eitaa logo
اصرار
546 دنبال‌کننده
932 عکس
1.1هزار ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام ESRAR3@ 📍اصرار در اینستاگرام ESRAR3.INSTA@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت مادر یک جوان مجروح لبنانی را بشنوید. مادری که چشمش دور می‌خورد به دور دنیا، تا سهیم شود، تا پیشکش کند، تا فدا کند، تا فدا شود.‌.. نمی‌دانم ۷ اکتبر از دل محمد ضیف چه گذشت، چه گذشت که همه را صدا زد و گفت: «امروز، تاریخ با قلمی زرین، درخشان‌ترین صفحات خود را رقم خواهد زد. کیست که نخواهد نام خود، خانواده و شهرش را در این کتاب ثبت کند؟». حالا مادر لبنانی از پایان انتظارش می‌گوید، انتظار سهیم شدن. او هم سهمش را آورد و عاقبت سهیم شد...سهمی از زمان، سهمی از چشم‌ها. ✅ ترجمه زیرنویس شده @Esrar3
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موشک‌ها یک شکل بودند، اما در آسمان از هر قطعه زمینی که گذشتند، طرح و نقش متفاوتی خلق کردند. هرکسی جوری دید، جوری منحصربفرد، به هر چشمی یک جور نقش بست. می‌خواستند چشم‌ها را در «نظر کارشناسانه» هبوط دهند اما این چشم‌ها دیشب به کمال چشم بودند، سرشار از تبلور دیدن. مثلاً اگر بپرسند موشک‌ها با شما چه کرد؟ می‌گوییم بزرگش اینکه «من می‌خواهم ببینم»‌مان را بیدار کرد. دیشب را همه دیدیم. این نگاره‌ی قشنگ را هم ببینید؛ مراسم سوم شهید سید حسن نصرالله در حرم حضرت زینب برقرار بود که مردم نشسته در صحن سرشان را بالا گرفتند و دست خوانخواهی او را بالای سرشان دیدند. خونخواهی همو که گفته بود «خبر را باید دید». @Esrar3 @Eisargarann
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بالاخره پیدا شد. زنی در غزه که از خانه‌اش می‌گوید. این‌هایی که می‌شنوید، یحتمل کمتر شنیده باشید. زنی که دیوارهای خانه‌اش را «ستر و پوشش» می‌خواند و حالا در خانه خرابی‌اش پرده‌های عفتش را ویران می‌بیند. زنی که خانه را در هیچ ترازویی کنار حوادث عالم وزن نمی‌کند، خانه را رها نمی‌کند، و بالاترین قداست‌ها را در همین خانه مهمان می‌گیرد. زنان می‌توانند این گونه از خانه بگویند. این گونه که آجر به آجرش را سهیمِ خود کنند. آنقدر که جرات کنند بگویند: «اگر این سنگ‌ها را در دست بفشرید، از خون ما خواهند گفت». آجر به آجر خانه برای او عنصری یگانه از خانه‌اند که شهادت تک‌تک‌شان را نقد و جاری زیر سر دارد. او زن است و عزادار پرده هایی برانداخته، عزادار پوششی دریده، عزادار خانه. بگو که دوباره تعریف کنیم زن را، تن را، حجاب را، حیا را و البته خانه را. ✅زیر نویس شده @Esrar3
52.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتی از لحظه پیدا شدن پیکر شهید سید حسن نصرالله در این روایت علاوه بر ذکر جزئیات بیشتری از لحظه‌ی روبرو شدن با پیکر شهدا، از شهید امدادگر علاء که قبلاً همین جا داستان او را گفته بودیم هم روایت متفاوتی نقل شده. روایتی که با روایت محمود القماطی نایب رئیس شورای سیاسی حزب الله از شهید علاء متفاوت بود. در هر صورت ما وظیفه دانستیم این نقل قول را هم اینجا تقدیم‌تان کنیم و البته حالا که کار به اینجا رسید به نظرمان آمد با این کش و قوس‌های دنباله‌دار و حاشیه‌ها گویا داستان، داستان شدنِ تن شهید است.‌ همان گونه که شیرین ابوعاقله خبرنگار مسیحی که تا لحظه‌ی آخر هم با تابوتش جنگید و حادثه‌ی ماندگاری در قدس رقم زد و باعث کینه‌ی کشدار صهیونیست‌ها از او شد، شهید سید حسن نصرالله هم با تن‌ش خواب‌های دیگری برایمان دیده. به نظر ما با این تن قصه‌ها داریم... @Esrar3
اصرار
دیدم مصطفی زعبی خبرنگار فلسطینی (از سرزمین های ۱۹۴۸) هم همین را گفته، گفته سیاست حزب الله در جنگ «جن
° کربلا؛ میدان جزئی شدن مرگ است، گردش مرگ است از تنی در تن دیگر، از جزئی به جزء دیگر؛ از حکایت چشم و دست‌ها و انگشتری بگیرید تا حکایت آتش خیمه‌ها و دو پاره شدن‌های ماه. هرگاه مرگ جزئیات پیدا کند، منشور می‌شود و دستش به دورترین و تنگ‌ترین‌ تنگه‌های دست نیافتنی راه یابد.‌ اما صهیونیسم پرهیز از خطر است. وهم شکست لحظه‌ی مرگ است. سرمستی دور کردن تهدید مرگ (مثلا یحیی سنوار)، بلاهت می‌آورد. و آن‌ها که لبریز این وهم‌اند، سرمستانِ سراسر خطا کارند. خطا کردند که ذره ذره جزئیات مرگش را، هوا کردند و در نفس‌ها افشاندند. خطا کردند که جیبش را در چشم‌مان خالی کردند. خطا کردند که از عطر و ناخن‌گیر و منتوس و آدامس‌ و پول و کتاب دعا و تسبیحش برای ما قاب ساختند. خطا کردند که صدای سیلی عصایش را به گوش‌مان رساندند.‌ خطا کردند که از آن روی پوشیده، چشم‌هایش را برایمان نقاشی کردند. قوم خطاکار، خطا کردند که نامش را ندیدند و او را در مهلکه‌ی مرگ و زندگی آزمودند. خطا کردند و حالا دوستدارانش هزاران هزار بار نوشتند «یحیی آنی‌ست که زنده می‌کند». اینک نامی دوباره زنده شد. و شما قوم خطاکار عبرت نمی‌گیرید و هر بار جوری ما را به مقصود می‌رسانید. ما یک گام دیگر به زندگی نزدیک شدیم. زندگی جزئیات می‌خواهد. یحیی هم جزئیات داشت خیلی زیاد @Esrar3
♦️دانشمندان حالتی بین مرگ و زندگی کشف کردند 🔹دانشمندان مرگ را فرایندی غیرقابل‌برگشت می‌دانند. با‌این‌حال اقداماتی مانند اهدای عضو نشان می‌دهد چگونه اندام‌ها، بافت‌ها و سلول‌ها می‌توانند حتی پس از مرگ ارگانیسم به عملکرد خود ادامه دهند. این امر باعث شده محققان به این سؤال برسند: «چه مکانیسم‌هایی به سلول‌های خاص اجازه می‌دهند پس از مرگ ارگانیسم به کار خود ادامه دهند؟» به گفته محققان دانشگاه واشنگتن، این سلول‌ها در وضعیت سوم قرار می‌گیرند که نه مرگ است و نه زندگی. 🔹محققان دریافته‌اند سلول‌های ریه انسان می‌توانند خود به ارگانیسم‌های چندسلولی دیگری تبدیل شوند و به اطراف حرکت کنند. این ارگانیسم‌ها نه‌تنها می‌توانند در اطراف خود حرکت کنند، بلکه می‌توانند هم خود هم سلول‌های عصبی آسیب‌دیده را که نزدیک آن قرار گرفته‌اند، ترمیم کنند. 🔹درمجموع، یافته‌های جدید انعطاف‌پذیری ذاتی سیستم‌های سلولی را نشان می‌دهد و این ایده را زیر سؤال می‌برد که سلول‌ها و موجودات فقط به روش‌های ازپیش‌تعیین‌شده می‌توانند تکامل بیابند. وضعیت سوم نشان می‌دهد مرگ ارگانیسم ممکن است نقش مهمی در چگونگی تغییر حیات طی زمان داشته باشد. 🧷با علم، در تن... زبانی برای این روزها ... برای ما. وقتی نه زندگی می‌کنیم، نه می‌‌میریم. @Esrar3
