در بخش چهارم خطبه بیست و سوم در جلد دوم همین کتاب بحث قابل توجهى را در این زمینه ملاحظه خواهید کرد.
ابن ابى الحدید نمونه هایى از حمایت قبیله نسبت به افراد مظلوم را آورده که نشان مى دهد این حمایت تا چه حد کارساز بوده است.
از جمله اینکه فرزدق هر زمان مى خواست در مقابل خلفا و امرا شعرى از اشعارش را بخواند حتماً نشسته مى خواند.
روزى وارد بر خلیفه اموى سلیمان بن عبدالملک شد و شعرى خواند و پدران خودش را در آن ستود.
سلیمان، ناراحت شد گفت: این مدح و ستایش درباره من بود یا خودت؟
فرزدق در جواب گفت: هم براى من و هم براى تو.
این مسأله سبب خشم 😡 سلیمان شد به او گفت: بسیار خوب برخیز و بقیه اشعار را بخوان و بعد از این جز در حالت قیام نباید شعرى بخوانى.
فرزدق گفت: نه به خدا قسم.
چنین چیزى ممکن نیست مگر اینکه سر من بر تنم نباشد و به زمین افتد.
سلیمان گفت: واى بر این احمقِ آلوده مادر.
با صراحت با من مخالفت مى کند و فریادش بلند شد.
(و قصد سویى درباره فرزدق کرد) ناگهان شنید سر و صداى زیادى بر در قصر است.
سلیمان گفت: چه خبر است گفتند: قبیله بنى تمیم (قبیله فرزدق) بر در ایستاده اند و مى گویند: هرگز نباید فرزدق ایستاده شعر بخواند و ما دست به قبضه ⚔ شمشیرها بردیم.
سلیمان هنگامى که شرایط را سخت دید گفت: مانعى ندارد.
فرزدق بنشیند و اشعارش را بخواند.(۳)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🪶 پاورقی :
۱ . «يتواکلوا» از ريشه «تواکل» و «وکالت» گرفته شده و «تواکل» آن است که هر کسى کار خود را به ديگرى بگذارد و شانه از آن تُهى کند.
۲ . «تصول» از ريشه «صولة» بر وزن «دولة» به معناى حمله کردن گرفته شده است.
۳ . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۱۶، ص ۱۲۸.
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│💌 @arame_janam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═┄⊰༻ 🍒 ༺⊱┄═┅
❒ مثل بهار!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
🌱 خداست كه به بهار مي گويد: برو غنچه ها را گل كن! برو شكوفه ها را شكوفا كن!
«بهار از دكه ي من حُلّه گيرد
شكوفه باشد از من يادگاري»
اصلاً هر اتفاق خوش و خوشايندي كه در عالم مي افتد به امضاي خداست.
تمام زيبايي ها در دستور و توجه خداوند ريشه دارد.
«ما به دريا حكم طوفان مي دهيم
ما به سيل و موج فرمان مي دهيم
سوزن ما دوخت هر جا هر چه دوخت
ز آتش ما سوخت هر شمعي كه سوخت
رود ها از خود نه طغيان مي كنند
آنچه مي گوييم ما، آن مي كنند»
پس تو هم اي آدمي! اگر دست خود را به دست ما بدهي تو هم شمع مي شوي، تو هم سبز مي شوي، تو هم بهار و بهاري مي شوي، تو هم مايه ي روشني خود و ديگران خواهي شد.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═┄⊰༻ 🍒 ༺⊱┄═┅
❒ مثل خاك!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
در فصل بهار يك سنگ پيدا نمي كني كه سبز شده باشد، چرا؟ چون سنگ خودش را گرفته است.
اما خاك را ببين چه گُل هاي رنگارنگي كه از دل آن بر مي دمد، چرا؟ چون خودش را نگرفته است.
«در بهاران كي شود سر سبز رنگ
خاك شو تا گُل بِرويي رنگ رنگ
سال ها تو سنگ بودي دلخراش
آزمون را يك زماني خاك باش»
تو سال ها خود را گرفتي و به جايي نرسيدي. حالا يك مدتي بيا و خاكي باش، افتاده باش، وگرنه، اگر خودت را بگيري هيچ نسيمي و هيچ بهاري نمي تواند تو را سبز و شكوفا كند؛ نه خدا، نه پيامبران او، و نه اولياي حق، و نه كتاب هاي آسماني.
اين است كه اهل جهنم در قيامت مي نالند كه:
اي كاش ما خاك بوديم!
يعني اي كاش انسان هاي خاكي و افتاده اي بوديم.
اي كاش ما هم #تواضع پيشه مي كرديم.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═┄⊰༻ 🍒 ༺⊱┄═┅
❒ مثل سنگ محك!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
زرگرها #سنگ_محك دارند و از آن طريق مي فهمند كه چه چيزي طلاست و چه چيزي طلا نيست.
#بهار هم سنگ محك است.
هر كَس را مي خواهي بفهمي آدم است يا نه، ببين در اين فصل بهار نسبت به خدا هوايي مي شود يا نه؟
عشق و هوس خدا در سر او زنده مي شود؟ اگر چنين است، آدم است و اگر نيست، آدم نيست، هيولاست!
«آدمي نيست كه عاشق نشود فصل بهار
هر گياهي كه به نوروز نجنبد حَطَب است»
به اين گياهان نگاه بكن! آن هايي كه با نسيم بهاري تكان نمي خورند، و انعطافي پيدا نمي كنند، و بالا و پايين نمي شوند اين ها ديگر از گياه بودن افتاده اند، و هيزم خشكي بيش نيستند و تنها به درد سوختن مي خورند.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═┄⊰༻ 🍒 ༺⊱┄═┅
❒ مثل بازار!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
كاسب ها هرگز دل به مشتري هاي عبوري و گذري نمي بندند بلكه هواي مشتري هاي ثابت را دارند و در ميان جنس ها هر چه خوب تر باشد براي مشتري هاي ثابت خود مي گذارند.
و خدا مشتري ثابت و دائم است.
و دنيا همان بازار است.
الدُنيا سُوقٌ...
و ما هم قرار است در اين بازار به كسب فضيلت ها پرداخته و طهارت و پاكي بخريم؛ پس چه بهتر كه هواي مشتري ثابت خود را كه خداست داشته باشيم و فضيلت ها را براي او انجام دهيم و نه خوش آمد ديگران.
درست همان كاري كه حافظ مي كرد و تنها هواي همان مشتري دائم خود را داشت.
«بنده ي پير مغانم كه لطفش دائم است
ورنه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست»
و بالاتر از حافظ، يوسف بود.
يوسف چرا يوسف شد؟ چون هواي مشتري ثابت خود را داشت، نه زليخا را، چون او مشتري موقت بود.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═┄⊰༻ 🍒 ༺⊱┄═┅
❒ مثل كليد! 🗝
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
بچه كه بوديم وقتي انگشتري به دست مي كرديم و بيرون نمي آمد به بزرگ ترها نشان مي داديم و آن ها هم خيلي سريع انگشت و انگشتري را با كف صابون 🧼 نرم مي كردند و آن وقت راحت بيرون مي آوردند.
ما بايد همان جا ياد مي گرفتيم كه نرمي و نرمش و #مدارا راه حل مشكلات و كليد پيروزي است.
يعني همان چيزي كه آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مي فرمود:
«اَلرِّفقُ مِفتاحُ النَجاح»
نرم خويي و ملاطفت كليد پيروزي است.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#داستانهای_شگفت
۴۳ - تمثّل شیطان 😈
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
جناب حاج علی آقا سلمان منش ( که داستانهای 29 و 30 از ایشان نقل گردید ) فرمود شبی هنگام سحر مشغول تهجّد بودم برای قنوت وتر، که سیصد مرتبه ( اَلْعَفْو ) دارد، 📿 تسبیح را که در سجاده ام بود برداشتم تا برخیزم و مشغول شوم، دیدم گره های بسیار خورده به طوری که باز شدنی نیست و هیچ نمی شود از آن برای شماره کردن استفاده نمود، دانستم که این عمل از شیطان است و می خواهد مرا امشب محروم سازد. ناگاه جلوم ظاهر شد😈.
گفتم ملعون چرا چنین کردی، اعتنایی نکرد .
گفتم مگر نمی دانی نظر لطف خدا با من است، باز اعتنایی نکرد.
سر بالا کرده عرض کردم پروردگارا ! لطف خود را درباره من ظاهر فرما و روی این ملعون را سیاه نما.
📿 فوراً به قلبم الهام شد که تسبیح خود را بردار که خدا آن را درست کرد. تا تسبیح را برداشتم دیدم هیچ گرهی ندارد و آن ملعون هم از نظرم پنهان گردید .
از جمله مُسلّمیّات آن است که شیطان لعین سدّ راه خدا و به منزله سگی است در این درگاه و هرگاه بشری بخواهد برای قرب به پروردگار خود، عملی را انجام دهد سعی می کند که واقع نشود و یگانه راه ظفر بر او التجاء به لطف حضرت آفریدگار و تکیه به قدرت قاهره اوست و شکی نیست که هرکَس از روی #اخلاص و توکل خدای را به عجز بخواند و به او پناهنده شود نهیب قهر الهی، آن ملعون را از او دور خواهد کرد و این معنی صریحاً در قرآن مجید وعده داده شده ؛ چنانچه در سوره 16 آیه 100 می فرماید : ( چون بخوانی قرآن را پس پناه بَر به خداوند از شرّ شیطان که رانده شده خداست، جز این نیست که او را تسلّطی نیست بر کسانی که ایمان به خدا آوردند و بر پروردگارشان توکل می کنند)(1)
و نیز باید دانست که تمثّل شیطان و مزاحمت آن لعین با سلسله جلیله انبیا : مانند حضرت یحیی علیه السلام و موسی علیه السلام و ابراهیم علیه السلام در مِنیٰ و عیسی علیه السلام،
با حضرات ائمه : مانند اینکه به صورت اژدهایی شد و انگشت پای حضرت سجاد علیه السلام را هنگامی که در نماز بودند در دهان کرد تا نهیب قهر الهی او را طرد کرد و همچنین با سایر اهل ایمان داستانهایی است که در کتب روایات نقل و ثبت گردیده است و غَرَضم لزوم استعاذه است ؛ یعنی هرگاه مؤمن بخواهد کار خیری انجام دهد قبلا به خداوند پناهنده شود از شرّ شیطان به تفصیلی که در جلد سوم دارالسلام مرحوم نوری بیان فرموده و مَروی است هرگاه کسی بخواهد در راه خدا #صدقه دهد، هفتاد شیطان به دستش می چسبند و او را از فقر می ترسانند تا از آن خیر بزرگ، محروم گردد.
------------------------------------------------
1- وَ اِذا قَرأتَ الْقُرْآنَ فَاْستَعذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلی رَبِّهْمِ یَتَوکَّلُونَ) (سوره نحل ، آیه 98).
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/47742
╭═══════๛ - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
#مطالعه
#منازل_الآخرة | ۴
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
#حکایت دیگر [دوم]
شیخ بهائی - عَطَّرَ اللَّهُ مَرْقَدَه - در کشکول ذکر نموده که شخصی از ارباب نعمت و ناز را مرگ در رسید، در حال اِحتِضار او را به کلمه شهادتین تلقین کردند.
او در عوض، این شعر را می خواند:
یا رُبَّ قائِلَةٍ یَوماً وَ قَد تَعِبَت
اَیْنَ الطَّریقُ اِلی حَمّامِ مَنجابٍ
و سبب خواندن او این شعر را - عَوَضِ کلمه شهادت - آن بوده که: روزی زن عفیفه خوش صورتی از منزل خود درآمد که برود به حمّامِ - معروف به حمام «مَنْجاب» - پس راه حمّام را پیدا نکرد، و از راه رفتن خسته شد. این مرد را بر دَرِ منزلی دید، از او پرسید که: حمام مَنْجاب کجا است؟
او اشاره کرد به منزل خود و گفت: حمّام این است. آن زن به خیال حمام، داخل خانه آن مرد شد.
آن مرد فوراً در را بر روی او بست و عزم کرد که با او زنا کند.
آن زن بیچاره دانست که گرفتار شده و چاره ای ندارد جز آنکه به تدبیر، خود را از چنگ او خلاص کند.
لا جَرَم اظهار کرد کمال رغبت و سرور خود را به این کار، و آنکه من چون بدنم کثیف و بدبو است که می خواستم به جهت آن به حمّام بروم، خوب است که یک مقدار عطر و بوی خوش برای من بگیری که من خود را برای تو خوشبو کنم و قدری هم طعام حاضر کنی که با هم طعامی بخوریم، و زود بیایی که من مشتاق توأم.
آن مرد چون کثرتِ رغبتِ آن زن را به خود دید مطمئن شده، او را در خانه گذاشت و بیرون شد برای گرفتن عطر و طعام.
چون آن مرد پا از خانه بیرون گذاشت، آن زن از خانه بیرون رفت و خود را خلاص کرد.
چون مرد برگشت زن را ندید و بجز حسرت چیزی عاید او نشد؛ الحال که آن مرد در حال اِحْتِضار است در فکر آن زن افتاده و قصه آن روز را در شعر، عوض کلمه شهادت می خواند.
⚠️ ای برادر تأمل کن در این حکایت! ببین [اراده یک گناه از این مرد چگونه او را منع کرد از اقرار به شهادت، وقت مردن، با آنکه از او چیزی صادر نشده، جز آنکه آن زن را داخل خانه نمود و قصد زنا کرد بدون آنکه زنا از او صادر شود و از این نحو حکایات بسیار است.
و بدانکه شیخ کلینی از #حضرت_صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: هر که منع کند و ندهد یک قیراط از زکات را، پس وقت مردن می خواهد به مذهب یهود بمیرد یا به مذهب نصارا.
فقیر گوید: قیراط بیست یک دینار است.
و قریب به همین مضمون وارد شده در حق کسی که مُستَطیع باشد و حجّ نرود تا وفات کند.
لطیفه
💭 نقل است از بعض عارفین که نزد مُحتَضَری حاضر شد.
حاضرین از او استدعا کردند که آن مُحتَضَر را تلقین کند. او این رباعی را تلقینِ او کرد:
گر من گُنَهِ جمله جهان کَردَستَم
لطف تو امید است که گیرد دستم
گویی که به وقت عجز دستت گیرم
عاجزتر از این مخواه که اکنون هستم
فصل دوم: قبر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از منزل های هولناکِ سفرِ آخرت، قبر است که در هر روز می گوید:
«اَنَا بَیْتُ الغُرْبَةِ، اَنَا بَیْتُ الْوَحْشَةِ، اَنَا بَیْتُ الدُّودِ».
و این منزل عَقَباتِ بسیار سخت، و جاهای دشوار و هولناک دارد و ما در این جا به چند عقبه از آن اشاره می کنیم:
╭┅────────
عقبه اول: وحشت قبر است
╰┅────────
در کتاب «من لا یحضره الفقیه» است که چون میّت را به نزدیک قبر آورند به ناگاه او را داخل قبر نکنند، بدرستی که از برای قبر هول های بزرگ است، و پناه بَرَد حامل آن به خداوندِ تعالی از هَولِ مُطَّلَعْ و بگذارد میّت را نزدیک قبر، و اندکی صبر کند تا استعداد دخول را بگیرد؛ پس اندکی او را پیشتر بَرَد و اندکی صبر کند، آن گاه او را به کنار قبر بَرد.
📖 مجلسی اول رحمه الله در شرح آن فرموده: هر چند روح از بدن مفارقت کرده است و روح حیوانی مرده است؛ اما نفس ناطقه زنده است و تعلّقِ او از بدن بِالْکُلِّیّه زایل نشده است، و خَوفِ ضَغطِه قبر و سؤال مُنکَر و نکیر و رومان، - فتّانِ قبور - و عذابِ برزخ هست، با آنکه از جهت دیگران #عبرت است که تفکر کنند چنین واقعه ای در پیش دارند.
و در حدیث حسن از یونس منقول است که گفت: حدیثی از حضرت امام موسی کاظم علیه السلام شنیده ام که در هر خانه [ای که به خاطرم می رسد، آن خانه با وسعتش بر من تنگ می شود، و آنست که فرمودند: چون میّت را به کنار قبر بری ساعتی او را مهلت دِه، تا استعداد سؤالِ مُنکر و نَکیر بکند. اِنتَهی ...
و روایت شده از بُراءِ بنِ عازِب - که یکی از معروفینِ صحابه است - که ما در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم بودیم که نظرش افتاد به جماعتی که در محلّی جمع گشته بودند.
پرسید: بر چه این مردم اجتماع کرده اند؟
گفتند: جمع شده اند قبر می کَنَند.
براء گفت: چون حضرت اسم قبر شنید شتاب کرد در رفتن به سوی آن، تا خود را به قبر رسانید؛ پس به زانو کنار قبر نشست.
من رفتم به طرف دیگر مقابل روی آن حضرت، تا تماشا کنم که آن حضرت چه می کند؟
دیدم گریست به حدّی که خاک را از اشک چشم خود تَر کرد.
پس از آن رو کرد به ما و فرمود:
«اِخوانی لِمِثلِ هذا فَاَعِدُّوا».
«برادران من! از برای مثل این مکان تهیه ببینید و آماده شوید».
شیخ بهایی نقل کرده که بعضی از حکما را دیدند که در وقت #مرگ خود دریغ و حسرت می خورد.
بِدو گفتند که: این چه حالی است که از تو مشاهده می شود؟
گفت: چه گمان می برید به کسیکه می رود به سفر طولانی بدون توشه و زاد، و ساکن می شود در قبر وحشتناکی بدون مونسی، و وارد می شود بر حاکم عدلی، بدون حُجّتی؟
و قطب راوندی روایت کرده که: حضرت عیسی علیه السلام صدا زد مادر خود حضرت مریم علیها السلام را بعد از مردنش و گفت: ای مادر! با من تکلم کن؛ آیا می خواهی به دنیا برگردی؟
گفت: بلی! برای آنکه نماز گزارم برای خدا در شب بسیار سرد، و روزه بگیرم در روز بسیار گرم. ای پسر جان من! این راه بیمناک است.
و روایت شده که حضرت فاطمه - صلوات اللَّه علیها - در وصیت خود به امیرالمؤمنین - صلوات اللَّه علیه - گفت:
چون من وفات کردم، شما مرا غسل بده و تجهیز کن و بر من نمازگزار و مرا داخل در قبر کن و در لحد بسپار و خاک بر روی من بریز و نزد سر من مقابل صورتم بنشین، و قرآن و دعا برای من بسیار بخوان؛ زیرا که آن ساعت، ساعتی است که مرده به اُنس گرفتن با زنده ها محتاج است.
و سید بن طاووس رحمه الله از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده که فرمود:
نمی گذرد بر میت ساعتی سخت تر از شب اول قبر، پس مردگان خود را به صدقه رحم نمایید، و اگر نیافتی چیزی که صدقه بدهی پس یکی از شماها دو رکعت نماز کند، بخواند در رکعت اول فاتحة الکتاب یک مرتبه، و قُل هو اللَّه احد دو مرتبه، و در رکعت دوم فاتحه یک مرتبه، و اَلهیکُم التّکاثر ده مرتبه و سلام دهد و بگوید: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ ذلِکَ المَیِّتِ فُلانِ بنِ فُلان».
پس حق تعالی می فرستد همان ساعت هزار مَلَک به سوی قبر آن میّت با هر مَلَکی جامه [ای و حُلِّه ای] و تنگی قبر او را وسعت دهد تا روز نفخ صور و عطا کند به نماز کننده بعدد آن چه آفتاب بر آن طلوع می کند حسنات، و برای او چهل درجه بالا برده شود.
نماز دیگر
برای رفع وحشت شب اول قبر دو رکعت گزارد در رکعت اول حمد و آیة الکرسی یکمرتبه و در رکعت دوم حمد و ده مرتبه انا انزلناه بخواند و چون سلام دهد بگوید:
«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ فُلانٍ».
به جای فلان، نام میت را بگوید.
#حکایت
شیخ ما ثقة الإسلام نوری - نَوَّرَ اللَّهُ مَرقَدَه - در «دار السلام» از شیخ خود معدن الفضایل و المعالی، مولانا الحاج ملافتحعلی سلطان آبادی - عَطَّر اللَّهُ مَضْجَعَه - نقل کرده که فرمود:
عادت و طریقه من بر آن بود که هر کَس از دوستان اهل بیت را که خبر فوتش را می شنیدم دو رکعت نماز در شب دفن او برای او می گزاردم، خواه آن میّت را بشناسم یا نشناسم، و هیچ کَس بر این طریقه من مطّلع نبود، تا آنکه روزی یکی از دوستان، مرا در راهی ملاقات کرد.
گفت: دیشب خواب دیدم فلان شخص را که در این ایام وفات کرده و پرسیدم از حال او و از آنچه بر او گذشته بعد از مردن؟
گفت: من در سختی و بلا بودم و مَآل(فرجام) کارم به عِقاب بود، الاّ آنکه دو رکعت نمازی که فلانی خواند - و اسم شما را برد - آن دو رکعت نماز، مرا از عذاب نجات داد؛ خدا رحمت کند پدرش را به این احسانی که از او به من رسید.
مرحوم حاج ملاّ فتحعلی فرموده: آنگاه آن شخص از من پرسید که آن نماز چه نمازی بوده؟ پس من او را خبر دادم به طریقه مستمرّه خودم برای اموات.
✓ و نیز از چیزهایی که نافع است برای وحشت قبر آنکه رکوع نماز را کامل و تمام کند، چنانکه از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که کسی که تمام کند رکوع خود را داخل نشود او را وحشتی در قبرش.
✓ و نیز آنکه در هر روزی صد مرتبه بگوید:
«لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبین».📿
تا بوده باشد برای او امانی از فقر، و از وحشت قبر، و بِکِشَد به سوی خود توانگری را، و گشوده شود برای او درهای بهشت، چنانکه در خبر وارد شده است.
✓ و نیز آنکه بخواند سوره «یس» را پیش از آنکه بخوابد، و آنکه بخواند نماز «لَیْلَةُ الرَّغائِب» را؛ و من آن نماز را با بعضی از فضایل آن در «مفاتیح الجنان» در اعمال ماه رجب ذکر کردم.
✓ و روایت شده که هر که دوازده روز از ماه شعبان روزه بگیرد، زیارت کنند او را در قبر او هر روزی هفتاد هزار [هزار] مَلَک تا وقت دمیدن در صور.
✓ و هر که عیادت کند مریضی را حق تعالی موکّل فرماید به او مَلَکی که عیادت کند او را در قبرش تا وقتی که وارد محشر شود.
و از ابو سعید خُدْری منقول است که گفت: شنیدم که حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به علی علیه السلام می فرمود:
یا علی! شاد شو و مژده بده که نیست برای شیعه تو حسرتی وقت مردن، و نه وحشتی در قبور، و نه اندوهی در روزِ نُشُور.
https://eitaa.com/mabaheeth/83324
╚═ ✧ ༅࿐✾ ✦ ✾࿐༅✧══
مطلب بعد؛
» عَقَبه دوم: ضَغطه و فشار قبر
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
هدایت شده از مباحث
سفر پر ماجرا 03.mp3
8.3M
#سفر_پرماجرا ۳
🎙️ #استاد_شجاعی
✍ چونان جنینی در رحم مادر،
که دنیا احاطه اش کـرده
و او بی خبر است...
💫 ملکوت؛
تمام جان تو را فرا گرفته است؛
و تو نمی دانی....
@ostad_shojae
╭───๛- - - - - ┅╮
│ 📳 @Mabaheeth
╰───────────
🔸 الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم صلوات الله
#امام_هادی علیه السلام در #زیارت_غدیریه خطاب به امیر المومنین علی علیه السلام:
« مَولای ، أنت ... العُدَّةُ للمعاد »
« آقای من در روزِ قیامت تو تنها دارایی منی »
[ مَرو ای گدای مسکین تو درِ سرای مولا ]
[ که علی همیشه می زد در خانهی گدار را ]
🌸 ولادت حضرت علی بن ابی طالب علیهماالسلام بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد.
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -