eitaa logo
📚📖 مطالعه
62 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
847 ویدیو
65 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۸ - کرامت علما ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ جناب آقای حاج آقا معین شیرازی ساکن تهران نقل فرمودند که روزی به اتفاق یکی از بنی اعمام در خیابان تهران ایستاده منتظر تاکسی 🚕 بودیم تا سوار شویم و به محل موعودی که فاصله زیادی داشت برویم . قریب نیم ساعت ایستادیم هرچه تاکسی می آمد یا پر از مسافر بود یا نگه نمی داشت و خسته شدیم. ناگاه یک تاکسی آمد و خودش توقف کرد و به ما گفت: آقایان بفرمایید سوار شوید و هرجا می خواهید بفرمایید تا شما را برسانم، ما سوار شدیم و مقصدمان را گفتیم. در اثنای راه من به ابن عمم گفتم شکر خدای را که در تهران یک راننده مسلمانی پیدا شد که به حال ما رقّت کرد و ما را سوار نمود! راننده شنید و گفت : آقایان ! تصادفاً من مسلمان نیستم و ارمنی هستم، گفتیم پس چطور ملاحظه ما را نمودی؟ گفت اگر چه مسلمان نیستم؛ اما به کسانی که عالم مسلمانها هستند و لباس اهل در بر دارند عقیده مندم و احترامشان را لازم می دانم به واسطه امری که دیدم. پرسیدم چه دیدی ؟ گفت : سالی که مرحوم آقای حاج میرزا صادق مجتهد تبریزی را به عنوان تبعید از تبریز به کردستان ( سنندج ) حرکت دادند من راننده اتومبیل ایشان بودم، در اثنای راه نزدیک به درخت و چشمه آبی شدیم، آقای تبریزی فرمودند اینجا نگه دار تا نماز ظهر و عصر را بخوانم. سرهنگی که مأمور ایشان بود به من گفت اعتنا نکن و برو ! من هم اعتنایی نکرده رفتم تا محاذی آب رسیدیم، ناگهان ماشین خاموش شد هرچه کردم روشن نگردید. پیاده شدم تا سبب خرابی آن را بدانم، هیچ نفهمیدم. مرحوم آقا فرمود حالا که ماشین متوقف است بگذارید نماز بخوانم، سرهنگ ساکت شد. آقا مشغول گردید من هم سرگرم باز کردن 🔧⚙🔩 آلات ماشین شدم بالاخره هنگامی که آقا از نماز فارغ شد و حرکت کرد، فورا ماشین روشن گردید. از آن روز من دانستم که اهل این لباس، نزد خدای عالَم، محترم و آبرومندند . در موضوع و شرافت علماء و لزوم اکرام و احترام آنها روایات و داستانهایی است که ذکر آنها از وضع این رساله بیرون است، به کتاب کلمه طیبه مرحوم نوری مراجعه شود. https://eitaa.com/mabaheeth/45697 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
۲۹ - شفای هفت مریض در یک لحظه ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ و نیز مرحوم سلاحی مزبور - علیه الرحمه - در ماه محرم تقریبا بیست سال قبل که مرض حصبه در شیراز شایع و کمتر خانه ای بود که در آن مریض حصبه ای نباشد و تلفات هم زیاد بود یک روز فرمود در منزل آقای حاج عبدالرحیم سرافراز، هفت نفر مبتلا به حصبه را خداوند به برکت علیه السلام شفا مرحمت فرمود و تفصیل آن را بیان کرد. بعدا آقای سرافراز را ملاقات کردم و قضیه واقعه را پرسش نمودم، ایشان مطابق آنچه مرحوم سلاحی فرموده بود بیان کرد، سپس از ایشان خواستم که آن واقعه را به خط خود نوشته تا در اینجا ثبت شود، اینک نوشته آقای سرافراز: 📃 تقریبا بیست سال قبل که اغلب مردم مبتلا به مرض حصبه می شدند در خانه حقیر هفت نفر مبتلا به مرض حصبه در یک اطاق بودند، شب هشتم ماه محرم الحرام برای شرکت در مجلس عزاداری، مریضها را در خانه به حال خود گذاشتم و ساعت پنج از شب گذشته با خاطری پریشان به مجلس تعزیه داری خودمان که مؤسس آن مرحوم حاج ملا علی سیف - علیه الرحمه - بود رفتم. موقع تعزیه داری، سینه زنی، نوحه و مرثیه حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام قرائت شد؛ پس از فراغت از تعزیه داری و ادای نماز صبح، با عجله به منزل می رفتم و در قلب خود شفای هفت مریض را بوسیله عزیز زهرا (علیه السلام) از خدا می خواستم. وقتی به منزل رسیدم دیدم بچه ها اطراف منقل آتشی🔥 نشسته و مختصر نانی که از روز قبل و شب باقیمانده است، روی آتش گرم می کنند و با اشتهای کامل مشغول خوردن آن نانها هستند. از دیدن این منظره عصبانی😠 شدم؛ زیرا خوردن نان آن هم نانی که از روز و شبِ گذشته باقیمانده برای مبتلا به مرض حصبه مُضرّ است. دختر بزرگم که حالت عصبانیت مرا دید گفت ماها خوب شده ایم و از خواب برخاستیم و گرسنه ایم نان و چای می خوریم. گفتم خوردن نان برای مرض حصبه خوب نیست. گفت پدر! بنشین تا من خواب خودم را تعریف کنم و ما همه خوب شده ایم. گفتم خوابت را بگو؛ گفت: در خواب دیدم اطاق، روشنی زیادی دارد و مردی آمد در اطاق ما و فرش سیاهی در این قسمت از اطاق پهن کرد و پهلوی درب اطاق با ادب ایستاد، آن وقت پنج نفر با نهایت جلالت و بزرگواری وارد شدند که یک نفر آنها زن مجلله ای بود، اول به طاقچه های اطاق و به کتیبه ها که به دیوار زده [شده] بود و اسم چهارده معصوم (علیهم‌السلام) را روی آنها نوشته بود خوب با دقت نگاه کردند؛ پس از آن اطراف آن فرش سیاه نشسته و قرآنهای کوچکی از بغل بیرون آورده و قدری خواندند؛ پس از آن یک نفر از آنها شروع کرد به روضه حضرت قاسم علیه السلام به عربی خواندن و من از اسم حضرت قاسم که مکرر می گفتند فهمیدم روضه حضرت قاسم علیه‌السلام می خوانند و همه شدیداً گریه می کردند و مخصوصا آن زن خیلی سوزناک گریه می کرد؛ پس از آن در ظرفهای کوچکی چیزی مثل قهوه همان مردی که قبل از همه آمده بود آورد و جلو آنها گذارد. من تعجب کردم که اشخاص با این جلالت چرا پاهاشان برهنه است، جلو رفتم و گفتم شما را به خدا کدامیک از شما حضرت علی علیه السلام هستید؟ یکی از آنها جواب داد و فرمود منم. خیلی با مهابت بود. گفتم شما را به خدا چرا پاهای شما برهنه است، پس با حالت گریه فرمود ما این ایام عزاداریم و پای ما برهنه است، فقط پای آن زن در همان لباس پوشیده بود. گفتم ما بچه ها همه مریضیم. مادر ما هم مریض است، خاله ما مریض است، آن وقت حضرت علی علیه السلام از جای خود برخاست و دست مبارک بر سر و صورت یک یک ما کشیدند و نشستند و فرمودند خوب شدید مگر مادرم، گفتم مادرم هم مریض است، فرمودند مادرت باید برود. از شنیدن این حرف گریه کردم و التماس نمودم؛ پس در اثر عجز و لابه من، برخاستند دستی هم روی لحاف مادرم کشیدند آن وقت [که] خواستند از اطاق بیرون روند رو به من کرده فرمودند بر شما باد نماز که تا شخص مژه چشمش به هم می خورد باید بخواند. تا درب کوچه، عقب آنها رفتم دیدم مرکبهای سواری که برای آنان آورده اند روپوشهای سیاه دارد، آنها رفتند و من برگشتم. 🥱 در این وقت از خواب بیدار شدم صدای اذان صبح را شنیدم‌. دست به دست خودم و برادرانم و خاله ام و مادرم گذاشتم، دیدم هیچکدام تب🤒 نداریم، همه برخاستیم و نماز صبح را خواندیم، چون احساس گرسنگی زیاد در خود می کردیم لذا چای 🫖☕️ درست کرده با نانی🍞 که بود مشغول خوردن شدیم تا شما بیایید و تهیه صبحانه کنید و بالجمله تمام هفت نفر سالم و احتیاجی به دکتر و دوا پیدا نکردند. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/46478 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
بنده او را با انواع و اقسام امتحانات آزمایش نمودم. آیه ای را غلط میخواندم وی میگفت نه این درست نبود و اینطور است، تعداد جمل مکرره در یک سوره را از او میپرسیدم فوراً میگفت چند است. چندین نوع قرآن به چاپهای مختلف حاضر نمودم و از اواسط و اوایل و اواخر قرآن آیه‌ای را در نظر میگرفتم و قرآنی را به او میدادم بلافاصله آنرا میگشود و آیه منظور را نشان میداد بطوریکه من دچار حیرت میشدم. او را به دکان عکاسی آوردم و عکسی از او برداشتم و از طرف چندین نفر از اشخاص مختلف که فعلاً در نظرم نیستند نیز مورد آزمایش قرار گرفت که همگی دچار حیرت گریدند؛ زیرا اگرچه حافظ قرآن شاید بسیار باشند ولی به این نحو که بدون فکر و تأمل بگوید: آیه چندم فلان سوره، و یا فلان جمله، چند بار در فلان سوره تکرار شده، و پیدا کردن فوری هر آیه را که بخواهند، آن هم از چنین مردی عامی و اُمّی، شاید منحصر به فرد باشد. کیفیت پیدایش این موهبت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بنده چون این وضع را دیدم و به تازگی، او را مشاهده کردم (و تصور میکنم خودش هنوز متوجه نیست که دارای چه موهبتی است و شاید بعلت بی سوادی و امی بودنش خیال میکند هر کَس قرآن میخواند اینچنین است) از او درخواست کردم که داستان خود را برای من نقل کند. اینک آنچه از او شنیدم: وی میگفت: در چند سال پیش از این در ده یعنی دهی که در آن رعیتی میکردم روزی واعظی در حین وعظ میگفت که در مِلک شخصی که زکوه نمیدهد باطل است، این‌حرف در من اثر کرد؛ زیرا میدانستم که آن ملکِ مردی نیست که زکوه بدهد، از این جهت به پدرم گفتم که من در این ملک نمیتوانم توقف کنم؛ زیرا من نماز میخوانم و تمام نمازهای من باطل است و من از این ده بیرون میروم. هر چه پدرم اصرار کرد که بمانم و میگفت تو از کجا میدانی که او زکوه نمیدهد، من چون قطع داشتم و میدانستم که صاحب ملک اعتنائی به دادن زکوه ندارد، اصرار پدرم را نپذیرفتم لذا با اکراه و بالاجبار از آن ده بیرون آمدم و برای معیشت خود عملگیِ راه بین قم و اراک را قبول نمودم و روزی سی شاهی مزد به من داده میشد و من با این مبلغ استعاشه میکردم. سه سال بدین منوال گذشت. روزی مالک من نزد من کَس فرستاد و گفت: من اکنون زکوه میدهم بیا در همان ملک مشغول کار باش اگر هم نخواهی که برای من رعیتی کنی زمینی به تو میدهم، بذر هم میدهم برای خودت کشت کن‌. من تحقیق نمودم معلوم شد که وی زکوه میدهد از این جهت به ملک مزبور برگشتم. مالک ملک، بذر ده مَن زمین به من داد و یک بار گندم، تا بدینوسیله کشت نموده و امرار معاش نمایم. من ده من گندم🌾 را برای بذر برداشتم و نصف بقیه را برای معاش خود نگه داشته، نصفه دیگر را بین فقرای آن ده و ارحام خویش تقسیم نمودم. در نتیجه این کار، خداوند به زراعت من داد و ده بار گندم عایدم شد باز به همان نحو شروع به کار کردم یعنی ده من گندم برای بذر نگهداشته نصف بقیه را خودم برداشتم و مابقی را به فقرای ده دادم.
روزی در موقعی که حاصل مزرعه را بریده و خرمن کرده بودم به قصد باد دادن گندم🌾، از منزل خارج شدم. اتفاقاً در آنروز به هیچ وجه باد نمیوزید. تا ظهر هر چه کوشش کرده و به انتظار نشستم نتوانستم گندمی بدست آورم، ناگزیر دست خالی به قلعه مراجعت کردم. در بین راه یکی از فقرا که هر ساله در منافع زراعت من سهیم بود رسید و گفت: کربلائی محمدکاظم، من امشب هیچ گندم ندارم و زن و فرزندم نان🍞 ندارند که خجل شدم که داستان آنروز خود را به او بگویم، گفتم به چشم و باز به سوی خرمن بازگشتم ولی چه سود که بادی نمیوزید. برای اینکه نان شب خانواده این فقیر تأمین شود با زحمت زیاد بوسیله دست مقدار گندمی را از کاه جدا نموده و به سختی بهوا کردم تا مختصری گندم بدست آورده درب منزل آن شخص بردم و چون خسته بودم در میدان‌گاهی که جلو دو امامزاده نزدیک قلعه به نام امامزاده باقر (علیه‌السلام) و امامزاده جعفر (علیه‌السلام) واقع است روی سکوئی نشستم. یکی از آندو به من گفت کربلائی محمدکاظم اینجا چه میکنی؟ گفتم خسته ام و رفع خستگی میکنم. همان سید به من گفت بیا برویم فاتحه بخوانیم من هم قبول کردم. آنان در جلو و من هم در عقب به سوی داخل امامزاده رهسپار شدیم. آنان شروع به خواندن چیزی کردند که من نفهمیدم چه میخوانند و من ساکت ایستاده بودم. یکی از آنان گفت کربلائی محمدکاظم چرا تو چیزی نمیخوانی؟ گفتم آقا من سواد ندارم، نمیتوانم چیزی بخوانم من گوش میدهم، آنان از فاتحه خوانی در این امامزاده فراغت یافته و به سوی امامزاده دیگر رفتند و من هم در عقبشان روان شدم، آنها باز شروع به خواندن چیزی کردند که من بعلت بیسوادی نمیفهمیدم ولی در این هنگام چشمم به سقف امامزاده دوخته شده بود ناگاه دیدم در اطراف بقعه نقش و نگاری پدیدار است که پیش از این اثری از آنها نبود. در حیرت بودم که یکی از ان دو سید باز به سوی من آمده و گفت چرا نمیخوانی؟ گفتم آقا من که سواد ندارم دست پشت شانه ام گذاشت و به سختی مرا تکان داد و گفت بخوان چرا نمیخوانی؟ و این جمله را تکرار مینمود، من متوحش😨 شدم‌. ناگاه آن سید دیگر به نزد من آمد و به ملایمت دست به پشت شانه ام زد و گفت بخوان، میتوانی بخوانی، بخوان، میتوانی بخوانی. من از وحشت بروی زمین افتادم و دیگر نفهمیدم چه شد. وقتی به هوش آمدم، دیدم از آن نقش و نگارها در اطراف بقعه چیزی نیست و همان وضع ساده سابق را دارد ولی آیات و سوره های قرآن در قلب من مثل سیل جاری است. از بقعه بیرون آمدم و چون دیدم نزدیک غروب است برای آنکه بخوانم در این وقت مردم اطراف بقعه به من با تعجب نگریستند و گفتند: کربلائی محمدکاظم کجا بودی؟ گفتم در بقعه فاتحه خوانی میکردم گفتند تو دو روز یا یک روز (تردید از بنده است) پیدایت نیست و عقب تو میگردند. من فهمیدم که در این مدت در حال بیهوشی بوده ام و از آن زمان اینچنین که میبینید هستم. اینست چیزی که بنده خودم شخصاً از این مرد مشاهده کردم و شنیدم و عده ای نیز که از حال این مرد اطلاع پیدا کرده اند زیادند؛ من جمله عده ای از نویسندگان و دانشمندان، و این مرد اکنون بدون هیچگونه اظهار و هرگونه داعیه ای مانند مردم عادی به رعیتی خود ادامه میدهد و شاید هنوز هم در تهران باشد. دیگر خوانندگان این داستان، آنرا به چه چیز میل نمایند، مختارند. (پایان نوشته آقای محلاتی) آیت الله آقای حائری یزدی سلمه الله تعالی در مورد این قضیه چنین نوشته اند: کربلائی کاظم معلوم بود که مورد عنایت غیبی است. من کتاب دُرَر چاپ اول را که خیلی خط آن ریز و درهم است به او نشان دادم. تقریباً فوری دست روی یک جمله آن که قسمتی از آیه قرآن بود گذاشت و آن قسمتی از آیه شریفه نبأ بود و گفت این قرآنست و خواند؛ در صورتیکه برای خود من به آن آسانی مشهود نبود. او میگفت سواد غیر قرآنی را ندارم و حروف قرآن مانند نوری نزد من درخشندگی دارد. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/16111233/4479 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنان استاد راجع به نحوه تشویق👏 فرزندان به و عبادت ... 👌 می‌شود حتما گوش دهید... ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
۳۶ - إخبار از خیال ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ و نیز حاج مؤمن مزبور - علیه الرحمه - نقل کرد از مرحوم عالم کامل جناب حاج سیدهاشم امام جماعت مسجد سردزک که روزی پس از نماز جماعت منبر رفته بود و در مسئله لزوم در نماز و اهمیت آن، مطالبی می فرمود؛ ضمنا فرمود: روزی در این مسجد پدرم ( مرحوم آقای حاج سید علی اکبر یزدی - اعلی اللّه مقامه ) می خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم، ناگاه مردی در هیئت اهل دهات وارد شد و از صفوف جماعت عبور کرد تا صف اول پشت سر پدرم قرار گرفت. مؤمنین از اینکه یک نفر دهاتی در محلی که باید جای اهل فضل باشد آمده سخت ناراحت شدند، او اعتنایی نکرد و در رکعت دوم در حال قنوت، قصد فُرادا نمود و نمازش را تمام کرد، همانجا نشست و سفره ای که همراه داشت باز نمود و شروع به خوردن نان کرد. چون از نماز فارغ شدیم، مردم از هر طرف به او حمله کردند و اعتراض نمودند و او هیچ نمی گفت! پدرم متوجه مردم شد و گفت : چه خبر است ؟ گفتند : امروز این مرد دهاتیِ جاهل به مسئله آمده صف اول، پشت سر شما اقتدا کرده، آنگاه وسط نماز قصد فرادا کرده و بعد نشسته چیز می‌خورد. پدرم به آن شخص گفت چرا چنین کردی؟ در جواب گفت : سبب آن را آهسته به خودت بگویم یا در این جمع بگویم ؟ پدرم گفت در حضور همه بگو. گفت : من وارد این مسجد شدم به امید اینکه از فیض جماعت با شما بهره ای ببرم، چون اقتدا کردم اواسط حمد دیدم شما از نماز بیرون رفتید و در این خیال واقع شدید که من پیر شده ام و از آمدن به مسجد عاجزم، الاغی لازم دارم که سواره حرکت کنم؛ پس به میدان الاغ فروشها رفتید و خری را انتخاب کردید و در رکعت دوم در خیال تدارک خوراک الاغ و تعیین جای او بودید که من عاجز شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست و نمی توانم با شما باشم، نماز خود را تمام کردم. این را گفت و سفره را پیچید و حرکت کرد. پدرم بر سر خود زد و ناله نمود و گفت : این مردِ بزرگی است، او را بیاورید که مرا به او حاجتی است. مردم رفتند که او را برگردانند ناپدید گردید و تا این ساعت دیگر دیده نشد. پس باید متوجه بود که هیچوقت به نظر حقارت به مؤمنی نباید نگریست یا عمل او را که محمل صحیح دارد، مورد اعتراض قرار داد؛ زیرا ممکن است همان شخصی که مورد تحقیر واقع شده به واسطه نداشتن جهات ظاهریه ای که خَلق آنها را میزان شرافت و لزوم احترام قرار داده اند، نزد خدا عزیز و گرامی باشد و ندانسته دوست خدا را اهانت کرده و خود را مورد قهر و غضب خداوند قرا دهند. و نیز ممکن است دوست خدا عمل صحیحی بجا آورد و شخص به واسطه حمل به صحت نکردنش، او را مورد اعتراض قرار دهد و دلش را بشکند.¹ ------------------------------------------------ [1] - برای دانستن بزرگی گناه اهانت به مؤمن و تحقیر و دلشکسته کردنش، به جلد دوم کتاب گناهان کبیره ، به صفحات 390 تا 417 مراجعه شود. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/47200 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حریم حرم الهی 🔶 با طهارت وارد شو 🔷 یک عمر برای یک لبخند 📣 بخش چهارم | ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │ 📖 @feqh_ahkam │ 💌 @arame_janam │ 📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فرمود که: بگو بعد از هر نماز واجب: «رَضیتُ بِاللَّهِ رَبّاً وَ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه نَبِیّاً وَ بِالْاِسلامِ دیناً وَ بِالْقُرآنِ کِتَاباً وَ بِالکَعْبَةِ قِبلَةً وَ بِعَلِیٍّ وَلِیّاً وَ اِماماً وَ بِالحَسَنِ وَ الحُسَینِ وَ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَی بنِ جَعفَرٍ وَ عَلِیّ بنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ وَ عَلِیّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ وَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِم اَئِمَّةً، اَللَّهُمَّ اِنّی رَضیتُ بِهِم اَئِمَّةً فَارْضِنی لَهُم اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» و از چیزهایی که نافع است برای این عقبه مواظبت به اوقات نمازهای فریضه است. و در جزء حدیثی است که در مشرق و مغرب عالم اهل بیتی نیست مگر آنکه مَلَکُ الْمَوت در هر شبانه روز در اوقات - پنج مرتبه - به ایشان نظر می کند؛ پس هرگاه کسی را که می خواهد قبض روح کند از کسانی باشد که مواظبت داشته به نماز و نمازها را در اوقات خود بجا آورده، مَلَکُ الْمَوْت تلقین کند او را شَهادَتَیْن و دور کند از او ابلیس ملعون را. و روایت شده که حضرت صادق علیه السلام نوشت برای شخصی، که اگر خواسته باشی که ختم شود به خوبی، عمل تو، تا آنکه قبض روح تو شود در حالی که تو در افضل اعمال بوده باشی؛ پس بزرگ شمار حق خدا را از آنکه صرف کنی نعمت های خدا را در معصیت های خدا، و آنکه مغرور شوی به حلم خدا از تو، و گرامی دار هر که را که یافتی که ما را ذکر می کند یا ادّعا می کند مودّت و دوستی ما را؛ پس باکی نیست بر تو در گرامی داشتن او را خواه راست گوید یا دروغ، همانا به تو نفع می رساند نیّتِ تو و به او می رسد ضرر دروغ او. فقیر گوید: که برای عاقبت به خیر شدن و از شقاوت به سعادت رسیدن نافع است: خواندن دعای یازدهم صحیفه کامله: «یا مَن ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذّاکِرینَ...» [تا آخر] . و خواندن دعای تمجید که در کافی و غیره نقل شده و حقیر در کتاب باقیات الصالحات بعد از ادعیه ساعات آنرا نقل کرده ام. و خواندن نمازی که وارد شده در یکشنبه ذِی القَعده. و مداومت به این ذکر شریف: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَّدُنکَ رَحمَةً اِنَّکَ اَنتَ الوَهَّابُ» و مداومت به علیها السلام.📿 و در انگشت کردن انگشتر عقیق، خصوص اگر عقیق سرخ باشد و خصوص اگر بر آن نقش باشد «محمدٌ نبیّ اللَّه و علیٌّ ولیّ اللَّه». و خواندن سوره «قَد اَفْلَحَ المُؤمِنُون» در هر جمعه. و خواندن هفت مرتبه بعد از نماز صبح و نماز مغرب: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ». و آنکه در شب بیست و دوم رجب، هشت رکعت نماز گزارد، در هر رکعت حمد یک مرتبه و «قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِرُون» هفت مرتبه بخواند و بعد از فراغ، ده مرتبه بفرستد و ده مرتبه استغفار کند. و سید بن طاووس از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم روایت کرده که هر که در شب ششم شعبان چهار رکعت نماز گزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و پنجاه مرتبه توحید بخواند، حق تعالی قبض فرماید روح او را بر سعادت، و گشاد گرداند قبر او را و بیرون شود از قبر خود در حالی که صورتش مثل ماه باشد و بگوید: «اَشْهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ» مؤلف گوید: که این نماز بِعَینِه نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است که فضیلت بسیار دارد و من در این مقام شایسته و مناسب دیدم دو حکایت ذکر کنم:
20.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | دل‌ها 🔄 بازنشر نماهنگی از حضور و اقامه حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدّظلّه العالی در حسینیه امام خمینی(ره) ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 چگونه یک نماز خوب بخوانیم ؟ 🎧 بشنویم | جلسه پنجم چگونه یک خوب بخوانیم؟ 🎙️ حجت‌الاسلام 🎧 جلسه اول را بشنوید. 🎧 جلسه دوم را بشنوید. 🎧 جلسه سوم را بشنوید. 🎧 جلسه چهارم را بشنوید. #️⃣ عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰ اهمیت 🎙️ از زبان مرحوم شیخ احمد_کافی (رضوان الله تعالی علیه) ✨ عَنْ أمِیرِ الْمُؤمِنِینَ ـ عَلَیهِ السَّلامُ ـ قالَ: إخْتَبِرُوا شِیعَتی بِخِصْلَتَیْنِ فاِنْ کانَتا فِیهِمْ فَهُمْ شِیعَتِی: مُحافَظَتُهُمْ عَلی أوْقاتِ الصَّلَواتِ وَ مُواساتُهُمْ مَعَ إخْوانِهِمْ الْمُؤْمِنِینَ بِالْمالِ وَ إنْ لَمْ تَکونا فِیهِمْ فَاعزَبْ ثُمَّ اَعزَبْ ثُمَّ اَعزَبْ. شیعیان مرا به دو خصلت امتحان کنید که اگر دارای این دو خصلت بودند، شیعه اند: 1) اهمّیّت به نماز در اوّل وقت و 2) دستگیری برادران دینی خود با مال،  اگر این دو در آن ها نبود، پس از ما دورند، دورند، دورند! 📚 جامع الاخبار/ صفحه 35 105 ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ 🔗 مباحث را در فضای مجازی | ایتا دنبال و معرّفی کنید؛ ╭┅──────────────┅╮ https://eitaa.com/joinchat/2307129358C448afc1e38 ╰┅──────────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 | ماجرای جالب پیرمردی که حدود ۱۷۰ سال داشت و می‌گفت بعد از عشاء می‌خوابید و دو ساعت مانده به صبح بلند می‌شد... 🎙️ از زبان مرحوم شیخ (ره) 🌐 @Mabaheeth
🔰 ◻️ ، دل را آزاد و جامعه را آباد میسازد. ◻️ گرم کردن محفل زندگی با تلاش فکری و عملی برای بزرگداشت نماز ◻️ نماز، استحکام‌بخش پیوندهای حیاتی جامعه خوشبخت و خوش‌فرجام ◻️ جوانان و نوجوانان در بهره‌‌بردن از نماز، از همه جلوترند ◻️ مخاطبان اصلی برپا داشتن ... ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 آثار دنیوی سست انگاری نماز و راه رسیدن به حضور قلب 🎙 حجت‌الاسلام و المسلمین دام عزّه 🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۷/۱۲/۶ (شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها) ⏱ زمان: ۳۹ دقیقه 🎞 فیلم در آپارات 👈 راهکار حضور قلب در نماز @nasery_ir ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
24.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آثار دنیوی سست انگاری و راه رسیدن به 🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۷/۱۲/۶ (شب ولادت سلام الله علیها) ⏱ زمان: ۳۹ دقیقه 📥 حجم: ۷۴ مگابایت @nasery_ir ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔅 وای به حال کسی که رو سبک می‌شماره! 🎙️ حجت‌الإسلام و المسلمین ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
✨ نماز اول وقت حتی در هواپیما ✍ کسی که به اول وقت تقید دارد به آنجا که باید برسد، می رسد. ╭─── │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🎬 این کلیپ را حتماً ببینیم ؛ چرا که در هولناکترین لحظه ی زندگی به کار می‌آید... 🎙️ استاد https://eitaa.com/ghararemotalee/3744 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
🎧 برای شنیدن قسمت مورد نظر رو دقیقه 🖱 کنید ... 20:00 | اهمیت 28:57 | اهمیت 47:31 | ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
┅═ ۷۰ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅ ❒ مثل داروي تلخ! ⿻◌⿻◌⿻◌⿻ دارو تلخ است؛ خاصيت آن هم به تلخي است؛ اما شيريني سلامت و بهبود در پي دارد. به شرط اين كه در وقت و زمان خود مصرف شود، و دير يا زود نشود. و ديگر آن كه اندازه آن هم مراعات شود و كم يا زياد نشود، اگر گفته اند شربتي را دو پيمانه مصرف كن و ديگري را سه يا چهار پيمانه، به همان ميزان بايد مصرف شود. از طرفي هم البته بايد پرهيز را مراعات كرد، يعني در كنار آن هر چيزي را نبايد خورد. حال، چيزي دقيقاً شبيه داروست. يعني مثل دارو تلخ است، هر كَس بگويد شيرين است شيرينْ عقل است. مگر مي شود صبح سرماي زمستان توي جاده از اتوبوسي پياده شوي، و در هواي سرد وضويي بسازي و با لرز و سرما نماز بخواني و شيرين باشد؟ يا غرق فيلم يا غرق گفتگو باشي و مؤذن اذان بگويد و بلند شوي و راهي مسجد شوي و شيرين باشد؟ البته نه فقط نماز بلكه هر عبادت ديگري هم همين طور است، اساساً حق، اينگونه است اميرالمؤمنين علي(علیه‌السلام) فرمود: الحق مُرّ، يعني حق تلخ است. نماز هم كه حق است؛ پس تلخي هاي خود را دارد. بله، اگر انسان نسبت به حقيقت نماز فهم و معرفت پيدا كند تلخي آن شيرين و آسان مي شود. از اين رو در دعا از خدا مي خواهيم، خدايا شيريني ذكر خودت را به ما بچشان. ← يعني خدايا به ما معرفت كرامت كن! ⏰ ديگر آن كه نماز مثل دارو زمان دار است و بايد زمان آن را رعايت كنيم، يعني در وقت خود بخوانيم. چون فلسفه نماز احساس عظمت حق است و اين احساس براي كسي اتفاق مي افتد كه نماز را در خود بخواند. كسي كه با تأخير، نماز خود را مي خواند در حقيقت با تأخير خود فرياد مي كند كه خدايا! تو عظيم نيستي، پول💰 عظيم است، كسب و كار عظيم است، تفريح و تفرج عظيم است. اگر تو عظيم بودي كه من همان ابتدا حرف تو را گوش مي دادم. ديگر اين كه مثل دارو بايد كنار نماز پرهيز هم باشد، پس اگر نماز حق است بايد از باطل فاصله گرفت، يعني نبايد به منكَر و فحشايي آلوده شد وگرنه خاصيت نماز را از بين مي برد. شما وقتي يك فضا را با وسايل گرمايشي گرم نگه مي داري بايد تمام روزنه ها و دريچه ها و درها را ببندي، و گرنه انرژي را هدر داده اي. چرا نماز براي ما حرارت و گرمايي ايجاد نمي كند؟! چون پنجره🪟 گوش👂، پنجره چشم👀، پنجره دهان😛 باز است و هر چيزي را مي شنويم، هر چيزي را مي بينيم، هر چيزي را مي گوييم. درست مثل انباري كه پر از گندم باشد؛ اما روزنه ها هم باز باشند. اينجاست كه همه چيز طعمه موش🐭 و مور🐜 و ملخ🦗 شده و از دست مي رود. «گر نه موشي دزد در انبار ماست گندم اعمال چل ساله كجاست» خلاصه اين كه هر كَس مي خواهد از اندوخته نماز خود و از حرارت و گرماي آن برخوردار باشد بايد اين پنجره ها و روزنه ها را يكي پس از ديگري بسته نگه دارد و تنها به ضرورت باز كند، نه اين كه پيوسته از سر هوا و هوس و ميل، چشم 👁👁 و زبان👅 و گوش👂🏻 خود را باز بدارد. ┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━ 📚 @ghararemotalee 📳 @Mabaheeth
┅═ ۹۷ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅ ❒ مثل مغز و پوست! ⿻◌⿻◌⿻◌⿻ 🥜 پوست گردو را اگر به تنهايي در مرغوب ترين خاك هم بكاري سبز نمي شود. مغز تنها هم همين طور است، مگر اين كه هر دو را با هم بكاري. يادمان باشد ، روزه، حج و تمامي عبادات ديگر چيزي شبيه پوست اند و آدميت و و داراي احساس عاطفه و مهر بودن حكم مغز را دارد. پس اگر كسي نماز مي خواند؛ اما جوانمردي ندارد، مثل باغباني است كه تنها پوست را كاشته باشد؛ يا از آن طرف اگر كسي جوانمرد است و عاطفه و احساس دارد؛ اما نماز نمي خواند، مثل باغباني است كه تنها مغز را كاشته باشد؛ باز هم سبز نمي شود. و كار شيطان 😈 همين است كه ميان مغز و پوست جدايي اندازد يعني يك عده را به مغز مي خواند بدون نماز و كسان ديگر را هم به نماز مي خواند؛ اما بدون مغز. ┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━ 📚 @ghararemotalee 📳 @Mabaheeth
اَللّٰهُمَّ ارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِكَ مٰالاً طَیِّباً كَثِیراً فَاضِلاً لاٰیُطْغِینِی، وَ تِجَارَةً نَامِیَةً مُبَارَكَةً لاٰ تُلْهِینِی، وَ قُدْرَةً عَلیٰ عِبَادَتِكَ، وَ صَبْـراً عَلَی الْعَمَلِ بِطَاعَتِكَ، وَ الْقَوْلَ بِالْحَقِّ، وَ الصِّدْقَ فِی الْمَوٰاطِنِ كُلِّهٰا، وَ شَنَاٰنَ الْفَاسِقِینَ، وَ اَعِنّیٖ عَلَی التَّهَجُّدِ لَكَ بِحُسْنِ الْخُشُوعِ فِی الظُّلَمِ، وَ التَّضَـرُّعِ اِلَیْكَ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ وَ اِقَامِ الصَّلاةِ، وَ اِیْتَاءِ الزَّكَاةِ، وَ الصَّوْمِ فِی الْهَوٰاجِرِ ابْتِغَاءَ وَجْهِكَ. خداوندا، مرا از فضل خود روزی فرما مال پاک فراوانِ افزونی که مرا به طغیان نکشاند و تجارت رشد کنندۀ مبارکی که مرا مشغول نسازد، و توانایی بر عبادتت، و بُردباری بر عمل به طاعتت، و گفتـن به حق و صداقت در همه مواضع، و دشمن داشتـن فاسقان و مرا یاری ده بر شب زنده داری در طاعت برای تو با خشوع نیکو در تاریکی‌ها، و تضـرّع و التماس به سوی تو در سختی و رفاه و برپای داشتـن و دادن زکات و روزه داشتـن در شدت گرما به خاطر رضای تو. وَ قَرِّبْنِی اِلَیْكَ زُلْفَةً وَ لاٰ تُعْرِضْ عَنِّی لِذَنْبٍ رَكِبْتُهُ، وَ لاٰ لِسَیِّئَةٍ اَتَیْتُهٰا، وَ لاٰ لِفَاحِشَةٍ اَنَا مُقِیمٌ عَلَیْهٰا رٰاجٍ لِلتَّوْبَةِ عَلَیَّ مِنْكَ فِیهٰا، وَ لاٰ لِخَطَأٍ وَ عَمْدٍ كَانَ مِنّیٖ عَمِلْتُهُ اَوْ اَمَرْتُ بِهِ، صَفَحْتَ لیٖ عَنْهُ اَوْ عَاقَبْتَنِی عَلَیْهِ، سَتَـرْتَهُ عَلَیَّ اَوْ هَتَكْتَهُ، وَ اَنَا مُقِیمٌ عَلَیْهِ اَوْ تٰائِبٌ اِلَیْكَ مِنْهُ. و نزدیک ساز مرا به خودت از جهت منزلت، و از من روی مگران به خاطر گناهی که مرتکب شده‌ام و یا بدی که کرده‌ام و یا کار ناپسندی که من بر آن ادامه می‌دهم به امید توبه‌ای که تو در آن نسبت به من داشته باشی و نه برای خطأ یا تعمّدی که داشته‌ام آن را انجام داده یا به آن دستور داده‌ام، و گذشت کرده‌ای برایم از آن، یا بر آن کیفرم داده باشی، بر من پوشانده‌ای آن را و یا پرده آن را دریده باشی در حالی که من بر آن ادامه می‌دهم و یا اینکه از آن به سوی تو، توبه نـموده باشم. اَسْاَلُكَ بِحَقِّكَ الْوٰاجِبِ عَلیٰ جَمِیعِ خَلْقِكَ لَمّٰا طَهَّرْتَنِی مِنَ الْاٰفَاتِ، وَ عَافَیْتَنِی مِنِ اقْتِـرَافِ الْاٰثَامِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ عَلَیَّ، وَ نَظْرَةٍ مِنْكَ اِلَیَّ تَرْضیٰ بِهٰا عَنِّی، وَ صِیٰانَتِكَ لیٖ بِنِعْمَةٍ مَوْصُولَةٍ بِكَرٰامَةٍ تَبْلُغُ بیٖ شَـرَفَ الْجَنَّةِ، وَ مُرٰافَقَةَ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ، اٰمِینَ رَبَّ الْعٰالَمِینَ. از تو می‌خواهم به حق واجبت بر همه آفریدگانت که مرا پاک کنی از آفت‌ها و عافیت دهی از انجام گناهان، با توبه‌ای از تو بر من، و نگاهی از تو به سوی من که با آن از من خشنود شوی، و مرا نگهداری با نعمتی پیوسته به کرامتی که مرا برساند به شـرافت بهشت، و همراهی حضـرت محمد و اهل بیتش، که خداوند بر او و بر آنان باد، اجابت فرما ای پروردگار جهانیان. ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
📿 روزهای یکشنبه ماه ذی القعده 🔺 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (دام ظله العالی): 👈 «روزهای یکشنبه‌ی ماه ذی‌قعده ایّام و انابه است و عملی دارد که مرحوم عارف بزرگوار، حاج میرزا جواد آقای ملکی در المراقبات نقل میکند از رسول مکرّم اسلام که خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامِ از شماها مایلید توبه کنید؟ همه گفتند ما میخواهیم توبه کنیم -ظاهراً ماه ذی‌قعده بوده است- طبق این نقل و این روایت حضرت فرمودند که در روزهای یکشنبه‌ی این ماه این نماز را -یک نمازی با یک خصوصیّتی در مراقبات ایشان ذکر میکنند- انجام بدهید. غرض، ایّام در ماه ذی‌قعده که اوّل ماه‌های حرام است در این سه ماه متوالی، ایّام و لیالی مبارک و متبرّکی است، پر از برکات است؛ باید از اینها استفاده کرد.» 🗓 ۱۳۹۴/۶/۱۸ ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ‌ ‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
در آخر خطبه ای که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در فضیلت انشاء فرمود و شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار نقل نموده چنین ذکر شده که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله گریست، علیه السّلام سبب گریه آن حضرت را پرسید فرمود گریه ام برای مصیبتهایی است که در این ماه به تو می رسد می بینم تو را در حالی که مشغول می باشی، شقی ترین خلق ضربتی بر فرق سرت می زند و ریش تو را از خون آن ضربت رنگین می سازد : ( فَقالَ اَمیرُالْمُؤْمنینَ علیه السّلام یا رَسُولَ اللّهِ صلّی اللّه علیه و آله وَ ذلِکَ فی سَلامَهٍ مِنْ دینی فَقالَ صلّی اللّه علیه و آله فی سَلامَهِ مِنْ دینِکَ ) یعنی : امیرالمؤمنین علیه السّلام پرسیدند از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله وقتی که ضربت بر سَرم می زنند و می شوم، آیا دین من به سلامت است؟ پس رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله او را بشارت داد و فرمود بلی دین تو سالم است ( یعنی اگر دین شخص به سلامت باشد هرچه بر سر شخص آید یا از او گرفته شود حتی جانش سهل است ) . حضرت اباالفضل العباس علیه السّلام در پس از اینکه دست راستش را بریدند این شعر را فرمود : وَاللّهِ اِنْ قَطَعْتُمُوا یَمینی اِنّی اُحامی اَبَداً عَنْ دینی وَ عَنْ اِمامٍ صادِقِ الْیَقینِ نَجْلِ النَّبِیِّ الطّاهِرِ اْلاَمینِ یعنی : به خدا قسم ! اگر دست راستم را بُریدند من از دین خود دست بردار نیستم و حمایت می کنم از دینم و از امامم که راستگو و فرزند پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله است ) . و چون دست چپ آن بزرگوار را جدا کردند فرمود : یا نَفْسِ لا تَخْشَیْ مِنَ الْکُفّارِ وَ اَبْشِری بِالرَّحْمَهِ الْجَبّارِ مَعَ النَّبِیِّ السَّیِّدِ الْمُخْتارِ قَدْ قَطَعوُا بِبَغْیِهِمْ یَساری فَاَصْلِهِمْ یا رَبِّ حَرَّ النّار یعنی : خطاب به نفس خود نمود و فرمود : ای نفس ! از آزار و اذیت کفار مترس و بر حجت حضرت آفریدگار که تلافی کننده است و بودن با رسول بزرگوارش دلشاد باش، کفار دست چپم را به ظلم بریدند خدایا ! بچشان به ایشان حرارت آتش دوزخ را) . و خلاصه مطلب اینکه : باید هر نوع محرومیتی و ضرر و آزاری در برابر دین شخص ناچیز باشد و علاقه قلبیه اش به خدا و رسول و امامش و سرای آخرت بیش از همه چیز حتی جانش بوده باشد و اگر چنین نباشد ایمانش درست نیست . وَ عَن الصّادِقِ علیه السّلام لا یُمَحِّضُ رَجُلٌ اَلایمانَ بِاللّهِ حَتّی یَکُونَ اللّهُ اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ اَبیهِ وَ اُمِّهِ وَ وَلَدِهِ وَ اَهْلِهِ وَ مالِهِ وَ مِنَ النّاسِ کُلّهُمْ . وَ عنِ النَّبِیِّ صلّی اللّه علیه و آله وَ الَّذی نَفْسی بِیَدِهِ لا یُؤْمِنَنَّ عَبْدٌ حَتّی اَکُونَ اَحَبُّ اِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ اَبَوَیْهِ وَ اَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ وَ النّاسِ اَجْمَعینَ ¹ علیه السّلام فرمود خالص نکرده شخص، ایمان به خدا را تا اینکه خداوند در نزد او از خودش و پدر و مادرش و فرزند و اهل و مالش و از همه مردمان محبوبتر باشد. و رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود به خدایی که جانم در دست اوست حتما نیاورده بنده ای تا اینکه من در نزدش از خودش و پدر و مادرش و اهلش و فرزندش و از همه مردمان، محبوبتر باشم . و این دو حدیث مطابق است با آیه 25 از سوره توبه : ( قُلْ اِنْ کانَ آبائکُمْ وَ اَبْنائُکُمْ وَ اِخْوانُکُمْ وَ اَزْواجُکُمْ وَ عَشیِرتُکُمْ وَ اَمْوالٌ اْقَتَرفْتُمُوها وَ تِجارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها اَحَبَّ اِلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جَهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتیّ یَاءْتِیَ اللّهُ بِاَمْرِهِ و اللّهُ لا یَهْدِی اْلقَوْمَ الْفاسِقینَ ) . یعنی : بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قوم و خویش شما و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که از کساد آن می ترسید و مسکن هایی که بدانها علاقه مندید در نظر شما محبوبتر باشد از خدا و رسول او و در راه او؛ پس منتظر باشید تا خدا فرمان خود را بیاورد ( امر به عقوبت شما نماید ) خداوند مردم تبهکار را هدایت نمی کند ). ------------------------------------------------- 1- سفینه البحار / مجلد 1 / صفحه 201