eitaa logo
فِي الحِکمَة
966 دنبال‌کننده
54 عکس
11 ویدیو
100 فایل
ملخّص و زبده نظريات و ملزومات مباني در ساحتهاي الهي و طاغوتي به انضمام مطالب گوناگونِ مستفاد از منابع مستند. وجود شريعت بي حقيقت و اقامت حقيقت بي شريعت محال ميباشد. نشر بدون درج منبع بقصد "تقرّب" در صورت "توانايي تبيين"،مجزي بل منجّز است. @Mohammadds
مشاهده در ایتا
دانلود
💠دريافتي از ع: 🔹نازل مِنَ السّماء و صاعد الي السّماء، عابر از هست؛ فوجب انبساط علي هذه الحضرة تا روح و جان شخص مشاهده کند معاني فائضه ي متجسده در صور مثاليه را و از آنها بهره ببرد و بوسيله آنها منتقل به شود. پس آغاز مسير منوط به است، زيرا آخرين مرتبه اي که فرشتگان الهي به آن تنزل ميکنند، عالم مثال مقيد است. لذا انبياء و اولياء الهي که و نصيبشان ميشود در ابتداي امر دارند و بوسيله اين مشاهدات به مقصود ميرسند؛ ((فهو اول مبادي الوحي الالهي..)) 🔹تنزل معانيه غيبيه در صور مثاليه موجب ميشود تا اين صور نياز به و داشته باشند. و چون عوالم مادون، مثالي از عوالم مافوق ميباشند، هيچ مادوني مستغني از تعبير و تاويل نيست. فثبت که عالم حس و هم نيازمند تعبير است. عالِم به تعبير صور محسوسات، همه ي موجودات را ميابد و از آنها به سمت مقصود رهنمون ميشود؛ لذا بعضي از اولياي الهي فرمودند:((شخص به جايي ميرسد ،که در و ديوار معلمش ميشوند)). 📚 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : 🔹در لسان وجود زائد و عارض بر است. اما در لسان عرفا وجود زائد بر ماهيت نيست؛ زيرا بنابر و وجود لابشرط مقسميِ حق، ماهيات تعينات وجوديه اي هستند که به حمل مواطات و هو هو بر وجود لابشرط مقسمي حمل ميشوند نه به حمل اشتقاق و ذوهو. 🔹توضيح مطلب اينکه:چون وجود حق تعالي است سريان در همه ي تعينات وجوديه دارد؛ و جايي براي غير نگذاشته است. لذا تمام تعينات وجودي همه او هستند و حمل تعينات وجوديه بر اين وجود لابشرط مقسمي به حمل هو هو است. 🔹البته اين حمل هو هو در حقيقت است، نه که مستلزم تصادق حق تعالي با وجودات امکاني و کفر است. 🔹 و غير از هم هستند. وجود اضافي عارض بر ماهيت است(مثل وجود زيد در سوق و عدمش در دار. که وجودش در سوق عارض بر ماهيت زيد است). لکن وجود حقيقي عارض بر ماهيت نيست. "اگر" قائل به صحت انتساب قول به شويم ميتوان گفت شيخ اشراق بين وجود حقيقي و اضافي خلط کرده؛ زيرا که وجود زيد در سوق اضافي و اعتباري است لکن وجود زيد حقيقي و غير اعتباري است. 📋نکته: در اصطلاح شيخ اشراق به معناي است. به اين بيان که شيخ عروض وجود بر ماهيت را مثل عروض بياض بر جسم خارجي نميداند بلکه به تحليل ذهن ميداند. بديهي است که اگر عروض وجود بر ماهيت خارجي باشد مستلزم ثبوت مثبت له و موجوديت ماهيت است؛ و همينطور مستلزم تسلسل ميشود. لذا شيخ وجود را اعتباري ميداند و لاغبار له. 📋نکته: معقول ثاني فلسفي وجودش در ذهن في نفسه و در خارج في غيره است. لذا تعبير اعتباريت از آن، به اين معنا (که به قرائنِ عديده مختار شيخ اشراق هم هست) کاملا صحيح و بي نقص است. 📚 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 مدرَکِ اوحدي از نفوس واقع ميشود که از باب ميباشد نه . صاحبان اين مقام مستغني از ميباشند زيرا که فرايند قياس منطقي اينگونه است که کلي (کبري) از بابِ تقشير درک شود و سپس اندراج و عدم اندراجِ صغري تحت آن سنجيده شود. اما نفوسي که با که اندماجي است مشهود را دريافت ميکنند، افراد تحت آن را هم به نحو اندماجي مشاهده ميکنند. پس صغرايِ مفروض براي اين افراد مندمج تحت کبري است، برخلافِ عوام الناس که کلي را مشوب به جزئي درک ميکنند و صغري برايشان مندرج تحت کلي است. 📚 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
⚜((...قد علم کلّ اناس مشربهم...))⚜ 🔸 انبياء بواسطه تجليات حق متعال( و هو قسمان:الاول تجلي بر فيض اقدس که هويدا ميکند استعدادات اعيان را در فيض اقدس و الثاني تجلي به فيض مقدس که همان استعدادات در صورتي خاص در مرتبه عين ظاهر ميشود) و استعداداتي که در حضرت علم پذيرفته اند هر يک مظهر اسمي از اسماء اللّه اند، وصول به مقام آن اسم در حضرت واحديت، وسعت حق است که برابر با قلب نبيّ در همان مرتبه اسمي است. قلبِ هر نبيّ، محلِ تجليِ حقِ مشهودِ آن نبيّ در اسماء و قلبِ پيامبر خدا(ص)، محلِ نزولِ حق با همه ي اسماء و صفات است. 🔹حقيقت محمديه(ص)مظهر اسم اعظم و محيط بر تمام ديگر اسماء است. همينطور مظاهر اسماء جزئيه هم محاط و تحت پوشش مظهر اسم اعظم هستند؛ فلهذا تمام انبياء نبوتشان را و تمام مرسلين رسالتشان را و تمام اوليا ولايتشان را از حضرت خاتم(ص)ميگيرند؛ پس تمام ديگر انبياء نبيّ بالنيابة هستند نه نبيّ بالاصالة((کنت نبيّ و آدم بين الماء و الطين اي بين العلم و الجسم)). 🔹انبياء وارثان طبقه ي اول هستند پس اگر رعيت(مردم عادي/آحاد ناس) بخواهند استفاضه کنند امري را لاجرم بايد از نبيّ مخصوص به آن امر(که شاگرد طبقه اول و مستفيض بلاواسط هست) استفاضه کنند آن امر را(چنانکه کسي که علم تعبير ميداند لاجرم بايد کاري يوسفي کرده باشد و مِن مقامه ياخذ) و اخذ بلاواسطه محال است و رعيت، شاگردان و وارثانِ مع الواسطه ي حضرت ختمي(ص)هستند لذلک کان بعضهم علي قدم ابراهيم و بعضهم علي قدم يوسف و بعضهم علي قدم موسي و... صلوات اللّه عليهم اجمعين. 🔸ملخص: 1⃣انبياء و مرسلين شاگردان بلاواسطه اند. 2⃣هر يک از انبياء بر حسب حسه ي وجوديِ خود از اسم اعظم مدد ميگيرند. 2⃣ رعيت شاگردان مع الواسطه هستند نه شاگردان بلاواسطه. 3⃣رعيت هرکدام ظهور خاصي دارند و هرکدام بر حسب حسه ي وجوديشان فيض خاصي را بواسطه ي نبيِّ مربوطِ به همان حسه از حضرت رسول اکرم(ص)دريافت ميکنند. 4⃣هر فرد مشربي دارد و فراخور مشربش با يکي از انبياء مناسبت پيدا ميکند و بواسطه ي آن نبيّ از حقيقت محمديه(ص)اخذ ميکند و پرورش ميابد. 📚 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
⚜...و بالنجم هم يهتدون...⚜ 🔹همانطور که بواسطه ي نجومِ ظاهري سلوک ظاهري ميسر است؛ سلوک باطني هم بي نياز از نجم نيست که و بالنجم هم يهتدون، و نجم باطني برهان رباني است که از سماء عقل ميدرخشد و سالک راه را بقوت آن ميپيمايد تا با رجل باطن و قدمِ سلوک که محفوف به سراء و ضراء است ايوبي مشرب رکض نمايد و بعد از قرب به بارگاه قدس و انس با آن به آب حقيقي برسد((ارکض برجلک هذا مغتسل بارد و شراب))که هم مغتسل است و هم بارد و هم شراب. و اين آب باطني هم شوينده ي تنافر ظاهري است و هم از بين برنده ي امراض و اغيار باطني از جان سالک. بعد از اينکه اين ماء از غيب ظهور کرد، سالک محيي ميشود که ((و جعلنا من الماء کل شي حي)) اما اين حياتِ لاحق با حيات سابق متفاوت است و تباينش در طيبه بودنش است که ((...فلنحيينّه حياة طيبة...)).طوبي له و حسن مآب. 📚 ______________________________________ 🔰اقول: 1⃣همانطور که آب ظاهري زير پايِ ظاهري است ماء حقيقي هم(طبق مبنا و شروطِ ماخوذ در متن)زير قدمِ سلوکي است. 2⃣همه ي اشيا من جمله آب ظاهري محيي به ماء حقيقي و نفس رحماني هستند لکن علم مرکب به اين معيت و انس با آن امري است و علم بسيط به آن امرٌ آخر. 3⃣بعد از مشاهده ي مبتلي و ممتحن در متن بلا، بُعد و عدم انس با عالم قدس براي سالک موجب وحشت از مسئلت ميشود لذا ناگريز از صبر بر بلا هست تا با قدمِ سلوکي قرب و مستتبع آن انس حاصل شده و اینگونه سبب اظهار ماء باطني شود. 4⃣در اين سياهه ي ظلماني اگر تو را نوري هست، سزاوار است نظاره کني بين خطابه ي((مسني الشيطان بنصب و عذاب))و اعوذ بک من کربٍ و بلا و اگر نيست ارکض برجلک تا انشااللّه هو يأتيک منها بقبسٍ حتي يوجد علي النار هدي و نظاره گر باشي که:((مريد پير مغانم ز من مرنج اي شيخ_که وعده تو کردي و او بجا آورد)). 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
⚜((و هو يُطعِمُ و لا يُطعَم))⚜ طعام هم شامل ماکولات ظاهري ميشود و هم شامل ارزاق معنوي. همانطور که رسيدن به ماکولاتِ ظاهريِ حلال جز با پيروي از شريعت مطهره ميسر نيست، رسيدن به رزق روحاني (که همان علم و شهود است) هم جز با پيروي از ظاهر شريعت ميسر نيست که:((و لو أنهم أقاموا التوراة و الإنجيل)) لذا اگر اشخاص در تمامي اعصار و امصار از حجت الهي پيروي کنند ((لأکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم)) ... اما رزق باطني که علم و شهود است بر دو قسم ميباشد که از عمل به شريعت حاصل ميشود اما يک قسم هبه اي است که از فوق ميايد ((لاکلوا من فوقهم))و يک قسم علم کسبي است که با سير و سلوک و علم الارجل حاصل ميشود((و من تحت ارجلهم)) که اين هر دو مشروط به شريعت هستند. پس چه کسي بخواهد عالم به علم حقيقت که هبه اي است و از فوق نصيب انسان ميشود، بشود و چه انسان بخواهد عالم به علم طريقت که مربوط به سير و سلوک است و علم الارجل ناميده ميشود، بشود (که هر دو_حقيقت و طريقت_از علومِ شهودي است)بايد مسير شريعت را طي کند... . 📚 اقتباس از کتاب 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
⚜...و بالنجم هم يهتدون...⚜ 🔹همانطور که بواسطه ي نجومِ ظاهري سلوک ظاهري ميسر است؛ سلوک باطني هم بي نياز از نجم نيست که و بالنجم هم يهتدون، و نجم باطني برهان رباني است که از سماء عقل ميدرخشد و سالک راه را بقوت آن ميپيمايد تا با رجل باطن و قدمِ سلوک که محفوف به سراء و ضراء است ايوبي مشرب رکض نمايد و بعد از قرب به بارگاه قدس و انس با آن به آب حقيقي برسد((ارکض برجلک هذا مغتسل بارد و شراب))که هم مغتسل است و هم بارد و هم شراب. و اين آب باطني هم شوينده ي تنافر ظاهري است و هم از بين برنده ي امراض و اغيار باطني از جان سالک. بعد از اينکه اين ماء از غيب ظهور کرد، سالک محيي ميشود که ((و جعلنا من الماء کل شي حي)) اما اين حياتِ لاحق با حيات سابق متفاوت است و تباينش در طيبه بودنش است که ((...فلنحيينّه حياة طيبة...)).طوبي له و حسن مآب. 📚 ______________________ 🔰اقول: 1⃣همانطور که آب ظاهري زير پايِ ظاهري است ماء حقيقي هم(طبق مبنا و شروطِ ماخوذ در متن)زير قدمِ سلوکي است. 2⃣همه ي اشيا من جمله آب ظاهري محيي به ماء حقيقي و نفس رحماني هستند لکن علم بسيط به اين معيت امري است و علم مرکب به آن و انس با آن امرٌ آخر. 3⃣بعد از مشاهده ي مبتلي و ممتحن در متن بلا، بُعد و عدم انس با عالم قدس براي سالک موجب وحشت از مسئلت ميشود لذا ناگريز از صبر بر بلا هست تا با قدمِ سلوکي قرب و مستتبع آن انس حاصل شده و اینگونه سبب اظهار ماء باطني شود. 4⃣در اين سياهه ي ظلماني اگر تو را نوري هست، سزاوار است نظاره کني بين خطابه ي((مسني الشيطان بنصب و عذاب))و اعوذ بک من کربٍ و بلا و اگر نيست ارکض برجلک تا انشااللّه هو يأتيک منها بقبسٍ حتي يوجد علي النار هدي و نظاره گر باشي که:((مريد پير مغانم ز من مرنج اي شيخ_که وعده تو کردي و او بجا آورد)). 💢دفترچه مجازي في الحکمة 🌐 felhekmat.blog.ir 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat