💠 #منزلت_فقها_حکما_عرفا:
1⃣ #فقها:
از آنجهت که فقها مشهور به اقامه ي ظواهر #شريعت هستند مشبّه به #حضرت_موسي(ع) و امت موسوي هستند. زيرا فقط قولا قائم ظاهر افعال، و اظهار ارکان شرع، همراه بعضي اسرار باطني براي عوام هستند، کما کان موسي(ع).
2⃣ #حکما:
از آنجهت که حکما قائم به اقامه ي #طريقت و مراتبش هستند مشبّه به #حضرت_عيسي(ع)و امتش هستند. زيرا بوسيله مرتبه ي فعل(برخلاف فقها که مخصوص مرتبه قول و ظاهر بودند) قائم افعال باطن هستند. حکما، فقط بوسيله فعل، اظهار ميکنند ارکان شرع و بعضي احکام ظاهري شرع را براي خواص، کما کان عيسي(ع).
3⃣ #عرفا:
از آنجهت که عرفا قائم به اقامه ي #حقيقت و مراتبش هستند مشبّه به #حضرت_ختمي(ص)و امتش هستند. زيرا قائم به مرتبه احوال باطنه، در واقع در مقام اظهار شرع براي خاص الخاص بوسيله حقيقت است. حقيقت امر يعني همانطور که در نفس الامر هست. رعايت کننده هر دو طرف(ظاهر و باطن)،حاوي هر دو مرتبه هستند همانطور که حضرت رسول(ص)اينطور بودند....((شريعت رود و حقيقت درياست)).
🔸نتيجه:
پس فقها اطراف نحر در حال طواف هستند. و حکما در دريا بر کلک(قايق کوچکي که از تخته ميسازند و اندازه کوچکي دارد)غواصي ميکنند و عرفا بر کشتي نجات در دريا سير ميکنند.
📚نص النصوص، ج1، ص105.
#جايگاه_فقها_حکما_عرفا #شريعت_طريقت_حقيقت
#تورات_انجيل_قرآن
#فقه_فلسفه_عرفان
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #وجود_در_عرف_عرفان:
🔹در لسان #حکما وجود زائد و عارض بر #ماهيت است. اما در لسان عرفا وجود زائد بر ماهيت نيست؛ زيرا بنابر #وحدت_شخصي و وجود لابشرط مقسميِ حق، ماهيات تعينات وجوديه اي هستند که به حمل مواطات و هو هو بر وجود لابشرط مقسمي حمل ميشوند نه به حمل اشتقاق و ذوهو.
🔹توضيح مطلب اينکه:چون وجود حق تعالي #لابشرط_مقسمي است سريان در همه ي تعينات وجوديه دارد؛ و جايي براي غير نگذاشته است. لذا تمام تعينات وجودي همه او هستند و حمل تعينات وجوديه بر اين وجود لابشرط مقسمي به حمل هو هو است.
🔹البته اين حمل هو هو در حقيقت #حمل_ظاهر_بر_مظهر است، نه #حمل_شايع_صناعي که مستلزم تصادق حق تعالي با وجودات امکاني و کفر است.
🔹 #وجود_حقيقي و #وجود_اضافي غير از هم هستند. وجود اضافي عارض بر ماهيت است(مثل وجود زيد در سوق و عدمش در دار. که وجودش در سوق عارض بر ماهيت زيد است). لکن وجود حقيقي عارض بر ماهيت نيست. "اگر" قائل به صحت انتساب قول #اصالت_الماهيه به #شيخ_اشراق شويم ميتوان گفت شيخ اشراق بين وجود حقيقي و اضافي خلط کرده؛ زيرا که وجود زيد در سوق اضافي و اعتباري است لکن وجود زيد حقيقي و غير اعتباري است.
📋نکته:
#اعتباريت در اصطلاح شيخ اشراق به معناي #معقول_ثاني_فلسفي است. به اين بيان که شيخ عروض وجود بر ماهيت را مثل عروض بياض بر جسم خارجي نميداند بلکه به تحليل ذهن ميداند. بديهي است که اگر عروض وجود بر ماهيت خارجي باشد مستلزم ثبوت مثبت له و موجوديت ماهيت است؛ و همينطور مستلزم تسلسل ميشود. لذا شيخ وجود را اعتباري ميداند و لاغبار له.
📋نکته:
معقول ثاني فلسفي وجودش در ذهن في نفسه و در خارج في غيره است. لذا تعبير اعتباريت از آن، به اين معنا (که به قرائنِ عديده مختار شيخ اشراق هم هست) کاملا صحيح و بي نقص است.
📚 #الحان_لاسواط_الهجران
#طرح_درس #عرفان #فلسفه #اعتباريت_ماهيت #شيخ_اشراق #اصالت_الماهيه #اعتباريت_وجود #معقول_ثاني_فلسفي
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat