💠مسئله #توحيد و #قرائتهاي_گوناگون:
🔹 #مشاء متاخر(ابوالبرکات/فخررازي):
قائل به تباين به تمام ذات بين موجودات بودند که اين ديدگاه مستدعي #اصالت_الماهيه و حقيقي بودن #کثرت و اعتباري و انتزاعي بودن وحدت است؛ که منجر به #وحدت_عددي ميگردد. اين ديدگاه که مشهور به #تشکيک_عامي است نافي توحيد است، چه رسد به تفريد و وحدت شخصي وجود.
🔹 #مشاء_متقدم و قول مياني صدرا:
ملاصدرا در قول مياني وحدت و کثرت را حقيقي معرفي ميکند به اين بيان که رجوع کثرت به وحدت است و اساسا وجود واحد را #ذومراتب و #مشکک معرفي ميکند و قول مشاء متقدم هم به تصديق صدرا و به قرينه ي فهم عرفا از کلام ابن سينا همين بوده. اين قرائت معروف به #تشکيک_خاصي ميباشد و اگرچه به قول عرفا نزديک و مرقات فهم وحدت شخصي است اما اختلافاتي هم با آن دارد.
🔹قول نهايي صدرا و مختار عرفا:
عرفا قائل به #وحدت_شخصي وجود هستند و کثرت را مطلقا اعتباري ميدانند در اين قول تشکيک در متن وجود راه ندارد بلکه #تشکيک_در_مظاهر وجود مطرح است لذا وجود را #ذومظاهر ميدانند نه ذومراتب و اين قول مشهور به #تشکيک_خاص_الخاصي ميباشد.
📋نکته:
در #تشکيک_عامي چون کثرت حقيقي و وحدت اعتباري ميباشد لذا قدر مشترکِ دو مصداق در مفهومي مشترک که خارج از دو مصداق است گرفته ميشود. اما در تشکيک خاصي چون وحدت و کثرت هر دو حقيقي "عنوان ميشوند" لذا قدر مشترکِ بين دو شي بايد عين همان دو شي باشد(که اين تناقض ميباشد)نه خارج از آن دو؛ وگرنه تشکيک، عامي خواهد بود.
📋نکته:
#علامه_طباطبايي نه در #بداية_الحكمة و نه در #نهاية_الحكمة حتي يک دليل در اثبات اين امر (تشکيک خاصي يا وجود ذومراتبي) نمياورند. اين قول زيبا ولي بي دليل، مخالف واقع و خلاف عقل است.
#طرح_درس #فلسفه #مسئله_توحيد #عرفان #تشکيک #وجود_ذومراتب #وجود_ذومظاهر
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #وجود_در_عرف_عرفان:
🔹در لسان #حکما وجود زائد و عارض بر #ماهيت است. اما در لسان عرفا وجود زائد بر ماهيت نيست؛ زيرا بنابر #وحدت_شخصي و وجود لابشرط مقسميِ حق، ماهيات تعينات وجوديه اي هستند که به حمل مواطات و هو هو بر وجود لابشرط مقسمي حمل ميشوند نه به حمل اشتقاق و ذوهو.
🔹توضيح مطلب اينکه:چون وجود حق تعالي #لابشرط_مقسمي است سريان در همه ي تعينات وجوديه دارد؛ و جايي براي غير نگذاشته است. لذا تمام تعينات وجودي همه او هستند و حمل تعينات وجوديه بر اين وجود لابشرط مقسمي به حمل هو هو است.
🔹البته اين حمل هو هو در حقيقت #حمل_ظاهر_بر_مظهر است، نه #حمل_شايع_صناعي که مستلزم تصادق حق تعالي با وجودات امکاني و کفر است.
🔹 #وجود_حقيقي و #وجود_اضافي غير از هم هستند. وجود اضافي عارض بر ماهيت است(مثل وجود زيد در سوق و عدمش در دار. که وجودش در سوق عارض بر ماهيت زيد است). لکن وجود حقيقي عارض بر ماهيت نيست. "اگر" قائل به صحت انتساب قول #اصالت_الماهيه به #شيخ_اشراق شويم ميتوان گفت شيخ اشراق بين وجود حقيقي و اضافي خلط کرده؛ زيرا که وجود زيد در سوق اضافي و اعتباري است لکن وجود زيد حقيقي و غير اعتباري است.
📋نکته:
#اعتباريت در اصطلاح شيخ اشراق به معناي #معقول_ثاني_فلسفي است. به اين بيان که شيخ عروض وجود بر ماهيت را مثل عروض بياض بر جسم خارجي نميداند بلکه به تحليل ذهن ميداند. بديهي است که اگر عروض وجود بر ماهيت خارجي باشد مستلزم ثبوت مثبت له و موجوديت ماهيت است؛ و همينطور مستلزم تسلسل ميشود. لذا شيخ وجود را اعتباري ميداند و لاغبار له.
📋نکته:
معقول ثاني فلسفي وجودش در ذهن في نفسه و در خارج في غيره است. لذا تعبير اعتباريت از آن، به اين معنا (که به قرائنِ عديده مختار شيخ اشراق هم هست) کاملا صحيح و بي نقص است.
📚 #الحان_لاسواط_الهجران
#طرح_درس #عرفان #فلسفه #اعتباريت_ماهيت #شيخ_اشراق #اصالت_الماهيه #اعتباريت_وجود #معقول_ثاني_فلسفي
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat