eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
693 عکس
252 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حیف است که قطره قطره دریا نشویم آماده ی انتخاب فردا نشویم هرچند گلایه از کمی‌ها داریم با دشمن خود بیا هم‌آوا نشویم @golchine_sher
اربعین دکتر رئیسی و شهدای خدمت در شب پرواز تو هر سایه ای دیوار بود کوه روی شانه ی آیینه چون آوار بود چشم ها دنبال موجی از نگاهت می دوید گوش ها آشفته از پیگیری اخبار بود جای این که مه بگردد دائما دور و برت کاش آن شب ماه بالای سرت بیدار بود گم شدی در ابرها چون آفتابی در کسوف آسمان قلب ها در حسرت دیدار بود با زبان شکوه می گویم چرا پس بی خبر یک خداحافظ نگفتی این قدر دشوار بود؟ زخم را باید به پهنای فلک تفسیر کرد داغ تو نزد علی یادآور عمار بود افتاب بیشه ی دل های ما سید علی تا همیشه با دل بی تاب تو غم خواربود رفته ایی چون موج بعد از رفتنت دریا شکست در شب پرواز تو روح زمین تبدار بود در شب میلاد آقا پر کشیدی تا خدا آه دیدم مشهد از سیلاب غم سرشار بود شوق پروازت به گرد گنبد موسی الرضا چون کبوترهای صحن از جذبه ی بسیار بود حاج قاسم هر که را بوسید با خود می برد عطر بر پیشانی ات از بوسه ی سردار بود @golchine_sher
در شهر من این نیست راه و رسم دلداری باید بفهمم تا چه حدی دوستم داری موسی نباش اما عصا بردار و راهی شو تا کی تو باید دست روی دست بگذاری بیزارم از این پا و آن پا كردنت ای عشق یا نوشدارو باش یا زخمی بزن كاری من دختری از نسل چنگیزم كه عاشق شد بیگانه با آداب و تشریفات درباری هر كس نگاهت كرد چشمش را درآوردم شد قصه ی آغامحمدخان قاجاری آسوده باش، از این قفس بیرون نخواهم رفت حتی اگر در را برایم باز بگذاری چون شعر هرگز از سرم بیرون نخواهم كرد باید برای چادرم حرمت نگه داری تو می‌رسی روزی كه دیگر دیر خواهد بود آن روز مجبوری كه از من چشم برداری @golchine_sher
چهل_روز_گذشت صدا پیچیده در کوه مه آلودی، صدای کیست؟ به روی ابرهای این حوالی ردپای کیست؟ نگاه قاصدک ها بی خبر در حیرت و اندوه ندانستند اما این صدای آشنای کیست؟ صدایی مانده از روز ازل در سینه کوه است ملائک می شناسند این صدا قالوا بلای کیست گلستان گشته کوهی که به دل آتشفشان دارد صدا این بار می گوید که شرح ماجرای کیست به ابراهیم نازل شد تمام محکمات کوه چه بشکوه است می دانم طنین ربنای کیست صدا پیچید در کوه و به هر وادی رسید اندوه میان چشم های غرق حیرت، این عزای کیست؟ @golchine_sher
احوال دلم دوباره بارانی شد دلتنگِ همان همان که می دانی شد بارانِ غمی که از نبودت جاری ست چون سیل شد و دلیل ویرانی شد تو دور شدی دور شدی پژمردم یخ بست نگاهم و زمستانی شد فریاد بزن سکوت سنگینت را آزاد کن آن دلی که زندانی شد زندان و زمستان و غم و دلتنگی عمرم به همین خلاصه ها فانی شد @golchine_sher
رها کنید مرا با غمِ نهانِ خودم اگرچه خسته ام از دردِ بی کرانِ خودم به دشمنانِ قسم خورده احتیاجی نیست که دشنه می خورم از دستِ دوستانِ خودم چو رنج بوده فقط سهمم از جهانِ شما خوشا به کنجِ اتاقم، خوشا جهانِ خودم که کیمیای سعادت، سکوت بود، سکوت چه زخم ها که نخوردم من از زبانِ خودم! شراب نیز به دردم نمی دهد تسکین مگر که زهر بریزم به استکانِ خودم اگر که مرگ فقط چاره ی من است، چه باک؟ به مرگِ خویش کنون راضی ام، به جانِ خودم... @golchine_sher
امام حجتها و امام حاجتها تو آشنا بودی با تمام غربتها به سوی پرتو تو تا دوباره پربکشد گشوده پنجره ها رو به باب حاجتها حماسه ی تو درخشید در دل زندان امام سلسله ها! بندها! اسارتها! به پای سرو تو پیچید چون علف، زنجیر بزرگی تو نشد کم از این حقارتها شما اسیر نبودی میان تاریکی اسیر ماه تو بودند، غرق ظلمتها به پاسبان حریمت ستاره بخشیدی ز ماه کم نشود، پرتو محبتها چه خلوتی کردی با خدای خود در بند بدل نمودی تهدید را به فرصتها چگونه دریایت را نشان دهد برکه؟ ستایش تو نگنجد در این عبارتها @golchine_sher
گمانم عاشقی هم مثل من خون جگر خورده تو سنگی را رها کردی که بر این بال و پر خورده خودت گفتی جدایی حق ندارد بین ما باشد کجایی تا ببینی که جدایی هم شکر خورده نمی­دانم کجا باید بیفتم از نفس دیگر درختی را تجسم کن که از هر سو تبر خورده غم­ انگیزم، دلم چون کودکی ناشی ا­ست در بازی که از لبخندهای تلخ استهزاء سر خورده شبیه پوشه ­ای در دست مردی گیج و مبهوتم به خاک افتاده­ ام، در راه او بر صد نفر خورده هوایم بی تو همچون حال ورزشکار دلخونی­ است که در دیدار پایانی به اسرائیل بر خورده @golchine_sher
دیگر گره خورده وجودم با وجودش محکم شده با ریشه هایم تار و پودش روی تمام فرش های دست بافم جا مانده رد پای رویای کبودش سلول هایم را شبیه مشتی اسفند پاشیده ام در آتش از بدوِ ورودش باید به این آتش بسوزم یا بسازم؟ وقتی به چشمم می رود هر روز دودش آیینه ام با شمعدان ها عهد بسته حتی ترک هم بر ندارد در نبودش از نارون های سر کوچه شنیدم: می آید او،فرقی ندارد دیر و زودش دل بر نخواهم داشت از این عشق معصوم چون اصفهان از پاکی زاینده رودش @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
شیرینی آغشته به زهرم بی تو با هر چه غریب و دوست قهرم بی تو چون نقطه ی تاریک پر از وحشت و ترس بن بست ترین کوچه ی شهرم بی تو @robaiiyat_takbait
نقشه‌ی دشمنان ایران را باز نقشِ بر آب خواهم کرد این که فردا چگونه باشد را من خودم انتخاب خواهم کرد @golchine_sher
 ‌ ‍گرچه مسجد را گروهی با تجمل ساختند اهل دل میخانه را هم با توکل ساختند عشق جانکاه است یا جان‌بخش؟ حالا هرچه هست عشق‌بازان بینِ مرگ و زندگی پل ساختند سقف آگاهی ستونی جز "فراموشی" نداشت این بنا را خشت بر خشت از تغافل ساختند بی‌سبب مهمان‌نواز مجلس ماتم نبود این "گلابِ تلخ" را از "گریه‌ی گل" ساختند روز خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود از همان آغاز ما را کم‌تحمل ساختند... @golchine_sher
در خود هزار بار قدم می‌زنم تو را وقتی که بی‌هوا به سرم می‌زنم تو را تو شعر می شوی و براین کاغذ سفید با جوهری سیاه قلم می‌زنم تو را مثل نفس به تک تک سلول‌های خویش نام تو را سپرده و دم می‌زنم تو را آه ای قرار قلب خرابم! مرا ببخش گاهی که بی‌قرار، به هم می‌زنم تو را من انتخاب خوب تو را رای می‌دهم در سرنوشت خویش رقم می‌زنم تو را! @golchine_sher
هر صبح قاب پنجره را باز می‌کنم در آسمان خاطره پرواز می‌کنم در نیل شعرهای خروشان زندگی من با عصای قافیه اعجاز می‌کنم وقتی سیاهِ بخت مرا شانه می‌کنی حتی برای آینه‌ها ناز می‌کنم! هر بار از صدای دلم طفره رفته‌ام کتمان بس است! خسته‌ام! ابراز می‌کنم با یاری و نگاه خداوند مهربان من عشق را به نام تو آغاز می‌کنم! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 بهار رای ابریم در بهار، ما رای می دهیم در اوج اقتدار، ما رای می دهیم سبز از ولایتیم، سرخ از شهادتیم چون پرچم استوار ،ما رای می دهیم برگیم بر درخت، در باغ انقلاب سبزیم و بی شمار، ما رای می دهیم با ما بخوان بلند ، با شور و با شکوه این است این شعار : ما رای می دهیم در روز انتخاب، بر ریل انقلاب صف: می شود قطار، ما رای می دهیم رای من و شما، شمشیر دیگر است شد وقت کارزار، ما رای می دهیم ای خصم نابکار! هستیم پای کار ما را نکش کنار، ما رای می دهیم من رای می دهم، تو رای می دهی دنیا در انتظار، ما رای می دهیم در دست کوچه ها، بر شاخه امید تا گل کند بهار، ما رای می دهی @golchine_sher
48.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ایران‌مان در این مسیر نه از جان‌مان می‌اندیشیم نه از موانع ایمان‌مان می‌اندیشیم به سرفرازی این خاک، عهد خون بستیم به استواری پیمان‌مان می‌اندیشیم برای این‌که بدانیم حق فقط با ماست به دشمنان فراوان‌مان می‌اندیشیم در این تلاطم امواج سهمگین بلا به سرو در دل طوفان‌مان می‌اندیشیم قسم به‌خون شهیدان که ضامن وطن‌اند به امن بودن میدان‌مان می‌اندیشیم خلیل‌وار در آتش نشسته‌ایم و خوشیم افق افق به گلستان‌مان می‌اندیشیم شروع ساخت فردا که رای امروز است به دست ماست، به پایان‌مان می‌اندیشیم به عشق پرچم سرخ و سفید و سبز وطن به سربلندی ایران‌مان می‌اندیشیم @Mojtaba_khorsandi @golchine_sher
باز یک غزل حکایت کسی که عاشق است باز ما و کشف خلوت کسی که عاشق است در سکوت چشم دوختن به جاده های دور باز انتظار عادت کسی که عاشق است دستهای التماس ما گشوده پس کجاست؟ دستهای با محبّت کسی که عاشق است باز هم سخن بگو سخن بگو شنیدنی ست از زبان تو حکایت کسی که عاشق است من اگر بخواهمت نخواهمت تو خوب باش مثل حسن بی نهایت کسی که عاشق است بغض های شب همیشه سهم نا امید هاست خنده های صبح قسمت کسی که عاشق است شاخه ها خدا کند به دست باد نشکند عشق یعنی استقامت کسی که عاشق است منتظر نایستید٬نوبت شما که نیست نوبت من است٬نوبت کسی که عاشق است @golchine_sher
دنیام را به پای تو آیا نریختم؟ از هستی ام چه مانده که آن را نریختم؟ من خشت اولم که قدم کج گذاشتم با تو ولی در اوج ثریا نریختم در کاسه ی گدایی چشمم بدون تو یک سکه هم برای تماشا نریختم در خواب دیده ام که شبیه دو شاخه رود از هم جدا شدیم و به دریا نریختم با کور بختی ام چه کنم یوسف عزیز؟ اشکی برای روز مبادا نریختم نگذشته است هیچ کس از من، منِ خراب آه ای قطار رفته! بیا تا نریختم ! @golchine_sher
مشغول بـه ذکـر حیدر کراریم در سینه ی خود مهر ولایت داریم بر دار حوادثیم و در راه علی«ع» شاگـرد کلاس میثم تمّاریم @gida13 @golchine_sher
جان است وطن،ما سپر آن هستیم در معرکه ها به رغم طوفان هستیم دیدند که خون شهدا در رگ ماست دیدند که پای کار ایران هستیم @golchine_sher