eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
وأنتَ ضَمينُ الوفدِ والمَفزعُ الذي بحائِكَ والميمَينِ والدّالِ قد عُذنا وإنَّ كثيراً في الأنامِ محمَّدٌ ولكنَّهُ لفظٌ وأنتَ لهُ معنى 🖋محمد الحِرزي 🏴آجرک الله یا بقیةالله في مصیبة جدک رسول‌الله🏴 ✒️📚 @Faede_v_Borhan
⚫️شدیدترین مصیبت خلق 🔻حضرت امام صادق علیه‌السلام: «و إذا أُصِبْتَ‌ بِمُصِيبَةٍ‌ فَاذْكُرْ مُصَابَكَ‌ بِرَسُولِ‌‌الله صلّى اللهُ‌ عَلَيْهِ‌ وَ آلِهِ‌ فَإِنَّ‌ الخلق لم‌يُصَابُوا بِمِثْلِهِ‌ قَطُّ‍‌.» اگر مصیبتی بر تو وارد شد، مصیبتت در [فقدان] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به یاد آر! چرا که خلق هرگز به مصیبتی مانند آن، مصیبت‌زده نشدند! 📖الکافي۸: ۱۶۸. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 تنقیح مناط همان قیاس است! مرحوم آیةالله‌العظمی (قدس‌سره) در مواضع متعددی به حجیت تاخته و آن را همان دانسته‌اند که به ضرورت مذهب ممنوع است. برخی از کلمات ایشان که در این مطلب صراحت بیشتری دارد از این قرار است🔻 🔸...و فيه -مضافاً إلى ما عرفت من أنّ‌ دية النطفة ليست للزوجة- أنّ‌ المعتبرة لاتشمل ما إذا كان السبب فيه زوجها لاختصاصها بما إذا كان السبب لذلك غيره، و تنقيح المناط قياسٌ‌ لانقول به. (موسوعه۴۲: ۵۰۸) 🔹و استدل على ذلك في كلام شيخنا الأنصاري(قدس‌سره) بتنقيح المناط و أن المناط في أحكام الجبائر ليس هو وجود الجرح و الخرقة عليه، و إنما المناط عدم تمكّن المتوضئ من إيصال الماء إلى بشرته و هذا متحقق في المقام أيضاً لتعذّر إزالة اللاصق أو تعسره. و فيه: أن تنقيح المناط أشبه شيء بالقياس، بل هو هو بعينه، و ذلك لعدم علمنا بمناطات الأحكام و ملاكاتها (۶: ۱۷۳) 🔸الثاني: تنقيح المناط، و استدل به غير المصنف أيضاً. و يُردّ بأنه قياس لانقول به. على أن الأولوية غير ثابتة لأنّ‌ الحج أهم من سائر الديون حتى الديون المتعارفة، فلا مجال للتعدي بتنقيح المناط. (۲۷: ۱۲۶) ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
تذكرة_للطلاب_من_سماحة_آية_الله_السيد_محمد_باقر_السيستاني_دام_عطاؤه.pdf
186.1K
💠تذکراتی به طلاب علوم دینی 🎙 استاد سیدمحمدباقر (دامت‌برکاته) 🔗 برگرفته از کانال تلگرامی «الفوائد و لطائف العوائد» ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
🚩🚩🚩🌸اسعدالله لکم الأیام🌸🚩🚩🚩 ألم ترَ أنّا بعد يوم محمدٍ (ص) بُلِينا بدعوىٰ أنّنا أهلُ رِدّة وأنّا رفضنا المسلمين جماعةً ولم نك من طٰه بأهلٍ وصحبة وأنٌ حلالٌ مالَنا ودماءَنا اذا لم نزد للخالفين ببيعة فهب أنّنا أهل الضّلال كما أدّعوا وهب أنّنا لا شيئْ، بل أهل بدعة فهل أمناء الله عُبّادُ غيره؟! أو الوحي تُؤتاه الملوكُ بأجرةٍ؟! وهل بالعِمام العقلُ كان وباللحاء؟! اذا ٱحولّتِ العينان عند التَثَبّت! 🖋 محمد الحرزي ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 راه نجات! 🔹 «آقای سیّد محمّد فرزند حاج آقا عزّالدّين زنجانی از پدرش و او ظاهراً از پدرش مرحوم امام‌جمعه نقل می‌کرد که: انگلیس، این آقا جواد [زنجانی؛ عموی مرحوم روزبه] را به یکی از مناطق مستعمرهٔ خود [= شهر سمرپور هند] تبعید می‌کند. 🔸 در آن‌جا مطّلع می‌شود که مرتاضی شیعی نیز در آن‌جا هست که کارهایی خارق‌العاده انجام می‌دهد. آقا جواد نزد او می‌رود و برای نجات خودش دستورالعملی می‌خواهد. آن مرتاض شیعی هم دستوری می‌دهد و او عمل می‌کند، ولی نتیجه نمی‌گیرد. 🔹 دوباره نزد او می‌رود و می‌گوید: من عمل کردم، ولی نتیجه نگرفتم. مرتاض تأمّلی می‌کند و می‌گوید: در دلت محبّت برخی از خلفا است؛ تا این باشد، نجات نیست! 🔸 بعد از این، انقلابی در او رخ می‌دهد و به فاصلهٔ کمی نجات پیدا می‌کند. اواخر، حالتی برایش پیدا شده بود که هرگاه قال الصّادق (علیه‌السلام) می‌گفت، حالت بکاء به او دست می‌داد. البته او محبّت به معنای ظاهریِ آن را که اهل سنّت دارند نداشت، ولی عقائدی به اصطلاح روشنفکرانه داشت و به آن‌ها معتقد بود. و پس از این قضیّه، از این ها توبه کرد». 📖جرعه‌ای از دریا۴: ص۴۸۳. 🔗با تشکر از یادآوری کانال «چراغ مطالعه» ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
وَقيلَ: أتباعُهُم كُثرٌ، فَقلتُ: بلى بيتُ الخَلا أكثرُ الأبياتِ إتيانا 🖋محمد الحرزي ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 بانی بنای ظلم بإسناد معتبر عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ قَال🔻 سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه‌السلام عَنْهُمَا فَقَالَ: يَا أَبَاالْفَضْلِ مَا تَسْأَلُنِي عَنْهُمَا؟! فَوَ اللَّهِ مَا مَاتَ مِنَّا مَيِّتٌ قَطُّ إِلَّا سَاخِطاً عَلَيْهِمَا؛ وَ مَا مِنَّا الْيَوْمَ إِلَّا سَاخِطاً عَلَيْهِمَا يُوصِي بِذَلِكَ الْكَبِيرُ مِنَّا الصَّغِيرَ؛ إِنَّهُمَا ظَلَمَانَا حَقَّنَا وَ مَنَعَانَا فَيْئَنَا وَ كَانَا أَوَّلَ مَنْ رَكِبَ أَعْنَاقَنَا وَ بَثَقَا عَلَيْنَا بَثْقاً فِي الْإِسْلَامِ لَا يُسْكَرُ أَبَداً حَتَّي يَقُومَ قَائِمُنَا أَوْ يَتَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا. ثُمَّ قَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا أَوْ تَكَلَّمَ مُتَكَلِّمُنَا لَأَبْدَی مِنْ أُمُورِهِمَا مَا كَانَ يُكْتَمُ وَ لَكَتَمَ مِنْ أُمُورِهِمَا مَا كَانَ يُظْهَرُ. وَ اللَّهِ مَا أُسِّسَتْ مِنْ بَلِيَّةٍ وَ لَا قَضِيَّةٍ تَجْرِي عَلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ إِلَّا هُمَا أَسَّسَا أَوَّلَهَا فَعَلَيْهِمَا لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ. 🔸در روایت معتبری، امام‌ باقر علیهالسلام در مورد «آن دو نفر» به سدیر فرمودند: درباره آن دو نفر چه از من می‌پرسی؟! به خداوند سوگند، هرگز هیچ‌کس از ما نمی‌میرد مگر این‌که از آن دو نفر ناخشنود و خشمناک است؛ و امروز [هم] هیچ‌کس از ما نیست مگر آن‌که بر آن دو خشمناک است و بزرگانِ ما، کوچک‌تر ها را به این [مطلب] توصیه می‌کنند؛ همانا آن دو نفر حقمان را از ما گرفتند و فیئ ما [=اموال مختص به نهاد امامت] را به ما ندادند و اولین کسانی بودند که بر گرده‌ی ما سوار گشتند و علیهِ ما در اسلام چنان پرده‌دری کردند که ابداً التیام نخواهدیافت، تا زمانی که قیام‌کننده‌ی ما قیام کند یا گوینده‌مان زبان به سخن بگشاید. سپس فرمود: همانا به خدا سوگند اگر قیام‌کننده‌ی ما قیام کند یا گوینده‌مان سخن گوید، اموری از آن‌ها را آشکار خواهدکرد که تا آن روز مخفی است و چیزهایی که در مورد آنها [به ناحق] بیان می‌شد را محو خواهدنمود. به خدا سوگند هيچ بلا و گرفتارى بنيان نهاده نشد و بر ما اهل بیت جاری نگشت مگر اینکه آن دو نفر، ابتدا آن را پایه‌گذاری کردند، پس لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آن دو باد. 📖الکافي۸: ۲۴۵. ▫️ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 «فقاهت ژورنالیستی» به‌مثابه شبه‌علم 🖋 علی‌رضا ملااحمدی 🔸 چندسالی‌ است که با موج نوظهوری از اظهارنظرهای فقهی از سوی برخی افرادِ حوزوی مواجهیم که تفاوت‌های جوهری با اظهارنظرهای فقهیِ پیش از این دوران دارد. مهم‌ترین ویژگی این نوع -که البته با تسامح آن را گونه‌ای فقاهت می‌نامیم- چهار مشخّصه است: 1⃣ انتخاب موضوع افرادی که در این حیطه به «پژوهشگر فقهی» شناخته شد‌ه‌اند، عموماً گرایش فکری‌شان به سمت جریان منوّرالفکری است که دغدغه‌ی اصلی‌اش «سکولاریزاسیون و عرفی‌سازیِ دین در جامعه‌ی ایران» است‌. این افراد هم بالتبع دقیقاً دست می‌گذارند روی موضوعات پرچالشی که ازقضا از مقتضیات زیستِ مدرن هستند و منجر به عرفی‌سازیِ دین می‌شوند. موضوعاتی مانند: حدود شرعیِ ، جواز همجنس‌بازی، و نجاست سگ و... !! 2⃣ روش‌شناسیِ علمی معمولاً (نه همیشه) افرادی که در این زمینه فعّالیت می‌کنند، از عمق علمیِ بسیار کمی برخوردارند و نسبت به بهره‌مندی از فرایندهای و نه‌تنها تبحّر ندارند، بلکه به‌شدّت ضعیف هستند؛ -لااقل اینکه وقتی در این حیطه ورود می‌کنند، استدلال‌های فقهی‌شان اینچنین ضعیف می‌شود- امّا این ضعف را با قوّتی که در زمینه‌ی «اطلاعات فقهی» جبران می‌کنند. این قوّت را چنان پررنگ برجسته می‌کنند و آراء و و گزاره‌های تاریخی را بگونه‌ای کنار هم می‌چینند که مخاطب اگر خودش فهم فقهی دقیق و نسبتاً عمیقی نداشته باشد، به آن نقصان مهمّ پِی نمی‌برَد و مقهور این حجم عظیم اطلاعات می‌شوند. 3⃣ انتخاب مخاطب مخاطبین این اظهارنظرهای فقهی، نه جامعه‌ی علمی (حوزویان) بلکه عموم مردم هستند. اگر کسی دغدغه‌ی علمی داشته باشد و فعّالیتش حقیقتاً بر محور «» شکل گرفته باشد و بخواهد در سنّت علمی اثرگذار باشد، نه‌تنها مخاطب اوّلیه‌اش حوزویان هستند، بلکه از طرح اختلافات درون‌علمی -که در میان فقهاء در همیشه‌ی تاریخ امری طبیعی و لازم بوده است- بیرون از فضای علمی به‌شدّت احتراز دارد؛ تا نکند باورهای دینیِ یک‌نفر یا اعتماد مخاطبی نسبت به فقهاء و متزلزل شود و نتیجه‌ی خسارت‌بارش در روز قیامت وبال او گردد. 🔻‌امّا فعّالان عرصه‌ی دقیقاً برعکس عمل می‌کنند؛ مخاطبین اصلی‌شان نه جامعه‌ی علمی (حوزوی) بلکه عموم مردم هستند و در محتوایی که انتشار می‌دهند همواره طوری سخن می‌گویند که باورِ مخاطبِ ناآگاه نسبت به اتقان فتاوای فقهی متزلزل می‌شود و ناخودآگاه به سمت نوعی «تدیّنِ شخصی، سلیقه‌ای و گزینشی» سوق پیدا می‌کند. 4⃣ ادبیات ارائه اظهارنظرهای خاصّ و شاذّ فقهی معمولاً متّکی به ارائه‌ی ادلّه‌ی فقهی - مشتمل بر بهره‌مندیِ روش‌مند از اصطلاحاتِ رایج در دانش‌های پیرامونی همچون و و درایه و...- است و لذا محتوایی کاملاً پژوهشی است؛ که عموم مردم (کم‌آگاهان از دانش ) توان فهم درست این متون و سنجش قضاوت آنها را ندارند. 🔻 امّا متونی که درباره‌ی آنها سخن می‌گوییم، مخاطب اصلی خودشان را عموم مردم می‌دانند. مسلّماً دیدگاه‌های غیرروشمند هیچ‌گاه در جامعه‌ی علمی اعتباری کسب نمی‌کنند و بالتبع در جامعه‌ی دیندار هم مورد توجّه قرار نمی‌گیرند. به همین جهت منوّرالفکرانِ فقهی، مستقیماً عموم مردمِ نامطّلع از «مؤلّفه‌های دانش فقه» را خطاب قرار می‌دهد. به همین دلیل گرچه نویسنده‌ی این متون از ادبیات فقهی بهره می‌برد، امّا آن‌قدر ساده و بدون پیچیدگی‌های یک متنِ واقعاً پژوهشی و علمی می‌نویسد که هرکسی با کمترین سواد ممکن بتواند آن را بفهمد و به مقصود نهاییِ نویسنده دست یابد. ✅ این البته خصیصه‌ی مثبتی است که یک نفر بتواند به خوبی با عموم مردم مخاطبه کند؛ امّا وقتی این خصیصه را در کنار سه‌دیگر ویژگیِ این متون می‌بینیم، متوجّه می‌شویم که این اقدام در حقیقت یک «جریان ژورنالیستی» با هدف عرفی‌سازیِ دین است که البته از ادبیات فقهی هم بهره می‌برَد تا بتواند ذهن و قلب جامعه‌ی دینی را متأثّر کند. 🔗 اقتباس از کانال «مناهج» ✒️📚 @Faede_v_Borhan
14020704=5 - استاد شهیدی.mp3
3.65M
💠 آیا در مطلق موارد مطلوب است؟ 🎙 استاد آیةالله شیخ محمدتقی زنجانی (دامت‌برکاته) 📅 درس خارج ، سه‌شنبه ۴ مهرماه ۱۴۰۲ ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 سقراط زمان خود باش! 📜 نقل است یونان باستان دورانی را گذرانده که در آن گروهی موسوم به «سوفِسِطائیان» -منشأ اشتقاق کلمه‌ی سفسطه- با مغالطات هنرمندانه، چنان بر افکار مردمان زمان خویش مسلط شده‌بودند که سقراط را واداشت نهضتی فکری بر علیه آنان آغاز نماید. ⚠️ رواج در میان آحاد یک جامعه آسیبی جدی به فرهنگ و سطح آگاهی عمومی آن می‌زند، زیرا به‌تدریج کسانی‌که در صنعت مغالطه زبردست‌تر هستند، باورهای نا استوار و غلط خود را در میان مردم منتشر می‌کنند. ❗️به موازات گسترش آیین بحث و گفتگو پیرامون باورها و مسائل فکری، کردن نیز در میان مردم گسترش می‌یابد. طبیعی هم هست؛ عمومی شدن اندیشه‌ورزی نسبت مستقیمی دارد با تعداد کسانی‌که به‌دنبال استدلال کردن هستند اما با قوانین منطقی به شکل مَدرَسی [=کلاسیک] آشنا نیستند یا دست‌کم مهارت و ممارست کافی برای به‌کارگیری آن قواعد را ندارند یا از اطلاعات و دانش کافی و معتبری درباره موضوع استدلال خود برخوردار نیستند. 💡هر یک از ما فارغ از اینکه متولیان فرهنگ و آگاهی جامعه‌مان چه برنامه‌ای برای معضلات فکری دارند؟ آن برنامه خوب است یا نه؟ اجرا می‌شود یا نه؟ خوب اجرا می‌شود یا نه؟ همین‌که نسبت به فکر و آگاهی خویش دغدغه‌مند باشیم کافی است تا به‌دنبال افکار، باورها و دانسته‌هایمان از هجوم مغالطاتی برویم که به برکت(!) رسانه‌های امروزی، کمیت و حتی کیفیت آن‌ها -بی‌مبالغه- روزانه افزایش می‌یابد. ✒️📚 @Faede_v_Borhan