eitaa logo
قصه های کودکانه
33.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
910 ویدیو
323 فایل
قصه های زیبا،تربیتی و آموزنده کودکانه 🌻مطالب کانال را با ذکر آدرس کانال ارسال نمایید 🌻ارتباط باما: @admin1000 🌸 کانال تربیتی کودکانه 👇 @ghesehaye_koodakaneh کتاب اختصاصی کودکانه👇 https://eitaa.com/ketabeh_man تبلیغات👇 https://eitaa.com/tabligh_1000
مشاهده در ایتا
دانلود
:قارچ کوچولو 🍃قصه در مطلب بعدی امشب👇 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
قارچ کوچولو.mp3
4.33M
:قارچ کوچولو 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
ســـ🌸ـــلام روز جمعه بهمن ماهتون🌸 بخیر و شادی🌸 روزتون قشنگــــــ🌸 لحظه هاتون با یاد خدا زیبا🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
1_47240021.pdf
1.31M
:پی دی اف 🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
♦️🔹هميشه كودك نيست كه به مادر مي چسبد ، بلكه مادراني هم هستند كه حاضر نيستند لحظه ای از فرزندشان جدا شوند . ♦️🔹مادر چسبنده هميشه نگران است كه اگر فرزندش در كنارش نباشد ، خطري او را تهديد مي كند . ♦️🔹مادر چسبنده به فرزندش اجازه رشد و پختگي نمی دهد چون هميشه حضور مستقيم دارد و به جاي فرزندش مشكلات را حل مي كند. 📍چسبندگي اختلال ارتباطیست،نه مهربانی📍 کانال قصه های تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
نقاشی فیل🐘 آموزش در مطلب بعدی 🎨کانال قصه های کودکانه👇 @Ghesehaye_koodakaneh
26.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقاشی فیل 🎨کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
43.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
مردم تمام مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا را آب و جارو کردند و گل ریختند. هواپیمای امام که نشست قرار نبود کسی روی باند برود. فقط شهید مطهری و آیت الله پسندیده (برادر امام) داخل هواپیما رفتند و با امام به داخل سالن آمدند. امام چهار پنج دقیقه پیام کوتاهی به مردم دادند و فرمودند: "وعده ما بهشت زهرا" زمانی که در تدارک مراسم استقبال از امام بودیم رانندگی ماشین امام به عهده من گذاشته شد. ازدحام زیادی بود، امکان خارج شدن امام از داخل جمعیت نبود. من به حاج احمد آقا (فرزند امام) گفتم که امام را دوباره به باند ببرید تا همان جا سوار ماشین بشوند. امام با حاج احمد آقا برگشتند و من سریع با بلیزر از در ورودی باند وارد شدم. وقتی امام سوار ماشین شدند و حرکت کردیم بیرون فرودگاه ماشین های اسکورت و موتورسوارها با آرایشی که از قبل مشخص کرده بودیم مستقر شده بودند.  همین که به میدان فرودگاه رسیدیم برنامه ها به هم خورد، مردم ریختند دور ماشین و فشار جمعیت بین ماشین ما و ماشین های اسکورت فاصله انداخت. از ابتدای جاده فرودگاه جمعیت به حدی رسید که به نظر من ماشین به دست مردم به چپ و راست متمایل می شد. امام از همان لحظه که حرکت کردیم لبخندی روی لبهایشان بود و با دستهایشان به دو طرف خیابان اشاره می کردند. فشار عصبی روی من و سید احمد آقا واقعا محسوس بود اما در امام اصلا دیده نمی شد. امام متوجه حال من می شدند و می فرمودند: "آرام باشید، اتفاقی نمی افتد." از در اصلی بهشت زهرا که داخل شدیم موتور ماشین از کار افتاد و خاموش شد. قرار شد امام سوار هلیکوپتر شوند. داخل ماشین از هجوم جمعیت ظلمات محض بود، بعضی اوقات که پای کسی کنار می رفت یک نوری می آمد. بخاطر ازدحام جمعیت امکان پیاده شدن امام نبود.  قرار شد مردم ماشین را نزدیک هلیکوپتر ببرند. عده ای از جوانان ماشین را بلند کردند و نزدیک هلیکوپتر زمین گذاشتند. از زمین تا پله هلیکوپتر فاصله بود، از امام خواستم روی پای من بالا بروند. امام داخل هلیکوپتر شدند، بعد احمد آقا وارد شدند. در این بین یک جوان پایش را روی سینه من گذاشت تا به داخل هلیکوپتر برود. از هوش رفتم و دیگر چیزی نفهمیدم، چشم که باز کردم دیدم دکتر عارفی دارد قلب مرا ماساژ می دهد و امام هم فریاد می زند: "من دولت تعیین می کنم، من توی دهن این دولت می زنم." اقتباسی از کتاب خاطرات محسن رفیق دوست کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
دهه فجر مبارک ❄️🇮🇷❄️🇮🇷❄️🇮🇷 از آسمون دوباره بارون گل می باره تو این هوای برفی تولد بهاره 🌺🌸🌺🌸 باد کنکای رنگی نقل و گل و شیرینی شروع جشن فجره لاله ها رو می بینی 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 چون که اومد به میهن امام و رهبر ما میون کوچه هامون گلدون گل گذاشتیم پر میزدیم زشادی درد وغمی نداشتیم ❣❣❣❣ بیا باهم بخونیم باز مثل همیشه شعار اون شهیدان که رو دیوار نوشته تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست تاخون در رگ ماست ایران میهن ماست. 🙏🙏🙏🙏 شعر:پیروزی انقلاب🇮🇷🇮🇷 آی دسته دسته دسته قفل قفس شکسته مرگ بر شاه ظالم گفتیم دسته دسته آی خنده خنده خنده توی هوا پرنده شاه فراری شده آمده وقت خنده آی غنچه غنچه غنچه سینی و نقل و غنچه از سفر آمد امام وا شد دهان غنچه آی باغچه باغچه باغچه خورشید روی طاقچه پیروز شد انقلاب گل داد باغ و باغچه کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
‍ 🍄💭بوی خوش دوستی💭🍄 کلاغک هنوز از لانه بیرون نیامده بود. مامان کلاغک گیج شده بود و هرکاری می کرد تا او را راهی مدرسه کند، کلاغک یک بهانه ای می  آورد. اول گفت: « بال چپم درد می کنه.» بعد گفت:«نه! فکر کنم سرما خوردم. سرم گیج می ره. ممکنه بیافتم کف جنگل.» وقتی که مامان کلاغک از گوشه  ی چشمش با تعجب به او نگاهی می کرد کلاغک گفت: «اصلا مدرسه به چه دردی می خوره؟ هان؟»  این جا بود که دیگر صدای مامان کلاغک درآمد و گفت: «این حرفا چیه؟! تو که مدرسه را خیلی دوست داشتی!» چشم  های کلاغک از اشک پر شد و دیگر طاقت نیاورد. پرید توی بغل مامانش و با گریه گفت: «آخه مامانی، همکلاسی  هام همدیگر رو با اسم های زشتی صدا می کنن. به منم می گن سیاسوخته. من اصلا دوست ندارم. تازه قارقارمو هم مسخره می کنن. خیلی بد هستن مامانی. من دوست ندارم برم مدرسه.» و به گریه اش ادامه داد.  مامان کلاغک فکری کرد و اشک های او را پاک کرد و گفت: «گریه نکن قشنگم! پاشو زود برو مدرسه که داره دیرت می شه. بعدش هم همه دوستانت رو دعوت کن تا بیان لونه ما. می خوام براتون یه کیک خوشمزه درست کنم و با دوستانت بیشتر آشنا بشم.»  کلاغک اشک هایش را پاک کرد و گفت: «ولی آخه...»  مامان کلاغک زود حرفش را قطع کرد و گفت: «ولی آخه نداره! زودباش راه بیوفت! الان کلاس شروع می شه. زودباش!» بالاخره کلاغک با غصه  ی زیاد پر زد و پر زد تا به درخت بلوط مدرسه رسید. رو شاخه سومی نشست. دوستانش یکی یکی شروع به پچ پچ و خندیدن کردند و کلاغک سعی کرد توجهی به حرف های آن ها نکند تا این که آقای شانه  به  سر گفت: «ساکت پرنده  ها!» و درس را شروع کرد. خورشید به وسط آسمان رسیده بود که با صدای نوک زدن آقای دارکوب کلاس آن روز تمام شد و قبل از این که پرنده  ها شلوغ بازی را بیاندازند کلاغک بلند شد و گفت: «بچه  ها! مامانم برای خوردن کیک همه  شما رو دعوت کرده. بیایین با هم بریم به لونه ما.» همه  جوجه ها با هم جیغ کشیدند و پرپر زنان پرواز کردند به سمت لانه  کلاغک. کلاغک هم پشت سر آن ها پرواز می کرد. بوی کیک از ده تا درخت مانده به لانه  شنیده می شد. پرنده  ها یکی یکی به لانه کلاغک رسیدند. سلام کردند و یک گوشه نشستند. کلاغک هم نفس نفس زنان آخرین نفر بود که رسید. بوی کیک همه را گیج کرده بود ولی خبری از خود کیک نبود. همه فکر می کردند کیک به این خوشبویی، چه شکلی می تواند باشد. تا این که مامان کلاغک جلو آمد و گفت: «سلام پرند ه  های رنگارنگ و زیبا! خوش به  حالت کلاغک که این همه دوستای رنگ رنگی داری.»  بعد رو به پرنده  ها کرد و به اون ها گفت: «من از صبح اسمِ قشنگِ دونه دونه  شما رو صدا کردم و این کیک رو درست کردم. به خاطر همینه که عطر خوش اون توی تمام درختا پیچیده.  قناری... بلبل... گنجشک... طوطی... قرقاول... سینه  سرخ... پلیکان... کبوتر... کلاغک... » و بعد کیک را آورد و جلوی پرنده  ها گذاشت. یک کیک ساده و بدون تزیین. پرنده  ها همین طور که کیک را می خوردند به فکر فرو رفتند. از روز بعد همه پرنده  ها همدیگر را با اسم های زیبای خودشان صدا می کردند و کلاغک از این موضوع خیلی خوش حال بود.    🍄 💭🍄 🍄💭🍄 🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔫خمیربازی حاوی اسیدبوریک است که تماس بیش از حد با اسيدبوريك برسلامت و ساختار تكامل افراد تاثیر منفی میگذارد. 🔫مواد اولیه ای برای وسایل بازی کودکان تهیه کنید که حاوی اسیدبوریک نباشند. کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
اشاره به آیه ۲۳سوره هود إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَیٰ رَبِّهِمْ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (۲۳) ۞ 🍃قصه در مطلب بعدی امشب👇 🌸🍃🍂🌼🌸🍃🍂🌼 کانال قصه های تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🌸🌼🌸🌼🌸🌼 آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
ایمان به خدا.mp3
8.55M
اشاره به آیه ۲۳سوره هود إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَیٰ رَبِّهِمْ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (۲۳) ۞ 🌸🍃🍂🌼🌸🍃🍂🌼 کانال قصه های تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🌸🌼🌸🌼🌸🌼 آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌗لالا لالا گل مادر 🌗خدا باشد تو را یاور 🌏لالا لالا گل نازم 🌏تو هستی مرغ پروازم ⭐️خدای مهربان داری ⭐️رفیقت وقت تنهایی 🔥خدای قمری و بلبل 🔥خدای سوسن و سنبل 🌧خدای بوسه مادر 🌧خدای خنده خواهر ⛅️خدای یار بی یاران ⛅️خدای دست بی دستان 🌙خداوند زمینی ها 🌙خدای آسمانی ها 🍃🌸🍃🌸🍃 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
صبحی پر از آرامش سلامتی موفقیت علم ایمان انرژی مثبت و خبرای خوش براتون آرزو میکنیم یکشنبه ‌تون پربرکت 🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
💦اشتراک‌گذاری وسائل با دیگران 💥کودکان از کارهای ما یاد می‌گیرند بنابراین اگر شما چیزی را با همسر خود مشترک استفاده کنید آن‌ها نیز بیشتر تمایل می‌یابند وسایل خود را به اشتراک بگذارند. 💥اگر کودکان شما تقریباً در یک حدود سنی هستند شاید ایده‌ی خوبی است که برای آن‌ها اسباب‌بازی‌هایی بخرید تا مشترک استفاده کنند. 💥این اولین گام شما برای آموزش کاهش هزینه‌های وسایل غیرضروری و انتخاب وسایل کاربردی‌تر است. کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
🐯🔗قصه ببر و مرد مسافر🔗🐯 🐯روزی چند مسافر ببری را به دام انداختند و او را در قفس اسیر کردند.🛤 🐯آن ها قفس او را در کنار جاده قرار دادند تا همه ببینند ببری که تاکنون جان حیوانات و بچه های بسیاری را گرفته الان خود به دام افتاده.🛤 حالا ببر توی یک دردسر بزرگ افتاده بود. او نه غذایی برای خوردن داشت و نه آبی برای نوشیدن. 🐯ببر درنده از هر رهگذر و عابری درخواست می کرد تا او را نجات دهد و به آن ها قول می داد اگر او را از این قفس نجات دهند کاری به کار آن ها نخواهد داشت. اما هیچ کس حرف ببر وحشی و درنده را باور نمی کرد.🛤 🐯اما در آخر مسافری مهربان بعد از این که قول ببر را شنید حاضر شد او را از بند رها کند.🛤 🐯 ببر وحشی به محض این که از قفس آزاد شد می خواست به مسافر مهربان حمله کند. مسافر از او خواست تا به قول و عهدش وفا کند. اما حیوان درنده توجهی به التماس مرد مسافر نمی کرد. 🛤 🐯ببر وحشی گفت: من گرسنه ام و تو هم شکار منی، چگونه تو را آزاد کنم؟ در همین حین، روباهی به آن جا رسید. او تمام حرف های ببر و مرد مسافر را شنید و گفت: باور نمی کنم چنین ببر بزرگی در چنین قفس کوچکی جا شده باشد.🛤 🐯ببر گفت: الان به تو نشان می دهم که چگونه در قفس جاشدم. و بعد داخل قفس شد و روباه ناقلا فوراً در قفس را بست و با مرد مسافر از آن جا دور شد.🛤 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🌸🌼🌸🌼🌸🌼 آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
مورچه  سیاه کوچولو کار می کنه، بار می بره دونه هارو جمع می کنه داخل انبار می بره 🐜🍎🍈🍒🐜🥦🥒🌶🐜🐜🥨🧀🥖🍞🐜 مورچه  سیاه کوچولو زیرِ زمین لونه داره تو لونه ی زیرِزمین یه عالمه دونه داره 🌺🌸🌼🌹🌸🌼🌺🌹🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 مورچه  سیاه کوچولو عاشق کار و کوششه تابستون و فصل بهار همیشه زحمت می کشه 🍀🌺🎋🌸🌿🎋💐🌷🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾  مورچه  سیاه کوچولو خوشحاله و غم نداره فصل زمستون که بیاد آب و غذا کم نداره ☃☃☃🌓🍒🍞🌻🍒💐💐💐💐 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
آمد آن روز پدر گل لبخند به لب گفت آمد خورشید خشک شد چشمه شب کودک و پیر آن روز همگی خندیدند در هوای بهمن لاله ها رقصیدند دور شد ابر سیاه خوب و خوش روزی بود روز نابودی شب روز پیروزی بود. حبیب مقیمی کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
🍃انیمیشن در مطلب بعدی👇 🍃🌸🍃🌸 کانال قصه های تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
49.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کانال قصه های تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
نقاشی خارپشت🦔 آموزش در مطلب بعدی👇 🎨کانال قصه های کودکانه http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
40.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقاشی خارپشت🦔 🎨کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
: ابرهای سبز ، باران سفید قصه در مطلب بعدی امشب👇 🌼🌸🌼🌸🌼 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
ابرهای سبز باران سفید.mp3
9.51M
: ابرهای سبز ، باران سفید 🌼🌸🌼🌸🌼 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
ببين چقدر تميزم،🌺 پيش همه عزيزم🌼 شانه زدم به مويم، 🌺 تميزه دست و رويم🌼 مسواك زدم به دندان، 🌺 تا باشم شاد و خندان🌼 اتو شده لباسم،🌺 مي رم سر كلاسم🌼 دوستم دارند بچه ها،🌺 مي گن بيا پيش ما🌼 👈انتشار دهید کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
✳️دو نکته که هر پدر و مادری باید آن را بداند: 💟 هرگز جلوی جمع یا سایر بچه ها شلوار کودکتان را برای تعویض یا دستشویی پایین نکشید! به آنها یاد دهید که زیر لباس حریم خصوصی و شخصی بچه ها است. و کسی به جز پدر و مادر و پزشک آنهم با حضور پدر و مادر حق ندارد به اندام آنها نگاه کند و دست بزنند و .... این کار باعث می شود از خطرات جنسی که در آینده کودک را تهدید کند کمی جلوگیری کنید. 💟 اختصاص فرصتی برای گفت‌و‌گو با فرزندان تقویت مهارت های ارتباطی با کودکان و اختصاص فرصتی برای گفت‌و‌گو با آنها از نکات بسیار مهم در برخورد با فرزندان است و با استناد به ‌نظر روانپزشکان کودک، انباشت احساسات در درون کودک می تواند موجب طغیان های خلقی، نوسان ها یا حتی رفتارهای قلدرانه شود، به همین دلیل کودکتان را تشویق کنید آزادانه درباره احساساتش صحبت کند و تلاش کنید عواطفش را به صورت کلامی بیان کند و به او تفهیم کنید یک روش سالم برای بیان خشم، ترس، اندوه یا درد، صحبت کردن درباره این احساسات است. کانال قصه های تربیتی کودکانه https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
راستگویی جغد پیر.mp3
5.49M
📻🦉راستگویی جغد پیر🦉📻 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🍃انیمیشن در مطلب بعدی👇 🍃🌸🍃🌸 کانال قصه های تربیتی کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4