eitaa logo
اصرار
424 دنبال‌کننده
834 عکس
928 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحانه‌ات را که آماده می‌کنی به دیگران فکر کن، غذای پرندگان را فراموش نکن. هنگامی که به جنگ می‌روی به دیگران فکر کن، آنان که در جستجوی صلح هستند را فراموش نکن. و آنگاه که تو به خانه، خانه‌‌ی خودت باز می‌گردی، به دیگران فکر کن، فراموش نکن آن مردمانی را که خانه‌شان خیمه است. و وقتی می‌خوابی و ستارگان را می‌شماری، به دیگران فکر کن، به آنان که جایی برای خواب نمی‌یابند. و وقتی به دیگرانِ دور فکر می‌کنی، در خود درنگ کن، بگو کاش شمعی بوده باشم در تاریکی. «محود درویش» @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی که من به سراسر جهان سفر می‌کنم اغلب رهبران از من می‌پرسند چرا ایرلندی‌ها با مردم فلسطین همدردی می‌کنند؟ پاسخ ساده است. ما تاریخ خودمان را در چشمان آن‌ها می بینیم. این بخشی از سخنان نخست وزیر ایرلند در مقابل جو بایدن درباره‌ی غزه است. نخست وزیر ایرلند بعد از این سخنان به طور ناگهانی مجبور به استعفا شد. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمرو موسی دبیرکل سابق اتحادیه عرب در پاسخ به سوال مجری الجزیره که از او پرسیده بود کسانی هستند که مقاومت فلسطین را مقصر می‌دانند و می‌گویند که آنها مقصران اصلی هفتم اکتبر هستند نظر شما چیست؟ عمرو موسی در پاسخ توضیح می‌دهد و می‌گوید که نه، این سخن مهمل است و اگر اشغال و ادامه‌ی آن نبود ۷ اکتبر اتفاق نمی‌افتاد. تا وقتی اشغال نظامی وجود داشته باشد، مقاومت نیز وجود خواهد داشت. من به شخصه منتظر نوعی انفجار بودم. ۷ اکتبر دلیل نیست، نتیجه است. دلیل آن تداوم اشغالگری اسرائیل است. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر بعد از شهادت مادر در فراقش قطعه‌ای می‌خواند: اغلى الحبايب تركوني راحو لبعيد نسيوني تركوني خايف بردان سرقو الفرحة من عيوني  [عزیزترین عزیزانم مرا ترک کردند رفتند و فراموشم کردند مرا ترسان و سرد رها کردند شادی را از چشمانم ربودند] @Esrar3
کوچک‌ترین کفن‌ها سنگین‌ترینند @Esrar3
بعد از شنیده شدن زمزمه‌هایی در سرزنش مقاومت نوشتند: مقاومت را سرزنش نمی‌کند مگر ذلیل و بر ذلت طغیان نمی‌کند مگر مقاوم @Esrar3
به فرزندان خود بیاموزید که فلسطین اشغال شده است و مسجد الاقصی در بند است و رژیم صهیونیستی دشمن است و مقاومت افتخار است و هیچ کشوری به نام اسرائیل وجود ندارد. @Esrar3
اصرار
خبرنگار غزه: این بدترین ماه رمضانی نیست که بر امت مسلمان می‌گذرد بلکه بدترین امت مسلمان است که ماه ر
یکی از روزنامه نگاران نجات یافته از جنایت بیمارستان شفا می‌گوید یکی از سربازان بر سر بازداشت شدگان برهنه، از بیماران گرفته تا پزشکان و پرستاران فریاد می‌زد و به عربیِ دست پا شکسته با شماتت می‌گفت: مسلمانان و اعراب کجا هستن؟ اون میلیون ها آدم (که می گفتید) کجا هستن؟ گور بابای شما و ماه رمضانی که ما رو با اون می‌ترسونید و همینطور خداتون... استغفرالله @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌دونید جنگ باعث شد من چه حسی داشته باشم؟ من بچه‌ی هشت ساله احساس کنم هجده سالمه. باعث شد به خدام نزدیک بشم و شب و روز دعا کنم جنگ رو متوقف کنه. باعث شد احساس کنم چقدر مامان و بابا و خواهرم نایه رو دوست دارم. اینکه پیشم باشن و خوب باشن. اینکه چقدر شهر و خونه‌م رو دوست دارم. آرزو دارم به اونجا برگردم. یادم داد قوی و صبور و مسئولیت پذیر باشم. 🧷«من بچه‌ی هشت ساله احساس می‌کنم هجده سالمه» این جمله را به اشکال مختلف شنیدیم، دیدیم و زندگی کرده‌ایم. اصلا ما در سطر به سطر این‌ها نفس کشیده‌ایم. غزه واقعی‌ترین، نزدیک‌ترین و صریح‌ترین زبانی‌ست که می‌توانست از ما بگوید. وقتی برملاست، اشاره چرا؟ وقتی وقوعست، استعاره چرا؟ وقتی سرریزست، کفایت چرا؟ با این وجود، حدّ و ردّ ما غزه است. هر جا که باشیم. هر چه که باشیم. @Esrar3
در فضای عمومی دورهمی گذاشته‌اند با این عنوان که «من تازه غزه بودم، از من بپرس» یکی از اهالی غزه با اشتراک این تصویر نوشت: با کثیف ترین و گستاخ ترین اشغالگری مواجهیم که تاریخ به خود دیده. @Esrar3
برخی از پزشکان محبوس در بیمارستان شفا در تماسی تلفنی به ما اطلاع دادند که خدمه پس از اتمام آب آشامیدنی مجبور به نوشیدن سرم شدند. +برای چندمین روز است که هزاران نفر از مردم آواره و بی‌پناه گرفته تا بیمار و پرستار و پزشک و کارمندان بیمارستان شفا بدون آب و غذا در بیمارستان محاصره شده‌اند. @Esrar3
نوشته‌ای کنایه آمیز در شمال غزه: اینجا سریال‌های ماه رمضانی ۲۰۲۴ باکیفیت Full HD موجود است. @Esrar3
عزیز من میتونی تصور کنی قیمت این اقلام ممنوعه در شمال غزه چقدره؟ سه هزار شیکل یعنی حدودا هزار دلار. +ممنوعه از این جهت که در شمال غزه بسیار نادر و کمیاب شده. @Esrar3
اصرار
در شرایطی که سلاح جدید رژیم صهیونیستی تحمیل گرسنگی برای تسلیم کردن اهالی غزه است، تن و رنگ و روی خب
به محل نشستن و طرز نشستن و رخ در رخ نشستنش به فاصله‌ی کمش به رگ پیشانی‌اش به عمق چشم‌هایش به طرز نگاهش نگاه کن یک تکه صورت است اهل است او خبرنگار است او.. @Esrar3
از خبرنگاران غزه نه، اما از بقیه چند باری شنیدم و خواندم گله‌هایی از اهالی کرانه داشته‌اند. گله‌هایی مثل اینکه آن‌ها هم مانند همه‌ دنیا فقط تماشا کردند. از آن طرف از اهالی کرانه در پاسخ به این گله‌ها چیزی نشنیدم. اما بعد از خبرهایی که از بیمارستان شفا به گوش می‌رسد وضع کمی عوض شده. 1⃣در تصویر اول یکی از اهالی غزه نوشته: مردم کرانه باختری، بیت المقدس و داخل فلسطین از ترس رژیم اشغالگر و دوست داشتنِ زندگی ذلیلانه به بهترین شکل ممکن کشته شدند. برای همین هست که می‌بینیم غافل و ترسوهایی هستند که به زندگی ذلت بار چسبیده‌اند. 2⃣در تصویر دوم یکی از اهالی کرانه نوشت: غزه‌ای که از ناموس دفاع می‌کند هیچکس از او در سخت‌ترین روزهایش دفاع نکرد. ننگ بر همگی ما بدون استثنا. 3⃣در تصویر سوم یکی از اهالی قدس ضمن بازنشر خبر تجاوز به زنان محاصره شده در بیمارستان شفا نوشت: و ما تماشا می کنیم و جهان تماشا می کند. اینها را جهت مطالعه‌ی فضای درون‌فلسطینی ننوشتم. اتفاقا اگر این سال‌ها دنبال خبری بوده باشید، حتما بارها و بارها از عملیات های گسترده‌ در کرانه‌ی باختری شنیده‌اید. گفتنِ این خبرها از این حیث بود که بگویم اتفاقی که در غزه می افتد حتی برای آن کسی که در کرانه است این گونه بوده که بعد از ۵ ماه او هم حس کرده به یک تماشاچی بدل شده. می‌دانید؟ مسأله نباید مرز و فاصله و هویت و تاریخ و حضور و تمام این‌ها باشد. حالا یقین دارم چیز دیگری وسط است. یک وضع مشترک بدون لحاظ هرگونه تفاوت میان ما، چیزی که انگار آمده تا با شخص خودمان حرف بزند و دست تک تک مان را پیش همین خودمان رو کند.‌ @Esrar3
ليست خيارة عادية!تم تهريب هذه الخيارة مع أحد سائقي الشاحنات من جنوب القطاع إلى مدينة غزة، وقد كانت أختي نور محظوظة أن حصلت عليها كهدية قيمة من صديق زوجها، ثم قررت أن تهديها لأمي التي احتفظت بها ليوم ثم أرسلتها لأختي هبة التي قسمتها نصفين، نصف صنعت به سلطة والنصف الآخر شاركته مع جارتها.خيارة واحدة مهربة أكلها 11 شخصا بكل سرور.اليوم جاءني ابن أختي براء وقال لي: "خالو، أقلك سر؟ مبارح أكلنا خيار"غـ𓂆ـزة رمضان ٢٠٢٤ قصة قصيرة لكنها طويلة من شمال غزة یه خیار عادی نیست. این خیار با یه راننده کامیون از جنوب نوار غزه به شهر غزه قاچاق شده. خواهرم نور خوش شانس بود که اون رو به عنوان یه هدیه‌ی ارزشمند از دوست شوهرش گرفت. بعد تصمیم گرفت اون رو به من هدیه بده. مادرم در حالیکه یه روز اون رو نگه داشته بود، بعد (خیار رو) برای خواهرم هبه فرستاد، که (هبه) نصفش کرد و با نصفی از اون سالاد درست کرد و نصف دیگه رو با همسایه اش تقسیم کرد. یه خیار قاچاق رو ۱۱ نفر با شادی خوردن. امروز برادرزاده‌ام براء پیش من اومد و بهم گفت: "دایی، می تونم یه رازی رو بهت بگم؟ دیروز خیار خوردیم" غزه رمضان ۲۰۲۴ داستان کوتاه اما طولانی از شمال غزه. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 مقامات مراکشی مانع از برگزاری یک تجمع دانشجویی در حمایت از غزه در دانشگاه عبدالمالک السعدی شدند. به نوشته‌ی روی بنر نگاه کنید؛ طوفان الاقصى... شرف الامه وعزتها، عنوان نصرها و سبيل تحررها «طوفان الاقصی... عزت و سربلندی امت، مظهر پیروزی و راه آزادی آن» @Esrar3
کارهام تموم شد برگشتم دیدم همسایه واسم (به دسته‌ی در) غذا آویزون کرده @Esrar3
ماجرای غزه در صد و هفتاد و یک روز گذشته فقط ماجرای قتل عام سی و دو هزار زن و کودک و آواره کردن دو میلیون انسان و شکنجه چند صدهزار نفر با سلاح گرسنگی و تشنگی نبود. غزه فروپاشی همه نظام‌های ارزشی و اخلاقی مسلط و مدعی بود. فروپاشی هرگونه امکان «جامعه جهانی‌» تا اطلاع ثانوی. از امریکا و اروپای لیبرال با «حقوق بشر» شان که سلاح و پول اسراییل را فراهم کردند و شرکای مستقیم این نسل کشی هستند تا روسیه و چین با نظم چندقطبی هنوز نیامده‌شان که با چرتکه‌ی رئال پلیتیک محاسبه کردند و نخواستند با آمریکا در بیفتند و ساکت نظاره کردند. تا آن «جهان اسلام» اش که روزی پنج بار به نماز ایستاد و رمضان که شد روزه‌اش را گرفت ولی نه از غصه مرد نه یک نفرش مثل آرون بوشنل خودش را به آتش کشید یا حتی یک سنگِ خشم به یک سفارت غربی پرتاب کرد. ماجرای غزه، این اولین نسل‌کشیِ هرلحظه مخابره شده‌ی تاریخ، در سطح فردی هم برای ناظرانش تجربه‌‌ی درونی تکان دهنده‌ و تغییردهنده‌ای بود. بسیاری از ما با تماشای هرروزه تصاویر این نسل‌کشی، در نوسان بین اندوه عزادارانه و خشم انفجارگونه و استهلاک حاصل از استیصال در خود پیچیدیم و روز به روز و ساعت به ساعت و ویدیو به ویدیو آدمهای دیگری شدیم. فارغ از انکه ساکن نیویورک و لندن بودیم یا صنعا و ژوهانسبورگ. تا مرز فروپاشی روانی و عاطفی رفتیم و با دیدن بی‌تفاوتی اطرافیان‌مان با محیط خود هم غریبه شدیم. یا تکه هایمان را به هم وصله کردیم و خود را قانع کردیم جز مقاومت راهی نیست. این صد و هفتاد و یک روز ماجرای غزه مثل خطی از میان همه جا رد شد و همه چیز را به دو نیم تقسیم کرد. آنهم در عصری که نمی‌توانستی بگویی نمیدانستم، ندیده بودم، خبر نداشتم. حالا دیگر هیچ دولتی، هیچ ملتی، هیچ نهادی، هیچ شخصیت معروفی، هیچ فرد عادی راه سومی نداشت: تاریخ سوالش ساده خواهد بود: «روزی که محمد سه ساله، لنای هشت ماهه، زینای دو ساله، زکریای چهار ساله و دوازده هزار کودک دیگر نسل کشی می‌شد تو کدام سوی این خط ایستاده بودی؟ نسبت تو با ماجرای غزه، این بزرگترین کربلای معاصر، چه بود؟» «علی علیزاده» @jedaaltv @Esrar3