eitaa logo
گوهرشاد قم
304 دنبال‌کننده
451 عکس
115 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویداد هایی ایجاد شده که در #انجمن_گوهرشاد قراره اتفاق بیفته. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
تو عشق را با سوختن آغاز کردی از قعر آتش تا خدا پرواز کردی شد آرزوی شعله ها بوسیدن تو_ _تا در مسیر عاشقی پَر_باز کردی دنیابی از داغ فراقت شعله ور شد جانِ جهانی را به غم دمساز کردی پیش نگاه آسمان ها قد کشیدی همچون کبوتر بال خود را باز کردی نام تو شد حک تا همیشه روی دلها ققنوسِ آتش بودی و اعجاز کردی یاد در و مادر که کردی سینه ات سوخت آهنگ مانندش شدن را ساز کردی مانند زهرا (س) بین آتش سوختی و این‌گونه مِهرت را به او ابراز کردی گرما و آتش، کربلا، شوق شهادت گوش دلت را محرم این راز کردی در لحظه ی سوز و عطش با یا حسینت از قعر آتش تا خدا پرواز کردی ✒️ ‌‌‌‌‌‌‌‌❥᭄ @najvayebaran @goharshadqom
از "ما" فقط می آید این سان استواری ها از پا نیفتادن میانِ بی قراری ها ما را مبادا ماندگی..ما بسترِ رودیم هر صبح و شب در ما شهیدانند جاری ها! در ما شکستِ سنگ ها رسمی تماشایی است ما را بنا کردند با آیینه کاری ها!... باران شبی از ما گذر می کرد،شاعر شد حک کرد روی زخم جنگل، یادگاری ها ما اهل پروازیم...بالاییم...در اوجیم حتی به هنگام فرودِ اضطراری ها... از پچ پچ داس و تبر، یک نکته فهمیدیم سرخ است آغاز تمامِ رستگاری ها!... ما صبحِ فرداییم، "رجعت" سرنوشت ماست ما را بپرسید از شبِ چشم انتظاری ها... 🆔@Labkhandghalam @goharshadqom
برای آنکه دلم را به خنده آتش زد با سرو روی خاکی آمده است خون و خاکستر است بر مویش کفشهایش گلیست، مندرس است عرق خستگیست بر رویش با عبا و قبای خاک آلود روی عمامه اش غبار سپید سر موعد رسیده تا پرواز راه افتاده کاروان شهید خادم کیست اینقدر خاکیست؟ به نظر اهل روستا باشد از کجا آمده شهید شود؟ به گمانم که آشنا باشد... دست هایش چقدر پر پینه ست چشم هایش چقدر بی خواب است بین پرواز، بال وا کرده ست؟ مهلتش نیست بسکه بی تاب است چهره اش آشناست، لبخندش! وسط صحن انقلاب انگار... دیده بودم که پاک میکرد از روی دیوار صحن گرد و غبار چهره اش آشناست، باران نیست؟ که به قحطی روستا بارید؟ بیل زد باغ مستمندان را...؟ مثل خورشید روزشان خندید؟ خنده اش آشناست! اما نه خنده اش بین کارها گم بود گرچه جامانده در مه و باران شانه اش خیس اشک مردم بود سینه اش سوخته است. اما نه داغ مردم به سینه اش مانده اشک مستضعفین دو ساعت پیش جگرش را عمیق سوزانده زخم طعن و هزار زخم زبان جای تا جای پیکرش دارد چقدر وعده ی عمل کرده بر ورق های دفترش دارد چقدر میشناسمش انگار هرچه او سوخته ست پر نور است بنویسید در دل تاریخ این تن یک رییس جمهور است... به زمین خورده تا بلند شود پرچم اقتدار محرومان رفتی و سوز استخوان آمد... سفرت خوش بهار محرومان @goharshadqom
برای رئیس جمهور عزیزمان🥀 عمری جهاد کرد و در آخر شهید شد چون برف در سیاهی شب، روسپید شد یک شب میان بارش باران و کوه و مِه یک شب میان همهمه ها، ناپدید شد عمری گذاشت پای درختان انقلاب در هر غروب خسته ی ما، او نَوید شد چون کوه با صلابت و چون سرو، استوار چون نور در میانه ی ظلمت، اُمید شد یک روز با عشایر و روزی کنار سدّ در قفل های بسته ی ما، شاکلید شد ...... یک شب میان روضه مادر (س) به خواب رفت او مثلِ حاج قاسم ما شد، شهید شد @goharshadqom
رواق چشم جهان داغدار قامت توست به هر طرف که نظر می کنم حکایت توست دوباره قرعه ی خدمت به نام تو افتاد بیا به سوی حرم موعد زیارت توست رواق ها همه آماده ی حضور تو اند به اشتیاق نمازی که با امامت توست کنار شاه خراسان قرار می گیری ... مبارک است مقامت که مزد خدمت توست تمام عمر دویدی به شوق این ساعت بخواب کنج حرم! وقت استراحت توست عبای خاکی و عمامه ای که خونین است و زخم و رنج که میراثی از سیادت توست... گواه توست که بر وعده ات عمل کردی که قطره قطره ی خون تو صدق صحبت توست و داد غسل شهادت تن تو را باران... لقاء حضرت حق این چنین لیاقت توست هنوز هم نشده باورم خبر ها را ! ولی دریغ! خبر حاکی از شهادت توست... @TaiebeAbbasi @goharshadqom
باز هم قصه ی عمامه و سر،خاکستر از چشم هایم شعر می‌بارد، بغضم رجز می‌خواند از غم ها که خادم جمهور پیوسته ، به صاحب خون های عاشورا تو ای طلوع واژه ی خدمت ، در خون نشسته در شفق آری تا صبح زیر پلک مِه دیدم عمامه ای مشکی و خاکی را دیدیم خواندی روضه را سنگین بر روی خاک افتاده جان دادی ماییم و باز آن جسم مکسوری که رفته از آیینه ها بالا کرده نشان خدمتت را ضرب ، شمس الشموس عشق با دستش گشته شهادت نامه ی عشاق ، در صبح میلاد رضا ،امضا خاکی است کفش تو عبای تو ،رسم شما سادات جز این نیست غم های مردم را بغل کردی، راز تو راجنگل نمود افشا از جنس طعنه ریخته بر راه ، سنگ حسادت در زلال آب رود نگاهت سوی ایثار است ، حسن ختام قطره شد ،دریا ای گرمی پشت علی بعد از آن ماجرای شوم در بغداد لا نعلمُ منکُمْ، به غیر از خیر، درد است بغضِ رهبرِ تنها صبر مرا سنگ محک کردند، نحنُ نُسَلِّمْ فی قضاء الله اما قلم ،دل،دست ،دفتر نیست ، جز کوره ای آتش مزاج اینجا ماییم زیر سایه ی خورشید ، در نای ما آوای جاء الحق همچون ستون خیمه ای هستیم ، که تا اناالمهدی است پا برجا @goharshadqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای آن مرد که خستگی ناپذیر بود: مانند باران بی تکلف چون کوه محکم بود آن مرد یکرنگ و صاف و بی ریا بود مانند دریا...رود....آن مرد ! بن بست نه، هرگز ، محال است آسودگی خواب و خیال است باید سفر می کرد حتی با روی خاک آلود آن مرد طعنه زیاد از حد شنیده رفتارهای تلخ دیده در امتحان عشق اما بی شک نشد مردود آن مرد چون کفتری جلد حرم بود او خادم شاه کرم بود تا آسمان ها رفت حالا تا قله ی مقصود آن مرد در چشمهایش حرف بسیار در سینه اش اندوه مردم حالا سرش بالاست حتماً در محضر معبود آن مرد @daftarcheyesheer @goharshadqom
یادبودمجازی آیت الله سیّدابراهیم رئیسی https://fatehe-online.ir/6 روی لینک بزنیم و فاتحه ای قرائت کنیم @goharshadqom
34.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند دقیقه با محفل شعرخوانی بانوان در رثای شهید جمهور و همراهانش در مقتل الشهدای فاطمیه قم کاری از معاونت فرهنگی بانوان سازمان تبلیغات استان قم ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ @sobhetazedam
هدایت شده از ادبیات قم
📣آفرینش‌های ادبی حوزه هنری قم برگزار می کند: پویش شعر 🔹ویژه شاعران قم 🔺به مناسبت شهادت رییس جمهوری مردمی و خستگی نا پذیر و همراهانشان اشعار برگزیده در مراسمی که به زودی برگزار می شود قرائت می شوند و از آثار برتر تجلیل به عمل خواهد آمد. 🔸لطفا آثار خود را در پیام رسان ایتا برای ادمین کانال ادبیات قم به نشانی 🆔@adabqom ارسال بفرمایید. 🔗 کانال ایتای آفرینشهای ادبی حوزه هنری استان قم 🔺🔺🔺
دگر عمامه ات را از سرت بردار ابراهیم رسید از آسمانها مژده ی  دیدار ابراهیم جهان این شرک ناموزون پرتکرار را گم کن که پیدا گشته ای در بطن این تکرار ابراهیم تو را از لابلای ابر از آغوش آن جنگل که بالا برده، ای، درخواب هم هشیار ابراهیم چگونه از تو بار خستگی ها را جدا کردند که بنشینی کمی هم با خودت یکبار ابراهیم پر از زخم زبان و طعنه ی تلخ رقیبانی بخواب آرام و دردت را به ما بسپار ابراهیم نخوابیدی و جنگیدی تمام فصل هایت را چقدر آخر..! تبر را بر زمین بگذار ابراهیم @goharshadqom
بادا بلندا نام تو ای مرد میدان نبرد بالا برو بالاتر از این‌جا برو بی‌بالگرد از آسمان از کوه و جنگل بگذر از این دره‌ها جاری بشو هم در دل تاریخ و هم جغرافیا باید بسوزی مثل ابراهیم‌ و هی بالا روی باید که جایی در کنار انبیا، آنجا روی وقتی شهادت می‌شود تقدیم مردان جهان وقتی که از اشکم شود پر جاده‌های ورزقان شاید که در مه گم شوم در جنگل صد آرزو شاید بفهمم راز خدمت کردنت را مو به مو با من بگو از میز خود، از طرح و از زیبایی‌اش؟ این چندمین بار است تنها مانده با تنهایی‌اش؟ این چندمین بار است که مشغول کار مردمی؟ این چندمین بار است از چشمان این مردم گمی؟ باید که سرفصل خبر را رد کنم این روزها از بس که بارانی است حال این نفس‌ها...سوزها... باید که برگردی بیایی پشت میزت شهریار باید فقط آسوده باشی در پی چند افتخار کو مرد میدان عمل، شاهد نمی‌خواهیم که مثل خودت یک شب نبودی کاش ابراهیم، که ... @goharshadqom
تقدیم به آنکه باید . . سیل باشد،باد یا بوران چه فرقی میکند؟ زاهدان،کرمان و یا تهران چه فرقی میکند؟ پیش چشم حامی مظلوم ها،محروم ها غزه و سوریه و ایران چه فرقی میکند؟ داغ تو دلهای رنگارنگ را یک‌رنگ کرد . . روسیه ترکیه پاکستان چه فرقی میکند؟ جبهه ناحق سلاحش طعنه ها دشنام هاست . . هموطن! رسم تو بااینان چه فرقی میکند؟ بلکه هم بازی پنهان است پشت پرده ها تا تورا نوح است کشتیبان چه فرقی میکند؟ _هرکه راصبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ باخسران چه فرقی میکند؟_ @goharshadqom
‌ ‌ با عناد و ناجوانمردی و با تحریم ما دشمنت هرگز نخواهد دید ترس و بیم ما «تا شهادت با ولایت» راه و رسم کوثری‌ست مادر سادات فرمود این روش تعلیم ما زخم بر زخم است آری، داغ بر داغ است آه آری اما عاقبت غم می‌شود تسلیم ما می‌رسد مردی که بار آسمان بر دوش اوست می‌کند دنیا بهاری جاودان تقدیم ما روز میلاد علی موسی الرضا جان سال‌هاست روز پرواز کبوتر بوده در تقویم ما در میان کوه‌های کشورت آسوده‌ای آه، ابراهیم، ابراهیم، ابراهیم ما
اندوهگینم مثل ابری که باران روی بالگردت شد هم درد مردم بودی و آن شب جنگل پناه کوه دردت شد تا آمدی امید پیدا شد درتاروپودجان محرومان حالا ببین از داغ جانسوزت پر خون شده چشمان محرومان ای مرد از داغت دلم خون است اخبار پروازت جهانی شد مانند روزی که خبر آمد سردار دلها آسمانی شد اصلا فراموشت نشد سید حال و هوای کودک غزه همراه تو تا اوج خواهد رفت بی شک دعای کودک غزه عمرت عجب حسن ختامی داشت پرواز با یاران همراهت راه رجایی بود راه تو پایان گرفت اندوه جانکاهت ای خادم شمس الشموس امروز چشم انتظارت می‌شود سلطان هرگز فراموشت نخواهد کرد جمهوری اسلامی ایران @goharshadqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
751_42404425764006.mp3
778.8K
صدایی که میتونه آروممون کنه😭😭💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرمنده کرده ای همه را با شهادتت مبهوت ماجرای توایم و سعادتت شصت و سه سال سختی این زندگی گذشت حالا تویی و راحتی بی نهایتت @goharshaqom
بشین آروم بگیر یه کم سید بی قراری چقدر ابراهیم سه ساله خواب و زندگی نداری کار داری چقدر ابراهیم کار داری و روز تعطیلی سرکاری و خونه هم نمیری از عقیده ات یه کم کوتا نمیای پی حرف زمونه هم نمیری هرچی گفتن گوشای تو نشنید مونده بودی بالاسر مردم گله داشتي و باز می گفتی بی خیالش! فدا سر مردم ولی بس بود بعد شصت و سه سال یکمی استراحتم خوبه سيدي «ارجعي الي ربک» چند شب خواب راحتم خوبه میزبانت شده امام رضا یه کم آروم بگیر تو اون آغوش چند روزدیگه ظهوره و بعد برمی گردی تو هم علم بر دوش @goharshadqom
از خاک بریدنت مبارک باشد تا اوج رسیدنت مبارک باشد تو عاشق سینه سرخ خدمت بودی بی بال پریدنت مبارک باشد @goharshadqom
آجرک الله یا صاحب الزمان باید گذر کنیم از این رنجِ بی حساب باید رها شویم از این درد و اضطراب عمریست در تلاطمِ غم های روزگار شد شرحه شرحه سینه و شد قلبها کباب با این همه مصیبت و غم ایستاده ایم مائیم سنگِ شهره ی زیرینِ آسیاب چیزی نمانده، قله از این جا مشخص است باید که پافشرد، در این گامِ انقلاب دیروز آن شهید که قرآن به کف گرفت گفتا حذر کنید ز امواجِ انشعاب آنروز از حریمِ کتابی دفاع نمود امروز آبرو بگرفته از آن کتاب می گفت صحنه را که مه آلود می شود چون گم شود صواب به گردابِ ناصواب حرفِ ولی که نائب برحق قائم است فصل الخطاب باشد و روشن‌ترین شهاب این انقلاب ما حرم است و یقین بدان این انتسابِ ما ز ازل بوده انتصاب دشمن اگر طمع کند این خاکِ مادری مائیم بهر او همگی آیه ی عذاب هرگز نداشت در همه عمر عزیز خویش جز درد و رنج و زخمِ ستم دیده، التهاب فارغ نبود هیچ زمانی برای خویش ای چشمِ خسته ی وطن آسوده تر بخواب در هجمه های زخم و ملامت چه می کنند؟ مردانِ مرد، جز دلِ خود را به خون خضاب خونین دلان به شهدِ شهادت نظر کنند آه از دعا که شد شبِ میلاد مستجاب ما را برای حضرتِ یار آفریده اند جز خادمی دوست مکن هیچ انتخاب امروز آن شهید به دستانِ شهر رفت می رفت و می رسید به پابوسِ آفتاب @goharshadqom
❣❣❣ زیر باران ماند یک شب پیکر پاک شما باز هم شکر خدا زیر سُم اسبان نرفت! لا یوم کیومک یا ابا عبدالله 🏴😭
ما زخمی دردیم آقای رئیسی خیلی دعا کردیم آقای رئیسی وقتی که می گفتند شاید  برنگردید باور نمی کردیم آقای رئیسی وقتی زمین می خواندتان در شهر  تبریز با سینه ای از شوق استقبال  لبریز در آسمان می خواند آوینی برایت برخیز ای چاووش شهر عشق برخیز پیدا تو بودی درشب جنگل چنان ماه دور و برت مثل ستاره جمع همراه پیدا نمی کردیمتان، تاریک بودیم آه از قضاوتهای این دنیای گمراه پیدا نمی کردیمتان، مه بود و باران چشمان ما مانند ابری در بهاران از سنگ ها هم ناله برمی خواست انگار روز وداع تلخ ما با دوستداران وقت عروج چشم های خسته توست هرچند جان  ملتی دلبسته توست حیف تو بود ای مرد معمولی بمیری مرگ میان آسمان شایسته توست بعد از شما این راه پا برجاست آری باری گران بر شانه های ماست آری رفتن قرار ماست رفتن مذهب ماست تا پیش رومان قله ها پیداست آری ما با شهادت بهتریم الحمدلله با درد ها محکمتریم الحمدلله حبل المتین حبل المتین در دست داریم تا در پناه رهبریم الحمدلله @goharshadqom