هدایت شده از در آستانه اندیشه
🔻از شهادت تا سیاست
✍🏻به قلم سید مهدی ناظمی قره باغ
🔹تقریباً از زمان شهادت سردار سلیمانی و خیزش عمومی مردم ایران و منطقه و احترام بسیاری دیگر به ایشان، سرعت تحولات سیاسی در ایران، منطقه و جهان، آنقدر بالا رفته است که صورتبندی نظری آن دشوار شده است. بسیاری معتقدند این سرعت بالا خصلت پوست اندازی جهان است. تعبیری که سالها پیش ابراهیم فیاض با عنوان «فروپاشی جهانی» از آن نام برد. در فروپاشی جهانی، نهادها، فرآیندها و روایتهای بزرگ دچار اضمحلال و یا بازتعریف می شوند و با این روند، فرصتهای جدیدی برای تغییر و تحولات خرد و کلان و از جمله تعیین نظم های جدید فراهم می آید.
🔸نظمی که دچار فروپاشی شده است، چه نظمی است و نظمی که می آید چیست؟ درباره اولی راحت تر می توان سخن گفت: از دوره دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد و تحریمهای اقتصادی، روایتی در نخبگان سیاسی با پشتوانه روانی و رسانه ای غرب شکل گرفت مبنی بر این که تحریم ها می توانند نباشند و ایران دوباره به چرخه اصلی رقابتهای اقتصادی منطقه بازگردد، منوط بر این که چارچوبی غیراحساسی و غیرایدئولوژیک راهنمای رفتار سیاسی رجال ایرانی باشد. این روایت با رهبری حسن روحانی به شدت تقویت شد و به دلیل وجود زمینه های طولانی مدت قبلی، پذیرفته و بالاخره اجرایی شد. اما در کمال تعجب، غرب این بذل سیاسی را با بخشش اقتصادی جبران نکرد، بلکه برعکس فرآیندی از تشدید مشکلات در ایران آغاز شد که سرانجام با ترور صریح و علنی سردار سلیمانی به اوج خود رسید. چیزی که کسی گمان نمی کرد اتفاق بیافتد، این بود که این ترور در بستر تاریخی-فرهنگی ملت ایران، نمادسازی شد و اگرچه که ایران در استفاده و ضریب دهی به سرمایه های اجتماعی خود، سابقه خوبی از خود نشان نداده است، ولی به هر حال، مقاومت در برابر غرب مبدل به یک خواسته جدی و ملی در ایران شد.
🔹سردار سلیمانی مبدل به یک نماد شد و آیین پیوست به این نماد ملی، قدرتی سیاسی خلق کرد که باعث شد در اوج مشکلات اقتصادی و در اوج حملات رسانه ای سنگین و سازماندهی شده غرب برای دو قطبی کردن جامعه و تزریق حقارت و انفعال و یأس، ایران به حیات سیاسی خودش ادامه داد و در ادامه آن، ابراهیم رئیسی به قدرت رسید. همچنان که به لحاظ نظامی نمی توان ادعا کرد همه اعمال و تصمیمات نظامی سردار سلیمانی بلااستثناء بهترین بوده اند، به لحاظ اداری هم نمی توان ادعا کرد همه تصمیمات و اعمال رئیسی بهترین بوده اند، اما با این حال، نماد آیینی جدیدی در حیات سیاسی ایران خلق شد. این نماد سیاسی، مثلاً در قالب کلماتی مانند شهید خدمت یا خادم ملت و... نشانگر خواست جدی ملت ایران برای یک فرم متفاوت سیاسی است.
🔸احتمالاً بخش قابل توجهی از طبقات حامی دولت مرحوم ابراهیم رئیسی از اقشار عادی و آسیب پذیر جامعه هستند. اقشاری که قرار بود ولی نعمت انقلاب باشند ولی بعد از سیاستهای نئولیبرالیستی که به تدریج از سال 68 آغاز شدند، تقریباً از همه گردونه های قدرت خارج شدند و جایگزین آنها طبقاتی نوکیسه و به رفاه رسیده بودند، اعم از این که این مرفه بودن به شکل غیرارادی و در روند حادث شده در زیست کلانشهرها به دست آمده باشد و یا به شکل ارادی و با آموختن آداب نوکیسه بودن و شکار رانت ها؛ ماجرایی که قبلاً به تفصیل درباره آنها نوشته ام، یعنی بازگشت ساختار اقتصاد سیاسی ایران به دوره پهلوی و تحکیم شدن آن با ذبح شرعی.
🔹زمان شهادت حاج قاسم سلیمانی، زمانی بودن که سیاستهای نئولیبرالیستی دولت، در اوج خود قرار داشت و در همین اوج به شکستی همه جانبه و ناامیدی همه جانبه رسیده بود. درست در همین زمان بود که با شهادت ایشان، سرمایه ای اجتماعی و قدرتی ملی آفریده شد تا امید به حیات سیاسی بازگردد. خطاب این امید، نه فعالان و نخبگان اقتصادی بودند که ایشان مدتهاست تقریباً خود را طرف ادغام همه جانبه در سرمایه داری جهانی تعریف کرده اند، نه اکثر نخبگان سیاسی که ایشان هم بفهمند یا نفهمند تنها همین رهیافت را در افق دید داشتند، بلکه خطاب، عامه مردم و بدنه ای هستند که تشکیل دهنده «ملت ایران» می باشند.
🔸راه ابراهیم رئیسی برای او آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها... . اگرچه در مسائلی مانند مدیریت کرونا، راه اندازی مجدد بسیاری از کارخانجات و ایجاد اشتغال، احیا و حتی تقویت سیاستهای متنوع حمایتی، جلب حمایت قدرتهای بزرگی مانند چین و روسیه و کاهش موانع سیاست خارجی، انسداد راه تورم دولتی و مانند آن موفق بود (و به همین میزان در روایت موفقیت خود ناکام)، اما در مجموع با افزایش تورم، شکست در حوزه مسکن و کندی بسیار در کنترل بازار ارز و... نیز با بدبیاری در رویارویی با بحران برآمده از ماجرای مهسا امینی و تبعات آن، به نظر رسید که با وعده های داده شده خود فاصله دارد.
#آستانه_اندیشه
🆔@sayyedmahdinazemi
🆔 @astaneh_andisheh
هدایت شده از در آستانه اندیشه
ادامه....
🔻از شهادت تا سیاست
✍🏻به قلم سید مهدی ناظمی قره باغ
تقریباً در تشابه با زمان شهید سردار سلیمانی، با تجدید سازماندهی رسانه های نوین، سردی یأس و انفعال مجدداً در سپهر سیاسی ایران خود را نشان داد. صحبت از یک دوره ای شدن ریاست جمهوری و شکست سیاستهای مقاومتی و... مجدداً در رأس گفتگوها قرار گرفت. بدون این که اهمیت ابعاد انتقادی این سیاستهای رسانه ای انکار شود، به نظر می رسد ما باز با یک غافلگیری جدید روبرو هستیم و هنوز و با وجود ماجرای شهید سلیمانی آماده فهم واقعیت سیاسی خود نیستیم.
🔹واقعیت سیاسی کشور ما در رجعتی به سنت تاریخی خود، روایتی آمیخته به حماسه و تراژدی است و با این دو بال پیش می رود. انقلاب اسلامی ایران، این روایت را واقعی کرد و این روایت با وجود همه فراز و فرودها که مهمترین آنها انحراف خسارت بار سال 1368 به سوی سیاستهای بی پشتوانه، تند و لجام گسیخته نئولیبرالیستی بود، همچنان «هست»، ولو ما نفهمیم چطور هنوز می تواند دوام داشته باشد. تمام وجه قدرت نمادین حاج قاسم سلیمانی و اینک حجت الاسلام رئیسی، در تعین یافتگی ایشان در بسط این روایت و حتی مبدل شدن آنها به نماد این روایت است. این امروز واقعیت «ملت ایران» را تشکیل می دهد و حتی اگر مبدل به گفتمان روشنی هم نشده باشد و هنوز با آن نقطه فاصله داشته باشد، باز آنچنان نقاط روشن و قابل اتکایی دارد که بتوان آن را از روایت سیاست نئولیبرالیستی ایرانی، اعم از نسخه پهلوی و نسخه 68ی (راستی-رانتی-امنیتی) تفکیک کرد. این همه آن چیزی است که حیات سیاسی ایران را ادامه داده است و واقعیت سیاسی امروز این سرزمین و همه توان و امکان آن برای پیشرفت است و اعراض از آن، ره آوردی جز بحران و تخریب به همراه نخواهد داشت.
