هدایت شده از مباحث
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی #امام_رضا علیه آلاف التحیة و الثناء را دید که از ایوان طلا وارد صحن شد...
💭 نقل #خاطره ای از عنایت #امام_رئوف علیهالسلام از زبان حاج رضا انصاریان (ره)
@jahan_khabar | montazer.ir
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
4_5838993461792997604.mp3
2.99M
🎧 ضرورت توجه به امام زمان علیه السلام
🎙 حجتالاسلام والمسلمین #ناصری دام عـزّه
⏱ زمان: ۹ دقیقه
🔸 لطفا جهت مشارکت در تبلیغ و ترویج نام مبارک #امام_زمان علیه السلام به دیگران ارسال شود.
🔺 @nasery_ir
🍂 www.al-hady.ir
#اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
هدایت شده از مباحث
🔊 صوت سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در دهه اول محرم ۱۴۴۶ قمری (۱۴۰۳ شمسی) با موضوع ″ویژگی یزیدیان″ را #بشنویم👇
۱. جهالت
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14601
۲. وابستگی به دنیا
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14625
۳. ظلم کردن
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14635
۴. حرص
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14676
۵. ذلت پذیری
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14709
۶. ولایت مداری
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14729
۷. ترس
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14777
۸. جرأت بر گناه
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14783
۹. غفلت
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14787
۱۰. نفاق
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14813
@soada_ir
#فهرست
╭═══════๛- - - ┅ ╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۹۵
『 دعای نود و پنج – هنگامی که گرفتار میشد یا کسی را گرفتار رسوایی گناهی میدید 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
اَللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلیٰ سِتْـرِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ، وَ مُعَافَاتِكَ بَعْدَ خُبْرِكَ فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَـرَفَ الْعَائِبَةَ فَلَمْ تَشْهَرْہُ، وَ ارْتَكَبَ الْفَاحِشَةَ فَلَمْ تَفْضَحْهُ، وَتَسَتَّـرَ بِالْمَسَاوِئِ فَلَمْ تَدْلُلْ عَلَيْهِ.
خداوندا تو را سپاس بر پردهپوشیات بعد از آگاهیات و بر قدرتت پس از دانستنت. همۀ ما مرتکب گناهان و معاصی شدیم و تو احدی از ما را بین مردم به گناه مشهور نکردی؛ و به کارهای زشت و ناپسند آلوده شدیم و تو یک نفر از ما را در برابر بندگانت رسوا نساختی. هر یک از ما خود را به پردۀ زشتی و گناه پوشاند و تو احدی را بر زشتیها و گناهانش راهنمایی نکردی.
كَمْ نَهْيٍ لَكَ قَدْ أَتَيْنَاهُ، وَأَمْرٍ قَدْ وَقَفْتَنَا عَلَيْهِ فَتَعَدَّيْنَاهُ، وَسَيِّئَةٍ اكْتَسَبْنَاهَا، وَخَطِيئَةٍ ارْتَكَبْنَاهَا، كُنْتَ الْمُطَّلِعَ عَلَيْهَا دُونَ النَّاظِرِينَ، وَالْقَادِرَ عَلیٰ إِعْلَانِهَا فَوْقَ الْقَادِرِينَ، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لَنَا حِجَاباً دُونَ أَبْصَارِهِمْ، وَرَدْماً دُونَ أَسْمَاعِهِمْ.
چه بسیار نهی تو را به جا آوردیم و چه بسیار دستور تو را که گفتی نسبت به آن قیام کنیم و آن را انجام دهیم، ما از آن تجاوز کردیم؛ و چه بسیار زشتیهایی که به دست آوردیم و خطاهایی که مرتکب شدیم، در حالی که تو بر آنها آگاه بودی نه بینندگان دیگر؛ و تو بر افشایش قدرت داشتی؛ قدرتی فوق همۀ قدرتـمندان؛ ولی عفو و چشمپوشی و نیرومندیات برای ما در برابر دیده بینندگان پردهای و در مقابل گوششان سدّی بود.
فَاجْعَلْ مٰا سَتَـرْتَ مِنَ الْعَوْرَةِ، وَأَخْفَيْتَ مِنَ الدَّخِيلَةِ، وَاعِظاً لَنٰا وَزَاجِراً عَنْ سُوءِ الْخُلْقِ وَاقْتِـرَافِ الْخَطِيئَةِ، وَسَعْياً إِلَی التَّوْبَةِ الْمَاحِيَةِ وَالطَّرِيقِ الْمَحْمُودَةِ،
پس آنچه از زشتیها بر ما پوشاندی و آنچه از علل فساد و تباهی از ما پنهان کردی، برای ما پند دهنده و بازدارندۀ از بدخویی و نگاهدارندۀ ارتکاب معصیت و سبب کوشش به سوی توبۀ نابودکنندۀ گناه و راه پسندیده، قرار ده،
وَقَرِّبِ الْوَقْتَ فِيهِ وَلاٰ تَسُمْنَا الْغَفْلَةَ عَنْكَ، إِنّٰا إِلَيْكَ رَاغِبُونَ وَمِنَ الذُّنُوبِ تَائِبُونَ، وَصَلِّ عَلیٰ خِیَرَتِكَ اللَّهُمَّ مِنْ خَلْقِكَ، مُحَمَّدٍ وَعِتْـرَتِهِ الصَّفْوَةِ مِنْ بَرِيَّتِكَ الطَّاهِرِينَ، وَاجْعَلْنَا لَهُمْ سَامِعِینَ وَمُطِيعِینَ كَمٰا اَمَرْتَ.
و زمان قرار گرفتـن در تـمام این امور مثبت را نزدیک گردان و داغ غفلت از خود را به پیشانی ما نزن که ما به سوی تو مشتاقیم و از گناهان تائبیم، خداوندا و بر انتخابشده از آفریدههایت محمّد و عتـرتش درود فرست؛ عتـرتی که از میان تـمام مخلوقاتت برگزیدی و عتـرتی که پاک و پاکیزهاند و ما را گوش دهندۀ کلام آنان و فرمانبردار دستوراتشان قرار ده؛ همانگونه که ما را به شنیدن کلامشان و اطاعت از دستوراتشان، فرمان دادی.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۱۱۱ - اجابت فوری دعا
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
فقیه عادل حضرت آقای حاج شیخ مرتضی حایری دامت برکاته که از علمای طراز اول حوزه علمیه قم می باشند چند داستان که موجب عبرت و مزید بر بصیرت است مرقوم داشته اند و برای بهره مندی عموم، یادداشت می شود.
📝 داستانی که به دو طریق معتبر بنده شنیده ام نقل می نمایم، یکی از جناب آقای حاج سید صدرالدین جزائری، از کسی که او را توثیق می کردند.
🔗 طریق دوم از جناب آقای مروارید، نوه ایشان از کسی که او را توثیق می کردند.
و خلاصه داستان آنکه مرحوم حاج شیخ حسنعلی رحمة اللّه علیه (که در داستان ده نام آن بزرگوار برده شد) به دیدن یکی از رفقا می رود که تب شدیدی داشته است، ایشان به تب می گوید که خارج شو از بدن فلان به اذن اللّه تعالی و می فرماید قلیانی بیاورید تا بکشم خارج می شود؛ پس تب از بدن بیمار خارج شده عافیت پیدا می کند.
سپس به ایشان گفتند شما چطور به این جزم توانستید بگویید؟ فرمود : چون من به مولای خود و آقای خود #امام_زمان علیه السّلام خیانت نکردم و یقین داشتم که او آبروی خادم امین خود را حفظ می کند.
و مخفی نماند که مرحوم حاج شیخ حسنعلی از بزرگان شاگردان مرحوم حجه الاسلام حاج میرزا محمد حسن شیرازی بوده است، در ردیف میرزای شیرازی و آخوند خراسانی و سید فشارکی بوده است.
آقای نوقانی که خود یکی از حسنات دهر بود، نقل کرد که اوایلی که مرحوم حاج شیخ به مشهد آمده بودند به قدری وارسته و بی تظاهر بود که حتی علما به مقام علمی او واقف نبودند و ایشان نزد سجاده مرحوم آقا میر سید علی حائری یزدی می نشست و برای مستمندان استمداد می نمود ( ظاهرا در سنه مجاعه بوده است ) .
مرحوم حائری در جریان این امور به ایشان مطلبی می گوید که معلوم می شود به مقام ایشان واقف نیستند.
ایشان تنها روزی به منزل سید حائری که از بزرگان علما بوده است می رود در یک مسئله سه مرتبه سید را مجاب می کند، پس از سه بار مغلوبیت، سید صافی ضمیر می گوید؛ بارک اللّه به حاج میرزا محمد حسن ! عجب شاگردانی تربیت کرده است، آقای آقا سید محمد علی سلمه اللّه از پدرش نقل فرمود که سالیان درازی حدود شانزده سال مرحوم حاج شیخ از سوراخ بالای حجره مدرسه برای من پول می انداخت و ما نمی دانستیم از چه ناحیه است، بعداً به مناسبتی معلوم شد که از ناحیه ایشان است.
مؤلف گوید : کرامات علمای ربانی و اجابت دعوات صاحبان مقام یقین، به راستی افزون از شمار است و در ذیل داستان ۲۵ این کتاب برای رفع استعجاب و اثبات این مطلب مطالبی گفته شد و در این مقام برای تأیید این داستان از خاتم المجتهدین شیخ مرتضی أنصاری داستانی نقل می گردد :
از شیخ محمود عراقی که از تلامیذ شیخ بوده در آخر کتاب ( دارالسلام ) نقل کرده و خلاصهاش این است که : مرحوم حاج سید علی شوشتری که از اکابر علما و صاحب کرامت و اجابت دعوات بوده و مورد علاقه و ارادت شیخ انصاری بوده است ، در سال ۱۲۶۰ ه . ق که مرض وبا در نجف اشرف بود اواسط شب مرحوم سید به این مرض مبتلا می شود و چون فرزندانش حالت او را پریشان می بینند از ترس آنکه مبادا فوت کند و شیخ از آنها مؤاخده نماید که چرا جهت عیادت به او اطلاع نداده اند چراغ را روشن کرده که به منزل شیخ رفته و او را از مرض سید آگاهی دهند.
مرحوم سید متوجه می شود می گوید : چه خیال دارید؟
گفتند: می خواهیم برویم شیخ را خبر دهیم.
فرمود لازم نیست بروید الان او تشریف می آورد. لحظه ای نگذشت که درب منزل کوبیده شد، سید فرمود شیخ است در را باز کنید؛ چون در را باز کردیم شیخ با ملّارحمت اللّه بود.
شیخ فرمود : حاج سید علی چگونه است ؟
گفتیم حالا که مبتلا شده است خدا رحم کند که ان شاء اللّه . . . شیخ فرمود ان شاءاللّه باکی نیست و داخل خانه شد، سید را مضطرب و پریشان دید ، به او فرمود : مضطرب مباش ان شاءاللّه خوب می شوی. سید گفت از کجا می گویی ؟
شیخ گفت من از خدا خواسته ام که تو بعد از من باشی و بر جنازه من نماز گزاری.
سید گفت : چرا این را خواستی؟ شیخ فرمود : حال که شد و به اجابت نیز رسید، سپس بنشست و قدری سؤال و جواب و مطایبه کردند بعد شیخ برخاست و رفت .
( و بعضی چنین نقل کردند که از شیخ پرسیدند در آن شب چگونه به طور جزم فرمودید سید خوب می شود؟
در جواب فرموده بود: عمری است در راه بندگی و اطاعت و خدمت به شرع بودم و در آن شب آن حاجت را از خداوند خواستم یقین کردم به اجابت آن) .
【۱ از ۲ 】
و بالجمله خداوند سید را به دعای شیخ شفا بخشید ؛ تا شب هیجدهم جمادی الثانیه سال ۱۲۸۱ شیخ از دنیا رفت و تصادفا سید در نجف نبوده و به زیارت کربلا مشرف شده بود ، فردا جنازه شیخ را در صحن مطهر می آورند و برای نماز بر او حیران بودند ، ناگاه صدا بلند می شود ، سید آمد پس جناب سید بر جنازه نماز می خواند و سپس بر منبر شیخ تدریس می فرماید و گویند چنان بوده که گویا شیخ درس می گوید.
تا در سال ۱۲۸۳ جناب سید از دنیا می رود رحمة اللّه علیهما .
و این فرمایش شیخ در جواب از #پرسش اجابت دعا، بمانند این داستان کوتاه است که : بچه خردسالی که بر دست و پا راه می رفت در پشت بام مادرش او را تعقیب کرده که او را بگیرد، پس بچه به سمت ناودان آمد مادر فریاد و ناله می کرد.
عبورکنندگان در کوچه تماشا می کردند و اینکه کاری از آنها ساخته نیست که ناگاه بچه افتاد.
در همان لحظه سقوط، بزرگی از اهل #ایمان و #تقوا که حاضر بود گفت خدا او را بگیرد ، یک لحظه در هوا واقف شد تا آن مؤمن او را گرفت و بر زمین گذارد.
مردم اطراف آن بزرگ را گرفته و بر دست و پای او می افتادند.
آن بزرگ فرمود ، مردم ! چیز تازه و عجیبی واقع نشده. عمری است این بنده رو سیاه اطاعت او را کرده ام اگر یک دفعه او عرض بنده اش را اجابت فرماید تعجبی ندارد .
مؤلف گوید در جزء حدیث ملک داعی در شبهای رجب چنین است : اَنَا مُطیعُ مَنْ اَطاعَنی.
【 ۲ از ۲ 】
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/53472
— ⃟ ———
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -