هدایت شده از ارتباط موثر
یک داستان، یک درس
من فقط معلم نیستم
مریم صیاد آموز
لنگان لنگان داشتم تو خیابون راه میرفتم که یه خانم مودب و شیک پوش بهم نزدیک شد ازم پرسید : شما آقای نصیری هستین؟
گفتم : بله
گفت : من شاگرد شما بودم ، دبیرستان توحید، یادتون میاد؟
با اینکه قیافش اشنا بود ، گفتم :
نه متاسفانه،آخه من خیلی دانش آموز داشتم .
و بعد ادامه دادم : خب مهم نیست شما خوبید خانم ؟
گفت : بله ممنون استاد،
من شیمی خوندم و تا دکترا ادامه دادم البته نه اون سالهای جنگ دکترامو چند سال بعد گرفتم و در حال حاضر محقق هستم.
آقای نصیری ، "سماک بحری" هستم یادتون اومد؟
از شنیدن حرفاش خیلی خوشحال شدم وقتی کمی دقت کردم ،شناختمش ،آره خودش بود
اتفاقا خیلی دلم میخواست از احوالش با خبر بشم و حالا دیده بودمش که فرد موفقی شده بود ،
یه هو رفتم به بیشتر از بیست سال پیش . اون موقع ها با اینکه انقلاب شده بود و مدارس تفکیک شده بود؛ به علت کمبود دبیر بعضی از دبیران مرد مدارس دخترانه تدریس میکردند .
من هم اون وقتها به دانش آموزان دختر جبر درس میدادم، یادم اومد این دختر چند جلسهای که صبحها من کلاس داشتم دیر سر کلاس میاومد و من هم همیشه دعواش میکردم و بدون اینکه چیزی بگه میرفت سر جاش.
من هم کلی عصبی میشدم و به خاطر نظم کلاس، سریع درسو ادامه میدادم .
چند بار میخواستم واسه دیر کردش به مدیر بگم ولی یادم میرفت تا اینکه یه روز زنگ اخر تو کلاس بغلی ، آخرین نفری بودم که از کلاس میرفتم بیرون یه هو همین دانش آموز "سماک بحری" رو دیدم که به دیوار راهرو تکیه داده و تو چشماش پر از اشکه .
پرسیدم :سماک چی شده؟
با بغضی که تو گلوش بود جواب داد: پام پیچ خورده آقا حالا نمیدونم چه جوری برم خونه؟
یه هو گفتم : بیا من میرسونمت
اون وقتها یه ماشین پیکان داشتم که هرکسی نداشت
جواب داد : نه آقا خونمون دوره
گفتم : اشکالی نداره میرسونمت ، میتونی تا ماشین یه جوری بیای؟
درحالی که برق خوشحالی تو چشماش موج میزد گفت:بله آقا
بالاخره هر جور بود خودشو تا ماشین رسوند من هم که طبعا عذر داشتم و نمیتونستم دستشو بگیرم ، بلاخره به سمت خونه اش حرکت کردیم وقتی آدرس میداد تازه متوجه شدم خونهاش خارج از شهر و در یکی از دهات اطراف قرار داره. وقتی رسیدیم سر یه جاده خاکی گفت : آقا تو همین جاده است دیگه خودم میرم ممنون. گفتم : نه چه جوری میخوای بری میرسونمت
همینطور که میرفتیم چون راه خیلی طولانی شد ازش پرسیدم : این مسیر رو با کی میای بری مدرسه ؟
گفت: با هیشکی آقا، پیاده میام تاسر خیابون ۵ صبح بلند میشمِ اما خب گاهی بارونو باد باعث میشه کمی دیر برسم
داشتم دیوونه میشدم این همه راهو این دختر پیاده میاومد !!!!.
خلاصه رسیدیم خونشونُ یه خونه روستایی دیدم که از امکانات اون زمان هم خیلی چیزها کم داشت.
به سختی رفت بالا و گفت : بفرمایید
صدای پیر مردی از تو اتاق شنیده شد که پرسید: طاهره کیه ؟
دانش آموزم جواب داد : آقا معلممه
پیر مرد اصرار کرد که برم بالا و یه چای بنوشم.
من هم رفتم و بعد از سلام و احوال پرسی
پیرمرد که فهمیدم پدر طاهره دانش آموزم بود گفت: آقا معلم این دختر همه زندگی منه، الان دوساله مادرشو از دست داده منم مریضم، هم تو مزرعه کار میکنه هم تو خونه به دوتا برادرهای کوچیکشم میرسه ، میگم دختر نمیخواد درس بخونی راه به این درازی چه کاریه آخه ولی هی اصرار میکنه میخوام درس بخونم آه ببینین الان شما رو تو درد سر انداخته...
گفتم : این چه حرفیه در حالی که با بغضی که گلومو گرفته بود به زور چایی که طاهره آورده بودو میخوردم گفتم: ببخشید من دیگه باید برم.
تمام راهو که بر میگشتم گریه کردم پیش خودم گفتم من فقط یک معلم نیستم؛
من باید بیشتر از اینها از حال دانش آموزم با خبر باشم.
از اون روز به بعد بهش زنگهای تفریح کمک میکردم چند تا کتاب بهش دادم و دیگه دعواش نکردم اینها تنها کاری بود که از دستم بر میاومد .
حالا اون با وجود تمام مشکلات اینقدر موفق شده بود و من بهش افتخار میکردم ،همینطور که لبخند میزدم، نگاش میکردم که یه هو از گذشته بیرون اومدم چون صدام زد: آقای نصیری .....
و ادامه داد : خیلی خوشحال شدم دیدمتون من هیچ وقت محبتهایی که به من کردین رو فراموش نمیکنم
گفتم : خواهش میکنم من افتخار میکنم که چنین شاگردی داشتم.
خداحافظی کرد و در حالی که ازم دور میشد پیش خودم گفتم : امیدوارم معلمهای امروزی هم بدونند که فقط یک معلم نیستند....
@ertebatmoaserdini
#ارتباط_موثر
#همدلی
#اخلاق_معاشرت
#مهربانی
#قضاوت
#مسئولیت_پذیری
.
⛔️ ریشه تعصب
چند سطر از یک کتاب
تعصب هم دلیل دارد و هم علت ، دلیل مهم تعصب ، جهل به اختلافات فکری و تفاوت افراد است.
آنکه به گستردگی اختلافات و تفاوت افراد جاهل است، متعصب است و انتظار دارد همه مانند او بیندیشند؛ ولی آنکه اختلافشناس است و با چند فرهنگ آشناست و با اصنافِ مختلف مردم مصاحبت دارد ، بردبار و آسانگیر است.
✳️ هرچه انسان بیشتر بداند، کمتر تعصب میورزد و هر چه کمتر بداند بیشتر .
از امام صادق (ع) نقل کردیم که: اگر مردم میدانستند که خداوند چگونه آنها را آفریده است، کسی دیگری را ملامت نمیکرد.
شاهد اینکه مثلا از آنجا که روانشناسان میدانند که ذهن و روحیه انسانها متفاوت است، کسی را ملامت نمیکنند و حتی در توجیه افعال برخی مجرمان علت میآورند و مجرم را بیمار میشمارند و بیش از دیگران بُردبار و آسانگیرند .(و یا پزشکان که طبایع افراد و علل بیماری ها را می شناسند تفاوت بیماری ها را ملامت نمی کنند.)
اما علت تعصب به اخلاق افراد برمیگردد . در روانشناسی ثابت شده است که برخی در شمار تیپهای هیجانی هستند و سریعالتأثیر و زود خشم و پرخاشگرند . این افراد با کوچکترین بهانهای برانگیخته و خشمگین میشوند و واکنش هیجانی نشان میدهند.
اشخاص متعصب در شمار این گروهند و هیچ متعصبی را نمیتوان یافت مگر اینکه در اموری عصبی و هیجانی و پرخاشگر است.
تعصب بیش از اینکه دلیل داشته باشد ، علت دارد و علت آن در اخلاق افراد نهفته است.
📚کتاب: همه ما برادریم/ محمد اسفندیاری
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#همدلی
#قضاوت
#منفی_نگری
#مدیریت_ذهن
#اخلاق_معاشرت
.
معین دهاز(نویسنده و شاعر)نوشتهاست:
یکی از جنونآمیزترین رفتارهایی که مُد شده، حذف کردن و کنسل کردن آدمهاست، آن هم با اولین ناملایمات و ریزترین مسائل.
برگزاری دادگاه صحرایی و صدور احکامِ گُنده و فوری علیه کسانی که شاید یک بار بدی کردهاند؛
اما منصفانه، خوبیهایشان بیشتر بوده.
چون در جایی از فلان ورقپاره یا استوری خوانده که:
"هر کی حالتو بد کرد، آدم سمّیه، پس حذف کن بره. گور پدرش. فقط خودت مهمی و آرامش الانت".
ظاهرا مفاهیمی مثل سازش، شفقت، مدارا، پذیرشِ تفاوتها و پذیرفتن این واقعیت که هیچکس کامل نیست، از معنا افتادهاند.
بیشتر از هر چیز نشاندهندهی روحیات استبدادی است،
گویا انتظار دارد یک دوست، هرگز اشتباه نکند.
هرچند نوشتن دربارهی این مسائل، بدون اشاره به مصادیق دشوار است؛ اما گمان میکنم منظور را رسانده باشم.
حذفکردن آدمها و بُریدن یک ارتباط، گاهی ضرورت دارد؛ اما صدور چنین حکم سنگینی و اجرایش، نباید اینقدر هم ساده گرفته شود. مطمئنی که هیچ راهی جز جدایی نمانده؟
سوال مهمتر: آیا تناسبی بین خطا و مجازات هست؟
جالبتر اینکه به این روحیه افتخار میکنند.
در کمال حیرت، نوعی "مراقبت از خود" تلقیَش میکنند و نشانهی "قدرت" میدانند.
از روابطشان یک مِیدانِ مین ساختهاند.
خدا نکند احدی پا روی فلان مین بگذارد. در فضایی تا این حد "شکننده و ناامن" چطور میتوان رابطهای را پرورش داد؟
به نظرم، جدایی آخرین راهحل است، نه اولین!
اگر زیاد سراغ این گزینه برویم، زیست اجتماعی ما مختل میشود و به انسانی بیطاقت و ترسو که همیشه در حال فرار، دشمنسازی و حتی تحریف واقعیات و توجیه است، تبدیل میشویم.
اگرچه حذف فوری هرکس که ناراحتمان کند، ما را به آرامش و پیروزی موقت میرساند، اما در بلندمدت آسیب میبینیم.
به نقل از کانال نباید می ماندیم.
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#قضاوت
#منفی_نگری
#مدیریت_ذهن
#توجه_به_داشته_ها
.
توجه داشته باشیم:
بسیاری از انسانهایی که گاه و بیگاه با چشم بسته قضاوتشان میکنیم،
درونشان معصومیتی خفته است ...
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#قضاوت
#شناخت_مسئله
#منفی_نگری
#تهمت
.
هدایت شده از ارتباط موثر
📄 نوشته اند:
"ظن" به معنی گمان بردن و شک کردن و شاید توهم،
و "خواب ظن" هم خوابی است که برمبنای توهم و شک و گمان شکل گرفته باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔷 شاید در مورد خواب دیدن آقایان یا خانمها نشود به طور مطلق گفت چپ (نادرست) است.
اما خواب ظن(خوابی بر مبنای افکار پریشان و گمان و توهم...) بدون شک چپ و نادرست و غیر قابل اعتنا است.
شاید در بیداری هم گاهی گرفتار چیزی شبیه چنین خواب هایی باشیم.
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#مثبت_نگری
#موفقیت
#قضاوت
#عزت_نفس
.
🔸برای رضایت(قضاوت) دیگران...
گفتهاند:
آدمهای زیادی در جهان وجود دارند که
با خواست خود،
در جهنم به سر میبرند.
زیرا سخت وابسته به داوری دیگرانند...
@ertebatmoaserdini
#انتخاب
#منفی_نگری
#مدیریت_ذهن
#قضاوت
#عزت_نفس
.
🔹ارزش آفرینی شخصی
مقدار استعدادها، امکانات آدمی، محیط و اینکه با رسول بوده یا نه و اینکه در چه شرایطی قرار گرفته، هیچ کدام برای حرکت انسان رکن نیستند، پایه و اساس نیستند،
چرا که «موقعیتها» مهم نیستند.
این «موضعگیری در موقعیتهاست»
که ارزش میآفرینند.
مرحوم استاد علی صفایی حائری
______
و بسیاری آزمونهای الهی در موضع گیریهای ما رقم میخورد.
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#تفکر
#قضاوت
#انصاف
#انتخاب
#عزت_نفس
#مدیریت_ذهن
#تحریف_ذهنی
#اخلاق_معاشرت
.
ارتباط موثر
⚫️ کدورت و کینه به وجود آمده نسبت به دیگران را چگونه برطرف کنیم؟(۱) یکی از رذایل اخلاقی کینه است؛ ک
⚫️ کدورت و کینه به وجود آمده نسبت به دیگران را چگونه برطرف کنیم؟(۲)
❇️ از خودتان بپرسید «چرا؟»
بسیاری از افراد از حس کینهتوزی خود و پیامدهای جسمی و روحی آن، خسته میشوند و میدانند که مانع از رشد و موفقیت آنها میشود. بااینحال، اگر نتوانند بهدرستی احساس خود را مدیریت کنند، این شکایتها به احساسی کهنه تبدیل میشود و سرانجام به احساسی تهدیدکننده و رنجآور منجر خواهد شد.
معمولا این افراد بهطور کاملا عادی (چون در وجودشان نهادینه شده است) بهدنبال اتفاقات مشکلدار میگردند و میگویند «ببین چه اتفاقی برای من افتاده است».
🔻 در چنین موقعیتی باید از خودتان بپرسید که چرا این کینه و کدورتها به سراغتان آمده است؟
🔻چه حرف و یا رفتاری از دیگران زمینهساز این کدورت شده است؟
🔻آیا صرف آن اتفاق علت این کدورت است؟
یا توقع شما به نحوی بوده است که برداشتی تلختر و سختتر در ذهنتان شکل گرفته،و همین برداشت در واقع علت مستقیم کدورت شده است؟(همین اتفاق اگر در شرایط دیگری رخ دهد، شاید موجب کدورت نشود.)
🔻اتفاق حاشیه ای دیگری شرایط را تشدید نکرده است؟
✳️ با تحلیل چرائی کینه و کدورت، قدرت تحلیل خود را غلبه می دهید و در نهایت با رفتاری سنجیدهتر و معقولتر با مسئله مواجه خواهید شد.
ادامه دارد...
کانال ارتباط موثر
#قضاوت
@ertebatmoaserdini
#اخلاق_معاشرت
#اخلاق_کاربردی
#مدیریت_ذهن
#منفی_نگری
#کینه_ورزی
#خودآگاهی
#عزت_نفس
#خودسازی
#تغییر
.
ارتباط موثر
⚫️ کدورت و کینه به وجود آمده نسبت به دیگران را چگونه برطرف کنیم؟(۲) ❇️ از خودتان بپرسید «چرا؟» بس
⚫️ کدورت و کینه به وجود آمده نسبت به دیگران را چگونه برطرف کنیم؟(۳)
❇️ قبول کنید که به نحوی آسیب دیدهاید
بهیاد داشته باشید که پذیرش مشکل پیش آمده، بهمعنی چشمپوشی از خطای احتمالی نیست.
♦️با شما رفتار خوبی نشده است و این یک واقعیت است.
چیزی را که برایتان اتفاق افتاده شرح دهید و احساستان - در آن لحظه - را توصیف کنید. میتوانید این خاطره را در دفترچه خاطراتتان بنویسید یا یک نامه بنویسید و آزادانه کدورت خود را ابراز کنید؛ ولی هیچوقت برای شخصی که این کینه را برایتان ایجاد کرده ارسال نکنید.(بر خلاف آنچه در فایل صوتی، گفتهایم که با مهارت گفتگو با فرد صحبت کنید.)
این روش، قدرتی باورنکردنی دارد. خودتان را در آن شرایط تجسم کنید و احساس خشم خود را بیان کنید و حقایق را بگویید. چه کارهایی کردید تا از آن توهین یا اتفاق بد جلوگیری کنید؟ آنها را بنویسید و اگر خوب بودند به خودتان امتیاز دهید.
📌حتما برای خود و دیگران رازدار باشید.
✳️ پذیرش یک اتفاق به این معنی نیست که با آن موافق هستید.
برخی افراد بهدنبال عدل و انصاف هستند، اما اگر نتوانند آن را بهراحتی بهدست بیاورند، میخواهند با مبارزه این کار را انجام دهند. این افراد فکر میکنند اگر این کار را نکنند، ممکن است فرد مجرم پیروز شود، اما اینطور نیست.
درواقع پذیرش به این معنی است که:
«من هرگز به گذشته برنمیگردم، ولی از آن عبرت میگیرم تا آیندهی بهتری را بسازم».
ادامه دارد...
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#اخلاق_معاشرت
#اخلاق_کاربردی
#مدیریت_ذهن
#منفی_نگری
#عزت_نفس
#کینه_ورزی
#خودآگاهی
#خودسازی
#قضاوت
#پذیرش
#تغییر
.
مقابله با کینه و کدورت4.mp3
1.27M
⚫️کدورت و کینه به وجود آمده نسبت به دیگران را چگونه برطرف کنیم؟(۴)
✳️ با فردی که نسبت به او کدورت داریم، صحبت کنیم.
این گفتگو جنبه بازخواست و محاکمه ندارد.
ادامه دارد...
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#اخلاق_معاشرت
#اخلاق_کاربردی
#مدیریت_ذهن
#مهارت_گفتگو
#منفی_نگری
#عزت_نفس
#کینه_ورزی
#خودآگاهی
#خودسازی
#قضاوت
#پذیرش
#تغییر
.
🟢 با دشمنان هم مروت
🔹 حافظ میگوید:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا
🔸 ولی فرمان اسلام از این بالاتر است؛ اگر به اسلام نزدیکتر میشد چنین میگفت: با دوستان مروّت، با دشمنان هم مروّت و مردانگی.
🔹 اینکه اباعبدالله(ع) در وقتی که دشمنش تشنه است به او آب میدهد، معنایش مروّت است. این بالاتر از شجاعت است. همانطور که علی(ع) هنگام [مبارزه با عمرو بن عبدود] این کار را کرد.
📗 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۳۶۳
نقل از کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»
______________
یک سوال:
تا چه حدی نسبت به دوستان و اطرافیانمان،
مروت داریم؟
و تا چه حد رفتارمان به رفتار امامان مان شبیه است ؟
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#اخلاق_معاشرت
#عزت_نفس
#مروت
#انصاف
#قضاوت
.
⭕️ چرا قضاوت میکنیم؟
برخی عوامل برانگیختن قضاوت در انسان:
🔻پیشبینی مشکل یا چارهاندیشیها (مفیدترین نوع قضاوت)
🔻محافظت از خودمان در برابر ناکامی
🔻اثبات برتری خودمان نسبت به دیگران (آنها ایرادهایی دارند که ما نداریم)
🔻تلاش برای اصلاح یا کاملتر کردن خودمان و دیگران
🔻اثبات این نکته که به اندازهای که خودمان فکر میکنیم یا دیگران (معمولاً والدینمان و یا بزرگتر تاثیرگذار) فکر میکنند، بد هستیم.
🔻تنبیه خودمان به خاطر اشتباهات و خطاهایمان
🔻خلاصشدن از شر رنجشها و شرمندگیها (با قضاوت کردن راجع به کسانی که ما را رنجیدهخاطر یا خجالتزده کردهاند).
📚 كتاب: رهایی از زندان ذهن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در مورد هر یک از موارد بالا فکر کنید و ببینید شما به کدام دلیل قضاوت میکنید؟
@ertebatmoaserdini
#قضاوت
#منفی_نگری
#مدیریت_ذهن
#عزت_نفس
.