مافیا
🖤 شبکه سلامت صدا و سیما مدتی است مسابقه ای را بر اساس بازی مافیا طراحی کرده است. بازی مافیا که ظاهرا اول بار توسط یک نفر اهل شوروی به نام دیویدف ساخته شد و سپس در اروپا و آمریکا نیز با استقبال روبرو شد، ویژگیهای مهمی دارد.
🖤در این بازی که شرکت کنندگان به دو گروه مافیا و شهروند تقسیم میشوند، همه چیز در قالب یک جامعه و شهر طراحی شده است. افراد با هم تعامل میکنند و گفتگو میکنند و یک زندگی جمعی بر اساس یک نظام روابط خاص را تمرین میکنند.
🖤 قصد توضیح بازی را ندارم. اما چند نکته در این بازی برایم مهم بود.
🔺اول اینکه در این شهر همه به هم شک دارند. اصل اولیه در روابط اجتماعی بر بی اعتمادی به یکدیگر است.
🔺دوم اینکه گروه مافیا باید خوب بلد باشند پنهان کاری کنند و دروغ بگویند و فیلم بازی کنند. هر کس بهتر پنهان کاری کند موفقتر است.
🔺سوم اینکه شهروندان باید بلد باشند بر اساس ظن و گمان تصمیمهایی بگیرند که باعث نابودی یک نفر در شهر میشود.
🔺چهارم آنکه نیروی منفی در شهر خودآگاه و با چشمان باز است و با علم عمل میکند ولی نیروی خیر در جهل و نادانی و بین ظن و گمان دست و پا میزند.
🖤این یک سبک زندگی و تعامل شهری است که شما بارها و بارها با لذت تماشا میکنید و بعد خودتان یاد میگیرید و در آن بازی گری میکنید. بازی در شهری پر از سوء ظن پر از پنهانکاری پر از انفراد و جدایی و پر از دروغ.
🖤این شهر غربی است. عموما مجری به بازیگران میگوید کلمات انگلیسی به کار نبرند. چون بازی کلا وارداتی است. اما مهم نیست اگر کلمات فارسی با بسم الله و اعوذبالله هم به کار ببرند، این شهر پر از فردیت و جدایی، نماد شهر دینی ما نیست. این مسابقه دانسته و نادانسته، تلاش میکند فراگیر کند شهر غیرولایی را. شهر ولایی پر از اعتماد و فهم و کشف و اعتماد و رفاقت حقیقی عالمانه است. در شهر ولایی این جریان حق است که میفهمد و ارتباطات مردم بر اساس محبت حقیقی و اعتماد واقعی شکل میگیرد، باطل به جهل و سوء ظن آمیخته است. شب و روز هر دو محل بروز حقیقتند نه پنهانکاری و نفاق.
@ali_mahdiyan :نقل از کانال
#اعتماد
#سرمایه_اجتماعی
#منفی_نگری
#ارتباط_موثر
وقتی کسی ناراحت است چگونه با او برخورد کنیم؟(۶)
6️⃣ واکنش متناسب نشان دهید.
در بخش پیشین از گوش دادن دقیق و موثر سخن گفتیم.
در حین گوش دادن لازم نیست بهطور مداوم او را تأیید کنید؛ اما همواره مراقب میزان و نحوه مشارکتتان در بحث باشید.
از جملاتی مانند: «میفهمم چی میگی» یا «میدونم هر کاری هم بکنم، نمیتونم خودم رو جات بذارم، اما میفهمم چی داری میکشی» کمک بگیرید تا گوینده احساس ارزشمندی کند.
برای واکنش و انعکاس گوش دادن، صرفا عبارات او را تکرار نکنید. اگر هرچه را او گفته است، به خودش برگردانید، مثل این است که پژواک مشکلش را به خودش برگردانده باشید.
برای اینکه به او بفهمانید دربارهی مشکلش فکر کردهاید، مطالبی را که تعریف کرده است، به صورت خلاصه و در قالب جملات شخصی خودتان بازگو کنید.
نکته مهم پایانی:
اینکه بدانید چه بگویید و چگونه بگویید، چالش بزرگی است، و نیازمند مهارت و تمرین؛ اما اگر دوستی دارید که وقتی به مشکل برخورده، بهسراغتان آمده، نشانهی این است که به شما اعتماد دارد.
اعتماد او به شما هدیهای است که باید قدردانش باشید؛ پس تمام تلاشتان را بکنید تا او را مأیوس نکنید.
پایان این مطلب
@ertebatmoaserdini
#توانمند_باشیم
#تغییر
#ارتباط_موثر
#گوش_دادن
#اخلاق_معاشرت
#انتخاب
#همدلی
#اعتماد
.
.
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | توضیحات رهبر انقلاب درباره رتبهی اقتصادی ایران
@Khamenei_ir
صداقت،
حفظ اعتماد،
و شجاعت اصلاح بیان و رفتار،
از جمله تاثیرگذار ترین فضائل اخلاقی است.
بیائید این فضائل به ظاهر ساده را از بزرگان مان آموخته و در زندگی خود تغییر مثبت ایجاد کنیم.
@ertebatmoaserdini
#تغییر
#اخلاق
#اخلاق_معاشرت
#ارتباط_موثر
#عزت_نفس
#اعتماد
#معنویت
.
⭕️ شاید مهمترین سرمایه انسانی ارتباط، اعتماد است.
مراقب این سرمایه باشید...
اعتماد دیگران را از دست میدهید، اگر
🔸اکثر مواقع دیگران را مقصر بدانید، و خود را بی تقصیر بشمارید.
🔸همواره تصور کنید فقط خودتان بهترین پاسخ را در اختیار دارید، حتی زمانی که اطلاعات کافی در دست ندارید.
🔸احساس قربانی شدن داشته باشید.
🔸برای جبران احساس پذیرفتهنشدن در دوران نوجوانی، در بزرگسالی رفتار نامناسبی داشته باشید.
🔸لاف بزنید، خودستایی کنید و بخواهید تصدیقتان کنند.
🔸پیوسته دیگران را بازخواست و سرزنش کنید.
🔸به هر چیزی ایراد بگیرید...
@ertebatmoaserdini
#موفقیت
#اعتماد
#ارتباط_موثر
#اخلاق_معاشرت
.
🔵 یک داستان و چند تامل
پیرمرد با کیسهی برنجی که در آن برنج نبود و شاید تنها یک بطری آب در آن بود در اتوبوس خلوت به آدمها نزدیک میشد، چیزی را یواش میگفت و با دستان چروک و زمختش میله را محکمتر میگرفت، آدم دیگری را صید میکرد تا همان نجوا را بکند و باز ناامیدتر سراغ آدم بعدی برود.
آدم به آدم گشت تا به قسمت زنانه رسید. حوصله نداشت تکبهتک واگویه کند. نجوایش را بهصورت جمعی گفت و خانوم صندلی اول بلند گفت: نه شرمنده. ولی شرمنده نبود چون با لبخند کج داشت پیرمرد را نگاه میکرد. خیره در چشمهایش. انگار پیرمرد درخواستی کرده بود که موقع گفتنش زن باید گوشهای دخترکش را میگرفته!
پیرمرد ادامه نداد. برگشت به قسمت مردانه. خمیده. ناامید. سر به زیر.
نشنیده بودم چه درخواستی داشت که زن شرمندهی نه گفتنش شده بود. پرسیدم: چی میخواست؟
پیرمرد شنید و برگشت سمتم: 《میخوام زنگ بزنم به پسرم.》
همین! برای همین از اول اتوبوس نفر به نفر نجوا میکرد و خمیدهتر از قبل آدم دیگری را صید میکرد؟ فقط برای یک تلفن زدن این همه نه شنیده؟ نهی بلند زن دلیلش همین بود؟ پناه بر خدا.
تلفنم را در آوردم و گفتم باباجان شماره را بگو. برگهی مچالهای دستم داد و گفت شمارهی پسرم است.
شماره را گرفتم. اشغال بود. بیشتر از بیست بار و هر بار پیرمرد میگفت: کاش بردارد. خدا کند بردارد.
مرد پشت خط تلفن را بلاخره برداشت. گوشی را دادم دست پیرمرد: 《باباجان پایم درد میکند. با موتورت بیا دم ایستگاه دنبالم.》
@ertebatmoaserdini
#اخلاق_معاشرت
#مهربانی
#اعتماد
#همدلی
#منفی_نگری
.