✅علت قائم نامیدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه در بیان امام جواد علیه السلام
🔸قُلْتُ لَا بِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ الرِّضَا عَلَيْهِ السَّلَامُ : یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ....
🔸به امام جواد علیه السلام عرض کردم : اى فرزند رسول خدا، چرا او را قائم مىگویند؟فرمود: زیرا او پس از آنکه یادش از بین برود و اکثر معتقدان به امامتش مرتد شوند، قیام مىکند
📚كمال الدین وتمام النعمه جلد۱ صفحه ۴۰۶
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
🕊️عشـــ❤ـــقآسمانے🕊️
ما ادما کلا هدیه دادن و هدیه گرفتن رو دوست داریم اما.... بعضی هدیه ها میتونه زندگی ادم رو زیر و رو
.
چون خودشون خوندن و میدونن محتواش چقدر میتونه تو زندگیا تأثیر داشته باشه☺️
.
#تعجیلفرجآقابیاییدکهدیگرگناهنکنیم
تازمانیکه همنشینِ گناه باشیم همنشینِ امامِزمان نخواهیمبود
تازمانیکه گرفتارِ نَفس باشیم همنَفَسِ امامِزمان نخواهیم بود❗️
🔰 نگو امام بیا،خودت برو سمت امام.
با خودسازی و آمادگی برای ظهور با ترک گناهان به سمت #مولایمان برویم
#امامزمان
#ظهور
#عشق
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
AUD-20211116-WA0017.
2.77M
🎧 #سخنرانی
دل تنگیات را به
امام زمان علیه السلام ابراز کن...
🎤 #استادیوسفی
▪️پیشنهاد دانلود
#امامزمان
#ظهور
#رمانمذهبی
#مهدویت
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمانانلایننَذْرِعِشْـــــقْــ♥️
✍ #ناهیدمهاجری
#قسمت86
❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌
پروانه خانم با آرایشگاه برای ساعت سه هماهنگ شد، بعداز کمی شب نشینی به خونه برگشتیم.
صبح ساعت هفت بیدار شدم و بعدخوردن صبحانه مختصری خونه رو تمیز کردم.
حمید آماده شده بود بره بیرون، بابا هم کارهای مغازه رو به شاگرداش سپرده بود و سرکار نرفت. روبه حمید گفت
- حمیدجان، کارهات که تموم شد بیا دنبالم بریم دنبال عمه ت.
- چشم، میخواین اومدنی به خونه خودم برم بیارم؟
-نه باباجان، میخوام خودمم باشم. بالاخره خواهره ، انتظار داره خودم برم دنبالش، دلش شاد میشه.
حمید دستش رو روی چشم هاش گذاشت و با لبخند گفت
- به روی چشم.
حمید خداحافظی کرد و دنبال کارها رفت.
به اتاق برگشتم و لباس های مورد نظرم برای عقد رو اتو دادم و آماده روی تختم گذاشتم. مامان در زد و وارد اتاقم شد
- زهرا جان، من دستم بنده، نهار رو تو زودتر بذار، موقع ظهر سرمون شلوغ میشه.
- سهم چندنفر بذارم؟
- بابات که میخواد بره دنبال عمه ت، مرتضی و رویا هم تا یازده میرسن، خاله ت هم دیروز گفت زودتر میاد، گوشت رو گذاشتم بیرون یخش بازشه، گوشت پلو بذار که سریع آماده بشه.
چشمی گفتم و مامان به هال رفت، سریع اتاقم رو مرتب کردم و موهام رو شونه کردم، با کلیپس بالای سرم بستم.
با چشم دنبال خانم جون گشتم، با دیدنش که سینی برنج دستش بود لبخندی زدم، نزدیکش رفتم و از پشت دست هام رو دورش حلقه کردم.
- بدید من خانم جون، دورتون بگردم خودم پاک میکنم
لبخندی زد و همزمان که به کارش ادامه میداد جواب داد
- نه مادر، اینجوری منم حوصله م سر میره، برنج رو من پاک میکنم تو برو گوشت رو بار بذار.
چشمی گفتم و مشغول شدم .
نگاهی به ساعت روی دیوار کردم، نزدیک ده می شد، دست هام رو شستم و با حوله خشک کردم. بابا که مشغول تماشای تلویزیون بود گفت
- زهرا جان، یه زنگ بزن به حمید ببین کی میاد
چشمی گفتم وگوشی رو برداشتم، شماره حمید رو گرفتم.
- الو سلام خوبی داداش کجایی
- سلام زهرا جان، وسایل ها رو گرفتم و تحویل پروانه خانم دادم.
- بابا میگه کارت کی تموم میشه؟
- نیم ساعت دیگه خونم.
- کی میری حلقه هارو بگیری؟
- اخ پاک یادم رفته بود، بعداز نهار موقعی که سحر رو میبریم آرایشگاه باهم میریم حلقه هارم میگیریم
- باشه، زود بیا . مراقب خودتم باش.
تماس رو قطع کردم و نگاهی به خورشت کردم.
بعداز نیم ساعت حمید اومد و همراه بابا به دنبال عمه رفتن.
کارهای خونه تموم شد و رفتم دوش گرفتم ، موهام رو خشک کردم. نگاهی به غذا کردم کاملا جا افتاده بود.
زنگ خونه به صدا در اومد.عمه عطیه همراه بابا داخل اومدن. به مامان اطلاع دادم و به استقبال عمه رفتیم.
با دیدن عمه که با عصا راه میرفت، جلو رفتم و بغلش کردم
- سلام عمه جون، خوبین؟خوش اومدین.
عمه دستش رو دورم حلقه کرد وصورتم رو بوسید. با خوشرویی و مهربونی گفت
♥️پارتاولرمان #نذرعشـــــــق💕👇
https://eitaa.com/eshgheasemani/74667
#ادامہدارد....
#کپےحــــــراموپیگردالهےوقانونےدارد🚫
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @eshgheasemani
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
🌹🍃
🍃
گفتم: دلم گرفته و...
ابرهای اندوهش سیل آسا می بارد.
آیا نمی خواهی با آمدنت...
پایان خوشی بر #دلتنگیم باشی.
گفتی بگو:
❣ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ ❣
خدایا به حق اهل بیت #اللهمعجللولیکالفرج🤲
#امامزمان
#دلتنگی
#اهلبیت
#شبتونمهدوی
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🆔 @eshgheasemani
🌿🌿🌸