ای قاصدکِ حامل پیغام سلام
گلدان نشسته بر لب بام سلام
امروز دوباره چشم ما روشن شد
صبح آمده خورشید دلارام سلام
#نوروز_رمضانی
@golchine_sher
یا_فاطمه_س
وزید یاس و هوای غزل معطر شد
بهار حادثه پوشید و عشق پرپر شد
شکست تُنگِ بلورینِ چشم های نبی
و خوابِ نازِ ستاره چه زود لب پر شد
قیامتی که به پا شد میانِ کوچه ی اشک
فرشته ها همه دیدند، روزِ محشر شد
به ردِ خونِ چکیده ز جای بوسه ی میخ
بهشتِ گمشده قبرِ غریبِ کوثر شد
مدینه پر شده از عطرِ یاسِ تفتیده
و فاطمه که در آتش خلیلِ دیگر شد
شبیه ماه که افتاده در لهیبِ محاق
شقایقی که به خونِ جگر شناور شد
کجاست فوجِ ابابیل، کعبه در خطر است
سپاهِ ابرهه آمد؛ مدینه خیبر شد
و دست های علی بسته بود وقتی که
میانِ کوچه غریبانه عشق ؛؛پرپر شد
وکاش چادرِ خاکی نبود ارثیه ات
همان که آینه ی دق برای حیدر شد
خمید قامتِ صبر و شکست هیبتِ کوه
شبی که سنگِ صبور علی پیمبر شد
هنوز چشمِ علی مانده روی سینه ی در
که تا همیشه غمت روی آن مصوّر شد
اللهم صل علے فاطمة واَبیها و بَعلُها وبَنیهآ وَالسّر الْمُسْتَوْدَع فیها بِعَدَدِما اَحاطَ بهِ عِلْمُڪْ
#اکــرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
من از خدا کــــه تـــو را آفرید، ممنونم
از آن که روح به جسمت دمید، ممنونم
از آن که مثل بت کوچکی تراشت داد
از آن که طــرح تنت را کشید ممنونم
تو راه می روی اندام شهر می لرزد
من از تمــام درختان بیـــد ممنونم
در این غروب، در این روزهای تنهایـی
از اینکه عشق به دادم رسید، ممنونم
من از کسی که عزیز مرا به چاه انداخت
و آن کـــه آمد و او را خریـد، ممنونــــم
من از نگاه پریشان آن زلیخـــایی
که خواب پیرهنم را درید، ممنونم
چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبایی!
من از خدا کـــه تـــو را آفرید، ممنونم
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
« تن ها! »
زن، پیانوست
امّا مردانِ بیشماری
نواختن نمی دانند!
زن مثلِ زبان است
امّا مردانِ بیشماری
در زندگیِ خود کتابی نخوانده اند!
زن سرزمینی باروَر
امّا مرد، خشن
مثل بولدوزِر است!
زن، ایستگاه است
امّا مرد
قطارِ تُندروی ِ شبانه.
کالبدِ زن چون عبادتگاه
و تنِ مرد
قهوه خانه ای در راه!
زن، تنها گنجشکی می خواهد
امّا مرد،
همه ی زنان را می خواهد!
#نزار_قبانی
#ترجمه_یدالله_گودرزی (شهاب)
#عضوکانال
از کتاب تازه : جمهوری زنان
چاپ سوم
@golchine_sher
محبوب جانان
هرکه از جان بگذرد محبوب جانان می شود
عشق تنها با زبان عاشق عنوان می شود
ما به فرمان خدا دل را به دریا می زنیم
مصلحت هرآنچه باشد عاقبت آن می شود
ما مسلمانیم و چون عمار ها سنوارها
باید از سر بگذرد هرکس مسلمان می شود
با پیمبر جمله بودند از مسلمانان ولی
یک نفر تنها از آن اصحاب سلمان می شود
چون که گردد نصرتِ حق یارِ نصرالله او
با ولایت این چنین هم عهد و پیمان می شود
غم مخور ای کودک بی سرپناه غزّه ای
کاخ ظلم از نالهٔ مظلوم ویران می شود
این چنین فهمید دنیا در مسیر عمر خویش
عاقبت کفر است که مغلوب ایمان می شود
#علی_اصغر_شکفته
#عضوکانال
@golchine_sher
یک صورت ماهِ ناز نازی دارد
با خاک خیال خانه سازی دارد
آواره ی غزه است و در کودکی اش
با مرگ همیشه خاله بازی دارد
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#غزه
#مرگ_بر_اسرائیل
@golchine_sher
ای عشق! ای شکنجهگر مهربان من
دلسوزی تو میزند آتش به جان من
من راضیام به مرگ، مرا زجرکش مکن
درد فراق بیشتر است از توان من
کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز
خالیست جای بوسهء تو، بر لبان من
ویرانه است خانه من بی حضور تو
آشفته است بیسر زلفت جهان من
بازآ و قفل بشکن و آزاد کن مرا
ای قهرمان گمشدهء داستان من
بر تربتم دو غنچه به هم بوسه میزنند
عشق است و زنده است هنوز آرمان من
#فاضل_نظری
@golchine_sher
هوالمحبوب
با قَدمای بلندارتفاع ۴۰۲ رو بالا می رفتم آخه خورشید داشت غزل خدا حافظی رو می خوند.
با اینکه خیلی خسته بودم دلم نیومد بشینم چند بسته نخودچی و کشمش برداشتم و زدم به دل کانال، چند قدمی که رفته بودم نوجونی رو دیدم که پاهاشو قلاب کرده دو طرف کانال تا بتونه سنگرای روبروشو ببینه.
یه نگاهی به من انداخت و رگبار گلوله رو گرفت سمت عراقیا و سریع پرید کف کانال.
من که تقریبا نزدیک شده بودم سلام کردم، اما انگار سلامَم و نشنیده بود بغل وا کرد و گفت.(افتخار دِیِنْ اَ مِیِنْ ای ورا)
بغلش کردم و پیشونی شو بوسیدم و گفتم اومدم روحیه بگیرم دلاور مرد.
یکی دو بسته نخودچی بهش دادم.
گفت (دَسدِ تا بی بِلٰا)،
گفتم بلا از اونایی دور که دلشون با شما هاست و فراموشتون نکردن و یه جورایی
می خوان بگن که تنها نیستین.
تا انتهای کانال رفتم و چند بسیجی عاشق و دیدم و حال دلم خوب شد و برگشتم.
برگشتنی از کنار همون نوجون که رد شدم،
چند قدمی که رفته بودم با لهجهٔ شیرین محلی گفت (به جانِ خُودْما حَجی خُوِ خُوشِ اَزی بعثیای بِشِرَف مِگیرِم)
گفتم مطمئن هستم همینطوره، برگشتم دست رو شونش گذاشتم و گفتم بچه کجایی عزیز دلم.
با غرورخاصی گفت.
” دهسرخ نیشابور...
چند روز بعد که دوباره رفته بودم،
سراغ شو از فرمانده گرفتم.
بنده خدا اصلا انتظار شو نداشت یه نگاهی به آسمون کرد و بغضش ترکید.
لابلای هق هق گریه ش شنیدم که می گفت.
دو روز پیش پسرم ”حسین” کنار تانکر وضو می گرفت که خمپاره اَمونش نداد و...
ادامهٔ حرفای سید رو نشنیدم،
توی حال و هوای ابری چشام این غزل اومد سراغمو زیر لب زمزمه کردم...
ـــــ ـــــ ـــــ
در دفتر دل می نویسم داستانت را
شور آفرینی های رزم بی امانت را
هر چند کوچک بودی اما در تومی دیدم
اندیشهٔ مردانه و تاب و توانت را
اسطوره حق باوری ای افتخار عشق
با خون سرخ ات مشق کردی امتحانت را
باید عروجت را بفهمد هر چه آئینه ست
باید که زیباتر ببینند آرمانت را
با خط زرین می نویسم تا که بشناسند
روح جوانمردی و قلب مهربانت را
گاهی پناهم می شود آرامش مسجد
شاید دوباره بشنوم صوت اذانت را
بعد از تو می خوانند ای عاشق بدون شک
زیباترین گل واژهی سرخ زمانت را
#محمد_صادق_بخشی
#عضوکانال
@golchine_sher
از جان و دل اگر چه تو را دوست دارمت...
ناچار می روم و به خدا می سپارمت!
هرچند واقعیت تو سهم من نشد...
در خواب ها به سینه ی خود میفشارمت
شب ها کنار خاطره و جای خالیت
اصلا چگونه می شد عزیزم نبارمت
فرهادوار گرچه نشد جان دهم ولی...
با تیشه به روی هر غزلی می نگارمت
هرگز نشد که سهم دل ساده ام شوی
یک عمر گرچه ثروت خود می شمارت
گل می کُنی دوباره ولی در دلی جدید
ای بذر امید من که نمی شد بکارمت
#طاهره_اباذری_هریس
@golchine_sher
"خَسِرْنا،
و لم يَرْبَحِ الحُبُّ شيْئاً..."
باختیم
و عشق هم هیچ سودی نبُرد...
#محمود_درويش
@golchine_sher
ما شک نکردهایم، دگر استخاره چیست؟
حرفِ تو حجت است نیازی به آیه نیست
گیرم که عشق نیست به غیر از عذاب و رنج
باشد عذاب عشق عذابی ستودنی است
مانند شمع در غم تو آب میشوم
گاهی به یادِ یار فقط میتوان گریست
امکان نداشت بیتو بمانم در این قفس
بی عشق هر که زیست خدایا چگونه زیست؟
ای روزگار با دل ما سالهای سال
شادی غریبه بود بگو آشنای کیست؟
#اسماء_سوری
@golchine_sher
عشق تو آخر مرا رسواي عالم مي كند
ارگ آباد مرا ويرانه بم مي كند
گفتم از دل بگذري؛ اما ندانستم كه عشق
جاي پاي خويش را هر روز محكم مي كند
يك نظر بر آسمان آبي چشمان تو
چشمه ی خورشيد را در من مجسم مي كند
اشك من بر قلب چون سنگ تو كي دارد اثر؟
غير اعجازي كه اين اشعار مبهم مي كند
گرچه ديگر نيستي در منظر چشمم ولي
ياد چشمانت دلم را خانه ی غم مي كند
#عليمحمد_پناهي
#عضوکانال
@golchine_sher
تو نیستی که ببینی چقدر تنهایم
به روی غُربتِ آیینه، دست می سایم...
مگر که در شب و توفان کنارِ من باشی
که من بدون تو تا صبح هم نمی پایم !
به من اجازه بده، ماهِ من! که برگردم
که خالی، است میانِ ستارگان، جایم
طلوع کن نفسی، آسمانِ آبی من
که من غروبِ غم انگیز و تلخِ دریایم
کلام و فلسفه هم در دلم افاقه نکرد
که در جهانی ازاینگونه، چیست معنایم؟!
دوباره برکه و باران، دوباره غارِ کبود
سکوتِ آبی و نیلوفرینِ بودایم ...
#یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher
بسم نورالله فی السماوات و الارضین
#یا_زهرا
می آید استجابت اگر پیشواز تو
فخر خداست محفل راز و نیاز تو
محراب خانه نورُ علی نور میشود
از جانماز و وصله ی چادر نماز تو
فهم بشر به ساحت درکت نمیرسد
پنهان شده به دست خداوند راز تو
این آن حقیقتیست که کتمان نمیشود
غیر از علی نبوده کسی هم تراز تو
ای ساده زیستی تو تدریس بندگی
ای شوکت بهشت گلیم جهاز تو
نامت سلام داشت قیامت قیام داشت
زنده است آن شهادت تاریخ ساز تو
محشر که اختیار شفاعت بهدست توست
داریم ما امید به برگ جواز تو
#محمدحسن_بیات_لو
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
کانال دوم ما
رباعی و تک بیت
👆👆👆👆👆👆
@robaiiyat_takbait
سلام ای آفتابِ مهربانی
نسیمِ روحبخشِ زندگانی
بیا دنیایمان را شادتر کن
تو ای صبحِ قشنگِ زعفرانی
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
مُردم از تیر بلایت، امتحانم میکنی
هر زمان بر ناوک ِجوری نشانم میکنی
من که هرگز مرغ امّیدم نزَد بال و پری
با چه تقصیری برون از آشیانم میکنی
چون مرا بر درگه لطفت نمودی آشنا
پس چرا بر این در و آن در روانم میکنی؟!
با همه بخشایش و احسان ِخود، جانا چرا
زیرِ بار منت خلق ِجهانم میکنی ؟!
از تجلیهای نور ِطور، دورم ساختی
همنشین با شعله ی برقِ یَمانم میکنی
گاه گویا، گاه (صامت)،گاه شیدا، گاه رند
گَه گَهی گریان و گاهی شادمانم میکنی
#صامت_بروجردی
@golchine_sher
خواندم دروغ از چشمهای راستگویت
وقتی که برگشتی نیاوردم به رویت
یک روز و یک شب دست کم در بسترم ماند
آه از تو حتی باوفاتر بود بویت
در خاطراتت سخت غرقم کرد هر شب
یک یادگار ساده قدر تار مویت
غم، شهریاری ساخت از مردی دهاتی
کاری که حالا کرده با من آرزویت
در آن دل دیوانه آن دیوانگی مُرد
حتی اگر یک روز برگردد به سویت
عيب است عاشق باشی و اشکی نریزی
ای چهرهی غمگین من! کو آبرویت؟
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خاک پای مظلومترین آقای عالم
علی : آن که ندیده هیچ میدانی شکستش را
ولی نامرد ها در خانه اش بستند دستش را
دهان صبر وا مانده است از صبر جوانمردی
که دیده روزگاری درب خیبر ناز شستش را
نگاهش کرد خاموش آتش نمرود را ، اما
در این آتش علی از دست خواهد داد هستش را
به اسم دین درِ آن خانه ای را میزنند آتش
که اسلام از درِ آن خانه دارد چفت و بستش را
از اسلامِ پس از سوزاندن این در چه خواهد ماند؟!
تصور کن ، خرابه خانه ای بعد از نشستش را
اگر اسلام این باشد که این ها مدعی هستند
الهی که خدا ویران نماید پای بستش را!
#عباس_جواهری_رفیع
#عضوکانال
@denj_tanhaii
@golchine_sher
چو کوه بی تو خمیدم چو آه فرسودم
به غیر سایه ی مهرت دمی نیاسودم
جهان اگر چه بریزد به کام مهجورم
بدون چشم تو اما غریب و محدودم
خراب و شعله نشینم به معبد مویت
به جز دو بافه ی حسرت نمانده از دودم
دلم دو چکه کبوتر، سرم دو خط آهو
تو ضامنم بشوی من عزیز معبودم
سریر سرمد هشتم شهنشهِ جانها
به حشمتت دو جهانم ز فقر بزدودم
نفس کشیدمت از غنچه های نشکفته
فقط به بوی تو دل را همیشه آلودم
اگرچه می برَدم دم به دم به سوی فنا
به موج موی تو بستم گره گره رودم
به ماهِ روی تو هر کس دمید، پاینده ست
به کهکشان تو این ابر اشک افزودم
گشوده پنجره ای سوی معبد چشمت
مرا، که جز به هوایت همیشه مسدودم
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher