💠 #شهود_توحید:
🔸حضرت #حداد در نامه ای به تلامیذ خویش چنین مینگارند:
بسم الله الرحمن الرحیم.
#التوحید_نور و #الشرک_نار . #التوحید یحرق جمیع السیئات الموحدین و #الشرک نار یحرق جمیع الحسنات المشرکین . والسلام (روح مجرد،ص313)
🔹در خصوص معناي " توحيد " كه يكي از رفقايش در سفري پرسيده بود به مُهري اشاره فرمودند و مي پرسند : اين چيست ؟ فرد مي گويد : اين مهر است . تربت است . آقا مي فرمايند : تو اسم مهر و تربت را روي آن گذاشته اي و آن را وجود مستقل و ذي اثري پنداشته اي . اين اسم را بردار . غير از اصل وجود چيزي نيست . " ان هي الا اسماء سميتموها انتم واباوكم ما انزل الله بها من سلطان ان يتبعون الا الظن و ما تهوي الانفس و لقد جاءهم من ربهم الهدي " نيستند آنها مگر اسمهايي كه شما و پدرانتان آنها را بدين اسمها نام نهاده ايد ! خداوند بدين اسم ها حجت و برهاني را فرود نياورده است . ايشان پيروي نمي نمايند مگر از پندار وگمان و آنچه را هواي نفوسشان بخواهد در حاليكه تحقيقاً از جانب پروردگارشان هدايت بسويشان آمده است. شما ميگوييد مهر و تربت و با اسم و تعين مهر و تربت، آنرا جدا كرده ، استقلال مي دهيد و از آن اثر مي طلبيد ، زيرا طلب بر اصل و اساس استقلال است . استقلال و عزت اختصاص به ذات خدا دارد . يعني اين اسم ها و رسم ها و نشان ها بيكاره اند و كار به دست اوست -جل و عز -. بنابرا ين مطلب خيلي واضح وروشن است كه علت شرك مردم ، دوئيت و دوبيني است كه به اين اعتبارهاي بي پايه وريشه ، لباس عزت پوشانده است و اين حدود و قيود و ماهيات را با اصل الوجود خلط كرده و عزت را از وجود دزديده و به اين ها نسبت داده است . اگر شما اسم مهر را از روي اين برداري ديگر وجود مهري نيست . تعين نيست . فقر و نياز نيست . اينها همه مال اين حدود عدميه است و اگر اينها برداشته شود يك وجود بسيط و گسترده مي ماند كه آن را وجود منبسط گويند و آن نيز پس از رفع حدود ماهوي امكاني خود ، فاني در وجود حي قيوم ازلي و ابدي است . اين است حقيقت توحيد كه شما از آن به #وحدت_وجود ياد مي كنيد ! شما مسئله را پيچ مي دهيد و بغرنج مي كنيد . مسئله بسيار ساده و واضح است . يعني به هر چيز كه مي نگري اول بايد " خدا " را ببيني نه آن چيز را . آنكه مي گويي آن ، چشمت را كور كرده و نمي گذارد خدا را ببيني . لفظ آن را از آن بينداز ، خدا مي ماند و بس.
______________________________________
🔰 اقول:
1⃣اعتقاد به اصالت ماهيت نافي توحيد است چه رسد به تفريد. اعتقاد به وجود ذومراتبي مثبت توحيد لکن نافي تفريد و شرک جلي است.
2⃣وحدت شهود، با استهلاک و قرب نوافل، و وحدت وجود، با هلاک و قرب فرائض مناسبت دارد.
3⃣شهود توحيد و علم ايقاني به آن براي رعيت مستتبع توبه است که:((و اعبد ربّک حتي يأتيک اليقين))؛ (و عبادت را يک قبله بايد چه اينکه معبود يکي بيش نيست). و توبه به معناي بازگشت و عود به صفت عزّت الهي و رفض انائيت در تمام مراتب و مجالي و شئون، بلکه تسليم محض کان تامه و انخلاع آن است تا اينگونه با ديده ي حق مشاهده حاصل آيد که فرمود:((التوحيد يحرق جميع السيئات الموحدين))؛ و اعظم سيئاتهم وجودهم.
🔅گرچه نکات پراکنده آمد اما ديده ي جامع ارتباط بينشان را ميداند و از تضاربشان فروعي مبارک را استنباط خواهد کرد.
#طرح_درس #اصالت_وجود #سيد_هاشم_حداد #توحيد #وحدت_وجود #عرفان
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠مسئله #توحيد و #قرائتهاي_گوناگون:
🔹 #مشاء متاخر(ابوالبرکات/فخررازي):
قائل به تباين به تمام ذات بين موجودات بودند که اين ديدگاه مستدعي #اصالت_الماهيه و حقيقي بودن #کثرت و اعتباري و انتزاعي بودن وحدت است؛ که منجر به #وحدت_عددي ميگردد. اين ديدگاه که مشهور به #تشکيک_عامي است نافي توحيد است، چه رسد به تفريد و وحدت شخصي وجود.
🔹 #مشاء_متقدم و قول مياني صدرا:
ملاصدرا در قول مياني وحدت و کثرت را حقيقي معرفي ميکند به اين بيان که رجوع کثرت به وحدت است و اساسا وجود واحد را #ذومراتب و #مشکک معرفي ميکند و قول مشاء متقدم هم به تصديق صدرا و به قرينه ي فهم عرفا از کلام ابن سينا همين بوده. اين قرائت معروف به #تشکيک_خاصي ميباشد و اگرچه به قول عرفا نزديک و مرقات فهم وحدت شخصي است اما اختلافاتي هم با آن دارد.
🔹قول نهايي صدرا و مختار عرفا:
عرفا قائل به #وحدت_شخصي وجود هستند و کثرت را مطلقا اعتباري ميدانند در اين قول تشکيک در متن وجود راه ندارد بلکه #تشکيک_در_مظاهر وجود مطرح است لذا وجود را #ذومظاهر ميدانند نه ذومراتب و اين قول مشهور به #تشکيک_خاص_الخاصي ميباشد.
📋نکته:
در #تشکيک_عامي چون کثرت حقيقي و وحدت اعتباري ميباشد لذا قدر مشترکِ دو مصداق در مفهومي مشترک که خارج از دو مصداق است گرفته ميشود. اما در تشکيک خاصي چون وحدت و کثرت هر دو حقيقي "عنوان ميشوند" لذا قدر مشترکِ بين دو شي بايد عين همان دو شي باشد(که اين تناقض ميباشد)نه خارج از آن دو؛ وگرنه تشکيک، عامي خواهد بود.
📋نکته:
#علامه_طباطبايي نه در #بداية_الحكمة و نه در #نهاية_الحكمة حتي يک دليل در اثبات اين امر (تشکيک خاصي يا وجود ذومراتبي) نمياورند. اين قول زيبا ولي بي دليل، مخالف واقع و خلاف عقل است.
#طرح_درس #فلسفه #مسئله_توحيد #عرفان #تشکيک #وجود_ذومراتب #وجود_ذومظاهر
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat