6️⃣احدی
👈احدی را نبیند مگر اینکه ببیند او از من #بهتر است. .» أَتْقى
• آقا من چه #جوری آخر بگویم همه از ما بهتر هستند؟! واّلا! خیلیها از ما بهتر نیستند،
آقا گیر دادی شما!
هی اصرار میکنی من بگویم همه از ما بهتر هستند.
حضرت دلیل
رَجُلٌ خَيّْ مِنْهُ وَ أَتْقَى
✅مردم دو #جور هستند » إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلانِ « . میفرمایند
شما باید بگویی که همه از من بهتر هستند.
چه جوری این را .» رَجُلٌ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى
بگویی؟ آقا میفرماید خب مردم دو گروه هستند؛ یا از تو بهتر هستند یا از تو #بدتر هستند
؛⭕️»فَإِذَا لَقِیَ الَّذِی شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى قَالَ: لَعَلَّ خَیْرَ هَذَا بَاطِنٌ وَ هُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ خَیْرِی ظَاهِرٌ وَ هُوَ شَرٌّ لِی،
➕ دیگر. خب، اویی که از تو بدتر است چی باید بگویی وقتی که ملاقات کرد با یک آدمی که از او بدتر است.
72
• قَالَ لَعَلَّ خَيّْ هَذَا بَاطِنٌ وَ هُوَ
خب این چه جوری بگوید که این از من بهتر است شاید این خوبیاش #باطن اش است و خیرش این بوده که #ظاهرش شر باشد. ؛» خَيّْ لَهُ
وَ إِذَا رَأَى الَّذِی هُوَ خَیْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى تَوَاضَعَ لَهُ لِیَلْحَقَ بِهِ،
فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ فَقَدْ عَلَا مَجْدُهُ وَ طَابَ خَیْرُهُ وَ حَسُنَ ذِکْرُهُ وَ سَادَ أَهْلَ زَمَانِهِ.
✖️کارهای خوَبش پاکیزه میشود! مگر کار »!
شرافت اش بالا میرود
این حالا خوبیهایی که ازش دیده تازه ؛»
طَابَ خَيّْهُ « ! خوب نجس هم داریم؟! بله
دیگر ذکرش باقی میمی ماند »
شسته رفته میشود
آقای زمانۀ خودش میشود. کمکم خودش میشود ولیّ ای برای خودش.
آیا ما » زَمَانِهِ
میتوانیم هرکسی را میبینیم بگویم او از ما بهتر هست؟
هرکس بدحجاب، بی نماز؟
• ➕خدا بدجور #باد غرور خوبان را خالی میکند. طوری امتحان میگیرد . حالا چهارتا خوبی داری برای #بدها قیافه میگیری؟
🙂امتحانی از تو بگیرم که از بدها چنین امتحانی نگرفتم.
امتحانی از تو بگیرم و رسوایی برات پدید میآید که قیامت آرزو میکنی ایکاش #شرابخوار بودم و گنهکار اما روی خوبیهای خودم حساب باز نمیکردم غرور بگیرم
https://eitaa.com/fatemi5/1278
7️⃣کوفی شناسی: کوفیان خوبان متوقف بر خوبیها!
•✖️ مرد کوفه مدعیان #مغروری بودند که خدا بدجوری #امتحان گرفت.
✍️کوفه طبل رسوایی خوبان هست. آنها که اباعبدالله دربارۀ آنها فرمود ای مردم کوفه! شما آنقدر به ما
. اهلبیت نزدیک هستید #مثل زیرپیراهنی که بر تن چسبیده هست
الحسین(ع) فی الصفین: یا اهل الکوفه! انتم الاحبه. الکرماء و الشعار دون الدثار.
امام حسین(ع) در جنگ صفین: ای مردم کوفه، شما دوستان عزیز و گرامی مایید و چونان جامه های زیرین به ما نزدیک هستید
❎ ای کوفیان! شما دوستان ]ما[ و وقعة صفّین، اصلا امیرالمومنیین به من شما را از « : خاطر همین خوبی ها کوفه را مرکز حاکمیت خودش قرار داد فرمود🚹
میان همه شهرها #برگزیده ام و بر آن هستم که در میان شما فرود آیم زیرا از مودّت و محبّت شما نسبت به خود که به #خاطر خدا و پیامبر است، اطلاع دارم .
