#حضرت_زینب_س_مدح
آسمان غباری از، لطف عام زینب است
خاکِ زیر سایهی، مستدام زینب است
دین حق قوام یافت، از قیام غالبش
پس کمال راه ما، از کلام زینب است
ما کجا و درک او، ما کجا و وصف او
کوهپایهایم ما، کوه نام زینب است
نخلِ پُر ثمر شدن، خواهر قمر شدن
زینت پدر شدن، این مقام زینب است
گر ز غم جدا شدیم، مست کربلا شدیم
از دعای روشنِ، صبح و شام زینب است
خوش به طالع پدر، خوش به حال مادرم
این کنیز فاطمه، آن غلام زینب است
✍ #محمود_یوسفی
🌺🌺تقديم به حضرت زينب سلام الله عليها
از نسل يك حقيقتِ دور از مَجاز بود
زينبْ كه شاهزاده ي مُلـكِ حِجاز بـود
با سرشكستگي ابـداً سِـنخيت نداشت
اين كوه صـبر مثـلِ پـدر سرفراز بود
وقتي كه بـود وارثِ اجـلالِ مـادري
تشـبيه او به حضرت زهرا مُجاز بود
در عصمت و وقار و حـيا بعد مادرش
بر كُـلِّ بـانـوانِ جـهان پيـشـتاز بود
او را خطابِ عالـِمـه شـد، بي مُعلَّمه
اَلحَـقْ چه قدر درخـورِ اين امتياز بـود
حرف از گره گُشايي او رفـت هر كُجـا
دستش شبيه دست علي چاره ساز بود
پيوسته داشت ياصمد و ياغني به لب
با اين حساب از دو جهان بي نياز بود
با "يا حسين" خاطرش آرام مي گرفت
از بس كه اسـمِ دلـبرِ او دلنــواز بود
قـارون شد آن فقير كه وقتي نياز داشت
دسـتش به سمـت خانه ي زينب دراز بود
در راهِ عشق خويشتن از هستي اش گُذشت
هســتي فداي او كه چنين پاكـباز بود
چشمم شود فداش كه اشـكـم به ماتمش
با اشكِ بر حسين و حسن ، همتراز بود
چون شـد حُسين قبله ي اشك و قتيل اشك
زيـنب ، خُـدايِ عـالَـمِ سـوز و گداز بود
از چادرش نيامده شكلي به ذهنِ شعر
جُـز پرچــمي سياه كه در اهـتـزاز بود
از دستْ بسته بودن او كم سخـن بگـو
دستـش شـبيه دستِ خـداوند باز بود
وقتي رسيد نـاقه ي او پرده داشت ، آه
روزي كه رفـت ناقه ي او بي جهاز بود
از چشم خويش آب بر آن حلق تشنه ريخت
بيخود فرات روز دهــم گرم ناز بود
يك سال و نيم در غم لبهاي خشك شاه
خيره به آب ، وقت وضوي نماز بود
از گيسوي سپيد و كمانِ قدش ، بفـهم
...درد اسارتش چه قَـدَر جانگـداز بود
محمّد قاسمی
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
چه روضهایست که هرکس روایتش میکرد
بنای گریه به وضع مصیبتش میکرد
چه میشد از دل آن کوچه برنمیگشتند
قضا به لطف قَدَر خرق عادتش میکرد
برای جملهی کوتاه هم مجال نداد
وگرنه فاطمه او را نصیحتش میکرد
"زکیّه" هیچ زمان حرف تُند نشنیده
و کاش راهزن این را رعایتش میکرد
حرام لقمه به مادر دو دست سیلی زد...*
گلی که لمسِ نسیمی اذیتش میکرد
آهای گریهکنان! فاطمه زمین افتاد
هجوم چکمه جسارت به ساحتش میکرد
یکی ز تکّهی آن گوشوارهها گم شد
حسن وگرنه همان شب مرمتش میکرد
عذاب روحی فرزند،داغ ناموس است
مغیره هم چه جفایی به غیرتش میکرد
* *
دعای مادرم این روزها فقط مرگ است
اجل ز طعنهی همسایه راحتش میکرد
✍️ #بردیا_محمدی
*«فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ»
ترجمه: از روی مقنعه طوری بر دو گونهاش زدم که گوشوارهاش پاره شد و به زمین ریخت.
📚بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴
https://eitaa.com/fatemi8/100
حالا میان خانه اش کوثر ندارد
تنهاست مولایم علی، یاور ندارد
بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد
زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد
مولاست با طفلان بی حال و پریشان
مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان
دائم کنار بستر خالی نشسته
چشمان بارانی خود را باز بسته
هی روضه می خواند به یاد دست بسته
با خاطرات کوچه پهلویش شکسته
با چادر خاکی که بر روی سرش داشت
زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت
حق علی را هیچ کس باور ندارد
مولای عالم مانده و لشکر ندارد
این خانه دیگر دست نان آور ندارد
«دیگر حسین بن علی مادر ندارد»
پروانه ای که پهلویش را در گرفته
حالا از این خانه شبانه پر گرفته
شب ها کنار قبر زهرای جوانش
می سوخت از داغ جوان قد کمانش
وقتی رمق می رفت او از زانوانش
سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش:
زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی
دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی
با من نگفتی غصه ی غصب فدک را
با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را
شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر
در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر
بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن
زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن
برخیز تا این خانه را از نو بسازم
برگرد تا کاشانه را نو بسازم
کج می کنم بانو سرِ مسمارها را
خود در میارم سنگِ این دیوارها را
دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم
لولای در را رو به کوچه می گذارم
انگار وقت رفتنم نزدیک گشته
دنیا دوباره تیره و تاریک گشته
نه سال بودی بهر تو کاری نکردم
زهرا حلالم کن که باید بازگردم
زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته
حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته
وحید محمدی
https://eitaa.com/fatemi8/922
با رفتنت خالی مکن دور و برم را
پاشیده تر از این مگردان لشگرم را
ای نیمه ی مجروحِ من،ای کاش با تو
در خاک بگذارند نیمِ دیگرم را
بعد از تو ای سرو شکسته تا قیامت
از خجلتم بالا نمی گیرم سرم را
باور نمی کردم که روزی پیش چشمم
از پا بیندازد غلافی همسرم را
تو بینِ آتش رفتی و من گُر گرفتم
حالا بیا و جمع کن خاکسترم را
هرشب حسن در خواب می گوید:مغیره
دست از سرش بردار کُشتی مادرم را
دیروز اگر در پیشِ طفلانم حرم سوخت
فردا بسوزانند با طفلان حرم را
*صَلَّ اللهُ عَلَی العُریان، صَلَّ اللهُ عَلَی العَطشان....*
از کربلا دیشب صدایی را شنیدم
انگار طفلی گفت: عمه! معجرم را...
https://eitaa.com/fatemi8/923
دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
https://eitaa.com/fatemi8/502
آتش زدن به خانه مولا بهانه بود
https://eitaa.com/fatemi8/503
حالا میان خانه اش کوثر ندارد
https://eitaa.com/fatemi8/922
چه روضهایست که هرکس روایتش میکرد
https://eitaa.com/fatemi8/921
فقير بانوييام كه غنی بالذات است
https://eitaa.com/fatemi8/926
روبهان بر همسر شیر خدا سیلی زدند
https://eitaa.com/fatemi8/927
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
https://eitaa.com/fatemi8/929
_____
با رفتنت خالی مکن دور و برم را
https://eitaa.com/fatemi222/736
بابا چه بی وفا شده دنیای بعد تو
https://eitaa.com/fatemi222/724
خدا مادرم را کجا می برند؟!
https://eitaa.com/fatemi222/730
بعد از رسول حرمت آل عبا شکست
https://eitaa.com/fatemi222/720
این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
https://eitaa.com/fatemi222/718
آهسته اسباب سفر را جمع کردی
https://eitaa.com/fatemi222/717
آقا سلام روضه مادر شروع شد
https://eitaa.com/fatemi222/716
دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
https://eitaa.com/fatemi222/4151
مقتل-آخرین کلام های پیامبر(ص) با فاطمه(س)
https://eitaa.com/fatemi222/2206
فقط نه اینکه تو از انبیاء سری زهرا
https://eitaa.com/fatemi222/6992
گر نگاهی به ما كند زهرا
https://eitaa.com/fatemi222/6757
دعوت فاطمه
https://eitaa.com/fatemi222/7110
فتنهها بر پاست برگرد ای عزیز فاطمه
https://eitaa.com/fatemi222/679
ای دختر نبیِّ خدا ، فاطمه سلام
https://eitaa.com/fatemi222/676
#حضرت_زهرا_س_مدح
فقير بانوييام كه غنی بالذات است
همان زنى كه كرم از كرامتش مات است
فقط نه ما كه براى پيمبران، محشر
مدال فاطميون مايهی مباهات است
ببين ولايت اورا به سيزده معصوم
بگو كه حضرت زهرا بزرگِ سادات است
عليست حق و مع الحق همان مع الزهراست
براى فاطمه او لايق مواسات است
سه جمله خطبهی او افتخار آل الله
سه آيه كوثر او آبروى آيات است
عيار خطبهی زهرا فراتر از انجيل
دو خط فضيلت زهرا، وراى تورات است
دخيلِ حُرمت تسبيح فاطمهست، نماز
كه واجبات، گهى گير مستحبات است
نصيب دوست او بهترين تحيات و
نصيب دشمن او بدترين مجازات است
چه بانويى! حَسَنيناش گرسنه خوابيدند
ولى براى فقيران به فكر خيرات است
نوشته اند كه بعد از وفات، صد موقف
نگاه مادرىاش دستگير اموات است
✍ #محمدجواد_پرچمی
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
روبهان بر همسر شیر خدا سیلی زدند
در بهشت وحی بر خیر النّسا سیلی زدند
نامسلمانان که دم از دین و قرآن میزدند
بر رخ تطهیر و قدر و هل اتی سیلی زدند
گر «من آذاها فقد آذانی» اَت خورده به گوش
آن ستمکاران به روی مصطفی سیلی زدند
فاطمه آیینهی توحید و وجه کبریاست
بر رخ توحید و وجه کبریا سیلی زدند
صورت انسیّة الحورا کجا سیلی کجا؟
با که گویم دیوها حوریّه را سیلی زدند
اینکه رویش نیلگون گردیده ناموس خداست
فاش میگویم به ناموس خدا سیلی زدند
چارده قرن است میپرسند آل فاطمه
اهل عالم مادر ما را چرا سیلی زدند؟
روی زهرا شد کبود و سوخت رخسار حسن
بر گل روی امام مجتبی سیلی زدند
«میثم!» آن سیلی به روی فاطمه تنها نخورد
بر تمام انبیا و اولیا سیلی زدند
✍استاد #غلامرضا_سازگار
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi8/100