22.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به طور کلی ما اینجا قصد نقادی نداریم، نمی‌خواهیم تأیید یا رد کنیم یا حتی کوچک‌ترین خدشه‌ای به افراد بیندازیم. تلاش می‌کنیم نیت‌های خیر را درک کنیم اما می‌خواهیم کمک کنیم ابعاد برخی نگاه‌ها را دریابیم، مثل نگاهی که به چیزی مانند «کلینیک ترک بی‌حجابی» منجر می‌شود. نگاهی که شاید روزی جزء تاریخچه دینداری هر کدام از ما هم بوده. این یکی از پست‌هایی‌ست که مهری طالبی اردستانی طراح کلینیک ترک بی‌حجابی پیش‌تر با عنوان «فواید سینه زنی برای بدن» به اشتراک گذاشته بود. ایشان در توضیح بیشتر نیز نوشته‌اند: خیلی مانده تا به قدرت‌های مادی تاکیدات اسلام ناب پی ببریم. راستش این اشاره به بدن نمی‌تواند بدن‌خواهی باشد یعنی باز هم تن را ندارد و از فهم مسأله‌ی تن دور است، شاهدش هم جدا کردن زن از تن او در طرح مسأله‌ی زن است. ضمن آنکه سیاق روانشناسی‌اش در ورود و اثرگذاری سخن هم واقعا روان‌شناسی‌ نیست. از این رو آنچه هم به عنوان اسلام ناب ذکر می‌شود نمی‌تواند تلقی چندان به جا و دقیقی باشد. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در توضیح کلیپ اینطور نوشتند: 🎥 واکنش مادری که لبخند بازسازی شده فرزند شهیدش را پس از سالها دید. 🧷«من می‌خواستم لبخندش را ببینم که دیدم». صدایی می‌پرسد «آیا واقعا او مُرده است؟» شهید آن میرنده‌ی داوطلبِ وفادار به زمان است. بعد از این، شرح این وفاداری‌ها قاتیِ نمردن با هوش مصنوعی چه خواهد شد؟ همه که هستند. دیگر چه کسی نیست؟ حالا لبخندش را دارد. فردا زن گرفتنش را، اولادش را، پیری‌اش را،... شما بگویید، دیگر حسرت از نبودن چیزی به چشم‌هایِ اینگونه می‌ماند؟ وقتی غول چراغ جادو تحقق آرزوی دیدن لبخند پسر را در خودش دارد، چرا نبیند؟ چرا روی گرداند؟ وقتی فراهم است؟ راست می‌گویند، راست می‌پرسند، خودآزارگر که نیستیم. اما خواهش می‌کنم مادر! خواهش می‌کنم بزرگ! دستکم بیا و بگو نگرانم. بیا و بپرس... وقتی مرگ وقتی نبودن‌ها وقتی فنا وقتی این جای خالی از دست می‌رود؛ ما خدایگانِ متوهم بعد از این نسخ شدن‌ها دیگر خودمان را کجا پیدا کنیم؟ آینه‌ها گم می‌شوند خودمان جا می‌افتیم درد فنا از دست می‌رود و بازمانده‌ها بی‌خیالِ نبودن‌‌ها با خوشحالی هر لحظه آن «نبوده» را تکامل یافته‌تر تصویر می کنند. مرگ از دست می‌رود و ما بی التفات به نبودن ها آن به آن مشغول ساختن وهم تازه‌ای از «داشتن و بودن» هستیم. در قبال این غول چراغ جادو کاش خودآزارگر نباشیم اما کاش هم نخندیم. خوشحال نباشیم. بغلش نگیریم. و آماده باشیم. که سونامی نزدیک است. @Esrar3
پاشنه آشیل تمام این جهانِ پروژه ای، اسرائیل است و تنها راه ما برای تحقق جهان دیگر، مقاومت. مقاومت پروژه ی ما در برابر پروژه های دیگر نیست. تنها راه عبور ما به سلامت از این مسیر پرخطر است. باید قدرِ نزدیکی و فشار و خطر جهان پروژه ای را نشان داد تا هرکسی بداند هر جا که هست باید در برابر این وضع بایستد. مقاومت را باید شخصی کرد. نشان دادن تصاویر صرفا کلان، نظامی و تسلیحاتی، سیاسی و ژئوپلیتیک و یا حتی دعوای حکومت ها و یا دولت ها و کشورها دور کردن همزمانِ خطر و راه است. هرکسی هر جا که هست باید بداند این جهان پروژه بگیرِ آمریکا به قدر یک لحظه هم برای تباه کردن هر کدام از ما هرجا که هستیم بیکار نمانده. حالا شاید بشود از نو به مردمی نگاه کرد که در غرب زیر بار رگبار این پروژه ها هنوز هم برای طوفان الاقصی کتک می خورند، هنوز هم راهپیمایی می کنند، هنوز هم مقاومت می‌کنند. آن‌ها شاید بهتر از ما به اهمیت پروژه‌ی اسرائیل پی برده باشند. وقتی هر جا را که بنگرید کنار پرچم اسرائیل (مادر پروژه‌ها) پرچم LGBT هم به چشم می‌خورد. این گونه که بنگرید دل تان با آن مردمی که در برابر فشارهای LGBT ایستاده اند در حالیکه مدام تهدید به مرگ می شوند، مهربان تر می شود. آن ها را خط مقدم خود می بینید و کنار خود، ایستاده و حاضرِ در جبهه‌ی مقاومت. و در آخر... من یقین دارم آفتاب از همان جایی که غروب کرده، از همان جایی که کسی فکرش را هم نمی کند طلوع خواهد کرد، ان شاءالله . @Esrar3
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مقاومتِ دوست داشتنی این مقاومت دوست داشتنی هیچ چیز را از قلم نمی‌اندازد حتی موی زنان... زنان را آورده‌اند جلوی دوربین تا از مشقت‌های یک سال و سه ماه حجاب سر کردن‌شان بگویند، تا بگویند مقاومت برای ما زنان حتی تا موی سرمان پیش رفته، تا آنجا که یک سال و سه ماه شب و روز، در خواب و بیداری، حجاب سر کنیم، ریزش مو بگیریم و مجبور باشیم موهایمان را بزنیم. حتی الشعر هناک یُقاوم حتی مو آنجا مقاومت می‌کند @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیئت یمنی و جکسون هینکل با هم دیدار کردند. قبل از اینکه بخواهیم به سوال و جواب میان این دو رجوع کنیم شما فقط آن یمنی را ببینید که چقدر حریص است و به دوست مترجمش می‌گوید بهش بگو! متوجهش کن منظور ما از مرگ بر آمریکا چیه... هینکل که انگار فهمیده دغدغه‌شان را می‌گوید: «میدانم قصد شما مردم آمریکا نیست، حکومت است. ما مردم آمریکا در این نبرد آزادی کنارتان ایستاده‌ایم». 🧷سید به تشییع کنندگانش فرصت داد، برایشان قرار دیدار تنظیم کرد. مجال داد همدیگر را ببینند، با هم حرف بزنند، توضیح بدهند، لمس کنند، به آغوش بکشند، و بفهمند چقدر می‌شود انسان انسان را دوست بدارد. در روزگاری که انسان متهم بود برای انسان... @Esrar3
23.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥برگرد _ إرجَع [روایتی کوتاه از اصرار مردم بر بازگشت سید حسن نصرالله] 🖋لبنان شده سرزمینِ برگردها! امام موسی صدر... حاج احمد متوسلیان... و حالا هم سید حسن نصرالله... فرقش این است سید حسن را تشییع کردند اما هنوز هم باور دارند که او برمی‌گردد. واقعا منتظرند... گناهشان چیست؟ او بود که شروع کرد. او بود که وعده‌ی دیدارشان داد. او بود که خداحافظی نکرد. سید!؟ مردم حیثیت چشم‌هایشان را پای قول و قرار تو آوردند، پای الی اللقاء... مردم «الی اللقاء» تو را باور کردند. باور دارند تو راست می‌گویی، باور دارند قرار است دوباره تو را ببینند. باور دارند برمی‌گردی. من هیچ وقت یقین به زنده شدن مرده‌ای را این چنین و از نزدیک ندیده بودم. یقینِ به بازگشت را... و تو حالا بزرگِ این یقین شده‌ای. برگرد... برگرد که مردم به چشم‌هایشان چه قول‌ها که ندادند. برگرد... برگرد که ایمان‌شان حالا اشکی‌ست منتظر، ایستاده در پلک‌ها... @Esrar3