eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.3هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
پایان جهان یا رستاخیز در اساطیر جهان 🔻 قسمت (سوم) 3️⃣ 🔻 اساطیر یونان 🔷 یونانیان عمر حیات انسان را به پنج نسل تقسیم کرده‏اند. آنها معتقدند که نسل آخر که ما در آن زندگی می‏کنیم، نسل آهن است. 🔶 در این دوره، مردمان در پلیدی و زشتی زندگی می‏کنند. طبیعت آنها نیز به سمت پستی و بدی گرایش دارد و در طی نسلهای متمادی بدتر نیز می‏شوند و هر نسلی پلیدتر از نسل قبلی است. 🔷 در آن هنگام که انسانها از ارتکاب بدی، ناراحت نشوند و یا در پیشگاه بینوایان احساس شرم نکنند، «زئوس» که امیدی در اصلاح آنان نمی‏بیند، مردمان را از بین خواهد برد٫[1] 🔶 رواقیون فرقه‏ای با گرایشهای فلسفی و عرفانی بوده‏اند که در یونان کهن می‏زیسته‏اند. بن‏مایه‏های اصلی عقاید آنان، همان اساطیر یونان کهن است با قدری چاشنی نجوم و دیگر علوم جدید آن زمان. آنها درباره پایان جهان دیدگاهی مبتنی بر علم هیأت آن روزگار داشتند. 🔷 آنها می‏گفتند: هرگاه سیارات در دوره ثابتی از زمان به همان جایگاه پیشین خود و طول و عرضی که در آغاز داشتند، برسند؛ آتش‏سوزی پدید می‏آید و هر آنچه را که وجود دارد، نابود می‏کند. سپس کیهان درست با همان نظم و ترتیبی که پیش از آن داشته است، بار دیگر از نو برقرار می‏شود؛ ستارگان دوباره در مدارهای خود می‏گردند و هر یک گردش خود را بی‏هیچ تغییری در همان مدت زمان پیشین، انجام می‏دهد. 🔶 «بالبوس» به عنوان سخنگوی این مکتب می‏گوید: «فلاسفه مکتب ما بر این باورند که تمامی جهان در آتش خواهد سوخت و این حادثه در آخرالزمان روی می‏دهد. سپس از این آتش الهی، جهان جدیدی زاده می‏شود و از نو با شکوه و جلال پدیدار می‏گردد». 🔷 زمان میان یک آتش‏سوزی و آتش‏سوزی بعدی؛ یعنی طول عمر کیهان را حرکت سیارات و ستارگان تعیین می‏کرد و آن را سال بزرگ می‏نامیدند. آنها معتقد بودند آتش‏سوزی زمانی صورت می‏گیرد که خورشید و ماه و این پنج ستاره[2]، دوره خود را تمام کنند و به همان وضعیت سابق خود، که در آغاز جهان داشته‏اند، باز گردند. عده‏ای طول این سال را ۱۰۸۰۰، برخی ۲۴۸۴ و عده‏ای طول آن را ۶۴۸۰۰۰۰ سال برآورد کرده‏اند[3]٫ 🔻 اساطیر اسکاندیناوی 🔷 اساطیر اسکاندیناوی در بسیاری از داستانها و بن‏مایه‏های خویش، فوق‏العاده به اساطیر زرتشتی نزدیک است. در اساطیر زرتشتی در پایان جهان، به یک گرگ عظیم‏الجثه و یک مار غول‏پیکر برمی‏خوریم که در دوران «اورشیدر» و «هوشیدر ماه» از بین می‏روند که این دو موجود عجیب در اساطیر اسکاندیناوی نیز ایفای نقش می‏کنند. 🔶 در باورهای مردمان اسکاندیناوی یک غول یا ضد خدا به نام «لوکی» وجود دارد که در آغاز جهان، توسط خدایان به بند کشیده شده است و در پایان جهان بندها را می‏درد و به نبرد با خدایان برمی‏خیزد و یادآور ضحاک ایرانی است که توسط فریدون در دماوند به بند کشیده شده است و در پایان جهان آزاد می‏شود و باعث ویرانی بخشی از آفرینش و برهم زدن نظم جهان می‏گردد. 🔷 در اساطیر زرتشتی در پایان عمر جهان، هر خدا با ضد خویش به نبرد برمی‏خیزد و آن را نابود می‏کند، شبیه این حادثه را می‏توان در اساطیر اسکاندیناوی سراغ گرفت، با این تفاوت که در عقاید اسکاندیناویها همیشه خدایان پیروز نیستند. 🔶 مثلاً «فریا» به نبرد «سورت» می‏رود که چون خوب مسلح نیست از ابر بر خاک می‏افتد؛ «تور» با «یورمون گاند»، مار غول‏پیکر جهانی، نبرد می‏کند که زهر مار او را از پای در می‏آورد و «اودین»، خدای بزرگ، طعمه گرگ «فنریر» می‏شود. ♦️ در اساطیر هر دو ملت سخن از زمستانهای طولانی در میان است که به خاطر طولانی بودن آن زمستانها، عده بی‏شماری از مردمان هلاک می‏شوند. در این هنگام است که قهرمانانی که به عنوان یاریگر خدایان برای چنین روزی نگهداری شده‏اند به یاری خدایان می ‏آیند. 🔻پی ‏نوشتها : [1] .همیلتون، ادیت (۱۳۷۶)، سیری در اساطیر یونان و روم، ترجمه عبدالحسین شریفیان، تهران: انتشارات اساطیر، ص۹۱٫ [2] .منظور از پنج ستاره، زمین، عطارد، زهره، زحل و مشتری می‏باشد. [3] .اولانسی، دیوید (۱۳۸۰)، پژوهشی نو در میتراپرستی، ترجمه مریم امینی، تهران: نشر چشمه، ص۱۱۵٫ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
تخریب سیستماتیک مصنوعات باستانی دوره وایکینگ‌ها در سوئد🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
پایان جهان یا رستاخیز در اساطیر جهان 🔻 قسمت (چهارم) 4️⃣ ♦️ براساس اساطیر ایرانی، «ور» که ساخته جمشید است، در گرد آمده‏اند تا پس از این زمستانهای طولانی به روی زمین آیند و دوباره جهان را از مردمان پر سازند تا در نبرد نهایی، یاور خدا، اهورا مزدا، و دیگر ایزدان باشند. 🔷 در اساطیر اسکاندیناوی نیز، جنگجویان زبده، که توسط «اودین» انتخاب شده‏اند در تالاری بزرگ گردهم آمده‏اند تا در نبرد نهایی یاریگر او باشند. 🔶 اساطیر اسکاندیناوی به خاطر این که در قرن دهم میلادی؛ یعنی هنگامی که مسیحیت در آن منطقه رواج یافته بود، مکتوب و منظوم شده‏اند از تأثیر این دین برکنار نمانده‏اند؛ مثلاً قبل از حوادث پایانی جهان، سخن از وحشتی است که در باورهای مسیحی با آمدن ضد مسیح یا دجال شکل می‏گیرد. 🔷 خورشید به تیرگی می‏گراید؛ ستارگان داغ از آسمان فرو می‏افتند و آتش تا به آسمان زبانه می‏کشد. نمونه‏های همه این حوادث را در روایات مسیحی می‏توان یافت. 🔶 واقعه پایان جهان در باور اسکاندیناویها، «رگناروک» (سرنوشت خدایان) نام دارد. در حوادثی که در پایان جهان رخ خواهد داد، خدایان از بین خواهند رفت و روزگار نهایی این جهان با نشانه‏هایی هولناک آغاز و زمستانی سخت حادث خواهد شد که «فیم بول‏وتر»؛ به معنی «زمستانی هیولایی»، نامیده می‏شود سه زمستان پی در پی که هیچ تابستانی در بین آنها نخواهد بود. 🔷 کشمکش، سراسر جهان را فرا خواهد گرفت، حتی درون خانه‏ها. ماه و خورشید در آسمان با هم مسابقه خواهند داد، در حالی که گرگها، آنها را دنبال می‏کنند تا بخورند. یکی از گرگها خورشید را قورت خواهد داد که باعث مصیبت انسانها خواهد شد. گرگی دیگر ماه را می‏گیرد و مانع از حرکت او می‏شود. 🔶 ستارگان از آسمان بر زمین فرو خواهند افتاد. سراسر زمین و کوهها چنان به لرزه درخواهند آمد که درختان از زمین کنده خواهند شد. 