┏━━━🌺🍃🌸🍃🌺━━━┓
محفل ادبی قند پارسی
┗━━━🌺🍃🌸🍃🌺━━━┛
روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه!
نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه!
این چه خورشیدِ غریبی ست که با حالِ نزار،
پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه!
باغبانی ست عجب! آن که در آن دشتِ بلا،
به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه!
شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار،
دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه!
جان من برخیِ " آن مرد " که در شط فرات،
تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه
هر طرف می نگری نامِ حسین است و حسین،
ای دمش گرم!! سرش رفت، ولی قولش نه
#حسین_جنتی
#محرم
#امام_حسین
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨
در ظلمت عصری که زمین تیرهترین است
نام تو گرفته است جهان را، خبر این است
خونی که بنا بود همان لحظه بخشکد
امروز خروشنده و وجوشندهترین است
سر میرود و درد تو از سر نمیافتد
بد دردسری نیست اگر دردسر این است
با مردم این شهر، به کرّات بگویید
او خوبترین، خوبترین، خوبترین است
#مهدی_جهاندار
#امام_حسین
کشتی نجات
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات...
یا حسین بن علی عشق، دعای عرفهست
عشق آن عشق که بیرون بردم از ظلمات
پشت بر کعبه نکردی که چنان ابراهیم
به منا با سر رفتی پی رمی جمرات...
تو همه اصل و اصولی، تو همه فرع و فروع
تو همه حج و جهادی، تو همه صوم و صلات
ظاهر و باطن تو نیست به جز جلوۀ حق
که هم آیین صفاتی و هم آیینۀ ذات
مرحبا آجرک الله بزرگا مردا
نیست در دست تو جز نسخۀ حاجات و برات
شعر ناقابل من چیست که نذر تو شود
جان ناقابل من چیست که گویم به فدات
تو کدامین غزلی عطر کدامین ازلی؟
از تو گفتن نتوانند چرا این کلمات؟
جبل الرحمه همین جاست همین جا که تویی
پای این سفره که نور است و سلام و صلوات
✍🏻 #علیرضا_قزوه
🏷 #عرفه | #امام_حسین علیهالسلام
ای جماعت حرم عشق، حسین است حسین
نغمهی زیر و بم عشق، حسین است حسین
راهِ عشق است و پر از پیچ و خم بسیار است
بلدِ پیچ و خم عشق، حسین است حسین
گر به عشق تو بگیرند مرا، خواهم گفت
اولین متّهم عشق، حسین است حسین!
شرط اوّل قدم عقل، حسن بود حسن
شرط اوّل قدم عشق، حسین است حسین
عَلم از دست علمدار نخواهد افتاد
که امیر عَلَم عشق، حسین است حسین
اربعین، کربوبلا، ساقی شیرین رطبِ
چایی تازهدم عشق، حسین است حسین!
#مهدی_جهاندار #شعر #امام_حسین
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کآشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
#شعر #محتشم_کاشانی #امام_حسین #محرم
✍🏻۱۷تیر روز بزرگداشت محتشم کاشانی و روز شعر و ادبیات آیینی
پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟
این سرزمین غمزده در چشمم آشناست
این خاک بوی تشنگی و گریه میدهد
گفتند: غاضریه و گفتند: نینواست
دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح
آهسته زیر لب به خودش گفت: کربلاست!
طوفان وزید از وسط دشت، ناگهان
افتاد پرده، دید سرش روی نیزههاست
یحیای اهلبیت در آن روشنای خون
بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست
طوفان وزید، قافله را بُرد با خودش
شمشیر بود و حنجره و دید در مناست
باران تیر بود که میآمد از کمان
بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست
افتاد پرده، دید به تاراج آمدهست
مردی كه فكر غارت انگشتر و عباست
برگشت اسب، از لب گودال قتلگاه
افتاد پرده، دید که در آسمان عزاست
#مریم_سقلاطونی
#محرم
#امام_حسین
"شعر_عاشورایی/۳"
عصر شعرخیز غزنوی، دورهی چندان مناسبی برای رواج شعر عاشورایی فارسی نیست. بهویژه در زمان محمود غزنوی ۳۸۷تا۴۲۱، چندان نمودی از ادب عاشورایی در آثار برجای مانده دیده نمیشود؛ نکتهای که بعید نیست از مذهب غالب در قلمرو غزنویان نشات گرفته باشد.
در این دوران، هرچند حکومت شیعی آلبویه در ری، حامی شعر منقبتی بوده، میزان اشعار به دست آمده از شاعران نواحی مرکزی و جنوبی ایران زیاد نیست و تنها ابیات شیعی پراکنده را در آثار منسوب به کسانی چون بندار رازی و غضایری می توان سراغ گرفت.
افول ادب عاشورایی در قلمرو شعر مدحمحور غزنوی، به اندازهای مشهود است که در مجموع اشعار شاعرانی چون: فرخی، عنصری، عسجدی و ... تنها یک بیت ثبت شده که در آن به امام حسین علیهالسلام، اشاره شده است؛ آن هم بیتی است از فرخی که در بخش پایانی مدح مسعود غزنوی، شادمانی محمود از دیدار او را به شادی امام علی(ع) از دیدار حسنین(ع) مانند کرده است:
همیشه به دیدار تو شاد سلطان
چو حیدر به دیدار شبّیر و شبّر
دیوان فرخی
در قطعهای که نخستبار در مجالسالمومنین قاضی نورالله شوشتری نقل شده نیز، غضایری رازی به پنج تن و از آن میان، امام حسین(ع) شفاعت جسته است:
بهینِ خلق و برادرش و دختر و دو پسر
محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن
البته در هیچیک از این ابیات به حادثهی کربلا اشاره نشده است. در ادب این دوره، تنها منوچهری دامغانی(ف432)، در مسمطی که در وصف بهار سروده، در توصیف عاشورا، به عزاداری شیعیان بر اصحاب کربلا اشاره کرده، مضمونی که موید فراگیری نوحه بر شهدای کربلا در این عصر است:
طوطی میان باغ دمان و کشی کنان
چنگش چو برگ سوسن و بالش چو برگ نی
...قمری هزار نوحه کند بر سر چنار
چون اهل شیعه بر سر اصحاب نینوی
دیوان منوچهری
البته وضعیت شعر شیعی عربی و متون ادبی، تاریخی و حدیثی، در انعکاس حادثهی کربلا، متفاوت با شعر این دوره است.
#شعر_آیینی
#شعر_شیعی
#منوچهری_دامغانی
#شعر_غزنوی
#عاشورا
#امام_حسین
https://eitaa.com/mmparvizan
به وقت جنگ، در میدان تقدیر
در آن بارانِ سرخ تیر و شمشیر؛
حسینِ فاطمه هرگز نیفتاد؛
نمازِ اوّلِ وقتش به تاخیر ...
#امام_حسین
#نماز_اول_وقت
#نماز_ظهر_روز_عاشورا
✍️ #اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
81.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#اشکامو_نمیبخشم
---
لحظه ی دیدار پای
ضریح در اومد اشکم
گرفت جلو چشمامو
اشکامو نمیبخشم
---
🎙 بانوای : کربلایی محمد رضا همتی
🎬 نویسنده و کارگردان :احمد هادی
🎥تصویر برداری : امیر حسین گردان
🎞 تنظیم: حسن فاطمی نیا
✒️ شاعر: حسام زعیم زاده
🏴 ویژه ایام #اربعین سیدالشهدا علیهالسلام
.
.
.
.
.
.
#کربلا #امام_حسین
#اربعین #نماهنگ #بین_الحرمین
🔰هیئت مکتب الشهداء شیراز
[ @shirazmaktab ]
هوا پر شد از عطر نام حسین
به قربان عطر پراکندهاش
چه سرمست و شورآفرین میرود
سپاهی به دیدار فرماندهش
هوایی شدم، مقصدم کربلاست
کجا از همین سرزمین بهتر است؟
برای رسیدن به آغوش تو
هوای خوش اربعین بهتر است
چه باکیست از پای تاول زده
به عشق تو طی میشود این مسیر
نماندهست چیزی به کربوبلا
امیری حسینٌ و نعم الامیر
غریبم به آغوش تو دلخوشم
اسیرم به عشقت شدم مبتلا
در این روزها آرزویم شده
فقط کربلا کربلا کربلا
مرا مادرم از همان کودکی
به شیرینی نام تو شیر داد
پدر با خودش برد هیأت مرا
به من مهر و سربند و زنجیر داد
دلم خوش به داروی دیدار توست
حبیبم حسین و طبیبم حسین
غریبانه در کربلا خفتهای
نگاهی به من کن، غریبم حسین
قدم میگذاری به صحن بهشت
به یاد شهیدان والامقام
بگو با دلی عاشق و بیقرار
به لبهای عطشان مولا سلام
#ناصر_حامدی #شعر #امام_حسین #اربعین
منظر دلهای ماست کربوبلای حسین
مرغ دل ما زند پر به هوای حسین
یک نگهِ کربلا بِهْ بُوَد از صد بهشت
جنّت اهل دل است صحن و سرای حسین
دیدن باغ بهشت، مژده به زاهد دهید
زاهد و حور و قصور... ما و لقای حسین
تربت پاکش بُوَد داروی هر دردمند
دار شفای خداست کربوبلای حسین
مُلکِ سلیمان بود در نظرش بیبها
آنکه گدایی کند پیش گدای حسین
هر که رود کربلا بوسه به خاکش زند
بشنود از قدسیان، بانگ و نوای حسین
چون به عزاخانهاش پا نهی، آهسته نِهْ
بال ملائک بُوَد فرش عزای حسین
خندهکنان میرود روز جزا در بهشت
هر که به دنیا کند گریه برای حسین..
#هاشم_شکوهی #شعر #امام_حسین #محرم
در دایره ی یاران "حسین"، نوجوانان ایستاده بر آستانه ی بلوغ درخششی ویژه دارند..."عمرو بن جُناده" یکی از همین یاران است که پدرش شهید تیربارانِ صبحدم است...رجز زیبای "امیری حسین و نعم الامیر" را از او دانسته اند...
زمین را گرفتند مرداب ها
به خوش رقصیِ کرم شب تاب ها
نشستند بر عقل ها،خواب ها
کجایند مردان عهد غدیر؟
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
سراپا اگر موج طوفانی ام
جنون است پشت پریشانی ام!
جهان پا به پا با رجزخوانی ام
صدا می زند در دل این کویر:
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
خم گیسویش پاسخ "هل أتیٰ"
قد و قامتش سرّ "قالوا بلیٰ"
"لهُ طلعةٌ مثلُ شمسِ الضّحیٰ
له غُرَّةٌ مثلُ بدرِ المُنیر"
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
نگاهش پر از سلسبیل بهشت!
نفس هاش عطر اصیل بهشت!
بهشتِ وجودش بدیلِ بهشت
"فَهَل تعلمون لَهُ مِن نَظیر؟"
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
سراپاش از نور ناب قدیم
خدا در میان دو پلکش مقیم
سر و جان فدای امامی کریم
که از سینه ی "فاطمه" خورده شیر
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
زمان، دم به دم سرخوش از ساغرش
زمین، تشنه ی جرعه ی کوثرش
شبیه اذانِ "علی اکبر"ش
مرا می کِشد جذبه ای دلپذیر!
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
در این دشت شبگون پر التهاب
نثار رخ حضرت آفتاب
"سر"م بی سرانجام؛ مثل شهاب
تنم کهکشان باد از ردّ تیر!
أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر!
#یاران_اباعبدالله
#کربلا
#امام_حسین
#سیده_اعظم_حسینی
-----------
@SayyedeAzamHoseini1