🔸در فرصت دیگری باید درباره تراژی نسل کشی جاری در فلسطین نوشت. اما از آنجا که جهان امروز، جهان شبکه ای شده است که همه چیز آن با همه چیز مرتبط است، به این هم اشاره کنیم که وقتی روایت سیاسی متفاوتی در حال شکل گیری در ایران است که روایت سیاسی جریان اصلی جهان امروز، یعنی روایت نئولیبرالیستی، در فروپاشی نسبی قرار دارد. مشروعیت سیاسی جهان مدرن با نسل کشی سازمان یافته غرب به عاملیت اسرائیل، به پایان رسید و دیر یا زود تبعات هولناک این فروپاشی خود را نشان خواهد داد، با وقایعی بسیار هولناک تر از آنچه در غزه می گذرد.
🔹آنچه گفته شد براحتی در معرض دو سوءتفاهم مهم قرار دارد. برای کسانی که بخواهند دچار سوءتفاهم نباشد، این دو را یادآور می شوم: نخست این که این روایت از سیاست، که شاید بتوان نام آن را روایت اربعینی سیاست هم گذاشت، نمی تواند و نمی خواهد و نباید که خود را از وجه مدرن تاریخ و سیاست جدا کند. اما فعلاً نویسنده قصد ندارد اینجا وارد موضوع غفلت و تغافلها از وجه غربی زندگی انسان ایرانی شود. با این حال ما برای حفظ احترام زندگی مدرن خود هم نیازمند سیاست شکل گرفته و جهت دار و مشخصی هستیم و این سیاست فقط در روایت فوق الذکر امکان بروز و ظهور دارد.
دوم اینکه بدیهی است از امروز همه ارباب سیاست تلاش خواهند کرد تا با انبوهی از تفاسیر دلبخواهی و من عندی یا اهمیت رویداد اخیر در ماجرای تشییع جنازه ابراهیم رئیسی را تقلیل به امور احساسی یا شعارهای کلیشه ای بدهند تا واقعیت مهم سیاسی آن دیده و فهمیده نشود، یا اینکه برعکس، با مقدس سازی از عملکرد رجال سیاسی، تلاش خواهند کرد تا باب بحث و گفتگو و انتقاد درباره سیاستها و برنامه ها و ... را مسدود کنند. نگارنده هیچ قضاوتی در این یادداشت درباره محتوای سیاست روز ندارد و معتقد است هر قدرت حاکمی باید آزادانه و به شکل دقیق و جدی مورد نقد قرار گیرد تا اشتباهات کمتری دامن کشور را بگیرد و دست بر قضا دولت مرحوم رئیسی هم دولت کم انتقادی نبود. سخن اینجاست که ما از اقبال عمومی به راه سیاسی مرحوم رئیسی در می یابیم که فرم سیاست کشور باید تغییر کند و عروسک بزک کرده اقتصاد سیاسی نئولیبرالیستی نه امکان تحقق در ایران دارد و نه آینده ای برای ما می سازد. ساختار اقتصاد سیاسی ایران باید به تدریج و با راهی که از سال 57 باز شد، بازسازی و بازتعریف گردد. از همین رو، حتی تعهد به دموکراسی که از مهمترین ره آوردهای سیاست مدرن است هم نباید مانع تعین ساختار کلان جدید سیاست ایران شود. دموکراسی، چنانکه همه جا همین بوده است، باید در تعین بخشی به روش تحقق این سیاست و رجال دارای اولویت مورد استفاده قرار گیرد و نه چیز دیگری.
#آستانه_اندیشه
🆔@sayyedmahdinazemi
🆔 @astaneh_andisheh
هدایت شده از در آستانه اندیشه
🔰 جلسه بیستم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔸متن خوانی و گفتوگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»
🔺جلسه پنجم از متنخوانی جلد دوم
🔹مقاله پنجم: پیدایش کثرت در ادراکات
📆 شنبه، ۵ خرداد ماه، ساعت ۱۴
▪️ حضور برای عموم آزاد است.
🕌 آستانه قاب هشت
#آستانه_اندیشه
#اصول_فلسفه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
🔰فصل سوم سلسله جلسات ما و تاریخ سینما
🔹️مطالعه مقاله «سینما و تأتر»، کتاب «سینما چیست؟» آندره بازن
📆 جلسه چهارم، شنبه ۵ خرداد ماه، ساعت ۱۶
🕌 خیابان بزرگمهر، مادی شهرستانی، کوچه شهید سعید احمدی، آستانه قاب هشت
▪️حضور برای عموم آزاد است.
#ما_و_تاریخ_سینما
🆔 @ghabe_hasht
🔰 برنامه جلسات مدرسه قاب هشت
📆 چهارشنبه، ٩ خرداد ماه ١۴٠٣
📌 سینما و رمان، ساعت ١٧
▪️ گفتوگو حول رمان «جنایات و مکافات» از فئودور داستایوفسکی
🕌 آستانه قاب هشت
📞 برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید.
#مدرسه_قاب_هشت
🆔 @ghabe_hasht
🔰 برنامه جلسات مدرسه قاب هشت
📆 پنجشنبه، ١٠ خرداد ماه ١۴٠٣
📌 زبان آوینی زبان سینما، ساعت ١٣
▪️متن خوانی مقاله «مونتاژ به مثابه معماری سینما»
📌 سینما و روایت قدس، ساعت ١۵
▪️تماشای قسمت «پیام بسیجی» از مجموعه مستند روایت فتح
📌 فکر کردن با زبان سینما، ساعت ١٧
▪️بررسی و گفتوگو حول فیلم «سرگیجه» از آلفرد هیچکاک
🕌 آستانه قاب هشت
📞 برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید.
#مدرسه_قاب_هشت
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از جبهه روایت قدس
سینما و روایت قدس(5).mp3
13.65M
🇵🇸 سلسله جلسات سینما و روایت قدس
▪️جلسه پنجم
📆 ٢٧ اردیبهشت ماه ١۴٠٣
#سینما_و_روایت_قدس
#مدرسه_قاب_هشت
🆔 @Jebhe_revayate_Quds
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از جبهه روایت قدس
سینما و روایت قدس(6).mp3
23.06M
🇵🇸 سلسله جلسات سینما و روایت قدس
▪️جلسه ششم
▪️نگاهی به رویداد شهادت رئیس جمهور
📆 ٣ خرداد ماه ١۴٠٣
#سینما_و_روایت_قدس
#مدرسه_قاب_هشت
🆔 @Jebhe_revayate_Quds
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه اول.mp3
23.66M
🎙صوت جلسه شانزدهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔹جلسه اول از جلد دوم
📆 ٨ اردیبهشت ماه ١۴۰۳
🕌 آستانه قاب هشت
#اصول_فلسفه
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه دوم.mp3
26.77M
🎙صوت جلسه هفدهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔹جلسه دوم از جلد دوم
📆 ١۵ اردیبهشت ماه ١۴۰۳
🕌 آستانه قاب هشت
#اصول_فلسفه
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه سوم.mp3
24.48M
🎙صوت جلسه هجدهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔹جلسه سوم از جلد دوم
📆 ٢٢ اردیبهشت ماه ١۴۰۳
🕌 آستانه قاب هشت
#اصول_فلسفه
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه نوزدهم.mp3
27.15M
🎙صوت جلسه نوزدهم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔹جلسه چهارم از جلد دوم
📆 ٢٩ اردیبهشت ماه ١۴۰۳
🕌 آستانه قاب هشت
#اصول_فلسفه
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه بیستم.mp3
19.26M
🎙صوت جلسه بیستم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔹جلسه پنجم از جلد دوم
📆 ۵ خرداد ماه ١۴۰۳
🕌 آستانه قاب هشت
#اصول_فلسفه
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
🔰 جلسه بیست و یکم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔸متن خوانی و گفتوگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»
🔺جلسه ششم از متنخوانی جلد دوم
🔹مقاله پنجم: پیدایش کثرت در ادراکات
📆 شنبه، ١٢ خرداد ماه، ساعت ۱۴
▪️ حضور برای عموم آزاد است.
🕌 آستانه قاب هشت
#آستانه_اندیشه
#اصول_فلسفه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
🔰فصل سوم سلسله جلسات ما و تاریخ سینما
🔹️مطالعه مقاله《سینما و تأتر》،کتاب 《سینما چیست؟》 آندره بازن
📆 جلسه چهارم، شنبه ۱۲ خرداد ماه، ساعت ۱۶
🕌 خیابان بزرگمهر، مادی شهرستانی، کوچه شهید سعید احمدی، آستانه قاب هشت
▪️حضور برای عموم آزاد است.
#ما_و_تاریخ_سینما
🆔 @ghabe_hasht
جلسه 17_زبان آوینی.mp3
36.06M
🎙 صوت جلسه هفدهم «زبان آوینی زبان سینما»
🔹 متن خوانی و گفتوگو با محوریت مقالات جلد اول کتاب «آینه جادو»
🔸 جلسه اول از مقاله «مونتاژ به مثابه معماری سینما»
📆 ١٠ خرداد ١۴٠٣
#مدرسه_قاب_هشت
#زبان_آوینی_زبان_سینما
🆔 @ghabe_hasht
▪️مبشر صبح
🔺امام خمینی (ره) در قلم سید مرتضی آوینی
دیدیم که میشناسیمش... و تصویرش را از پیش در خاطر داشتهایم. دیدیم که میشناسیمش، نه آن سان که دیگران را... و نه حتی آن سان که خود را. چه کسی از خود آشناتر؟ دیدهای هرگز که نقش غربت در چهرهی خویش بیند و خود را نشناسد؟
دیدیم که میشناسیمش، بیشتر از خود… تا آنجا که خود را در او یافتیم؛ چونان نقشی سرگردان در آبگینه که صاحب خویش را باز یابد و یا چونان سایهای که صاحب سایه را… و از آن پس با آفتاب خود را بر قدمگاهش میگستردیم و شب که میرسید به او میپیوستیم.
آن صورت ازلی را چه کسی بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟ میدیدیم که چشمانش فانی است اما نگاهش باقی؛ میدیدیم که لبانش فانی است اما کلامش باقی. چشمانش منزل عنایتی ازلی و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش... چه بگویم؟ کاش گوش نامحرمان نمیشنید.
پهندشت «حدوث» افقی بود تا «طلعت ازلی» او را اظهار کند و «زمان فانی»، آینهای که آن «صورت سرمدی» را. دیدیم که میشناسیمش و او همان است که از این پیش طلعتش را در آب و خاک و باد و آتش دیدهایم؛ در خورشید آنگاه که میتابد؛ در ابر آنگاه که میبارد؛ در آب باران آنگاه که در جستوجوی گودالها و درهها برمیآید؛ در شفقت صبح؛ در صراحت ظهر در حجب شب؛ در رقّت مه و در حزن غروب نخلستان؛ در شکافتن دانهها و در شکفتن غنچهها... در عشق پروانه و در سوختن شمع.
دیدیم که میشناسیمش و آن «عهد» تازه شد. شمع میمرد و پروانه میسوزد تا آن عهد جاودانه شود؛ عهدی که آتش او با بالهای ما بسته است. دیدیم که میشناسیمش و دوستش داریم؛ آنهمه که آفتابگردان آفتاب را؛ آنهمه که دریا ماه را... و او نیز ما را دوست میدارد؛ آنهمه که معنا لفظ را.
دیدیم که میشناسیمش؛ از آن جاذبهای که بالها را بهسوی او میگشود؛ از آن قبای اشک که بر اندامش دوخته بود؛ از آنکه میسوخت و با اشک از چشمان خویش فرو میریخت و فانی میشد در نوری سرمدی؛ همان نوری که مبدأ ازلی آدم و عالم است و مقصد ابدی آن. آب میگذرد اما این نقش سرمدی فراتر از گذشتن برنشسته است. چشمانش بسته شد اما نگاهش باقی ماند؛ دهانش بسته شد اما کلامش باقی ماند.
زمین مهبط است، نه خانهی وصل. در اینجا نور از نار میزاید و بقا در فنا است و قرار در بیقراری. زمین معبر است و نه مقر... و ما میدانستیم. پروانهای دوران دگردیسیاش را به پایان برد و بال گشود و پیلهاش چون لفظی تهی از معنا، از شاخهی درخت فرو افتاد. رشتهی وحی گسست و ما ماندیم و عقلمان. عصر بینات به پایان رسید و این آخرین شب، دیگر به صبح نیانجامید. در تاریکی شب، سیر سیرکی نوحهی غربت را زمزمه میکرد. خانهی چشم بر زمین و آسمان بست و در ظلمت پشت پلکهایش پنهان شد. پردهها را آویختیم تا چشمانمان به لاشهی سرد و بیروح زمین نیافتد و در خود ماندیم و یتیمانه گریستیم.
دیری نپایید که ماه برآمد و در آینه خود را نگریست و شبپرکها بال به شیشه کوفتند تا راهی به دشت شناور در ماهتاب بیابند.
عزیز ما! ای وصیّ امام عشق! آنان که معنای «ولایت» را نمیدانند در کار ما سخت درماندهاند اما شما خوب میدانید که سرچشمهی این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب میدانید که چقدر شما را دوست میداریم و چقدر دلمان میخواست آن که روز به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم.
ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما بازیافتیم. لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان که وصیّ امام عشق هستید و نایب امام زمان(عج).
▪️سید مرتضی آوینی، کتاب «آغازی بر یک پایان»، مقاله «مبشر صبح»، صفحه ١٩ تا ٢١
🆔 @ghabe_hasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سینمای انقلاب داغی جبرانناپذیر دید
🔸نگاه ویژه شهید آیتالله آل هاشم به سینما و فیلمهای سینمایی
🔹از دیدن فیلم در سینما تا معرفی فیلم در تریبون نماز جمعه
🔺 آپاراتچی آخرین توصیه سینمایی آیتالله آل هاشم
🆔 @ghabe_hasht
🔰 برنامه جلسات مدرسه قاب هشت
📆 پنجشنبه، ١٧ خرداد ماه ١۴٠٣
📌 زبان آوینی زبان سینما، ساعت ١٣
▪️متن خوانی مقاله «مونتاژ به مثابه معماری سینما»
📌 سینما و روایت قدس، ساعت ١۵
▪️تماشای قسمت «یا ابالفضل العباس» از مجموعه مستند روایت فتح
📌 فکر کردن با زبان سینما، ساعت ١٧
▪️بررسی و گفتوگو حول فیلم «پرندگان» از آلفرد هیچکاک
🕌 آستانه قاب هشت
📞 برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ٠٩٣٧٣۴٠١۴۴۵ تماس حاصل فرمایید.
#مدرسه_قاب_هشت
🆔 @ghabe_hasht
17_1.mp3
2.22M
🔰تحقق سینما در برگ جدیدی از تاریخ
🔺برشی از جلسه «زبان آوینی زبان سینما»
🔸شهید آوینی در دفاع مقدس آغاز عصر جدیدی را میبیند. میگوید انسان این عصر، انسان جدیدی است که تاریخ تا به حال مانندش را به خود ندیده است. تمام حرف او در روایت فتح این است که انسان این عصر راهگشای نور است و تاریخ را به سوی نور سوق میدهد. آوینی ظهور شخصیت امام خمینی را شاهدی بر آغاز این تاریخ جدید میداند. رابطهای که او با امام دارد منجر به ایجاد تحولی در جانش شده و از نیستانگاری به سوی انقلاب هدایتش میکند. این تحول، متکی بر اطلاعات نیست و با درکی حضوری نسبت به این پیچ تاریخی شکل میگیرد. آوینی فریاد میزند که تاریخ در حال ورق خوردن است. این فریاد او در آن زمان خیلی سخت فهمیده میشود.
🔹درچنین زمانهای باید به درک درستی از وضعیت تاریخی سینما رسید. میتوان گفت در این صفحه از تاریخ، سینما در برخی از کشورها محقق شده و آمریکا و ژاپن و کره، هرکدام سینمای خود را دارند. اما با نگاه آوینی، سینمای ایرانی اسلامی در این زمانه به طور کامل محقق نشده و تنها اشارات کوچکی از آن ظهور میکند. با نظر به ورق خوردن تاریخ، میتوان انتظار تحقق کامل زبان و ظهور این سینما را داشت. آوینی در مواجهه با فیلمهایی چون دیدهبان و مهاجر نوید ظهور چنین پدیدهای را میدهد.
#زبان_آوینی_زبان_سینما
🆔 @ghabe_hasht
17_2.mp3
3.58M
🔺 برشی از جلسه «زبان آوینی زبان سینما»
🔸در مواجهه با پدیدههای وارداتی مانند سینما، میتوان دو نوع رویکرد داشت. اول اینکه بدون توجه به باورهای خود، تخصص را از افراد متخصص آموخته و به دیگران آموزش دهیم. راه دوم این است که به نسبت این تخصص با باورهای خود اندیشیده و در مواجهه با آن، اجتهاد کنیم. در این صورت متناسب با زیست بوم، باورها و در یک کلام چیزی که خودمان هستیم، در ابزار تصرف میکنیم.
لب کلام آوینی این است: «سینما زبانی است که بخشی از ظرفیتهایش در طول تاریخ شکوفا شده» اما میشود ادعا کرد که سینما بیش از این ظرفیتی برای آشکار شدن ندارد؟ چرا باید همیشه از ظرفیتهای آشکار شده در آمریکا و اروپا تقلید کرد؟ آیا میتوان برای ظهور ظرفیتهای نامکشوف سینما کاری کرد؟
🔹برای مثال در فعالیتهایمان به طور مستمر به پیدا کردن نسبتی مابین سینما و روایتگری راویان پرداختهایم. به نظر میرسد سینما ظرفیتی بومی در نسبت با روایتگری دارد که امکان تحقق تجربههای جدیدی را مهیا میکند. چه کسی میتواند ادعا کند که همه این راهها تجربه شده؟
🔸پس با نگاهی به تاریخ سینمای آمریکایی و اروپایی میتوان گفت ظرفیتی که در آن قصه ارتباطی با واقعیت پیدا کند، وجود نداشته. با این وصف، آیا میتوانیم آئینهوار به سمت واقعیت قدم برداریم و اتفاق جدیدی رقم بزنیم؟
آئینهداری رسمی است که از شهید آوینی آموختهایم. رسمی که در آن بازتاب و کشف حقیقت از دریچه تکنیک اصالت دارد. این رسم سینمائی، وجه تمایز کار ما با کمپانیهای آمریکایی و اروپایی است.
#زبان_آوینی_زبان_سینما
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
اصول فلسفه و زبان حقیقت جویی_ جلسه بیست و یکم.mp3
28.69M
🎙صوت جلسه بیستویکم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔹جلسه ششم از جلد دوم
📆 ١٢ خرداد ماه ١۴۰۳
🕌 آستانه قاب هشت
#اصول_فلسفه
#آستانه_اندیشه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از در آستانه اندیشه
🔰 جلسه بیست و دوم از سلسله جلسات «اصول فلسفه و زبان حقیقتجویی»
🔸متن خوانی و گفتوگو با محوریت کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم»
🔺جلسه هفتم از متنخوانی جلد دوم
🔹مقاله پنجم: پیدایش کثرت در ادراکات
📆 شنبه، ١٩ خرداد ماه، ساعت ۱۴
▪️ حضور برای عموم آزاد است.
🕌 آستانه قاب هشت
#آستانه_اندیشه
#اصول_فلسفه
🆔 @astaneh_andisheh
🆔 @ghabe_hasht
🔰فصل سوم سلسله جلسات ما و تاریخ سینما
🔹️مطالعه مقاله《سینما و تأتر》،کتاب 《سینما چیست؟》 آندره بازن
📆 جلسه چهارم، شنبه ۱۹ خرداد ماه، ساعت ۱۶
🕌 خیابان بزرگمهر، مادی شهرستانی، کوچه شهید سعید احمدی، آستانه قاب هشت
▪️حضور برای عموم آزاد است.
#ما_و_تاریخ_سینما
🆔 @ghabe_hasht
هدایت شده از بنیاد علم و فناوری بهیار صنعت
.
#فرسودگی سازمانی یا #حیات دانش بنیانی؟
☘در دانش بنیان وارد قصه ای می شوید که آدم ها می توانند خودشان را پیدا کنند و در این مورد در دنیا هم بحث هایی مطرح شده است. اما در فرهنگ خودمان بیشتر می توانیم به این مسیر توجه کنیم. در اینجا پیوند بین آدم ها حول یک روایت یا قصه اتفاق می افتد. امروز پیوند بین آدم ها در یک سازمان شکل می گیرد، سازمان جایی است که آدم ها هیچ نسبتی با هم ندارند، اما این سازمان با مدیریتی که در آن است، آدم های مختلف را در کنار هم می چیند و از هر نفر برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب استفاده می کند. در دنیا اتفاقات اینگونه افتاده و اوجش در مسیری است که در شرکت هایی مثل فورد اتفاق می افتد و ظاهرا موفق هستند و مشخصه ی اصلی آن جنس کار، تقسیم کار و مدیریت نیروی کار است که می توانند در سازماندهی بزرگی به جای اینکه آدم ها معنی دار شوند در آن کار، می تواند از هر استعدادی در سر جای خودش استفاده کند. و آن نگاه ابزارانگارانه نسبت به انسان آنجا خیلی تقویت می شود و در واقع آدم ها برای هم نیروی کار هستند و کاری با هم ندارند و نمی توانند همدیگر را ببینند و نسبتی با هم ندارند و آن کارکردشان هست که آن ها را دور هم قرار می دهد.
☘اشکالی که اینجا پیش می آید در کشور هایی مثل کشور ما، آدم ها سعی می کنند کمترین کار و بیشترین سود را نصیب خودشان کنند. کار جدیدی شاید نتوانند انجام دهند و یک توانایی هایی است که آن را به هم می فروشیم. ولی اینکه ما با هم جمع شویم و حرکت جدیدی را بخواهیم انجام دهیم، این معنی ندارد. اگر دقت کنید در سازمان ها جوری مناسبات انسانی پیش می رود که اشتباهات را به دوش یکدیگر می اندازند و هر کسی می آید از کار خودش دفاع می کند و آخرش کار انجام نمی شود چون آنها نتوانستند پیوند کارهایشان را با هم پیدا کنند. و معمولا یک مقصر پیدا می شود و همه ی بار تقصیر به گردن او می افتد. در این نحوه، کاری ندارید.
☘ وقتی شما در مسیر دانش بنیان قرار می گیرید و آینده ی خودتان را با تعمیق دانش می خواهید طی کنید، نگاه دیگری هم بین خودتان و انسان های دیگر پیدا می کنید. آنجا در واقع نمی شود نگاه نیروی کار بهم داشته باشید، نمی شود نسبتمان بر اساس یک استعداد صرف باشد، بر اساس یک تخصص صرف باشد، آنجا پیوند های انسانی معنای جدی تری می تواند بگیرد و به این جهت اتفاقی که در مجموعه ی های دانش بنیان می افتد اگر راه خودشان را درست بروند، در واقع کاری که انجام می دهند یک شر واجبی نیست که آدم ها بخواهند از آن رها شوند، بلکه آن کار و آن عمل محیطی را شکل می دهد و محیط زندگی می شود و آنجا یک قصه ای پیدا می شود. وقتی افراد از محیط کارشان بیرون می روند آدم های زنده و پرنشاطی هستند نه آدم های خسته و کوفته ای که از کار فارغ شدند. نوع کار جوری است که در آن افسردگی نیست. بلکه در یک قصه ای است.
☘اگر در دانش بنیان با این نگاه جلو رویم، زندگی نقد می شود به جای آنکه نسیه باشد. خیلی وقت ها ما کار می کنیم و پول در می آوریم تا بعد از آن برویم تفریح کنیم، ولی اگر آنجایی که کار می کنیم خود زندگی شود دیگر آدم ها نیاز به آن معنا از تفریح ندارند، نمی خواهند با آن پولی که بدست آوردند مثلا زندگی کنند. خود کارشان بهترین زندگی و حیات است و آدم های این مسیر یک وارستگی نسبت به سود و پول برایشان پیش می آید، ناخودآگاه یک قناعتی هم دارند. چون آن نحوه ی زندگی که دائما به پول نیاز شدید پیدا می کنی و مرتب از آینده می ترسی و می خواهی خوشی داشته باشی، به آن علت است که خود زندگی را پیدا نکرده ای.
☘به تعبیری به آن پول ها نیاز داری تا خستگی آن روز را فراموش کنی. حال وقتی به این نحو زندگی می کنی، زندگی می کنی و دیگر نیاز به آن همه تجمل نیست. در عین حال شما به عنوان کسی که در حوزه ی فناوری هستید، واجد انجام پیشرفته ترین کارها و فناوری ها هم هستید. بچه های بهیار خودشان را سازنده ی هواپیما می بینند و به پیشرفته ترین وسیله در زمینه ی حمل و نقل می توانند فکر کنند. منتها نه به نحوی که یک نفر بخواهد وارد یک زندگی لوکس و لاکچری شود.
☘اتفاقی که در کشوری مثل کشور ما می افتد، حتی نسبت به کشور های اروپایی، ماشین برای ما یک کالای لوکسی است و اگر یک ماشین گران قیمت می خواهی بخری به جهت لوکس بودنش می خواهی بخری نه به جهت کارایی بیشتر. وقتی افراد وارد زندگی واقعی تری می شوند این هیجانات را نیاز ندارند تا پوششی باشد بر خستگی و بی نشاطی و بی روحی که دارند و می توانند به زندگی خودشان بیشتر فکر کنند. در اجمال می خواهیم بگوییم با دانش بنیان وارد یک نوع زندگی دیگر می شوید، شما مسیری را طی می کنید که نسبت شما با آن امور مشهوری که همه در ذهنشان است تغییر می کند.
@behyaarstf_ir