eitaa logo
جنسیت و عدالت(ابوالفضل اقبالی)
1.3هزار دنبال‌کننده
259 عکس
15 ویدیو
8 فایل
خوانش عدالت‌محور موضوعات جنسیتی ارتباط با من: @abolfazleqbali https://eitaa.com/eqbali62
مشاهده در ایتا
دانلود
الگوی سوم و امکان‌های نظری آن اندیشکده زوج ❇️ واژه «الگوی سوم» که چند سالی‌ست به ادبیات کنشگران و اندیشمندان مطالعات جنسیت راه پیدا کرده است، بیش از آنکه یک مفهوم جدید در عِداد سایر مفاهیم این حوزه علمی باشد، یک رهیافت نظری به انسان، جامعه و حکمرانی است که امکان‌ها و ظرفیت‌های مهمی را در این سه عرصه در اختیار اندیشمندان و صاحب‌نظران قرار می‌دهد. در ادامه به تبیینی اجمالی از آنچه که به عنوان رهیافت نظری الگوی سوم یاد می‌کنیم، خواهیم پرداخت. الف) الگوی سوم به‌مثابه شیوه زیستن ❇️ اگر کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را عصاره‌گیری کنیم به گزاره «بندگیِ مجاهدانه» خواهیم رسید. این گزاره لب کلام الگوی سوم در ساحتِ حیات فردی است. در این مقام هیچ ردپایی از جنسیت وجود ندارد و مخاطب این گزاره «انسان» است. اگرچه در مسیر تحقق آن جنسیت حضور جدی و پررنگی دارد. انسانِ مومنِ مجاهد در حیات فردی خود «مسئولانه» و مبتنی بر تکلیف الهی زیست می‌کند و در سه عرصه فردی، خانوادگی و اجتماعی به «تعالی» می‌اندیشد. در این میان کیفیتِ سلوک زنانه با تمام تکثرهای آن است که «الگوی سوم زن» را محقق می‌کند. ناگفته نماند که این الگو ظرفیت‌های تحولی ویژه‌ای را برای زیست خانوادگی مردان و اهتمام ویژه آنان به نقش‌های همسری و پدری در اختیار آنان قرار می‌دهد. ب) الگوی سوم به‌مثابه طرحی برای جامعه ❇️ انقلاب اسلامی برای تمهید حرکت به سمت تمدن توحیدی، طرحِ اجتماعیِ «زوجیت‌پایه» دارد که براساس آن، اراده و استعداد زن و مرد در امتزاج با یکدیگر در خدمت خلق سازه‌های اجتماعی متناسب و سازگار با حرکت تمدنی انقلاب اسلامی قرار می‌گیرند. الگوی سوم در این مقام کاملا جنسیتی و ناظر به امکان‌ها و ظرفیت‌های زن و مرد است. اگر انقلاب اسلامی در ساحت قبلی از «الگوی سومِ انسان» بحث می‌کند در این ساحت درباره «الگوی سومِ جامعه» سخن می‌گوید. جامعه‌ای که در آن برخلاف جوامع سنتی و مدرن(به معنای تمدنی‌شان) اراده‌ورزی زنان در تکوین امر اجتماعی در طول اراده مردان نیست بلکه در عرض آن است و هر دو ذیل اراده الهی قرار دارند. لذا می‌توان و باید گفت که ره‌آورد الگوی سوم برای جامعه و تاریخ «عدالت جنسیتی» است. ج) الگوی سوم به‌مثابه راهبرد حکمرانی ❇️ آنگاه که نظام اسلامی و ساختارهای حکمرانی آن مخاطب الگوی سوم قرار می‌گیرند، دو عنصر «بسترسازی» و «روایت» در این میان حضور پررنگی پیدا می‌کنند. ایجاد زمینه برای تزریق نیروهای زنانه در مسیر جامعه‌پردازی و تاریخ‌سازی باید راهبرد اساسی حکمرانی براساس ایده الگوی سوم باشد که این مهم از رهگذر طراحی «الگوی مشارکت اجتماعی زنانه» رخ خواهد داد. اینجا محل تلاقی «ذهنیت» و «عینیت» یا «ایده» و «واقعیت» است که برخلاف تجربه حکمرانیِ مدرن ما در 4 دهه اخیر که مقهور واقعیت بود، باید به سازوکار تفوقِ ایده بر واقعیت بیاندیشیم. به موازات آن نیز روایتِ زن مسلمان ایرانی حاضر در میدان در این صحنه درگیری و نزاع بر سر «تصویر زن» برای حکمرانی باید یک راهبرد کلان و محوری باشد. به کانال اندیشکده زوج در ایتا بپیوندید: https://eitaa.com/zoujtt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیترها و کپشن‌هایی که رسانه‌های بی‌اخلاق و دروغگوی جریانِ اصلاحات بر صحبت‌های من زدند و سپس شرکا و متحدان رسانه‌ای صهیونیست و سعودی دست گرفتن را با اصل حرف من مقایسه کنید تا متوجه شوید که مفاهیم و ارزش‌هایی چون "صداقت" ، "امانت‌داری" ، "مردم‌باوری" و... تا چه حد نزد این جریان‌های اپوزیسیون داخلی و خارجی مبتذل شده‌اند. @eqbali62
هژمونیِ گفتمانِ اصالتِ و تاخیر در ازدواج چگونه عشق به عامل اصلی جوانان تبدیل می شود؟ دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده ❇️ علیرغم رویه غالب و گرایش شخصی نگارنده در تحلیل ساختاری از پدیده های اجتماعی، و برخلاف تحلیل های موجود از بحران تاخیر در ازدواج جوانان که بر پیوند وثیق این پدیده با ساختارهای اقتصادی و اجتماعی تاکید دارند، ترجیح نگارنده به ارائه یک الگوی تحلیل عاملیتی از این واقعیت می باشد. یکی از مهمترین مصادیق تحولات فرهنگی در جامعه ایرانی در دهه های اخیر، تحول در الگوهای همسرگزینی و ازدواج است که با تحولات معنایی عشق در دنیای مدرن پیوند وثیق پیدا می کند. ❇️ در گذشته کنشگر اصلی و فعال در امر ازدواج جوانان، خانواده به معنای گسترده آن بود و گفتمان حاکم بر مناسبات عاطفی زن و مرد بر سه عنصر «ازدواج»، «خانه» به مثابه جغرافیای تمرکز کنش عاطفی، و «عشقِ منحصر و پایدار» تاکید داشت. کنش عاطفی و جنسی زن و مرد در گذشته به صورت غیر هم ارز و در یک شبکه معنایی برخواسته از نظم اجتماعی جامعه و الگوهای نقشی ناشی از آن شکل گرفته و فهم می شد. اما امروزه تحولات اجتماعی و اقتصادی به شکل گیری موقعیت منعطف و تقریبا هم ارز زن و مرد در روابط اجتماعی منجر شده و کنش عاطفی زن و مرد نیز به تبع آن در فضایی سیال و بدون چارچوب های تعهدزا پیگیری می شود. ❇️ اما شاید مهمترین تمایز امر عاطفی در گذشته و امروز به واحد کنشگری در این عرصه مربوط می شود. برخلاف گذشته که واحد کنشگریِ عشق، خانواده به معنای گسترده بود و روابط عاطفی زن و مرد در سپهری یکپارچه و شبکه ای نیرومند از روابط مشابه میان اعضای خانواده و خویشاوندان صورتبندی می شد، در جامعه امروز این واحد کنشگری به فرد تقلیل یافته و او کنشگر فعال در عرصه عشق و ازدواج است. همین تمایز مهم است که به گفتمان اصالت عشق هژمونی بی بدیل بخشیده و برخلاف گذشته که ازدواج را مقدمه عشق می دانستند، امروزه عشق دریچه ورود به زندگی مشترک محسوب می شود. ❇️ ویژگی متمایز دیگر عصر مدرن هویت متکثر و نوعی جبر انتخابِ مدام است. امروزه آدمی خود را هر لحظه در وضعیتی پر از «گزینه» مشاهده می‌کند که ناگزیر است هر آن یکی را برگزیند. از این رو کسی نمی‌تواند خود را از وضعیت رو به تکثر که هر روز بر گزینه‌های پیش‌رو افزوده می‌شود کنار گذارده و به یک گزینه ثابت یا به یک سرنوشت مشخص قناعت بورزد. در وضعیت متکثر جهان امروز، امر عاطفی نیز ماهیتی متکثر و متنوع پیدا کرده و عشق از وضعیت اسطوره ای و استعلایی خود در گذشته به امری زمینی و این جهانی تبدیل می گردد. ❇️ شاید بهترین تعابیر و تحلیل ها از عشق در دنیای مدرن را در عبارات گیدنز و باومن در توصیف عشق می توان یافت. عشق به مثابه صدفه ای که مرزهای تعهدپذیری، پایداری و انحصارطلبی را از پیش روی خود برداشته است و متاثر از روحیه مصرف گرایی دنیای مدرن، به معشوق به چشم کالای مصرف شونده می نگرد. تعهد در عشق به مثابه دامی تلقی می گردد که ممکن است درهای پیش روی فرد را به سوی احتمالات عاشقی دیگر ببندد و افراد همواره سعی می کنند در روابط عاطفی خود از این تعهد دوری کنند. عشق در این وضعیت خیلی زودهنگام شکل گرفته و سریعاً به اوج خود رسیده و در پی آن باشتاب و بدون هیچ انتظاری وصال رخ می‌دهد و آنگاه بعد از وصال نیز نوعی از نفرت و فراق به وجود می‌آید. ❇️ واضح است که در این شرایط عشق به مثابه مقدمه و دریچه ورود به زندگی مشترک طولانی مدت اساسا تحقق نمی یابد و تکرار تجربه های عشقی زودگذر چه بسا به بدبینی های عمیق و سرخوردگی های مفرط از رابطه با جنس مخالف در افراد به ویژه در میان دختران منجر می شود. در این شرایط که تمامی عناصر فرهنگ مدرن از رسانه ها تا نظامات مشاوره ای، آموزشی و تربیتی و... مشغول برساخت همین تصویر از عشق برای افراد هستند و آن را به مثابه امری مقدس و لازمه ورود به زندگی مشترک می دانند، جوانان در پی یافتن «نیمه گمشده» خود سرگرم تکرار تجربه های عشقی خود شده و به ازدواج و تشکیل خانواده به دیده تردید می نگرند. لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی) https://eitaa.com/eqbali62
الحمدلله به امید صبحی که صدر اخبارش انهدام حیفا و تل‌آویو باشه و آن صبح نزدیک است... @eqbali62
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت مناظره درباره فرجام حجاب در ایران با حضور حجت‌الاسلام نقویان و دکتر ابوالفضل اقبالی دانشگاه امام صادق(ع)
عدول از اصول هیچ جذابیتی برای اکثریت ندارد @eqbali62
زوجیت به‌مثابه پارادایم مطالعات اجتماعی اندیشکده زوج 🔸 جامعه‌شناسی مدرن علیرغم تلاش برای مرز نهادن میان خود و متافیزیک در ساحت روش‌شناسی و غایات، امکانِ انکارِ بنیادهای الهیاتی و فلسفی خود را ندارد و اندیشه‌های بزرگان و بنیان‌گذاران جامعه‌شناسی همچون مارکس، دورکیم، وبر و زیمل کاملا ذیل و در نسبتی وثیق با ایده‌های فلاسفه‌ای چون کانت، هگل، دیلتای و... تکوین یافته‌اند. به بیان دیگر می‌توان گفت مبانی معرفتی غرب مدرن به نحو حقیقی در تفکر جامعه‌شناختی اشراب شده و به هیچوجه قابل تفکیک از آن نیست. 🔸 تمام تلاش‌های نظری در مطالعات اجتماعی مدرن را می‌توان ذیل دو پارادایم کلانِ «تضاد» و «نظم» بازخوانی نمود. نظریه‌هایی که به ماهیت تغییرات اجتماعی و منطق حرکتِ تاریخی جوامع می‌اندیشند ذیل پارادایم تضاد دسته‌بندی می‌شوند و رهیافت‌هایی که درصدد توضیح چگونگی حفظ و اصلاح وضع موجود هستند در چارچوب پارادایم نظم قرار می‌گیرند. برخلاف جامعه‌شناسان نظم‌گرا(همچون کارکردگرایی) که فاقد طرح نظری منسجمی برای توضیح تغییرات اجتماعی هستند، تضادگرایان(به‌ویژه مارکسیست‌ها) سازه‌های نظری مستحکمی را برای این منظور تمهید کرده‌اند. 🔸 با کمی اغراق می‌توان ادعا کرد که تمام دستآورد سنت جامعه‌شناسی مارکسیستی و امتداد پساساختارگرایانه آن در تبیین تحولات اجتماعی، بیش و پیش از هرکس به هگل و منظر فلسفی او به هستی تعلق دارد. هگل در طرح فلسفی خود، «شدن» را جایگزین «بودن» قرار داده و «واقعیت» را امری دارای صیرورت تلقی می‌کند که برای فهم آن گریزی از کاربست منطق و روش «دیالکتیک» نیست. از نظر او «تناقض» و «ضدیت» است که واقعیت را در بستر حرکت رقم می‌زند. اساسا تحول و حرکت به جز تقابل و ستیز هیچ زمینه و بهانه دیگری ندارد. 🔸 مارکسیسم و فمینیسم هرکدام با الهام از همین ایده فلسفی و بسط آن به مناسبات اقتصادی و انسانیِ جوامع در طول تاریخ، چارچوب مفهومی خود را برای تبیین تحولات اجتماعی بنا نهادند. اساسا مفهوم «جنسیت» سازه‌ای نظری در مطالعات فمینیستی بود که تضاد را در بستر روابط انسانی تئوریزه می‌کرد. به همین دلیل در تمام قلمرو نظری فمینیسم از معرفت‌شناسی، اخلاق، سیاست، الهیات، هنر و سینما و... عنصر «رقابت» پررنگ و محوری‌ست. 🔸 در جهان‌بینی اسلامی اما قاعده‌ای تحت عنوان «زوجیت» وجود دارد که عنصر محوری در شناخت هستی و صیرورت آن محسوب می‌گردد. زوجیت؛ تدبیر حکیمانه خداوند برای حرکت تکاملی هستی و انسان در بستر تلائم و اتحاد است که در سطح ‌فردی به تکوین خانواده، امتداد نسل و رشد و تکامل افراد منجر می‌گردد، و در سطحی بالاتر اتحاد نفوس و جهان‌های اجتماعی افراد را رقم می‌زند. برخلاف نگاه ماتریالیستی که منطق حرکت را با دوگانه‌های متضاد و نسبتِ انکاریِ «تز» و «آنتی‌تر» توضیح می‌دهد، صیرورت هستی در ادبیات اسلامی با دوگانه‌های متکامل و نسبتِ ایجابیِ «ازواج» اتفاق می‌افتد. لذا در چنین فضایی «هم‌افزایی» جایگزین رقابت می‌گردد. 🔸 زوجیت نه تنها مبنایی هستی‌شناسانه برای فهم قوانین حاکم بر خلقت است بلکه گاه در مقام طراحی نظامات اجتماعی و بیان قواعد آن به نحوی هنجارین نیز قرار می‌گیرد. بنابراین زوجیت را می‌توان بستر و قاعده حرکت تاریخی جوامع و تنظیم‌کننده نیروهای انسانیِ معطوف به آن قلمداد کرد. با این مبنا به نظر می‌رسد زوجیت امکان‌های نظری مهمی را پیش روی مطالعات اجتماعی گشوده و می‌تواند به‌مثابه پارادایم جدیدی در عرض پارادایم‌های دیگر مطرح شود. به کانال اندیشکده زوج در ایتا بپیوندید: https://eitaa.com/zoujtt
روابط دختر و پسر؛ از «دوستی» تا «رِل» دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده ❇️ روابط دختر و پسر به دلیل مختصاتِ چندوجهی خود، از جمله موضوعاتی‌ست که پیرامون آن تورمِ بحث‌های کارشناسی شکل گرفته است. غالب مباحث موجود در این حوزه ماهیتی روانشناختی(فردگراییِ تحلیلی) با رویکرد آسیب‌شناسی دارند که ناظر به پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی این رابطه صورت گرفته‌اند. موضوع این نوشتار اما خودِ «رابطه» و فهم مختصاتِ آن از منظری کلان‌تر است. ❇️ روابط دختر و پسر در ایران، همگام با تغییرات اجتماعی پرشتاب دهه‌های اخیر، روند تحولیِ عمیقی را تجربه نموده است. تا جایی که می‌توان ادعا کرد آن چه امروزه از «رابطه» دختر و پسر شاهد هستیم با پدیده‌های مشابه خود در گذشته تفاوت‌های بنیادینی در ماهیت و مختصات دارد. در سنت فرهنگی ما «ازدواج» صورتِ غالب از مناسبات دختر و پسر بود، اما این مناسبات در شکل مدرن خود، الگوی جدیدی به خود گرفت که تحت عنوان «دوستی» صورت‌بندی می‌شد. پدیده «دوست‌دختر» و «دوست‌پسر» در آن کانتکس، رقیبِ نهادیِ «ازدواج» به شمار نمی‌رفت بلکه صرفا خرق عادتی در الگوهای همسرگزینی رایج بود. ❇️ «دوستی» دختر و پسر اگرچه شکل جدیدی از روابط دو جنس مخالف در فرهنگ ایرانی بود اما صورت جدید و متاخری در فرهنگ ایرانی(به ویژه طبقه متوسط شهری) در حال نضج گرفتن است که از آن به نام «رِل» یاد می‌شود. این دو پدیده اگرچه در امتداد تحول در قلمروهای جنسیتی جامعه ایرانی قرار دارند اما تمایزات ماهیتی فراوانی با یکدیگر دارند. مقایسه ویژگی‌های این دو پدیده به ما در فهم بهتر ماهیت متمایز آنها کمک خواهد کرد. ❇️ دوستی دختر و پسر به عنوان یک پدیده مدرن در فرهنگ ایرانی ویژگی‌های مهمی داشت. اولاً بر محور «عشق»(ولو از نوع زمینی آن) قِوام می‌یافت. قلبِ تیر خورده رایج‌ترین مُعرّف نمادینِ این ویژگی در این دوره است. ثانیاً کنشگری در آن از الگوی خواستگاری سنتی در جامعه ایرانی پیروی می‌کرد و از این منظر «پسرانه‌تر» بود. ثالثاً از آنجا که غالبا معطوف به ازدواج شکل می‌گرفت، هنجارمند و تابع اصول اخلاقیِ بینافردی بود. رابعاً انحصارگرا و اصطلاحاّ «تک‌پَر» بود. ❇️ «رِل» اما به لحاظ مختصات دقیقا در نقطه مخالف «دوستی» قرار دارد. رِل حاصل تقاطعِ سوائقِ جنسیِ حقیقیِ با «بی‌هویتیِ» مجازی افراد است. لذا اساسا «جنسیت» در این نوع کنش فاقد موضوع بوده و سویه‌های دخترانه آن اتفاقا پررنگ‌تر است. عشق در این شکل از روابط «دروغِ باورپذیر» است و هر دو طرف رابطه به شوخی بودن آن اذعان دارند. رِل اساسا با «س.ک.س» توجیه‌‌پذیر است. غایت وقتی این است، اکتفا به واحد معنا ندارد! هر چه رِل‌ها متکثر و متنوع باشند به منطق رابطه نزدیک‌تر است. ❇️ رِل منطقی‌ترین کنشِ انسانِ مدرن در زیست جنسی خود براساس استانداردهای عصر جدید است. زیرا با «تکاثرِ» انسان مدرن کاملا سازگار است. کثرت نیز ناگزیر از «سیّالیّت» است. امر سیال در تزاحم ذاتی با «چارچوب» و «هنجار» است. لذا رِل حتی التزامِ ظاهریِ «دوستی» به اصول اخلاقی را هم ندارد. رِل امتدادِ مصرف‌گرایی انسانِ جدید در ساحت روابط انسانی است. مفهوم «ازدواجِ ساندویچی» دقیق‌ترین توصیفی است که قبلا دکتر فیاض برای این روابط به کار برده بود. لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی) https://eitaa.com/eqbali62
بلند شو بانو، قلم بردار، اکنون فصل روایت توست، باید هنر را به پاکی خون های مقاومت پیوند بزنی، باید فریادهای الهی درون سینه ات را برای ظهور حقیقت، فریاد بزنی، غزه یعنی هفتاد سال مقاومت، غزه یعنی نبض جهان اسلام، مادریِ مقاومت تو را می خواند، تو را که مادری ات به وسعت آفرینش، امتداد دارد، بلند شو بانو، تو هم یک بانوی مقاومتی، آرام نگیر، الان فصل جهاد است، بانوی مجاهد، جغرافیای انقلابمان، به وسعت همه تاریخ است، فصل روایت تو را صدا می زند.... 🔹رویداد روایت: «مادران مقاومت» نقطه اتصال: 09363787830 @reyhaneh_jb زمان: ۴ و ۵ بهمن مکان: تهران، میدان امام حسین، قرارگاه جهاد 🔹 به بپیوندید: https://eitaa.com/banooyeab
زنانگی و اداره بازنگری در الگوی مناسبات زنان و حکمرانی دکتر ابوالفضل اقبالی مدیر اندیشکده زوج ❇️ نسبت میان زنان و حکمرانی پرسش جدیِ سده اخیر کشور ماست. فلسفه سیاسی که در سنت جامعه ایران تا قبل از انقلاب اسلامی رواج داشت بر امتناع حضور زنان در ساحت مدیریت اجتماعی و عدم تناسب میان قلمرو «زنانگی» و «سیاست» تاکید داشت. انقلاب اسلامی اما طرح دیگری را در حکمت سیاسی رقم زد که به لحاظ ماهوی «دین‌بنیاد»، در تحقق خود «مردم‌پایه»، در سطح راهبردی «عدالت‌محور» و به لحاظ رویکردی «زوجیت‌باور» بود. در این یادداشت قصد دارم تبیینی از مناسبات زنان و حکمرانی در چارچوب طرح انقلاب اسلامی ارائه دهم. ❇️ اعتقاد به نقش‌آفرینی زنان در فرآیندهای حکمرانی و مدیریت جامعه نزد رهبران انقلاب اسلامی یک باور حقیقی و غیرقابل خدشه است. این نگاه هم ناظر به ظرفیت‌های انسانیِ ویژه‌ی زنان، و هم مبتنی بر زوجیت‌باوری در ساخت و تمهید لوازم حرکت جامعه اسلامی است. یعنی اگر قرار است عناصر و ساختارهای مختلف جامعه در مسیر تحقق نظام و تمدن توحیدی گام بردارند، ناگزیر از هم‌افزایی تام و همه‌جانبه زن و مرد براساس ظرفیت‌ها و مزیت‌های ویژه خود در این مسیر هستیم. یکی از آن عناصر مهم جامعه، حاکمیت و مساله «اداره» است. ❇️ اراده‌ی زنان عنصر مفقودِ اداره جامعه در 4 دهه اخیر بوده است. این فقدان ناشی از دو عامل مهم بود. اول اینکه در تجربه چهل ساله گذشته ما این هم‌افزایی زن و مرد و تشریک مساعی در فرآیندهای حکمرانی مبتنی بر رویکرد «زوجیت‌باوری» نبود و مشارکت بانوان در این عرصه‌ها یا با الگو و کلیشه‌های مردانه و ذیل سایه اراده آقایان محقق می‌شد، مانند اداره امور بانوان فلان دستگاه. یا به نحوی تشریفاتی و زینت‌بخش به ساختارهای از پیش تعیین شده و عینیت یافته پیوست می‌شد. مانند اسامی زنان در لیست‌های سیبیلوی انتخاباتی! ❇️ عامل دوم اما مهمتر بود. ما در جمهوری اسلامی یا باور و عزمی برای بسط زوجیت در عرصه حکمرانی نداشتیم(و هنوز هم نداریم) یا طرحی برای تحقق آن روی زمینِ واقعیت ترسیم نکردیم. لذا مجبور به اکتفا به همان کلیشه‌هایی که گفته شد بودیم. شوربختانه این کلیشه‌ها نه تنها ما را از ظرفیت‌های ویژه زنان محروم کرد، بلکه حتی چالش‌های جدی و غیرقابل جبرانی را در صحنه واقعیت برای ما رقم زد که «رقابت‌های صنفی» در عرصه خانواده و جامعه یکی از آنها بود. واضح است که وقتی رقابت جایگزین هم‌افزایی شود، نتیجه چه خواهد بود. ❇️ وقتی قرار است در وزارت کشاورزی یا وزارت فرهنگ یک پست سازمانی تحت عنوان امور بانوان تشکیل شود یا در فلان لیست انتخاباتی مجلس نامی هم از یک یا دو زن برده شود، معلوم است که رقابت به نحو سیستماتیک ایجاد و تقویت می‌گردد. ساختارهای حکمرانی ما اینگونه مقوّم «رقابت صنفی» هستند و در چنین فضایی صحبت از هم‌افزایی یا «تقدیم و تقدّم» بی‌معناست. تقدیم و تقدّم یعنی ترجیحِ داوطلبانه‌ی دیگری بر خود براساس «شایسته‌سالاری» که طرح انقلاب اسلامی برای حکمرانی براساس تصریح مقام معظم رهبری است. ❇️ اساس و محور اگر این باشد آنگاه الگوی اداره و سازمان نیز متحول خواهد شد. مطلوب این است که فلان وزارت یا سازمان و نهاد در مسیر پیگیریِ اهداف خود در تمام سطوح اعم از وضعیت‌سنجی، سیاست‌گذاری، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری از ظرفیتِ زنانه بهره بگیرد. ضرورت این مشارکت در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی در نسبت با حوزه صنعتی و نظامی، بلاتردید است(اگرچه در این حوزه‌ها نیز منظرهای زنانه راهگشا خواهد بود) و این امر به جز ایجاد بستری برای اراده‌ورزیِ مستقل زنان در تمامی این فرآیندها امکان‌پذیر نخواهد بود. ❇️ حال در زمین واقعیت سخن بگوییم. معاونت یا اداره‌کل امور بانوان اگر متولّی تزریق نگاه و اراده زنان در این فرآیندها است که فبهاالمراد. اما اگر جزیره‌ای منفک از بدنه اصلی دستگاه محسوب شده و در پی نخودسیاه است (که متاسفانه غالبا اینگونه است) باید دستخوش تغییرات و طراحی‌های جدیدتر و کارآمدتر قرار گیرد. راستش را بخواهید من اساسا به الگوی معاونت امور بانوان در دستگاه‌ها برای تحقق حکمرانیِ زنانه مشکوکم و معتقدم این ساختارها ناگزیر ما را به ورطه «صنفی‌گرایی» در فهم مسائل و اولویت‌ها می‌کشاند. ❇️ الگوی پیشنهادی من چیست؟ من در مقابل این سازه‌های زمخت و متصلّب حکمرانی که اولا قائل به تعدیل خود به نفع پذیرش ظرفیت زنانه نیست و ثانیا اگر هم باور داشته باشند امکان‌های پیش‌روی آن به شدت محدود و امیدزداست، صرف‌نظر از لزوم بازخوانی و بازنگری در ماموریت‌های معاونت‌ها و ادارات امور بانوان در دستگاه‌ها، پیشنهاد اصلی‌ام ایجاد، ارتقاء و تقویت «نهاد مشاوره زنانه» در تمام ساختارهای فعلی حکمرانی کشور است. تبیین تفصیلی این پیشنهاد را در یادداشت دیگری ارائه خواهم داد. لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی) https://eitaa.com/eqbali62
پدرسالاری به‌مثابه حکمتِ تاریخ ضرورت تمایزگذاری میان پدرسالاری و مردسالاری دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده ❇️ نقدهای فمینیستی به سنت فرهنگی جوامع بشری معطوف به نفی و انکار «جنسیت» و توابع اجتماعی آن به نحوی کاملا گُتره‌ای و نادقیق است. البته از زنِ خسته‌ی ستم‌کشیده در مناسباتِ جنسیتیِ ناعادلانه‌ی تاریخ چنین واکنش‌هایی طبیعی به نظر می‌رسد. اما تکرار طوطی‌وارِ ایده‌های منقضی‌شده‌ی فمینیسمِ رادیکال توسط فعالان حوزه زنان و خانواده در زمانه کنونی کمی نگران‌کننده است. به‌ویژه وقتی «بچه مسلمون‌ها»ی آشنا با سنت فرهنگی و دینی جامعه ایران و جایگاه محوری «پدر» در این سنت از این حرف‌ها می‌زنند. ❇️ فمینیست‌های موج دومی در مسیر مبارزات فرهنگی و سیاسی خود غیریت‌هایی را تعیین کرده بودند که یکی از آنها پدرسالاری/مردسالاری بود. آنها با پدرسالاری در مناسبات خانواده مخالفت می‌کردند چون معتقد بودند این نظم جنسیتی در خانواده، امتدادِ مردسالاریِ نهفته در تاریخ و فرهنگ است. البته که با چنین خوانشی از پدرسالاری، ما نیز به آن مخالفیم. اما حقیقت این است که در جهان اجتماعی ما که ریشه در سنت و فرهنگ اسلامی-ایرانی دارد، پدرسالاری غیر از مردسالاری است. ❇️ مردسالاری در سنت ایرانی و تمام تاریخ بشر، دلالت بر نوعی برتری انسانی به‌واسطه جنسیت دارد که چنین رویکردی به انسان فرسنگ‌ها دور از ساحت اسلامِ ناب است. آیه 13 سوره مبارکه حجرات صراحتا این اتهامات به اسلام را نفی می‌کند. اما پدرسالاری در نگاه اسلام اساسا هیچ دلالت ارزشی ندارد(یعنی ناظر به برتر پنداشتن پدر نسبت به مادر یا فرزندان نیست) و صرفا نحوی از تنظیمات مبتنی بر مصالح خانوادگی است. لذا پدرسالاری در اسلام معطوف به سازوکارهای اعتباربخش به نقش و جایگاه پدر در ایفای ماموریت‌های خانوادگی‌ست. ❇️ پدر کیست و چه ماموریت‌هایی دارد؟ پاسخ این سوال دقت‌هایی را می‌طلبد. پدری یک تعریف نفس‌الامری دارد و یک تعریف تاریخی و مبتنی بر تجربه زیسته ایرانیان. پدری در معنای ذاتی آن، جلوه‌ی صفاتِ تدبیر، رزق، رأفت، اقتدار، کفایت، رفق، حلم، غیرت و ولایت خداوند است که ماموریت او قیام برای مصالح خانواده می‌باشد. پدری لحظه بسط و بروز تامّ فضایل و ملکاتی‌ست که در سنت ایرانیان به «مردانگی» از آنها یاد می‌گردد و این لحظه کاملا از جنس تحول وجودی در مردان است. ❇️ به همین دلیل است که پدری در فاهمه جمعی ما ایرانیان اگرچه تحقق تامّ این صفات نبوده، اما همه ما هم‌نشینی این صفات را با تصویر پدر در ذهن‌مان به نحو وثیق و پرتکراری تجربه کرده و لذت‌ش را چشیده‌ایم و برای فقدان آن حسرت خورده‌ایم. پیوند عاطفی قدرتمند «پدر-دختری» یا تجربه‌های ناب «پدر-پسری» که در فرهنگ واژگان و اصطلاحات خانوادگی مردم ایران وجود دارد، دلالت آشکار بر ذهنیت تاریخی مثبت ایرانیان از مفهوم پدر و جایگاه معتبر او در خانواده دارد. ❇️ پدرسالاری به معنای سازوکارهای اعتباربخش به جایگاه پدر در خانواده از جمله «احترام»، «همراهی» و «پذیرش» کاملا مبتنی بر اصول و ارزش‌های اسلامی بوده و همواره در متن فرهنگ جامعه ایرانی حضور داشته است. کسانی که از روی نادانی در گفتارها و نوشتارهای خود نوک پیکان نقدشان را به جای «مردسالاری» به‌سمت «پدرسالاری» نشانه رفته‌اند نمی‌فهمند که مشغول تخریب میراثی هستند که ضامن حفظ و بقای خانواده در طول تاریخ بوده است. پدرسالاری تدبیر حکیمانه تاریخ برای حفظ خانواده بوده است. ❇️ اگرچه نباید منکر شد که این ارزش متعالی گاه در امتزاج و اختلاط با عناصر منحط فرهنگ مردسالاری در جامعه ایرانی زمینه بروز انحراف‌هایی در فرآیند «پدری‌کردن» مردان را ایجاد کرده و به‌مثابه زمینه و امکانی برای «ظلمِ نهادینه‌شده» به اعضای خانواده به‌ویژه زنان و دختران قرار گرفته است. اما باز هم در بدترین حالت، برآیند رسانه‌ای و تصویری آن به سمت روایتِ پدری با «داس» نبوده است و از این منظر فیلم‌هایی چون «خانه پدری» کیانوش عیاری دروغ بزرگی درباره پدرِ ایرانی بود. لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی) https://eitaa.com/eqbali62
خدایا بابت محبت علی شکر... روز ولادتِ تنها امیرالمومنین تاریخ و روز پدر مبارک🌺
سلام امام مهربون..
درباره تهمتِ "خالص‌سازی" به نظام
زوجیت و نظریه اجتماعی امامت- امت اندیشکده زوج ✏️ یادداشتی به قلم دکتر انسیه برومندپور ✳️ انبیای الهی درصدد ساخت جامعه‌ای بودند که «امت واحده توحیدی» نامیده می‌شود و تعاملات انسانی در آن مبتنی بر «مودت» است. مودتی که براساس آگاهی و اختیار که در صور مختلف زبانی و رفتار جلوه نموده و حیات را در رگ‌های جامعه جاری می‌سازد.در چنین جامعه‌ای، مردم به هدف نهایی آفرینش انسان در زندگی زمینی دست یافته‌اند و از تمامی حیات به معنای کامل آن بهره‌مندند. بنابراین با در نظر گرفتن عامل آگاهی مردم که در قالب رسالت انبیای الهی تامین شده و هم‌چنین عامل اختیار مردم، شکل‌گیری چنین جامعه‌ای فرایندی زمان‌بر بوده و تاریخی طولانی را طی کرده‌است. ✳️ از دیگر سو به دلیل این ضرورت که امور در نظام انسانی باید از مجرای اسباب الهی محقق شوند(کافی،ج1:ص183)، این شکل از جامعه باید در نهادی تحقق یابد که مودت به صورت طبیعی در ارتباطات انسانی وجود دارد. تنها نهادی که چنین ویژگی‌ای دارد «خانواده» است. نهادی که در آن براساس قواعد نظام طبیعت، درون مایه روابط، مودت است(روم: آیه 21) و براساس قواعد نظام شریعت در مطلوب‌ترین شکل آن ساخته می‌شود. نهادی که از مجموع قواعد طبیعی (تکوینی) و تشریعی با هم بهره‌مند است. لذا نقطه عزیمت ساخت جامعه‌ای مودت محور، «خانواده» است. ✳️ از همین رو در نظریه اجتماعی اسلام، خانواده «سلول بنیادین جامعه» است(مقام معظم رهبری:14/10/1401). حال باید دید این سلول بنیادین چه مسیری را طی می‌کند تا پیکره منسجم «جامعه امامت- امت» را بسازد. در قدم اول هر زن و مردی مبتنی بر سنخیت و با هدف مشترک رفع نیازهای متنوع‌شان در قالب مطلوب شریعت – عقد نکاح- با یکدیگر پیوند زوجیت می‌بندند. در نتیجه، اولین مولودِ زوجیت به جمع خانواده اضافه شده و فضای خانواده را لبریز از آرامش می‌کند. این مولود «سکونت» نام دارد که به شکل گیری رابطه عاطفی ناشی از آرامش یافتن زوجین در کنار یکدیگر اشاره دارد. ✳️ با این رویه، این رابطه وارد دومین مرحله خود شده و «زوجیتِ سکونت» شکل می‌گیرد. صورتی از زوجیت که زمینه انس‌ورزی را فراهم می‌سازد تا پس از تأمین غرایز که انگیزه بخشی آن عمری کوتاه دارد، آن چه مایه دوام زندگی است و مطلوب انسانیت انسان است به زندگی افزوده شود. نتیجه این سکونت، بروز مودت و رحمت است. حالا خانواده آماده است تا در آغوش گرم خود، «فرزندپروری» کند و نقش پدری و مادری به نقش همسری اضافه شود و مرتبه سوم زوجیت یا همان «زوجیتِ فرزندآوری» به وجود آید. از اینجا به بعد خانواده‌ها مبتنی بر روابط نسبی و سببی شبکه ارحام را می‌سازند. ✳️ از آنجا که این شبکه مبتنی بر کفویت ایمانی برخاسته از رعایت آداب شریعت شکل گرفته، در این مرحله در حقیقت مرحله چهارم جامعه‌سازی محقق شده ‌است. این مرتبه را «زوجیت ایمانی» می‌نامیم. چنین جامعه‌ای از عنصری به نام «آرامش اجتماعی» بهره‌مند است و می‌تواند تنش‌های اجتماعی را کنترل کرده و در هماهنگی اعضا با یک‌دیگر مسیر تکامل خود را طی کند. مادامی که چنین جامعه‌ای به حرکتی هماهنگ و منسجم در راستای رفع نیازهای فردی و اجتماعی دست یابد، به طول خواهد انجامید و وابستگی تامی با میزان آگاهی و اختیار در هم راستایی با اراده الهی دارد. ✳️ از آن‌جا که ایمان همان عامل تأمین امنیت بوده و عامل امنیت، زمینه‌ساز شکل‌گیری روابط سالم است(کنز العمال، ۷۳۸)، در چنین جامعه‌ای مودت یا همان اساسی‌ترین پیش‌رانه انگیزشی روابط انسانی، فرصت بروز پیدا می‌کند. محصول این سیر، شکل گرفتن جامعه‌ای است که در آن هم رعایت حدود شرعی موضوعیت دارد و هم روابط محبت محور عاری از زورگویی و منفعت طلبانه. چنین جمعی با انسجام در مسیر رفع نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی حرکت می‌کند و به همین جهت در سیر تکامل انسانی پیش می‌رود و بنابر قواعد نظام رحمت الهی، در طول زمان توسعه یافته و به «جامعه اخوت» منجر می‌گردد. ✳️ در این جامعه توجه افراد به نیازهای یکدیگر و تأمین آن، تلاش برای پوشاندن نواقص و رفع آن به صورتی که وجهه اجتماعی حفظ شود و تلاش برای استفاده از امکانات فردی در جهت رشد جمعی و حرکت همگانی، تبدیل به رویه عمومی می‌شود. در این مرحله، زمان زوجیت مرتبه پنجم فرا می‌رسد. چرا که «جامعه اخوت ایمانی» همان جامعه‌ای ست که شایستگی بهره‌مندی از جامعه امامت یا همان امت واحده انبیاء و اولیای الهی(انبیا: آیه92) را یافته‌است. به همین جهت در این مرتبه متکامل‌ترین شکل حیات اجتماعی بشری در پیوند جامعه امت با جامعه امامت متولد می‌شود. همان جامعه‌ای که وعده شکل‌گیری آن در عصر ظهور داده شده‌است. به کانال اندیشکده زوج در ایتا بپیوندید: https://eitaa.com/zoujtt
این دوره آموزشی 20 ساعته به صورت آفلاین قابل ارائه و استفاده است. در پایان استفاده از مباحث دوره یک آزمون از شرکت کنندگان گرفته می‌شود و در صورت قبولی مدرک معتبر گذراندن دوره از دانشگاه ارائه می‌گردد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام دهید. @Abolfazleqbali
آینده جهان؛ امتداد قدم‌های استوار شماست.. دهه فجر مبارک
انشالله امشب ساعت ۱۰ از شبکه افق درباره نگرش مردم ایران به حجاب بحث خواهم کرد
کاش علی دایی می‌فهمید که این میزانسن بیش از آنکه برای سورپرایز کردن او خلق شده باشد، برای مرزشکنی‌های سیاسیِ بی‌سرانجامِ فردوسی‌پور طراحی شده بود. راستش رو بخواهید من عمیقا از مسیرِ نزولی عادل فردوسی‌پور غمگینم.. @eghbali62
انقلاب اسلامی و تحول وجودی زنان دستاورد اصلی و حقیقی انقلاب برای زنان چه بود؟ دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده ✳️ پیرامون نسبت انقلاب اسلامی و زنان بسیار سخن گفته شده که اکثراً ناظر به تغییراتی‌ست که در سبک زندگی زنان نسبت به گذشته و امتیازات و توفیقاتی‌ست که در مسیر ورود به عرصه‌های اجتماعی کسب کرده‌اند. من اما قصد دارم از منظر دیگری به این مناسبات بنگرم و آورده اصلی و بی‌بدیل انقلاب اسلامی برای زنان را معرفی کنم که به نوعی چتر معنایی برای سایر تحولات زندگی زنان بود. این دستاورد انحصاراً متعلق به حرکتِ عظیم انقلاب اسلامی است که به رهبری امام(ره) در جامعه ایرانی رقم خورد و توسط رهبر معظم انقلاب منقّح شد. ✳️ اگرچه حیات زن مسلمان ایرانی همواره با ایمان و تقوا عجین بوده و زندگی فردی او در چارچوب شریعت تعریف می‌شد، اما این زیست متشرعانه ذیل سایه‌ی یک «سنت اجتماعی» قوام می‌یافت که یک ویژگی بارز داشت. من از این ویژگی تحت عنوان «سکون» یاد می‌کنم. سنتِ حاکم بر زندگی زن ایرانی تا پیش از انقلاب اسلامی درگیر نوعی از انفعال و درخود فرو رفتگی بود که حتی با وجود ظرفیت‌های ویژه و منحصر به‌فرد زن ایرانی، امکانِ نرم‌افزاریِ ایجاد کننده‌ی تحول اجتماعی در مقیاس کلان را نداشت. ✳️ نهضتِ اسلامی و انقلابی حضرت امام(ره) طرح جدیدی از هم‌نشینیِ سنت اجتماعی با الهیات سیاسی در جامعه ایران بود که در پیوند با سرشت و خصائل زن ایرانی، منجر به رستاخیزی بزرگ در میان آنان گردید که من آن را «تحول وجودی» زن مسلمان می‌نامم. فضای ایجاد شده توسط نهضت انقلاب اسلامی «حرکت» را جایگزین سکون در سنت زندگی زن ایرانی نمود و کیفیت سلوک او را به نحو بنیادین و حقیقی تغییر داد. زن مسلمان ایرانی هویت جدیدی را بازیابی کرده بود که «آرمان» مهمترین مولفه آن به شمار می‌رفت. ✳️ آرمان، فصل نوینی را در زندگی زن ایرانی رقم زده و معنای دیگری را به نشست و برخاست‌های او بخشیده بود. این آرمان به‌واسطه ماهیت اجتماعی-سیاسی پررنگی که داشت، او را به‌غایت مسئولیت‌پذیر، فعال در صحنه مجاهدت و ایثار، موثر و تعیین‌کننده در قلمرو خانواده، میدان‌دار و پیشرو در صحنه جامعه نموده بود. با چنین زنی که خود را به مثابه انسانِ ذی‌آرمان، مخاطبِ تمام آیات قیام و جهاد یافته بود، می‌شد وارد سطحی از تعامل جدی و متعالی شد. از همان جنس تعاملی که امام(ره) با آنان به‌مثابه «رهبران نهضت» برقرار می‌کرد. ✳️ برای این زنِ تحول یافته و دارای آرمان، زندگی روزمره رنگ دیگری به خود می‌گرفت. او اگرچه مانند تمام مادران به فرزند خود وابسته و همچون سایر زنان به حمایت و پشتیبانی شوهر دلگرم بود اما آنها را برای شهادت در راه آرمان تشویق می‌کرد. چه بسیار زنانی که برای کمک به جبهه طلاهای خود را بخشیدند و غذای سفره خود را برای اطعام رزمندگان نذر کردند. آری زن مسلمان ایرانی به‌واسطه همین تحول وجودی بود که توانست صحنه‌های بی‌نظیری را از ایثار و گذشت در مسیر آرمان را رقم بزند. ✳️ لازم به تاکید است که تحول وجودی غیر از تحول موقعیتی است. اگرچه دومی می‌تواند تابع و نتیجه اولی نیز باشد اما هر تحولی در موقعیت و شرایط لزوما دلالت بر تحول وجودی ندارد. تاریخ تغییرات اجتماعی در غرب نیز نحوی از تحول موقعیتی برای زن را گواهی می‌دهد. اتفاقی که در جامعه ما نیز کم و بیش محقق شده است. زنِ مدیر، زنِ ورزشکار، زنِ کارآفرین، زنِ هنرمند، زنِ پژوهشگر، زن سیاستمدار و... حاکی از تحول در موقعیت زنان به لحاظ تاریخی هستند. ✳️ همه اینها اگرچه با ظهور انقلاب اسلامی برای جامعه زنان تسهیل و تثبیت شد، اما هیچکدام از اینها به تنهایی دستاورد حقیقی انقلاب اسلامی برای زنان نیستند. دستاورد اصلی و حقیقی انقلاب اسلامی برای زنان، ترسیم الگوی سومی از زیستن فردی، خانوادگی و اجتماعی بود که مرکز ثقل و محور تقویم و انسجام همه آنها «آرمان» است. لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی) https://eitaa.com/eqbali62
از بچگی هر زمان صبح ۲۲ بهمن میخواستم سرما و مریضی و برف و بارون رو بهانه بگیرم و به راهپیمایی نرم. یه حسی بهم میگفت از ابتدای این روز امام و شهدا از آسمون دارن به ما نگاه میکنن و منتظر حضور ما هستند. شرکت در این راهپیمایی به معنی عدم گلایه از مسئولین نیست.اما حضور در راهپیمایی امروز یک تکلیفه.تکلیفی از جنس جهاد در دفاع از حرم.معترض به مشکلات خواهیم بود اما تا آخرین نفس پای کار امانت امام عزیز هستیم. @drshadmani
درباره تقوای برخی از فعالان حوزه زنان!
زنانگی و اداره(2) ماهیت و ضرورت نهاد مشاوره زنانه دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده ✳️ در یادداشت قبلی با عنوان «زنانگی و اداره؛ بازنگری در الگوی مناسبات زنان و حکمرانی» ایده ارتقاء و تقویت نهاد مشاوره زنانه در ساختار حکمرانی کشور را مطرح کردم و در این یادداشت قصد دارم کمی بیشتر درباره ماهیت آن توضیح دهم. ابتدا باید تاکید کنم که وجه جنسیتیِ این نهاد برای من موضوعیت دارد زیرا فرآیندهای شناخت مساله، اولویت‌یابی، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در کشور ما آنطور که باید با دخالت موثر بانوان و ظرفیت‌های بالفعل آنان اتفاق نمی‌افتد و غلبه در این فرآیندها با نگرش‌های مردانه است. ✳️ بحث نظری و استدلال درباره «تاثیر جنسیت بر فهم و حل مساله» در رسالت این یادداشت نیست. اما اجمالا اینکه ایده مشاوره زنانه در ساحت مبانی معرفت‌شناختی و از منظری فمینیستی طرح بحث نمی‌کند. بلکه صرفا اشاره به امکانی دارد که زوجیت به‌مثابه یک طرح فلسفی در اختیار ما برای «کارآمدی» حکمرانی قرار می‌دهد. پرواضح است که در فرآیند شناخت و حل مساله در هر عرصه‌ای، هم‌افزاییِ بانوان متعهد و متخصص با آقایان متعهد و متخصص در آن حوزه به نحو همه‌جانبه‌تر و کارآمدتری اتفاق خواهد افتاد. ✳️ اولین پیش‌فرض برای ایجاد و ارتقاء نهاد مشاوره زنانه، انحصارزدایی از قلمرو حضور بانوان در ساختار حکمرانی است. این ذهنیتِ مشهور و بی‌پایه که بانوان در «امور بانوان» متمرکز و منحصر باشند از ریشه در تعارض با نگاه الگوی سومی به مناسبات حکمرانی است. اساسا حکمتِ ایجاد اداره‌ی امور بانوان، «حاشیه‌نشینی» بانوان در فرآیندهای مدیریتی بوده است. ما نیازمند الگویی برای دخالتِ موثر بانوانِ «متعهد» و «متخصص» در حلقه‌های اصلی و موثر حل مساله در تمام عرصه‌های حکمرانی در کشور هستیم. ✳️ یکی از این الگوها «نهاد مشاوره زنانه» است که با محوریتِ دانش، تجربه و تعهد، به تسرّی دقت‌ها، ظرافت‌ها و احتیاط‌های زنانه در فرآیندهای اتخاذ تصمیم و سیاستگذاری در کشور منجر می‌گردد و همه‌جانبه بودن و پیوست‌مداری در آن را تضمین می‌کند. لذا اگر سهمِ رای و نگاه بانوان در «امضاهای نهاییِ» طرح‌ها، اقدامات و جهت‌گیری‌های کلان اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی امنیتی در سطح ملی افزایش یابد می‌توان به کارآمدی و اثربخشی آنها امیدوارتر بود. ✳️ تحقق این الگو در سطح حاکمیت منوط به برخی تمهیدات ساختاری است که دامنه آن از اصلاح قوانین و دستورالعمل‌ها، بازنگری در فرآیندها، مانع‌زدایی و بسترسازی برای اتصال بدنه کارشناسی بانوان به حلقه‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر و... را شامل می‌شود. گردش کارها در سازمان حاکمیت باید به نحوی بازطراحی گردد که نقش بانوانِ توانمند و صاحب‌نظر در «راهبری» سیستم افزایش یابد. البته که این افزایش نقش باید بر مبنای شایستگی و صلاحیت باشد نه انتساب‌ها و روابط شخصی. ✳️ ارتقاء نقش و سهم بانوان در فرآیندهای حکمرانی البته مسیرهای میانبر دیگری نیز دارد و آن ایجاد و تقویت «حوزه عمومی» با محوریت زنان تاثیرگذار و حمایتِ گفتمانی از آن است. حوزه عمومی قدرتمند و ذی‌نفوذی که از رهگذر تعامل میان عرصه‌های مختلف دانش، مهارت، تجربه، نوآوری و تعهد در بیرون از سیستم رسمی شکل می‌گیرد، بلاتردید مرجعی برای تنظیم و اعتباربخشی به تصمیمات درون حاکمیت خواهد بود. قطعا بانوان فرهیخته برای تاسیس این فضا مزیت ویژه دارند. لینک کانال جنسیت و عدالت(دکتر ابوالفضل اقبالی) https://eitaa.com/eqbali62
🔸🔸 «رسانه نخبگانی بانوان» با همکاری «ستاد راهبری زن و خانواده»، «اندیشکده زوج» و «دانشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب» برگزار می‌کند: نشست حضوری و برخط با موضوع: 🔻 زنان، انقلاب اسلامی، الگوی سوم زن از حقیقت تا برساخت کارشناسان: 🔻 سرکار خانم دکتر عاطفه خادمی، مشاور اجتماعی وزیر و دبیر ستاد جوانی جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد 🔻 جناب آقای دکتر ابوالفضل اقبالی، جامعه‌شناس و مدیر اندیشکده زوج 🔻 سرکار خانم دکتر سمیه عرب‌خراسانی، عضو هیئت علمی دانشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب دبیر نشست: 🔻 سرکار خانم فاطمه حیدری، استاد حوزه و دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر حوزه خانواده و کارشناس رسانه 🗓 زمان: پنج‌شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۰ صبح 🏢 مکان: پردیسان، دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن اجتماعات امام موسی صدر 🔗 لینک ورود به نشست به صورت مجازی: https://yun.ir/mwvt5e *⃣ کد دسترسی؛ ۲۲ 💠 |@rnb1402|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با ادعای تقلب کشور را به آشوب کشیدند هتاکان به اباعبدلله را "دیندار" خطاب کردند هر غلطی که دلشان خواست کردند اما در جلسات خصوصی‌شان حرف‌های دیگری میزدند لعنت خدا بر فتنه‌گران و حامیان آنها