eitaa logo
فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
500 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
190 فایل
پرورش جوانان خداجوی بسیجی، فتح الفتوح امام خمینی است. مقام معظم رهبری یاد مسئول گروه تحقیقاتی فتح الفتوح؛ حاج محمد #صباغیان که انتظار بر شهادت را رسم پرواز می دانست، صلوات.🌷 مدیر گروه @fathol_fotooh نذر صاحب الامر عجل الله فرجه الشریف 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شبهای با شهدا
نسبت به ائمه(ع) خیلی تعصب داشت. حتی در وفات حضرت عبدالعظیم مشکی می پوشید. شده بود تقویم مذهبی ما. حساس بود که در ولادت همه ائمه(ع) شیرینی پخش کنند. اگر نمی کردند با  ناراحتی می گفت مگر امام تنی و ناتنی داریم که برای ولادت امام علی(ع) از دو  روز قبل شیرینی می گذارید، ولی برای ولادت امام هادی(ع) یا سایر امام ها نمی  گذارید. اگر دانشکده نگرفته بودند خودش ميگرفت شادی روح شهید #مجید_شهریاری صلوات.🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
يك برگه بزرگ آورد بيرون و بسم الله گفت.شرائطش را نوشته بود همه اش از جبهه و مأموريت و مجروحيت و شهادت گفته بود و اين كه من بايد با شرايط سخت حاج يونس بسازم تا با هم ازدواج كنيم.شرط كرده بود مراسم عقد توي مسجد باشد. . 📖گفتم:من فقط دوست دارم مهريه ام يك جلد قرآن باشد.گفت: نه !يك جلد قرآن نمي شود .يك جلد قرآن با يك دوره كتاب های شهيد مطهری. . 🚰يك قدح آب آورد.گفت روايت است هر كس شب عروسي اش پاي زنش را بشويد و آبش را در خانه بريزد تا عمر دارند خير و بركت از خانه شان نمي رود. به شوخي گفتم : پاهاي من كثيف نيست.گفت: مهم اين است كه ما به روايت عمل كنيم. . ❤️سه روز قبل از محرم عروسي كرديم.وضو گرفتيم و دعاي كميل ،توسل و زيارت عاشورا خوانديم.گفت: من دعا مي كنم تو آمين بگو.اول شهادت ،دوم حج ناگهاني و سوم اينكه بچه اولش پسر باشد و اسمش را بگذارد مصطفي.همه اش مستجاب شد. . راوی:همسر شهید منبع: سرداران عشق شادی روح شهید صلوات.🌷
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴یاد شهید #حسن_باقری بخیر؛ در اوقات فراغت، سطلی در دست می گرفت و #فشنگهای_ریخته_شده_روی_زمین را که تعداشان چندان هم چشمگیر نبود، #با_حوصله_پیدا_و_جمع‌آوری_میکرد ،می گفت:«اینا حیفه،باید علیه خودشون ازشون استفاده کنیم. وقتی توی شهر، از جلوی یک کتابفروشی رد میشد، پا سست می کرد، #تازه_ترین_کتابها با موضوعات مورد نظرش را می خرید و #با_ولع_به_مطالعه_آنها_می پرداخت شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
#شهید_سید_مرتضی_آوینی #حب_حسین در دلی بیدار می شود که از #خود و آنچه #دوست دارد #در_راه_خدا #گذشته_باشد. 🌷🌷🌷🌷 آغاز میکنم صبح را به نام محبتت حسین جان 🍃🍃🍃🍃🍃 روزها و شبهایم، نه تمام عمرم، بیمه نامت حسین جان
🔻پوستر| "آغاز ثبت نام سراسری خادمین شهدا" ▫️ویژه راهیان نور جنوب کشور yon.ir/1W2vW 🔸دهم تا بیستم آذرماه، از طریق: khademin.koolebar.ir ➕ اخبار راهیان نور را در کانال های ستاد مرکزی راهیان نور کشور در پیام رسان ایتا و سروش پیگیری نمایید: 🆔 @rahianenoor_news
animation.gif
126.1K
سالروز #ورود_حضرت_معصومه سلام الله عليها به شهر قم مبارک✨🌸✨🌸✨ نثار قدم هاشون به نیت توسل به درگاهشون صلوات.🌷
خاطرات شهیده ۹۷ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⃣6⃣ مهران که نگران من بود، مرا بغل کرد و گفت:« مامان، گریه کن، خودت را رها کن.» اما من هیچ نمی گفتم. آن قدر در دنیای خودم با زینب حرف زدم که نفهمیدم کی به سردخانه رسیدیم. دخترم آنجا بود. با همان لباس قدیمی اش، با روسری سرمه ای و چادر مشکی اش. منافقین او را با چادرش شهید کرده بودند. با چادر، چهار گره دور گردنش بسته بودند. کنارش نشستم و صورتش را، صورت لاغر و استخوانی اش را، چشم هایش را یکی یکی بوسیدم. لب هایش را بوسیدم. سرم را روی سینه ی زینب گذاشتم. قلبش نمی زد. بدنش سردِ سرد بود. دست های زینب را گرفتم و فشار دادم. بدنش سفت شده بود. روسری اش هنوز به سرش بود. چند تار مویی را که از روسری بیرون زده بود، پوشاندم. دخترم راضی نبود نامحرم ها موهایش را ببینند. زینب در کشوی سردخانه آرام خوابیده بود. سرم را روی سینه اش گذاشتم و بلند گفتم: « بِأیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» ادامه دارد... @fatholfotooh
هدایت شده از شبهای با شهدا
🌴 یاد شهید #سید_حسن_مدرس بخیر؛ تا نیمه های شب، نامه های رسیده از طرف مردم را می خواند بعد چند ساعتی می خوابید و سپس به مدرسه سپهسالار( شهید مطهری) می رفت. از آنجا به مجلس. از او پرسیدند :چرا برای بچه های تان کمتر وقت می گذارید؟ گفت ؛ تمام بچه های ایران بچه های من هستند و من اگر کاری برای آنها بکنم برای اینها هم کرده ام.  شادی روحش #صلوات @shabhayeshahid
# وصیت_شهدا هر خانمے ڪہ #چادر بہ سر ڪند و #عفت ورزد، و هر جوانی ڪہ #نماز_اول_وقت را در حد توان #شروع_ڪند، اگر دستم برسد سفارشش را بہ مولایم امام حسین (علیه‌السلام) خواهم ڪرد و او را دعا مے ڪنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالے قرار گیرد. شادی روح #شهید_مدافع_حرم #حسین_محرابی صلوات.🌷
خاطرات شهیده ۹۷ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⃣6⃣ جعفر دست های زینب را گرفت و ناخن های کبودش را بوسید. زیر ناخن هایش همه سیاه شده بود. دو نفر دکتر آنجا ایستاده بودند. از یکی از دکترها که سن و سالش بیشتر بود، پرسیدم:« دخترم خیلی زجر کشیده؟» او جواب داد:« به خاطر جثه ی ضعیفش، با همان گره اول خفه شده و به شهادت رسیده است. مطمئن باشید که به جز خفگی همان لحظات اول، هیچ بلایی سر دختر شما نیامده است.» دکتر جوان تر ادامه داد:« دختر شما سه شب پیش، یعنی اولین شب مفقود شدنش به شهادت رسیده است.» منافقین، زینب را با چادرش خفه کرده بودند که عملاً نفرت خودشان را از دخترهای با حجاب نشان بدهند. چندنفر از آگاهی و سپاه آنجا بودند. آنها از ما خواستند که به خانه برگردیم و جنازه ی زینب برای انجام تحقیقات و تکمیل پرونده، در پزشکی قانونی بماند. رئیس آگاهی به جعفر گفت:« باید صبور باشید. ممکن است تحقیقات چند روز طول بکشد و تا آن زمان باید منتظر بمانید.» به سختی از زینب جدا شدم. زینب در آن سردخانه ی سرد و بی روح ماند و ما به خانه برگشتیم. ادامه دارد... @fatholfotooh