🌕 روح پیشبرنده گفتمان مقاومت در بحرانها
#سینا_کلهر
🔺 آنهایی که پذیرش قطعنامه و صلح را به خاطر دارند و آن روزها را تجربه کردهاند، از آن روزها به تلخترین روزها و تجربههای عمرشان نام میبرند. حسی ناشی از ناامیدی و یأس از نرسیدن به اهداف و محقق نشدن شعارها.
تنها گذر زمان نشان داد که گفتمان مقاومت به معنای تصلب در روشها و ابزارها نیست و روی آوردن به روشی و استفاده از ابزاری لزوماً به معنای در افتادن در گفتمان تسلیم برای سازش نیست.
بلوغ گفتمانی گفتمان مقاومت بعد از نیم قرن حکومت داری و تجربهاندوزی ایجاب میکند تا تفکیک هدف از روش و وسیله را در قامت حکومت و دولت بتواند انجام دهد و آن را در عمل اجرا کند.
آن چه گفتمان مقاومت را از گفتمان تسلیم و سازش جدا میکند روح حاکم بر این گفتمان در تحقق توسعه و پیشرفت جوامع بر مبنای اصول و مبانی فرهنگی و ارزشی بومی است نه اتکا، هضم شدن، ادغام شدن یا گدایی کردن توسعه از تمدن غرب به بهای نابود ساختن نظام فرهنگی، اجتماعی و ارزشی جامعه.
اگر گفتمان مقاومت برای ملتها جاذبه دارد به این خاطر است که به چشم خود دیدهاند مقاومت بهتر از تسلیم میتواند آنها را به اهداف خود چه توسعه مادی و چه پیشرفت معنوی و تعالی فرهنگی برساند.
مقاومت یک گفتمان معلق در هوا نیست بلکه روی زمین برای کشورها قدرت میآفریند، عزت میبخشد، عدالت میآورد، با تجملگرایی و اشرافیگری مبارزه میکند و آنها را قوی میسازد. آن هم نه برای گروه خاصی از مردم که قدرت را در دست دارند بلکه برای همه به خصوص طبقات محروم و مستضعف.
صلح، عقبنشینی، شکست، تغییر تاکتیک مثل آن چه آن روزها در جریان قطعنامه و صلح در جنگ پیش آمد و یا این روزها در جریان تحولات سوریه و سقوط حکومت سوریه به عنوان یک همپیمان مهم پیش آمده است باید در بستر همین روح پیشبرنده گفتمان مقاومت فهم شود.
واقعیت آن است که حفظ و حمایت از حکومت سوریه بیش از این نه به لحاظ عملی ممکن بود و نه منطبق با چارچوبهای گفتمانی مقاومت (که همان بار نخست نیز احتمالاً صرفاً برای یک دوره گذار و با هدف اصلاح حمایت از این حکومت قابل توجیه بوده است) و نه به معنای افول و پایان کار مقاومت است.
جریان مقاومت هر بار همچون ققنوسی از دل خاکسترها برخواسته و از دل تهدیدات فرصتها را شناخته و ایده خود را در قلب ملتها پیش برده است.
آنچه برای گفتمان مقاومت تهدید است شکست در یک جبهه، صلح در جبهه دیگر یا از دست دادن یک همپیمانِ به پایان خط رسیده نیست، تهدید گم کردن هدف اصلی یعنی همان روح پیشبرندگی گفتمان مقاومت در تحقق توسعه بومی کارآمد است که شاخص توفیق گفتمان مقاومت و مهمترین نقطه اتکا در مقابله با گفتمان تسلیم و سازش است.
همپیمانی در گفتمان مقاومت به معنای گفتمانی یعنی تعهد به روح حاکم بر گفتمان مقاومت به معنای قویتر کردن کشور و مردم و محقق کردن اهدافی است که با منطق تسلیم و سازش ممکن نیست.
اگر قرار است ما نگران چیزی باشیم باید نگران زنده بودن، پویایی و پیشبرندگی و اجرایی شدن روح حاکم بر گفتمان مقاومت و آشکار شدن نتایج آن برای ملتهای محور مقاومت باشیم چرا که در صورت اثبات کارآمدی عملی گفتمان مقاومت همانطور که در برخی عرصهها تا مرزهای دانش نیز پیش رفته است، تغییرات سیاسی و رخدادها و بحرانها بیش از آنکه تهدید باشند، فرصتاند.
#سوریه
#گفتمان_مقاومت
#توسعه_بومی_کارآمد
@esharat_57
🌕 گفتمان انقلاب و طرح مفهومی شکست
#سجاد_صفارهرندی
🔺 به نظر میرسد گفتمان انقلاب از فقدان طرحی مفهومی برای شکست رنج میبرد. گرچه در منطق متعالی دینی به معنای واقعی «بچه شیعه باخت نمیدهد» و ما به شرط ایفای تکلیف چه ببریم چه ببازیم برندهایم، اما در چارچوب مناسبات این دنیایی کردار مقاومت همچون هر کردار بزرگ اجتماعی دیگری ناگزیر از پیروزیها و شکستهاست. تاریخ مقدس حکایت از آن دارد که خداوند برای بهترین بندگان و برگزیدگان خود نیز فتح و ظفر مداوم را مقدر نساخته، البته که وعدۀ او درباره پیروزی نهایی تخلف ناپذیر است.
پس اگر وقوع شکست در مراحل حرکت ناگزیر باشد، داشتن طرحی مفهومی از شکست نیز لازم است. در فقدان این امر از پی وقوع هر شکست دو واکنش عمده حاصل میشود. صدایی شکست را همچون رسیدن به خط پایان و بنبست مطلق معرفی میکند و از آن بطلان هدف و مسیر را نتیجه میگیرد. در مقابل و احتمالاً در واکنشی پیشدستانه، صدایی از اساس وقوع شکست را انکار کرده و حتی روایت ظفرمندانه از آن ارائه میدهد.
لازم است با فرآروی از این دوگانه نارسا و انسدادآور امکانی برای هضم و شناسایی شکست بیابیم. شکست –آنچنان که در متن تجربه یکی از تلخترینهایش در غائله اخیر شام هستیم_ پایان راه نیست. تجارب دور و نزدیک تاریخی ما و دیگران حکایت از آن دارد که شکستهایی حتی سهمگین و بزرگ چگونه زمینهساز خیزشهای دورانساز شدهاند. در عین حال، شرط چنین بهرهای آن است که شکست را همچون شکست به رسمیت بشناسیم. با عقل سرد و بدون هیجان و عاطفه به آن چشم بدوزیم و در اسباب و علل آن بیاندیشیم.
#سوریه
#مفهوم_شکست
#تاریخ_مقدس
#گفتمان_انقلاب
#گفتمان_مقاومت
@esharat_57
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕 آیا اینک، آخرالزمان است؟
#وحید_یامین_پور
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/9
#سوریه
#انتظار
#آخرالزمان
@esharat_57
🌕 آیا اینک، آخرالزمان است؟
#وحید_یامین_پور
🔺 با تحولات اخیر سوریه، که مهمترین سرزمین جغرافیای آخرالزمانی است، بازار تطبیق نشانهها داغ شده؛ تمایل رویکردهای واقعگرایانه به این است که همگان را از تطبیق نهی کنند، با این استدلال که حجتی برای این تطبیق نداریم و پیش از این هم عموم تطبیقها غلط از آب در آمده و این به بنیاد عقیده مهدویت آسیب میزند. این دغدغه درستی است. اما اگر درباره «نشانه» صحبت میکنیم، این نشانه نباید آنچنان مبهم باشد که بر هر واقعهای امکان تطبیق پیدا کند. در این حالت از «نشانه» بودن میافتد و علامت هدایت به هیچ سمتی نخواهد بود و اعتقاد شیعه بر این است که اهل بیت علیهمالسلام هم سخن لغو و بیفایده نگفتهاند.
طبعاً انبوه روایات آخرالزمانی با هدف ایجاد آمادگی و طلب ظهور و کمک به تشخیص صحنه غبارآلود آخرالزمان است. یا باید انبوه روایات را کنار بگذاریم و مدام بر طبل شک و تردید نسبت به تطبیقها بکوبیم که نتیجهاش دور انگاشتن ظهور است. و یا آنچنان که منطبق بر هدف صدور آنهاست با مواجههای علمی، مدلول آنها را به میدان بیاوریم، تا طلب ظهور منجی موعود به سردی و یأس بدل نشود. چه اینکه طبعاً یکی از غرضهای صدور این روایات زنده و گرم نگه داشتن اصل انتظار بوده و هر حرفی که ظهور را «بعید» نشان دهد، خلاف غرض اهل بیت است: انهم یرونه بعیداً و نراه قریباً
مواجهه با روایات هیجان انگیز ظهور، «مراقبه»ای علمی و عقیدتی میطلبد. مراقبهای که هم «نشانه» را هزل و بی فایده نکند و هم عقیده نزدیک بودن ظهور را گرم نگه دارد. فقه حدیث هم همین جا به کار میآید. اکنون همان لحظهای است که علما باید به میدان بیایند و درباره این احادیث سخن بگویند. شاید قرنها نوشتن و مباحثه در این باره بیش از همیشه برای این روزها بهکار آید.
#سوریه
#انتظار
#آخرالزمان
@esharat_57
🌕 اندر فضیلت مردمسالاری دینی
#سید_احسان_خاندوزی
🔺 ۲۲ سال پیش که برای بازدید از دانشگاه دمشق و لاذقیه و غیره به سوریه رفتم با نکته جالبی مواجه شدم در سیاست داخلی (تحلیل شکست امنیتی و اطلاعات خارجی کشور در این فقره باشد برای بعد). به بهانه خاتمه پرونده حزب بعث سوریه و واگذاری حکومت توسط بشار اسد ...
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/12
#سوریه
#منطقه
#انتخابات
#مردم_سالاری
#سیاست_ایران
@esharat_57
🌕 اندر فضیلت مردمسالاری دینی
#سید_احسان_خاندوزی
🔺 ۲۲ سال پیش که برای بازدید از دانشگاه دمشق و لاذقیه و غیره به سوریه رفتم با نکته جالبی مواجه شدم در سیاست داخلی (تحلیل شکست امنیتی و اطلاعات خارجی کشور در این فقره باشد برای بعد). به بهانه خاتمه پرونده حزب بعث سوریه و واگذاری حکومت توسط بشار اسد و پناهبردن به روسیه، باید یاد کنیم از فراست امام خمینی (رضوان خدا بر او) که از ماههای نخست انقلاب اسلامی در حالی که میتوانست رئیسجمهورهای انتصابی یا سیستم تکحزبی را سرلوحه قانون اساسی قرار دهد، بر نقش مردم در انتخاب ۴ساله حاکمان و دولتمردان تاکید کرد و نگذاشت چرخه قدرت، بسته و تکحزبی تعریف شود. تاحدی که انتخاب رهبری نیز به دست مجلسی از منتخبان مردم صورت میپذیرد.
توجه کنید در حالی که پس از ۴۵سال از نخستین انتخابات ج.ا.ایران همچنان بسیاری کشورهای مسلمان منطقه خلیج فارس و شمال آفریقا، آرزوی رقابت انتخاباتی را دارند، چرخه سیاسی مردمسالار ما موجب شده مردم زشتی یا زیبایی عملکرد دولت را نتیجه رای و تصمیم خود ببینند و حتی نقد و شکایت و نارضایتی خود را از طریق “چرخش انتخاباتی” نشان دهند. چرخش از اکبر هاشمی رفسنجانی به سیدمحمد خاتمی در ۱۳۷۶ و از خاتمی به محمود احمدینژاد در ۱۳۸۴ و از احمدینژاد به حسن روحانی در ۱۳۹۲ و از روحانی به شهید سید ابراهیم رئیسی در ۱۴۰۰ تا انتخاب مسعود پزشکیان در مقابل رقیبی چون سعید جلیلی در ۱۴۰۳. اینها همه مظهر تصمیم مردم برای چرخش روش اداره کشور محسوب میشود. در هر نقطه عطف، بسیاری رویکردها جای خود را به نگرشهای متفاوت میداد و میدهد. گاه راس دولت عامل بهمخوردن اوضاع در تیر ۱۳۷۸ یا آبان ۱۳۹۸ یا قهر ۱۰ روزه با رهبری و دولت نیز شدند اما در همه این احوال، دوره ریاست جمهوری ۸ ساله خود را به پایان رساندند. البته جزئیات مردمسالاری ما ضعف و ایراداتی دارد اما در کنار استقلالطلبی خارجی، عنصر هویتبخشِ سیاست داخلی ما همین مردمسالاری دینی، محسوب میشود.
رژیم تکحزبی بعث در سوریه از چنین نسبتی با مردمِ خودش محروم بود و بر در و دیوارهای دمشق بارها میدیدید که “نعم للاسد الی الابد” یعنی تا ابد، اسد رئیس ماست. یک رمز انباشت طولانی نارضایتی داخلی و عدم مقاومت مردم شهرها در برابر مخالفان، همین نسبت آنها با رئیسجمهورشان بود.
مردم ما به چشم دیدند در دورههایی که گمان میرفت مقامات دیگر نظام فرد دیگری را ترجیح میدادند باز هم حاضر نشدند ۳۰۰هزار رای را باطل کنند و فردی با ۵۱ درصد آراء ماخوذه ۸سال به ریاست جمهوری رسید و علیرغم برخی تذکرات، مهمترین توافق سیاسی خارجی سه دهه اخیر را منعقد کرد و البته با عهدشکنی آمریکا آن شد که میدانید. یا در انتخابات تیر ۱۴۰۳ کثیری از رجال سیاسی و مذهبی در حمایت از محمدباقر قالیباف وارد شدند اما صندوقهای رای انتخاب دیگری داشت. مجموعا این آغوش جمهوری اسلامی ایران برای روسای جمهور با رویکردهای کاملا متفاوت، خود از جلوههای زیبای ابناء بر خواست مردم و در سطوح بالا عامل ثباتآفرین و موجب کنترل انحصار و خودسری و فساد است. شاید امروز بیشتر حکمت اصرار رهبر انقلاب بر جلوههای مردمسالاری دینی را میفهمیم و قدر میدانیم.
در پایان هم برای اینکه اسیر جو یاسآور نشویم یادآور میشوم ۲۳ سال قبل در شرق ایران دولت آمریکایی در افغانستان مستقر بود و در غرب ایران هم دولت آمریکایی در عراق (نه نیابتی مثل ترکیه در دولت آتی سوریه). از آن تهدید مرز به مرز، جمهوری اسلامی بتدریج فرصت ساخت. امروز هم بشرطها و شروطها میتوان.
#سوریه
#منطقه
#انتخابات
#مردم_سالاری
#سیاست_ایران
@esharat_57
17.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕 چرا خداوند گاهی به شکست مؤمنان راضی میشود؟
#شهاب_اسفندیاری
🔺آیاتی از سورهی آل عمران را میخواندم که با توجه به وقایع و شرایط اخیر منطقه توجهم را جلب کرد. انکار نمیتوان کرد که متنها در زمینههای خاص گاه معانی خاصی در ذهن ما ایجاد میکنند.
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/14
#قرآن
#سوریه
#شکست
#جنگ_احد
@esharat_57
🌕 چرا خداوند گاهی به شکست مؤمنان راضی میشود؟
#شهاب_اسفندیاری
🔺آیاتی از سورهی آل عمران را میخواندم که با توجه به وقایع و شرایط اخیر منطقه توجهم را جلب کرد. طبعا در مقام تفسیر نیستم و صلاحیت آن را ندارم و اصراری بر ربط دادن این آیات به حوادث و وقایع اخیر ندارم.
اما انکار نمیتوان کرد که متنها در زمینههای خاص گاه معانی خاصی در ذهن ما ایجاد میکنند. شاید بارها آیاتی را قبلا خوانده باشیم اما در شرایط تاریخی و اجتماعی خاص معانی دیگری از آنها به ذهن متبادر شود. طبعاً ارزیابی روایی این برداشتها با متخصصین و اهل فن است.
مسئلهای که در این آیات طرح میشود ریشهها و علل شکست مؤمنان از مشرکان در جنگ اُحد است. نکته قابل تأمل اینجا است که قرآن ضمن بیان علت مادی شکست (سرپیچی از فرمان پیامبر و رفتن دنبال مال و غنائم) یک نتیجه و یا فائده شکست برای مؤمنین را هم بیان میکند که قابل تأمل است. انگار خداوند هم گاهی دلایلی برای شکست مؤمنان دارد.
با توجه به اینکه قرآن مکرر به پیروزی نهایی جبهه حق و مستضعفین نوید میدهد، سوال این است که چه امری میتواند آنقدر مهم باشد که حتی ضرر شکست (مقطعی) سپاه مؤمنان از مشرکان در برابر آن کمتر اهمیت داشته باشد؟ ظاهرا بنا به آنچه در این آیات بیان میشود این مسئله «آگاه شدن جامعه» است. گویی شناخته شدن حق از باطل، و خصوصا شناخته شدن منافقان، و در نتیجه استوار شدن عزمها و ارادهها، گاهی برای خداوند از پیروزی در جنگ هم مهمتر است.
البته در ادامهی همین آیات خداوند از تحقق یک پیروزی بزرگ، که بر خلاف همهی تصورات و انتظارات و هراسافکنیها و با کمترین هزینه به دست میآید، خبر میدهد. این پیروزی حاصل حضور کسانی در میدان نبرد است که در جنگ قبلی ضربه خورده و مجروح شده بودند و علیرغم طعن مخالفان باز به میدان جنگ شتافتند. یعنی پیروزی نهایی حاصل مقاومت است. حتی پس از شکست.
نکتهی جالب این است که منافقان پس از شکست مؤمنان در جنگ احد و به شهادت رسیدن بزرگانی چون حضرت حمزه سیدالشهداء طعنه میزدند که اگر به حرف ما گوش کرده بودید آنها کشته نمیشدند. خداوند به آنها پاسخ میدهد که شما اگر میتوانید از مرگ کسی جلوگیری کنید چرا مانع مرگ خودتان نمیشوید! در واقع از نگاه قرآن کسانی که از فرمان جهاد سرپیچی میکنند و دنبال بهانه برای ترک میدان هستند و یا در دلهای مردم بذر هراس و تردید نسبت به اصل جهاد ایجاد میکنند، خود میتوانند از عوامل شکست باشند. /۱
بخش دوم متن:
https://eitaa.com/esharat_57/15
#قرآن
#سوریه
#شکست
#جنگ_احد
@esharat_57
اشارات
🌕 چرا خداوند گاهی به شکست مؤمنان راضی میشود؟ #شهاب_اسفندیاری 🔺آیاتی از سورهی آل عمران را میخواند
بخش دوم از:
🌕 چرا خداوند گاهی به شکست مؤمنان راضی میشود
#شهاب_اسفندیاری
/ و اما ترجمه آیات ۱۶۵ تا ۱۷۵ سورهی آل عمران:
«آیا هنگامی که مصیبتی (در جنگ احد) به شما رسید، در حالی که دو برابر آن را (در جنگ بدر بر دشمن) وارد ساخته بودید، گفتید: «این مصیبت از کجاست؟» بگو: «از ناحیه خود شماست (که در میدان جنگ، با دستور پیامبر مخالفت کردید)! خداوند بر هر چیزی قادر است.»
و آنچه در روز (اُحد هنگام) مقابله دو صف کارزار به شما رسید به قضا و مشیّت نافذ خدا بود (تا آنکه بیازماید اهل ایمان را) و تا معلوم کند چه کسانی ثابتقدم در ایمانند، و نیز برای این بود که منافقان شناخته شوند.
آنهایی که به ایشان گفته شد: «بیایید در راه خدا نبرد کنید! یا (حداقل) از حریم خود، دفاع کنید!» گفتند: «اگر میدانستیم جنگی روی خواهد داد، از شما پیروی میکردیم. (اما میدانیم جنگی نمیشود.)» آنها در آن هنگام، به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان؛ به زبان چیزی میگویند که در دلهایشان نیست. و خدا به آنچه کتمان میکنند، آگاهتر است. آنها هستند که به برادران خود - در حالی که از حمایت آنها دست کشیده بودند - گفتند: «اگر آنها از ما پیروی میکردند، کشته نمیشدند!» بگو: پس مرگ را از خودتان دور سازید اگر راست میگویید!
هرگز نپندارید که شهیدان راه خدا مردهاند، بلکه زندهاند و نزد خدا متنعّم خواهند بود. آنان به فضل و رحمتی که خدا نصیبشان کرده شادمانند، و دلشادند به حال آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند و بعداً در پی آنها به سرای آخرت خواهند شتافت که بیمی بر آنان نیست و غمی نخواهند داشت.
دلشادند به نعمت و فضل خدا و این که خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد. آنها که دعوت خدا و پیامبر (ص) را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند؛ (و باز به سوی میدان نبرد حرکت کردند؛) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است.
آن مؤمنانی که چون مردم (منافق) به آنها گفتند: لشکری بسیار بر علیه شما مؤمنان فراهم شده، از آنان در اندیشه و بر حذر باشید، (این تبلیغات) بر ایمانشان بیفزود و گفتند: خدا ما را کفایت کند و او نیکو وکیل و کارسازی است.
آن گروه مؤمنان با نعمت و فضل خدا در حالی بازگشتند که بر آنان هیچ الم و رنجی پیش نیامد و پیرو رضای خدا شدند، و خدا صاحب فضل و رحمتی بزرگ است. این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بیاساس) میترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید»!
#قرآن
#سوریه
#شکست
#جنگ_احد
@esharat_57
🌕 ایستادن روی ویرانهها
به بهانه سخنرانی مقام معظم رهبری درباره وقایع سوریه
#محمد_پورکیانی
متن یادداشت:
https://eitaa.com/esharat_57/21
#سوریه
#جنگ_ارادهها
#مفهوم_شکست
@esharat_57
🌕 ایستادن روی ویرانهها
به بهانه سخنرانی مقام معظم رهبری درباره وقایع سوریه
#محمد_پورکیانی
🔺وقایع سوریه، شهادت سید حسن نصرالله، ویرانیهای غزه و... همه را میتوان «شکست» نامید، به این معنا که هزینه مقاومت را بالا برده و روی زمین از توان ما کاستهاند. هزینههای اقتصادی و سیاسی فراوان کردهایم، زمین از دست دادهایم، فرماندهان مقاومت را از دست دادهایم، و همه اینها یعنی شکست! ولی شکست به چه معنا؟ معنای هولناک شکست، بسته شدن امکانهای تاریخ به روی انسان است. آیا چنین قضاوتی از شکستهای اخیر میتوان داشت؟
در نگاه دقیقتر، هر واقعه انسانی یک وضعیت آشکار در اکنون دارد و یک استعداد پنهان برای آینده. وضعیت آشکار ما وضعیت شکست است چرا که «هزینه» ایجاد شده است، ولی در منظر دینی هر واقعهای یک «مجال» است برای آینده. این مجال صرفا برای یک پیروزی یا به اصطلاح قرآنی «نصر» نمیباشد، بلکه امکانی برای «فتح» ایجاد میشود، فتح گشودن عرصه و میدان جدید به روی ماست. این سخن نه یک تلقین و دلخوشی که قاعده حرکتهای اجتماعی است. قاعدهای چنان قدرتمند که اساسا معنای شکست و پیروزی را تغییر میدهد. از تحریم در شعب ابیطالب تا شکست اُحد تا صلح حدیبیه در صدر اسلام، و از تسخیر عراق و افغانستان توسط آمریکا و جنگ با یمن در دوران معاصر؛ شکستهای متعددی را تجربه کردهایم که قوهای برای فتح در آینده شدهاند؛ آیات بشارت دهنده «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً» و «لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ» زمانی نازل شدند که برخی مسلمانان در حال سرزنش رسول الله از صلح (شکست) حدیبیه بودند، در حالیکه سنت الهی، فتح آینده را در همان تجدید بیعت با ایشان قرار داده بود: «إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ».
چگونه وقایع را «فرصت» ببینیم و از شکست به فتح برسیم؟ در بیان رهبر معظم انقلاب مهمترین عامل برای چرخش از هزینهها به فتحها، نه پشتیبانی سخت افزاری بلکه «مواجهه فعالانه» است که در برابر «انفعال» قرار میگیرد. فعال بودن یک وصف انسانی و ایمانی است که اندیشکدهها و اتاقهای جنگ غربی توان کنترل و محاسبه آن را ندارند. آنها همه چیز را محاسبه میکنند جز اراده به مقاومت را.
به جملاتی از سخنرانی اخیر رهبر انقلاب مجددا توجه کنیم: «جبهه مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکمتر میشود؛ هر چه جنایت کنید، پُرانگیزهتر میشود؛ هر چه با آنها بجنگید، گستردهتر میشود»، «مقاومت با فشار آوردن نهفقط ضعیف نمیشود بلکه قویتر میشود»، «جبهه مقاومت یک سختافزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یک ایمان است، یک تفکّر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است»، «مناطق تصرفشده سوریه به دست جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد».
شکست و پیروزی واقعیت دارد، چرا که سهم طرفین از هزینه و فایده را معلوم کرده است. ولی مهمتر از آن هر واقعه اجتماعی یک فُرجه و مهلت برای طرح آینده است. یک مجال و امکان برای فتح دیگر است. چنانکه در روایت آمده است «مَا مِنْ بَلِيَّةٍ إِلاَّ وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَةٌ تُحِيطُ بِهَا»(هيچ گرفتارى و بلائى نيست جز آنكه نعمتى الهى آن را احاطه كرده است). نکته عجیب ماجرا این است که مجال برای فتح آینده در شکستها همانقدر مهیا میشود که در پیروزیها. چرا که شکست، امکان نونوار شدن و «فعال» شدن انسانها را فراهم میکند، و پیروزیها چه بسا امکان «غرور» و غفلت را.
بنابراین مساله اصلی در آرایش ماست، و مهمرین شاخص در ساختن آینده، در دوگانه «فعل-انفعال» نهفته است. شرط حیات مقاومت همین مواجهه زنده با وقایع است، بلکه شرط حیات هر جامعهای چنین پویایی و عاملیتی است. اصلیترین مساله امروز ما، تأمل در شرایط «فرصتطلبی» است. چگونه یک هزیمت تبدیل به فتح میشود؟ مهمترین سوال علوم اجتماعی در دایره انقلاب اسلامی کشف این منطق است. منطق احیای ارادهها برای فرصتیابی در شکستها؛ و البته سوالات روشنی که هنوز پاسخی نیافتهاند:
اراده به مقاومت، چگونه شعلهور میشود؟ صرفا با ظلمدیدن و خوندادن؟ طرح ایران برای استمرار مقاومت در منطقه، استمرار ظلم دیگران است؟
جامعه ای که درگیر مسائل روزمره خود باشد، و مشغول نزاعهای فرهنگی و سیاسی متعدد، اراده جمعی برای مقاومت خواهد داشت؟
سیاستگذاران و فرماندهان کنونی مقاومت توان پیشروی این خیزش را دارند؟ خیزش جدید نیازمند شوق و اراده و توان جدید نیست؟
«مواجهه فعالانه» صرفا در قلوب انسانها و در دعا و نفرین آن ها خلاصه نمیشود، در اینکه «تا آخر ایستاده ایم و با شرافت کشته میشویم» نیز خلاصه نمیشود. مرگ لزوما نسبتی با مواجهه فعالانه ندارد. بلکه نیازمند محاسبه و حرکت و کنشگری هستیم. پاسخ به سوالات فوق نشان میدهد که موقعیت ما در جنگ کنونی، موقعیت فعالانه است یا منفعلانه. تمام این سوالات حول یک سوال است و آن اینکه «ما أساسا طرحی داریم و کاری میکنیم؟»
#سوریه
#جنگ_ارادهها
#مفهوم_شکست
@esharat_57
@mpourkiani
#وحید_یامین_پور
🌕 طنز روزهای اخیر، تیتر رسانههای عربی است كه از بشار اسد به عنوان "دیکتاتور" نام میبرند. اوکی! چند پرسش:
یك دموکراسی عربی در خاورمیانه نام ببرید؟ (۵ نمره)
کدام یک از کشورهای عربی اطراف سوریه اعم از قطر و امارات و عربستان و اردن و... انتخابات دارند؟(۵ نمره)
یک انتخابات واقعی در منطقه عربی خاورمیانه نام ببرید؟ این انتخابات به پیروزی چه جریانی منتهی شد؟ کشورهای عربی و غربی چه موضعی در قبال آن گرفتند؟(۱۰ نمره)
پاسخ سوال ۱ و ۲ که روشن است.
اما پاسخ پرسش سوم:
شاید تنها انتخابات واقعی انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین در ژانویه ۲۰۰۶ بود که به پیروزی حماس به رهبری اسماعیل هنیه در برابر فتح انجامید و طبق قانون میبایست حماس دولت فلسطین را در غزه، کرانه باختری رود اردن و قدس شرقی تشکیل دهد. اما حماس بر خلاف فتح موجودیت دولت اسرائیلی را به رسمیت نشناخته بود و این برخلاف سیاست اغلب کشورهای عربی بود. نتیجه اینکه همه (از امریکا و اسرائیل گرفته تا همین کشورکهای عربی پایین پای ما) با حکومت مردمی حماس که تنها نمونه دموکراتیک جهان عرب بود، در افتادند!
چه راهکاری برای دیکتاتوریهای عربی بهتر از این که گرایش روز افزون مردم منطقه به مقاومت را با فتنهی تعصبات مذهبی و قومی، به محاق ببرند؟
#سوریه
#منطقه
#کشورهای_اسلامی
@yaminpour
@esharat_57