eitaa logo
اشارات
1.4هزار دنبال‌کننده
11 عکس
4 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌕 اندر فضیلت مردم‌سالاری دینی 🔺 ۲۲ سال پیش که برای بازدید از دانشگاه دمشق و لاذقیه و غیره به سوریه رفتم با نکته جالبی مواجه شدم در سیاست داخلی (تحلیل شکست امنیتی و اطلاعات خارجی کشور در این فقره باشد برای بعد). به بهانه خاتمه پرونده حزب بعث سوریه و واگذاری حکومت توسط بشار اسد ... متن یادداشت: https://eitaa.com/esharat_57/12 @esharat_57
🌕 اندر فضیلت مردم‌سالاری دینی 🔺 ۲۲ سال پیش که برای بازدید از دانشگاه دمشق و لاذقیه و غیره به سوریه رفتم با نکته جالبی مواجه شدم در سیاست داخلی (تحلیل شکست امنیتی و اطلاعات خارجی کشور در این فقره باشد برای بعد). به بهانه خاتمه پرونده حزب بعث سوریه و واگذاری حکومت توسط بشار اسد و پناه‌بردن به روسیه، باید یاد کنیم از فراست امام خمینی (رضوان خدا بر او) که از ماههای نخست انقلاب اسلامی در حالی که می‌توانست رئیس‌جمهورهای انتصابی یا سیستم تک‌حزبی را سرلوحه قانون اساسی قرار دهد، بر نقش مردم در انتخاب ۴ساله حاکمان و دولتمردان تاکید کرد و نگذاشت چرخه قدرت، بسته و تک‌حزبی تعریف شود. تاحدی که انتخاب رهبری نیز به دست مجلسی از منتخبان مردم صورت می‌پذیرد. توجه کنید در حالی که پس از ۴۵سال از نخستین انتخابات ج.ا.ایران همچنان بسیاری کشورهای مسلمان منطقه خلیج فارس و شمال آفریقا، آرزوی رقابت انتخاباتی را دارند، چرخه سیاسی مردم‌سالار ما موجب شده مردم زشتی یا زیبایی عملکرد دولت را نتیجه رای و تصمیم خود ببینند و حتی نقد و شکایت و نارضایتی خود را از طریق “چرخش انتخاباتی” نشان دهند. چرخش از اکبر هاشمی رفسنجانی به سیدمحمد خاتمی در ۱۳۷۶ و از خاتمی به محمود احمدی‌نژاد در ۱۳۸۴ و از احمدی‌نژاد به حسن روحانی در ۱۳۹۲ و از روحانی به شهید سید ابراهیم رئیسی در ۱۴۰۰ تا انتخاب مسعود پزشکیان در مقابل رقیبی چون سعید جلیلی در ۱۴۰۳. اینها همه مظهر تصمیم مردم برای چرخش روش اداره کشور محسوب می‌شود. در هر نقطه عطف، بسیاری رویکردها جای خود را به نگرش‌های متفاوت می‌داد و می‌دهد. گاه راس دولت عامل بهم‌خوردن اوضاع در تیر ۱۳۷۸ یا آبان ۱۳۹۸ یا قهر ۱۰ روزه با رهبری و دولت نیز شدند اما در همه این احوال، دوره ریاست جمهوری ۸ ساله خود را به پایان رساندند. البته جزئیات مردم‌سالاری ما ضعف و ایراداتی دارد اما در کنار استقلال‌طلبی خارجی، عنصر هویت‌بخشِ سیاست داخلی ما همین مردم‌سالاری دینی، محسوب می‌شود. رژیم تک‌حزبی بعث در سوریه از چنین نسبتی با مردمِ خودش محروم بود و بر در و دیوارهای دمشق بارها می‌دیدید که “نعم للاسد الی الابد” یعنی تا ابد، اسد رئیس ماست. یک رمز انباشت طولانی نارضایتی داخلی و عدم مقاومت مردم شهرها در برابر مخالفان، همین نسبت آنها با رئیس‌جمهورشان بود. مردم ما به چشم دیدند در دوره‌هایی که گمان می‌رفت مقامات دیگر نظام فرد دیگری را ترجیح می‌دادند باز هم حاضر نشدند ۳۰۰هزار رای را باطل کنند و فردی با ۵۱ درصد آراء ماخوذه ۸سال به ریاست جمهوری رسید و علیرغم برخی تذکرات، مهمترین توافق سیاسی خارجی سه دهه اخیر را منعقد کرد و البته با عهدشکنی آمریکا آن شد که می‌دانید. یا در انتخابات تیر ۱۴۰۳ کثیری از رجال سیاسی و مذهبی در حمایت از محمدباقر قالیباف وارد شدند اما صندوق‌های رای انتخاب دیگری داشت. مجموعا این آغوش جمهوری اسلامی ایران برای روسای جمهور با رویکردهای کاملا متفاوت، خود از جلوه‌های زیبای ابناء بر خواست مردم و در سطوح بالا عامل ثبات‌آفرین و موجب کنترل انحصار و خودسری و فساد است. شاید امروز بیشتر حکمت اصرار رهبر انقلاب بر جلوه‌های مردم‌سالاری دینی را می‌فهمیم و قدر می‌دانیم. در پایان هم برای اینکه اسیر جو یاس‌آور نشویم یادآور می‌شوم ۲۳ سال قبل در شرق ایران دولت آمریکایی در افغانستان مستقر بود و در غرب ایران هم دولت آمریکایی در عراق (نه نیابتی مثل ترکیه در دولت آتی سوریه). از آن تهدید مرز به مرز، جمهوری اسلامی بتدریج فرصت ساخت. امروز هم بشرطها و شروطها می‌توان. @esharat_57
17.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕 چرا خداوند گاهی به شکست مؤمنان راضی می‌شود؟ 🔺آیاتی از سوره‌ی آل عمران را می‌خواندم که با توجه به وقایع و شرایط اخیر منطقه توجهم را جلب کرد. انکار نمی‌توان کرد که متن‌‌ها در زمینه‌های خاص گاه معانی خاصی در ذهن ما ایجاد می‌کنند. متن یادداشت: https://eitaa.com/esharat_57/14 @esharat_57
🌕 چرا خداوند گاهی به شکست مؤمنان راضی می‌شود؟ 🔺آیاتی از سوره‌ی آل عمران را می‌خواندم که با توجه به وقایع و شرایط اخیر منطقه توجهم را جلب کرد. طبعا در مقام تفسیر نیستم و صلاحیت آن را ندارم و اصراری بر ربط دادن این آیات به حوادث و وقایع اخیر ندارم. اما انکار نمی‌توان کرد که متن‌‌ها در زمینه‌های خاص گاه معانی خاصی در ذهن ما ایجاد می‌کنند. شاید بارها آیاتی را قبلا خوانده باشیم اما در شرایط تاریخی و اجتماعی خاص معانی دیگری از آنها به ذهن متبادر شود. طبعاً ارزیابی روایی این برداشت‌ها با متخصصین و اهل فن است. مسئله‌ای که در این آیات طرح می‌شود ریشه‌ها و علل شکست مؤمنان از مشرکان در جنگ اُحد است. نکته قابل تأمل اینجا است که قرآن ضمن بیان علت مادی شکست (سرپیچی از فرمان پیامبر و رفتن دنبال مال و غنائم) یک نتیجه و یا فائده شکست برای مؤمنین را هم بیان می‌کند که قابل تأمل است. انگار خداوند هم گاهی دلایلی برای شکست مؤمنان دارد. با توجه به اینکه قرآن مکرر به پیروزی نهایی جبهه حق و مستضعفین نوید می‌دهد، سوال این است که چه امری می‌تواند آنقدر مهم باشد که حتی ضرر شکست (مقطعی) سپاه مؤمنان از مشرکان در برابر آن کمتر اهمیت داشته باشد؟ ظاهرا بنا به آنچه در این آیات بیان می‌شود این مسئله «آگاه شدن جامعه» است. گویی شناخته شدن حق از باطل، و خصوصا شناخته شدن منافقان، و در نتیجه استوار شدن عزم‌ها و اراده‌ها، گاهی برای خداوند از پیروزی در جنگ هم مهمتر است. البته در ادامه‌ی همین آیات خداوند از تحقق یک پیروزی بزرگ، که بر خلاف همه‌ی تصورات و انتظارات و هراس‌افکنی‌ها و با کمترین هزینه به دست می‌آید، خبر می‌دهد. این پیروزی حاصل حضور کسانی در میدان نبرد است که در جنگ قبلی ضربه خورده و مجروح شده بودند و علی‌رغم طعن مخالفان باز به میدان جنگ شتافتند. یعنی پیروزی نهایی حاصل مقاومت است. حتی پس از شکست. نکته‌ی جالب این است که منافقان پس از شکست مؤمنان در جنگ احد و به شهادت رسیدن بزرگانی چون حضرت حمزه سیدالشهداء طعنه می‌زدند که اگر به حرف ما گوش کرده بودید آنها کشته نمی‌شدند. خداوند به آنها پاسخ می‌دهد که شما اگر می‌توانید از مرگ کسی جلوگیری کنید چرا مانع مرگ خودتان نمی‌شوید! در واقع از نگاه قرآن کسانی که از فرمان جهاد سرپیچی می‌کنند و دنبال بهانه برای ترک میدان هستند و یا در دل‌های مردم بذر هراس و تردید نسبت به اصل جهاد ایجاد می‌کنند، خود می‌توانند از عوامل شکست باشند. /۱ بخش دوم متن: https://eitaa.com/esharat_57/15 @esharat_57
اشارات
🌕 چرا خداوند گاهی به شکست مؤمنان راضی می‌شود؟ #شهاب_اسفندیاری 🔺آیاتی از سوره‌ی آل عمران را می‌خواند
بخش دوم از: 🌕 چرا خداوند گاهی به شکست مؤمنان راضی می‌شود / و اما ترجمه آیات ۱۶۵ تا ۱۷۵ سوره‌ی آل عمران: «آیا هنگامی که مصیبتی (در جنگ احد) به شما رسید، در حالی که دو برابر آن را (در جنگ بدر بر دشمن) وارد ساخته بودید، گفتید: «این مصیبت از کجاست؟» بگو: «از ناحیه خود شماست (که در میدان جنگ، با دستور پیامبر مخالفت کردید)! خداوند بر هر چیزی قادر است.» و آنچه در روز (اُحد هنگام) مقابله دو صف کارزار به شما رسید به قضا و مشیّت نافذ خدا بود (تا آنکه بیازماید اهل ایمان را) و تا معلوم کند چه کسانی ثابت‌قدم در ایمانند، و نیز برای این بود که منافقان شناخته شوند. آنهایی که به ایشان گفته شد: «بیایید در راه خدا نبرد کنید! یا (حداقل) از حریم خود، دفاع کنید!» گفتند: «اگر می‌دانستیم جنگی روی خواهد داد، از شما پیروی می‌کردیم. (اما می‌دانیم جنگی نمی‌شود.)» آنها در آن هنگام، به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان؛ به زبان چیزی می‌گویند که در دل‌هایشان نیست. و خدا به آنچه کتمان می‌کنند، آگاه‌تر است. آنها هستند که به برادران خود - در حالی که از حمایت آنها دست کشیده بودند - گفتند: «اگر آنها از ما پیروی می‌کردند، کشته نمی‌شدند!» بگو: پس مرگ را از خودتان دور سازید اگر راست می‌گویید! هرگز نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد خدا متنعّم خواهند بود. آنان به فضل و رحمتی که خدا نصیبشان کرده شادمانند، و دلشادند به حال آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوسته‌اند و بعداً در پی آنها به سرای آخرت خواهند شتافت که بیمی بر آنان نیست و غمی نخواهند داشت. دلشادند به نعمت و فضل خدا و این که خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد. آنها که دعوت خدا و پیامبر (ص) را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند؛ (و باز به سوی میدان نبرد حرکت کردند؛) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است. آن مؤمنانی که چون مردم (منافق) به آنها گفتند: لشکری بسیار بر علیه شما مؤمنان فراهم شده، از آنان در اندیشه و بر حذر باشید، (این تبلیغات) بر ایمانشان بیفزود و گفتند: خدا ما را کفایت کند و او نیکو وکیل و کارسازی است. آن گروه مؤمنان با نعمت و فضل خدا در حالی بازگشتند که بر آنان هیچ الم و رنجی پیش نیامد و پیرو رضای خدا شدند، و خدا صاحب فضل و رحمتی بزرگ است. این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بی‌اساس) می‌ترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید»! @esharat_57
🌕 عجیب‌ترین اتفاق بعد از هفت اکتبر 🔺با هفت اکتبر، تاریخ شتاب بی‌سابقه‌ای گرفته. اتفاق از پی اتفاق است که رخ می‌دهد و قطار زمان با سرعت فزاینده‌ای پیش می‌رود... متن یادداشت: https://eitaa.com/esharat_57/17 @esharat_57
🌕 عجیب‌ترین اتفاق بعد از هفت اکتبر 🔺با هفت اکتبر، تاریخ شتاب بی‌سابقه‌ای گرفته. اتفاق از پی اتفاق است که رخ می‌دهد و قطار زمان با سرعت فزاینده‌ای پیش می‌رود. در این مدت سومین نبرد حزب‌الله و اسرائیل آغاز شد. یمنِ زخمی در حمایت از ملت فلسطین عرصه را بر کشتی‌های اسرائیلی تنگ کرد. اسرائیل در ادامۀ‌ وحشی‌گری‌هایش به کنسولگری‌ ایران حمله برد. با عملیات وعدۀ صادق، بیش از ۳۰۰ پهباد و موشک به سوی سرزمین‌های اشغالی شلیک شد. هلیکوپتر رئیس‌جمهور ایران به شکل عجیبی در بازگشت از آذربایجان سقوط کرد. در انتخاباتی زودهنگام و به‌رغم فاصلۀ اندک با دوران تاریک دولت یازدهم و دوازدهم، اصلاح‌طلبان در میان تعجب همگان حتی کاندید پیروز، برندۀ انتخابات شدند. اسماعیل هنیه، در محل اقامتش در تهران ترور شد. اسرائیل در عملیاتی پیچیده با رخنه به پیجرهای حزب‌الله 42 نفر را شهید و 3000 نفر را مصدوم کرد. سیدحسن نصرالله، با شلیک 83 بمب سنگرشکن به شهادت رسید. ایران عملیات وعدۀ‌ صادق 2 را با ابعادی وسیع‌تر و استفادۀ‌ گسترده از موشک‌های بالستیک و فراصوت به اجرا درآورد. یحیی سنوار به نحوی پیشبینی‌نشده و در قابی افسانه‌ای به شهادت رسید. تداوم جنگ اوکراین در دومین سال خود منجر به اشغال 18درصد از خاک این کشور توسط روسیه شد. از داخل ایران زمزمه‌هایی دربارۀ هسته‌ای‌شدن به گوش رسید. دونالد ترامپ برای دومین بار در انتخابات آمریکا به پیروزی دست یافت. کودتا در کرۀ جنوبی شکست خورد. چین، تایوان را به حملۀ‌ نظامی تهدید کرد. با حمایت ترکیه و غرب، جبهه‌النصره به قدرت رسید. دولت بشار اسد سقوط کرد. اسرائیل خاک سوریه را به اشغال خود درآورد. رژیم صهیونیستی 80 درصد توان تسلیحاتی سوریه را نابود کرد. این‌ها تنها برخی از وقایع شگفت پیش‌آمده است؛ وقایعی که هر کدام به تنهایی می‌‌توانست یک دورۀ زمانی متفاوت را در ذهن‌ها ماندگار کند؛ و به نظر می‌رسد اتفاقات تاریخی دیگری نیز در راه باشد. شتاب چنان آشکار است که بعضاً دستمایۀ طنزپردازی هم شده. برخی از دور تند پخش تاریخ می‌گویند و برخی از دشواری به خاطر سپردن اتفاقات این ایام در آزمون‌های تاریخ آتی. برخی نیز نگاه حکمی‌تری دارند و این شیب تند را با وقایع عهد جدید پیوند می‌زنند. بعضی هم آن را با نشانه‌های نقل‌شده در روایات مأثور و علائم ظهور می‌سنجند. اما برای من، با نداشتن نه ذوقی چون کاربران مجازی و نه حکمتی چون عرفای حقیقی، هیچ‌کدام از این رخدادها به اندازۀ سؤال آزاردهنده‌ای که ذهنم را می‌جود، شگفت‌آور نیست. من نیز چون همگان در خشم و حیرت وقوع بسیاری از این حوادث و حسرت و سوگ تعدادی دیگر غوطه‌ورم؛ من نیز در معنای برخی‌ها می‌اندیشم و به برخی امید بسته‌ام. اما پیش و بیش از همه، آنچه گریبان ذهن و قلبم را رها نمی‌کند، چیز دیگری است. نه شهادت اسطوره‌های جبهۀ مقاومت و نه تحولات سیاسی منطقه‌‌ای و بین‌المللی، هیچ‌کدام مرا به اندازۀ سکوت جهان در برابر حجم سفاکی اهرمنان صهیونیستی به تحیر وانمی‌دارد. یک سال و اندی از خونخواری این درندگان سپری شده و هنوز جهان با خونسردی نظاره‌گر اخبار جنایت‌هاست! چگونه ممکن است؟ دلخوش به چند تظاهرات دانشجویی یا مردمی در گوشه و کنار جهان نمانیم. همۀ آن‌ها با هم در قیاس با ابعاد واقعیت هیچ است؛ هیچ! در این مدت، دولت جعلی اسرائیل 50هزار بی‌گناه را کشت. هر ساعت 4 کودک را در غزه سلاخی کرد. بیش از 100 خبرنگار را به قتل رساند. هر 70 کیلو گوشت سوخته و له‌شده را بدل به یک نفر کرد. یکی از بی‌سابقه‌ترین نسل‌کشی‌های تاریخ را در برابر چشم همگان رقم زد. همۀ جهان دیدند و عموماً سکوت کردند. شاعران بسیاری این لحظات را دیدند و واژه‌هایشان به خشم نجوشید. هنرمندان زیادی تماشا کردند و آثارشان شکل عصیان نیافت. اندیشمندان فراوانی نظاره کردند و تغییری در آرایشان رخ نداد. مردمان بی‌شماری شاهد بودند و فردای آن روز، با همان دغدغۀ پیشین به دنبال کسب و کار خود رفتند. به باور من این مهم‌‌ترین و حیرت‌آورترین اتفاق این دوره است. هیچ‌ حادثه‌ای به اهمیت این مسئله نیست. به‌شخصه دیگر نمی‌توانم مثل پیش از هفت اکتبر به این جهان بنگرم. نسبتم با آن تغییر یافته. جهانی که جنایات رژیم سفاک صهیونیست را دیده و همچنان می‌تواند کنارش به زندگی خود ادامه دهد، جهان عجیبی است. جهان ناامنی است. جهانی است نیازمند تغییر و دگرگونی. @esharat_57
🌕 قیام جوانان؛ تنها راه حل برای ایران یادداشتی به بهانه سخنرانی رهبر معظم انقلاب درباره سقوط سوریه 🔺همه منتظر بودیم تا روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۳ سخنان رهبر انقلاب اسلامی برای وضعیت عجیب و غریب منطقه را بشنویم. متن یادداشت: https://eitaa.com/esharat_57/19 @esharat_57
🌕 قیام جوانان؛ تنها راه حل برای ایران یادداشتی به بهانه سخنرانی رهبر معظم انقلاب درباره سقوط سوریه 🔺همه منتظر بودیم تا روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۳ سخنان رهبر انقلاب اسلامی برای وضعیت عجیب و غریب منطقه را بشنویم. رهبر معظم انقلاب استدلال کردند که چرا ما به سوریه کمک کردیم و خبری از گذشته نقل کردند که دولت سوریه اول به ما در جنگ با صدام کمک کرد و طبیعی بود که در زمان سختی، ما هم باید به کمک آنها می‌رفتیم! ایشان در ادامه توضیح دادند که چرا این بار نشد کمک کنیم و چرا سوریه با این سرعت از دست رفت. در حاشیه، نقدهای ایشان به بشار اسد هم قابل توجه بود و اینکه وقتی شناخت درستی از دشمن نداشته باشی، به لبخند دشمن اعتماد کنی و رفتار متناسب با دشمن انجام ندهی، ضربه خواهی خورد. اما مهم‌ترین و کلیدی‌ترین بخش صحبتهای رهبری، راهبرد اصلی ایشان برای تحول بود که از سال ۹۷ و در چهل سالگی انقلاب اسلامی تاکنون، روی آن تاکید دارند. به نحوی که نه تنها راه نجات سوریه، بلکه تنها راه علاج دردها و مشکلات ایران را هم فقط در همین راه می‌بینند. ایشان در سال ۹۸ که سال سختی برای ایران بود و حادثه‌های عجیبی رخ داد و سال بعد از آن یعنی سال ۹۹ نیز باز با تاکید چندباره درباره همین راهبرد صحبت کردند و با ورود ایران به قرن جدید هجری شمسی، تمرکز ایشان بر این مسیر کم نشد و در دولت سیزدهم، روی این راهبرد اصرار کردند و یکی از دستاوردهای دولت شهید رییسی را نیز حرکت در این مسیر عنوان کردند. فکر می‌کنم تا اینجا برای خواننده این متن باید روشن شده باشد که آن راه نجات در نگاه آیت‌الله خامنه‌ای چیست؟ آن راه نجات برای مقاومت و تغییر وضعیت ایران و تمام کشورهای جبهه مقاومت یک چیز است؛ «قیام جوانان» ایشان فرمودند جوانان سوری قیام خواهند کرد و سوریه را پس خواهند گرفت. در عراق هم فشار اصلی در شکل‌گیری حشدالشعبی و تبدیل آن از یک نیروی دفاع و امنیت برای وطن تا یک جریان سیاسی اجتماعی اقتصادی روی دوش جوانان مومن عراقی است. حزب‌الله لبنان و انصار الله یمن هم سالهاست روی بدنه‌ای از جوانان شکل گرفته و استوار است. ایشان سال ۹۹ فرمودند که تنها راه علاج مشکلات کشور، شکل‌گیری دولت جوان حزب‌اللهی‌ است! اگر جوانان برای حل مسائل قیام کنند، ایران را خواهند ساخت و آن الگوی متفاوت از پیشرفت ایرانی اسلامی نیز در این مسیر محقق خواهد شد. مسیری که در صورت موفقیت و حفظ استقلال درون‌زای سیاسی، منجر به کارآمدی و‌ شکوفایی اقتصادی در سایه این قدرت سیاسی خواهد شد و می تواند پیشرفت لبنانی اسلامی، سوری اسلامی، عراقی اسلامی، افغانستانی اسلامی، یمنی اسلامی و ...را رقم بزند و اتحادیه‌ای از کشورهای با ساختار مردم‌سالاری دینی ایجاد شود که ارتش‌های آنها همسو و همکار در حفظ امنیت منطقه عمل کنند، دانشگاه‌های آنها در همکاری مستمر با هم، پشتوانه پیشرفت ملتها قرار بگیرند و مرزی بین این کشورها با هم باقی نماند و آنها بتوانند در پرتو فرهنگ و تمدن ریشه‌دار خود و در تلفیقی هنرمندانه و طبیعی با دین اسلام، نحوی متفاوت و متعادل از رشد مادی و معنوی را با هم تجربه کنند... در این صورت، نظم اجتماعی متفاوتی از نظم جهان توسعه یافته پدیدار خواهد شد که نمی‌توان آن را با فشار رسانه‌ای و تحریم اقتصادی و حمله و اشغال نظامی خاموش کرد! @esharat_57
🌕 ایستادن روی ویرانه‌ها به بهانه سخنرانی مقام معظم رهبری درباره وقایع سوریه متن یادداشت: https://eitaa.com/esharat_57/21 @esharat_57
🌕 ایستادن روی ویرانه‌ها به بهانه سخنرانی مقام معظم رهبری درباره وقایع سوریه 🔺وقایع سوریه، شهادت سید حسن نصرالله، ویرانی‌های غزه و... همه را می‌توان «شکست» نامید، به این معنا که هزینه مقاومت را بالا برده و روی زمین از توان ما کاسته‌اند. هزینه‌های اقتصادی و سیاسی فراوان کرده‌ایم، زمین از دست داده‌ایم، فرماندهان مقاومت را از دست داده‌ایم، و همه این‌ها یعنی شکست! ولی شکست به چه معنا؟ معنای هولناک شکست، بسته شدن امکان‌های تاریخ به روی انسان است. آیا چنین قضاوتی از شکست‌های اخیر می‌توان داشت؟ در نگاه دقیق‌تر، هر واقعه انسانی یک وضعیت آشکار در اکنون دارد و یک استعداد پنهان برای آینده. وضعیت آشکار ما وضعیت شکست است چرا که «هزینه» ایجاد شده است، ولی در منظر دینی هر واقعه‌ای یک «مجال» است برای آینده. این مجال صرفا برای یک پیروزی یا به اصطلاح قرآنی «نصر» نمی‌باشد، بلکه امکانی برای «فتح» ایجاد می‌شود، فتح گشودن عرصه و میدان جدید به روی ماست. این سخن نه یک تلقین و دلخوشی که قاعده حرکت‌های اجتماعی است. قاعده‌ای چنان قدرتمند که اساسا معنای شکست و پیروزی را تغییر می‌دهد. از تحریم در شعب ابیطالب تا شکست اُحد تا صلح حدیبیه در صدر اسلام، و از تسخیر عراق و افغانستان توسط آمریکا و جنگ با یمن در دوران معاصر؛ شکست‌های متعددی را تجربه کرده‌ایم که قوه‌ای برای فتح در آینده شده‌اند؛ آیات بشارت دهنده «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً» و «لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ» زمانی نازل شدند که برخی مسلمانان در حال سرزنش رسول الله از صلح (شکست) حدیبیه بودند، در حالی‌که سنت الهی، فتح آینده را در همان تجدید بیعت با ایشان قرار داده بود: «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ». چگونه وقایع را «فرصت» ببینیم و از شکست به فتح برسیم؟ در بیان رهبر معظم انقلاب مهمترین عامل برای چرخش از هزینه‌ها به فتح‌ها، نه پشتیبانی سخت افزاری بلکه «مواجهه فعالانه» است که در برابر «انفعال» قرار می‌گیرد. فعال بودن یک وصف انسانی و ایمانی است که اندیشکده‌ها و اتاق‌های جنگ غربی توان کنترل و محاسبه آن را ندارند. آن‌ها همه چیز را محاسبه می‌کنند جز اراده به مقاومت را. به جملاتی از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب مجددا توجه کنیم: «جبهه‌ مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکم‌تر می‌شود؛ هر چه جنایت کنید، پُرانگیزه‌تر می‌شود؛ هر چه با آن‌ها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود»، «مقاومت با فشار آوردن نه‌فقط ضعیف نمی‌شود بلکه قوی‌تر می‌شود»، «جبهه‌ مقاومت یک سخت‌افزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یک ایمان است، یک تفکّر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است»، «مناطق تصرف‌شده سوریه به دست جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد». شکست و پیروزی واقعیت دارد، چرا که سهم طرفین از هزینه و فایده را معلوم کرده است. ولی مهمتر از آن هر واقعه اجتماعی یک فُرجه و مهلت برای طرح آینده است. یک مجال و امکان برای فتح دیگر است. چنان‌که در روایت آمده است «مَا مِنْ بَلِيَّةٍ إِلاَّ وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَةٌ تُحِيطُ بِهَا»(هيچ گرفتارى و بلائى نيست جز آنكه نعمتى الهى آن را احاطه كرده است). نکته عجیب ماجرا این است که مجال برای فتح آینده در شکست‌ها همان‌قدر مهیا می‌شود که در پیروزی‌ها. چرا که شکست، امکان نونوار شدن و «فعال» شدن انسان‌ها را فراهم می‌کند، و پیروزی‌ها چه بسا امکان «غرور» و غفلت را. بنابراین مساله اصلی در آرایش ماست، و مهمرین شاخص در ساختن آینده، در دوگانه «فعل-انفعال» نهفته است. شرط حیات مقاومت همین مواجهه زنده با وقایع است، بلکه شرط حیات هر جامعه‌ای چنین پویایی و عاملیتی است. اصلی‌ترین مساله امروز ما، تأمل در شرایط «فرصت‌طلبی» است. چگونه یک هزیمت تبدیل به فتح می‌شود؟ مهمترین سوال علوم اجتماعی در دایره انقلاب اسلامی کشف این منطق است. منطق احیای اراده‌ها برای فرصت‌یابی در شکست‌ها؛ و البته سوالات روشنی که هنوز پاسخی نیافته‌اند: اراده به مقاومت، چگونه شعله‌ور می‌شود؟ صرفا با ظلم‌دیدن و خون‌دادن؟ طرح ایران برای استمرار مقاومت در منطقه، استمرار ظلم دیگران است؟ جامعه ای که درگیر مسائل روزمره خود باشد، و مشغول نزاع‌های فرهنگی و سیاسی متعدد، اراده جمعی برای مقاومت خواهد داشت؟ سیاست‌گذاران و فرماندهان کنونی مقاومت توان پیشروی این خیزش را دارند؟ خیزش جدید نیازمند شوق و اراده و توان جدید نیست؟ «مواجهه فعالانه» صرفا در قلوب انسان‌ها و در دعا و نفرین آن ها خلاصه نمی‌شود، در اینکه «تا آخر ایستاده ایم و با شرافت کشته می‌شویم» نیز خلاصه نمی‌شود. مرگ لزوما نسبتی با مواجهه فعالانه ندارد. بلکه نیازمند محاسبه و حرکت و کنشگری هستیم. پاسخ به سوالات فوق نشان می‌دهد که موقعیت ما در جنگ کنونی، موقعیت فعالانه است یا منفعلانه. تمام این سوالات حول یک سوال است و آن اینکه «ما أساسا طرحی داریم و کاری می‌کنیم؟» @esharat_57 @mpourkiani
🌕 طنز روزهای اخیر، تیتر رسانه‌های عربی است كه از بشار اسد به عنوان "دیکتاتور" نام می‌برند. اوکی! چند پرسش: یك دموکراسی عربی در خاورمیانه نام ببرید؟ (۵ نمره) کدام یک از کشورهای عربی اطراف سوریه اعم از قطر و امارات و عربستان و اردن و... انتخابات دارند؟(۵ نمره) یک انتخابات واقعی در منطقه عربی خاورمیانه نام ببرید؟ این انتخابات به پیروزی چه جریانی منتهی شد؟ کشورهای عربی و غربی چه موضعی در قبال آن گرفتند؟(۱۰ نمره) پاسخ سوال ۱ و ۲ که روشن است. اما پاسخ پرسش سوم: شاید تنها انتخابات واقعی انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین در ژانویه ۲۰۰۶ بود که به پیروزی حماس به رهبری اسماعیل هنیه در برابر فتح انجامید و طبق قانون می‌بایست حماس دولت فلسطین را در غزه، کرانه باختری رود اردن و قدس شرقی تشکیل دهد. اما حماس بر خلاف فتح موجودیت دولت اسرائیلی را به رسمیت نشناخته بود و این برخلاف سیاست اغلب کشورهای عربی بود. نتیجه اینکه همه (از امریکا و اسرائیل گرفته تا همین کشورک‌های عربی پایین پای ما) با حکومت مردمی حماس که تنها نمونه دموکراتیک جهان عرب بود، در افتادند! چه راهکاری برای دیکتاتوری‌های عربی بهتر از این که گرایش روز افزون مردم منطقه به مقاومت را با فتنه‌ی تعصبات مذهبی و قومی، به محاق ببرند؟ @yaminpour @esharat_57