⏪ بعد همین کوفیان بزرگترین جنایت را بر اهل بیت روا داشتند.
•
:♾ یکی از مورخین در تحلیل روحیات مردم کوفه مینویسد "
➕غروری که این مردم در طی سالهای فتح ایران به دست آورده بودند، سبب شده بود تا بر مدینه پیامبر مسلط باشند
اصو لا مردم عراق روحیه ی «خود را در برخورد با حکام در طول صدسال نشان دادند.
و هرگاه عزل حاکمی را میخواستند، حتی #عمر را بر آن میداشتند تا حاکم موردنظر را خلع کند. ازاینرو چهره هایی که اهل حیله و نیرنگ نبودند، مغلوب به نظر میآمدند.
➖عمار بن یاسر به عنوان یک انسان پاک و #سعد بن ابی وقاص به عنوان یک #شخصیت غیرسیاسی نتوانستند در کوفه دوام بیاورند؛
⚡️ اما مغیره بن شعبه به عنوان یک فاجر آن چنان که عمر او را توصیف کرد( توانست تا مدتها بر کوفه حکم براند
https://eitaa.com/fatemi5/1278
•8️⃣ ➕خواهش میکنم به هیچ خوبی خودتان گیر ندهید.
#گیر هیچ خوبی خودتان نیفتید.
✖️✅ گاهی تعریف و #تمجید دیگران آدم را به تله #توقف بر خوبیها میاندازد.
امیرالمؤمنین « : اوصاف متقین فرمود"
در اعمال خوب کم آنها را راضی نمیکند اعمال خوب خودش را زیاد حساب نمیکند. اگر از او تعریف کنند میترسد و میگوید خدایا بهتر از این چیزی که او میگوید قرار بده
💠لا يَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ الْقَلِيلَ وَ لَا يَسْتَكْثِرُونَ الْكَثِيرَ، فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ وَ مِنْ أَعْمَالِهِمْ مُشْفِقُونَ؛ إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ، خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ،
💠 فيَقُولُ أَنَا أعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي، اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُونَ.
https://eitaa.com/fatemi5/1278
9️⃣امام خمینی ره:
همان خوب بودنش #سنگ راهش میشود.
⬅️ حضرت امام )ره( در فصل ریا و عُجب از کتاب چهل حدیث میفرماید:
مگر میشود کسی آدم #خوبی بشود و دچار #عُجب نشود؟
📌 همان #خوب بودنش #سنگ راهش میشود.
یکذره که حق به #جانب میشویم دیگر #خدا هم حریف ما نیست!
✅ مرحوم شاه آبادی-استاد عرفان امام (ره)تعبیری دارند که #سنگین و هولناک است:
➕یعنی وقتی #حق با ما باشد، معمو لا ما را #غرور میگیرد. در »! غرور طرفداری از حق مقابل #لجبازی اهل باطل غرور طرفداری از حق قرار دارد که هر دو بد است.
• ➕معمو لا دنبال این هستیم که از خوب بودنِ #خودمان لذت ببریم و متأسفانه گاهی هم این #لذت را میبریم که خیلی لذت حرامی است!
➕علامت #حماقت همین است که آدم از #خودش راضی باشد. وقتی آدم از خودش راضی میشود، طبیعتا یک لذتی دارد.
✍️چه کارباید کرد؟
✅اعتماد بنفس نداشته باش )به #خوبی های خودت تکیه نکن(؛ #اعتماد به خدا داشته باش! که البته این سخت است و در زندگیهای عادی قابل گنجاندن نیست.
•📌 بهتر است خیال خودمان آسوده باشد یا اینکه خدا از ما #راضی باشد؟
چرا گاهی میخواهیم روی پای خودمان بایستیم؟ خانه را میخواهی مال خودت باشد، کار را میخواهی مال خودت باشد، اگر بشود میخواهی از خدا هم مستقل باشی! چرا تصور غلطی از زندگی داریم؟
https://eitaa.com/fatemi5/1278
🔟یاس؛ سومین مانع تحول روحی
• اما سومین مانع تحول روحی که معمولا برای آدمهای معمولی و گنهکار وجود دارد،
یاس هست.
آقا ما که آدم نمیشویم. گاهی یک ژست عارفانه هم میگیرد ما کجا این مقامات کجا؟
فرمود هر کا ری خوبی را دیدید تو بردار نگو دیگران به این کار سزاوارترند.
•🔷شیطان ملعون، ابلیس اصلا اسمش روی خودش هست. ابلیس میدانید یعنی چه؟
یعنی کسی که مأیوس از رحمت الهی هست.
همه را مأیوس میکند. معمو ا لا لجن پراکنی ابلیس همین یاس پراکنی هست.
• ⬅️در میان سیئات، #یاس بعد از #شرک به خدا در صدر لیست گناهان کبیره قرار دارد حتی بدتر از آدم کشی و بسیاری از بدیها را بعد از یاس شمردند.
➕ اما فرمودند اول یاس
🚹. عمرو بن عبید بصری بر امام صادق )ع( وارد شد و سلام کرده نشست و #شروع کرد بخواندن
این آیه )کسانی که دوری میجویند از گناهان بزرگ( و سپس #ساکت شد و حرفی نزد،
امام صادق )ع( پرسید چه چیز تو را ساکت کرد؟
«دَخَلَ عَمْرُوبْنُ عُبَیدٍ عَلی أَبِی عَبْدِاللَّهِ(ع)، فَلَمَّا سَلَّمَ وَجَلَسَ تَلَا هذِهِ الآیةَ: الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ؛ ثُمَ أَمْسَک، فَقَالَ لَهُ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(ع): مَا أَسْکتَک؟ قَالَ: أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْکبَائِرَ مِنْ کتَابِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ؛
گفت: دوست دارم کبائر را از کتاب خدا بدانم و آنها را بشناسم، حضرت فرمود: بزرگترین کبائر #شرك به خداست، خداوند
تبارک وتعالی میفرماید:
💠فَقَالَ(ع): نَعَمْ، یا عَمْرُو! أَکبَرُ الْکبَائِرِ الْإِشْرَاک بِاللَّهِ؛ یقُولُ اللَّهُ: )مَنْ يُـشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ(؛
خداوند نمیبخشد آنکه برای او شریک گیرند بعد در ادامه فرمود و پسازآن یأس و نومیدی از رحمت خدا است زیرا خداوند عزّ و جلّ میفرماید:به راستیکه از رحمت خداوند نومید نباشند مگر گروه کافران
💠وَبَعْدَهُ الْإِیاسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ؛ لِأَنَّ اللَّهَ ـ عَزَّوَجَلَّ ـ یقُولُ: إِنَّهُ لَا يَيْئَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ؛
پسرانم! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا مأیوس یوسف، (»! نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند 87 )
• ⏪اکثر آدمها چرا تغییر نمیکنند؟
جوابش خیلی ساده هست. مأیوس هستند. شما مانعی بزرگتر از یاس سراغ دارید برای توقف انسان؟
انسانها اکثرا به جایی نمیرسند فقط به دلیل یاس.
https://eitaa.com/fatemi5/1278
1️⃣1️⃣آیا من میتوانم آقای بهجت بشوم؟
• آیا من میتوانم آقای بهجت بشوم؟ اگر به خودت گفتی نه پس #مأیوس هستی.
• ⬅️همه میتوانند به همه جا برسند و از اولیاء خدا باشند؛ دچار یأس نشوید. منتظر نباش حتما چشمی یا گوشی باز بشود.
🔻تو ارادت بورز، خدمت کن و عشق و محبت داشته باش؛ به #نتیجه هم کاری نداشته باش.
• ⭕️یک کسی به نام حاج #عیسی، در نزد حضرت امام )ره( خدمت میکرد )چای میآورد(.
روز ».
خدایا، من را با حاج #عیسی #محشور کن « امام )ره( گاهی با گریه، دعا میکرد که قیامت یکدفعه دیدی، حاج عیسی هم رفت پیش حضرت امام )ره(. چرا؟
➖ او لا امام )ره( از او راضی است،
➖ثانیا همانطور که امام )ره( در حدّ توانش کارهای خوب انجام داده است، حاج عیسی هم در حدّ #توانش کارهای خوب کرده است.
↩️لذا هردوی آنها، بیست میگیرند.
هیچکس حق ندارد مأیوس بشود و خود را از تمنّای وصال محروم کند.
•✔️ ممکن است شما توفیق نماز شب نداشته باشی؛ اما واقع ا ا ناراحت باشی از اینکه توفیق پیدا نمیکنی. خُب، این ناراحتیِ خودت را حفظ کن و ادامه بده.
✔️یکوقت دیدی با توفیق ندادن به نماز شب، تو را به همه جا رساندند.
اهل دل میگویند: بعضی از اولیاء خدا، هم خودشان میدانند از اولیاء خدا هستند و هم دیگران. بعضیها خودشان میدانند چه
خبر است ولی مردم خبر ندارند. بعضی دیگر، خودشان هم نمیدانند چه خبر است!
https://eitaa.com/fatemi5/1278
2️⃣1️⃣از خدا برمیآید موسی و قصاب را یکجا جمع کند
• ↩️روزی حضرت موسی علیهالسلام در ضمن مناجات به پروردگار عرض کرد: خدایا میخواهم #همنشینی را که در بهشت دارم، ببینم که چگونه شخصی است!
•➕ جبرئیل بر او نازل شد و گفت: یا موسی #قصابی که در فلان محلاست، همنشین تو است، حضرت موسی درب دکان قصاب آمد، دید جوانی شبیه #شب گردان مشغول فروختن گوشت است،
🚹🚹 شب که شد جوان مقداری #گوشت برداشت و به سوی منزل رفت، حضرت به دنبال او رفت تا به منزل رسید به جوان گفت: #مهمان نمیخواهی؟ گفت: بفرمائید، موسی را به درون خانه برد. حضرت دید جوان #غذائی تهیه نمود، آنگاه
زنبیلی از طبقه بالا آورد، پیرزنی کهنسال را از درون زنبیل بیرون آورد و او را شستشو داد، غذا را با دست خود به او خورانید.
• موقعی که خواست زنبیل را بهجای اول بیاویزد، پیرزن کلماتی را گفت که مفهوم نبود؛
بعد جوان برای حضرت موسی غذا آورد و خوردند.
⛩• آن حضرت سؤال کرد، حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟ عرض کرد: این پیرزن مادر من است، چون وضع #مادیام خوب نیست کنیزی برایش بخرم، خودم او را خدمت میکنم، پرسید:
آن کلماتی که به ز بان جاری کرد چه بود؟ گفت: هر وقت او را شستشو میدهم و غذا به او میخورانم میگوید
غفرالله لک و جعلک جلیس موسی یوم القیامة فی قبّته و درجته.
؛ خدا ترا ببخشد و همنشین و هم درجه حضرت موسی در بهشت گردی
•
➕ حضرت موسی فرمود: ای جوان بشارت میدهم به تو که خداوند دعای مادرت را مستجاب کرده، جبرئیل به من خبر داد در بهشت تو همنشین من هستی.
✅• شما ببینید #همنشین حضرت موسی کلیم الله که نام او در قرآن در بین انبیاء از همه بیشتر آمده است چه کسی هست؟ یک قصاب. از این خدا بر می آید موسی و #قصاب را یک جا جمع کند.
https://eitaa.com/fatemi5/1278
3️⃣1️⃣بینام ونشانها کنار اباعبدالله بانام و نشان شدند.
•↩️ کربلا، خدا خواست، 72 نفر را که #اکثر در تاریخ بی نامونشان هستند، در کنار اباعبدالله بانام و نشان کند.
برخی #غلام بودند با حسین #آقا شدند؛ و گفتند.
أميِّري حُسَین ونِعمَ امیر
🔷 باورتان میشود که این رجز یک بچه حدود 11 ساله هست در کربلا؟ 23 بعد شهادت سرش را بریدند مقابل مادر انداختند
اجسنت یا بنی یاقره عینی و سرور قلبی
نوجوانی که به "نقل متفاوت تاریخ 9 ساله، 11 ساله و یا 21 سال ") 3 () 4( که بعد از کشته شدن پدرش در رکاب سید الشهدا که "از صحابه ر سول خدا )ص( و از شیعیان با اخلاص امام علی )ع( بود") 5 (، به میدان رفت.
پس از شهادتِ پدرش #جناده در روز عا شورا، مادرش او را امر به #جهاد کر د و گفت: پسرم برو و حس ین )ع( را یاری کن. او نزد امام آمد و اجازه میدان خوا ست.
👈حسین )ع( اجازه نداد؛ او بار دیگر سخن خود را تکرار کرد. امام فرمود: این جوان پدرش شهید شده و شاید مادرش میدان رفتن اورا خوش نداشته با شد. او گفت:
ا ی فرزند رسول خدا، #مادرم مرا امر کرده شما را یاری کنم و خود، لباس جنگ بر تنم پو شانده ا ست.
☑️امام اجازه داد و او به میدان رفت و با خواندن رجز به دل د شمن حمله ور شد او در هنگام ورود به میدان این بیت را ترنم
میکرد: "امیری حسین و نعم الامیر سرور فؤاد البشیر النذیرعلی و فاطمه والده و هل تعلمون له من نظیر ) 6(. سالارم ح س ین
81
أحسَنتَ یا بُنَيَّ! یا قُرَّةَ « : انداختند مادر سر را بوسید و مقابل دشمن انداخت. گفت امام حسین ع چه کسانی را آقا کرده است؟ بگو به امام حسین »! عَیني وسَُورَ قَلبي عپس من چی؟
•✅ جون برده ی سیاه چهرهای بود که روز عاشورا نزد امام )علیهالسلام( آمد و برای مبارزه اجازه خواست. امام حسین )علیهالسلام( فرمود: تو مجبور نیستی به جنگ بروی، تو برای عافیت همراه ما آمده ای، خود را به زحمت مینداز!
• ⬅️جون گفت: من در راحتی باشم و در سختی شما را تنها بگذارم؟! به خدا سوگند هرچند که بوی بدن من بد و حسب و نژاد من رفیع نیست ولی امام بزرگواری چون شما بوی مرا خوش و بدنم را مطهر و رنگ روی مرا سفید میکند و به بهشتم مژده میدهد! به خدا سوگند که از شما جدا نگردم تا خون سیاه من با خون شریف شما آمیخته گردد!
💧بعد شجاعانه شروع به جنگ کرد و بیست وپنج نفر از دشمنان را به قتل رساند تا اینکه به شهادت رسید.
•⬅️ امام حسین )علیهالسلام( بر بالین او حاضر شد و براش یک دعا کرد عرضه داشت:
اَللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب ریحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ الأبرارِ وَ عَرِّف بَینَهُ و بَینَ مُحمدٍ و آلِ مُحمدٍ
خدایا! روی او را سپید و بوی او را خوش و او را با #نیکان محشور کن و با است و چه نیک امیری، که نشاط دل پیامبر و مژدهدهنده )به سعادت( و بیم دهنده )از انحراف و دوری از حق( است. علی و فاطمه پدر و مادر اویند و آیا مانند او کسی را میشناسید؟"
•☑️ از امام باقر )علیهالسلام( روایت شد که: بعد از واقعه عاشورا هرکسی کشته خود را از میدان بیرون میبرد و به خاک میسپرد، اما جون کسی را نداشت تا او را از میدان بیرون برد! به همین جهت پیکر پاره پاره ی او را پس از ده روز دیدند درحالیکه بوی عطر و مشک از بدنش به مشام میرسید!
• ➕نگو نمیشود، من نمیتوانم. بگو میشود اگر #خدا بخواهد میشود. اگر امام حسین بخواهد میشود. بگو آقا مسیحیها بیایند، غلامها بیایند با تو اینقدر عزیز شوند پس من چی؟
https://eitaa.com/fatemi5/1278
دیدنت در همهی راه معما شده است
تو کجا؟ نیزه کجا؟ وای! چه با ما شده است
دیدنت سخت، ولی سختتر از آن این است
باز هم حرمله سرگرم تماشا شده است
باورم نیست که بالای سرم میخندی
دل من سوختهتر از دل لیلا شده است
حجم تیری که علمدار زمینگیرش شد
باورم نیست که در حنجرهات جا شده است
کاش آرام رود قافله تا خواب روی
بعد من نوبت لالایی زهرا(س) شده است
کاش آرام رود تا که نیفتی از نی
ولی افسوس سر رأس تو دعوا شده است
نیزهداری که تو را میبرد، این را میگفت
باز هم زخم گلوی پسرت وا شده است
حسن لطفی
لبم لبریز از جام حسین است
عروج نام من بام حسین است
اگر جراح قلبم را شکافد
به روی لوح دل نام حسین است
آرامشم ده تا که طوفان تو باشم
آئینهام کن تا که حیران تو باشم
آزادهام امّا گرفتار تو هستم
خارم که خواهم در گلستان تو باشم
من سر به زیر و سرشکسته آمدم باز
تا سربلند لطف و احسان تو باشم
دیشب حواسم را که جمع خویش کردم
دیدم فقط باید پریشان تو باشم
ایمان چشمانت مرا بیدار کرده
باید چه گویم؛ تا مسلمان تو باشم؟
بر گیسوانم گرد پیری هست امّا
من آمدم طفل دبستان تو باشم
دیروز کمتر از پشیزی بودم؛ امروز
باارزشم؛ چون جنس دکان تو باشم
دیروز تحت امر شیطان بودم؛ امروز
از لطف چشمت تحت فرمان تو باشم
دیروز یک گرگِ بیابانگرد و بی عار
امروز می خواهم که اصلان تو باشم
هر چه شما فرمایی؛ امّا دوست دارم
تا در مِنای عشق، قربان تو باشم
شادم نمودی که قبولم کردی آقا
من آمدم تا بیت الاحزان تو باشم
خواهم که خاک پایتان باشم نه اینکه
چون خار در چشمان طفلان تو باشم
آقا اگر راضی نگردد زینب از من
دیگر چگونه بر سر خوانِ تو باشم؟
یوسف زهرا! زشما پُر شدم
تا که اسیر تو شدم حُر شدم
از دل دشمن به سویت پر زدم
آمدم و حلقه براین در زدم
آمده ام تا که قبولم کنی
خاک ره آل رسولم کنی
حرّ پشیمان تو ام یا حسین
دست به دامان تو ام یا حسین
یک نگه افکن همه هستم بگیر
ای پسر فاطمه دستم بگیر
روز نخستین به تو دل باختم
در دل من بودی و نشناختم
دست نیاز من و دامان تو
کوه گناه من و غفران تو
ناله ی العفو بُوَد بر لبم
تا صف محشر خجل از زینبم
روی علی اکبر تو دیدنی است
دست علمدار تو بوسیدنی است
مهر تو کُلّ آبروی من است
هستی من خون گلوی من است
چه می شود کشته ی راهت شوم؟
خاک قدم های سپاهت شوم؟
حرّ ریاحی به درت آمده
فطرس بی بال و پرت آمده
با نگه خویش کمالم بده
وز کرم خود پر و بالم بده
بال من از تیغه ی شمشیرهاست
سینه ی تنگم سپر تیرهاست
مقتل خون، اوج کمال من است
تیر محبت پر و بال من است
بال بده، فطرس دیگر شوم
طوطی گهواره ی اصغر شوم