💎 آیا #فلسفه و #عرفان، کشک است؟
⭕️ جملات معروف یکی از #فقها این است: «عرفان پیش من است، همه #مولوی را می خواهی پیش من است، هر جا را می خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول #اسفار تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه #کشک است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و #وحدت_وجود و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....»
🔴 نقد و نظر:
1⃣اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟
توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ها از قرآن و روایات محسوب می شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است.
درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ها، راه حقّ را پیموده اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده اند؟!
همه شیعیان با گرایش های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل بیت تمسک می کنند. آیا همه، در هر مساله ای واقع را ادراک کرده اند؟
هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می کند. از این رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند.
2⃣انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین.
هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است.
3⃣اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است.
مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم.
اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است.
4⃣این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟
اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است!
اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است.
5⃣بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد.
⭕️حجة الاسلام دکتر واحدجوان
💢 کانال فِي الحِکمَة
🆔@felhekmat
💠 #منزلت_فقها_حکما_عرفا:
1⃣ #فقها:
از آنجهت که فقها مشهور به اقامه ي ظواهر #شريعت هستند مشبّه به #حضرت_موسي(ع) و امت موسوي هستند. زيرا فقط قولا قائم ظاهر افعال، و اظهار ارکان شرع، همراه بعضي اسرار باطني براي عوام هستند، کما کان موسي(ع).
2⃣ #حکما:
از آنجهت که حکما قائم به اقامه ي #طريقت و مراتبش هستند مشبّه به #حضرت_عيسي(ع)و امتش هستند. زيرا بوسيله مرتبه ي فعل(برخلاف فقها که مخصوص مرتبه قول و ظاهر بودند) قائم افعال باطن هستند. حکما، فقط بوسيله فعل، اظهار ميکنند ارکان شرع و بعضي احکام ظاهري شرع را براي خواص، کما کان عيسي(ع).
3⃣ #عرفا:
از آنجهت که عرفا قائم به اقامه ي #حقيقت و مراتبش هستند مشبّه به #حضرت_ختمي(ص)و امتش هستند. زيرا قائم به مرتبه احوال باطنه، در واقع در مقام اظهار شرع براي خاص الخاص بوسيله حقيقت است. حقيقت امر يعني همانطور که در نفس الامر هست. رعايت کننده هر دو طرف(ظاهر و باطن)،حاوي هر دو مرتبه هستند همانطور که حضرت رسول(ص)اينطور بودند....((شريعت رود و حقيقت درياست)).
🔸نتيجه:
پس فقها اطراف نحر در حال طواف هستند. و حکما در دريا بر کلک(قايق کوچکي که از تخته ميسازند و اندازه کوچکي دارد)غواصي ميکنند و عرفا بر کشتي نجات در دريا سير ميکنند.
📚نص النصوص، ج1، ص105.
#جايگاه_فقها_حکما_عرفا #شريعت_طريقت_حقيقت
#تورات_انجيل_قرآن
#فقه_فلسفه_عرفان
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat