💠موضوع علم #عرفان و #فلسفه:
🔹 #اشکال:
به تصريح #ابن_سينا در #الهيات_شفا #موضوع_علم_فلسفه #موجود_بما_هو_موجود ميباشد؛ و اين امري است که بين تمام #مقولات مشترک است. لذا کأنه مقولات مندمج تحت موجود بما هو موجود ميباشند. و به اين ترتيب نميتوان ادعا کرد که تنها #موضوع_علم_عرفان به نحو لابشرط مقسمي، ديگر علوم را اندماجا در خود دارد، بلکه #فلسفه هم همينطور ميباشد.
🔸 #پاسخ:
موجوديتِ مشترکي که موضوع علم فلسفه است گرچه شامل همه ي مقولات از اين حيث که عارض بر آنهاست ميشود؛ لکن خصوصيت هر مقوله داخل در موجوديت، که موضوع علم فلسفه است، نميشود. به بيان ديگر موجوديت، عين حيثياتِ مقوله نيست. در حاليکه مفاد #لابشرط_مقسمي اين است که حيثيات مقوله، در عين غيريت داشتن از آن، "عين خصوصيات و نفسِ حيثياتش" باشد.
#طرح_درس #تشبيه_در_عين_تنزيه #عرفان #فلسفه #صمد
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠آيا ميتوان گفت #عرفان_نظري يک علم است؟
🔹 #اشکال:
در هر علمي از #عوارض_ذاتي موضوع آن علم بحث ميشود(نه خوده موضوع). تعريف مشهور از #عرض_ذاتي اين است که ((ما يلحق الشي لذاته و ما يلحق الشي لما يساويه)). اما براي #حق که #لابشرط_مقسمي است، عرض ذاتي نميتوان فرض کرد چون که يا بايد لحوق پيدا کند و يا اينکه بايد امري مساوي با آن باشد و حال اينکه غير از او چيزي نيست! پس عرفان نظري علم نيست.
🔸 #پاسخ:
در هر عامي نسبت به اجزائش دو جهت مطرح ميشود؛ يکي جهت شموليت و ديگري جهت ملحوقيت. اما جهت ملحوقيت که محل اشکال است در #علم_عرفان بگونه اي است که لواحق متشرح از "صقع وجود لابشرط مقسمي" است.
🔸 #پاسخ ديگر برپايه #معرفت_نفس:
نسبت لابشرط مقسمي به اجزائش کأنه نسبت نفس به قوا ميباشد که (( #النفس_في_وحدتها_کل_القوا)) و قوا خارج از وجود لابشرط مقسمي #نفس نيست که توهم شود لحوقشان موجب محدوديت در وحدت نفس شود، بلکه همه شأني از شئونات نفس اند.
⭕️فثبت که عرفان نظري علم است.
#طرح_درس #موضوع_علم #عرفان #علم_عرفان_نظري #لابشرط_مقسمي
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #وجود_در_عرف_عرفان:
🔹در لسان #حکما وجود زائد و عارض بر #ماهيت است. اما در لسان عرفا وجود زائد بر ماهيت نيست؛ زيرا بنابر #وحدت_شخصي و وجود لابشرط مقسميِ حق، ماهيات تعينات وجوديه اي هستند که به حمل مواطات و هو هو بر وجود لابشرط مقسمي حمل ميشوند نه به حمل اشتقاق و ذوهو.
🔹توضيح مطلب اينکه:چون وجود حق تعالي #لابشرط_مقسمي است سريان در همه ي تعينات وجوديه دارد؛ و جايي براي غير نگذاشته است. لذا تمام تعينات وجودي همه او هستند و حمل تعينات وجوديه بر اين وجود لابشرط مقسمي به حمل هو هو است.
🔹البته اين حمل هو هو در حقيقت #حمل_ظاهر_بر_مظهر است، نه #حمل_شايع_صناعي که مستلزم تصادق حق تعالي با وجودات امکاني و کفر است.
🔹 #وجود_حقيقي و #وجود_اضافي غير از هم هستند. وجود اضافي عارض بر ماهيت است(مثل وجود زيد در سوق و عدمش در دار. که وجودش در سوق عارض بر ماهيت زيد است). لکن وجود حقيقي عارض بر ماهيت نيست. "اگر" قائل به صحت انتساب قول #اصالت_الماهيه به #شيخ_اشراق شويم ميتوان گفت شيخ اشراق بين وجود حقيقي و اضافي خلط کرده؛ زيرا که وجود زيد در سوق اضافي و اعتباري است لکن وجود زيد حقيقي و غير اعتباري است.
📋نکته:
#اعتباريت در اصطلاح شيخ اشراق به معناي #معقول_ثاني_فلسفي است. به اين بيان که شيخ عروض وجود بر ماهيت را مثل عروض بياض بر جسم خارجي نميداند بلکه به تحليل ذهن ميداند. بديهي است که اگر عروض وجود بر ماهيت خارجي باشد مستلزم ثبوت مثبت له و موجوديت ماهيت است؛ و همينطور مستلزم تسلسل ميشود. لذا شيخ وجود را اعتباري ميداند و لاغبار له.
📋نکته:
معقول ثاني فلسفي وجودش در ذهن في نفسه و در خارج في غيره است. لذا تعبير اعتباريت از آن، به اين معنا (که به قرائنِ عديده مختار شيخ اشراق هم هست) کاملا صحيح و بي نقص است.
📚 #الحان_لاسواط_الهجران
#طرح_درس #عرفان #فلسفه #اعتباريت_ماهيت #شيخ_اشراق #اصالت_الماهيه #اعتباريت_وجود #معقول_ثاني_فلسفي
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat