eitaa logo
گلچین شعر
13.4هزار دنبال‌کننده
578 عکس
224 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌شود هر روز جرم و اشتباهم بیشتر هست اما بخشش تو از گناهم بیشتر بسکه تن دادم به عصیان و خطا این روزها دور شد از خانه‌ات اینگونه راهم بیشتر احتیاجی نیست در آتش بسوزانی مرا می‌کِشَد آتش مرا این سوز و آهم بیشتر معصیت می‌آورم، آب و غذایم می‌دهی می‌چکد خجلت از این طرزِ نگاهم بیشتر کوله بارم از گناهم پر شد، اما آمدم باز هم این بار از تو عذرخواهم بیشتر دارم از زهرا ز دست خود خجالت می‌کشم شرمسار از روی تو رویِ سیاهم بیشتر چند وقتی می‌شود آواره بودم، باز هم چادری خاکی مرا داده پناهم بیشتر زیر بار معصیت بالم به هم پیچیده بود یک نگاه مادرم شد تکیه گاهم بیشتر @golchine_sher
می‌شود هر روز جرم و اشتباهم بیشتر هست اما بخشش تو از گناهم بیشتر بسکه تن دادم به عصیان و خطا این روزها دور شد از خانه‌ات اینگونه راهم بیشتر احتیاجی نیست در آتش بسوزانی مرا می‌کِشَد آتش مرا این سوز و آهم بیشتر معصیت می‌آورم، آب و غذایم می‌دهی می‌چکد خجلت از این طرزِ نگاهم بیشتر کوله بارم از گناهم پر شد، اما آمدم باز هم این بار از تو عذرخواهم بیشتر دارم از زهرا ز دست خود خجالت می‌کشم شرمسار از روی تو رویِ سیاهم بیشتر چند وقتی می‌شود آواره بودم، باز هم چادری خاکی مرا داده پناهم بیشتر زیر بار معصیت بالم به هم پیچیده بود یک نگاه مادرم شد تکیه گاهم بیشتر @golchine_sher
همیشه بال و پرم را به آسمان دادی هر آنچه خواسته بودم، به من همان دادی به جای شکر، گناهم به محضرت آمد غضب نکردی و این بار هم امان دادی همیشه از دلم آقا تو را برون کردم ولی به جای عقوبت مرا مکان دادی اگر چه وقتِ شریفم به معصیت پر شد تو بودی آنکه مرا مهلت و زمان دادی درست وقت دعا کِسلَتَم فزون تر شد ولی برای دعا هم کمی توان دادی به وسعت دل صحرا گناه بخشیدی به وسعت همه‌ی عمر آب و نان دادی صفاتِ نوکریَم را به جا نیاوردم چه شد که محتضری را دوباره جان دادی به ورطه‌ی گنه و معصیت رهم گم شد حسین آمد و او را به من نشان دادی @golchine_sher
تو پادشاهی و من مستمند دربارم مگر تو رحم کنی بر دو چشم خون‌بارم مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست هنوز نعره برآرم که دوستت دارم ردای عفو، برازندۀ بزرگی توست وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم امید من به خطاپوشی تو آن‌قدر است که در شمار نیاید گناه بسیارم تو را به فضل تو می‌خوانم و امیدم هست اگر به قدر تمام جهان خطاکارم براساس فرازهای @golchine_sher
سفره ات را باز کردی باب احسان باز شد عشق جاری شد دعاهای سحر آغاز شد ربنا را پر نمودی در قنوت اشک ها قلب نامحرم رسید و محرم هر راز شد بال و پر دادی و راه آسمان ها را نشان رفت شعبان و شروع موسم پرواز شد بنده ای که تازیانه از گناهان خورده بود با همان دست کریمت وقت غفران ناز شد گریه کردم گریه بر حال خرابم روز و شب گریه کردم که به حال زار من اعجاز شد بین هر ناله که صبح و شام هر جا می زدم گریه بر آقای افتاده به خون ممتاز شد رزق اشکم را حسین داده به دستان دلم روضه با اشک مناجات اینچنین دمساز شد من بمیرم بر غم آن داغ مانده بر زمین بر غم آن معجری که بین غارت باز شد @golchine_sher
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی باز با لطف فراوان همه را بخشیدی ابر وقتی که ببارد همه جا می‌بارد رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی گفته بودند به ما سخت نمی‌گیری تو... همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی یک نفر توبه کند با همه خو می‌گیری یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی پس گنه‌کاریِ امروزِ مرا نیز ببخش تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی داشت کارم گره می‌خورد ولی تا گفتم: "جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی @golchine_sher
از ما عجیب نیست دعایی نمی‌رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی‌رسد ما تحبس الدعا شده‌ی نان شُبهه‌ایم آنجا که شبهه است، عطایی نمی‌رسد پَر باز می‌کنم بپرم، می‌خورم زمین بال و پَر شکسته به جایی نمی‌رسد ای میزبان! فدای تو و سفره چیدنت آیا به این فقیر غذایی نمی‌رسد؟ من سال‌هاست منتظر یک ضمانتم آخر چرا امام رضایی نمی‌رسد از من مخواه بیش از این زندگی کنم وقتی برات کرب و بلایی نمی‌رسد @golchine_sher