مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
💠حکم السفر في شهر رمضان/۱ •إعادة نظر في الفتوی المشهورة بین المتأخرین نُسب في المختلف إلی المشهور ـ
📌تكملة
لايبعد امكان الإعتضاد لما ذهبنا إليه بصحیحة أبي حمزة الثمالي (في٤: ١٣٧) عن أبي جعفر (ع) عن امرأة مرضت في شهر رمضان أو طمثت أو سافرت فماتت قبل خروج شهر رمضان، هل یُقضی عنها؟ قال:
«أما الطمث و المرض فلا، و أما السفر فنَعَم»
و ذلك بتقريب: ان إيجاب القضاء عنها مع فوت صومها بالسفر دون الطمث و المرض كاشف عن توجّه خطاب الصوم إليها سفراً، بخلاف العذرين الآخرين. لأن وجوب القضاء عن الميت تابع لتوجه الخطاب إليه في حياته.
فثبوت وجوب القضاء عن المرأة التي فاتها صوم شهر رمضان و مات قبل انسلاخ الشهر يشهد لتوجه الخطاب إليها و عدم ارتفاع فعلية وجوب الصوم عنها بمجرد السفر المسبوق بالحضر في الشهر. والله العالم.
#صوم
#فقه
#برهان
✒️📚 @Faede_v_Borhan
📘 #معرفی_کتاب «الدینار و الدرهم: دراسة تاریخیة و فقهیة»
✍🏻 الشیخ علي حسن غَلوم
🖨 نشر رسالت الیعقوبي - ۱۴۴۵ ه - ط نخست
کتاب چنانکه از نامش پیداست، پیرامون وضعیت تاریخی و اوصاف دنانیر و دراهم قدیمی و به طور خاص عصر جاهلیت و قرون اولیه پس از هجرت به نگارش درآمده است.
مؤلف پس از آنکه در دو فصل نخستین کتاب، به توضیح مصطلحات مربوط به پول در زبان عربی و سپس به تاریخچۀ پول از دوران باستان تا روزگار عبدالملک بن مروان میپردازد، طیّ سه فصل ابتدا به بیان انواع درهم و دینار در قرون اولیۀ اسلام، سپس به جمع آوری تمامی احادیث فقهی شیعی مرتبط با دینار و درهم و در نهایت به تعیین دقیق وزن و اندازۀ دینار و درهم های قدیم همّت گماشته است.
بر آشنایان به مباحث فقهی پوشیده نیست که نتایج بحث اخیرِ کتاب تا چه میزان میتواند در فتاوای فقهاء مؤثر باشد.
#فقه
#تاریخ
✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
📘 #معرفی_کتاب «الدینار و الدرهم: دراسة تاریخیة و فقهیة» ✍🏻 الشیخ علي حسن غَلوم 🖨 نشر رسالت الیعقوب
برای آشنایی بیشتر با فضای کتاب، مروری بر چند سطر از مقدمۀ آن مفید خواهد بود.
🔻مؤلف پس از یادکرد مسائلی از فقه که با بحث دینار و درهم به نوعی پیوستگی دارد، انگیزۀ خود از تألیف کتاب را چنین توضیح داده است:
«من هناء جاء التفكير في إعداد رسالة صغيرة تتضمّن تقريراً عن مجموعة من الدنانير و الدراهم التي كانت متداولة في العصرين الجاهلي و الإسلامي، عند العرب و غيرهم، بأوزانها و سِعَتِها، بما قديساعد الباحثين في الوصول إلى آراء أقرب إلی الصحة و الواقع، و من دون الاقتصار على الجانب النظري من البحث.
و عرضتُ الأمر على الخبير بالعملات الأثرية الأستاذ الفاضل المهندس حيدر خيري حسّون عندما التقيته في مدينة لندن ببريطانيا... و ذكرتُ له أن أعيان تلك العملات ما دامت قدوصلتنا فعلياً و لديه مجموعة وافرة منها فلماذا لانقوم بتقديم دراسة عملية لهذه العملات ملحوقةً ببعض الملاحظات المهمة التي قدتكون دخيلة في حسم الرأي حول أوزانها و سعتها لتساهم المعطيات في ترجيح الاحتمالات الأقرب إلى الصحة في تحديدها؟
... و في أثناء إعداد الرسالة و تنسيق الصور و الإطلاع على بعض المؤلّفات و البحوث وتقارير الفقهاء و دراسات الباحثين حول العملات، تبيّن لي أن من الضروري كتابة عدة فصول تُضاف إلى الرسالة المزمع تصنيفها، فتحوّلتِ الرسالةُ بصفحاتها المعدودة إلى كتاب في عدّة فصول... .»
#معرفی_کتاب
#فقه
#تاریخ
✒️📚 @Faede_v_Borhan
4_5971781670058070941.mp3
1.73M
💠 نه من میفهمم نه شما!
•نقل خاطرهای در رابطه با آیةالله العظمی #تبریزی (قدسسره)
🎙 استاد آیةالله شیخ محمدتقی #شهیدی زنجانی (دامتبرکاته)
📅 درس خارج #اصول، یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
#تراجم
✒️📚 @Faede_v_Borhan
هدایت شده از مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴اعظم الله اجورکم
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
🏴 ثواب اشک 🔆محمدبنمسلم عن أبيجعفر(ع) قال: كان علي بن الحسين(ع) يقول: 🔻 أيما مومن دمعت عيناه لقتل
💠 قسم به آنکه به یادش میگریید!
🔻عُقبة بن خالد قال قلت لأبيعبدالله عليهالسلام:
إن لنا خادمةً لاتعرف ما نحن عليه، فإذا أذنبت ذنبًا و أرادت أن تحلف بيمين قالت: «لا و حقّ الذي إذا ذكرتموه بكيتم».
فقال:
رحمكم الله من أهل البيت!
▫️
🟰 عُقبة بن خالد گوید خدمت حضرت صادق علیهالسلام عرض کردم:
ما خادمهای داریم که به مذهبمان ایمان ندارد، [ولی] وقتی خطایی میکند و میخواهد قسم بخورد [که او را ببخشیم] میگوید: «نه! به حقّ آنکه وقتی به یادش میافتید میگریید [مرا مؤاخذه نکنید]!»
امام علیهالسلام فرمودند:
خدا شما را رحمت کند! چه خانوادهای!
▫️
📖 رجال الکشّي، ج٢، ص۶۳۴.
#حدیث
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️مطربان روضه خوان!
یکی از انواع #مغالطه، مخفی کردن مقدمات باطل یک استدلال است.
به طور طبیعی هنگامی که استدلالی را شکل میدهیم ممکن است به برخی مقدمات آن تصریح نکنیم. اما اگر مقدماتی که چنین وضعی پیدا میکنند، گزارههایی کاذب و باطل یا دستکم مناقشهبرانگیز باشند نوعی سوءاستفاده از غفلت مخاطب و فریب وی رخ داده که چنانچه عمدی باشد بیتردید کاری غیراخلاقی و خلاف شرع است.
⚠️مخفی کردن مقدمات سستِ استدلال به یک تکنیک روانشناسانه و تردستی میماند که مخاطب غافل را به نتایج ناصحیحی میرساند، نتایجی که اگر این تکنیک نبود به احتمال زیاد از پذیرش آنها قویّاً امتناع میکرد.
من دربارۀ انگیزۀ تولیدکنندگان محتوای بالا (که مربوط به دو سال پیش است) سخنی ندارم و صرفاً میخواهم آن را بهانهای قرار دهم برای پرداختن به آثار ناخواسته و منفیِ محتواهای مشابه.
گمان نمیکنم اینکه چند مُطرب و خوانندهٔ قدیمی (که تعدادی از آنها را امروزه حتی به سختی میشناسیم) مجلس روضه برپا میکردهاند به خودی خود جذابیتی داشته باشد، مگر اینکه...
[ادامه دارد...]
#مغالطات
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
‼️مطربان روضه خوان! یکی از انواع #مغالطه، مخفی کردن مقدمات باطل یک استدلال است. به طور طبیعی هنگامی
...مگر اینکه بنا باشد از نقل این قصه نتیجهای بگیریم.
▪️مثلاً بخواهیم بگوییم: ایها الناس! دیدید میشود امام حسین (ع) را قبول/دوست داشت و چندان هم به ظواهر #شریعت اهمیت نداد؟! حتی یک زن خوانندۀ بیحجاب هم در مجلس روضه شرکت میکرده و حتی ذکر مصیبت نیز داشته است.
▪️یا بگوییم: حضرت سیدالشهداء (ع) به فاسقان بلکه #متجاهران_به_فسق نیز عنایت دارند و چنین نیست که فقط دوستِ صالحان و نیکان باشند.
▪️یا -بالاتر- بگوییم: از حال این افراد معلوم میشود عاقبت بخیری و صالح بودن در گروی رعایت احکام شرعی نیست.
⛔️در نتیجهگیری های بالا و استنتاجات مشابه آن، مقدماتی مخفی وجود دارد که سراسر غلط است.
💡شرکت کردن در مجلس عزای سالار شهیدان (ع) الزاماً به معنای «دوست داشتن» یا «قبول داشتن» آن حضرت به معنای واقعی کلمه نیست. بسا شخصی اساساً غیرمسلمان باشد ولی از روی ترحّم بر مصائب آن حضرت بگرید.
💡قرآن کریم برای «حبّ به خدا» (و به تبع: حبّ به اولیای خدا) ملاکی به دست داده که با معصیتکاری عمدی و مستمر نمیسازد: «إن کنتم تحبّون الله فاتّبعوني یحببکم الله» [آل عمران: ۳۱].
💡همچنین حبّ به ایمان که حبّ به سیدالشهداء (ع) از مصادیق بارز آن است را با تنفّر از فسق و معصیت قرین ساخته: «و لکنّ الله حبَّب إلیکم الإیمانَ و زیَّنَه في قلوبکم و کرَّه إلیکم الکفر و الفسوق و العصیان» [حجرات: ۷].
💡و در نهایت ترجیح دادن محبوب های دنیوی بر حبّ به خدا و رسول (ص) را دستمایۀ تهدید قرار داده است: «قل إن کان...أموالٌ اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکنُ ترضونها أحب إلیکم من الله و رسوله و جهادٍ في سبیله فتربصّوا حتّی یأتي الله بأمره إن الله لایهدي الفاسقین» [توبه: ۲۴]. این را مقایسه کنید با جملۀ آخری که در محتوای بالا گفته شد:
«اینها امام حسین را قبول داشتند، میگفتند شغلمان این [کارهای حرام] است»!
💡در شعری منقول از حضرت صادق (ع) که به یک مطلب فطری اشاره دارد میخوانیم: «لو کان حبّک صادقاً لأطعتَه...إن المحبّ لمن یحبّ مطیعٌ». اساساً چگونه میشود انسان به معنای واقعی کلمه کسی را دوست بدارد -تا چه رسد به قبول داشتن- که ویژگی بارزش «و جاهدتَ فی الله حقّ جهاده و أقمتَ الصلاةَ و آتیتَ الزکاةَ و أمرتَ بالمعروف و نهیتَ عن المنکر حتّی أتاک الیقین» میباشد، اما در عمل مستمراً و عمداً از سر بیمبالاتی و اهمیت ندادن، در مسیری کاملاً مخالف با مسیر محبوب و مقبولش قدم بردارد؟!
🔰سخن در این باب بسیار است و میتوان مطلب را شرح و بسط بیشتری داد، اما غرض صرفاً هشدار نسبت به استنتاجات ضمنی و مغفولی است که روزانه و در مواجهه با محتواهای متنوع فضای مجازی در اذهان ما و دوستان و فرزندان و خانواده هایمان نقش میبندد. چنانکه قبلا هم نوشتهام انسان امروزین که خود را سرآمد خردورزی و تعقّل در کلّ تاریخ بشریت میپندارد (البته گاه به گزاف!) و آیین گفتگو و استدلال را پیشۀ خویش میشمارد بیش از هر کس محتاج دقت در شکل دادن صحیح افکار خود و پرهیز از #مغالطه است.
اگر امروز هشیار نباشیم و به تفکر و تعمیق باورهای خود اقدام نکنیم، ممکن است زمانی به خود آییم که برای جبران بسیار بسیار دیر باشد.
#مغالطات
#فائده
✒️📚 @Faede_v_Borhan
هدایت شده از مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
🏴سرهای سروران همه بر نیزهها ببین🏴
لمّا أصبح عبيدالله بن زياد بعث برأس الحسين عليهالسلام فدير به في سكك الكوفه كلها و قبائلها.
فروي عن زيد بن أرقم أنه قال:
مُرّ به عَليَّ و هو على رمح و أنا في غرفة. فلمّا حاذاني سمعته يقرأ {أم حسبت أن أصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا}.
فقَفَّ و الله شعري و ناديت:
«رأسك و الله يا ابن رسولالله أعجب و أعجب!»
▪️
هنگامی که صبح روز بعد فرا رسید، عبیدالله بن زیاد رأس حسین علیهالسلام را فرستاد تا در محلات و قبائل شهر کوفه بگردانند.
از زید بن ارقم نقل شده که:
از مقابل من عبورش دادند در حالیکه بر نیزه بود و من در اتاقی در طبقهی بالا بودم. آنگاه که در برابر من قرار گرفت شنیدم که تلاوت میکند[آیهی ۹ سورهی کهف]: {آیا گمان کردهای که اصحاب کهف و رقیم از نشانههای شگفتآور ما بودهاند؟}
به خدا قسم که موی بر تنم راست شد و ندا بلند کردم:
«به خداوند سوگند که رأس تو -یا ابن رسولالله- شگفتآور تر است! و شگفتآور تر است!»
◾️
📖 الإرشاد (ط آلالبیت)، ج٢، ص١١٣.
✒️📚 @Faede_v_Borhan
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙لحظاتی از #مقتل خوانی مرحوم آیةالله العظمی سید محمدسعید #حکیم (قدساللهروحه)
🗓 شب عاشورای ۱۴۴۰ قمری
#تراجم
✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠درنگی در «فقه آسان»
اخیراً نسخهای تلخیص شده از یک یادداشت قدیمی با عنوان «فقه آسان» منتشر شده که در آن تعدادی از مسائل شرعی به عنوان نظرات مرحوم #فیض_کاشانی فهرست گردیده و سپس ادعا شده این گونه نظرات «موجب آسان و کم حجم شدن فقه می شود».
طبعاً بررسی تفصیلی تمام آرائی که در این یادداشت به فیض نسبت داده شده، در یک یا دو فرستۀ کوتاه نمیگنجد، ولی توجه به چند نکته عیار علمی آن را تا حدودی مشخص میسازد.🔻
1️⃣ نگارنده از مرحوم فیض نقل میکند: «فقه، بسیار آسان و کم حجم است».
چنین مطلبی در آدرسی که بدان ارجاع داده شده نیست. بهعلاوه این ادعا خلاف تالیفات فراوان فیض در فقه است:
▪️کتاب «الوافی» فیض که کتابی حدیثی است، بخش اخبار فقهی آن به تنهایی ۲۰ جلد است! آیا ۲۰ جلد (آن هم غالباً بدون توضیح کامل ادله برای تبیین اخبار تقیه ای، متشابه و متعارض) آسان و کم حجم است؟!
▪️کتاب «معتصم الشیعة» که تالیف فیض است، فقط بخش «صلاة» آن سه جلد است. در حالی که مرحوم فیض در مقدمۀ خود به غیر از بخش صلاة (که سه جلد است) از ۱۲ بخش و دو خاتمۀ دیگر در موضوعات صوم، حج و سایر ابواب فقه نام برده، ولی موفق به تالیف آن نشده است. با این وصف، شاید در صورت تکمیل، این کتاب حدود ۳۰ جلد میشده است!
2️⃣ نگارنده دربارۀ مرحوم فیض میگوید: «وی معتقد بود هر فرد میتواند و باید فقیهِ خود باشد» و به مقدمۀ معتصم الشیعة و مقدمۀ نخست تفسیر «الصافی» ارجاع میدهد. در حالی که:
مقدمۀ اول تقسیر صافی اصلاً ربطی به این موضوع ندارد. در مقدمۀ معتصم الشیعه نیز چنین مطلبی نیست. بلکه از عبارات فیض استفاده میشود او «تقلید از فقیهی که بر اساس کتاب و سنت معصومین فتوا میدهد» را قبول دارد:
«فمن لميجد الإمام المعصوم(ع) و لا الفقيه المفتي بقوله احتاط بقدر الإمكان» (معتصم الشیعة، ج۱، ص۳۸).
بهطور کلی دستورات پیامبر اکرم (ص) و ائمۀ هدی (ع) به «تفقه در دین» به معنای نفی «تقلید از فقیه» نیست.
3️⃣ نگارنده در فهم برخی از فتاوا و نظرات فیض بر خطا بوده. مثلاً:
▪️گفته شده «فیض، شراب و فقاع و مسکرات و #اهل_کتاب را نجس نمی داند».
در حالی که فیض، در انتهای بحث از نجاست خمر و مسکرات، صریحاً بیان کرده که:
«العمل علی المشهور [= نجاسة الخمر] و هو أحوط بل أظهر و أقوی» (مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۷۲).
برای آشنایان با تعابیر #فقهاء مشخص است که تعابیر اظهر و اقوی برای بیان #فتوا به کار میرود. در مورد اهل کتاب نیز برخی دیگر از فقهاء با فیض همرأیند و چه بسا این فتوا دستکم میان معاصران مشهورتر باشد تا فتوای به نجاست.
▪️در دیدگاه فیض تمامی آبزیان حلالند؟
وی هرچند برخی آبزیان بدون فلس را حلال شمرده اما پارهای از آنها را بیتردید حرام دانسته است:
«و مع ذلك فتحريم الجري و يقال: الجريث كاد يكون إجماعاً و الصحاح به مستفيضة» (مفتاح۶۳۹).
▪️حکم غنا از نگاه فیض؟
وی هرچند در ابتدای بحث خود به سوی حلیّت فینفسهِ غنا مایل گردیده اما در نهایت با ذکر استدراکی، مسأله را چنین به پایان میبرد:
«الا أن يقال: ان بعض الافعال لا يليق بذوي المروات و ان كان مباحا، فلا ينبغي لهم منه الا ما فيه غرض حق» (مفتاح ۴۶۵).
4️⃣ برخی از نظرات فیض، مطلبی جدید و فتوایی مختص به او نیست.
گذشته از موافقانی که وی در میان فقهای متقدم داشته و خودش نیز به اسامی آنان در مواردی تصریح میکند، برخی فقهای معاصر نیز با تعدادی از آراء وی همراهی کردهاند؛ لذا پذیرش این مطلب، فقه را از آنچه که اکنون هست آسان تر و کمحجم تر نمیکند.
برای نمونه:
▪️در عبادات همچون نماز و روزه و حج، نیازی نیست نیت بر زبان و دل جاری شود.
با مراجعه به هر یک از رسالههای فقها، تصریح به این حکم را مانند نظر مرحوم فیض میتوان یافت. شاید نویسنده، بدون نظر به فتاوای فقها و با نگاه به عملکرد برخی از عوام که عادت دارند پیش از نماز، نیت را به زبان بیاورند تصور کرده که فقها این کار را لازم میدانند!
▪️در #غسل ترتیبی بعد از شستن سر، رعایت ترتیب در بدن لازم نیست.
بسیاری از فقهاء از جمله مرحوم #محقق_حلی(قده) [المعتبر، ج۱، ص۱۸۴] به این قول مایل هستند. از معاصران نیز مرحوم آیةالله #خوئی(قده) و شاگردان ایشان همچون حضرت آیةالله #سیستانی(مدظله) به این نظر تصریح فرمودهاند.
▪️عربی بودن صیغۀ #ازدواج و #طلاق لازم نیست.
این نظریۀ فقهی نیز طرفدارانی میان فقها به خصوص معاصران دارد. برای نمونه نک. رسالۀ آیةالله #شبیری_زنجانی (مدظله): مسألۀ۲۳۷۹.
ادامه دارد...
#فقه
#مغالطات
#برهان
✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
💠درنگی در «فقه آسان» اخیراً نسخهای تلخیص شده از یک یادداشت قدیمی با عنوان «فقه آسان» منتشر شده که
5️⃣ برخی از نظرات فیض، در تعارض با #احادیث متعددی از ائمۀ هدی(ع) بوده و از لحاظ رعایت ضوابط استدلال مخدوش است. برای مثال:
▪️#آب_قلیل، به صرف ملاقات و مادامی که رنگ و بو و مزهاش تغییر نکند نجس نمیشود. به تصریح برخی علما همچون #محدث_بحرانی در کتاب #حدائق [ج ۱، ص ۲۸۰] نزدیک به ۴۰ حدیث که بر قول مشهور (بر خلاف قول فیض) دلالت دارند. حتّی اگر این تعداد را نپذیریم دستکم ۱۰ روایت دالّ بر خلاف قول فیض میتوان یافت که #تواتر_اجمالی یا #تواتر_معنوی ایجاد میکند.
▪️گفته شده: «فیض معتقد است خمس درآمد بخشیده شده و نیازی به پرداخت آن نیست.» گذشته از اینکه فیض تنها سهم امام (ع) را بخشیده شده تلقی نموده و نه سهام دیگر را و لذا نهایتاً ممکن است نیمی از خمس را مباح بداند، این نظریۀ وی خلاف روایات #مستفیض و شاید #متواتر است که در کتب فقهی به آن پرداخته شده.
از این گذشته، خودِ مرحوم فیض نیز در نهایت به فتوای روشنی در این زمینه دست نیافته و مینویسد:
«و المسألة من المتشابهات و العلم عند اللّه» (مفاتیح الشرائع: مفتاح۲۵۴).
و در موضع دیگری نیز به احتیاط توصیه میکند:
«و لو صرف الكل إليهم لكان أحوط و أحسن، و لكن يتولى ذلك الفقيه المأمون بحق النيابة» (همان: مفتاح۲۶۰).
6️⃣و اما آخرین و مهمترین نکته:
فارغ از صحّت و سقم فتاوای منسوب به فیض و نیز با قطع نظر از جایگاه متوسط فیض در طراز فقاهت، مهم این است که هر مسلمان عملکرد خود را بر اساس حجتی معتبر بنا کند. طبعاً فقهاء در این زمینه مکلّف به پیروی از استنباطات خویش هستند و مفروض آن است که استنباط دیگران را تخطئه نمودهاند. اما سایر مردم که فاقد تخصص فقهی هستند لاجرم میبایست به #مجتهد_جامع_الشرائط مراجعه نمایند. بدیهی است سختی و آسانی فتاوای یک شخص ملاک صحیحی برای پیروی از او و وانهادن فتاوای سایر فقهاء نیست.
این دست سخنان به ما گوشزد میکند که فقه، دانشی تخصصی است نه عرصۀ قلم فرسایی ژورنالیستی؛ و اظهار نظر در فقه و حتی اظهار نظر دربارۀ نظر دانشمندان آن (مانند هر دانش دیگری) پشتوانۀ خاص خود را میطلبد؛ نه هر که سر بتراشد قلندری داند.
#فقه
#مغالطات
#برهان
✒️📚 @Faede_v_Borhan