eitaa logo
قلمزن
504 دنبال‌کننده
720 عکس
125 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست ١۴ ساله‌ی من! تو همیشه بودی و هستی و این خوب بودن ربطی به میزان رابطه‌ات با هیچکس ندارد جز همان کسی که تازه از دیدارش برگشته‌ای😉 خوب بودنِ ما وابسته است: به اندازه‌ی نزدیک شدن‌مان به بندگان خدا، به اندازه‌ی شبیه شدن‌مان، به اندازه‌ی در مسیر بودن‌مان، به قدری که اولویت‌های زندگی را بشناسیم قدر و و را بدانیم تا به بطالت نگذرند تا خرج بیهودگی‌ها نشوند تا از دست‌مان نروند، همین‌ها را که مراقبت کنی همان خوبِ همیشگی خواهی ماند به امید خدای مهربان...🌱✨ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
من اما وسط همه‌ی حلاوت‌های موکب و بچه‌ها و پیرزن‌ها و همه و همه، دلم برای سوخت، دخترک کلاس ششمی زبل و زرنگی که موهایش حنایی بود و از روستاهای قوچان آمده یود. رنگ صورتش سبزه قشنگی بود، از آن مدل‌ها که زمینه طلایی دارند انگار و آفتاب‌سوختگی ناشی از مسیر پیاده‌روی هم نتوانسته بود روی زیبایی صورتش اثر بگذارد. دور هم که نشسته بودیم قرار شد هر کسی بگوید از صبح که بیدار می‌شود چه کارهایی انجام می‌دهد، فقط فاطمه بود که ساعت ٨ صبح بیدار می‌شد، کارهای خانه را می‌کرد، غذا درست می‌کرد و تا ساعت ۵ در خدمت خانه بود، بعد می‌رفت کمی با دوستانش در روستا وقت می‌گذراند و باز برمی‌گشت و دختر خانه می‌شد، اما دلم برای این بخش زندگی فاطمه نسوخت، چرا که دختر توانمند روستایی بود و از هر انگشتش هنری می‌چکید. صحبت درس و مدرسه که شد، فاطمه گفت معلوم نیست بتواند وارد دبیرستان شود، پرسیدم چرا؟ گفت برای دبیرستان باید بروند قوچان و معلوم نیست پدرش اجازه بدهد. گفتم یعنی دخترها وارد دبیرستان نمی‌شوند؟ گفت فقط آنها که اجازه داشته باشند، پرسیدم درست چطور است؟ گفت خیلی خوب، ریاضی نمره خوب می‌آورم، گفت ما در کلاس با پسرها می‌نشینیم، قاسم درس نمی‌خواند، نمره نمی‌گیرد اما مدرسه مجبور است به همه نمره بدهد، گفت قاسم قرار است به دبیرستان برود! گفتم فاطمه باید بروی، باید درست را بخوانی، حداقل دبیرستان را تمام کن، قول بده! با خجالت لبخند زد و گفت باید ببینم چطور می‌شود. روز آخر هم که داشتند می‌رفتند، دلم قرار نداشت بغلش کردم و گفتم فاطمه قول بده که به دبیرستان می‌روی، این شماره من، نشد زنگ بزن، قول بده که زنگ می‌زنی... با خجالت فقط گفت خیلی شما را دوست دارم و خداحافظی کرد و رفت! و من دلم برای فاطمه خیلی سوخت... ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
دوستان همراه لطفا توجه بفرمایید خانه هم‌بازی یک دوره متفاوت و جدید برگزار می‌کند که موضوع و سرفصل‌های ویژه و منحصر بفرد دارد، از آن موضوعاتی که به شدت جای پرداختنش در آموزش‌ها و یادگیری‌ها و اگر سرفصل‌ها را ببینید و در دوره شرکت بفرمایید متوجه می‌شوید که چقدر ضرورت‌ش وجود داشته و دارد. الحمدلله دوستان مجموعه لطف کرده و به بنده یک کد معرف دادند که ٣۵ درصد را شامل حال افرادی می‌کند که قصد شرکت در دوره دارند. لطفا اطلاعیه زیر را مطالعه بفرمایید و در صورت تمایل و دریافت کد تخفیف پیام بدهید تا برای شما ارسال شود. ✅ این دعوت و این اطلاع‌رسانی، هیچ‌گونه وجه مادی یا معنوی برای دعوت‌کننده ندارد، صرفا به جهت ارزشمندی محتوا و فرصت، اتفاق افتاده است. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
قلمزن
#دوره_آموزشی_مشتاق_دیدار #کد_تخفیف_دریافت_کنید دوستان همراه لطفا توجه بفرمایید خانه هم‌بازی یک دوره
* ✨ دوره آموزشی مشتاق دیدار ✨ فوت و فن مدیریت دورهمی‌های فامیلی* 📍این دوره در سه محور و شش جلسه برگزار خواهد شد. علاقه مندان به شرکت در این دوره می‌توانند به طور مجزا برای ارائه هر استاد یا به صورت کلی برای تمام جلسات ثبت‌نام خود را انجام بدهند. 1⃣ چرا دورهمی؟! 🔸 : - سیاست ورزی الهی در خانواده و جمع فامیلی - دورهمی و رابطه متقابل تربیت و رفاقت - دورهمی و ارتباط جمهوریت و رفاقت 🔸 : دکتر رقیه فاضل پژوهشگر تربیت اسلامی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان 🔸 : ۲۵ شهریور جلسه اول: ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶ جلسه دوم: ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۷:۴۵ 🔸 : ۲۴۰ هزارتومان _________________ *2️⃣ از بذر تا ثمر در خاک دورهمی* 🔹 : - فرصت شناسی و موقعیت‌سنجی برای ایجاد و تداوم ارتباط با فامیل - طراحی اقدام مجاهدانه و مشترک اجتماعی - شیوه های حل چالش‌های احتمالی در دل دورهمی‌ها - مواجهه با خط قرمزهای ارتباط 🔹 : سرکار خانم زهرا اصغری کارشناس ارشد جامعه‌شناسی، معلم، استاد جامعة‌المصطفی 🔹 : ۲۷ شهریور جلسه اول: ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶ جلسه دوم: ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۷:۴۵ 🔹 : ۲۴۰ هزارتومان _________________ *3️⃣ دوستی با کودک و نوجوان، پیشران حرکت فامیل* 🔸 : - ویژگی‌های مربی خواستنی و نخواستنی - کلیدهای ارتباط موثر با کودک و نوجوان در جمع - نکات حساسیت‌زا و بایدها و نبایدهای رفتاری در تعامل و حفظ ارتباط با کودک و نوجوان - ارائه روش‌های اجرایی برای یخ شکنی جمع - آموزش کاربردی انواع تکنیک‌ها و بازی‌های قابل اجرا در دورهمی 🔸 : - سرکار خانم راضیه جمالی‌نژاد نویسنده، روان‌شناس و معلم پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان خانه هم‌بازی - سرکار خانم زینب‌السادات حسینی کارشناس ارشد آموزش پیش‌دبستانی، طراح بازی و مدیر واحد بازی خانه هم‌بازی 🔸 : ۲۷ شهریور جلسه اول: ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶ جلسه دوم: ساعت ۱۶:۱۵ تا ۱۷:۴۵ 🔸 : ۲۴۰ هزارتومان *🔴 ثبت‌نام همه جلسات باهم 👈 ۴۴۰ هزار تومان 🔰 | اگر شما شامل گروه‌های زیر هستید، لطفا اطلاع دهید. : فقط استفاده از یک نوع تخفیف امکان‌پذیر است. * 👥 ثبت‌نام گروهی (حداقل ۳ نفر): ۱۰% 🧑‍💻 طلاب، دانشجویان، معلمین و مربیان: ۱۰% 🏡 پدران و مادران حداقل ۳ فرزندی: ۱۵% ♾️ باشگاه مخاطبین خانۀ همبازی: ۲۰% 🤝 مجموعه‌های همکار- با ارائه کد تخفیف: ۲۵% ❇️ برای ثبتنام در خدمتیم| ایتا، بله و سروش: 📲 @nj_0126 📞 09367649777 (ساعت پاسخگویی ۹ تا ۱۸) 🔺همراه ما باشید در: خانه هم‌بازی، واحد خانواده حسینیه هنر: 🖇 @hambazi_tv
یک‌سال تمام کک‌تان از کشتار و فجایع غزه نگزید. یک‌سال تماشا کردید؛ خانه‌های خراب‌شده و پیکرهای درون کیسه را. هزار هزار. یک‌سال تمام دریغ از یک استوری سرخ به‌نشان خون اطفال غزه. دریغ از یک تجمع سرخ. یک شعر سرخ. می‌گفتید شیعه نیستند، به ما چه که کشته شوند. می‌گفتید ناصبی‌اند. رهبری را فحش دادید که از سنی‌ها حمایت می‌کند. یک‌سال تمام سرخ نبودید. صورتی بودید.خاکستری بودید. رگ غیرت‌ شیعی‌تان متورم نشد. بخار ازتان بلند نشد. حالا یک‌شبه سرخ شده‌اید. استوری‌های سرخ‌تان قضا نمی‌شود. تجمعات و مراسم‌های زیرزمینی‌‌تان قضا نمی‌شود. سراپا سرخ‌اید. شما سرخ‌شدن هم بلد بودید؟ جمع‌شدن هم بلد بودید؟ تنفر از کفار و ظالمان را هم بلد بودید؟ پس کجا بودید این همه وقت؟! سرخ‌ بپوشید و بخزید توی زیرزمین‌هایتان و شعرهای مستهجن‌تان را بخوانید و کف بزنید. از زیرزمین‌ها بیرون نیایید و با حرف‌هایتان، استوری‌هایتان، پروفایل‌هایتان، BUL هایتان و جوراب‌های سرخ دلقک‌وارتان برای شیعه هزینه نتراشید. تشیع انقلابی امروز با هسته مرکزی استکبار پنجه در پنجه شده. به‌فکر از پا انداختن تمدن پرزرق کفر است. حوزه مبارزاتی‌اش را جهانی کرده و فراتر از درگیری‌های مذهبی رفته. شما هنوز در سطح بزن و برقص‌های مخفیانه و فحش‌های علنی متوقف شده‌اید. شما همچنان در زیرزمین‌هایتان، در جشن‌های با تم قرمزتان، و در رِد پارتی‌هایتان مشغول رقص باشید، ما پرچم سبز علی‌ولی‌الله را که به قله‌ها رساندیم، خبرتان خواهیم کرد ان شاءالله. «مهدی مولایی»
نمایشگاه لبریز از کودکان و نوجوانانی‌ست که با پدر و مادر آمده‌اند تا نوشت‌افزار سال جدید را بگیرند و بروند. یک خرید دوست‌داشتنی که هم وقتی دانش‌آموز هستی دلچسب است، هم وقتی پدر و مادر می‌شوی. غرفه‌های رنگی‌رنگی و قفسه‌های متنوع، همه را به وجد آورده‌اند و منی که نه دانش‌آموز هستم و نه دانش‌آموز دارم و فقط آمده‌ام از تماشای تولیدات نوشت‌افزار ایرانی حظی ببرم و حال خوب بگیرم و حقا که آن‌قدر متنوع و زیبا و باکیفیت هستند و آن‌قدر طراحی ایرانی و تصاویر ایرانی با قهرمانان دوست‌داشتنی، جذاب و جالب توجه است که دلت می‌خواهد همه را بخری. بازدیدکنندگان، گوشه‌ای از سالن اما ناگهان متوقف می‌شوند، پاهایشان سست می‌شود، دفتر و قلم‌ها در دستشان یخ می‌کنند و همه خیره می‌مانند. یک کلاس درس گوشه نمایشگاه برپا شده، کلاسی که آوار شده است و عکس دانش‌آموزان شهیدی که روی آوارها گذاشته‌اند. نگاه کودکان شهید پای رفتن را گرفته است و سوالاتی که برای همه رنگ می‌گیرد، کودکان و نوجوانان آیا نوشت‌افزار خریده‌اند؟ آیا مدرسه‌ای سالم مانده که در آن درس بخوانند؟ آیا معلمی زنده هست که به آنان درس بدهد؟ و اینکه بین آدم‌های دنیا آیا هنوز کسی هست که نداند کدام طرف ایستاده است؟!... ✍ ف. حاجی وثوق (نمایشگاه نوشت‌افزار حرم مطهر رضوی) @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"گاهی ممکن است یادت برود دانه‌هایت را کجا کاشته‌ای باران به تو خواهد گفت بگذار تا ببارد..." (مشهد مقدس - ٢۵ شهریور ١۴٠٣) @ghalamzann
* جلسه آخر کلاس خوش گذشت، قصه به جاهای خوب‌ترش رسیده بود و نقاشی‌های کاملا حرفه‌ای! من از ماجرا، کلاس را از خنده منفجر کرده بود،حلما ریز می‌خندید و فاطمه و حنانه طوری می‌خندیدند که با دیدن‌شان خنده‌ها شدت می‌گرفت،حنانه که چندبار مثل یخی که آب می‌شود از روی صندلی لیز خورد و روی زمین پخش شد شدت خنده و سروصدای بچه‌ها صدای کلاس طبقه پایین را درآورد و کل‌کل شیرینی بین طبقه بالا و پایین درگرفت اما همه چیز به مهربانی گذشت و این خاصیتِ دوست‌داشتنیِ است بعد کروسان‌های دست‌پخت عطیه را در نعلبکی‌های صنایع دستی خراسان خوردیم که هدیه آخرین جلسه بچه‌ها بود کروسان‌ها خیلی حرفه‌ای و خوشمزه درست شده بودند و همان موقع فاطمه با دیدن کروسان‌ها تصمیم گرفت روی عطیه کراش بزند چون معتقد بود هم درسش خوب است هم دست‌پختش و حلما نقش خواهر داماد را یواشکی ایفا می‌کرد! راستش از همان خداحافظی دلم برای دخترها تنگ شد تا ترم بعد که دوباره دور هم جمع شویم با حلما و حنانه و عطیه و فاطمه و طهورا و اسماء و مطهره و معصومه و شاید بقیه... *دختر نخبه و رتبه اول کنکور که شهید شد. ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
پیرو فراخوان تهیه نوشت‌افزار برای دانش‌آموزان نیازمند، تاکنون ۳۳ میلیون تومان توسط خیرین محترم جمع‌آوری گردیده که منجر به تهیه ۳۹۰ بسته نوشت‌افزار (شامل اقلام مختلف) شده است. این بسته‌ها در حاشیه شهر و مناطق محروم در حال توزیع می‌باشند. طرح تهیه نوشت‌افزار همچنان ادامه دارد، شما می‌توانید جهت مشارکت در این طرح ارزشمند کمک‌های خود را به شماره زیر واریز نمایید:
5892107046373190
( شماره قابل کپی شدن می‌باشد) هر بسته دبستان ۹۴ تومان و هر بسته دبیرستان ۸۳ تومان می‌باشد. @kheiriyehnofel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌هشدار: دارای تصاویر دلخراش... مگر می‌توان از غمت کرد ولی ز دنیا گذشت! مگر می‌توان تو بود ولی از داغ دلها گذشت! مگر می‌‌شود تو بود ولی خطی از رنج انسان مگر می‌‌شود شمر را کرد ولی هیچ از شمر نگفت ای آموزگار اگر بودی چه می‌کردی؟ خیمه‌ات را می‌آوردی؟ به کوفه؟ به تهران؟ به ؟ به لبنان؟ کجای ای حسین جان؟!... @ghalamzann
مدتی‌ست مهد قرآنی در منطقه قلعه ساختمان گوشه مسجد راه‌اندازی شده و انواع آموزش را برای کودکان منطقه دارد. کودکان شیعه و سنی (حدود ۶۰ نفر) ثبت‌نام کرده‌اند و بازخوردهای خوبی داشته است. منطقه محروم است، خانواده‌ها بضاعت پرداخت هزینه ندارند و حتی برای تهیه کتاب آموزشی یا هدیه‌ای کوچک یا خوردنی‌‌جات برای بچه‌ها دستشان خالی است و نیاز به حمایت دارند. شما بندگان خوب خدا اگر می‌خواهید و می‌توانید صالحات باقیات ارزشمندی برای خود بگذارید که جریانش ماندگار باشد و برکتش روزافزون، حامی این کودکان مشتاق بشوید. شماره کارت زیر تا ۷ مهر به این امر مقدس اختصاص خواهد داشت:
5859831007297715
(شماره قابل کپی شدن می‌باشد) ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شما یک جور خاصی دوست‌داشتنی هستید، یک جور متفاوت، دوست داشتن شما این‌طور است که خیلی نزدیک احساس می‌شوید ، خیلی زیاد نزدیک، جایی در درون قلب آدم، خیلی محرم، خیلی حامی، خیلی مهربان، شما خیلی سایه‌ی سر هستید، یک پناه‌گاه واقعی، خیلی صمیمی و امن و مطمئن... این‌که این‌همه برای خدا عزیز و ویژه هستید، در محدوده درک و فهم من نمی‌گنجد، من قاموس محبت را می‌شناسم، اما سنخ و جنس عالم محبت شما و خداوند یک‌ نوع خیلی ویژه است، شما ساکن ‌وی‌آی‌پی هستید خیلی باکلاس و وجیه و باآبرو، می‌گویند فرشتگان هم به حال و هوای بین شما و خداوند غبطه می‌خورند، می‌گویند شما که بخواهید، خداوند لشکرش را برای اجابت شما ردیف می‌کند، می‌گویند همه‌ی ذرات عالم چشم‌ به دهان شما و گوش به فرمان شما هستند که دلبرانه امر کنید و همه چشم‌بسته اطاعت، حضرت دلبر! مخلوق برتر! حالا که عالم برای گوشه چشم شما جان می‌دهد، می‌شود برای ما دعا کنید لطفا؟! اگرچه من و همه‌ی دنیا می‌دانیم که به دعای شماست هرچه هستیم و هرچه داریم...🌱✨ ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
قلمزن
#اعلام_نیاز #کودکان_مشتاق_اما_محروم #عیدی_بدهیم مدتی‌ست مهد قرآنی در منطقه قلعه ساختمان گوشه مسجد ر
یک نفر خوردنی‌های جشن کودکان مهد را فراهم کرده و آورده است، ،بدون آن‌که بداند بچه‌ها فردا جشن دارند.خداوند روزی‌رسان است و بندگان خوبش واسطه ...الحمدلله 🌱
بی دلیل از قفس کهنه‌ی شب می ترسم بی دلیل از همه‌ی تیرگی رنگ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند... (خان‌ببین - ۲ مهر ۱۴۰۳) @ghalamzann
سلام و درود خدا بر شما فرزندان موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام (روستای مصفای زیارت - مهر ۱۴۰۳) @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل  من تنگ شده کوله را بردارم مختصر نان و پنیری با خود دل به دریا بزنم در دل جنگل سر سبز شمال چشمه بی واسطه با ابر سخن می گوید... (۳ مهر ۱۴۰۳) @ghalamzann
التماس کنید...! @ghalamzann
به آن پیرمرد صلح‌طلب بگویید شما و دوستانتان از اول هم در برابر صهیونیسم سلاحی در دست نداشتید که حالا بخواهید زمینش بگذارید؛ و از زبان ما اگر حرف میزنی، پس اگر سلاح‌هایمان را بگیرید با دستان خالی، با دندان و چنگ و سنگ همچنان مبارزه خواهیم کرد تا قلع غده‌های سرطانی جهان. و به آن دیپلمات فرنگ‌‌رفته و سیاست‌خوانده که در لباس مسئول جمهوری اسلامی، به دروغ جملات رئیس‌جمهور را تکذیب کرد و بعد صوت جلسه بیرون آمد و حیثیت نظام رفت، بگویید که چند واحد درس «صداقت» را در تونل‌ها و زیرزمین‌های بی‌آفتاب مقاومت، زیر دست آن سید بزرگواری که گفت «من متعلق به مکتبی هستم که دروغ را حتی در جنگ روانی هم مفید نمی‌داند» بخواند و بیاموزد و اعتماد ملت به اظهارات نظام را خدشه‌دارتر نکند.
ضاحیه چقدر شبیه ورزقان شده سید. ضاحیه چقدر مه‌آلود شده. ضاحیه چقدر پنهان‌کار. همه دنبال شمایند آقای من. خبرنگارها دنبالتان می‌گردند. تلفن‌ها شماره محافظان و همراهانتان را می‌گیرند. مردم دست به دعا برداشته‌اند. علما بر سجاده‌ها نشسته‌اند. در حرم‌ها ختم صلوات گرفته‌اند باز. چندساعت است که مدام کانال‌های خبری را اسکرول میکنیم؛ گاه به تایید، گاه به تکذیب. شما گم‌شده‌اید آقاسید و چشمان ما به دنبال ردی از وجود نازینتان. شب شده سید. ضاحیه تاریک است. ضاحیه شب‌ها شیعه‌کش است. زنان شیعه بغض کرده‌اند؛ مردانی که دل خودشان هم قرص نیست، دندان می‌سایند که «چیزی نیست؛ ان شاءالله پیدایش می‌شود». ما تاب گم شدن سید دیگری را باز نداریم. از دل تاریکی بیا و مقابل دوربین‌ها ظاهر شو و بگو هستم، اینجایم و تا آخرش باقی‌ خواهم ماند. بیا و باز روی کاغد کوچکی «قطعا ننتصر» بنویس و پایش را امضا کن. شما چراغ دل‌های زخم‌خورده شرقی‌مردمان جنگ‌زده‌اید آقای من. کجایی سید زخم‌خرده‌ها. حاج‌آقا هارداسان؟ «مهدی مولایی»
مردم زیر آوار مانده‌اند از ما چه کاری ساخته است؟....
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون....🏴