⬅️علل قناعت گریزی
حال ببینیم با این همه تاکید که بر قناعت و فواید آن شده، چرا برخی از مردم جامعه از آن گریزان هستند:
1-تجملگرایی؛ انسانهای تجملگرا نمیتوانند قانع باشند. در جامعهای که نمایش زیاد میشود، قناعت کمرنگ میشود.
2-بیشخصیتی و بیهویتی هم یکی دیگر علل گریز مردم از قناعت است، اما انسانهای متشخص، خود را با ثروتشان بروز نمیدهند.
1. آسايش، راحتي و رضايتمندي
انسان به صورت فطري طالب راحتي و آسايش است. گاهي به اشتباه مصداق رفاه و آسايش را تشخيص ميدهد. براي اينكه اشتباه نكند و حريص نباشد، بايد بداند اولين ثمرة شيرين قناعت، آسايش و راحتي است براي كسي كه اين ويژگي را دارا است.
هنگامي كه فرد به آنچه در اختيار دارد، اكتفا ميكند و در زندگي، خود را با در نظر داشتن امكانات موجود، اداره ميكند، سختي بسياري از امور همچون فعاليتهاي طاقت فرسا، نگراني از كمبودها، اظهار نياز به ديگران و... را از خود دور ميسازد. از اينرو، رسول خدا(ص) قناعت را عين راحتي دانسته و فرمودهاند: «القناعة راحة؛ قناعت راحتي است».20
اميرالمؤمنين(ع) راحتي را ثمره قناعت به شمار آورده و فرمودهاند: «ثمرة القناعة الراحة؛ راحتي و آرامش نتيجه قناعت است».
همچنين حضرت ميفرمايد: «حرم الحريص القناعه، فافتقد الراحه؛ حريص چون از قناعت محروم است، راحتي ندارد».
در حديثي ديگر ميفرمايد: «القناعه مال لاينفد؛ قناعت ثروتي پايان نايافتني است كه به دنبال خود عزت ميآورد».
غزالي ميگويد: «هيچ كس را عيش خوش تر از قانع نبود، هيچ كس اندوهگينتر از حسود نبود، هيچ كس سبك بارتر از تارك دنيا نبود و هيچ كس پشيمانتر از عالم بدكار نبود».
در بُعد خانوادگي نيز اكتفا كردن فرد به امكانات موجود، بسياري از نگرانيها را از زندگي مشترك دور ميسازد.
مرد يا زني كه به همسر خود به عنوان دارايي موجود خود نگاه ميكند و او را بدون مقايسه با نقاط قوت ديگران مينگرد، در حقيقت آرامش و راحتي خود را تأمين كرده است.
همچنان كه افرادي كه تنها نقاط ضعف همسر خويش را در نظر ميگيرند و آن را با نقاط قوت ديگران مقايسه ميكنند، همواره روحي ناآرام دارند. ساير امكانات زندگي نيز همين طور است. كساني كه به آنچه دارند، راضياند و خود را براي به دستآوردن آنچه ندارند، به زحمت نمياندازند، يا در افسوس نداشتن آن به سر نميبرند، زندگي را با روحي آرام و به دور از دغدغه و نگراني ميگذرانند. در حديثي از امير مؤمنان(ع) آمده است: «الرضا ينفي الحزن؛ رضايت و قناعت اندوه را از بين ميبرد».
جانسون ميگويد:
«براي دستيابي به احساس رضايت، بايد شعار ايمان به خدا جاي "درست همين كه به شغل برسم، داراي خانه شوم، سرمايهدار گردم و..." را بگيرد».
2. برخورداري از زندگي شيرين
راحتي و آسايش ناشي از قناعت، زمينه برخورداري همسران از زندگي دلپذير و گوارا را فراهم ميسازد.
اين نتيجه ارزشمند با تعابير گوناگوني در متون ديني بيان شده است. در روايتي از قناعت، به زندگي گوارا تعبير شده است:
🔹«عن الصادق(ع) خمس من لم يكن فيه لم يتهنأ العيش الصحة و الا من و الغني و القناعة و الانيس الموافق؛
كسي كه پنج چيز در او نباشد، زندگي برايش گوارا نيست. سلامتي، امنيت، بي نيازي، قناعت و همسر موافق»
🔹در برخي از روايات، قناعت را گواراترين زندگي به شمار آورده است: «عن علي(ع): القناعة اهنأ العيش؛گواراترين زندگي قناعت است».
در تعبيري ديگر قناعت مصداق حيات طيبه دانسته شده است: «سئل علي(ع) عن قوله تعالي «فلنحيينّه حياةً طيبةً، فقال هي القناعة؛از امير مؤمنان(ع) در باره سخن خداوند متعال كه فرمود: ما به او حيات طيبه عطا ميكنيم، سؤال شد. پس حضرت فرمودند: حيات طيبه قناعت است. نه تنها قناعت حيات طيبه است، بلكه پاكترين زندگي قناعت است».
👈عن علي(ع): اطيب العيش القناعة؛ پاكترين زندگي قناعت است».
در جاي ديگر حضرت امير(ع)زيبايي زندگي را قناعت ديده، فرمودهاند: «جمال العيش القناعة؛قناعت زيبايي زندگي است».
همه اين تعابير بيانگر آن است كه فرد قانع، از همسر خود راضي، از امكاناتي كه در اختيار دارد، راضي و از همه مهمتر از خداي خود راضي است.
و بر اساس اين رضايت، ضمن آنكه از باطني آرام برخوردار است، اعضا و جوارح خود را نيز براي دسترسي به آنچه ندارد، به زحمت نمياندازد. آيا حيات طيّبه چيزي جز اين است؟
3. عزّت نفس
حرمت نفس يكي از بهترين نشانههاي سعادت و خوشبختي است. هر چه فرد از حرمت نفس خويش فاصله ميگيرد و به گونهاي خود پنداره منفي پيدا ميكند از سعادت فاصله ميگيرد.
🔻از مهمترين عواملي كه بر رفتار اجتماعي ما تاثير ميگذارد، احساس كفايت و عزت نفس است.
هر يك از ما تصوري از خود دارد كه به آن خود پنداره ميگويند. آن تركيبي از شناختها و احساساتي است كه فرد نسبت به خود دارد. البته «عزت نفس» با مفهوم «خود» مساوي نيست.
مفهوم «خود» مجموعهاي از عقايد فرد در باره خود است كه بيشتر بر مبناي توصيف است تا اينكه بر مبناي قضاوت باشد؛ چرا كه ممكن است بعضي از بخش هاي مقوم خود، خوب يا بد تلقي نشود. وقتي ويژگي هايي كه فرد دارد با ارزش مثبت و منفي مورد قضاوت قرار نگيرد، اين خود را از عزّت نفس جدا ميسازد. پس نگاه به خود، در صورتي كه با قضاوت همراه باشد، عزّت نفس مطرح ميشود. اگر اين قضاوت مثبت باشد، به عزّت نفس فرد ميافزايد.
چنان كه منفي باشد، عزّت نفس او را كاهش ميدهد. به عنوان مثال، پسر بچهاي كه زياد دعوا ميكند، چنان كه اين حالت را به عنوان توانايي خود ارزيابي كند و براي آن ارزش مثبت قائل باشد، عزت نفس او افزايش مييابد. ولي چنان كه از اين حالت خود ناخرسند باشد و آن را حالت بدي ارزيابي كند، عزّت نفس او كاهش خواهد يافت.34 خود پنداشت از نظر مفهوم، گستردهتر از عزّت نفس است و به شناختهايي كه فرد از خودش دارد، اشاره ميكند.
👈عزّت نفس با مشاركت فرد در تعاملات خانواده ارتباط دارد. هر يك از افراد خانواده، وقتي دچار استرس ميشوند، توانايي آنها در برقراري ارتباط آشكار با يكديگر، دادن پسخوراند و دريافت آن و حل مشكلات به عزّت نفس جمعي خانواده بستگي دارد. افراد خانواده در مواقع بحراني يا استرسزا ممكن است ارتباط با يكديگر را متوقف سازند تا بدين طريق عزّت نفس خويش را حفظ كنند.36
عزّت و نفوذ ناپذيري اثر ارزشمند قناعت است. فردي كه به آنچه دارد، قانع نيست، همواره در صدد است كه كمبودهاي مادّي خود را بر طرف سازد و چون تأمين اين نيازها در موارد زيادي مستلزم در خواست از ديگران است و از سوي ديگر، اين كمبودها بي انتها ميباشد، نيل به آنچه كه فرد در اختيار ندارد، مستلزم ابراز نياز مداوم به ديگران است. اين همان چيزي است كه عزّت و نفوذ ناپذيري فرد را به شدّت به خطر مياندازد.
از اين رو، در روايات بسياري قناعت موجب عزّت دانسته شده است. «عن اميرالمؤمنين(ع): من تجلبب الصبر والقناعة عزّ و نبل؛ هر كس لباس صبر و قناعت بر تن كند، عزيز و با فضيلت ميشود».38 در روايت ديگري حضرت ميفرمايند: «القناعة تؤدي الي العزّ؛ قناعت به عزّت منتهي ميشود».
بعضي از روايات حتي از اين مرحله نيز فراتر رفته و قناعت را پايدارترين نوع عزت برشمردهاند: «القناعة ابقي عزّ؛ پايدارترين عزت قناعت است».
از اينرو، وقتي به امام باقر(ع) گفته شد: «عظيمترين انسانها كيست؟ حضرت فرمودند:مَنْ لميبال الدنيا في يد من كانت؛كسي كه توجه نداشته باشد به اين كه دنيا در دست كيست».
روشن است كه عزّت مهمترين سرمايه زندگي مشترك است. با وجود آن، ميتوان بسياري از كمبودهاي زندگي را ناديده گرفت و زمينه آرامش و سازگاري خانوادگي را فراهم ساخت.
بينيازي و عزّت انسان در احساس اوست. چه بسيار افرادي كه با همه سرمايهاي كه دارند، روحيه گدايي بر آنها حاكم است. فيض كاشاني از وجود پيامبر(ص) اكرم(ص) نقل ميكند كه حضرت فرمود: «بينيازي به فراواني ثروت نيست، بلكه به روحيه بينيازي است».
رهايي از اسارت نفس به قناعت وابسته است. كسي كه قناعت پيشه نسازد، به اسارت نفس گرفتار ميشود و عزّت خود را از دست ميدهد. علي(ع) ميفرمايد: «الحريص عبد المطامع؛ حريص بنده هواهاي نفساني است»
4. اصلاح نفس
علاوه بر آثاري كه به آن اشاره شد، اين صفت از مهمترين عوامل خود سازي قلمداد ميشود. صفت ناپسند حرص، كه سرچشمه بسياري از رذايل اخلاقي است، با قناعت درمان ميشود.
ريشه كن كردن حرص نقطه آغازي براي آراسته شدن به مكارم اخلاق خواهد بود. بر اين اساس، امير المؤمنين(ع) قناعت را عامل مقابله با حرص شمرده و فرمودهاند: «انتقم من حرصك بالقنوع كما تنقم من عدوّك بالقصاص؛ از حرص خود با قناعت انتقام بگير همان گونه كه از دشمن خود با قصاص انتقام ميگيري».
در جايي ديگر، از قناعت به عنوان بيشترين ياري دهنده فرد در جهت اصلاح نفس ياد كردهاند: «اعون شييء علي صلاح النفس القناعة؛ كمك كارترين عامل بر اصلاح نفس قناعت است».
مسلّم است فردي كه توفيق خودسازي پيدا كرده و از نفس صالحي برخوردار گشته است، از توانايي ايجاد آرامش در جامعه و به حدّاقل رساندن تنشها و ناسازگاريها برخوردار خواهد بود.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلم) فرمودند:
«مَن زَهِدَ فی الدنیا هانت علیه المصائب؛ کسی که در دنیا زاهد باشد گرفتاریها برایش آسان شود.»
دل کندن از این دلبستگیهای دنیا و دل بستن به جهان آخرت موجب رستگاری انسان میشود بنا به فرموده حضرت علی (علیهالسلام): خوشا آنانی که دل از این جهان کندند و به آن جهان بستند
خصوصیات افراد قانع
در احادیث و روایات از افراد قانع به عنوان سپاسگزارترین مردم یاد شده است و نشانههای دیگری نیز عنوان شده است از جمله: آزادگی، مردانگی و همت بلند.
افرادی که قناع هستند دارای همت بلند هستند.
حضرت علی (علیهالسلام) فرمودند: قانعترین مردم باش تا شکرگزارترین آنان باشی.
حضرت علی (علیهالسلام) فرمودهاند: زندگی با قناعت نشانه همت بلند است.
علائم قانع نبودن
ذلت و خواری، نگرانی و تشویش خاطر، چشم طمع داشتن به مال دیگران، عدم امنیت در معیشت، احساس حقارت.
کسی که به آنچه خداوند به او داده راضی نباشد خواه ناخواه دست نیاز به سوی دیگران دراز میکند که باعث باعث ذلت و خواری او میشود.
انسان حریص و طمعکار همیشه نگران است و خاطر ناراحت دارد. نگران سرنوشت مال و ثروتش است نگران وضعیت و مقام و منصب خود است لذا همیشه پریشان خاطر است.
فردی که حرص و طمع دارد همیشه احساس ناامنی در معیشت و زندگی میکند. فکر میکند باید هر چه بیشتر بدست آورم برای روز مبادا. در حالیکه غافل از این است که خداوند روزی همه را تضمین کرده است. مورد بعدی این است که احساس حقارت میکند.
اگر سادهزیست باشد و به دور از تجملات و چزهای پرخرج و به درد نخور و دکوری باشد فکر میکند تحقیر شده و چیزی از شخصیت و کلاسش کم شده است.
ولی در اصل دین مبین اسلام چنین روشی پسندیده نیست. انسان حریص مریض است و باید آن را درمان کرد یا خودش برای درمان بیماریش که بسیار خطرناک نیز هست تلاش کند.
چگونه در خانواده قناعت را نهادینه کنیم؟
اگر اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر به مقدار درآمدی که با تلاش به دست آوردهاند، راضی و قانع باشند و به طمع مالاندوزی خود و دیگران را به زحمت نیاندازند، به اندوه و رنج کمتری دچار خواهند شد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس که به روزی قسمت شدهی خود قانع باشد، خود را از اندوه و درد و رنج و خستگی مفرط رهایی بخشیده است.
اعضای خانواده برای ایجاد حالت قناعت در خود، باید به خانوادههایی که در سطح مواهب مادی پایینتری هستند توجه کنند و خود را با خانوادههای با سطح بالاتر مادی، مقایسه نکنند زیرا چیزی جز حسرت خانمانسوز نصیبشان نمیشود.
امام صادق علیه السلام فرمودند: بالاترین بینیازی، قناعت است.همچنین به مردی موعظه فرمود: به آنچه که خدا روزیت کرده قانع باش و به چیزهایی که نزد دیگران است چشم ندوز و آروزی چیزی که به آن دسترسی نداری، از دل بیرون کن چون هر کس که قناعت ورزید سیر و بینیاز شد و هر کس که قناعت نورزید و طمع کرد سیر نمیشود (همیشه خود را نیازمند میپندارد)… .
امام باقر علیه السلام فرمودند: از چشم دوختن به زندگی افراد با امکانات مادی بیشتر، به شدت بپرهیز. چه بسیار خداوند به پیامبرش فرمود: مبادا تو از کثرت اموال و اولاد آنها در شگفت آیى. و فرمود: و هرگز به متاع ناچیزى که به قومى از آنان (قومى کافر و جاهل) در جلوه حیات دنیاى فانى براى امتحان دادهایم چشم آرزو مگشا، و رزق خداى تو بسیار بهتر و پایندهتر است. پس اگر از زندگی پر زرق و برق آنها کدورتی برایت حاصل شد زندگی رسول خدا صل الله علیه و آله را به یاد آور که همیشه نانش فقط از جو و شیرینیاش فقط خرما بود و تشک او از شاخههای درخت خرمای خشک شده بود آن هم اگر یافت میشد
✅موضوعات فیش منبرک
خطرات دنیاگرایی
https://eitaa.com/fatemi5/2014
عربی_خواندن_نماز
https://eitaa.com/fatemi5/2011
نقش مسجددر معنویت انسان
https://eitaa.com/fatemi5/2007
دستگیری حضرت زهرا(س)
https://eitaa.com/fatemi5/1972
مکافات؛آثار و تبعات گناهان
https://eitaa.com/fatemi5/1961
عوامل تقویت و گسترش این فرهنگ شهادت
https://eitaa.com/fatemi5/2043
روحیه شهادت طلبی
https://eitaa.com/fatemi5/2030
دشمن شناسی
https://eitaa.com/fatemi5/1563
تهذیب نفس
https://eitaa.com/fatemi5/2021
قناعت
https://eitaa.com/fatemi5/2119
دوشنبه مغرب اعتقادی ۱۴۰۱/۱۰/۱۹
موضوع: #عوامل_طول_عمر1
سلام علیکم-بسم الله الرحمن الرحیم
امام صادق(علیه السلام ) برای افزایش طول عمر می فرمایند: صَدَقه وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ یَزِیدَانِ فِی الْأَجل :نیکی به پدر و مادر و صله رحم موجب ازدیاد عمرند.(بحار، ج71، ص 83)
در روایات راههایی برای افزایش عمر بیان شده است که برخی ذکر میشود:
1-نیکی به والدین و صلهرحم: صلهرحم تا جایی نقش دارد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) میفرماید حتی زمانی که قومی به جای نیکی، به فجور و گناه ورزی روی میآورند به سبب آنکه صلهرحم را به جا میآوردند، دارای عمر طولانی خواهند شد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره میفرماید: مردمی که گناهکارند و نه نیکوکار، به صلهرحم، اموالشان زیاد و عمرشان طولانی میشود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد!؟ (کافی، ج 2، ص 155)
2- خوش اخلاقی: امام صادق(علیه السلام ) میفرماید: نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانهها را آباد و عمرها را طولانی میکنند. (کافی، ج 2، ص 100) واین طبیعی است، چون با اخلاق خوش استرس کم شده و بیماریها کم میشود.
3- زیارت امام حسین(علیه السلام): در این باره امام صادق(علیه السلام) فرموده است: زیارت امام حسین(علیه السلام) را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزیات را زیاد میکند و زندگیات را همراه با سعادت میکند (کامل الزیارات، ص 286)
4- نیکی به خانواده: امام صادق(علیه السلام) میفرماید: هر کس به شایستگی در حق خانوادهاش نیکی کند، خداوند بر عمرش میافزاید. (کافی، ج 8، ص 219، ح 269)
خدواند عمر با برکت به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلوات برمحمد و آل محمد
@AhkameHarameRazavi