eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
✒️📚 برای عضویت در همین کانال در تلگرام اینجا را لمس نمایید.
💠 هل تجب نیة نوع الصلاة؟ /٤ ⏩ ...فمدلول هذه الطائفة اعمُّ من المدعی. ◻️۳. ما أمَر بتقدیم قضاء الفائتة علی اداء الحاضرة وجوباً أو استحباباً أو بالعکس. و تقریب الإستدلال به نفس التقریب السابق. ▫️و یرد علیه (مضافاً إلی ما اجبنا به عن الطائفة الأولی) أن تلک الأخبار: • بین ما یختص بصورة اختلاف الفائتة و الحاضرة من جهة عدد الرکعات فلادلالة فیه علی المدعی لأنَّ الأمر بتقدیم الفائتة مثلاً معناه ایقاع صلاة ذات رکعات بعدد رکعات الفائتة التي علی عهدته. • و بین ما یعمُّ بإطلاقه صورةَ اتحاد عدد رکعات الفائتة و الحاضرة، فلادلالة فیه ایضاً، لأننا نَدَّعي عدم الموضوع للأمر بالتقدیم في صورة الإتحاد ،فلایلزم من الإطلاق سوقٌ نحو مخالفة التکلیف الواقعي لیتحتَّم التقیید و بیان عدم تحقق الموضوع في بعض حصص المطلق. فهذا الإطلاق غیر کاشف عن المراد؛ فلاحظ. ◻️٤. ثلاث روایات صِحاح أوردها صاحب الوسائل في ثاني ابواب نیة الصلاة و هي واردة فیمن یبدو له العدول من الفریضة الی النافلة أو العکس و قدأجاب الإمام علیه‌السلام عن جواز ذلک بقوله «هي التي قمت فیها و لها» و قوله «هي علی ما افتتح الصلاة علیه» و قوله «إنما یحسب للعبد من صلاته، التي ابتدأ في اول صلاته». ▫️إلا أن مورد الأجمع هو العدول السهوي اثناء الصلاة من النافلة إلی الفریضة أو العکس، بمعنی نیةِ خلاف ما نواه في افتتاح الصلاة، فمفاد الفقرتین المذکورتین ـ بقرینة السیاق ـ هو عدم اخلال السهو في النیة بوقوع الصلاة علی الوجه الذي أرید اولاً أو عدم اخلال الذهول عن النیة الأولی بصحة الصلاة و وقوعها علی وجهها المقصود. و علی التقدیر الأول تکون هذه الأخبار مؤکِّداتٍ لما نقوله من عدم تأثیر النیة في عنوان العمل و علی التقدیر الثاني لایدل علی شیئ من قولنا و قول المشهور. ▫️و أما التمسک بها نظراً إلی دلالتها علی اختلاف وصف الصلاة نفلاً و فرضاً، تبعاً لإختلاف نیة المصلّي و قصده، فمبنیة علی التقریب المذکور في الطائفة الثانیة و الجواب الجواب. ⏪ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 آیا مصادر حدیثی تمام روایات اصحاب را منعکس کرده‌اند؟ 🔻🔻 🔰قد أشرنا مرارا إلى أن بناء مثل و و (قدس‌سرهم) لم‌يكن على إيداع جميع ما وجدوه في الجوامع الأولية في جوامعهم التي بأيدينا. 🔸و لعلّ المتتبع في الشيعة الإمامية، يعثر على أكثر من خمسمأة مسألة أفتى فيها المشايخ طرّاً بفتوى، يستكشف بسببها وجود النص فيها مع عدم كونه مذكوراً في جوامعهم التي ألفوها لضبط الأحاديث. و يشهد لذلك وجود أخبار كثيرة في جامع مع عدم ذكرها في جامع آخر. 🔹و لعلّ الوجه في ذلك أن بناءهم لم‌يكن على نقل جميع ما يجدونه في الجوامع الأولية، بل على نقل خصوص ما كان لهم طريق مسلسل إلى رواتها. 🔸و بالجملة لاينبغي لأحد أن يرتاب في أنّ الجوامع الأولية التي ألّفها الطبقة السادسة من أصحابنا كانت مشتملة على أخبار كثيرة لم‌يودعها المشايخ الثلاثة في الجوامع الأربعة التي بأيدينا. 📖 البدر الزاهر: ۲۹۴. (تقریرات آیةالله‌العظمی رضوان‌الله‌علیه) ✒️📚 @Faede_v_Borhan
