eitaa logo
دیوان فضل
271 دنبال‌کننده
308 عکس
244 ویدیو
20 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: مولای جود ، حضرت ابن الرضا سلام ای آشنای هر دل درد آشنا سلام باب المراد من در دولتسرای تو بسته دلم دخیل به لطف و عطای تو هر قفل با کلید تو وا می شود جواد سنگ از اشاره ی تو طلا می شود جواد خیر کثیر ، مثل تو کوثر نیامده مولود از تو با برکت تر نیامده تو آمدی مسیر ولایت بقا گرفت افتاده بود از نفس و با تو پا گرفت چشم زمان به علم و کمال تو خیره شد در ذهن دهر ، گوشه ای از آن ذخیره شد تو امتداد نور ، جواد الائمه ای سرچشمه ی حضور ، جواد الائمه ای تا کاظمین تو دل من پر گرفته است بر غربت تو زمزمه از سر گرفته است با تو چه کرد همسر نامهربان تو آمد به لب ز بازی تقدیر ، جان تو در بسته بود حجره و تو دست و پا زدی می سوختی و مادر خود را صدا زدی کف می زدند بر غم بی انتهای تو نشنید گوش هیچ کسی ناله های تو فریاد می زدی جگرم سوخت آب آب لبخند می زدند و نیامد جواب آب ارث عطش ز خون خدا شد نصیب تو پایان گرفت قصه ی عمر عجیب تو 🔸شاعر: _______________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: نيش و كنايه هاست كه از يار مي خورم از دست يار زهر شرر بار مي خورم اصلا به جنگ و نيزه و لشكر نياز نيست وقتي ميان خانه ز دلدار مي خورم دارم ز همسري كه ز من جز صفا نديد چوب كدام تندي رفتار مي خورم شعله شود بلند از اين زخم بر جگر تا آب از دو چشم گهر بار مي خورم از اين صداي هلهله آزار مي كشم با جان خسته غصه ي بسيار مي خورم وقتي كه مي برند مرا روي پشت بام با صورتم به گوشه ي ديوار مي خورم پهلو شكسته مادر كم سن و سال من ديگر بيا كه حسرت ديدار مي خورم 🔸شاعر: ________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: تو ضجه میزدی و حجره یکصدا رقصید تمام حجره به پای غم شما رقصید کنیزکی که سر سفره ات نمک میخورد کنار پیکر سرخت چه بی حیا رقصید صدای العطشت بین خنده ها گم شد واشک غربت تو روی گونه ها رقصید چکید نم نم اشکت،کبوتران دیدند درون ماَذن حلقومتان صدا رقصید دلت به مقتل خانه چه تلخ قربان شد به پای داغ عظیمت دل منا رقصید تنت سه شب به روی بام ماند و روح تو ازاین عروج غریبانه،تا خدا رقصید... 🔸شاعر: __________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: میان هلهله سینه مجال آه نداشت برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت میان حجره کسی وقت احتضار نبود چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست به تشنه ای نرسیدن مگر گناه نداشت سپاه حرمله در پشت در به صف بودند حسین بود و عطش ، یک نفر سپاه نداشت نبود نیزه به دیوار تکیه زد یعنی پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت برای کشتن او زهر بی اثر می ماند میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت برای غربت او چشم هیچ کس نگریست! کبوتر حرمش اشک ذوالجناح نداشت 🔸شاعر: __________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: ای مرا دلبر و دلدار دلم میسوزد همچنان شمعِ شب تار دلم میسوزد بغضِ غربت به گلو بسته خدا آهم را پشت این آهِ شرربار دلم میسوزد گُر گرفته جگرم از ستمِ همسر خود من ز بی مهریِ این یار دلم میسوزد دست نیرنگ پیِ یاری اُمُّ الفضل است زآتشِ زهر ستمکار دلم میسوزد همۀ عمرم از او زخم زبان میخوردم یارب از اینهمه آزار دلم میسوزد ظلم بیداد چونان روزِ مرا شب کرده که چه در خواب و چه بیدار دلم میسوزد دور تا دور تنم هلهله دارد دشمن همچنان زینب از این کار دلم میسوزد این لبِ تشنه مرا بُرد به گودالِ عطش از غم قافله سالار دلم میسوزد چشم من روضۀ طفلان حرم میخواند مثل چشمان علمدار دلم میسوزد روضۀ علقمه و بوی گل یاس علی یادِ آن مادر بیمار دلم میسوزد 🔸شاعر: __________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: آیات تشنگی است سرود زبان من مرثیه های داغ عطش ترجمان من جز آیه های درد، ترنم نمی کنم یعنی که زهر برده تمام توان من سوز عطش گلوی مرا زخم کرده است بیخود نشد شکسته شکسته بیان من از بس که تشنگی تب و تاب مرا ربود خشکیده ذره ذره زبان در دهان من این حُجره نیست مقتل جان کندن من است خود قاتل است همسر نا مهربان من آیا جواب آه غریب است کف زدن؟ هر هلهله ست خنجر تیزی به جان من این جا نفس به سینه من حبس می شود دشمن نشسته منتظر نیمه جان من گیرم چراغ عمر مرا هم کنی خموش خاموش کی کنی تو فروغ نهان من؟ از حجره تا به بام تنم زخمه زخمه شد این راه پله می شکند استخوان من افسوس قاتل پسر فاطمه شدی خیری کجا رسد به تو از دشمنان من کُشتی مرا به فصل جوانی خدا کند رحمی کنی بر پسر نوجوان من هادی بیا وقت جدایی نظاره کن بر بام خانه بی کفنی میزبان 🔸شاعر: ____________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش تو زخم دیده ای پر خود بر زمین مکش ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش بر تار گیسوان تو جای لب رضاست این گیسوی مطهر خود بر زمین مکش اسباب رقص و شادی زن ها شدی چرا صورت به پیش همسر خود بر زمین مکش اینان ز دست و پا زدنت کیف می کنند طاقت بیار و پبکر خود بر زمین مکش بر روی نازنین لب تو خاک و خون نشست پس آیه های کوثر خود بر زمین مکش شکر خدا که نیست تماشا کند رضا گوید دو دیده ی تر خود بر زمین مکش در کربلا پدر به پسر التماس کرد برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش بس کن حسین آبروی خویش را مبر زانو کنار اکبر خود بر زمین مکش کار عباست بردن این جسم زینبا با گوشه های معجر خود بر زمین مکش 🔸شاعر: _________________________________ ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
  میان حجره غریبانه دست و پا میزد همان که روضه اش آتش به جان ما میزد   میان اشهد خود گاه یا رضا میگفت و گاه مادر مظلومه را صدا میزد   تمام حاجت او انتقام سیلی بود از آن که مادرشان را به کوچه ها میزد   صدای ناله ی او: آه سوختم ،جگرم شراره ها به دل حضرت رضا میزد   صدای هلهله و تشنگی و کاسه آب گریز روضه او را به کربلا میزد   دلش گرفت برای کسی که در گودال عدو به پیکر او نیزه بی هوا میزد   همین که چشم به هم میگذاشت او می دید که روی نیزه سر شیر خواره را میزد   همان که سر شاه را جدا کرده سه ساله را طرفی برده و جدا میزد   برای اینکه نبیند دوباره این ها را میان حجره غریبانه دست و پا میزد مهدی نظری
نوحه شهادت حضرت جوادالائمه(ع) -(دور از شهر مدینه ) @emam8com نوحه شهادت جوادالائمه دور از شهر مدینه خورده مولا زهر کینه2 (ابن مولا رضا وجواد است سر به زانوی هادی نهادست)2 یا جوادالائمه محمد4 _______________________ خورده زهر وخونجگر شد این پسر هم،چون پدر شد می رود سوی حق در جوانی همچو اکبر کند جانفشانی یا جوادالائمه محمد 4 ________________________ ای فغان از جور همسر داده زهر کین به شوهر حال او چون عمو مجتبی شد در ره دین جدش فدا شد یا جوادالائمه محمد 4 __________________________ میوه قلب رضا رفت شیعیان را مقتدا رفت پیکرش بین کوچه رها شد خونجگر دختر مصطفی شد یا جوادالائمه محمد 4 شاعر: دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/5/41705_1397516161537_613482.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/41705/ جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://t.me/joinchat/AAAAADwQJPg3R9JasGXa5w
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: _ ایام شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام : حاج مهدی سلحشور لب تشنه بود ، تشنۀ یک جرعه آب بود مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود پا می كشید گوشۀ حجره به رویِ خاك پروانه وار غرقِ تب و التهاب بود در ازدحام و هلهلۀ نانجیب ها فریاد استغاثۀ او بی جواب بود یک جرعه آب نذر امامش كسی نكرد هر چند آب دادنِ تشنه ثواب بود آخر شبیه جدِ غریبش شهید شد آری دعایِ خسته دلان مستجاب بود تا سایبانِ پیکرِ نورانیش شود بالِ کبوترانِ حرم را شتاب بود ‌*میگه دیدم یه جایی دیدم این پرنده ها بالاشون به هم دادن سایبون درست کردن .... رو بدن آقا جوادالائمه سایبون درست کردن ، آفتاب به بدنِ عزیز زهرا نتابه ...* اما فدایِ بی کفنِ دشت کربلا .... آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود هم تیغُ نیزه خونِ تنش را مکیده بود هم داغ دیدۀ شررِ آفتاب بود ... ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از مجتبی فردوسیان
شعری جامع بمناسبت شهادت امام جواد ازمحمداسماعیل فضل الهی مشهدالرضا جوادآنکه وجودش دم ازسخا می زد بدرگهش همهء ساءلان صدا می زد همان امام که باتیغ علم در طفلی شراره ها بدل دشمن خدا می زد همانکه در دل غربت پدرزدستش رفت زکودکی غمش آتش به ماسوی می زد زبعد آنهمه غمها که دید درعمرش به کنج حجره غریبانه دست وپا می زد چوجدخودشده ازدست همسرش مسموم به اقتدا سخن ازداغ مجتبی می زد چنان حسن همه دم درنماز نفرین کرد به آنکه مادر او را به کوچه ها می زد جوان فاطمه دور از مدینه در بغداد به اوج تشنگی اش حرف کربلا می زد بگفت از عطشی که فتاد در خیمه همان شراره که در قلب بچه ها می زد حسین فضل خدا بود و در دل گودال بزیر تیغ عدو تشنه دست وپا می زد
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
⇦🕊 روضه و توسل_ ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _ 96_کربلایی حسین سیب سرخی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ "اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها،وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ " یابن الحسن...... یادم نمیرود که همه عزتم تویی من پای سفره ی تو شدم محترم حسین لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین ⇦شاعر: حسین صیامی *شبِ جوادلائمه است،یا امام رضا! به حق جوادت،ما که نتونستیم زیارت مخصوص بیاییم حرمت،آقا جان! همه رو یک جا و یک کاسه به ما یه کربلا بده....* خاکستر وجود مرا می دهد به باد سنگینیِ عزای تو یا حضرت جواد تشنه ، میان خانه ی خود دست و پا زدی یک جرعه آب ، همسر تو ، دست تو نداد پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست اینجا کسی به فکر امام غریب نیست وقتی که پای بُغض علی در میان بُوَد جسم امام و هلهله ، اصلاً عجیب نیست گرچه به لب رسیده نفس های آخرت لب تشنه ای ، شبیه لب جدِّ اطهرت اما هنوز یاد گل یاسِ پرپری یاد مدینه کرده ای و یاد مادرت در پیچ و تاب بودی و می دید اُم فضل بر اشک و ناله های تو خندید اُم فضل گرچه کنار جسم تو در رقص و شادی است دیگر سر تو را که نبرّید ام فضل خندید بر نوای جگر سوز تو ، ولی با پای خویش ، جسم تو را زیر و رو نکرد شکر خدا که دور و برت خواهری نبود در وقت دست و پا زدنت ، مادری نبود خوب است اسیرِ نیزه و خنجر نمی شوی بی پیروهن در این دَم آخر نمی شوی دست کسی نخورده به گیسویِ دخترت دلواپس کشیدن مَعجر نمی شوی شکر خدا که دور و برت خواهری نبود در وقت دست و پا زدنت، مادری نبود شکر خدا کنیزکی از نسل ساربان آنجا به فکر غارتِ انگشتری نبود ⇦شاعر: محمود مربوبی او که برای عالم و آدم طبیب بود حتی میان خانۀ خود هم غریب بود خواهر نداشت تا برسد پیش پیکرش مادر نبود تا که کند گریه در برش از دردِ زهر، کُل تنش تیر می‌‌کشید خونابه از لبش به کف حجره می‌‌چکید در وقت احتضارِ کسی، کف نمی‌زنند هنگام دست و پا زدنش، دف نمی‌زنند اما امان ز ظلم و جفای کنیزها گم شد صداش بین صدایِ کنیزها در لحظه‌‌های آخر خود بی شکیب بود او غصه‌دارِ روضۀ شیب الخضیب بود با اینکه تشنه بود، ولی نیزه‌ای نخورد در بام خانه پیرُهنش را کسی نبرد شکر خدا که دختر او را کسی نزد با کعب نیزه، خواهر او را کسی نزد خیلی حسین در ته گودال خسته بود قاتل به روی سینۀ آقا نشسته بود شمر از صدای نالۀ زهرا حیا نکرد در قتلگاه گیسوی او را رها نکرد ⇦شاعر:علی سپهری حسین.... JOin 🔜 @babolharam_ir ™ ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ @babolharam_ir
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
آسمان می خواند امشب قدسیان دف می زنند حوریان کِل می کشند و خاکیان کف می زنند شیر عاشق کش ! کدام آهو دلت را برده است ؟ تیغ مرحب جو ! کدام ابرو دلت را برده است ؟ آسمانی بی کرانی ، عاشق دریا شدی آمدی آیینه ی انسیه ی حورا شدی امشب ای زیباترین ! ای دلبر کوثر بیا ! شب ، شب عشق است ، ای داماد پیغمبر بیا ! بیش از این ها با دل محبوب ما بازی نکن پیش این نیلوفر یکدانه غمّازی نکن مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی در دلش طوفان به پا کردی ، مدارا کن علی ! ” لیله القدر ” نگاهش یا علی ! اجر تو است او ” سلامٌ فیه حتی مطلعِ الفجر ” تو است از ازل در پرده بود آیینه دارش می شوی در عبور از کوچه باغ عشق ، یارش می شوی قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی ست وای ! وقتی می رسد دریا به دریا دیدنی ست ماه در اوج برکه دیدنی تر می شود قدر زهرا با علی فهمیدنی تر می شود مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد ای بلال امشب اذانی را که می خواهی بگو ” اشهدُ انّ علیاً حجه الله ” ی بگو عقد زهرا و علی در آسمان ها بسته شد سرنوشت عشق هم بر زلف آن ها بسته شد گفت احمد : این زره خرج جهاز دختر است خوب می دانست حیدر بی زره هم حیدر است تا در میخانه امشب روح را پر می دهیم دل به چشم کوثر و دستان حیدر می دهیم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
(ع) شاهان به هر دلبند گوهر هدیه دادند اشراف به محبوب خود زر هدیه دادند بین فقیران نیز هر کس دلبری کرد او را ز گلهای معطر هدیه دادند مردم همه ناز پسر را می خریدند... آنجا به یک دلتنگ، دختر هدیه دادند لبخند زد...از شوق، بغض وحی وا شد: با او به قرآن نیز کوثر هدیه دادند آنگاه «من حبل الوریدش» را به عاشق... «امن یجیبش» را به مضطر هدیه دادند خورشید را تمدید کرد و از نگاهش نوری به عالمهای دیگر هدیه دادند با دیدن آن نور، هجده سال نوری- جن و ملک «الله اکبر» هدیه دادند آیینه ها را روبروی هم نهادند وقتی که کوثر را به حیدر هدیه دادند نورٌ علی نورِ علی نورٌ علی نور تاریخ را بیتی منور هدیه دادند ... از او به ما عشق حسینش را رساندند حق شفاعت را به مادر هدیه دادند چشمانمان را خیس کرد و سوختیم و او را به ما در روز محشر هدیه دادند ... در مطلع این شعر خودکارم کم آورد بی شک به این ابیات جوهر هدیه دادند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی‌ست تازه در این خانه زهرا ماه شب‌های علی‌ست چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست چشم زهرا روشن از روی دلارای علی‌ست با شگفتی‌های دنیای علی بیگانه‌ایم این‌که دنیا پیش او هیچ است دنیای علی‌ست بارها با اشک خود زخم علی را بسته است گرمی این دست‌ها تنها مداوای علی‌ست روز وانفساست محشر، شیعیان لاتحزنوا این که محشر خاک پای اوست زهرای علی‌ست یا "علی" امضا کند یا "فاطمه" فرقی که نیست آخرش امضای زهرا عین امضای علی‌ست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
خورشید شدی که ماهِ کامل برسد باید که دلت به صاحب ِ دل برسد بانوی علی(ع) شدی! همین کافی بود تا رخت عروسی ات به سائل برسد! http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
Gomnam-Haftegi960602[04].mp3
3.18M
🎙علیٌّ... إذهب ْإلى الرسولِ و اطلُبْ یدَ البتولِ ( ) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 بمناسبت سالروز ازدواج آسمانی امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهما سلام ✅ @MeysamMotiee
هدایت شده از کانون مداحان
غزل پیوسته_سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهم السلام ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ عاشقِ حـیدرم به لطفِ خدا پُر شده ساغَرَم به لطفِ خدا یاعلی ذکرِ هر شب وُ زهراست... به خـدا مادرم به لطفِ خدا اعـتقادِ من است این جمله جامی از کوثرم به لطفِ خدا سینه چـاکِ ولایتِ مـولا فاطمی باوَرَم به لطفِ خدا سائلِ خـانواده یِ علی اَم دشمـنِ اوّلی و دوّمـی اَم خانواده پُر از شمیمِ خـدا ابتدا تا به انـتهاست وِلا صاف وُ ساده زلال وُ نورانی بی نظیر است وُ ناب وُ بی همتا زندگی در مسیرِ بنـدگی وُ ... بنـدگی زندگـیست در معنا همـه یِ خانواده مامورِ... حفظِ دینِ من وُ نجاتِ ما سَرورِ خاک وُ کائنات عـلی سْت شَک نکن اِهدِناَ الصِّراط علی ست به خـدا ضربِ قلبِ زهرایی دلـبر وُ دلـربا وُ آقـایی فاطمه عاشقِ تو شد یعنی ... تو خدایی ترین تَجَلّایی شرحی از آیه هایِ توحیدی یاعلی بی نظیر وُ همتایی هَمسَرت جلوه هایِ کوثر و نور تو کـلام وُ کـمالِ طوبایی دینِ اسلام زیرِ دِیـْنِ شماست عشقِ حق...عشقِ ما...حسینِ شماست به فـدایِ حسین وُ نذرِ حسن هسـتی وُ اعـتبار وُ جانِ من گردنم زیرِ تیغِ عشقِ شماست یاعـلی... یاعـلی بگو وُ بزن پدرم هـستی وُّ حـریمِ تو دارد آقا برامْ حـکمِ وطـن عاشقانَت رفیقهایِ من وُ.... مـُنکرانِ ولایِ تو دشمن اَشهَدُ اَنَّ مرتـضی مولا کَس وُ کارم فداییِّ زهرا معنی عشق وُ عاشقی این است یاعلی یاعلی چه شیرین است هر کسی منکرِ ولایِ علی ست نامه یِ او سیاه وُ نَنگین است حُبَّ حیدر صراط وُ سمت وُ سراج منکرِ او مَجوس وُ بی دین است یک دعا می کنم رفیـق بِدان این دعا بی قرارِ آمـین است صِلِه یِ جشنِ حیدر وُ زهرا کـربلایِ مـن وُ تو با آقا ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 〰〰〰〰〰〰 http://eitaa.com/joinchat/162201603C1da7db7939
هدایت شده از کانون مداحان
سلام شماهم رسانه این کانال فعال باشد: جلوه خورشید و روی ماه و اختر دیدنی است رقص نور کهکشان ها بار دیگر دیدنی است در میان آسمان رنگین کمانی بسته عشق جلوه نورانی خورشید انور دیدنی است حرف شیرین می زنند اکنون همه خلق جهان موسم شادی بود دنیا سراسر دیدنی است باغبان پیوند زد امشب نهالی با نهال در بهار عشق، این نخل تناور دیدنی است در شب تزویج زهرا با علی ای دل بگو تارک نورانی و روی پیمبر دیدنی است در کنار حوض کوثر گفت جبریل امین ازداوج کوثر و ساقی کوثر دیدنی است آسمان در آسمان با چشم دل گر بنگری بال و پر بگشودن این دو کبوتر دیدنی است بهتر از بشگفتن هر غنچه ای در باغ عشق روی لب لبخند نورانی حیدر دیدنی است پای میزان عمل وقت شفاعت اهل دل چهره مولا و زهرای مطهر دیدنی است چون «وفائی» در هوایش ذره ای باش و ببین جلوه مهر منیر و ذره پرور دیدنی است ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
بهانه ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما @LINKFL خدا برای علی آستین که بالا زد ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید تمام کون و مکان را به نام زهرا زد برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد 🍃🌺جشن زیباترین،پاکترین و بابرکت ترین ازدواج عالم مبارک باد🍃🌺 : قاسم_نعمتی
هدایت شده از کانون مداحان
به هم آبرو گرفت اصلا بدون این دو جهان سرد و بی صفاست ای کاش خنده بر لب آنها دوام داشت... ذهنم دوباره در پی پایان ماجراست جانم فداي تازه عروسي كه مادري بر شاه تشنگان جهان، شاه كربلاست وقتی عروس کوثر و داماد حیدرست... بی شک شروع سلسه ی نور،مجتباست پیوند آسمان و زمین است و کائنات خوشحال ازین عروسی زیبا و بی ریاست هرچند مرتضی زره اش را فروختــه... زهرا جز آب مهریه ای از علی نخواست دست علی و فاطمه در دست هم رود.. پیداست که عروسیشان هم گره گشاست... خورشید و ماه در دو جهان گر بُوَد یکی زهراست ماه روشن و خورشید مرتضی ست _______________________________ صدای هلهله ای عاشقانه می آید صدای پای تغزل، ترانه می آید بهشت خنده کنان، این میانه می آید خدا به شوق در این آستانه می آید حدیث وصل دو دریا عجب شنیدنی است عروسی علی و فاطمه چه دیدنی است از این به بعد، دو عاشق کنار هم هستند تجلّی هم و آیینه دار هم هستند به روی سفره ی خود نان بیار هم هستند چو کوه پشت هم و دوستدار هم هستند دوباره پوزه ی شیطان شکست، شکر خدا عروسی علی و فاطمه است، شکر خدا از این وصال مبارک خدا هدف دارد چقدر حضرت خاتم به دل شعف دارد دلم هوای ضریح شه نجف دارد عروسی علی و فاطمه است، کف دارد به بزم عشق همه عاشقانه دف بزنید برای خاطر داماد باز کف بزنید کنار سفره ی عقد، این عروس گل سیما زکیّه، طاهره، انسیّه، فاطمه، زهرا نشسته اذن "بلی" تا بگیرد از بابا پدر اجازه گرفت از خدای جلّ علا بساط خطبه از این اذن تا فراهم شد علی به فاطمه اش تا همیشه محرم شد بگیر دامن پر برکت پیمبر را بپاش بر سر امّت، گلاب قمصر را گره زدند به هم عادیات و کوثر را کشانده اند به دنیا بهشت و محشر را از این وصال غدیر از گزند ایمن شد نوشته اند که تکلیف شیعه روشن شد نوشته اند که شیعه نشانه ای دارد شراب کوثریِ جاودانه ای دارد کبوتری شده و آشیانه ای دارد برای گریه و شادی بهانه ای دارد تمام عمر دلم زیر دین می آید از این وصال مقدّس حسین می آید سخن ز عشق که باشد، شراب شیرین است برای تشنه ی عشق آفتاب شیرین است کنار یار خوشی و عذاب شیرین است سلام های بدون جواب شیرین است اگر که فاطمه باشد کنار شیر خدا زمان فتنه شود ذوالفقار شیر خدا زمان فتنه قمر در محاق می افتد تبر به جان درختان باغ می افتد میان امّت احمد نفاق می افتد و آن دوشنبه ی شوم اتّفاق می افتد که درب خانه ی زهرا شکسته می شود و دو دست حیدر کرار بسته می شود و خدا کند که نبینی قیامتی را که کنار خانه ی حیدر جماعتی را که شکسته اند دری را، نه ساحتی را که شکست ضربه آن درب، قامتی را که پس از سه ماه علی نیمه شب، غریبانه به دست قبر سپردش، عجب غریبانه 🔸شاعر: شکر حق که مادرزاد بندگان یکتاییم با ولایت مولا ، عبد کوی طاهاییم افتخار ما این است ما اسیر مولاییم از ازل گرفتار ساربان زهراییم ما همه عنان دار ناقه عروس او با سرود "من مثلی" جمله خاک بوس او سر فراز هر قومیم سربزیر دلداریم از عروس و داماد آسمان نشان داریم در عروسی اش دعوت با تمام حضاریم حرمت عروسش را تا ابد نگهداریم ما غلام زهراییم عبد حیدر کرار جان ،به رسم تبریک است نذر احمد مختار شرح حال این زوجین سوره های قرآنی ذکر و وصف این هر دو آیه های رحمانی حمد و مدح زیباشان خطبه های طولانی جایگاه والاشان غرفه های رضوانی حاصل همین تزویج یازده امام دین مهرشان کمال دین فعلشان پیام دین حجت خدا حیدر عصمت خدا زهرا لنگر زمین حیدر لنگر سما زهرا محور فلک حیدر محور کسا زهرا صاحب جزا حیدر شافع جزا زهرا هردو مظهر توحید هردو مظهر کوثر هردو کفو هم یعنی هردو محو یکدیگر صوت خطبه خوان این عقد آسمانی را بشنو با صدای هو نغمه نهانی را خوش به غمزه میخواند بانوی جنانی را این چنین روایت شد عقد جاودانی را گفته حق: وکیلم من؟ گفت فاطمه بله بر شما دلیلم من؟ گفت فاطمه بله این عروس و این داماد عاشقند و دلداده شد اثاث این بانو یک جهیزیه ،ساده ظرف و چادر و معجر یک حصیر و سجاده ذوالفقار مولا و یک غلاف آماده بی سپر علی آمد چون سپر نمیخواهد او مدافعی غیر از پشت در نمیخواهد بهر نو عروسان است فعل فاطمه مصداق عطر این خبر پیچید در تمامی آفاق در شب عروسی هم فاطمه کند انفاق داده بر محبانش درس برترین اخلاق فاطمه به یک سائل داد بهترین رختش با دو کهنه پیراهن رفت خانه بختش حرف کهنه پیراهن گر چه ماجرا دارد لا اقل به مقدار یک گریز جا دارد ذکر کهنه پیراهن یاد کربلا دارد دستباف مادر هم جای بوسه ها دارد نیزه کی دهد بوی بوسه های مادر را زخمه میکشد روی بوسه های خواهر را 🔸شاعر:
هدایت شده از کانون مداحان
فرشتگان خدایی به عرش رحمانی همه به حال شعف در پی چراغانی به کف زنی شده مشغول بهر پیوندی و می کنند به سوی زمین گل افشانی در آسمان مدینه زنند بال و پری به دور خانه طاها، حبیب ربانی به روز اول ماهی که هست ذی الحجه مدینه گشت مهیا برای مهمانی مدینه غرق سرور است بهر پیوندی میان دو گل خلقت کمال انسانی یکی بود گل دردانه رسول خدا یکی بود علی، آن شهریار ایمانی بخواند خطبه پیمبر برای این پیوند و دست به دست بداده، دو یار جانانی بسی رضایت پروردگار حاصل شد ز ازدواج پر از سادگی و آسانی ز وصلتی که شود در تمامی اعصار نمونه ای ز بهین شیوه مسلمانی الا تو حضرت صاحب، عطا نما صله ای به شاعری که کند اینچنین ثناخوانی 🔸شاعر: ________________________________ آسمان می خواند امشب قدسیان دف می زنند حوریان کِل می کشند و خاکیان کف می زنند شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟ تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟ آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی آمدی آیینه ی انسیه ی حورا شدی امشب ای زیباترین!ای دلبر کوثر بیا! شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا! بیش از این ها با دل محبوب ما بازی نکن پیش این نیلوفر یکدانه غمازی نکن مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی در دلش طوفان به پا کردی، مدارا کن علی! «لیلة القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است او «سلامٌ فیه حتی مطلعِ الفجر» تو است از ازل در پرده بود آیینه دارش می شوی در عبور از کوچه باغ عشق، یارش می شوی قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی ست وای! وقتی می رسد دریا به دریا دیدنی ست ماه در اوج برکه دیدنی تر می شود قدر زهرا با علی فهمیدنی تر می شود مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد ای بلال امشب اذانی را که می خواهی بگو «اشهدُ انّ علیاً حجة الله»ی بگو عقد زهرا و علی در آسمان ها بسته شد سرنوشت عشق هم بر زلف آن ها بسته شد گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است خوب می دانست حیدر بی زره هم حیدر است تا در میخانه امشب روح را پر می دهیم دل به چشم کوثر و دستان حیدر می دهیم 🔸شاعر: ________________________________ دست خدا چو دست به سوی خدا گرفت در اصلْ مصطفی ز علی اذن را گرفت دیدند خواستگار علی بود ظاهراً یک روح بود عشق ولی در دو تا بدن زهرا اگر نشست علی هم به پیش رفت الحق علی به خواستگاری خویش رفت زهرا همان علی ست ولی در پس حجاب غیر از بلی چه چیز به حیدر دهد جواب؟ تو حیدری و هر چه که فریاد زد سروش پیدا نشد برای تو در عرشْ ساق دوش بی ساق دوش آمده بر دوش ذوالفقار دست خدا نموده به پا کفش وصله دار دنیا شنید گر چه ز لب های مصطفا در اصل خطبه خواند برای شما خدا چون در شب زفاف شما فرش می شود با این دلیل عرش خدا عرش می شود سابیده اند قند ستاره به تور ابر در عقد هم شدند دو تا رشته کوه صبر زَوّجتُ عشق، جزوسپاه علی در آ اَنکَحتُ فاطمه به نکاح علی در آ از تو بهشت تا که جوابت بلی شود با تو علی میان خلایق علی شود در بند تو زده پدر خاک را خدا عقد تو کرده جمله ی "لولاک" را خدا کردند اشک های علی را محاسبه مهریه ی تو آب شد عند المطالبه آتش گرفت علقمه و نیل گُر گرفت هذا موکّلی پر جبریل گُر گرفت دم رفت توی سینه ولی بازدم رسید دست علی و فاطمه کم کم به هم رسید... 🔸شاعر: _______________________________ عشق علی نماز علی کوثر علی آمد نشست امّ ابیها برِ علی کُفواً أحد بخوان و بگو همسر علی "پهلوی توست گوهر انگشتر علی یار همه علی و تویی یاور علی" گیرم که دست های یدُ الله بسته است گیرم غرور فاتح خیبر شکسته است گیرم که ذوالفقار به ماتم نشسته است "لبخند تو بشارت دل های خسته است ای شادمانی دل غم پرور علی" ای چشم بسته بر همه دنیا و هست و نیست پلکی بزن که چشم خداوند خون گریست "این کشتۀ فتاده به هامون حسین کیست" "در آینه خداست و غیر از خدای نیست چشمان توست آینۀ دیگر علی" از إنّما یُرید صدای کرم رسید افلاک را ز قصۀ لولاک دم رسید آیات شاد سورۀ رحمان به غم رسید "در یک طلوع گرم دو دریا به هم رسید دریاترت علی و تو دریاتر علی" ساقی کنار باده و باده به ساغر است ساغر در انتظار قدوم پیمبر است پیغمبری که عاشق لبخند دختر است "چشمان تو زلال تر از حوض کوثر است این اشک کیست می چکد از کوثر علی" آیا بهار سوخته ام را مزار نیست در سینه های غم زدۀ بی قرار نیست در قلب های خستۀ چشم انتظار نیست "در این دیار گشتم و در این دیار نیست کو ای نسیم عطر گل پرپر علی 🔸شاعر: _______________________________ یک مرد وزن مکمل هم در کنار هم آیــینه وار هـــر دو یشان بی قرار هم مـعنای اصـلی لغـت خـانـواده انـــد
هدایت شده از کانون مداحان
ازدواج دو نور -(عالم شده در اول ذیحجه حرام ) عالم شده در اول ذیحجه حرام از بابت وصلتی نکو شیرین کام ماهی که نکوست از شروعش پیداست ذیحجه دهد به هر کسی این پیغام آغاز مه است ومصطفی خندان است بر درگه او بیامده خاص وعوام از سوی همه برای او تبریک است چون گشته عروس، دختر خیرالانام داماد بود علی اعلا حیدر شیر حق وافتخار دین اسلام جبریل بیامدست بر روی زمین تبریک خدای را نماید اعلام در عرش خدا بساط شادی برپاست دارند بر این عروس وداماد سلام به به زچنین خدای گون پیوندی بخشیده به هر وصلت دیگر الهام این وصل نکو بسی ثمر ها دارد باآن شود این جهان ما کوثر فام ای شیعه در این روز طرب افزا زن اندر می عشق علی وآلش جام تبریک بگو به حضرت صاحب عصر تا عطر ظهور را رساند به مشام شاعر: