چون چشم تو دل میبرد از گوشه نشینان
همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست...
#حافظ
@golchine_sher
بمان که فلسفه ی این شب دراز این است
که یک دقیقه تو را بیشتر نگاه کنم....
#سعید_بیابانکی
@golchine_sher
تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سرداشتن
در بهشت آرزو ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن
روز در انواع نعمتها و ناز
شب بتی چون ماه در بر داشتن
صبح از بام جهان چون آفتاب
روی گیتی را مُنوَّر داشتن
شامگه چون ماه رویا آفرین
ناز بر افلاک اختر داشتن
چون صبا در مزرع سبز فلک
بال در بال کبوتر داشتن
حشمت و جاه سلیمانی یافتن
شوکت و فَرِّ سکندر داشتن
تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن
بر تو ارزانی که ما را خوشتر است
لذَّت یک لحظه «مادر» داشتن
#فریدون_مشیری
#مادر
@golchine_sher
از من عبور کن که شبم تارتر شود
تا راه پیشرفت تو هموارتر شود
حالا که عاشقم نشدی، زودتر برو
مگذار دل ببندی و دشوارتر شود
وقتی که درد عشق تو آنقدر مُسری است
این دل بعید نیست که بیمارتر شود
حال و هوای باغچهی من خزانی است
دل خوش نکن بهاری و پربارتر شود
ویرانههای قلب مرا با خودت نبر
بگذار با شکستنش آوارتر شود...
#وحید_فرحناکی
@golchine_sher
به دل فتاده دوباره هوای مشّایه
تنفسی بکنم در فضای مشّایه
به دل فتاده روم حج ولی به حج حسین
دوباره سعی کنم در صفای مشّایه
قدم قدم بروم من عمود ها شمرم
چگونه شرح کنم ماجرای مشّایه
گرفته ام ز رضا جان جواز کرب و بلا
شنیده ام ز حرم من ندای مشّایه
ندای اهلاً و سهلاً به گوش می آید
به گوش دل بشنیدم نوای مشّایه
پیاده می روم این راه را چنان جابر
که هست آب بقا در بقای مشّایه
به خاک پای هزاران هزار زائر تو
قسم که هست شفا در سرای مشّایه
فقط خداست که داند بهای زائر او
فقط خداست که داند بهای مشّایه
نبوده سعی میان صفا و هم مروه
به نزد حضرت جانان به جای مشّایه
قسم به عرش خداوند و قاب قوسینش
که هست قرب الهی سزای مشّایه
یقین بدان که بود صاحب الزمان آنجا
به هر کجا نگری رد پای مشّایه
به آب زمزم و کوثر نمی دهم هرگز
دو جرعه شربت شیرین و چای مشّایه
غذا و مائده های بهشتی و میوه
به نزد بنده کم است از غذای مشّایه
به میزبان عراقی همیشه غبطه خورم
که داده مال و منالش برای مشّایه
ز خاک پاک نجف تا به خاک کرب و بلا
خدا کند برسم انتهای مشّایه
#علیرضا_تیموری
#عضوکانال
@golchine_sher
دلم می خواهد از این نا کجا آباد برگردم
از این دنیا که در دامش دلم افتاد برگردم
شبیه گرگ ها عمری دویدم در پیِ صیدی
ولی امروز ناچارم که با صیاد برگردم
پیاده آمدم اما چه سود از آمدن دارم
دلم می خواهد از اینجا به رسم باد برگردم
فرو در گرده ام دارم هزاران تیغ از دنیا
مخواهید از تن زخمی خود دل شاد برگردم
دلم در سینه ام درگیر چندین میلِ زندان است
خوش آن روزی که از این تن شوم آزاد ، برگردم
#محمد_درّودی
#عضوکانال
@golchine_sher
عمرم که در خیالِ نگاه تو سر شدم
عشقم که ذرّه ذرّه به پایت هدر شدم
رودی که خواست راهی دریا شود، منم!
دردا که درّه درّه فقط دربهدر شدم
میخواستم نبینمت امّا به اشتباه
آیینهام شکسته شد و بیشتر شدم
فریادم از دهان خلایق شنیده شد
روزی که با سکوت خودم همنظر شدم
گفتی صبور باش و فراموش کن مرا
این شد که از وجود خودم بیخبر شدم...
#احمد_شیروانی
@golchine_sher
گفتم حسین؛ قفل دلم ناگهان شکست
بغض گلوی مأذنه، وقت اذان شکست
در راه عشق آنکه هوس خورد و خرد شد
پیش همه، غرور زلیخا چنان شکست
مجنون که بیمحلّی لیلا کشید، گفت
ظرف مرا فقط جلوی دیگران شکست
باید که در طریق تو زانوی درس زد
پیش کسیکه پیش شما استخوان شکست
قرب خدا، بدون توسّل نمیشود
بالا نرفت آنکه زد و نردبان شکست
حتّی بساط چای شما، غصّه میخورد
امروز، خودبهخود دو سه تا استکان شکست
با خطبهام به شام نشاندادهام حسین
زینب نخورده است در این امتحان شکست
امروز در محلّهی بردهفروشها
دیدی چگونه حرمت این خاندان شکست؟
سبز و کبود و زرد شده رنگ دخترت
با پای زجر، قامت رنگینکمان شکست
جوری یزید ضربهی دستش شتاب داشت
دندان تو که جای خودش! خیزران شکست
#رضا_قربانی
@golchine_sher
آشپزخانهام را دوست دارم
وقتی که صبح
همراه با گلدانهای رنگی پشت پنجره
عشق را به خانهام پیوند میزند
و شادی
طعم شیرین لحظههایم میشود
#سارا_قبادی
@golchine_sher
زیر سقفت تا منم معمار می خواهی چه کار؟
با ستون شانه ام ديوار می خواهی چه کار؟
سرشماری میکنی در سرزمین قلب من
یک نفر... تنها تویی! آمار میخواهی چه کار ؟
میکُشی با چشمهای قهوه ای رنگت مرا
روی میزت قهوه ی قاجار می خواهی چه کار؟!
مثل گلدانی عتیقه اعتبار موزه ای
خاک خوردن گوشه ی انبار میخواهی چه کار؟
خنده ی شیرین تو متن خبرهای جهان!
در کنارم تلخی ِ اخبار می خواهی چه کار؟
فصل خرمنکوبی ِ تبدار آغوشت رسید!
اینهمه خوشه به گندمزار می خواهی چه کار؟
عشق یعنی راهی ِ پیچ و خم " حیران " شدن!
همسفر! یک جاده ی هموار می خواهی چه کار؟
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
گیرا تر از چشم تو هم درگیر خواهد شد
زیبا ترین معشوقه روزی پیر خواهد شد
امروز تعبیرم کن اما خاطرت باشد
خوابی که یوسف دیده هم تعبیر خواهد شد
مردی که عمری تشنه ی جام محبت بود
یک روز از این نا مهربانی سیر خواهد شد
غره مشو این امپراطوری قدرت مند
با حمله ی مشتی مغول تسخیر خواهد شد
دستی بجنبان تا که امروز تو زیبا ییست
دستی بجنبان چون که فردا دیر خواهد شد
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
چون رودم و طغیان کنم آرام نگیرم
شاید که بیفتد به تو این بار مسیرم
چون سنگ که بر سینه یک رود نشسته
بر سینه زنم سنگ تورا تا که بمیرم
چون کوه سر جای خودم محکم و اما
بر زلزله عشق تو من بخش پذیرم
من شرح دلم را که خلاصه به تو گفتم
تکرار کنم باز همان حرف اخیرم
روشن بکن ای ماه تو تکلیف دلم را
با قسمت خود جنگ کنم یا بپذیرم؟
#روحالله_راوینیا
#عضوکانال
@golchine_sher
در حسرت تو میرم و دانم تو بی وفا
روزی وفا کنی که نیاید به کار من
#شهریار
@golchine_sher
پرواز می کنم
با وعدههای تو
چون کودکی که همراه بادبادک کاغذیش
پرواز میکند
باد میبرد مرا تا کجا
تا کدام ساحل گمنام؟
#غاده_السمان
@golchine_sher
من خوشه چینم دست هایم راتماشاکن
داسم بگیر و زخم هایم را مداوا کن
امروز باران می زند براین زمین خشک
فکری به حال آفت محصول فردا کن
درخوشه های پوچ آن هفتاد نیرنگ است
وقتش که شد این فتنه هارا خوب رسوا کن
دراین کویر ازبس که تخم کینه می کارند
گندم نمی روید بجایش سنگ خارا کن
این زندگی در حدّ یک ارزن نمی ارزد
کمتر دلت را مثل من انبار کالا کن
روزمبادا می رسدپس توشه ای بردار
درمزرعه صدخوشه چون خورشید پیداکن
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
@golchine_sher
نشو محبوب آن یاری که خود یار کسی باشد
نرو بالای دیواری که دیوار کسی باشد
نکن کاری که با خواری بیفتی در گرفتاری
گرفتاری اگر او هم گرفتار کسی باشد
بسوز ای دل بساز ای دل مریض آن کسی بودی
که فکرش را نمی کردی پرستار کسی باشد
اگر این عشق آزار است عاشق نیستم دیگر
که بیزارم از آن کاری که آزار کسی باشد...
#یاسر_قنبرلو
@golchine_sher
حتی مرا به نام، صدا هم نمیکند
دردا که فکر حال مرا هم نمیکند
بیمار چشم اویم و آن سنگدل مرا
درمان که بگذریم، دعا هم نمیکند
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
من آن بخت سپيد خود كه گم شد سالها از من
كنون درگوشهی چشم سياهی كرده ام پيدا
#شهریار
@golchine_sher
قلبم همیشه چیزی در اين هزاره کم داشت
عشق بدون مرزی در پنج قاره کم داشت
آن روح مهربان را، برگی از آسمان را
پرونده های سردو خشک اداره ، کم داشت
به به! چه ها نکردی با این صدا و سیما!
دور از تو خانه ی من یک ماهواره کم داشت
عطری دگر گرفته صبحانه های شاعر
این سفره بی حضورت چای بهاره کم داشت
با بوسه شانه ام را غرق مدال کردی
سرباز عاشق تو عمری ستاره کم داشت
بی تو مگر چه بودم در جمع پوچ اعداد:
صفری که در کنار قلبش شماره کم داشت ؛
آن کودکی که هی دست در جیب عشق کرد و
برداشت سهم خود را اما دوباره کم داشت!
با خنده ی تو کَندم سنگ مزار خود را!
این مُرده، آه گویا تنها اشاره کم داشت!
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
یک گام دگر مانده، در معرض تابوتم
کبریت بکش بانو، من بشکه باروتم
#علیرضا_آذر
@golchine_sher
اوقاتِ خوش آن بود
که با دوست به سر رفت
باقی همه، بیحاصلی و
بیخبری بود...!
#حافظ
@golchine_sher
با دلِ دیوانهام گاهی مدارا میکنی
گوشه چشمی به من داری و حاشا میکنی
ماهی ِ افتاده بر خا کم ، کنار پای تو
هرچه در خون میتپم، تنها تماشا میکنی
چشم از زیبایی خود برنمیداری، ولی
ِ دستِکم آیینه ها را نیز زیبا میکنی
عشق میجویی اگر، چون دیگران ترکم مکن
در چنین ویرانه هایی گنج پیدا میکنی
من به میل خود به پایت سر نهادم، جان بخواه
جان به قربانت! چرا این پا و آن پا میکنی ...؟!
#علی_مقیمی
@golchine_sher
به کربلا نرفتهها! حسین را صدا کنید
میان اشکهای خود خدا خدا خدا کنید
زیارت حریم عشق اگر نصیبتان نشد
به جای دیدن حرم دری به گریه وا کنید
نجف به سمت کربلا پیاده... اربعین... سحر...
عجب حکایتی شده نظر به جادهها کنید
قسم به شوق زائران به بهترین مسافران
در این مسیر با صفا به عشق اقتدا کنید
رفیقهای محترم! قدمزنان سوی حرم
برای دلشکستهها برای ما دعا کنید
مسافران کربلا! کمی به یاد دوستان
میان بینالحرمین اقامهی عزا کنید
#مصطفی_کارگر
@golchine_sher
شب رفت و پیام نور دارد خورشید
اندیشه و شعر و شور دارد خورشید
میبارد و بازتابی از نور خداست
آری همه جا حضور دارد خورشید
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher