eitaa logo
فاروق
456 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
145 فایل
مجموعه تحلیل های سیاسی،اجتماعی و... ارتباط با مدیر @Heifa5
مشاهده در ایتا
دانلود
✡️ ارتش سرّی روشنفکران دولت سازندگی قسمت پنجم 1️⃣ کسانی چون علی میرزایی، محمدتقی بانکی، محسن سازگارا و بهزاد نبوی یا اقتصاددانانی مانند فخرالدین عظیمی به‌سبب ضریب نفوذ و مناصبشان در شرکت‌های عظیم صنعتی مانند شرکت ملی فولاد ایران یا مراکزی مثل سازمان برنامه و بودجه، وزارت صنایع و معادن و وزارت امور اقتصادی و دارایی در مرکزیتِ سیاستگذاری‌های اصلاحی حضور داشتند. آن‌ها همزمان مجلاتِ مبلّغ را با تکیه بر آراء فلاسفه انگلیسیِ از جمله سِر و سِر نیز نشر می‌دادند و برای اشاعه‌ی این تفکر، سرمایه‌گذاری کلانی را متقبل گشتند. 2️⃣ یک لایه عمیق‌تر برویم. اسناد تاریخی به ما می‌گویند هم در کسوتِ حامی اکبر و هم تحت حمایت او زندگی‌اش را می‌گذراند. اصلاً سروش در نامه‌هایش عنوان «سردار بزرگ آزادگی» را به لقب «سردار سازندگی» افزود و از ابتدای دهه 1370 با او دیدارهای خصوصی داشت. رئیس دولت نیز در پاسخ به برخی شکوائیه‌های سروش، از (وزیر وقت اطلاعات) به‌سبب ایجاد محدودیت‌های سیاسی برای او بازخواست می‌کرد و در آخر، هاشمی رفسنجانی را به حمایت از این چهره‌ی کلیدیِ واداشت؛ چنان‌که پیوندهای سروش با از همین مقطع آغاز شد. 3️⃣ همچنین به پیشنهاد در سال 1371 و همزمان با اوج انتقاد انقلابیون نسبت به رواج دینی، رئیس‌جمهور حکم عضویت در هیات امنای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را به او داد. این چنین، عبدالکریم سروش نیز نه یک «روشنفکر» یا به تعبیر خودش «قدرتمندی بدون مسند و سمت» بلکه شخصیتی حاضر در قشر صاحب‌منصبانِ به حساب می‌آید؛ هر چند مسئولیتش مانند وقتی سخنگوی ستاد انقلاب فرهنگی در آستانه‌ی دهه 1360 بود، به چشم نمی‌آمد. 4️⃣ بنابراین اغلب اینان، علیرغم ادعاهای امروز خود، هیچ‌وقت در «بیرونِ قدرت» حضور نداشتند یا «حاشیه‌نشین» نبودند، بلکه «بازی در متنِ» سیاست را تجربه کرده‌اند. آن‌ها «مغز» اصلاحات اقتصادی را به‌گونه‌ای ساختند که سرنوشت و سرشت آن پیوند ناگزیری با مرحله‌ی ظهور «سیاستمداران تجدیدنظرطلب» داشت و خودشان را هم آماده‌ی بازی در این نقش تازه می‌کردند. شکّی نیست که این یک بود و سیدحسین مرعشی (رئیس وقت دفتر هاشمی رفسنجانی) ضمن افشای پیوند پنهان با سکولارها درباره‌اش می‌گوید: 👈 ما به‌عنوان کسانی که در دولت آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتیم، متوجه بودیم که دوره‌ی ایشان هم در حال تمام شدن است و باید بعد از خود را «مدیریت» کنیم. این مسایل مرتب در حاشیه جلسات دولت و جلسات مختلف مطرح می‌شد. سازندگی @farooq313
✡️ ارتش سرّی روشنفکران دولت سازندگی قسمت ششم 1️⃣ همین ایام، یک جدال پنهان و وسیع در نقطه‌ای حساس درگرفت. در کنار تبعاتِ اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی، پروژه در عرصه «فرهنگ» نشانه‌های بارزی از پیشرفت خود نشان می‌داد و به‌عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کابینه‌ی نقش مؤثری را در «پروژه استحاله» ایفا کرد. 2️⃣ روایت می‌کند وزارت 11 ساله خاتمی با تجربه‌ی حضور در 3 دولت متفاوت از زمان نخست‌وزیری میرحسین موسوی او را نه تنها در مقابل نقد رسانه‌هایی مانند ، بلکه در جلسات محرمانه شورای عالی امنیت ملی و با حضور منتقدانی کار کشته قرار داد. 3️⃣ منتقد سرسخت او این بار نیز بود که غیر از حضور فعال در کادر رهبری دفتر سیاسی سپاه پاسداران از سال‌های نخست دهه 1360 ابتدا در نشریه داخلی «رویدادها» (ویژه فرماندهان سپاه پاسداران و مسئولان ارشد نظام) و سپس در نشریه «رویدادها و تحلیل» (ویژه اعضاء سپاه پاسداران) می‌نوشت. 4️⃣ همزمان با انتشار و دعوت از چهره‌های نزدیک به ، رهبر معظم انقلاب در سال 1371 به حسین شریعتمداری ماموریت دادند تا به «تحلیل محتوا» سرمقاله‌های 10 شماره از روزنامه همشهری بپردازد. شریعتمداری تحلیل خود را به محضر آیت‌الله خامنه‌ای ارائه کرد و مقام معظم رهبری پس از مطالعه آن در یادداشتی خطاب به حجةالاسلام حجازی مرقوم فرمودند: 👈 «این تحلیل، بسیار خوب، تیزبینانه و دقیقاً منطبق بر همان برداشتی است که من از مطالعه‌ی آن چند شماره داشتم. البته آنچه من مجملاً درک می‌کردم، در این نوشته به‌روشنی تبیین و برای آن اتخاذ شواهد شده است. به ایشان [حسین شریعتمداری] بگویید این نوشته را ویرایش لفظی اگر می‌خواهند بکنند، شاید لازم باشد در زمانی نزدیک به نحوی انتشار یابد». سازندگی @farooq313
✡️ ارتش سرّی روشنفکران دولت سازندگی قسمت هفتم 1️⃣ سال 1371 اتفاقی افتاد که شکاف میان دولت سازندگی با را آشکار می‌کرد. که به‌عنوان یکی از اعضاء کمیسیون ویژه بررسی انتخاب شده بود، در جلسات محرمانه‌ای که در شورای عالی امنیت ملی برگزار می‌گشت با (وزیرِ وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) انتقادات مستندی را از پیامدها و طبعات شیوه دولت و سیاست‌های تکنوکرات‌ها در میان گذاشت. 2️⃣ این جلسات به صحنه مباحثه دوجانبه خاتمی و شریعتمداری تبدیل شد. وزیر، هوادار بود و آن را اقتضاء سیاست‌های تکنوکراتیک دولت در دیگر حوزه‌ها می‌دانست. در مقابل، شریعتمداری خواهان اجرای بود و به‌شدت با باج دادن به مخالفت می‌کرد. 3️⃣ در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی، مسئول برگزاری این جلسات ویژه بود و گزارشِ آن را به رهبری و رئیس جمهوری می‌داد. سرانجام خاتمی پس از اعتراضات گسترده‌ای که به تریبون نماز جمعه نیز کشیده شد، روز 3 خرداد 1371 از سمتش استعفاء داد. می‌گوید خاتمی پس از خاتمه‌ی بحثی مفصل و پرالتهاب با حسین شریعتمداری گفت: 👈 مشکل آقایان من هستم. «تهاجم فرهنگی» امثال بنده‌ایم و برای همین می‌روم استعفاء می‌دهم. 4️⃣ سیدمحمد خاتمی و همچنین عبدالله نوری (وزیر کشور) و مصطفی معین (وزیر علوم) استعفاء دادند، ولی راه خودش را می‌رفت. او در مسیر تقویت خاستگاه‌های طبقه‌ی جدید سکولاری افتاد که 16 سال قوه مجریه را در سیطره‌ی خود داشتند؛ چه در عصر چه در دوره‌ی و منطقاً تعابیری مانند «حاشیه‌نشینی نخبگان سکولار» یا «رانده شدگان از درون قدرت» درباره‌شان معنا نمی‌یابد. 5️⃣ این طیف ابتدا تحت عنوان جمعی از در انتخابات مجلس پنجم وارد عرصه «رقابت سیاسی» شدند. پس نه فقط «حاشیه‌نشین» نبودند، بلکه درگیر تجربه‌ی اولین «رقابت سیاسی» فراگیر هم شدند. لیست نامزدهای آن شامل بخشی از «کابینه‌ی کار» آقای هاشمی و حتی شامل نام دخترش هاشمی رفسنجانی بود که از نظریه‌های فمینیستی سکولار هواداری می‌کرد. او روی دومین کرسی مجلس پنجم در استان تهران نشست و کارگزاران به یک فراکسیون اقلیت، اما قدرتمند در مجلس تبدیل شد. سازندگی @farooq313
✡️ ارتش سرّی روشنفکران حجاریان وبراندازی ناکام قسمت نهم 1️⃣ پس از 1376، به سرعت کوشیدند تا «پایگاه اجتماعی» خود را نهادینه کنند؛ پایگاهی که «نیروی سازمانی» پروژه‌ی باشد و قدرت «بسیج توده‌ها» را به نفع آنان بیابد. این تمام ماجرا نیست. مأموریت مشخص دیگری نیز برای همین پروژه تعریف شده بود: 2️⃣ آنان به‌دنبال «مصادره منابع کلانِ اقتصاد شهری و روستایی ایران» بودند تا پروژه‌شان برای گسترش «سکولاریسم ذهنی/عینی» را [بر اساس یکی از سندهای «توسعه جامعه مدنی» مصوب سازمان ملل متحد] به عمق لایه‌های اجتماعی و فرهنگ سیاسی کشور ببرند. 3️⃣ در نخستین سالگرد دوم خرداد، جلسه‌ای میان و به‌عنوان نزدیک‌ترین مشاور سیاسی او برگزار شد. این ملاقات را باید منشاء اتفاقات شگفتی دانست. حجاریان در آن روزها بیشتر وقتش را در نهاد ریاست جمهوری می‌گذراند تا تحولات سیاسی را از خیابان پاستور تهران در مرکز حکومت و قلب دولت رصد کند، به‌جای آن‌که هفته‌ای دو روز به محل کار رسمی‌اش برود! 4️⃣ او از خاتمی خواست تا هر چه زودتر دستور برگزاری ی شهر و روستا را صادر کند و ضمناً استعفایش را نیز از مقام مشاورت رئیس‌جمهور بپذیرد تا به دنبال سازماندهی «جنبش اصلاحات» برود: 5️⃣ همه رفتند به «دولت» اما من بال بال زدم که چرا حواس‌تان به نیست. برای همین هم «استعفاء» دادم و به «شورای شهر» رفتم. را «بهانه» کردم و گفتم که من می‌خواهم به دنبال «شورایاری» بروم تا شاید بتوانم بخشی از «جنبش» را در شوراهای محلی «نهادینه» کنیم. 🔸 @farooq313
✡️ ارتش سرّی روشنفکران حجاریان و براندازی ناکام قسمت دوازدهم 1️⃣ به گمان برای تحلیل «انقلاب‌های مخملی» باید از اصطلاح Refolution (رفولوسیون) که تلفیقی از 2 اصطلاحِ «اصلاحات» (رفرم) و «انقلاب» (رولوسیون) است استفاده کرد. در این تعریف: Refolution تکاپویی است بر اساس استراتژی «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» و رویدادها را به‌گونه‌ای سامان می‌بخشد که پیامد آن عدم «مشروعیت قانونی» حاکمیت سیاسی و جابه‌جایی بسیاری از شخصیت‌های دولتی در «پست‌های کلیدی» می‌شود. نتیجه‌ی این استراتژی در یک نظام حکومتی ابتدا به (دگردیسی و استحاله ارزش‌ها) و سپس به «دگرگونی‌های ساختاری» خواهد انجامید. 2️⃣ در نخستین سالگرد انتخابات دوم خرداد، وقتی به گفت‌وگو با اکبر گنجی در هفته‌نامه راه نو نشست، گفت ما راهی جز اتکا به این استراتژی نداریم: 👈 «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا» معطوف به دو پویش جمهوریت و مشروطیت است؛ یعنی حضور گسترده مردم در صحنه و نخبگانی که بتوانند از این انرژی و نیرو استفاده کرده و با بازکردن فضایی سیاسی، مطالبات را طرح کنند و به اصطلاح «انسداد سیاسی» را برطرف کنند. هردوی این‌ها شرط لازم تداوم مردم‌سالاری است. 3️⃣ حجاریان با اتکاء به چارچوب نظریه‌ی گارتن‌اش می‌گوید: «دوم خرداد یک یوم‌الله و یوم‌الناس» و «نقطه‌ی تلاقی جمهوریت و مشروطیت» است که در آن، هر دو «رود» به یک «دریا» ریختند. در چنین فرآیندی از یک طرف «نخبگان به دنبال تحدید قدرت از بالا» هستند؛ نخبگانی که به گفته‌ی او در زمان دولتِ به حاشیه رانده شدند، مثل که «پس از استعفاء از وزارت ارشاد از دستگاه رسمی حذف شد.» این نخبگان با «چانه‌زنی از بالا» سبب تأیید صلاحیت خاتمی گشتند و از طرف دیگر بسیج اجتماعی از پایین که زمینه‌ی این تحدید را فراهم می‌کنند! 4️⃣ حجاریان ادامه می‌دهد: «فشار توده‌ها از پایین مانع شد تا خاتمی از میدان رقابت انتخاباتی حذف نشود.» در نگاه او، این توده‌ها که به واسطه‌ی «سیاست‌های تعدیل اقتصادی هاشمی» به حاشیه و زیر خط فقر رانده شدند، خود را متضرر از این سیاست‌ها می‌دانستند و «با نخبگان بیرون از حکومت جفت شدند.» در نتیجه «ترکیبی از نخبگان و توده‌ها دوم خرداد را به وجود آورده است»!! @farooq313
✡️ ارتش سرّی روشنفکران حجاریان وبراندازی ناکام قسمت شانزدهم 1️⃣ قبضه کردن توسط هم در عرصه عمومی جامعه و هم در حیطه‌ی اقتدار دولتی به نتیجه‌ای جز ظهور یک نمی‌رسید و شعارهای انتخاباتی نیز مبنی بر و تنها بازی‌ای فریبنده بود؛ کارکرد آن شعارها برای اصلاح‌طلبان صرفاً مانند رو کردن برگ برنده‌ای با هدف بردنِ بازی باخته «پُکر انگلیسی» بود. 2️⃣ وانگهی آراء پرده از طرح «فروپاشی از درون» جمهوری اسلامی برداشت، زیرا استراتژی «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» را سرویس‌های جاسوسی CIA و MI6 در دهه 1980.م برای «فروپاشی اروپای شرقی» به محک آزمون گذاشتند. گرچه در ایران واضع این استراتژی حجاریان معرفی شد، اما او صرفاً از یک مدل کلاسیکِ انگلیسی و سپس از یک نسخه‌ی مکمل آمریکایی برای «گذار به دموکراسی» (دموکراتیزاسیون) تغذیه می‌کرد که یک رونویسی ترکیبی از نظریه‌های و محسوب می‌گشت. 3️⃣ این استراتژی انگلیسی – آمریکایی تنها راه به و می‌برد و برای نمونه، 2 حادثه سهمگین از دل آن درآمد: یکی حادثه‌ی تهران در 18 تیر 1378 که سعید حجاریان و جرقه‌اش را زدند و دیگری حادثه دفتر تحکیم وحدت در «خرم‌آباد» در 3 شهریور 1379. دومین‌بار عبدالکریم سروش و محسن کدیور جای حجاریان را (پس از ترور) گرفتند و تاج‌زاده نیز همچنان آنان را برای بحران‌سازی جدید همراهی می‌کرد. 4️⃣ البته حجاریان اعتراف جالبی هم دارد. او می‌گوید نخستین‌بار استراتژی «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» در جریان محاکمه ، شهردار تهران به اتهام فساد مالی، به کار گرفته شد؛ یعنی این تکنیک سیاسی خرجِ فشار برای منعِ پیگرد شخصیتی شد که سمبلِ طبقه‌ی دولتی‌ای است که آن را نسلِ می‌نامند و همیشه به دنبال قبضه‌ی مطلق قدرت‌های سه‌گانه‌ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در کشور بودند. 🔸 @farooq313
✡ پُکر انگلیسی، مشروطه‌طلبی، سرمایه‌داری (٣) 1⃣ از دل و حلقهٔ مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، زمستان ١٣٧۴ شکل گرفت که و در مرکزیت آن قرار داشتند و کادر رهبری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مانند نبوی، تاج‌زاده، و آرمین در کنار هادی خانیکی، عباس عبدی، محمدتقی فاضل میبدی و محسن کدیور طیف اکثریت آن را تشکیل می‌دادند. آنان سال ١٣٧۵ در زمرهٔ اعضاء کادر مرکزی ستاد انتخاباتی خاتمی با شعار «او آمد، پرده و پر بگشایید» درآمدند. 2⃣ ٣ حلقهٔ کیان، آئین و مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در پروژهٔ تحت نفوذ ایدئولوژی «عصر مدرن» و «نهضت روشنگری» بودند و اغلب اعضاء و مشاوران آن نیز یا از تغذیه می‌کردند یا دانش‌آموختگان به‌شمار می‌رفتند! 👈 در چلسی کالج لندن «فلسفه علم» آموخت و آن را با تکیه بر آراء یهودی در ایران رواج می‌داد. 👈 هم که سخت شیفتهٔ توماس هابز و ماکس وبر بود، دکترای «تئوری سیاسی» خود را از دانشگاه لیورپول انگلستان گرفت. 👈 ، رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری و معاون آموزشی وزارت اطلاعات در نیز سال ١٣٧٢ در دانشگاه اسکس انگلستان درس «تحلیل گفتمانی» خواند. 👈 که در دهه ١٣۶٠ معاون سیاسی امنیتی استانداری کردستان بود، سال ١٣٧۶ پس از گرفتن دکترای «جامعه‌شناسی سیاسی» از دانشگاه لندن به یکی از چهره‌های کلیدی اصلاحات بدل گشت و ناشر روزنامه‌های جامعه، طوس، نشاط و… شد. 👈 نیز که یکی از نزدیک‌ترین چهره‌ها به هاشمی رفسنجانی و خاتمی بود، تحصیلات عالی خود را در کشور انگلستان گذراند. 👈 نیز به‌شدت شیفتهٔ ایدئولوگ‌های «انقلاب باشکوه» انگلیس مانند بود و آنان را مظهر پیوند «دین‌داری و تجددخواهی» می‌نامید. @farooq313