eitaa logo
قلم های بیدار
141 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
جشن و در با همکاری همراه با نمایش فیلم ها و نماهنگ هایی از دیروز برگزار شد. @ghalamhaye_bidar
انقلاب اسلامی حقیقتاً تحول شگرفی در عرصه شعر و ادبیات کشور ایجاد کرد. در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در خصوص تحولات شعر و ادبیات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران اظهار داشت: از اتفاقات منفی این سال ها در عرصه ی شعر می توان به کنگره ها و اتفاقات سالانه ی ادبی اشاره کرد که روزگاری بر حسب ضرورت و نیاز واقعی پایه گزاری شده اند اما به مرور زمان در پیچ و خم بروکراسی و برخورد بخشنامه ای کارکرد اولیه ی خود را از دست داده اند و صرفا سالانه هزینه ای اسراف گونه را بر بخش فرهنگی کشور تحمیل کرده اند. در هیمن راستا فراخوان های ادبی که با اهداف غیر کارشناسی و یا از سوی ارگان های غیر فرهنگی منتشر می شوند و شعرا را به سرودن تشویق می کنند گاه باعث تزریق مصنوعی دغدغه و درد در بین شعرا شده اند و چه بسا اگر بسیاری از فراخوان ها نبودند شعرا به طور طبیعی در موضوع همان فراخوان اشعار به مراتب بهتری خلق می کردند. در زمینه ی ادبیات متعهد کودک و نوجوان در سال های اول انقلاب رویش های امیدبخشی مشاهده شد اما این رویش ها در دهه های اخیر هر چند با رشد کمی فراوان مواجه شده اند اما به نظر می رسد که از نظر کیفی هنوز به نقطه ی مطلوبی که متناسب با چهل سالگی انقلاب باشد نرسیده اند. ایجاد تشکل های ادبی و انقلابی مردم نهاد نیز از اتفاقات مبارکی است که برای شعر افتاده است. از این میان می توان به شهرستان ادب اشاره کرد که با شناسایی خلاءها و ناکارآمدی های سیاست ها و ارگان های فرهنگی و با به کارگیری شاعران جوان و متعهد و دغدغه های ناب انقلابی و انسانی، توانست بخش عظیمی از جریان ادبی کشور را در حوزه ی شعر و داستان با خود همراه کند و در جهت رشد و تعالی و جهت دهی این مجموعه قدم های موثر و مشهودی بردارد. اگر یکی از رسالت های انقلاب را صدور انقلاب بدانیم به نظر این حقیر هرچند حساسیت های شعرای انقلاب در موضوعات بین المللی از قبیل استکبارستیزی و ظلم ستیزی قابل مقایسه با پیش از انقلاب نیست اما درباره ی تاثیرگذاری شعر شاعران ایرانی در صدور انقلاب نمی توان به دستاورد ملموسی اشاره کرد هرچند تاثیر شاعران دیگر کشورها از شعارهای انقلاب اسلامی غیر قابل انکار است و نمونه ای از این تاثیرات هر ساله در دیدار سالانه ی شعرا با مقام معظم رهبری در اشعاری که توسط شاعران غیر ایرانی قرائت می شود قابل مشاهده است. 👇👇👇
☝️☝️☝️ با توجه به تاثیرات درون مرزی و برون مرزی انقلاب اسلامی جایگاه ادبیات به خصوص شعر در چهل سالگی انقلاب را نیز در دو حوزه می توان رصد کرد و درباره ی آن به قضاوت و تحلیل نشست یکی درون مرزهای جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران و یکی تاثیر شعر فارسی در خارج از مرزهای جغرافیایی در حوزه ی اول یعنی حوزه ی درون مرزی باید بگویم که شعر فارسی در این چهل سال با اتفاقات فراوان و مبارکی مواجه بوده است یکی از این تاثیرات، رنگ گرفتن تمام حوزه های شعر فارسی و اکثر قالب ها از شعارها و اندیشه های انقلاب اسلامی است شعر مذهبی و ولایی ما در دوران انقلاب روز به روز از روایت صرف و زبان حال گویی ساده فراتر رفته است . شعر ولایی تا پیش از انقلاب تا این حد درونمایه های اجتماعی، ظلم ستیزی و رنگ و بوی انقلابی و اعتراضی نداشته است با گسترش روزافزون هیئات مذهبی و انقلابی در دهه های اخیر شاهد رویش و گونه ی تشخص یافته ای از شعر مناسب اجرا در هیئت بوده ایم که با پیوند شعائر دینی با دغدغه های انقلابی و جهت گیری های ضد نفاق و ضد امپریالیسم روز به روز با توجه به مقتضیات زمان به ایفای نقش و رسالت خود می پردازد در هیمن حوزه تولیدات نوحه و سرود مذهبی با رشد کمی و کیفی چشمگیری مواجه بوده است شعر طنز در دهه های اخیر با رویش ها و مخاطب کم نظیری مواجه بوده و از نظر درون مایه نیز تمام موضوعات کلی و بسیار جزئی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را در تیررس خود قرار داده است. حتی می توان گفت در این دهه ها در حوزه ی شعر عاشقانه نیز شاهد رشد جریانی هستیم که در آن جهان بینی انسانی و دینی و مرزهای اخلاقی برجسته اند. از اتفاقات مبارک شعر پس از انقلاب می توان به رشد چشمگیر کیفی و کمی بانوان شاعر و شعر بانوان اشاره کرد. در هیچ دوره از ادبیات فارسی تا این اندازه شاهد حضور پررنگ و تاثیرگذار شعر بانوان پارسی سرا نبوده ایم. از دیگر رویش های شعر انقلاب باید به رویش شعر حوزویان اشاره کرد که این رویش ها می تواند به مرور زمان باعث شکل گیری شعر تشخص یافته ای با عنوان شعر حوزه شود. با گسترش حوزه های علمیه و ورود طلاب جوان و انقلابی گرایش حوزه ها و طلاب به ادبیات و استفاده از ابزار هنر در امر تبلیغ روز به روز پررنگ تر می شود و امروزه طلاب جوان شاعر در زمره ی شاعران ممتاز کشوری محسوب می شوند. اتفاق مهم و جریان سال دهه های اخیر دیدار منظم و سالانه ی رهبر فرزانه ی انقلاب با شعراست که شاید بتوان آن را از جذاب ترین دیدارهای مقام معظم رهبری و رسانه ای ترین و پرمخاطب ترین اتفاق ادبی کشور دانست. در این دیدار علاوه بر اینکه جریان شعر انقلاب به طور منظم و سالانه رصد می شود، رهبر ادیب انقلاب با نقد ها و تذکرات و بیانات خود به جهت دهی جریان ادبی می پردازند و به جرأت می توان گفت که تاثیرات این جلسه بیش از تمام سیاست گزاری ها و حمایت های دستگاه های مختلف فرهنگی کشور بوده است. از تاثیرات فرمی و فنی انقلاب بر شعر و ادبیات می توان به تاثیرات ناخودآگاهی اشاره کرد که شکل یک حکومت بر ادبیات می گذارد. به عنوان مثال ادبیات و جهان واژگانی خانقاهی ناشی از قرن ها حکومت خانقاه و تصوف بر ایران بوده و ادبیات میخانه ای و لفافه گویی ها و بیانات استعاری شاید ناشی از خفقان سیاسی حاکم بر جامعه بوده که هر نقد و اعتراضی در این فضا یا باید در حالت مستی و ناهشیاری بیان می شدند یا در لایه های تو در توی بیان استعاری... با نگاه به ویژگی های فرمی و زبانی شعر پس از انقلاب شاهد رویش زبان و جهان تازه ای از شعر هستیم که در آن لفافه ها و بیان های استعاری یکی یکی از چهره ی شعر کنار می روند و مضامین شاعرانه و اندیشه ها و دغدغه های شاعر با زبانی روان و سهل و ممتنع و همه فهم پا به عرصه ی وجود می گذارند. اتفاق مهم دیگر شعر در سال های اخیر پررنگ شدن نقد درون گفتمانی در عرصه ی شعر است.از نمودهای این اتفاق پررنگ شدن شعر اعتراض و شعر اجتماعی است. امروزه شاعران جوان در عین پافشاری بر شعارها و آرمان های انقلاب، ریزش ها و جریان های انحرافی در انقلاب را نقد می کنند و با صراحت بر سر فساد و ظلم حتی در بین مسئولین فریاد می زنند و انقلابیون دیروز را به خاطر زاویه گرفتن از اهداف انقلاب سرزنش می کنند. @ghalamhaye_bidar
🔹این سالکان نگر که چه با پیر می کنند دومین جلسه دیدار شاعران انجمن نارنج با استاد 12 بهمن 1397 @ghalamhaye_bidar
🚩 با کارشناسی و اجرای ⏰ سه شنبه 16 بهمن 1397 از ساعت 17 🏠 میدان انقلاب، خیابان کمال اسماعیل، بعد از سه راه پاسداران، کوچه شماره 4، ساختمان نیکان، طبقه آخر، سالن شهید آوینی @ghalamhaye_bidar
. با این ویدئو و غیرتی شدن تماشاچیان و بهم خوردن تاتر حضرت زهرا یاد یکی از قصه های قدیم تهران افتادم. خدا رحمت کند شیخ رضا سراج را. هیاتی های قدیمی تهران او را خوب می شناسند. از اوتاد و فحول منبری تهران که شهرت اش به اشک مستمعین اش بود. شیخ بود و منبرش و روضه های هنرمندانه اش . برای یکی از مجالس‌ش راه افتاد و تک تک لات و لوت های شهر را دعوت نامه داد تا در مجلس شرکت کنند. همه جمع شدند. رفت بالای منبر. مناقب و پندیات و مدیحه ها را گفت تا رسید اینجا؛ "آی مردم، پیامبر دخترش حضرت زهرا را دست امثال من سپرد... اما در کوچه به او سیلی زدند، اگر دخترش فاطمه را به این داش مشتی ها و لوتی ها می سپــرد مـی دانستند که چطــور و چگــونه از حریم مادر سادات دفــاع کنند. می دانســتند چطــور از خانه ی علی دفـاع کنند." . وقتی شیخ رضـا این جمـلات را بر زبـان آورد داش مشتی ها گریه می کردند و بر سر خود می زدند، نعــره می زدند. مجلس انروز مجلس متفاوتی شد. به نفس گرم شیخ رضا خیلی از آن لوتی ها که رنگ و بوی هیئت را هم ندیده بودند، شدند پای ثابت منبر شیخ. @mahdian_mohsen
روز عاشورا می‌شد گریه می‌شد زاری می‌شد دسته‌ها سیل می‌شد سوی حرم جاری می‌شد آدما موج می‌زدن توی راه یک طرف پرواز کاه یک طرف ابرای آه پیرهنا همه‌ش سیاه یه نفر امام می‌شد یه نفر شمر می‌شد یه نفر شیر می‌شد یه نفر اسیر زنجیر می‌شد طبلا روی شترا صدا می‌کرد صداها با همدیگه دس می‌دادن باغ ملی میله‌هاش پر می‌شد از پیر و جوون مرد و زن طبل سرخ دلشون صدا می‌کرد یادمه من رو دوش بابام بودم دستای گریه یواش شونه‌های بابامو تکون می‌داد من دلم همه‌ش می‌خواست شمره بیچاره بشه زنجیرا پاره بشه @ghalamhaye_bidar
غزلی برای کودک شش ساله که در مدینه به جرم صلوات فرستادن توسط یک وهابی در مقابل چشمان مادر خود سربریده شد رفتی که کوک تر شود این ساز تا ابد بنواز! با تو ایم هم‌آواز تا ابد ما نیز در حریقِ نهالِ تو سوختیم هم‌سایه ی هم ایم از آغاز تا ابد بس آشناست قصه ی این سر جدا شدن رسم است این طریقه ی پرواز تا ابد روز و شبم اگر به رثای تو بگذرد آشوب من نمیشود ابراز تا ابد در یاد‌هاست شعر دل‌آویز از ابتدا در قلب‌هاست قصه ی ممتاز تا ابد گفتم که "انتهای غم شیعه تا کجاست ؟" پوشیده ماند پاسخِ این راز تا ... @ghalamhaye_bidar
"قیام سرخ" قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟ مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم به فکر خانه ی همسایه ایم، آه مختصری عشق اگر به سفره ی ما هست از کلام فاطمه داریم یقین که صبح ازل ما سلام داده ایم به نورش که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم @ghalamhaye_bidar
مانده ام نام تو را ای سرِ از ظلم جدا بنویسم زکریا...بنویسم یحیی... چشم تاریخ در این برهه به کوچک ترهاست کربلا عرصه ی جولان علی اصغرهاست @ghalamhaye_bidar
(شعرخوانی و نمایش و تحلیل شاعرانه ی فیلم های کوتاه جشنواره عمّار) در: 🚩 با اجرای ⏰ سه شنبه 23 بهمن از ساعت 17 🏠 میدان انقلاب، خیابان کمال اسماعیل، بعد از سه راه پاسداران، کوچه شماره 4، ساختمان نیکان، طبقه آخر، سالن شهید آوینی @ghalamhaye_bidar
"از انقلاب" از سر نوشته ایم و سراسر نوشته ایم از قصه های غصه، مکرر نوشته ایم گاهی به گوش بسته ی دیوار گفته ایم گاهی گلایه ای شد و بر در نوشته ایم هر بار خنجری شد و بر پشتمان نشست گاهی اگر ز داغ برادر نوشته ایم زخم زبان زدند، اگر همزبان شدیم سنگی زدند، اگر ز کبوتر نوشته ایم شاید گناه ماست برادر، که بعد تو از شعر و شور حادثه، کمتر نوشته ایم ... ای دین فروش ها که به آدم نمیخورید بر سفره ای نشسته ولی کم نمیخورید شرم از خدا و خون شهیدان نمی کنید بر سفره های خالی ما غم نمیخورید آتش به جانتان که در آتش نشسته ایم حتی به درد چوب جهنم نمیخورید گیرم به دست، جام مطلا گرفته اید جز خون خلق، قدر مسلم نمیخورید امروز گرچه روز شما ابن سعدهاست اما ز نان گندم ری هم نمیخورید ... از انقلاب، خار و خسان را الک کنید فصل سقیفه است، علی را کمک کنید این کوچه ها هنوز پر از بغض فاطمه است فکری به حال غصب زمین فدک کنید این کیسه ی علی است که در کوچه مانده است بر گرده ی شماست، که نان و نمک کنید نوکیسه های آل زبیر آرمیده اند یعنی به دست، آهن تفتیده حک کنید گر برجهای سبز، در اندیشه ی شماست باید به شیعه بودن خود نیز شک کنید @ghalamhaye_bidar
نمایش و گفتگوی شاعرانه پیرامون چهار فیلم کوتاه با حضور شاعران جوان در اولین جلسه انجمن نارنج سه شنبه 23 بهمن 1397 @ghalamhaye_bidar
♦️ما را بکشید زنده تر می گردیم... ترانه برای شهدای حمله تروریستی زاهدان برای اجرای سرود در روز تشییع از بهترین اثر توسط تقدیر به عمل خواهد آمد @ghalamhayebidar
برای شهدای حادثه تروریستی شرق کشور خصوصا شهید بزرگوار گمون کرده بودم دلم عاشقه نشون دادی اما که عاشق تری یقیناً شهادت برازنده ته یقیناً تو این راه، لایق تری سلام ای مسافر! چه زود اومدی ولی در لباس شهیدان چرا؟ میگن کربلا غربِ ایرانه، پس تو برگشتی از شرق ایران چرا؟ چه رفتن چه برگشتنی داشتی چرا رفته بودی؟ چرا اومدی؟ تو جات آسمونه عزیز دلم آهای کربلایی! کجا اومدی؟ بنامون جدایی نبود از ازل چطوری بسازم با دلتنگیام خودت حق بده گوش تابوتت و چطوری بزارم روی شونه هام دلت قرص باشه، پس از رفتنِت هنوزم واسه عاشقی یار هست نیفتاده روی زمین پرچمت هنوزم تو ایران علمدار هست @ghalamhaye_bidar
سی ماه شب افروز با مژده نوروز سی مرغِ پریده تا قاف رسیده سی عاشق آگاه سی نصرُ من الله سی آیه سجّیل سی طیراً ابابیل سی شمع سبک بال تبریکِ "چهل سال" سی خوش قد و قامت فرمانده سلامت...
"ربّنای غیرت" شکوفه ها که پر از عطر عید می رویند به خیر مقدم سال جدید می رویند بهار می رسد و سبزه های چشم به راه به شوق سفره ی تحویل عید می رویند قنوت شاخه پر از ربنای غیرت کیست؟ که برگ ها مست از یا مجید می رویند به رستخیز بیاندیش، این تجلی اوست که یک به یک گلدان ها: سعید می رویند به لاله های پر از خون نگاه کن! انگار به جلوه خوانی "حبل الورید" می رویند شکوفه ها شهدای غریب در کفنند که اینچنین سرخند و سپید می رویند از آب و آتش، این باغ را مترسانید درخت ها همه اینجا شهید می رویند @ghalamhaye_bidar
مگر نه خواه‌ و نخواه ای عزیز! باید مُرد؟ ببین که مرگِ به عزت کجای زندگی است سعادتی ست شهادت ، شهید می فهمد، جهان بدون شهادت نه جای زندگی است... @ghalamhaye_bidar
"خَم به ابرو" پر از خونِ چشمای زاینده رود اگه دیدی این روزها جاریه قراره که تازه شهیدا بیان تنش زخمیِ زخمشَم کاریه دل من که اسفندِ رو آتیشه دل مادرای شهید پس چیه میگن مادرش خم به ابرو نداشت اگه معجزه نیس بگید پس چیه شنیدم که یارای خرّازی ان گلستانُ باید چراغون کنیم همه شهر امنُ امانه بیاین به لبخندشون شهرُ مهمون کنیم تو میدونی ای پاسدارِ شهید که ابرای بهمن پر از صاعقه ان اگه باروناش مهربونه با شهر ولی رعد و برقاش بی سابقه ان بیا تا صحیفه بخونیم با هم دعایی واسه مرزبانانمون خدا، مرزبانای ما عاشقن نگهداری کن از نگهبانمون @ghalamhaye_bidar
بی خواب ترینیم و سحر میگردیم در سنگ ترین کوه و کمر میگردیم آتش بزنیدمان خبر میگردیم ما را بکشید زنده تر میگردیم @ghalamhaye_bidar
"نانش گرم و آبش سرد" عمری به فکر مردمان شهر بودی اما کسی حالا به فکر مادرت نیست آسوده باش ای مرد، از امشب که دیگر حرف و حدیث هیچکس پشت سرت نیست همسایه هایی که همیشه رسمشان بود در طعنه ها از یکدگر سبقت بگیرند حالا می آیند آخر هفته سراغت تا از مزارت هم شده، حاجت بگیرند! هربار از تکرار تهمت ها دلت سوخت گفتی که باید مَرد، اهل درد باشد رفتی که آنکس هم که بیزار است از تو در خانه نانش گرم و آبش سرد باشد! تو اهل بالا بودی از آغاز ای مرد حیف است به پایین حواست بوده باشد این زخمهای بی محابایی که خوردی شاید همان نان لباست بوده باشد! با این همه در اوج خواهد ماند نامت آنگونه که در آسمان شب، ستاره ای سبزپوشِ روسفیدِ خفته در خون تو پرچم ایرانی اما پاره پاره @ghalamhaye_bidar
عمری به فکر مردمان شهر بودی اما کسی حالا به فکر مادرت نیست آسوده باش ای مرد، از امشب که دیگر حرف و حدیث هیچکس پشت سرت نیست... @ghalamhaye_bidar
"شهیدستان" باز هم هجرت پرستوها کوچه ها، شهرها ،گذرها سرخ بوی سیبی ز جاده می آید باز تیتر همه خبرها سرخ ملت از داغهای پی در پی همچو فولاد آبدیده شده تا که دستان شومت ای دشمن سالها از وطن بریده شده کینه هاتان شده چهل ساله تلخ شد مزه دهانهاتان کینه ها تیر شد فرود آمد مرگ بر چله کمانهاتان! گر چه از خون مرزبانانت لاله کاریست مرزهای تو "کشورم ای شکوه پابرجا" میشود باز جان فدای تو ای عزادار تلخکامی ها خطه سرخ رستم دستان صبح موعود میرسد از راه صبر کن صبر ای شهیدستان @ghalamhaye_bidar