطمه/ رقیه
جونِ مدافعات/ میخوام بدم قَسم/ من رو ببر حَرَم/ رقیه
«یا رقیه، یا رقیه؛ یا رقیه، یا رقیه، یا رقیه»
*شاعر: #مرتضی_سراوانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_5895697260712301483.mp3
13.06M
#زمینه ۱۴۰۲
شاعر و نغمه پرداز: #مرتضی_سراوانی✍🎼
اجرا: #حاج_سید_رضا_نریمانی🎤
البلاء للولا/ هاهنا کرببلا
هرکه دارد ادعا/بر سر عشق و وفا
ها هنا کرببلا
این قائله مرد خطر میخواهد
این معرکه تیغ دو سر میخواهد
وادی عشق فقط دو چشم تر نه
بلکه جگر میخواهد
اگر جگر داری بسم الله
عاشق پیکاری؟ بسم الله
بی قرار یاری بسم الله
بگو لبیک یا اباعبدالله
لبیک یا اباعبدالله
#
البلاء للولاء/کلُّ ارضٍ کربلاء
هرکه گشته مبتلا/بر غم خون خدا
کلُّ ارضٍ کربلاء ۲
روز دهم همیشه در جریانست
راه حسین مسیر بی پایانست
تنها کسی پای حسین میماند
که مرد این میدانست
اگر پای کاری بسم الله
اگر وفا داری بسم الله
به دوش علم داری بسم الله
بگو لبیک یا اباعبدالله
لبیک یا اباعبدالله ۴
#
البلاء للولاء/میخرم برجان بلا
پای شاه سرجدا/می کنم سر را فدا
میخرم برجان بلا ۲
در خون من ریشه دوانده غیرت
جان میدهم پای امامم راحت
ذکر لب من همه وقت این باشد
هیهاتَ منة الذّله
شبیه اصحاب ثارالله
منم فداییه آل الله
موقع جان دادن هم والله
به لب دارم یا اباعبدالله
لبیک یا اباعبدالله
4_5895697260712301487.mp3
9.82M
📋 لحظه لحظهی انتخاب بین راه ظلم و ثواب
#شور #امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لحظه لحظهی انتخاب، بینِ راه ظلم و ثواب
مانده حجتِ حق حسین، بین غربتی بیحساب
ای دلِ بیقرار میمانی یا میروی؟!
کربلا گرد یاد میمانی یا میروی؟!
یکسو خیمهی نور و یکسو خیمهی شیطان
راهِ میانهای نیست در انتخاب انسان
«لَبَّیکَ یا حسین، لَبَّیکَ یا حسین»
یک به یک همه میروند، سمت خیمههای یزید
از قَعر جهنم به گوش، میرسد که هَلۡ مِن مَّزِيد
داد از آن اختیار، که سمت ظلمت رود
وای از این روزگار، که حق تنها میشود
غوغای اهلِ باطل، چیزی غیرِ سراب نیست
فتح آخر اذعانِ، اصحاب کربلاییست
«لَبَّیکَ یا حسین، لَبَّیکَ یا حسین»
هم مسیرِ جُون و حبیب، یا کنارِ شمر و سنان
همنشین شوی با کدام، بعد دادن امتحان
اهلِ دنیا شوی، میلِ باطل میکنی
وقتِ یاریِ حق، بیجا دل دل میکنی
باید که چشم پوشید، از زَرق و برق دنیا
باید زیاد ترسید، از این سرابِ زیبا
«لَبَّیکَ یا حسین، لَبَّیکَ یا حسین»
*شاعر: #میلاد_بارپازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_سوم_محرم
#شور_امام_حسین