✅امام زين العابدين، تجسم عقل است که از آن نمادهايي همچون تدين و اخلاق نيک ظهور مي يابد. ازاين رو در سيره و سنت آن امام(علیه السلام) همه مکارم اخلاق را مي توان يافت و ايشان تجسم کامل اخلاق نيکي است که خداوند پيامبرش را به عنوان «انک علي خلق عظيم» بدان ستوده است.
داستان هاي بسياري از عفو و گذشت ايشان نسبت به کساني که اذيت و آزار مي رساندند، بيان شده است که همه اينها بيانگر عظمت روحي و شرح صدر و وسعت وجودي ايشان است. از جمله کمک به پسر #عمويي که ايشان را مي آزرد و بدزباني مي کرد.
👈صاحب کشف الغمه نقل کرده: روزي آن حضرت از مسجد بيرون آمده بود. مردي او را ملاقات کرد و به آن جناب #دشنام و ناسزا گفت. غلامان آن حضرت خواستند به او صدمه زنند. فرمود: او را به حال خود واگذاريد! پس به آن مرد رو کرد و فرمود: آنچه از کارهاي ما بر تو پوشيده است، بيشتر است از آنچه تو بداني و بگويي. بعداز آن فرمودند: آيا #حاجتي داري تا تو را کمک کنيم؟ آن مرد شرمسارشد. سپس حضرت عباي خود را نزد او افکندند و امر فرمودند تا هزار درهم به او بدهند. پس از آن هر وقت آن مرد حضرت را مي ديد، مي گفت: گواهي مي دهم که تو از اولاد رسول خدايي.
همچنين آمده است که زماني #کنيزي ظرف آب به دست، آب روي دستان امام(علیه السلام) مي ريخت. ناگهان ظرف از دست او افتاد و بر صورت امام خورد و آن را زخمي کرد. امام نگاهي به او فرمودند.
👈کنيز گفت: «والکاظمين الغيظ» (يعني: متقين کساني هستند که خشم خود را فرو مي برند). امام فرمود: خشمم را فرونشاندم. کنيز ادامه داد: «والعافين عن الناس» (يعني: و از مردم مي گذرند و عفو دارند)، امام فرمود: از توگذشتم. کنيز باز ادامه داد: «والله يحب المحسنين» (يعني: خداوند نيکوکاران را دوست دارد) امام فرمودند: تو را به خاطر خدا آزاد کردم
🔹@fatemi24
🔸@fatemi5
🔹@a_fatemi24
▬📝 ﷽▬
🌸🍃🌸🍃
بسم الله الرحمن الرحیم-
✋ چهار نکته #فواید شرح صدر
✍️کسی که شرح صدر دارد، طبیعتاً در رفتار و روحیات اخلاقی وی نمایان میشود، به گونهای که از این راه میتوان فهمید شرح صدر دارد، یا از ظرفیت پایین برخوردار است.
دستهای از این فواید را میتوان از قرآن برداشت کرد:
← 1️⃣👈هدایت الهی
🌱از مهمترین فواید شرح صدر مؤمن، هدایت الهی است.«فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ...»؛ «پس خدا هر که را بخواهد هدایت کند، سینهاش را برای پذیرش اسلام گشاده میگرداند».
🍂بنابراین شخص هدایتیافته همواره برخوردار از شرح صدر است، بهگونهای که در پذیرش حق و واقعیت هیچگونه لجاجت وعنادی ندارد.
🍃امام صادق علیه السلام میفرماید: «ان الله اذا اراد بعبد خیرا شرح صدره للاسلام»؛ «خداوند اگر خیر و نفع بندهای را بخواهد، به وی شرح صدر عطا میکند تا اسلام را بپذیرد».
🔵بنابراین هدایت شدن به اسلام از فواید شرح صدر است.
2️⃣👈آراستگی به نور الهی
🍃کسی که برخوردار از شرح صدر است، همواره از نور الهی بهره میگیرد. انسانی که از طریق شرح صدر تسلیم محض الهی میشود و حقیقت را از روی بصیرت و فهم قبول میکند، مانند این است که سوار بر مرکبی از نور، گسترة وسیعی از حق را میبیند و آن را از باطل باز میشناسد. چنین شخصی در ایمان خود دچار تزلزل و اضطراب نمیشود.
🌿«أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَی قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ» ؛ «آیا کسی که خدا سینهاش را برای اسلام گشاده کرده، و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلانی است که نور هدایت به قلبشان راه نیافته) وای بر آنان که #قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند، آنان در گمراهی آشکارند».
این نور الهی میتواند عقل، علم و عرفان باشد که مسلمان با آنها حق را از باطل تشخیص میدهد.
🔷نشانهاش این است که در برابر یاد خدا دلهایشان لرزان است.
👌برخلاف کسانی که دلهایی سخت دارند که به یاد خدا هیچ اهمیتی نمیدهد و مانند سنگ سخت است؛ بلکه سختتر از سنگ چرا که برخی از سنگها میشکافد و از آن نهرها جاری میگردد و برخی دیگر تکه میشود و آب تراوش میکند. اما شخص سنگدل حتی اینگونه نیست.
🌴پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرماید: «اذا دخل النور القلب انفتح القلب و استوسع»؛ «هرگاه نور الهی در دل مؤمن تابید، دلش باز میشود و وسعت میگیرد».
همچنین میتواند مراد از نور ادلّة موکد باشد، «بدان سان که شبهات برایش حل شده باشد و گمانها و افکار را دور ریزد. فَهُوَ عَلی نُورٍ (پس بر او نوری است) یعنی دلالت و هدایتی مِنْ رَبِّهِ (از پروردگارش)، خداوند ادله را به نور تشبیه کرده چون با وساطت آنها حق شناخته میشود. آن چنان که به واسطه نور و روشنی مکانها در دنیا شناخته میشود».
3️⃣👈عفو و گذشت
💐شرح صدری که در دل انسان به وجود آمده، در رفتار وکردار وی بروز پیدا میکند. #عفو و گذشت یکی از پیآمدهای آن است. زیرا هر که ظرفیت بالایی دارد، در عقاب کردن نمیشتابد و تا جایی که بتواند میبخشد.
«فَبِمَا رَحْمَة مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ...»؛ «به برکت رحمت الهی در برابر آنها (مردم) نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از گرد تو پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش...».
این آیه پس از جنگ احد هنگامیکه برخی از مجاهدین فراری از جنگ، نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمده و اظهار ندامت و پشیمانی میکردند، نازل گشت. پیامبر صلی الله علیه وآله هم آنان را عفو کرد.
در این آیه به یکی از ویژگیهای پیامبر صلی الله علیه وآله در سعه صدر داشتن و نرمدلی نسبت به خطاکاران اشاره میکند و از پیامبرصلی الله علیه وآله میخواهد که عفو و گذشت را سرلوحة اعمال خویش قرار دهند؛ زیرا نبود گذشت و بخشش در برخی موارد موجب پراکندگی مردم و تشتت و اختلاف میگردد.
بنابراین بر ر هبری جامعه لازم است با سعة صدر از خطاهایی که پس از آن ندامت دارند، درگذرد. همچنان که امام علی علیه السلام میفرماید: «آلی الریاسة سعة الصدر»؛ «گشودهجانی سینه از ابزار مدیریت است».
4️⃣👈 دل کندن از دنیا
آخرین فایدة شرح صدر، دل بریدن از دنیا است.
دلبستگی به دنیا ناشی از این است که صدر، برای پذیرش کفر آماده بوده است نه اسلام. زیرا مسلمانی که شرح صدر دارد، دارالغرور را بر دارالخلود برتری نمیدهد:«ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَیَای الْدُّنْیَا عَلَی الآخِرَی...» ؛ «این به علّت آن است که زندگی دنیای پست را بر آخرت ترجیح دادهاند و خداوند افراد بیایمان را هدایت نمیکند».
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
👈در فراز دوّم از دعای این روز مبارک، چنین می خوانیم:
👌خدایا! سینه ام را به توبه ی فروتنان، فراخ ساز
👌«شرح صدر»، و سینه ی گشاده، حالتی از ایمان است که از توکل مطلق، #بی نیازی از مردم، #قدرت تحمل فراوان و اراده ی استوار سرچشمه می گیرد.
👈در این حالت معنوی انسان می تواند به جنگ #مشکلات و مصائب برود. دریا دل می شود، ترس و واهمه از بین می رود. از شکست ها #افسرده و ملول نمی شود. از کمی یاران دلتنگ نمی گردد و از انبوه دشمن نیز نمی ترسد. مسایل جزئی دنیا و دنیاپرستان او را از هدف باز نمی دارد و قدرت روحی او، کوه مصایب را آب می کند.
🍀در قرآن کریم، «سعه ی صدر» یکی از #مواهب بزرگ و «ضیق صدر» یکی از کیفرهای الهی شمرده شده است. خداوند به عنوان یک موهبت عظیم به #پیامبر خود می فرماید:
🔴الَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَک
🔵آیا سینه ی تو را وسیع و گشاده نساختیم.
🔺آری، برخی افراد روحشان آن چنان باز و گشاده است که برای پذیرش هر واقعیتی هرچند بزرگ آمادگی دارند؛ امّا برعکس روح بعضی چنان تنگ و محدود است که گویا برای نفوذ هیچ حقیقتی در آن راهی و جایی نیست.
🔻در فراز دوّم از دعای این روز، از گشادگی سینه و تنگی آن سخن به میان آمد. افق دید افراد بی بهره از «شرح صدر»، به زندگی روزانه محدود خواهد بود. اگر نعمتی به آنان برسد، گویا به #همه چیز دست پیدا کرده اند، و اگر کم ترین تغییری در آن پیدا شود، همه چیز را پایان یافته می یابند.
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
آثار و لوازم شرح صدر
1️⃣👈 بیرون آمدن از حالت تردید
🔹«ضیق صدر کفار و معاندین نتیجة گناه و #جهل آنان به حقایق است. گرفتگی سینه، ضعف اراده و تحیر را دامن میزند و از نوعی انفعال و تأثّر روحی سرچشمه میگیرد که برگرفته از آثار و کشش تخیلات و جاذبههای آن است.
🔹همین که انسان بتواند خود را از معرض جاذبههای مخالف و تأثیرات آن برهاند و در یک جهت مصمم شود، سینهاش باز و سیرش آسان گردد. بنابراین مهمترین اثر شرح صدر بیرون آمدن از حالت تردید و تصمیم بر کار و تحمل دشواریها و ا طمینان نفس است».
2️⃣👈 گشادهرویی
قلب انسان منشأ تأثرات فکری و نفسانی است و در هنگام بسط و #گشادگی در #چهره نمایان میشود.
3️⃣👈عطوفت و لطف
🔹انسانی که بسط وجودی پیدا میکند، لطفی فراگیر دارد. هرچه #حیطة توانایی #روحی یک فرد بیشتر شود، عطوفت و لطف او نیز افزون میگردد که #شرح صدر این مشخصه را در خود دارد.
4️⃣👈عیب پوشی
🔹انسانی که شرح صدر دارد، رفتار مردم را حمل بر صحت میکند.
قرآن کریم در مورد پیامبر صلی الله علیه وآله میفرماید: «وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیِقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَّکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَة لِّلَّذِینَ آمَنُواْ مِنکُمْ وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ».
؛🔹 «از آنان گروهی پیامبر صلی الله علیه وآله را آزار میدهند و میگویند: او آدم خوشباوری است! بگو: خوش باور بودن او به نفع شماست! (ولی بدانید) او به خدا ایمان دارد و (تنها) مؤمنان را #تصدیق میکند و رحمت است برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند! و آنها که رسول خدا را آزار میدهند، عذاب دردناکی دارند!»
🔹گروهی از منافقان که سخنان ناروا در مورد پیامبر صلی الله علیه وآله میگفتند و در حقیقت یکی از نقاط قوت پیامبر صلی الله علیه وآله را که وجود آن در یک #رهبر کاملاً لازم است، به عنوان نقطة ضعف نشان میدادند، از این واقعیت غافل بودند که یک رهبر محبوب، باید نهایت لطف و محبت را نشان دهد، تا حد توان عذرهای مردم را بپذیرد، و در مورد عیوب آنها پردهدری نکند (مگر در آنجا که این کار موجب سوء استفاده شود).
5️⃣👈آرامش و وقار
انسانی که دلش نور حق و ایمان را بپذیرد، شرح صدر و آرامش مییابد و از اضطراب و بیثباتی آزاد میگردد. او بر آنچه از دست میدهد، #اندوهگین نمیشود و به آنچه دارد دل نمیبندد، پس چنین کسی در اداره امور دچار #تزلزل نخواهد شد.
سکینه و آرامش درونی موجب میشود آدمی در برابر #سختیها بهویژه در میدانهای نبرد از پا نیفتد، همچنان که در تاریخ میبینیم خداوند با اعطای سکینه و آرامش مسلمانان را در جنگ پیروز میگرداند.
6️⃣👈بردباری و فروبردن خشم
🔹انسانی که نور علم و حکمت، جانش را فرا میگیرد و توفیق معرفت خداوند را مییابد، رحمتش بر غضب پیشی دارد، خشمش را در اختیار میگیرد و همواره #صبر پیشه میسازد؛ صبر کردن در برابر #مصائب، شکیبایی در انجام واجبات و ترک محرمات، بردباری در رویارویی با مشکلات و آزار فرد مقابل که ناشی از جهل وی است و صفات دیگری از این دست، همگی در پی شرح صدر میآید.
🔹در مقابل آثار شرح صدر، اوصاف زشتی مانند #قساوت قلب، کینه، نفاق، حسادت، جهل، ظرفیت پایین و کمحوصلگی از ضیق صدر منشعب میشود که اگر برخی از اینها ـ به جز دو مورد اخیر ـ در عمل بروز نماید، موجب بدبختی و خسران فرد خواهد شد.
🔹تا اینجا دانستیم صفات حلم، صبر، آرامش، عطوفت و اطمینان نفس در شرح صدر ریشه دارد و قساوت قلب، کینه، نفاق و تردید در عمل منشعب از ضیق صدر میباشد.
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
🔰شرح صدر اولین شرط در سیر الی الله
☺️صدر مرتبه اولیه و ظاهریه قلب است و قابلیّت پذیرش اسلام و کفر را دارد و در این آیه به بنده نسبت داده شده، چرا که خداوند هیچگاه قلب بندة خود را با کفر انشراح نمیدهد. هرکس از حق دلتنگ شود، دلش با باطل وسعت گیرد و هرکس از باطل دلتنگ شود، دلش برای حق وسعت یابد. تنگدلی انبیا که ناشی از تکذیب قومشان است، از نوع دوم میباشد و ضیق صدر کفار را از دستة اول می دانیم.
🔰نتیجه اینکه شرح صدر تحقّق استعداد برای طلب کمال، اوّلین شرط در سیر الی الله و باب ورود به هدایت است.
🔰ضیق صدر مقابل شرح صدر
از آیه «فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاء کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ».
👌 برداشت میشود که در مقابل شرح صدر ضیق صدر است و همانطور که انشراح صدر مقدّمة هدایت است، ضیق صدر هم مقدمة ضلالت و گمراهی میشود.
👌 بنابراین در جبهة مقابل شرح صدر، ضیق و قساوت قلب قرار دارد. «أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَیْلٌ لِّلْقَاسِیَی قُلُوبُهُم مِّن ذِکْرِ اللَّهِ...».
👈ضیق صدر به معنای دلتنگی و سخت شدن دل و کنایه از کمحوصلگی و تحمّل پایین میباشد؛ به صورتی که در مواجهه با حق و حتّی باطل عکسالعمل سریع و تندی در رد یا اثبات آن صورت گیرد.
👌امام علی علیه السلام میفرماید: «من ضاق صدره لم یصبر علی أداء حق»؛ «هر کس ضیق صدر داشته باشد، ادای حق را برنمیتابد».
👈آیة دیگری که میتوان از آن تقابل شرح و ضیق را فهمید، آیة دوم سوره اعراف است: «کِتَابٌ أُنزِلَ إِلَیْکَ فَلاَ یَکُن فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِکْرَی لِلْمُؤْمِنِینَ».
👈این آیه، بیان می دارد که در تبلیغ قرآن، پیامبر صلی الله علیه وآله هیچگونه دلتنگی به خود راه ندهد و همواره شرح صدر داشته باشد. به بیانی دیگر «شرط رسالت و تبلیغ سعه صدر است».
👌بنابرآنچه گذشت، دانستیم که ضیق صدر از صفات روحانی است که به سراغ هر انسانی میآید و آنچه ضرورت دارد این است که انسان باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا این ضیق صدر به شرح صدر تبدیل گردد.
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
📌عباسقلی خان و ستارالعیوب
لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ
خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود، بدیها (ى دیگران) را اظهار کند
سوره نساء آیه ۱۴۸
👈داستان:
عباسقلی خان در مشهد بازار معروفی دارد. مسجد- مدرسه- آب انبار- پل و دارلایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است. واقف بر خیر، و واقف در خیر.
به او خبر داده بودند در حوزه علمیه ای که با پول او ساخته شده، طلبه ای شراب می خورد !!!
ناگهان همهمه ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می زدند حاج عباسقلی است. در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است.
عباسقلی خان یکسره به حجره ی من آمد و بقیه دنبالش.
داخل حجره همه نشستند. ناگهان عباسقلی خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من کرد و گفت :لطفا بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی.
– دلم در سینه بدجوری می زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می لرزید.
اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتاب های دیگر دراز کرد…
– ببخشید، نام این کتاب چیست؟
– بحارالانوار. عجب…! این یکی چطور؟ گلستان سعدی. چه خوب…! این یکی چیست؟ حلیه المتقین و این یکی؟! …
لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست. عباسقلی خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت:
– این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟ معلوم بود. عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود.
برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشم هایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم… خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی دیدند، اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟
– بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟
– چرا آقا ; الان می گم. داشتم آب می شدم. خدایا! دستم به دامنت. در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه برزبان راندم: یا ستار العیوب، و گفتم:نام این کتاب، «ستارالعیوب» است آقا! فاصله سوال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماس آمیز من چند لحظه بیشتر نبود.
شاید اصلا انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش.
شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشم هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابلای پلک هایش چکید.
ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یکباره کتاب ستار العیوب (!) را سرجایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آنها هم از این موضوع سر درنیاوردند، و هیچ گاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است. ..
***
… اما محصل آن مدرسه، هماندم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت. سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز ، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم، قصه زندگی اش را برای شاگردانش تعریف کرد. «زندگی من معجزه ستارالعیوب است» ستار العیوب یکی از نام های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده و تربیت یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خانم که باعث تغییر و تحول سازنده ام شد.
منبع :«اخلاق پیامبر
▬📝 ﷽▬
🌸🍃🌸🍃
✋ سه نکته #علل_صلح_امام_حسن_علیه_السلام
🔺در مورد اینکه چرا امام حسن(ع) با معاویه صلح کردند، عللی وجود دارد که به برخی اشاره می کنیم:
1-روی گردانی مردم ازجنگ،وعدم حمایت از امام علیه السلام .
🔻سستی مردم در حمایت از امام، از مهم ترین دلایل اقدام آن حضرت برای اتخاذ موضع جدید بود. هیچ کس نمی تواند مدعی شود که امام به جنگ با معاویه اعتقاد نداشته است.
🔺امام حسن(ع) فرمودند: به خدا سوگند، من از آن جهت کار را به او (معاویه) سپردم که یاوری نداشتم. اگر یاوری می داشتم شبانه روز با او می جنگیدم تا خداوند میان من و آنان حکم کند(بحار،ج44،ص147).
2- حفظ جان شیعیان:
حفظ شیعه یکی از ضروریاتی بود که امام را وادار به پذیرش اقدامی کرد که انجام آن، رشادت خاص خود را می طلبید امام حسن(ع) فرمودند :من برای حفظ جان شیعیانمان، مصالحه کرد(اخبار الطوال دینوری، ص 220)
3- حفظ دین:
امام حسن علیه السلام یکی از دلایل صلح خود را حفظ دین بیان کردند و فرمودند: «ترسیدم ریشه مسلمانان از زمین کنده شود و کسی از آنان باقی نماند؛ از این رو با مصالحهای که انجام گرفت، خواستم دین خدا حفظ شود ( حیاة الحسن شریف قرشی، ص۳۵)
🔺زیرا جامعه اسلامی در شرایطی قرار داشت که ممکن بود جنگ با معاویه، اصل دین را از بین ببرد. جنگ با معاویه نه به نفع کوفیان بود و نه به نفع شامیان، بلکه زمینه حمله نظامی رومیان را به جهان اسلام فراهم میکرد.
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
▬📝 ﷽▬
🌸🍃🌸🍃
✋ نکاتی در #صلح_امام_حسن (ع)
🔺گاهی سؤال میشود که چرا امام حسن ( علیه السلام ) صلح کرد و امام حسین ( علیه السلام ) قیام کرد؟
👌اولاً اسلام در شرایطی، جنگ را تجویز میکند و در شرایطی، صلح را. خود نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز هم جنگ داشتند و هم صلح؛ مانند صلح حدیبیه با مشرکان مکه. و جنگ خیبر.
👌ثانیاً شرایط امام حسن( علیه السلام ) با امام حسین ( علیه السلام ) متفاوت بود و همین تفاوتها، عملکرد متفاوتی را میطلبید:
👈تفاوت یاران:
اکثر سپاه امام حسن( علیه السلام )، نیروهای مخلصی نبودند و خیلی زود فریب معاویه را خوردند، حتی برخی از آنها به خیمه امام حمله کردند. خود امام مجتبی( علیه السلام ) در جایی علت صلح را نداشتن یاران واقعی، معرفی کرده و فرمودند: به خدا سوگند، من از آن جهت کار را به او (معاویه) سپردم که یاوری نداشتم. اگر یاوری می داشتم شبانه روز با او می جنگیدم تا خداوند میان من و آنان حکم کند(بحار،ج44،ص147).
در مقابل، لشکر امام حسین( علیه السلام )، یارانی بودند که حضرت در وصفشان فرمود: «من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود نمیشناسم».( الارشاد، ج۲، ص۹۱-۹۴)
👈تفاوت دشمنان:
معاویه با یزید فرق میکرد؛ معاویه برخلاف یزید، شخصی مکار و باهوش بود که توانسته بود با ظاهرسازی، چهرهای موجه و قابل دفاع به خود بگیرد. او از هر روش مشروع و نامشروعی استفاده میکرد تا مخالفان خود را سرکوب کند. بنابراین، لازم بود زمان بگذرد تا چهره واقعی او آشکار شود. مردم پس از بیست سال مشاهده ظلم و همچنین نقض مکرر پیمان صلح توسط معاویه، خودشان تقاضای قیام علیه او را داشتند. به طوریکه هجده هزار کوفی به امام حسین( علیه السلام ) نامه نوشتند.
خود امام مجتبی( علیه السلام ) نیز فرموده بودند: «قیام، پس از معاویه صورت میپذیرد». بنابراین، اگر ایشان نیز در شرایط اباعبدالله(ع) بودند قیام میکردند همچنانکه امام حسین( علیه السلام ) در شرایط امام مجتبی( علیه السلام ) صلح کرده بودند.
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
▬📝 ﷽▬
🌸🍃🌸🍃
✋ نکاتی در #سیره امام حسن مجتبی ع
🔰الف) هنگام وضو:
👈آن حضرت هنگام وضو گرفتن بدنش می لرزید، و چهره اش زرد می شد، از او درباره راز این امر سؤال شد، فرمود:
👈«حق علی کل من وقف بین یدی رب العرش ان یصفر لونه و ترتعد مفاصله
👈بر هر کسی که در پیشگاه خداوند می ایستد لازم است که [از عظمت الهی] رنگش زرد و اندامش به لرزه می افتاد.
🔰ب) هنگام ورود به مسجد:
🔻وقتی که در آستانه مسجد قرار می گرفت، سر به سوی آسمان بلند می کرد و عرضه می داشت:
«الهی ضیفک ببابک
یا محسن قد اتاک المسی ء،
فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک
یا کریم
🔺خدایا میهمانت درب خانه ات ایستاده، ای احسان کننده! [بنده] گنه کار به سوی تو آمد، بخوبی آنچه نزد توست، از بدی آنچه نزد من است درگذر . ای [خدای] بخشنده .
🔰ج) در وقت نماز و در هر حال
👈امام صادق علیه السلام می فرماید:
«ان الحسن بن علی کان اعبد الناس فی زمانه وازهدهم وافضلهم
👈وکان اذا حج حج ماشیا وربما مشی حافیا
👈وکان اذا ذکر الموت بکی واذا ذکر القبر بکی،
👈واذا ذکر البعث والنشور بکی، واذا ذکر الممر علی الصراط بکی
👈واذا ذکر العرض علی الله تعالی ذکره شهق شهقة یغشی علیه منها
👈وکان اذا قام فی صلاته ترتعد فرائضه بین یدی ربه عزوجل
👈وکان اذا ذکر الجنة والنار اضطرب اضطراب السلیم وسال الله الجنة
👌امام حسن علیه السلام عابدترین، زاهدترین و برترین مردم زمان خویش بود، هرگاه حج بجا می آورد پیاده و گاهی پابرهنه بود، همیشه این گونه بود که اگر یادی از مرگ و قبر و قیامت می کرد گریه می کرد . وقتی یادی از گذشتن از صراط می کرد، گریه می کرد، وقتی یادی از عرضه شدن در پیشگاه الهی [برای حساب و کتاب] می کرد، صدای حضرت بلند می شد، تا آنجا که غش می کرد [و بیهوش می افتاد]، و هرگاه برای نماز می ایستاد، بند بند وجود او در مقابل خدایش می لرزید و هر وقت از بهشت و جهنم یاد می کرد، مانند مارگزیده می پیچید، و از خداوند بهشت را درخواست می کرد .»
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
▬📝 ﷽▬
🌸🍃🌸🍃
✋ نکاتی #تواضع در برابر خداوند
🔰امام حسن(ع) فرمود: فای فقیر افقر منی.
👈کدام فقیر و درماندهای از من فقیرتر و درماندهتر است؟
👌از آن حضرت پرسیدند: حالتان چگونه است؟ فرمود: روزگار میگذرد و مرا پروردگاری است بالای سرم و آتش جهنم رو به رویم است. مرگ در پی من، حساب بر من خیره گشته و من در گرو عمل خویشم. آنچه را که میخواهم نمییابم و آنچه را که خوش ندارم نمیتوانم از خودم دفع کنم. کارها به دست دیگری است. اگر بخواهد تنبیهم میکند و اگر بخواهد از من درمیگذرد. پس چه کسی از من فقیرتر و درماندهتر است. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع)، ص225)
👈از جمله بهترین صفات کمالی، شکسته نفسی به معنای #حقیر شمردن و ذلیل و پست دانستن خود در پیشگاه پروردگار است که در مقابل صفت عجب و خود بزرگبینی قرار میگیرد.
👌 به تعبیر مرحوم نراقی ضد صفت #کبر، تواضع است و آن عبارت است از شکسته نفسی؛ بطوری که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند.
(معراجالسعاده ص250)
👈 پیامبر(ص) فرمود: با هرکسی دو ملک است که اگر آن شخص، خود را بزرگ شمرد، میگویند: خداوندا او را ذلیل کن. و اگر خود را خوار شمرد، میگویند: خداوندا او را بردار و بلند کن.
👈مروی است که: خدا به موسیبن عمران(ع) وحی فرستاد که ای موسی: هیچ میدانی که چرا تو را برگزیدم و به سخن گفتن با خودم اختیار کردم؟
عرض کرد به چه علت؟ فرمود: من ظاهر و باطن همه بندگان خود را دیدم، هیچ یک را ندیدم که ذلت ایشان از برای من چون تو باشد.
👈ای موسی به درستی که تو هر وقت نماز میگذاردی رخسار خود را بر خاک میگذاردی.
در بعضی از روایات وارد شده که چون خداوند به کوهها وحی فرستاد که من کشتی نوح را بر کوهی خواهم گذاشت، همه کوهها گردن کشیدند و خود را بلند کردند مگر «کوه جودی» که خود را حقیر شمرد و با خود گفت که با وجود این کوهها، بر من کجا قرار خواهد گرفت؟ پس کشتی بر آن قرار گرفت.
👌و از جمله نتایج شکسته نفسی آن است که در نزد همه مردم بزرگ و محترم است و همه دلها او را دوست میدارند. برخلاف کسی که خود را بزرگ میشمارد، که البته از دلها دور و مردم از او تنفر دارند. (همان ص237)
🔰حد و مرز شکسته نفسی
امام مجتبی(ع) در گفتاری بسیار ارزشمند مرز شکسته نفسی را بطور دقیق بیان میدارند تا از آسیبهای احتمالی جلوگیری شود:
👈 ذم الرجل لنفسه فی العلانیه مدح لها فیالسریره. انتقاد و مذمت کردن از خود پیش مردم و بطور آشکار، نوعی تعریف از خود است بطور مخفی. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع) ص306)
🔰باید توجه کرد که این حقیر شمردن و پست دانستن خویش، فقط در پیشگاه #خدای متعال و نیز در فکر و نظر خود آدمی، قدر و منزلت داشته و آثار گرانقدر به دنبال دارد.
👈اما اگر این شکسته نفسی پیش این و آن مطرح و تکرار شود، چهبسا ممکن است انسان را دچار آفت تعریف و تمجید از خود کند.
🔻 شاید در دل بگوید: ای مردم بدانید این من #هستم که خود را کوچک میشمارم یا اینکه ممکن است شائبه ریا و خودنمایی به همراه داشته باشد و یا باعث خوار شدن در نزد مردم شود درحالی که مومن همیشه باید عزت نفس خود را نگهدارد.
👌علی(ع) فرمود: هر کس نفس خویش را خوار گرداند، خداوند گرامیاش دارد. برای آدمی همین فضیلت کافی است که نفس خویش را حقیر و بیمقدار گرداند. (غررالحکم ج2 ص489-493)
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور، لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
(کلیات سعدی ص264)
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
▬📝 ﷽▬
🌸🍃🌸🍃
✋ نکاتی #تواضع در برابر خداوند
🔰امام حسن(ع) فرمود: فای فقیر افقر منی.
👈کدام فقیر و درماندهای از من فقیرتر و درماندهتر است؟
👌از آن حضرت پرسیدند: حالتان چگونه است؟ فرمود: روزگار میگذرد و مرا پروردگاری است بالای سرم و آتش جهنم رو به رویم است. مرگ در پی من، حساب بر من خیره گشته و من در گرو عمل خویشم. آنچه را که میخواهم نمییابم و آنچه را که خوش ندارم نمیتوانم از خودم دفع کنم. کارها به دست دیگری است. اگر بخواهد تنبیهم میکند و اگر بخواهد از من درمیگذرد. پس چه کسی از من فقیرتر و درماندهتر است. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع)، ص225)
👈از جمله بهترین صفات کمالی، شکسته نفسی به معنای #حقیر شمردن و ذلیل و پست دانستن خود در پیشگاه پروردگار است که در مقابل صفت عجب و خود بزرگبینی قرار میگیرد.
👌 به تعبیر مرحوم نراقی ضد صفت #کبر، تواضع است و آن عبارت است از شکسته نفسی؛ بطوری که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند.
(معراجالسعاده ص250)
👈 پیامبر(ص) فرمود: با هرکسی دو ملک است که اگر آن شخص، خود را بزرگ شمرد، میگویند: خداوندا او را ذلیل کن. و اگر خود را خوار شمرد، میگویند: خداوندا او را بردار و بلند کن.
👈مروی است که: خدا به موسیبن عمران(ع) وحی فرستاد که ای موسی: هیچ میدانی که چرا تو را برگزیدم و به سخن گفتن با خودم اختیار کردم؟
عرض کرد به چه علت؟ فرمود: من ظاهر و باطن همه بندگان خود را دیدم، هیچ یک را ندیدم که ذلت ایشان از برای من چون تو باشد.
👈ای موسی به درستی که تو هر وقت نماز میگذاردی رخسار خود را بر خاک میگذاردی.
در بعضی از روایات وارد شده که چون خداوند به کوهها وحی فرستاد که من کشتی نوح را بر کوهی خواهم گذاشت، همه کوهها گردن کشیدند و خود را بلند کردند مگر «کوه جودی» که خود را حقیر شمرد و با خود گفت که با وجود این کوهها، بر من کجا قرار خواهد گرفت؟ پس کشتی بر آن قرار گرفت.
👌و از جمله نتایج شکسته نفسی آن است که در نزد همه مردم بزرگ و محترم است و همه دلها او را دوست میدارند. برخلاف کسی که خود را بزرگ میشمارد، که البته از دلها دور و مردم از او تنفر دارند. (همان ص237)
🔰حد و مرز شکسته نفسی
امام مجتبی(ع) در گفتاری بسیار ارزشمند مرز شکسته نفسی را بطور دقیق بیان میدارند تا از آسیبهای احتمالی جلوگیری شود:
👈 ذم الرجل لنفسه فی العلانیه مدح لها فیالسریره. انتقاد و مذمت کردن از خود پیش مردم و بطور آشکار، نوعی تعریف از خود است بطور مخفی. (فرهنگ سخنان امام حسن(ع) ص306)
🔰باید توجه کرد که این حقیر شمردن و پست دانستن خویش، فقط در پیشگاه #خدای متعال و نیز در فکر و نظر خود آدمی، قدر و منزلت داشته و آثار گرانقدر به دنبال دارد.
👈اما اگر این شکسته نفسی پیش این و آن مطرح و تکرار شود، چهبسا ممکن است انسان را دچار آفت تعریف و تمجید از خود کند.
🔻 شاید در دل بگوید: ای مردم بدانید این من #هستم که خود را کوچک میشمارم یا اینکه ممکن است شائبه ریا و خودنمایی به همراه داشته باشد و یا باعث خوار شدن در نزد مردم شود درحالی که مومن همیشه باید عزت نفس خود را نگهدارد.
👌علی(ع) فرمود: هر کس نفس خویش را خوار گرداند، خداوند گرامیاش دارد. برای آدمی همین فضیلت کافی است که نفس خویش را حقیر و بیمقدار گرداند. (غررالحکم ج2 ص489-493)
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور، لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
(کلیات سعدی ص264)
#منبرک_فاطمی
@fatemi5
💠🔹امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند:
🌸🌿عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فى مَأْکُولِه، کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَ یُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ
🔶 تعجّب میکنم از کسی که به غذاى جسم خود فکر میکند، و مراقب است که چه چیزی میخورد، امّا به غذاى روحِ خود توجّه نمیکند.
🔶 خوراک ناراحت کننده و مضرّ را از شکم دور میکند، امّا قلب خود را با مطالب هلاک کننده پُر میکند.
📚سفینة البحار
✍✍ #شرح_حدیث
🌺🌿 همه ما معمولاً تو غذا خوردن خیلی سختگیری میکنیم:
✳️ با چشمِ باز، و توی نور لقمه برمیداریم.
✳️ حتماً باید ببینیم چی میخوریم.
✳️ از غذاهای مشکوک پرهیز میکنیم،
✳️ از هر مغازه و رستورانی غذا نمیگیریم،
✳️ و هزاران نکته ریز و درشتِ بهداشتی رو تو غذا خوردن رعایت میکنیم،
این خیلی هم خوبه
✅ امّا برای غذایِ روحمون چقدر سختگیری میکنیم⁉️
📛 هر حرف و کلامی رو میشنویم،
📛 هر کتاب و روزنامه و سایت و شبکهای رو میبینیم،
📛 هر فیلم و سریالی رو نگاه میکنیم،
📛 تو هر جلسه گناهی شرکت میکنیم،
📛 هر مطلب مسموم و آلودهای رو توی گوشیهامون داریم،
📛 و هزاران غذای مسموم دیگه رو داریم روزانه به خورد روح و قلبمون میدیم.
☝️ حواسمون هست داریم چه بلایی به سر روحمون میاریم⁉️
و این، همون حرفِ قرآن کریمه:
💟⇦ فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ
(عبس/۲۴)
👆 انسان باید به غذای خودش بنگرد که چه چیزی میخورد!
واقعاً به قول امام حسن، جای بسی تعجب و شگفتی است...
📢 یه #تلنگر به خودمون بزنیم،
وقتشه بیدار بشیم.
💟 @a_fatemi24
#امام_حسن
خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن
همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن
عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن
مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن
خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن
که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی
ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی
خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی
مرا برای نوکریِ خانه ات صدا کنی
به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی
به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا
دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی
دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی
دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها
خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما
بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام
تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام
اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی ام
اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام
نوشته روی قلب من که مُلک مجتبایی ام
تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است
کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است
به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است
مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است
غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است
زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن
دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن
چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟
مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم... حسن!
کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن
بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی
اگرچه خسته ای ولی امیر استقامتی
وجودِ جود از تو و تو جوهر کرامتی
چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی
امید بی کسیِ من به عرصه ی قیامتی
ببین صدات می زنم چقدر بی ریا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟
چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟
ز کودکی به غیر دیده ی تری نداشتی
شنیده ام به معرکه... که یاوری نداشتی
بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی
شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن
«کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن»
مجتبی روشن روان
@deabel
#ماه_صفر
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#مرثیه
#غزل
مولای ما کریم ولیکن غریب بود
او دست گیر خلق ولی بی حبیب بود
با او مدینه شد وطن بی نیازها
بعد از خدا سخاوت او بی رقیب بود
غیر از نمک به زخم دل خود دوا نداشت
با آنکه بر تمامی عالم طبیب بود
از دشمنان که کینه ی بسیار دیده است
در بین دوستان خودش هم غریب بود
در کوچه زخم خورده ی لبخند قنفذ و...
در خانه هم اسیر زنی نانجیب بود
شرحش هزار روضه ی مکشوفه می شود
در محضر امام مغیره خطیب بود
کابوس کوچه موی سرش را سفید کرد
از کودکی ز حادثه ای بی شکیب بود
دستی سیاه زندگی اش را سیاه کرد
دستی که از مروت دل بی نصیب بود
دل خونِ روزگار که در آخرین نفس
پیش حسین راویِ شیب الخضیب بود
#حسن_کردی
#صلوات
🔹 #اشعارناب_آیینی 🔹
#امام_شناسی
بخش اول
🔰تفاوت مقام امام علیه السلام با پیامبران.
🔸خداوند موقعی که ارواح همه ی انسان هائی را که قرار بود از ابتدای خلقت حضرت آدم تا آخرین نفری که روی زمین خواهد بود خلق کرد میلیونها سال از خلقت ارواح معصومین علیهم السلام گذشته بود.
(در کتب شیعه روایات زیادی در اینباره هست که نمونه ای از آنرا از کتاب مشارق الانوار در ادامه خواهیم آورد , قبلا حتی از کتب اهل سنت نیز نمونه ی چنین روایاتی را آوردیم)
🔸این ارواح پس از دوره ی آموزشیِ 2000 ساله وارد سالن امتحانی بنام " عالم ذر" شدند تا با نحوه ی عملکرد و تعهدی که می دهند طبقه طبقه و درجه بندی شوند.
🔸در عالم ذر خدا با آنها (همه ی انسانهائی که وارد عالم ذر شده بودند , بجز معصومین علیهم السلام) شرط کرد ، شرط کرد که دنیا که میایید اینکار را بکنید و آنکار را نه ( موارد شرط و شروط در جای دیگری به تفصیل گفته خواهد شد)
در آنجا تمام ارواحی که از روز اول تا آخر قرار بود بدنیا وارد شوند بودند و به نسبت قابلیتی که از خود نشان دادند "درجه دار" شدند , بالاترین طبقه , پیامبرانی شدند با درجه ی اولوالعزمی که شامل 4 نفر بودند :
1⃣ حضرت نوح , حضرت ابراهیم, حضرت موسی , حضرت عیسی .
این 4 نفر همه شروط را به نحو احسن قبول کردند.
2⃣ یک عده باین صورت قبول نکردند , و لذا شدند پیامبران مُرسَل که حدود 313 پیامبرند.
درجه ای اینها پایین تر از اولوالعزم است .
3⃣ پایین تر از این 2 گروه انبیاء هستند (بقیه ی 124000 پیامبر)
4⃣ گروه چهارم بقیه ی انسانهائی هستند که خود اینها به 2 قسمت می شوند
الف] عده ای از این عزیزان که باید گفت چیزی از انبیاء اولوالعزم کم نداشتند خداند صلاح دانست جزو درجه دارانی که نام بردیم نباشند (جایگاه دنیائی انسانهای عالم ذر باخداوند بود) مانند حضرت عباس ، حضرت زینب , اصحاب خاص ائمه , برخی اولیاء خدا که لازم بود در دوران غیبت چراغی فرا راه شیعیان باشند مانند سیدبن طاووس.
ب ] بقیه ی انسانها که از اینها پائین ترند و به نسبت تعهداتشان در طول زمان , در جایگاههای مختلفی از کره ی زمین, با صلاحدید خداوند بدنیا خواهند آمد.
پس افراد با این درجه و مقام ۴ دسته هستند:
🔻پیامبران اولوالعزم
🔻پیامبران مرسل
🔻انبیاء
🔻بقیه مردم ( که شامل برگزیده هائی که گفتیم هم می شوند)
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
#امام_شناسی
❓آیا می شود "قرآن" را بتنهائی راه _دریافت_ معارف دین دانست یا لازم است درباره ی "ثقلین" چنین اعتقادی داشت ؟
❓یعنی قرآن + اهل بیت راه دریافت معارف دینند؟
▫️راه "دریافت" هر بابی از ابواب معرفت ثقلین است و نباید چنین پنداشت که چون قرآن "مأخذ" هر بابی از ابواب معرفت است، می شود از همان هم "دریافت" کرد!
👈 خیر , راه "دریافت" و به تعبیری "خروجی" معارف از طریق ثقلین است , چون یقین داریم تنها #معصومین علیهم السلامند که قادر به فهم قرآنند,
به بیان دیگر خداوند کلید فهم حقایق قرآن را فقط بدست معصومین داده تا هرکس نزد آنان نرود دستش خالی مانده و فقیر بماند.
👌آری دربِ این مأخذ (قرآن) بروی معصومین گشوده است نه عموم.
❌پس این نظر که ما همه انچه را می خواهیم برای دینمان بدست آوریم فقط از طریق قران می توانیم بدست آوریم درست نیست.
.
🔸پیامبر اکرم بارها فرمودند:
"انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی"
⬅️ و فقط در این مورد فرمودند:
" لن یَفتَرقا حَتی یَرِدا عَلَیَّ الحوض"
⬅️ و فقط در این مورد فرمودند:
" اِن تَمسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا اَبَدا"
✔️ یعنی راه دیگری وجود ندارد.
🔸اصلا اگر ما روایت را کلاً حذف کنیم و فقط به قران تمسک کنیم چه شیعه و چه مخالفین شیعه ، هر کدام از هفتاد و سه فرقه اسلام اگر بخواهند فقط به قران نگاه کنند و بگویند "حسبنا کتاب الله" نشدنی و محال است.
👈در کتب اهل سنت که به روش آنها نگاه می کنیم ، هیچ کدام از آنها مستقیما از قران بدون روایات خودشان نمی توانند مسائل را بفهمند . از کجا می توانند بفهمند:
نماز چند رکعت است؟
مناسک حج چیست؟
حد نصاب زکات چیست؟
اهل سنت و شیعه به حج و زکات و .. خیلی اهمیت می دهند.
🔸بااین تفاوت که ما معتقدیم محور اینها امام علیه السلام است در حالیکه آنها معتقدند محور قران است .
البته فقط زباناً می گویند محور قران است ولی در عمل حد نصاب زکات و احکام حج و .. را از ابوبکر نقل می کنند که ناقلش ابوهریره است و تنظیم کننده اش ابو حنیفه یا احمد بن حنبل یا شافعی یا مالکی است.
اولین مرجع دینی یاهمین تنظیم کننده که هنوز هم به آن پایبندهستند(ابوحنیفه) سال هشتاد متولد شده و هیچکدام دیگر (احمدبن حنبل, شافعی, مالکی) زمان پیغمبر نبودند.
▫️اهل سنت معتقدند کتاب الله و عترتی درست است ،ولی کتاب الله و سنتی هم درست است.
اهل سنت کتاب الله و سنتی را نقل می کنند مثل بسیاری از روایاتی که در برابر روایات درست ما جعل کرده اند.
در حدیث انا مدینه العلم و علی بابها که پیامبر در شان امیرالمومنین فرموده بودند ابوهریره این حدیث را جعل کرد:
من خانه حکمتم، ابوبکر دیوار آن است!
❌ما چنین روایتی را نمی پذیریم که پیامبر فرموده باشند:
"انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و سنتی".
❓اگر بر فرض محال چنین روایتی را پذیرفتیم سنت پیامبر را چه کسی می تواند بیان کند؟
❓ آیا فاطمه زهرا سلام الله علیها که در خانه پیامبر بزرگ شده اند بهتر می دانند که پیامبر چطور وضو می گرفته اند و نماز می خوانده اند و ... یا ابو حنیفه که در سال هشتاد متولد شده؟
❓ آیا امیرالمومنین که در دامن پیامبر رشد کرده و از ده سالگی در دامن وحی بوده و در غار حرا همراه پیامبر بوده و تا آخرین لحظه همراه پیامبر بوده و وصی و داماد پیامبر است سنت پیامبر را بهتر می داند یا ابو هریره که سه سال آخر عمر پیامبر بوده و خودش هم در آخر عمر می گوید که من چقدر حدیث جعل کردم؟
👌پس عقل حکم می کند که اگر هم کتاب الله و سنتی درست باشد سنت پیغمبر را خانواده ایشان می دانند نه کسانی که دشمنی آنها با سنت پیغمبر روشن است.
✅ پس محوریت برای فهم و شناخت حقایق دین صرفا چهارده معصوم یا به عبارتی امام است.
🔸 اهمیت امام آنقدر است که ایمان به او ایمان است و اعتقاد نداشتن به او کفر و شرک است.
ما نمی توانیم معتقد باشیم که تنها راه شناخت حقایق دین امام است با این حال دعاها و زیارات را قبول نکنیم. دعاها و زیاراتی که از ناحیه امام به ما رسیده بسیار تعیین کننده اند یعنی مثل زیارت جامعه کبیره که شکی در صحت و سلسله روایت آن نیست، زیارت امین الله، زیارت عاشورا، دعای ندبه و دیگر زیاراتی که شکی در صحت آنها نیست , اینها معیار و ملاک فهم مسائل و حقایق دینی هستند.
🔸اگر شیعه بخواهد اعتقاداتش کامل شود بایدبداند ظرفیت چنین دعاهائی تمام اعتقادات فرد را پوشش تمامی اعتقادات هر انسانی است یعنی خیلی فراگیر و دامنه ی بزرگی دارد .
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
#امام_شناسی
❓علت انتخاب انبیاء اولوالعزم چه بود؟
❓چرا حضرت عیسی را خدا بعنوان اولوالعزم انتخاب کرد و دیگری را نه؟
✔️ چون آن شرطی که خدا در عالم ذر به حضرت عیسی گفت، او عمل کرد و مثلاً همسایه اش عمل نکرد.
🔸خدا علم داشت که اینکه تعهد میدهد و می گوید چشم عمل میکنم ، این واقعا عمل میکند ، پس این را جزء انبیاء اولوالعزم قرار داد.
🔸حضرت عیسی که بدنیا آمد گفت:
"و جعلنی نبیا"، یعنی خدا مرا پیغمبر قرار داده .
👈 روایت است که حضرت آدم مطالبی در مورد وجود مقدس امام زمان را نتوانست تحمل کند ، ظرفیتش آنقدر نبود.
خدا هم درباره اش میفرماید :
✨"وَ لَن نَجِد لِهُ عَزما"، عزمی در آدم ندید و او اولوالعزم نشد.
عیسی این عزم و ظرفیت را داشت و اولوالعزم شد.
🔸پس حداکثر توان ارواح در عالم ذر شده حضرت عیسی (وبقیه ی اولوالعزم ها__جز پیغمبر اکرم که انتخابشان اینطور نبود )
❌پس اگر کسی بگوید امام را که خدا در عالم ذر بعنوان امامت انتخاب کرد بخاطر اینکه می دانست که او درست عمل خواهد کرد , این با اصولی که ما بر اساس آیات و روایات چیدیم تفاوت دارد یعنی خدا امام را به این دلیل انتخاب نکرد.
🔸اصلا وجود امام و چهارده معصوم در این مقیاسها نیستند . اصلا روح معصومین که در اینجا خلق نشده بود.
✅ او "اول ما خلق الله" است. چرا مقایسه می کنیم و به خودمان اجازه میدهیم امام را بیاوریم کنار حضرت عیسی و موسی و ابراهیم و می گوئیم همانطور که "فَشَرَطُوا عَلَیهِمُ الزُهد فِی دَرجاتِ هذِه ادنیا___دعای ندبه___" خدا با آنها شرط کرد.
⬅️ اصلا کسی با امام مقایسه نمی شود، امام وجودی نیست که به این صورت انتخاب شده باشد.
🔸مقام پرِ حضرت عیسی در این است که میخواهد یک دینی بیاورد برای یک مدت کوتاه ، بعد هم منقضی شود.
حضرت موسی خانه پر نبوتش این است که میخواهد یک پیامبر الوالعزمی شود از زمان حضرت موسی تا زمان حضرت عیسی و بعداز آن دینش جمع شود.
