eitaa logo
📚📖 مطالعه
70 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1هزار ویدیو
81 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
| سوادآموزى خانه به خانه در كنگرۀ جهانى حضرت امام رضا عليه السلام يكى از مدرّسين حوزۀ علميه قم گفت: آقاى قرائتى! ضمن مطالعه به حديثى برخورد كردم و چندبار تلفن زدم شما نبوديد، اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: همسايه‌اى كه سواد دارد بايد معلّم شود و همسايه‌اى كه سواد ندارد، شاگرد. وگرنه هر دو را تنبيه مى‌كنم. « و إلّا عاقَبتُهما » آرى، نشر دانش و سوادآموزىِ خانه به خانه از ابتكارات رسول‌اللّه صلی‌الله علیه وآله است. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| لسان قوم من بارها گفته‌ام كه مبلغ بايد به لسان قوم و زبان مردم سخن بگويد. مى‌فرمود: يك خارجى آمده بود ايران و در بازگشت از او پرسيدند در ايران چه خبر؟ گفته بود مردم ايران وقتى به هم مى‌رسند مى‌گويند: آيا بينى شما كلفت است‌؟ اين خارجى چون لسان قوم را نمى‌داند، دماغ شما چاق است را بينى شما كلفت است معنا مى‌كند، غافل از آنكه نه دماغ به معناى بينى و نه چاقى به معناى كلفتى است. دماغ به معناى مغز و چاق به معناى آمادگى و سلامت است. مثلاً قليون را چاق كن يا فلانى كارچاق‌كن است، يعنى آنها را آماده مى‌كند. 😉 ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| بحث يادم رفت! دوستى مى‌گفت: براى سخنرانى عازم شهرى بودم و بحثى را آماده كرده بودم؛ همين كه سخنرانى را شروع كردم، بحث يادم رفت و هركارى كردم يادم نيامد. همين نكته را موضوع بحث خود قرار دادم كه اگر لطف خدا نباشد، ما هستيم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| حُر دير آمد، قبرش دورتر است روزهاى پايان حكومت طاغوت و ايام پيروزى انقلاب بود كه عدّه‌اى وابسته به تشكيلات خاصّى نزد من آمدند و گفتند: آقاى قرائتى! انقلابى‌ها ما را مى‌كوبند در حالى كه ما اعلام همبستگى كرده‌ايم. به آنها گفتم: شما دير آمديد، حتّى بعد از اقليّت‌ها اعلام همبستگى كرديد، حُر بايد صبح زود مى‌آمد دو ساعت دير آمد، قبرش دو فرسخ از بقيه شهيدان دورتر است. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| رابطه يا قهر شخصى مى‌گفت: برادرى دارم كه نماز نمى‌خواند، خواهر زنى دارم كه تارك‌الصلوة است، آيا با آنان رفت و آمد داشته باشم‌؟ رابطۀ فاميلى را چه كنم‌؟ گفتم: اين مربوط‍‌ به اثر است، گاهى ممكن است با رفت و آمد و ، انسانى را عوض كرد و گاهى بر عكس. اگر نجات مى‌دهى برو و اگر غرق مى‌شوى نرو. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| مهم‌ترين دعاى شما چيست‌؟ در سنين جوانى خدمت آخوند ملاعلى همدانى (ره) رسيدم و از ايشان سؤال كردم: اگر شما بدانيد دعاى مستجابى داريد چه چيز از خدا مى‌خواهيد؟ فرمود: اينكه خداوند من را بيامرزد. خيلى تعجّب كردم و تصور كردم كه اين عارف و عالم بزرگ چه خواهش و دعاى ساده‌اى دارد و حال آنكه در ذهن خودم دعاهاى بزرگ بزرگى مى‌پروراندم، ولى الآن كه بيش از ٥٠ سال سن دارم با آن همه مسئوليّت و مطالعه و كتاب و راديو و تلويزيون و... به اين نتيجه رسيده‌ام كه خواستۀ آن بزرگوار، يعنى ، بزرگ‌ترين خواستۀ من نيز هست. «و الحمدللّه ربّ‌ العالمين» ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
| نماز اوّل وقت سال ٥٨ در خدمت بوديم، عدّه‌اى از مهمانان خارجى هم حضور داشتند و ايشان گرم صحبت بودند. تا صداى بلند شد، شهيد بهشتى از حضّار معذرت‌خواهى كرد و گوشه‌اى سجّاده‌اش را انداخت و مشغول نماز شد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| شكنجه به خاطر نماز يكى از آزاده‌ها مى‌گفت: روزى پس از ظهر افسر اردوگاه همه را به محوطه‌ى باز اردوگاه فراخواند و تا نزديك غروب همه را نگهداشت. چون وقت مى‌گذشت يكى از برادرها گفت: اللّه اكبر. او را بردند و كتك زدند. برادرى ديگر گفت: اللّه اكبر. او را هم زدند، همين طور تعدادى از برادرها به خاطر نماز شكنجه شدند. بالاخره دوستان تصميم گرفتند به صورت نشسته و آهسته و به طورى كه افسران عراقى متوجّه نشوند، نماز ظهر و عصر را بخوانند. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| شيوۀ جذب از يكى از مجتهدين نجف كه هزاران طلبه نزد او درس خوانده‌اند پرسيدم: شما چگونه مجتهد شديد؟ گفت: در محلۀ ما آقايى بود كه شب‌ها براى دو سه نفر طلبه، درس شبانه داشت. من هم روزها كار مى‌كردم و شبها نزد ايشان مى‌رفتم. اين عالم بزرگوار ابتدا براى ما يك مى‌گفت و سپس درس را شروع مى‌كرد. اينگونه ما عاشق و دروس دينى شديم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| سرمايه‌دار طمعكار يكى‌ از ثروتمندان براى عالمى پولى آورده بود تا در راه فقرا خرج كند، ولى هنگام خداحافظى گفت: قطعه زمينى دارم در فلان جا كه سندش مشكلى پيدا كرده و اگر شما... عالم گفت: شما ده ميليون دادى تا صد ميليون بگيرى، پولت را بگير و برو. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| مرگ در كنار اسكناس 💶 مناسبتى بود و چند روز تعطيلى. يكى از سرمايه‌داران تهران به دور از چشم دوستان و بدون اطلاع خانواده، به حجره‌اش آمده بود تا سرمايه‌اش را حساب كند. پس از آن كه در قسمت عقبى حجره اسناد را بررسى كرد، خواست بيرون بيايد كه ديد كليد🔑 را داخل حجره جا گذاشته و در را به روى خود بسته است. هر چه فرياد زد چون بازار تعطيل بود، صدايش به جايى نرسيد، آنقدر فرياد زد كه از حال رفت. چون كسى از محل او خبر نداشت پس از چند روز او را در حالى پيدا كردند در كنار ميليون‌ها 💰 تومان پول، جان سپرده بود. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| شبى هزار ركعت نماز يكى از فضائل عليه السلام اين است كه شبى هزار ركعت نماز مى‌خواند. افراد زيادى مى‌گويند: مگر مى‌شود در يك شب هزار ركعت نماز خواند؟! قدس سره صاحب كتاب شريف «الغدير»، ماه رمضانى به مشهد مشرّف شد و هر شب هزار ركعت نماز در حرم مطهر خواند تا امكان اين امر را اثبات كند. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| جوانى امام به مرحوم آيت‌اللّه العظمى گفتم كه ما هر چه شنيده‌ايم از ميانسالى امام شنيده‌ايم، شما كه در جوانى با امام دوست بوده‌ايد آيا خاطره‌اى از جوانى امام به ياد داريد؟ ايشان فرمود: خاطرات بسيارى به ياد دارم از جمله اين كه در زمان رضا شاه، در مدرسه فيضيه نشسته بوديم كه يكى از مأموران شاه وارد مدرسه شد و شروع كرد به فحّاشى و قُلدرى. من شاهد بودم حضرت امام كه بيست و چند سال بيشتر نداشت، جلو آمد و چنان سيلى بر صورت او نواخت كه برق از گوشش پريد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| عشق به استاد قدس سره مى‌فرمود: من دوست دارم هواى شيراز را تنفّس كنم. گفتند: چرا؟ فرمود: چون ملاصدرا در اين شهر نفس كشيده است. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| پول شهرت قدس سره در زمان گمنامى كه به سلمانى مى‌رفت و يك قِران مى‌داد، بعد هم كه مشهور شد به همان سلمانى مى‌رفت و يك قِران مى‌داد. آرايشگر گفت: زمانى كه ناشناخته بوديد يك قِران مى‌داديد، حالا هم يك قران‌؟ شيخ گفت: نامم مشهور شده، مساحت سرم كه زياد نشده است! 😊 ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| خَشيت الهى به ملاقات يكى از مجروحان جنگى رفتم كه تركشى به دستش اصابت كرده بود و مى‌خواستند دستش را قطع كنند. از من پرسيد: وقتى دست راستم قطع شد، باز به خاطر گناهانى كه با دست چپم انجام داده‌ام كيفر خواهم شد و دست چپم عليه من در قيامت شهادت خواهد داد و يا اينكه خداوند مرا خواهد بخشيد؟ با خود گفتم: به راستى خداوند چه اوليائى دارد! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| خدمت در پشت جبهه 📻 در دوران هشت سال روزى به منزل مرحوم كوثرى، از منبرى‌هاى قديمى و مرثيه‌خوان حضرت اباعبداللّه الحسين عليه السلام ، رفتم تا از پدرش عيادت كنم. پيرمرد به صورت مشتى استخوان در گوشه‌اى افتاده بود، ولى مى‌گفت: من فكر كردم كه بايد كارى براى انقلاب بكنم و سهمى در جنگ داشته باشم. لذا شب‌ها كه خوابم نمى‌برد، شبى چند ساعت راديو عراق را خوب گوش مى‌دهم و وقتى مصاحبۀ اسراى ايرانى را پخش مى‌كنند، مشخّصات آنها را يادداشت مى‌كنم و روز بعد به خانواده‌شان در هر شهرى كه باشند تلفن 📞 مى‌كنم و آنها را از نگرانى درمى‌آورم. مدت‌هاست كه چنين كارى را انجام مى‌دهم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| خروج مغزها 🧠 يكى از دانشمندان ايرانى از رفتار بعضى مسئولين رنجيده بود و تصميم گرفت به خارج از كشور برود. اموالش را به طلا تبديل كرد و عازم سفر شد. در فرودگاه از رفتن او ممانعت كرده و گفتند: طلا مثل ارز است و خروج ارز از كشور ممنوع است. او اشاره به مغزش كرد و گفت: آقا واللّه اين ارز است! البته پس از مدتى وسايل برگشت او به كشور فراهم شد و مشغول فعاليّت گرديد. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| علاقه به عليه السلام خانمى با نامناسب وارد ماشين شد و شروع كرد به خواندن زيارت عاشورا. راننده ديد با آن قيافه زيارت عاشورا مى‌خواند، پرسيد: زيارت عاشورا مى‌خوانيد؟ خانم گفت: بله. راننده گفت: آيا امام حسين عليه السلام اين نوع حجاب و پوشش را دوست دارد؟ خانم يكّه خورد و گفت: مرا به خانه برگردانيد. به منزل رفت و لباس مناسبى پوشيد و از راننده تشكّر كرد. راستى علاقۀ به امام حسين عليه السلام چه مى‌كند. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| عشق به خمينى در مراسم حج ديدم يك سودانى، پيرمردى ايرانى را كه خسته و ناتوان شده بود به دوش گرفته تا به مقصد برساند. به او گفتم: به چه انگيزه‌اى يك ايرانى را به دوش گرفته‌اى‌؟ گفت: به خاطر . ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| شجاعت رهبر پس از قيام پانزده خرداد، شاه به اسداللّه عَلَم وزير دربار گفت: اين خمينى كيست كه آشوب به راه انداخته‌؟ علم گفت: يادتان هست وقتى شما به منزل آيت‌اللّه العظمى بروجردى در قم وارد شديد همۀ علما بلند شدند، امّا يك سيدى بلند نشد؟ شاه گفت: بله. عَلَم گفت: اين همان است! ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| سوز دينى در زمان طاغوت دوستى در قم داشتم كه مى‌گفت: وقتى مى‌خواهم به مسافرت بروم، مقدارى سوهان و شيرينى مى‌خرم و همين كه وارد اتوبوس شدم به راننده و شاگرد راننده تعارف مى‌كنم. در بين راه يا موسيقى روشن نمى‌كند و يا اگر روشن كرد با تذكّر من خاموش مى‌كند. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────