- ناشناس.mp3
834K
💠انعکاس اکثر مضامین صادرشده از معصومان (ع) در منابع حدیثی موجود 🎙 استاد سید محمدجواد (دامت‌برکاته) 📆 درس خارج فقه زکات ۱۸ آبان‌ماه۱۴۰۰ | بخوانید 🔗 ⏱ حدود ۴ دقیقه ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 آیا مصادر حدیثی تمام روایات اصحاب را منعکس کرده‌اند؟ استاد سید محمدجواد (دامت‌برکاته)🔻 💡به نظر می‌رسد در مباحث فقهی، عمده‌ی مضامین روایی رسیده‌است، هرچند عمده‌ی اَسناد نرسیده‌است. [🔰دو شاهد:] • بنده برخی از ابواب که از گرفته‌شده را با محاسن مقایسه می‌کردم. گاهی در محاسن، ۴۰ روایت وجود دارد اما تنها ۱۰ روایت از آنها را نقل کرده‌است. پس از بررسی روایات محاسن می‌بینیم که درآن ۱۰ تا ۱۲ مضمون وجود دارد و کلینی از آن مضامین، ۹ مضمون را نقل کرده‌است. 🔹با این مطلب به این نتیجه می‌رسیم که خیلی از مواقع حذف روایات به علت حذف مکرّرات است. •• در «اصحاب الصادق» ، نام افراد بسیار زیادی وجود دارد که از امام صادق علیه‌السلام روایت می‌کردند. حداقل باید این راویان یک یا دو روایت نقل کرده‌باشند تا نام آنها در رجال وارد شده‌باشد. از طرف دیگر، کتابی درباره‌ی رجال امام صادق علیه‌السلام داشته که منبع اصلی اصحاب الصادق رجال است. رجال ابن عقده در اختیار نیز بوده و ایشان بیان کرده: در هر ترجمه‌ای، ابن‌عقده یک یا دو روایت نقل کرده است. مجموع مواردی که در رجال شیخ وجود دارد و قرائن نشان می‌دهد از رجال ابن‌عقده اخذ شده، حدود سه‌هزار روایت است. با توجه به نقل حلی، باید بین سه تا چهار هزار روایت در رجال ابن‌عقده وجود داشته است، در حالی که شیخ طوسی در ، تنها ۵ یا ۶ روایت را از رجال ابن‌عقده نقل کرده است. [بنابراین:] 🔸به نظر می‌رسد شیخ تمام روایات رجال ابن‌عقده را دیده اما برخی از این روایات غیرفقهی بوده و برخی تکراریات بوده و با وجود روایات دیگر، شیخ طوسی نیازی ندیده این روایات را ذکر کند. بنای شیخ طوسی در تهذیب استقصای مضامین روایات فقهی است نه استقصای اسناد روایات. به همین دلیل ممکن است روایت ۱۰ طریق داشته‌باشد و به نقل ۲ یا ۳ روایت اکتفا کرده‌باشد. 🔈 درس خارج فقه؛ کتاب زکات؛ ۱۸ آبان‌ماه۱۴۰۰ (با تلخیص و اندکی ویرایش) |🔗بشنوید ◽️ 🔗 برای ملاحظه‌ی یک دیدگاه کاملاً متقابل اینجا را ببینید. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
🏴 ثواب اشک 🔆محمدبن‌مسلم عن أبي‌جعفر(ع) قال: كان علي بن الحسين(ع) يقول: 🔻 أيما مومن دمعت عيناه لقتل الحسين بن علي دمعة حتى تسيل على خده بوأه الله بها في الجنة غرفا يسكنها أحقابا. و أيما مومن دمعت عيناه حتى تسيل على خده فينا لأذى مسنا من عدونا في الدنيا، بوأه الله بها في الجنة مبوأ صدق. و أيما مومن مسّه أذى فينا فدمعت عيناه حتى تسيل على خده من مضاضة ما أوذي فينا صرف الله عن وجهه الأذى و آمنه يوم القيامه من سخطه و النار. ▫️ 🟰 محمدبن‌مسلم از امام باقر و ایشان از امام سجاد عليهماالسلام نقل فرمود كه: هر مؤمنى كه بخاطر شهادت حسین بن على قطره‌ اشکی بر گونه‌هايش جارى گردد، خداوند او را در منازلی در بهشت جای دهد كه مدت‌ها در آن ساكن گردد. و هر مؤمنى كه بخاطر یکی از آزارهایی که از سوی دشمنان ما در دنیا به ما رسیده قطره‌ اشکی بر گونه‌هايش جارى گردد، خداوند در بهشت به او جايگاه شايسته‌اى دهد. و هر مؤمنى که در دنیا به‌خاطر ما اذیت و آزاری ببیند و بخاطر تلخی آن آزار قطره‌ اشکی بر گونه‌هايش جارى گردد، خداوند در روز قیامت هر آزاری را از او دور نماید و از غضب خویش و آتش در امان قرارش دهد. ▫️ 📖 کامل الزیارات، ص۱۰۰ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 هل تجب نیة نوع الصلاة؟ /٥ ⏩ ◻️٥. موثق عمار (التهذيب٢: ٣٤٣) عن ابي‌عبدالله علیه‌السلام: في الرجل يريد أن يصلي ثماني رکعات فيصلي عشر رکعات و يحتسب بالرکعتين من صلاةٍ عليه قال «لا إلا أن يصليها متعمداً فإن لم‌ينو ذلک فلا». و یظهر من صاحب الوسائل الاستدلال به علی عدم جواز احتساب ما صلی من النوافل بنیةٍ أخری حیث اودعه في ذاک الباب. 💡و الإنصاف أن هذا الخبر لایخلو من دلالة قویة علی مطلوب الخصم، إلا أنه لاینهض في قبال النصوص الکثیرة الدالة علی خلافه: ▫️کالذي دلَّ علی أن صلاة الاحتیاط تقع نافلةً اذا کانت الفریضة تامَّةً في الواقع و تتمةً للفریضة اذا کانت ناقصة في الواقع. ▫️و الذي دلَّ علی وقوع الرباعیة الأولی بعد الزوال ظهراً و إن نوی بها العصر. ▫️و کالذي دلَّ علی وقوع الرکعة الخامسة من الظهر أولی العصر، شریطةَ القعود بینها و بین الرابعة بمقدار التشهد. ▫️و الذي دلَّ علی کفایة الإتیان بثلاث صلوات ثنائیة و ثلاثیة و رباعیة مع العلم الإجمالي بفوت احدی الصلوات الیومیة. و کالأخبار الدالة علی جواز العدول في‌الجملة. ▫️▫️▫️ هذا. 🔸و یرد علی الکلّ: أن مفاد ما سوی الطائفة الأولی (بعد الغض عما سلف) إنما هو تأثیر القصد في وصفَيِ الأداء و القضاء و وصفي النفل و الفرض، فأقصی ما یستفاد من هذه الأخبار وجوب قصد هذه الأوصاف فحسبُ مع أنّه لا قائل بذلک بین المتأخرین. 🔰و الحاصل: أن التعیین بمعنی « تَعنوُنِ ما یُوقِعُه بالعنوان الفلاني» أو «انبعاث الإرادة إلیه من لحاظ تعنونه بذاک العنوان» مما لا دلیل تاماً علیه بتاتاً و الأصل براءة الذمة. بل خلوُّ النصوص طُراً من أدنی تعرّضٍ له أو اقلّ اشارة إلیه کافٍ في القطع بعدمه لإنعقاد حینئذ نظیر الإطلاق الذي یتمسک به في اثبات کون الأمر توصّلیاً لا تعبّدیاً. 🌀 و یتلخّص مما تقدّم قیام وجوه اربعة علی عدم لزوم قصد التعیین: احدها الإطلاق المقامي و ثانیها الإطلاق اللفظي في متعلقات الأوامر و ثالثها الأخبار المشار إلیها و رابعها اصالة البراءة. و الله العالم بشرائع احکامه. ⏹ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 هوای هم را داشته باشید! 