حداکثر ظرفیت روحی موسی و عیسی اینقدر است.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
#امام_شناسی
💠 پیامبر , ماده ی امتحانی برای اهل کتاب
💠 امام , ماده ی امتحانی برای مسلمین
🔻مقدمه :
❓چرا ائمه اطهار مظلومیت را بر خودشان پذیرفتند؟
❓آیا "فقط" بخاطر این بود که اگر قیام می کردند، قران و اسلام از بین می رفت؟ فقط همین؟
❓آیا خدا نمی توانست کاری کند که اسلام بماند و آنها انقدر ظلم نکنند و اینقدر هم به معصومین ظلم نشود؟
❓نمی شد امام مجتبی علیه السلام در آن موقعیت بی یاوری قرار نگیرند؟
❓نمی شد امام حسین به این صورت به شهادت نرسند و امام هم باشند؟
آیا همه اینها "فقط" بخاطر حفظ اسلام بود؟
❓اگر نامشان بصراحت در قرآن بود به آن ها ظلم نمی شد؟
🔸یکی می پرسید:
چرا خداوند در قران همانطور که رسالت پیامبر را بصراحت فرموده است ، بهمان صراحت چیزی درباره امامت علی بن ابیطالب نفرموده تا همه همانطور که به رسالت پیامبر ایمان آوردند به امامت ایشان هم ایمان بیاورند؟
❓گفتم فکر می کنید علت ایمان نیاوردنِ کفار و غصب خلافت بخاطر عدمِ صراحت بود؟
❓یعنی اگر نام و کُنیه ی یک یک ائمه بصراحت در قرآن ذکر شده بود هیچ مشکلی پیش نمی آمد و همه ایمان می آوردند؟
🔸((هر چند معتقدیم در قرآن به بهترین صورت درباره ی امامت ائمه آیاتی نازل شده است, مثلا نام "علی" را در لفافه برده شده است , آیه ی 4 از سوره ی زخرف این است: وَ اِنَّه فِی اُمّ الکِتابِ لَدینا لَعَلِیٌ حکیم= و منظور ما از آنکه در ام الکتاب "یعنی اِهدِنَاالصراطَ المُستقیم در سوره ی حمد" نام بردیم "علیِ حکیم" است. خداوند در لفافه فرموده , فکر می کنید اگر بصراحت گفته می شد می گذاشتند قرآن باقی بماند؟))
🔸برخی فکر می کنند اگر نام ائمه در قرآن بصراحت برده شده بود هیچ مشکلی برای تداوم دین بوجود نمی آمد ! خیر , اینچنین نیست , واقعا این چنین نیست , می دانید چرا این چنین نیست؟
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
🔰علامت مردود شدن مسلمانان :
🔸با وجود اینکه پیغمبر از ابتدای بعثت تا آخرین لحظه ی عمرشان و مخصوصا به صراحت در خطبه غدیر درباره ی جانشینی حضرت علی بعد از خود فرموده بودند به فرمایش ایشان عمل نشد , امام را کنار زدند, کنار گذاشتن امام علامتی است که اصحاب به اینکه امام ماده امتحانی است توجه نکردند.
🔸قرار نبود امام ماده امتحانی را از دست مردم بگیرد. یعنی اگر امیرالمومنین با معجزه یا زور نمی گذاشتند سقیفه انجام شود و اراده می کردند غاصبین مثلا تبدیل به سنگ شوند تا حضرت علی اولین امام بعد از پیغمبر شود و حکومت کند و حضرت زهرا هم صد سالی عمر کند و امام حسن و امام حسین هم همینطور ... ماده امتحانی را از مسلمین گرفته بودند.
🔸 همانطور که پیغمبر ماده امتحانی را از اهل کتاب نگرفتند و گذاشتند مسیحیها و یهودیها و غیره امتحانشان را بدهند و خودشان انتخاب کنند و پیغمبر را ببینند و با آنچه در کتابهایشان بود ، تطبیق دهند و بعد بپذیرند یا نپذیرند ، همانطور هم امیرالمومنین باید ماده امتحانی را از دست مردم نگیرد.
🔰یک مثال :
🔸 اگر دو کلاس برگزار شود در یک کلاس معلم خوب امتحان بگیرد و در دیگری بد امتحان بگیرد یعنی معلمِ کلاسِ اول کتاب به دست بچه ها بدهد و همه هم 20 شوند و دیگری این کار را نکند و هر کسی نمره ای که حقش هست بگیرد , وقتی کارنامه می دهند می گویند معلم اول کار بدی کرده است , هیچکس نمی گوید خوب شد همه رونویسی کردند.
🔸 اگر امیرالمومنین بعد از پیامبر طوری رفتار می کردند که مسلمانان نمی توانستند امتحان دهند فردای قیامت خداوند از ایشان می پرسید من تو را وسیله امتحان قرار داده بودم چرا از امتحان مردم جلوگیری کردی؟
🔸خدای تعالی امیرالمومنین را وسیله آزمایش قرار داده است , در زیارت جامعه ی کبیره خطاب به ائمه می گوئیم:
✨وَالبابُ المُبتَلَی بِهِ النَاس :
🔸شما افرادی هستید که همه ی گروه های مردم بوسیله ی شما امتحان می شوند.
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
#آیه_ها_و_آدم_ها
❓ گاهی شبهه مطرح میشود که اگر مکتب شیعه و مذهب تشيع ، بر حق است پس چرا آنقدر جمعيت شیعیان نسبت به سایر مذاهب، كم است ⁉️
✅ قرآن چنین پاسخ می دهد:
1⃣ وَما آمنَ معهُ الّا قلیلٌ
جز تعداد اندکی به او ایمان نیاوردند .(هود/۴۰)
👈 این آیه مربوط به قوم حضرت نوح(ع) است که نتیجه رسالت و نبوت وی، پس از ۹۵۰ سال فقط ایمان آوردن تعداد اندکی بوده ، تا آنجا که بیشترین عددی که برای ایمان آورندگان به حضرت نوح نوشته شده، تنها ۴۰ نفر بوده است.😔 خب! آیا دین حضرت نوح بر حق نبوده؟؟!!
پس چرا آنقدر آمار ایمان آورندگان کم بوده است؟!
↩️ در آیه ۱۰۳ سوره یوسف نیز خداوند خطاب به پیامبر اسلام(ص) فرموده :
«وَما أَكْثَرُ النّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤمِنين»!!
«هر چقدر بكوشي، باز اكثريت مردم ايمان نميآورند».😔
2⃣ هیچگاه انتخاب اکثریت مردم نشانه حقانیت شان نیست ، و همیشه آمار پیروان همه انبیای الهی از تعداد دشمنانشان کمتر بوده است.
مذهب تشیع نیز از این قاعده مستثنی نیست.
چنانچه خداوند فرموده:
« قل لا يستوي الخبيث و الطيب ولو اعجبك كثرة الخبيث ......»
ﺑﮕﻮ : ﻧﺎﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺎﻙ [ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺎﻓﺮ ﻭ ﻣﺆﻣﻦ ، ﻣﻌﺼﻴﺖ ﻭ ﻃﺎﻋﺖ ، ﺣﺮﺍم ﻭ ﺣﻠﺎﻝ ، ﻭ ﻣﻌﻴﻮﺏ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ] ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﻫﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮕﻔﺖ ﺁﻭﺭﺩ !! (مائده/۱۰۰)
3⃣ ... وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ
ﺍﻭ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮﺷﺎﻥ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ .(مؤمنون/ ۷۰)
👈 حق و حقیقت برای غیر اهلش، تلخ است و تحمل تلخی و رنج حق برای بیشتر مردم سخت است، لذا از پذیرش آن شانه خالی میکنند.
4⃣ شیعه تنها مذهبی است که جز به اطاعت از خدا، پیامبر ، ائمه و جانشینان آنان گردن نمی نهد و همین امر موجب شده تا نظام های سیاسی حاکم بر جوامع، به مبارزه با آن بپردازند.
در تمام اعصار، بیشترین افرادی که قتل عام شده اند مسلمانان و مخصوصاً شیعیان بوده اند.😭
↩️ علاوه بر خود شیعیان، حتی آثار علمی و کتابخانه های آنان نیز بطور ناجوانمردانه ای مورد تعدی، دستبرد و آتش سوزی 🔥 قرار گرفته اند. 😔
افرادی نظیر سلطان محمود غزنوی، و صلاح الدین ایوبی که برای محو شیعه ، نه تنها شیعیان را قتل عام کردند بلکه تمام آثار علمی و کتابخانه های آنان را نیز آتش زدند، بسیارند.
👌 با تمام اینها اما رشد و بقای شیعه تاکنون، و مصون ماندنش از تحریف ، نشان حقانیت آن و معجزه ای است که پرده های جهل و تعصب را از چهره تاریخ کنار زده است.
❓ روز را چه گناه ، اگر شب پره کور است ؟؟!!
#منبرک_فاطمی
@fatemi222