eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
694 عکس
252 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
تا که حرف از عید، حرف از روزِ دختر می‌شود دل برایش پَر زند ، همچون کبوتر می‌شود گرچه عمری عاشقش هستم ، ولیکن واقعاً روزِ دختر ، عشقِ من چندین برابر می‌شود واژه می‌رقصد چو سوسن، تا که آید بر زبان همچو سنبل ، نازْ ناران نقشِ دفتر می‌شود شامِ تارم ، می‌شود روشن زشوقش تا ابد زَهْر در کامم چو آید ، عینِ شِکّر می‌شود سینه، دریایی پُر از مرجان و مروارید و دُر سنگِ خارا در نگاهم ، مثلِ گوهر می‌شود آب را در کاسه‌ای ریزم ، اگر با یادِ او تا سَحَر، سرمست و خرّم مثلِ ساغر می‌شود در کویری گر کند مسکن، ز حُسْنَش آن زمین گُل بر افشاند ز هر رنگی ، معطّر می‌شود نورْ باران می‌نماید ، دشتِ بی آیینه را عالم از مهتاب ِ رخسارش منوّر می‌شود نامِ دختر، می‌دهد حرمت به هر دیباچه‌ای آدم از حوّا ، شفاعت روزِ محشر می‌شود @golchine_sher
اگر فردا روزی آن‌ها که ما را با هم دیده‌اند پرسیدند او که ‌بود؟ خیلی دقیق از من نگو مختصر بگو: باقی عمر من است او... @golchine_sher
گرچه هنوز اين مسئله، ضرب‌المثل نيست اما برای دل‌بريدن، راه حل نيست! آغوش خود را روی من بستی و گفتی: پيش نگاه ديگران، جای بغل نيست! با اينكه در رويا مرا می‌بوسی اما برقی كه لعلِ اصل دارد، در بدل نيست وقتی كه "واجب" گشته جان‌دادن برايت حكمش چرا "حَيِّ علي خيرِالعَمل" نيست؟! ترسيده بودم از تو بيش از حد بگويم آرام گفتی زير گوشم: مبتذل نيست از خاطرات بينمان لبريزم، اما ديوانه‌بازی‌ها كه جايش در غزل نيست! @golchine_sher
آن باده که دارد همه اش کوثری است از چشمه ی خیر حضرت مادری است با جلوه ی معصومه و میلاد رضا گویم دهه ی برادری خواهری است @golchine_sher
سلام خواهر شاه کرم، یگانه‌ی قم سلام مظهر مهر و صفا بهانه‌ی قم بدون شک شب میلادتان ز عرش برین شدند هرچه ملوک و ملک روانه‌ی قم مثال قطره‌ی باران ستاره‌ها پرسند ز جویبار زمین و زمان نشانه‌ی قم کبوتری که پر و بال سوی مشهد زد شبی به عشق غنوده به آشیانه‌ی قم چقدر صاف و قشنگ است در حیاط حرم شکوه گنبد و گلدسته شد ترانه‌ی قم اگر جهان همه طوفان شود نباشد باک گرفته کشتی ما جای در کرانه‌ی قم دلی که تنگ رضا جان شود شبی آرام به لطفتان بگذارد سری به شانه‌ی قم @golchine_sher
خُلق و خویَش مهربان و محشر است حرف هایش؛ آیه آیه کوثر است بر نگین دستهایش حک شده: عصمت الله است؛ درّ و گوهر است مثل زهرا(س) هست نامش فاطمه(س) چادرش آیینه دارِ مادر است عالِم است و قلبِ بابایش مدام بیقرار و عاشقِ این دختر است از صمیم جان "فداها" گفته و ذکرِ خیرش صد هزاران دفتر است نیست همکفوی برایش جز "کرَم" بانویی که با "سخاوت" همسر است خواندمش معصومه(س)-ساداتِ رضا(ع) چون برادر، دوستدارِ خواهر است دخترِ موسی بن جعفر(ع) آمده اول ذی القعده روز دختر است! @golchine_sher
مگر چمدانت چقدر بود که تمام زندگی ام را با خود بردی؟ @golchine_sher
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد صیاد رفته باشد از آه دردناکم سازم خبر دلت را روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد آواز تیشه امشب از بیستون نیامد گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد شادم که از رقیبان دامن‌کشان گذشتی گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد پر شور از «حزین» است امروز کوه و صحرا مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
سومین کنگره‌ شعر دهه غدیر در دیار علویان 💠 موضوع: اشعار دهه غدیر سنت جشن ۱۰ روزه عید غدیر در دیار علویان، استان مازندران 💠 شیوه ارسال آثار: ◾ارسال متن شعر با مشخصات فردی به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان های ایتا و تلگرام 💠 تقویم اجرایی: ◾اعلام فراخوان: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ ◾اختتامیه و اعلام نفرات برگزیده: تیر ۱۴۰۲ (مصادف با ایام دهه غدیر) 💠 جوایز: ◾کمک هزینه‌ی سفر به مشهد مقدس به همراه تندیس دهه غدیر برای ۱۴ شاعر برگزیده‌ ◾حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوائز در اختتامیه الزامی می‌باشد. لطفا به موضوع کنگره‌ دقت بفرمائید!! موضوع فراخوان: "اشعار دهه غدیر، سنت جشن ۱۰ روزه عید غدیر در دیار علویان" شعر مدح امیرالمؤمنین و عید غدیر توسط دبیرخانه ثبت نمی‌شود و مورد داوری قرار نمی‌گیرد! اشعار باید گویای این مطلب باشد که در عید غدیر جشن ۱۰ روزه برگزار می‌شود. @ahmadiraninasab
هدایت شده از گلچین شعر
اعضای محترم کانال که اشعار کانال رو بدون نام میفرستند تو گروه ها و کانالها حتما نام شاعر رو هم بنویسند بدون نام شاعر ما راضی به کپی کردن نیستیم و اشکال شرعی دارد 🌷🌷 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
دوباره صبح و نخلستانِ چشمت حریرِ بوسه بر مژگان چشمت دهان غنچه را با خنده وا کن که جانم را کنم قربان چشمت @golchine_sher
باز ابری آمد و باران گرفت کوچه ها با عطر باران، جان گرفت پیک شادی، گفت روز دختر است عاشقی، دیباچه ی هر دفتر است روز دختر، روز شعر وشادی است خنده هایش، یک جهان آبادی است روزهایم با تو فردا می شود مهربانی، با تو معنا می شود با تو ابری دلخوش و بارانی ام با تو غرق کوچه ی حیرانی ام شعر، با شور تو شیدا می شود زندگی،با تو شکوفا می شود طعم خوب زندگی در دست توست شادمانی بی سبب سرمست توست روز دختر،روز لبخندخداست طعم شیرینش ز هرطعمی جداست مهر تو پیوسته شورانگیز باد شادمانی از دلت سر ریز باد @golchine_sher
حس خوبیست در آغوش خودت پیر شوم اینکه یک عمر به دستان تو زنجیر شوم آسمانم شوی و تا به سرم زد بپرم: با نگاه پر از احساس تو درگیر شوم حس خوبیست نفس های تو را لمس کنم آنقدر سیر ببوسم...نکند سیر شوم؟ درد اگر از تو به اعماق وجودم برسد حاضرم دم نزنم تا که زمینگیر شوم باید ابراز کنم نیت رویایم را باید از زاویه ی شعر تو تفسیر شوم یک غزل باشم و تا مرز جنونت بکشم پر از آرایه و اندیشه و تصویر شوم اولین تار سفید سرمن را دیدی حس خوبی است در آغوش خودت پیر شوم @golchine_sher
اجاق خاطره خاموش می‌شود، برگرد! کلام عاطفه مخدوش می‌شود، برگرد! نگاه روشن تو قبله‌گاه زیبایی است فضای آینه مغشوش می‌شود، برگرد! کبوتری که پیام‌آور رهایی‌هاست شکار فاجعهٔ قوش می‌شود، برگرد! دلی به‌حال دل باغبان نخواهد سوخت بهار، بی‌تو فراموش می‌شود، برگرد! دلم برای غزل‌های ناب تو تنگ است تمام پیکر من گوش می‌شود، برگرد! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در می زنم و گدای درگاه...منم هرچند که دیر آمده ام آه ...منم بایست گدا کجا رود جز درِ شاه در بازنما : «آمدم ای شاه»... منم @golchine_sher
عطر تو خوش و  ایل و تبارت زیباست یک باغ که پاییز و بهارت زیباست در سایه‌ی تو نشسته، سارِ دل من دیدی که چقدر سایه‌سارت زیباست؟ @golchine_sher
تمام خاک را گشتم به دنبال صدای تو ببين باقی است روی لحظه هايم جای پای تو اگر مومن اگر کافر به دنبال تو می گردم چرا دست از سر من بر نمی دارد هوای تو دليل خلقت آدم، نخواهی رفت از يادم خدا هم در دل من پر نخواهد كرد جای تو صدايم از تو خواهد بود اگر برگردي ای موعود پر از داغ شقايق هاست آوازم برای تو تو را من با تمام انتظارم جستجو كردم كدامين جاده امشب می گذارد سر به پای تو ؟ نشان خانه ات را از تمام شهر پرسيدم مگر آن سو تر است از اين تمدن روستای تو ؟ @golchine_sher
دلواپسم که بر لبت امروز نام کیست گوشَت به نغمه‌ی که و چشمت به جام کیست تصویر شاه‌بیت درخشان چشم تو ای عشق! مطلع غزل ناتمام کیست گودال آب و عکس تو ای ماه! ای دریغ! زیبایی حلال تو امشب حرام کیست من بوی گل شنیده‌ام از باد هرزه‌گرد جز من شمیم پیرهنت در مشام کیست من آه، من ملال، من افسوس، من دریغ از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست @golchine_sher
ای پریزاده و افسانه تو را گم کردم آشنای من و بیگانه تو را گم کردم عشق، ای شاهد آن نیمه ‌شب بارانی در همان کوچه،همان خانه تو را گم کردم در همان لحظه، همان ثانیه‌ ی بی‌تابی با همان حال غریبانه تو را گم کردم دلم از پایه فرو ریخت پس از رفتن تو گنج در خانه‌ ی ویرانه، تو را گم کردم شانه‌ ام از غم بی هم‌نفسی می‌لرزد هم‌نفس، بر سر این شانه تو را گم کردم تا جنون فاصله‌ای نیست از این‌جا که منم ای قرار دل دیوانه تو را گم کردم آه،ای لحظه‌ی زیبای سرودن از تو آه، ای گوهر دردانه تو را گم کردم   @golchine_sher
من درختى خشک و بى بارم که پایش آب نیست آسمانم، گرچه در شب هاى من مهتاب نیست دوستت دارم ولى از ترس پنهان مى کنم تازگی ها عاشقى در بین مردم باب نیست کاش یک شب باز مهمانم شوى، باور کنم این که مى بینم تویى لیلاى زیبا، خواب نیست مثل فرهادم ولى من تیشه بر دل مى زنم خوب مى دانم که او اندازه ام بى تاب نیست عاقبت یک روز من هم دل به دریا مى زنم در مرام پاکبازان، ترسِ از سیلاب نیست @golchine_sher
ای آنکه عطر در دل گل ها گذاشتی در جان ما محبت خود را گذاشتی باران حضور گرم تو را مژده می دهد ما را که گفته است که تنها گذاشتی؟ با ابرها تپیدی و آرام و بی قرار نم‌نم قدم به خلوت دریا گذاشتی خود را میان دشت پراکندی ای بهار در هر کجای راه، گلی جا گذاشتی حالا اتاق، پر شده از باغ، ای نسیم! ممنون از اینکه پنجره را وا گذاشتی ای آفتابِ رد شده از شیشه‌باغ ها! بر تار و پود سبز چمن پا گذاشتی گل‌های فرش، گرم پذیرایی ات شدند ممنون که پا به زندگی ما گذاشتی... @golchine_sher
نمیدانم به دستت میرسد این نامه ها یا نه اگر هم میرسد، با شوق میخوانی مرا یا نه؟ فقط نام تورا در هر قنوتم زیر لب دارم تو هم میگویی از ناگفته هایت با خدا یا نه؟ به شوق دیدن چشم تو دیشب زود خوابیدم تو هم دیشب مرا در خواب دیدی از قضا یا نه؟ پس از یک عمر دلتنگی اگر دیدی مرا جایی به جا می آوری این چهره ی آشفته را یا نه؟ زمان شعر گفتن اشک من بوی تو را دارد تو هم با بوی باران یاد من می افتی آیا؟ نه... @golchine_sher
چنان پیداشدی در من، که من در خاطرم گم شد غمم با دیدنِ لبخندِ زیبایت تبسّم شد قرارم را نسیمی از نگاهت سخت برهم زد دلِ دریایی‌ام با ماهِ رویت پُرتلاطم شد اگرچه از تبارِ باد بودم تا تو را دیدم خیالم، خاطرم، خاکم اسیرِ بوی گندم شد تمامِ عُمر در چشمِ سیاهت زُل زدم امّا سیاهی قسمتِ من شد، نگاهت سهمِ مردم شد قرار این بود: یک لحظه بمانم پیشِ تو، امّا زمان در بینِ موهای تو مثلِ کودکی گم شد @golchine_sher
هر کس که نهاده‌ست به این خانه قدم را از خاطر خود برده همان ثانیه غم را انگار که بر بال ملائک شده زائر هر کس که گذر کرده خیابان ارم را هر قدر حرم آمدم از یاد نبردم آن‌بار که با مادر خود آمده‌ام را آباد شد از پا قدم ابر، بیابان بخشیده وجود از نظر لطف، عدم را در آینه کاریِ حرم فلسفه این است بسیار کنند از کَرَم این طائفه کم را در جمع گدایانم و تفسیر نموده‌ست با یک نظر لطف خود آیات کرم را می‌خواست که وصفش کند اما نتوانست شاعر خجل از کار خود انداخت قلم را @golchine_sher