🔷 بر اثر این لرزشها، زنجیرها از هم می‏درند و گرگ «فنریر» آزاد می‏شود. مار جهانی، «یورمون گاند» با حالتی هجومی از اعماق دریا بالا می‏آید و امواجی عظیم پدید می‏آورد که کشتی «ناگل فار»[4] را به این طرف و آن‏طرف پرتاب می‏کند. 🔶 این کشتی حامل غولی به نام «هرایم» است که معلوم نیست چه کسی است. «لوکی» که از بند رها شده است سکاندار آن کشتی است. گرگ «فنریر» دهان را چنان باز کرده که آرواره بالایش بر آسمانها و آرواره پائینش بر زمین است. «همیدال»، یکی از خدایان، در شیپور خود می‏دمد تا خدایان را به شورای جنگ فرا خواند. 🔷 این شیپور و دمیده شدن در آن گویا از عناصری است که از باورهای مسیحی وارد اعتقادات این مردم شده است. زیرا در مکاشفه یوحنا، از دمیده شدن در شیپور سخن به میان آمده است. خدایان مسلح می‏شوند، اما دیر شده است. «فریا»، الهه عشق، با «سورت» نبرد می‏کند، اما به خوبی مسلح نیست و از ابر بر زمین می‏افتد. 🔶 «تور» سعی می‏کند «یورمون‏گاند» را از بین ببرد، اما مغلوب زهر هیولا می‏شود و جان می‏سپارد. «فنریر»، «ادوین» را قورت می‏دهد. «ویدار» فرزند «اودین»، انتقام مرگ پدرش را باز می‏ستاند؛ او پای خویش را بر آرواره این گرگ می‏نهد و او را دو شقه می‏کند. 🔷 «گارم» که یک سگ شکاری هیولا مانند است و «تایر» که از دیوان است، یکدیگر را می‏کشند. «لوکی» و «همیدال» که از دشمنان قدیمی همدیگرند، یکدیگر را می‏کشند. سپس «سورت» بر سراسر زمین آتش می‏پراکند و همه جا را می‏سوزاند. 🔶 «رگناروک» در واقع پایان کار خدایان کهن است اما پایان کار جهان نیست. اگر کسی پرهیزکار بوده باشد، در فضایی شادی‏بخش خواهد زیست. زندگی آنها می‏تواند در تالاری به نام «بریمیر» و یا تالار زرین دیگر به نام «سندری» ادامه یابد. ♦️ در برابر این جهان نیکی و خوشی، محلی ناخوشایند به نام «ناستروند» به معنی «سواحل جسد» قرار دارد که درهایش به سمت شمال باز می‏شود. 🔻پی نوشت: [4] .«ناگل فار» به معنی «ناخن ـ کشتی» است و اعتقاد بر این بود از ناخنهای گرفته شده مردگان ساخته می‏شود. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
پایان جهان یا رستاخیز در اساطیر جهان 🔻 قسمت (پنجم) 5️⃣ ♦️ منفور بودن شمال نیز از عناصر مشترک با اساطیر ایرانی است. 🔷 چون در اساطیر ایرانی، شمال جایگاه دیوان است که خود به محل نخستین زندگی ایرانیان مربوط است که شمال آن را یخبندانهای سیبری فرا گرفته بوده است و در اساطیر اسکاندیناوی نیز شمال منفور است؛ زیرا جایگاه سرمای بیشتر و زمستان طولانی‏تر است. 🔶 این تالار از مارهای درهم بافته‏ای ساخته شده که زهرشان ساختمان را آلوده کرده است. کسانی که در این محل مأوا می‏گزینند، سوگندشکنان و قاتلان ددمنش‏اند. 🔻 اما نوعی تجدید حیات دیگر نیز وجود دارد که در ادبیات رؤیاگونه زیر بیان شده است: 🔹او شاهد برآمدن زمینی دوم است 🔸از دل دریا بار دیگر سبز 🔸آبشاران فرو می‏ریزند و عقابان بر فراز آنها به پرواز درمی‏آیند 🔹و در آبهای جاری کوهستان، ماهی شکار می‏کنند. 🔸ایس‏ها (خدایان) بار دیگر در آیداوول[5] دیدار می‏کنند 🔹و از مار جهانی نیرومند سخن می‏گویند 🔸و به یاد می‏آورند داوریهای نیرومند را 🔹و رازهای کهن خود، خدایان بزرگ را [باز می‏گویند]. 🔶 پس از طی این دوره، عصری طلایی فرا خواهد رسید. فرزندان خدایان کهن، میراث خود را باز خواهند یافت و انسان که با تغذیه از ژاله صبحگاهی از آن آتش‏سوزی فراگیر پایانی، نجات یافته است؛ نسل جدیدی بر زمین به‏وجود خواهد آورد[6]٫ 🔻این حوادث، در اشعاری که برای نمونه از مجموعه «شعر ادایی» انتخاب شده است چنین بیان می‏شود: 🔹خورشید به تیرگی می‏گراید و زمین در دریا غرق می‏شود 🔸و ستارگان داغ از آسمان فرو می‏افتند 🔹و آتش تا به آسمان زبانه می‏کشد 🔸آنگاه ملکوتی نو و زمینی نو 🔹با زیبایی شگفت‏انگیز، دوباره متجلی می‏شود 🔸و خانه ‏ها سقفی از طلا می‏یابند 🔹و کشتزارها میوه‏های رسیده می‏دهند 🔸و شادی ابدی بر همه جا سایه می‏گسترد 🔻در آن هنگام فرمانروایی فردی فرا می‏رسد که از اودین نیرومندتر است و اهریمن نیز نمی‏تواند بر او چیره شود: 🔹که بزرگتر از همه است… 🔸و من جرأت نمی‏کنم نامش را بر زبان آورم 🔹و اندک هستند کسانی که می‏توانند ورای زمان ♦️پس از شکست اودین را ببینند[7] 🔻پی نوشت: [5] .«آیداوول» به معنی «دشت همیشه سبز» است یعنی جایی که «اودین»، «ویلی» و «و» پس از ساخت نخستین جهان در آنجا گرد هم نشسته‏اند. [6] .پیج، ر.ی (۱۳۷۷)، اسطوره‏های اسکاندیناوی، ترجمه عباس مخبر. تهران: نشر مرکز، تلخیص از صفحات ۸۴ تا ۸۹ . [7] .همیلتون، ادیت، پیشین؛ ص۴۳۳٫ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
چچن ایتزا معبدی برای قربانی کردن انسان 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
پایان جهان یا رستاخیز در اساطیر جهان 🔻 قسمت (ششم) 6️⃣ 🔻 اساطیر هند 🔷 در باورهای هندوها، دو نوع قیامت وجود دارد: یکی قیامت بزرگ که پایان واقعی عمر عالم است و دیگر قیامتی است که جهل انسانها را به خاطر فساد و تباهی اخلاق فرا می‏گیرد. 🔶 هندوها عمر جهان را به ادواری تقسیم می‏کنند. هر دوره را یک «مهایوگا» می‏نامند که شامل چندین یوگاست. هر یوگا شامل یک دوره از نسل حیات بشری است و می‏توان هر یوگا را برابر یکی از ادوار یونانی؛ مانند نسل زرین، سیمین، آهن و… قرار داد. 🔷 این دورانها یا یوگاها را براساس وضعیت اخلاقی جامعه بشری دسته‏بندی کرده‏اند. عصر ما که در اساطیر یونان عصر آهن است از نظر هندوها «کالی یوگا» نام دارد. در پایان این یوگا که پایان یک مهایوگا نیز می‏باشد، «ویشنو»، خدای بزرگ در دهمین و آخرین تجلی خود، به نام «کالکی» ظاهر خواهد شد[8] 🔶 «در این دوره، زندگی اجتماعی و معنوی به نازل‏ترین حد، سقوط می‏کند و موجبات زوال نهایی را فراهم می‏سازد. 🔷 در این عصر مردمان کوته‏بین دارای قدرت هستند و از قدرت خویش، نهایت استفاده را می‏کنند. فرمانروایان رعایای خویش را می‏کشند و مردمان همسایگان خویش را. هیچ چیز معنوی را ارزشی نیست، حتی برهمنان را یارای خاموش کردن آتش هوسهای مردمان نیست و آنان به راه خود می‏روند. 🔶 مردمان جویای زر و زورند و ارزشهای واقعی را بهایی نیست… دزدان و غارتگران، قوانین فرمانروایی را وضع می‏کنند و خود فرمانروا می‏شوند. 🔷 سرانجام تمدن و شهروندی نیز از میان می‏رود و مردمان به زندگی حیوانی روی می‏آورند. جز پوست درختان، جامه‏ای نمی‏پوشند. از میوه‏های جنگلی تغذیه می‏کنند و همه چیز در معرض نابودی قرار می‏گیرد. 🔶 در این مرحله از انحطاط، «ویشنو» سوار بر اسبی سفید و به هیأت انسان بر زمین نمایان می‏شود. سراسر جهان را سواره و با شمشیری رخشان و آخته در می‏نوردد و بدی را نابود می‏کند و با نابود کردن جهان، آفرینشی دیگربار آغاز می‏شود تا در مهایوگای آتی، بار دیگر فضیلتها، ارزش یابند[9]». 🔷 ویشنو در این تجلی از موبدی به نام «ویشنو یاشاس» (Visnu Yasas) متولد خواهد شد، همانگونه که در تجلیات قبلی خویش به صورت برخی از قهرمانان و بودا متولد شده است. 🔶 مدتی پس از ظهور کالکی، خشم شیوا (خدای مرگ و نابودی) به اوج خواهد رسید و جهان و هر چه در آن است به قعر نابودی فرا خواهد رفت. البته اینگونه ویرانی مربوط به قیامت بزرگ است که در پایان هر هزار مهایوگا اتفاق می‏افتد. در آن زمان است که نابودی واقعی جهان رخ می‏دهد. 🔷 در پایان این عصر بزرگ هزار مهایوگایی «شیوا» ویرانگر عالم است. هر چند او را تجلی ویشنو به حساب آورده‏اند، اما او از خدایان کهن و متعلق به عصر آریائیان هند است. او بر مجموعه عالم، شبی را حاکم می‏گرداند که از نظر زمانی، معادل یک روز از عمر جهان است. 🔶 نخست از پرتو خورشید آغاز می‏کند و برای مدت صد سال چنان آن را شدت می‏بخشد و گرمایی تا بدان اندازه سوزان ایجاد می‏کند که تمامی آبهای سطح زمین بخار می‏گردد. 🔷 به روایتی دیگر که در مهابهاراتا آمده است، «افق برافروخته و آتشین خواهد شد. هفت یا دوازده خورشید در آسمان پدیدار خواهند شد و دریاها را خشک خواهند کرد. زمین خواهد سوخت و آتش «سام وارتاکا» (Sam Vartaka) همه عالم را از بین خواهد برد[10]». 🔶 به واسطه تابش صد ساله خورشید، هر سه جهان؛ یعنی آسمان، زمین و جهان زیرین، خشک می‏شوند و می‏سوزند. قحطی عالم را پر می‏کند و با پایان یافتن صدمین سال، هیچ موجود زنده‏ای برجا نمی‏ماند. پس از این گرمای سخت، «شیوا ـ رودرا» ابرهایی توفانزا و مرگبار می‏فرستد. 🔷 این ابرها که با رعد و برق هراسناک همراهند، بر فراز زمین به حرکت درمی‏آیند و خورشید را می‏پوشانند و جهان را در تاریکی فرو می‏برند. رگباری از بارانهایی سیل‏آسا برای مدت صد سال شب و روز باریدن می‏گیرد تا این‏که همه چیز در اعماق آبهای به‏وجود آمده از این سیل ویرانگر، محو می‏شود. ♦️به ‏جز این دریای ویرانگر، تنها پروردگار اعظم، ویشنو، است که همچنان حیات دارد. زمانی که همه عالم و خدایان دیگر نابود شدند، تخمی طلایی و بزرگ پدیدار می‏شود که بذر تمامی اشکال حیات را در خود دارد. پس از آن که هر سه جهان در اعماق آب فرو رفتند، ویشنو بادی خشک می‏فرستد. 🔻پی نوشت: [8] .تجلیهای دیگر ویشنو به صورت برهما، مانو، بودا و… بوده است. [9] .ایونس، ورونیکا (۱۳۷۳)، اساطیر هند، ترجمه باجلان فرخی، تهران: انتشارات اساطیر، ص۱۲۵٫ [10] الیاده، میرچا (۱۳۶۲)، چشم‏اندازهای اسطوره، ترجمه جلال ستاری، تهران: انتشارات توس، ص۶۸ . به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