eitaa logo
اصرار
306 دنبال‌کننده
747 عکس
797 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
الهی هرکسی حال نداشت شریک شه. @Esrar3
همین موقع ها بود که ... لباس عید رو انتخاب می‌کردیم خوشمزه‌ترین شکلات رو می خریدیم اونقدر توی بازارها می‌‌چرخیدیم که خسته شیم گوشه گوشه‌ی خونه رو مرتب می کردیم شیرینی می‌پختیم اتاق مهمون‌ها رو مرتب می‌کردیم حالا همه اینا شدن فقط یه خاطره @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با صدایی خسته صدا می‌زند «عمو اسماعیل» تا از آنچه بمباران به سرش آورده شکایت کند. 🧷او را به اسم می شناسد، عمو صدا می‌زند، و شکایت پیش او می‌برد. عمو اسماعیل خبرنگار غزه است. در غزه خبرنگاران داستان دیگری دارند. @Esrar3
یکی از اهالی شمال غزه : از صفات آقایمان علی بن ابی طالب رضی الله عنه این بود که او لبریز اشک بود. و او همان است که اوست.. ما را ملامت نکنید که به خدا قسم، نبودیم اگر رقت قلب‌هامان نبود. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال و روز اسیر اسرائیلی یک هفته پس از آزادی مرد سودانی این کلیپ را ساخته و در آن از حال و هوای آنانی می‌گوید که چند روزی را اسیر حماس بودند و اسیر ماندند.‌ @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیر شده اما روز دختر مبارک دختری باشد که هر وقت خواستم از صورتش چیزی بنویسم، نتوانستم. من فقط وقتی دلگیر بودم به صورت شیرین عسلی‌ای نگاه کردم، که می خندد، که می خندد، که می‌خندد، تمام وجودش شکوفه است، و‌ دنیا محو در لبخندهایش. نامش منة است و خدا با او بر من منت گذاشت. +فیلم مربوط به قبل از ماه رمضان است. پرسیدند قبل از ماه رمضان چه آرزویی داری؟ که گفت آتش بس. و بعد پرسیدند اگر آتش بس نشد چه؟ که گفت: «هیچی می‌خوام روزه بگیرم». @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅گوشه‌ای از صدای مردم ایران 🔅 🔸ما شاید منتقد فکر همدیگه باشیم اما دشمن جسم همدیگه نیستیم. 🔹خیلی دوید، خیلی دوید که حل کنه، فضای کشور رو تلطیف کنه. 🔸من به درجه‌ای از منفعل بودن رسیدم که مرگ و زندگی آدم‌ها خیلی برام اهمیتی نداره، ولی امروز واقعا ناراحت شدم. 🔹من به رئیسی رأی ندادم، ریاست جمهوری آخر اصلا رأی ندادم، آدم ضعیفی توی بعضی جاها میدونستمش. ولی خداوکیلی همیشه میگفتم خیلی مرد خوبیه. 🔸من از اینکه صبح‌ها بیدار شم خبر شهادت و رفتن آدم خوب های مملکتم رو ببینم، خسته شدم! 🔹خیلی حالم بده، خیلی حالم بده 🔸فقط این تسکینم میده که واقعا حیف بود آقای امیر عبدالهیان و آقای رئیسی بخاطر همه کمک‌هایی که برای نجات فلسطین و غزه انجام دادن شهید نباشن. @Esrar3
° آقای رئیسی واقعا دنبال تلطیف فضا بود. سیاستش قرب بود و لطف. تا شاید هیاهوهای دنیا کمی آرام گیرد و دنیا ساکت و آرام باشد برای شنیدن زمزمه‌های مظلومِ خفته‌ در راز. او حتی در مرگش این قاعده را رعایت کرد. نه مطلقا شهید شد و نه مطلقا مُرد. با رفتنش نه به نغمه‌ی جاودانگی اکتفا کرد نه به مرثیه‌ی مُردن.‌ او فقط رفت، در «لطف» رفت. خادم‌الرضا در رفتنش فنای مرگ را به ما چشاند در حالیکه بازمانده‌اش همه «امام» بود. آن مرگ است که می‌تواند این امام را نشان دهد. سید ابراهیم! پس از مرگ زلال‌تان یک جمهور چشمش به امام افتاد. حالا تنها تصورم امامی‌ست که یک پرده خاک از او برخاسته و قدری به زمین نزدیک‌تر شده است.‌ بی‌شک در خاطر ما می‌ماند آنکس که با رفتنش موجی از شوقِ امام در دل‌ها برانگیخت، شما بودید. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّه @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعت ۲:۲۵ بامداد صدای شب را از غزه می‌شنوید. غزه این گونه است که غزه است. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱در وداع با بهشت باب الجنه تسکر الیوم درب بهشت امروز بسته می‌شود...

 
    
@Esrar3
یکی از اهالی غزه: لبیک خدا... خسته شدیم طوری برای ما جبران کن که انگار هیچ اندوهی ندیده‌ایم. لبیک خدا... ما گم شدیم هدایت مان کن. لبیک... اگر دل‌هایمان به سنگدلی رفت. لبیک... اگر گناهان سرریز شد.‌ لبیک...ما برگشته‌ایم، توبه کرده‌ایم پس از ما بگذر و بر ما ترحم فرما و عاقبت بخیری را روزی‌مان کن. لبیک اللهم لبیک @Esrar3
در وصف امیرالمومنین: درباره‌ی احساس نسبت به انسانها؛ نه‌فقط نسبت به مسلمانها، نه‌فقط نسبت به پیروان خودش، نسبت به [همه‌ی] انسانها، باز احساس او در اوج است. در نهج‌البلاغه چند مورد وجود دارد که من یک موردش را اینجا عرض میکنم. به حضرت خبر دادند که اشرار و الوات شامی به شکل مسلّح می‌آیند در انبار و حمله میکنند به خانه‌های مردم و طلاها را از دست و پای زنها بیرون میکشند، اینها را اذیّت میکنند، آزار میکنند؛ [وقتی] این خبر را به حضرت دادند، حضرت این‌جور میفرماید: فَقَد بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کانَ یَدخُلُ عَلَى المَراَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَى المُعاهَدَةِ فَیَنتَزِعُحِجلَها؛ ببینید! میگوید به من خبر رسیده که اینها وارد خانه میشوند که در این خانه زن هست ــ یا زن مسلمان، یا زن غیر مسلمان ــ بعد که این را میگوید، میفرماید: فَلَو اَنَّ امرَاً مُسلِماً ماتَ مِن بَعدِ هذا اَسَفاً ما کانَ بِهِ مَلوما؛ اگر مرد مسلمان از این حادثه، از این خبر، از غصّه بمیرد، مورد ملامت نیست. احساس را می‌بینید! بی‌خیال بودن نسبت به آحاد جامعه، در نقطه‌ی مقابل این احساس نسبت به تک‌تک آحاد جامعه، حتّی زن غیر مسلمان؛ میگوید اگر مرد مسلمان بمیرد از این غیرت، از این ناراحتی که الوات و اشرار شامی وارد خانه بشوند و به زنان مسلمان [و غیر مسلمان] تعرّض بکنند، از غصّه اگر بمیرد، «ما کانَ بِهِ مَلوما» نمیشود ملامتش کرد، «بَل کانَ بِهِ عِندی جَدیرا»شایسته است، سزاوار است که انسان از غصّه بمیرد؛ می‌بینید اوج احساس را! احساس دلسوزی نسبت به آحاد مردم در یک چنین اوجی؛ این هم یک گوشه‌ی دیگری از شخصیّت امیرالمؤمنین. (آیت الله خامنه‌ای_عید غدیر ۱۴۴۵) 🧷 1⃣برای امام، انسان‌ کل و توده نیست. با امام ما شخص هستیم، اسم داریم و در کل هضم نمی‌شویم. 2⃣ انسان سزاوار بود از داغ یک مسلمان یا غیرمسلمان بمیرد؟ ما توانستیم. بی شمای امام سزاوار نمردن شدیم. مردن سخت شده.‌ دیگر راحت نمی‌شود سزاوار بود. بی شما نمی‌شود. ما بی شما نمی‌توانیم بمیریم. بخواهی حساب کنی سال‌هاست اما نقدش را بگویم ۹ ماه است، ۹ ماه است که ما نمردیم و توانستیم نمیریم. ما خیلی توانستیم و حال‌مان از این توانایی‌ها دیگر بهم می خورد. @Esrar3
شنیدم زنی باردار هر شب پنج آیه الکرسی می‌خواند چهارتایش اینطورند یکی را برای تمام آدم‌های زمین یکی را برای تمام مادران باردار و جنین‌شان یکی را برای تمام کودکان یکی را برای فلسطین و غزه‌اش 🧷اوی این همه، یک مادر است. @Esrae3
هدایت شده از اصرار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با صدایی خسته صدا می‌زند «عمو اسماعیل» تا از آنچه بمباران به سرش آورده شکایت کند. 🧷او را به اسم می شناسد، عمو صدا می‌زند، و شکایت پیش او می‌برد. عمو اسماعیل خبرنگار غزه است. در غزه خبرنگاران داستان دیگری دارند. @Esrar3
زن دلش که می‌پوسید غم‌باد که می‌گرفت کتابش را برمی‌داشت بیرون چادر روی صندلی زیر آسمان شروع می‌کرد به خواندن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یزد برای بی‌خوابان حسین خواب دیگری دیده است... یزد، شب‌ها وقتی همه خوابند روضه می‌خواند روضه ای بی پرده‌ بی حائل روضه‌ی حسین @Esrar3
آیت الله خامنه‌ای با مشاهده‌ی ویدیویی از صحبت‌های ایناس هنیه (عروس شهید اسماعیل هنیه) ضمن تمجید از روحیه‌ی مقاوم این خانواده گفته بودند که «ایشان پرمضمون و با بیانی بسیار خوب سخن گفت». ایناس در مکالمات معمولی‌اش دیدنی تر است. کسی به ایناس گفت اسم ایناس را دوست نداشته اما حالا نظرش عوض شده و این اسم را دوست دارد که ایناس می‌گوید «هیچکس نیست که انس و موانست را دوست نداشته باشد». ایناس دو دخترش و همسرش را از دست داده. از دخترهایش حتی تکه‌ای استخوان هم نرسیده.‌ قبری از دخترهایش ندارد و هر وقت دلتنگ می‌شود با کفشی که از دخترش پیدا کرده سر می‌کند. می‌دانید از چه صحبت می‌کنم؟ از کسی که در این شرایط باز هم از «انس» سخن می‌گوید، از «زن». @Esrar3
هدایت شده از اصرار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻بخشی از صحبت های مادر و دختری که اسیر حماس بودند مادر می گوید اسم قشنگی برای دخترش گذاشتند و دختر توضیح می‌دهد؛ «سلسبیل، اسمی که در قرآن ذکر شده و معنای آن آب گواراست. به آن ها گفتم عجب تصادفی! اتفاقا اسم من در اسرائیل آگام (یعنی دریاچه) است». مجری می پرسد «آنجا ورزش می کردی؟». پاسخ می‌دهد که «بله. و به من آفرین گفتند و از اهمیت ورزش برایم گفتند». سلسبیل ادامه می دهد؛ «زن آنجا برایشان مقدس است. با او عین یک ملکه رفتار می کنند». ___ 🧷هیچ جایش، دقیقا هیچ جای این حرف ها مفهوم نیست. مگر اینطور نبود که ما برای نورچشمی و فرزندان و منتسبانِ به خویش اسم می گذاریم؟ خدای من! اسمی از قرآن (کتابی که برایش تکه تکه می شوند) بر دشمن گذاشتن را کسی می فهمد؟ و از قضا اسمی که گذاشته اند با اسم اسرائیلی‌اش اینقدر نزدیک است؟ مثل آنکه یک جایی آشنایی باشند و حالا مشغول یادآوری. که ببینم من تو را نمی‌شناسم؟ تو همان سلسبیل خودمان نبودی؟ و او هم بگوید اتفاقا همینم! به زبان ما می شود آگام. تو مرا از کجا می شناسی؟ آگام هر جا برود اسیر خواهد بود. او آنجا از نو زاده شد و اسمی دوباره برایش از آسمان نازل گشت؛ «سلسبیل». مثل ما بعد از هفت اکتبر یک جهان اسیر فلسطین است. هر چه خوابش را هم نمی دیدیم، با شما تعبیر شد. جهان بی نمک مان را نمکین کردید و ما را نمک‌گیر خودتان. با همین شوریِ خونی که شب و روز در خودش فریاد می زند: «أنا دمي فلسطيني» @Esrar3
غزه محتاج غذاست غزه محتاج آب است غزه محتاج داروست غزه محتاج برق است غزه محتاج آتش بس است غزه محتاج کمک های اولیه است غزه محتاج توست 🧷رمانتیک ترین جنگ... رمانتیک شدن یعنی حفظ طرف، صورتت را گرفتن و مدام سمت خودش چرخاندن و با ضمیر «تو» حرف زدن. این شاید رمانتیک ترین جمله ای باشد که بشود وسط جنگ گفت «غزه بهت نیاز داره». جنگی که از سبعیت و وحشی‌گری به استثناهای جنگ قریب‌تر است اما لحظه‌ای از رمانتیک بودنش نکاسته. آنقدر که می‌تواند از وسط همان خون بگوید «من به تو نیاز دارم». و این جمله‌ی کوتاه بعنوان عاشقانه‌ترین سخن جنگی ثبت شود. و نزدیک‌ترین سخن باشد به همو که گفت: «هل من ناصر ینصرنی» @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان این آوارگی‌ها با امثال این کاغذی که در درست کودکان می‌بینید شروع می‌شود. آنها هشدارهایی را به مردم می‌دهند که قرار است فلان منطقه را بمباران کنیم و شما باید به فلان منطقه کوچ کنید. همین می‌شود شروع آوارگی. رژیم اشغالگر در این یازده ماه جنگ، بارها و بارها از این قسم هشدارها به مردم داده است.‌ اینجا خانواده‌ای را تماشا می‌کنید که تنورشان را با همین هشدارنامه‌ها روشن نگاه داشتند. کار از استهزاء و بگو بخند به تهدیدها گذشته. هیچ چیز دیگر آنقدر جدی نیست وقتی غزه از هشدار مرگ هم غذا می‌پزد. در جهان دیگر چه چیز می تواند جدی باشد؟ جز مقاومت؟ @Esrar3
بعد از تشدید درگیری‌ها در جنوب لبنان، لبنانی ها با آگهی کردن خانه‌شان و شرح جزئیات خانه از اهالی جنوب برای اقامت بی هزینه در خانه شان دعوت کرده‌اند. این‌ها فقط بخشی از پیام‌‌های لبنانی هاست، بخشی از یکپارچگی لبنان. @Esrar3
🔻حرف مقاومت حرف دل است خالد از غزه برای لبنانی ها نوشت: ما رو ببخشید ای اهل ما در لبنان. شما بهای ایستادن کنار ما را می‌دهید. سلام به شما از غزه ای که بخاطرش گران و جانانه فداکاری کردید. بخاطر ما ما را ببخشید. @Esrar3
از لبنان نوشتند: غزه ما به تو وفادار بودیم؟ گرانبهاترین دارایی‌مان را، پدرمان را، عزیزمان را، سیدمان را پیشکش کردیم. شهادت او یک طرف ماجراست و آن طرف دل‌هایی که این گونه به سخن آمده... این حرف‌های کنار مصیبت های سترگ چیست که مثل امواج دریا ما را تا بی‌نهایت، تا نقطه‌ی کور یکی شدن‌های زمین و آسمان‌ پرتاب می کند؟ ما کجا و شنیدن این دل‌دادگی‌های میان دو ملت کجا؟ به خواب هم نمی‌آمد اما گویا عزم‌ها جزم است برای دیدن هر آنچه که حتی بال بلند خیال هم روزی از تصورش می‌سوخت... ما سینه سوختگان خوش‌توفیق دورانیم، ما گواهان سرخ فردا، ما که در شهاب حوادث و مه آلود روزگار، چشم‌مان را در پس وقایع گردانده‌ایم و خوب می‌دانیم آخر، آخر حاجت این چشم ها روا خواهد شد. و هر گاه چشم‌ها خسته‌ی دیدار شدند در خاطرشان زمزمه کردیم این روزها را، روزهایی که در حافظه‌ی کتاب‌ها هم نظیرش را نیافتیم. ما سینه سوختگانِ خوش توفیق... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی بدون شرح... «نمی‌خواهیم کودکان لبنان درد ما را بچشند» این بخشی از سخنان کودکان غزه است. باور کنید یا نه غزه در این شرایط برای جمع‌آوری کمک‌های مالی به کودکان لبنان مراسمی گرفته و کودکان غزه می‌گویند ما این درد را چشیدیم و نمی‌خواهیم کودکان لبنان آن را بچشند. @Esrar3