💡دخل سَدير الصيرفيّ على أبي عبد الله (عليه‌السلام) وعنده جماعة من أصحابه. فقال: يا سدير! لاتزال شيعتنا مرعيّين محفوظين مستورين معصومين، ما أحسنوا النظر لأنفسهم فيما بينهم وبين خالقهم، و صحّت نيّاتهم لأئمّتهم، و برّوا إخوانهم، فعطفوا على ضعيفهم، و تصدّقوا على ذوي الفاقة منهم. إنّا لا نأمر بظلم ولكنَّا نأمركم بالورع! الورع! الورع! و المواساة! المواساة لإخوانكم، فإنَّ أولياء الله لم‌يزالوا مستضعفين قليلين منذ خلق الله آدم (عليه‌السلام). 📜 سَدیٖر صرّاف خدمت حضرت صادق علیه‌السلام مشرف شد در حالیکه جماعتی از اصحاب در محضر آن حضرت بودند. حضرت فرمودند: ای سدیر! شیعیان ما، تا زمانی‌که بین خود و خدا، هوای یکدیگر را داشته باشند، و نیت‌شان با امامانشان صاف باشد، و به برادرانِ [ایمانی] خویش خوبی کنند، و به ضعیفانشان توجه نمایند، و به نیازمندان و درماندگان خود صدقه دهند، همواره تحت مراقبت و محفوظ و پنهان و مصون خواهند بود. ما به ظلم امر نمی‌کنیم! بلکه شما را به ورع امر می نماییم. به ورع! به ورع! و [نیز] به همدلی! به همدلی با برادرانتان! چرا که دوستان و یاوران خدا -از روزی که خداوند متعال آدم ( علیه‌السلام) را خلق فرمود- همواره ضعیف‌نما و کم‌جمعیت بوده‌اند. 📖 المحاسن۱: ۱۵۸. ▫️ 🔗 همچنین بخوانید: شما را چه به بیزاری؟ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
⬛️ لاک سیاه این روزها پیرامون شرکت کردن یا نکردن افراد فاقد ظواهر دینی (مانند ) در جلسات حضرت (ع) بحث‌های زیادی درگرفته‌است. برخی از منظر دینیِ محض به این قضیه نگاه می‌کنند، بعضی ابعاد و اجتماعی آن را در نظر می‌گیرند و عده‌ای نیز جهات تربیتی و کیفیت برگزاری مجالس را لحاظ نموده‌اند. من هم به‌مقتضای رشته‌ی تخصصی‌ام تنها از بُعد دینی مطالبی را تذکر می‌دهم؛ و قبل از آن یادآوری می‌کنم که: ❗️تمام ابعاد دیگر مسأله باید بعد از تشخیص بُعد دینی و تعیینِ تکلیفِ شرعی انجام گیرد، چراکه هرگونه تصمیم‌گیری اجتماعی، فردی، سیاسی، تربیتی و... بر اساس -الّا و لابد- باید در چارچوب شریعت مقدسه باشد. ▫️ یکی از گناهانی که در روایات بسیاری از آن نهی شده هم‌نشینی با گناهکاران و تأیید گناه آنان است. به این معنی که معاشرت ما با شخص گناهکار (=کسی که ابایی از معصیت ندارد و توبه نکرده) کاملاً عادی باشد گویی هیچ‌خطایی از وی سرنزده و ما از معصیتی که او مرتکب می‌شود ناخشنود و منزجر نیستیم. 🔰از باب مشت نمونه‌ی خروار، دو حدیث ذیل را ببینید: ۱. حارث بن مغیره از امام صادق(ع): قطعاً بی‌گناهانِ شما را بخاطر گناهِ معصیت‌کاران مؤاخذه خواهم کرد! چرا چنین نکنم؟! حال آنکه به‌شما خبر می‌رسد که شخص مرتکب اعمال زشتی می‌شود که مایه‌ی ننگ من و شماست، اما شما با چنین کسانی مجالست و مصاحبت می‌کنید. این کار باعث می‌شود که دیگران بگویند این‌ها از آن شخص گنهکار بدترند. وقتی از اعمال ناپسند دیگران مطلع می‌شوید، اگر به آن‌ها ترش‌رویی کرده و نهی‌شان می‌کردید برای من و خودتان بهتر بود. 📖کافی۸: ۱۵۸. ⬅️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
⬛️ لاک سیاه این روزها پیرامون شرکت کردن یا نکردن افراد فاقد ظواهر دینی (مانند #حجاب) در جلسات #عزاد
➡️ ۲. عبدالله بن صالح از امام صادق(ع): مومن نمی‌بایست در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خداوند متعال انجام می‌شود و او قادر بر تغییر وضعیت آن مجلس نیست. 📖کافی۲: ۳۷۴. [همچنین نک‌. این حدیث] ▫️ فقهای بسیاری طبق این مطلب فتوا داده‌اند و صرفاً برداشت شخصی من از روایات نیست. برای نمونه این فتوای آیةالله‌العظمی (مدظله) را ملاحظه کنید🔻 • شرکت در مجالس عروسی یا جشن‌هایی که در آن برنامه‌های لهوی اجرا می‌‌‌گردد یا شامل امور حرام دیگری است... واجب است فرد در صورت اطلاع یا حضور در چنین مجالسی، به وظیفۀ و حسب شرایط آن عمل کند ... بلکه اگر توانایی نهی از منکر ندارد و حضور او عرفاً موجب تأیید یا تشویق آنان بر گناه و امضای‌ کار آنان محسوب می‌شود، حضور جایز نیست، هرچند صدای و موسیقی لهوی را گوش نکند. 📖رساله‌ی جامع، ج۲، مسئله ۴۰۸؛ با اندکی تلخیص. ⬅️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
➡️ ۲. عبدالله بن صالح از امام صادق(ع): مومن نمی‌بایست در مجلسی بنشیند که در آن معصیت خداوند متعال ان
➡️ 🌀برپایه‌ی آنچه گذشت می‌توان گفت: تسهیل حضور در جلسات سالار شهیدان (صلوات‌الله‌علیه) برای اشخاصی که متظاهر به گناه هستند، هرچند مزایایی دارد و گاه باعث آشتی دادن آنان با دین و دین‌داری می‌گردد یا لااقل رشته‌ی نازک پیوندشان با خدا و (علیهم‌السلام) را حفظ می‌کند؛ 💡اما: می‌بایست نحوه‌ی عملکرد برگزارکنندگان و شرکت‌کنندگانِ دیگر طوری باشد که معصیت الهی تأیید و ترویج نگردد و بلکه ناخشنودی مؤمنان از رواج گناه روشن باشد. در حالی‌که متاسفانه به‌نظر می‌رسد امروزه وضعیت کاملاً برعکس است. به‌خصوص با شیوع دیدگاه‌های -و به‌اصطلاح: روادارانه- حتی در میان مؤمنان، دیگر نمی‌توان گفت که بیزاری متدینان از گناه امری واضح به‌شمار می‌آید و نیازی به ابراز و تصریح نیست و فرق نهادن در رفتار بین متشرّع و گناهکار، ضرورتی ندارد. 💡و البته: نباید در رفتار با خطاکاران طوری تندی و خشونت کنیم که باعث دل‌زدگی و بیزاری آن‌ها از اصل دین و دستگاه اباعبدالله(ع) گردیم. گمان می‌کنم جمع میان این دو مطلب در عمل ممکن است، هرچند به ظرافت و دقت خاصی در رفتار نیاز دارد. ▫️ 🔻متن عربی روایات: ۱. عدة من أصحابنا عن سهل بن زياد عن صفوان بن يحيى عن الحارث بن المغيرة قال قال أبوعبدالله ع: لآخذن البريء منكم بذنب السقيم. و لِمَ لاأفعل؟! و يبلغكم عن الرجل ما يُشينكم و يشينني فتجالسونهم و تحدثونهم، فيمرّ بكم المارّ فيقول: هولاء شر من هذا! فلو أنكم إذا بلغكم عنه ما تَكرهون زبرتموهم و نهيتموهم كان أبرَّ بكم و بي. ۲. علي بن إبراهيم عن أبيه عن ابن أبي‌عمير عن أبي‌زياد النهدي عن عبدالله بن صالح عن أبي‌عبدالله‌ع قال: لاينبغي للمؤمن أن يجلس مجلساً يُعصى اللهُ فيه و لايقدر على تغييره. [هر دو سند قابل تصحیح است. هرچند به‌سبب کثرت روایات با این مضمون در حد استفاضه یا چه‌بسا تواتر، چندان محتاج اعتبارسنجی سندی نیستیم.] ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan