eitaa logo
فرهنگی منطقه یک قم
2.5هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
610 ویدیو
33 فایل
🛠 ارتباط با واحد فرهنگی: @Admin_farhangii1 مسئول واحد فرهنگی: آقای ناصر جباری (داخلی 207) مسئول تربیت بدنی و اردو: اتاق شماره ۲۰۸ تلفن: ۰۲۵۳۷۷۳۶۹۹۷
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فصل فاصله
نهان شد آفتاب سایه! چو خالی کرد کهنه‌خرقه پیر پرنیا‌ن‌اندیش خدای آسمان او را فراخوان کرد سوی خویش، یکی فرمود: او هرگز نبوده شاعری نوجو مقلّد بوده و پیرو؛ نه چیزی کم، نه چیزی بیش! یکی افزود: موسیقی به داد او رسید، ارنه زبان شعر او را بود صدها لغزش و تشویش! یکی هم گفت: او از دشمنان شاه مرحوم است چرا که توده‌ای بوده‌ست آن ملعون و کافرکیش! یکی گفت او، چو نامش، سایه‌ای بوده‌ست بی‌مایه کجا بوده‌ست او در شعر مولانای شمس‌اندیش!؟ هزاران‌تن هم از این خلق ظاهربین به ریش او نظر کردند کاین‌ریش است بی‌شک درخور تجریش! خلاصه هرکسی از ظنّ خود شد یار یا خصمش یکی گفت آفرین و دیگری بر مرده‌اش زد نیش! کسی حرفی نزد از دردها و عشق و امّیدش نهان شد آفتاب سایه در ابهام گرگ‌ومیش مریدان گنگ بودند از ثنایش پیش‌ازاین، گویا گرفته لالمانی ناقدان محترم زین‌پیش! @faslefaaseleh
هدایت شده از فصل فاصله
جوگیر یکی بر سر شاخه بن می‌برید یکی باغ خود را به آتش کشید یکی را چنان جوّ مستی گرفت که لاجرعه جام جنون سرکشید یکی دوست را کرد دشمن خطاب یکی دشمن خویش را دوست دید یکی کورکورانه آتش گرفت چو در کوره خشم و آتش دمید امید رهایی و بهبود هست کسی را که سگ پای او را گزید ولی آن‌که جوگیر شد بی‌جهت نجات از بلای بلاهت ندید @faslefaaseleh
هدایت شده از فصل فاصله
تو را رسول و نبیّ و شفیع می‌خوانند فروغ‌بخش سپهر رفیع می‌خوانند و در تمامی منظومه‌های دور تو را یگانه‌شمسة بام مَنیع می‌خوانند تو آن سخنور نغزی که مبدعان بیان همه معانی او را بدیع می‌خوانند تو را نه لطف خداوند بر مسلمانان که نور رحمت حق بر جمیع می‌خوانند به نام نامی تو ابرها بهاران را به دشت‌های صبور و وسیع می‌خوانند کنار مرقد تو یک بهشت نورانی‌ست که اهل معرفت آن را بقیع می‌خوانند به یُمن و برکت میلاد توست در تقویم که ماهِ بعدِ صَفَر را ربیع می‌خوانند @faslefaaseleh
هدایت شده از فصل فاصله
این وطن خواهد ماند این جهان جدول لاینحلی از مسئله‌هاست آدمی‌زاده چه پرت از همة مرحله‌هاست خفته بر بستری از غفلت خود آسوده بر زمینی که به روی گسل زلزله‌هاست پشت آرامش این تیره‌شب فرسوده هرکجا هلهله‌ای هست و به‌پا ولوله‌هاست زیر خاکستر این آتش افسرده ببین گرم و افروخته از جنگ بسی مشعله‌هاست لنگر افکنده به هر بندر، صد کشتی درد بار رنج است که خالی شده در اسکله‌هاست این شب این‌بار به‌جز فتنه نخواهد زایید بِشِنو پچ‌پچه‌هایی به لب قابله‌هاست... بگذارید که آسوده بماند ایران در جهانی که چنین دست‌خوش غائله‌هاست این وطن در دل طوفان بلا خواهد ماند گرچه هرلحظه تنش زخم‌خور حرمله‌هاست پیش رو سبزبهاری‌ست که خواهد آمد "بالش من پُر آواز پَرِ چلچله‌هاست" @faslefaaseleh
هدایت شده از فصل فاصله
وادی امن ایران چه پرشکوه و سرافراز باره‌ای‌ست بنیاد آن برآمده بر کوه خاره‌ای‌ست سروی‌ست دیرساله، ولیکن جوان و سبز مبهوت در تناوریش هر نظاره‌ای‌ست چون ماهتاب روشن و چون مهر پرفروغ خاموش در درخشش او هر ستاره‌ای‌ست مظلوم پرصلابت من، ای نهاد عشق! گنگ از بیان رفعت تو هر گزاره‌ای‌ست در این جهان که دست‌خوش التهاب‌هاست وز هر طرف به‌پا شده در آن شراره‌ای‌ست، در این جهان که سیل حوادث کشیده است در کام خویش هر طرف و هر کناره‌ای‌ست، پاس وطن بدار که وادیّ امن توست بر این وطن بچسب اگر تخته‌پاره‌ای‌ست هرکس که اقتدار وطن را نداشت پاس رجّاله‌ای، سیاه‌دلی، هیچ‌کاره‌ای‌ست @faslefaaseleh
دیکتاتور کوچک له‌له‌زنان، گشوده دهان، فحش می‌دهد یک‌ریز بر زمین و زمان فحش می‌دهد پایان گفت‌و‌گوست سرآغاز فحش پیر منطق که ته کشید، جوان فحش می‌دهد دیکتاتوری‌ست کوچک، انسان بددهن فحش است گونه‌ای خفقان، فحش می‌دهد هرکس که حرمتی نشناسد برای خویش حرمت نمی‌نهد به کسان، فحش می‌دهد اهل نماز نیست، ولی تا اذان صبح مانند جغد نعره‌زنان فحش می‌دهد تیرش به سنگ خورده دوباره ز بخت بد بر هرچه تیر و سنگ و کمان فحش می‌دهد دق می‌کند اگر ندهد فحش، لاجَرَم تا حفظ جان کند به جهان فحش می‌دهد با فحش فکر کرده به جایی توان رسید ناچار با تمام توان فحش می‌دهد خشمی گلوی هستی او را گرفته است با خشمی از نهایت جان فحش می‌دهد آزادی زبان، نه بیان، می‌کند طلب تا بشکند حصار زبان فحش می‌دهد ما راستی کجا قدمی کج نهاده‌ایم کاین‌گونه پارة تنمان فحش می‌دهد؟! پر کرده‌ایم سینة او را ز کینه‌ها انبار نفرت است، از آن فحش می‌دهد او را به یاس و نفرت و عصیان رسانده‌اند زین‌روی آشکار و نهان فحش می‌دهد ما را ادب نکرد زمانه، سزای ماست هرکس به ما چنین‌وچنان فحش می‌دهد
هدایت شده از فصل فاصله
وطن، عشق، آینده (نامه‌ای به جوانان وطن) امیدم به این شوروحال شماست به فردای فرخنده‌فال شماست همه‌شادی و شور و سرزندگی‌ست نشاطی که در قیل‌وقال شماست پر از جست‌وجویید و زاینده است جوابی که در هر سوال شماست دلیرید و شیرید و چشمان ما ثناگوی بازو و یال شماست من از منظر چشمتان دیده‌ام چه در خواب‌ها و خیال شماست تنم گرچه فرسوده، دارم دلی که هم‌قدّ و همسنّ‌وسال شماست افق‌های آینده تا بی‌کران در این سرزمین زیر بال شماست من و نسل من می‌رویم از جهان وطن، عشق، آینده مال شماست مجال من و ما گذر می‌کند پس از چند روزی مجال شماست که گفته‌ست خامان ناپخته‌اید که آغاز اوج و کمال شماست ولی جهد بیگانگان مدّتی‌ست در این عرصه جنگ و جدال شماست اگر رستم زال باشید او همیشه به فکر زوال شماست به دنبال نابودی این وطن جنوب شما و شمال شماست بدون وطن عشق و آزادگی خیالی خوش، امّا مُحال شماست امانت به دست شما این وطن که باغی سراسر نهال شماست به خون حفظ کردیم این خاک را که مال شما و منال شماست کنون پاس داریدش از جان و دل که او پاسدار جلال شماست اگر پاس دارید این باغ را همه شیر مادر حلال شماست وطن چشم امیدش ای سروها به آگاهی و اعتدال شماست @faslefaaseleh
هدایت شده از فصل فاصله
سه چلچراغ افروختیم تا که در این خانه ما چراغ آشفت خواب ظلمت دیرینه را چراغ چشمان ما به ظلمت شب خوگرفته بود دخمه کجا، سپیده کجا و کجا چراغ؟ اینجا سه چلچراغ به ما نور می‌دهند: شمس‌الشّموس و حضرت معصومه، شاچراغ معصومه شمع و احمد موسی فروغ او در تنگنای ظلمت شب‌ها رضا چراغ خاموش کی شود به هیاهوی بادها وقتی که روشن است به نور خدا چراغ هرقدر ظلمت شب یلدا غلیظ‌تر تابد فزون به وسعت آیینه‌ها چراغ هرگز نبیند این وطن آسیب از بلا تا روشن است در دلش از کربلا چراغ @faslefaaseleh
هدایت شده از فصل فاصله
جنگ روایت‌ها اینجا نزاع بین حکایت‌هاست این جنگ جنگ گرم روایت‌هاست اینجا به جای توپ، به جای تانک جنگ دروغ‌ها و هدایت‌هاست بر دوش هر رسانه در این میدان از آنتن، از مخابره، رایت‌هاست نامش مجازی است جهانی که دنیای شکوه‌ها و شکایت‌هاست دنیای رنگ و جلوه و سرگرمی دنیای خشم‌ها و رضایت‌هاست در این سراب بی‌سروسامانی هر نقطه‌ای شروع بدایت‌هاست هک کرده ذهن مردم دنیا را شیطان که رهنمای جنایت‌هاست یک عدّه در ولایت شیطان‌اند در عرصه‌ای که جنگ ولایت‌هاست بر این رسانه چیره‌شدن سهل است امّا نیازمند درایت‌هاست امّا چقدر یاوه و بیهوده‌ست چون در کف بدون کفایت‌هاست! @faslefaaseleh
هدایت شده از فصل فاصله
ایران سرافراز دشنام بده هر شب و هر روز به الوند نفرین بفرست از دل پرکینه به اروند پاک است و سرافراز و غباری ننشیند از پوز کثیف تو به دامان دماوند! @faslefaaseleh
هدایت شده از فصل فاصله
باطل‌السّحر ماهی‌ست در آسمان که کامل شده است پیروزی تازه‌ای که حاصل شده است هفتاد شبانه‌روز جادو کردند جادوی سیاه خصم باطل شده است @faslefaaseleh