eitaa logo
فلسفه نظری
2.2هزار دنبال‌کننده
510 عکس
83 ویدیو
111 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴نقد مخالفان فلسفه و عرفان اسلامی ⬅️بخشی از مطالب مهم استاد محمدحسن وکیلی درباره مخالفان فلسفه و عرفان در مشهد مقدس: 💠 مکتب تفکیک از نظر عملی با دو اشتباه بزرگ مواجه بوده و هست؛ مسأله اول اینکه اظهار نظر در هر علمی تخصّص می‌خواهد و تخصّص در هر رشته‌ای محتاج طی کردن سیر تحصیلی آن رشته است. تخصّص در فلسفه ۱۵ تا ۲۵ سال تحصیل نزد استاد فنّ می‌خواهد، ولی تفکیکیان با دو سه سال ورق زدن کتب فلسفی فوراً در فلسفه خود را مجتهد و متخصص می‌‌دانند و جلسات نقد ملاصدرا و حکمت متعالیه برگزار می‌کنند. 💠بنده بارها به صداقت و شفافیت عرض کرده‌ام عموم بزرگان مکتب تفکیک حتی در حدّ یک بدایه الحکمه هم فلسفه نمی‌دانند و گفتن این سخن نعوذ بالله برای تخریب شخصیت ایشان نیست، برای کمک به خود ایشان است. ⬅️علت مخالفت‌ برخی ها با حکمت و عرفان در حوزه‌های علمیه: 💠همیشه عده‌ای به علّت ناآشنائی با این علوم و تخصّص نداشتن در این مسائل برداشت‌ هایی غلط از این مسائل نموده و چون غیرت دینی نیز دارند معمولاً از سر دلسوزی برای دین با این معارف مقابله می‌کنند، گاهی هم این مقابله‌ها شدید شده و برخی از افراد پا از جادّة تقوا بیرون می‌گذارند و به اهانت و بی‌ادبی و تکفیر بزرگان اقدام می‌کنند. 💠خصوصاً نسبت به فضای حوزه مشهد و اهانت‌ها و نسبت‌های ناروائی که میان مخالفین حکمت و عرفان در مشهد متداول بود. 💠با صداقت عرض می‌کنم. اصطلاحات ساده را نمی‌دانند؛ هم در باب توحید هم در معاد و هم بقیه مباحث. ⬅️مثلاً بحثی هست در فلسفه که رابطه خداوند با مخلوقات چیست؟ سنخیّت یا عینیّت یا تباین. ⬅️تفکیکیان فکر می‌کنند سنخیّت در بحث سنخیت علت و معلول به معنای مشابهت است و می‌گویند فلاسفه خدا را شبیه مخلوق می‌دانند. 💠جناب آقای سیّدان در کتابچه سنخیّت و عینیّت هم چندجا سنخیّت را به معنای شباهت معنا می‌کنند ،جالب است که چند همایش هم گرفته‌اند که اثبات کنند نظر فلاسفه غلط است و میان طلبه‌ها نیز شایع کرده‌اند که فلاسفه به مشابهت خالق و مخلوق اعتقاد دارند. 💠و جدیداً هم حرف جدیدی بین تفکیکیان پیدا شده که اصلاً خداوند نه هست و نه نیست؛ چون اگر بگوییم خدا هست، در هستی با مخلوقات شبیه می‌شود و می‌شود همان حرف فلاسفه! وجود و عدم هم نقیض نیستند. 💠با اینکه سنخیّت نه در زبان عربی معنای مشابهت دارد و نه در اصطلاح فلسفه. 💠در فارسی امروزه فقط گاهی به این معنا به کار می‌رود، سنخیّت علت و معلول تقریباً یعنی یک رابطه خاص میان علت و معلول است که موجب صدور آن معلول خاص از علّت است. 💠خود فلاسفه هم گفته‌اند که اصلاً علّت فاعلی لازم نیست شبیه معلول باشد، در الهیات شفا هست. در بدایه و نهایه هم برهان آورده‌اند بر استحاله شباهت خالق و مخلوق. 💠 امکان ندارد کسی یک دور مقدماتی فلسفه را خوب درس گرفته باشد و این طور حرفی بزند، درباره ماده و خیال و خیلی دیگر از اصطلاحات ساده فلسفی هم همین اشتباه‌ها را دارند. 💠آقای حکیمی هم همینطورند. 💠مرحوم آقا میرزا جواد آقا تهرانی و آیت الله مروارید هم همینطورند، البته این دو بزرگوار لااقل در فقه می‌گویند که مجتهد بوده‌اند ولی در فلسفه همین ‌طورند. 💠بحث ما با تفکیکیان اصلا بحث فلسفی نیست. 💠بی‌ تعارف بگویم توضیح اصطلاحات است، اصطلاحات فلسفه و عرفان را بلد نیستند. 💠حتی به تبیین و تشریح دقیق و توصیف گزاره‌های فلسفی هم نمی‌رسد. فضای تفکیک فضای تبلیغات خالی از واقعیت است. 💠هیچ محصولی برای عرضه به فضای علمی و بحث وجود ندارد که درباره‌اش مناظره و بحث شود. فقط باید سعی کرد سوء تفاهم‌های عجیب ایشان را برطرف کرد و معمولاً با برطرف شدن آن بحث پایان می‌پذیرد و اصلاً کار به بحث و مناظره نمی‌کشد. . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
✅ توبه صدرا به شخصه معتقدم دعوای فلسفه ومخالفان فلسفه یک دعوای صرفاطلبگی است وآنچنان جدی نمی‌باشدکه بخواهیم یک گروه راباعنوان مکتبی مجزا ازسایرین معرفی‌کنیم.فضلا که طرح این دعاوی بیرون ازظرف علمی خویش‌وبه نحوناقص ودربین غیراهل فن، چیزی جز احداث خصم وتداوم جدل نخواهد بود.اگرمعارف الهی به دقت مطالعه شود،خواهیم فهمیدکه معارف دینی‌حاوی روش ومنش استدلالی_فلسفی وذوقی_عرفانی می‌باشد.وهمچنین هیچ فیلسوف مسلمانی درطرح وبحث مباحث خویش بی‌توجه وبی‌تفاوت به معارف وحیانی نمیباشد. رحمت خداوندبر روح پاک استاد که آثار ایشان درطرح وبسط معارف شیعی تاثیرگذار بوده است.قویا معتقدم آثارایشان،مهم و قابل استفاده می‌باشد،امامنزلت استادنباید مانع از طرح انتقادات علمی به ایشان شود.از جمله نکات مهم،نحوه مواجهه ایشان بافلسفه وعرفان بوده است.گویا ایشان ارتکازا فلسفه رانقیض دین میدانستند،که جماعت فیلسوف،سعی درچسباندن آن به دین داشته‌اند. تاآنجا که دراین التقاط موفق شده‌اندموجبات فسادوخسران معارف دینی رارقم زده وآنجاکه پیش نرفته‌اند حسب الطاف الهی مرزهای شریعت ازخرق وهدم درامان مانده است.لذا گاها برخی از اهل فلسفه مستبصرشده وبه جفای خویش اذعان کرده وطلب استغفار از گناه خویش کرده‌اند. دراین راستامطلبی ازایشان در سایت فرداودیگرسایتهاوخبرگزاری‌ها منتشرشده بودکه جناب حکیمی درباره گفته بودند: «خود ملاصدرا اواخرعمرکتاب کوچکی داردبه نام«الحکمه العرشیه»که آن راپس ازاسفار نوشته است.اودرآن از اسفارنام برده وازاین اثرفوق‌العاده وستودنی خویش استغفارمی‌کندومی‌گوید: خدایادرکتاب مطالبی است که به دین وسنت پیامبرضررمی‌رساند. جمله اوخبریه است نه شرطیه.نمی گویداگردرکتاب مشکلی بودمن استغفارمی‌کنم،می‌گویدچنین چیزی هست واستغفارمی‌کنم.» اما اصل عبارت ملاصدراچنین است: 🔻«يقول هذا العبد الذليل إني أستعيذ بالله ربي الجليل في جميع أقوالي وأفعالي ومعتقداتي ومصنفاتي من كل مايقدح في صحة متابعة الشريعة التي أتانا بهاسيدالمرسلين وخاتم النبيين عليه وآله أفضل صلوات المصلين أويشعربوهن بالعزيمة و الدين أوضعف في التمسك بحبل المتين لأني أعلم يقيناأنه لايمكن لأحد أن يعبدالله كماهوأهله و مستحقه إلابتوسط من له الاسم الأعظم وهو الإنسان الكامل المكمل خليفة الله بالخلافة الكبرى في عالمي الملك والملكوت الأسفل والأعلى ونشأتي الأخرى والأولى‏» 🔻حاصل معنی آنکه: (من به خداوند پناه می‌برم از اینکه درهمه گفتارها، کردارها،پندارها ونوشتارهایم چیزی وجودداشته باشدکه درصحت پیروی شریعت ختم المرسلین اشکال وایرادی واردکند یا حتی به صورت ضمنی بخواهد احکام قطعی الهی  و در یک کلام دین خدا راسست نموده ودر تمسک به حبل المتین( ولایت انسان کامل) ایجادضعف کند،چون به طور قطعی و یقینی می‌دانم: عبادت خداوند آن گونه که او سزاوار آن است برای احدی ممکن نیست مگر به واسطه صاحب اسم اعظم که همان انسان کامل مکمل و خلیفه الله در دو عالم ملک وملکوت و دو نشأه دنیا وآخرت است.) چنانچه در متن فوق آمده سعی درمعرفی شخصیت خود و زدودن هرگونه اتهام بی‌اعتنایی به دین و ولایت انسان کامل معصوم ازخود است. اما این مطلبی که میگوید کجا!! وآن مطلب آقای (مبنی بر اینکه مقدمه کتاب حاوی توبه نامه واستغفار از است) کجا؟! حقیقتا چرا ایشان «استعیذ» را «استغفر» خوانده است؟!! پاسخی که بنده به آن رسیدم این است که ایشان تحت تاثیر ذهنیتی که نسبت به فلسفه وعرفان داشته اینگونه عبارتهای صریح و روشن را آن‌طور که خودشان می‌خواستند معنا کرده وچنین نسبتی به داده ومی‌گوید: ایشان از کتاب اسفار خود استغفار کرده و اقرار نموده که مطالبی که در آن آورده بر خلاف دین خداست!!! شاگردان ودوستداران مرحوم در ترویج کتابها ومطالب ایشان باید بدین جنبه‌های کلام ایشان التفات داشته باشند تا ناخواسته موجبات ترویج کلام غیرحقیقی نشوند. رحمت خداوند بر تمام دغدغه‌مندان معارف اهل بیت(ع)... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari