🌿هر که سودای تو دارد، چه غم از هر دو جهانش
🌿 تو چه اندیشه و بیم از دگرانش…
#آوای_توحید
#سعدی
#روانشناسی
به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایت رقم زده است، تسلیم شو
بگذار زندگی باتو جریان یابد
نگران این نباش که زندگیات زیر و رو شود
از کجا معلوم زیرِ زندگیات بهتر از رویش نباشد
🌸@revan_shenasy98
🌺
🌸🌺🌸
نارنگی بخورید و خواب خوش ببینید 👌
🔸اگر از بیخوابی رنج میبرید و شبها نمیتوانید خواب آرام و راحتی داشته باشید، یکی دو ساعت قبل از خواب چند دانه نارنگی میل کنید.
🔸این میوه خوشمزه حاوی مقدار زیادی منیزیم است و از این طریق در فعالیت عضلانی، دستگاه گوارش و سیستم عصبی موثر است. مصرف نارنگی قبل از خواب میتواند موجب خواب خوب و آرامش اعصاب شود.
#قصه_متنی
🍡کوچک اما شاد🍡
✏️دختر مدادش را برداشت. دلش می خواست یك نقاشی بزرگ بكشد، خیلی بزرگ. نگاهی به برگه های دفترش انداخت.
🥕برگه ها كوچك بودند. كنار دیوار رفت. دیوار اتاقش سفید وبزرگ بود. مداد های شمعی اش را برداشت. روی دیوارخط كشید:
✏️خط های راست ،خط های خمیده...
🥕عقب ایستاد و نگاه کرد. یك خرگوش بزرگ كشیده بود. خرگش به او نگاه می کرد.
✏️دختر خندید، اماخرگوش چیزی نگفت. دختر با خودش فکر کرد: «شاید خرگوش گرسنه است.» جلو رفت و مداد نارنجی را برداشت.
🥕یك هویج، توی دست خرگوش نقاشی كرد. دختر خندید. اما خرگوش هنوز ناراحت بود.دختر پرسید: «تو از همه ی خرگوش ها بزرگ تر هستی، چراهنوزناراحتی؟»
✏️خرگوش جواب داد:« بزرگ بودن چه فایده ای دارد ؟» دختر چیزی نگفت.
🥕خرگوش ادامه داد: « من تنهاهستم. دلم نمی خواهد تنها باشم. توی دفترنقاشی ات، یك عالمه حیوان كشیده ای.
✏️من هم می خواهم كنار آن ها باشم.»
🥕دخترسرش را پایین انداخت و فكركرد. دفترش را آوردو گفت: «باشد،قبول! می توانی توی دفترم بیایی.»
✏️خرگوش با خوش حالی به این طرف و آن طرف پرید و از دختر تشكركرد.
🥕بعد خرگوش كوچك شد، خیلی كوچك.
✏️جستی زد و رفت توی دفتر نقاشی.
🥕دیوار هم مثل همیشه سفید و تمیز باقی ماند.
✏️حالا همه خوش حال بودند : دختر،خرگوش و دیوار...
تبیان-نویسنده:زهرا عبدی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
✅ تربیت با دوام
به عقیده اسلام مهم ترین دوره تربیت کردن، دوره خردسالی، کودکی و #نوجوانی است و هر چه سن فرزند کمتر باشد تربیت عملی تر و امکان پذیرتر است و استقرار و دوام خواهد داشت.
هر که در خردیش ادب نکنند
در بزرگی فلاح از او برخاست
چوب تر را چنان که خواهی پیچ
نشود خشک جز به آتش راست
سعدی
💠 امام علی ( علیه السلام) فرمودند:
قلب نوجوان همانند زمینی بکر و آماده است که هر چه در آن افکنده شود بلافاصله آن را با همه وجود قبول کرده، پذیرا می گردد.
📚 نهج البلاغه، خطبه۳
#تربیت_فرزند
#جوان
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@madaranee
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔹... #رودخانهزندگی! ...
🔹رفت پیش استاد. بی تاب بود و ناآروم.
گفت : زندگیم متلاطمه، آشفته ام و نیازمند آرامش. و اشک پهنای صورتش رو پوشوند.
🔹پیر دانا دستش رو گرفت، ازش خواست تا با هم کمی قدم بزنند. وقتی به رودخونه رسیدند، برگی رو توی آب انداخت و بهش گفت : ببین چه جوری خودش رو به جریان آب سپرد، و چجوری داره مسیرش رو طی می کنه.
🔹 بعد سنگی رو پرت کرد توی آب، سنگ بخاطر وزنش پائین رفت و بی حرکت سر جاش موند.
❓استاد مکثی کرد و پرسید :
تو دوست داری جای این سنگ بودی و ساکن، یا جای اون برگ بودی و در حرکت؟
🔹جوان فکری کرد و پاسخ داد :
من از سکون خوشم نمیاد، دوست دارم حرکت کنم و رو به جلو برم.
🔹 استاد گفت :
زندگی مثل یه رودخونه است. اگه بخوای ساکن نباشی، باید خودت رو در جریانش قرار بدی و رو به جلو بری. موانع و بالا و پائین رفتن ها هم به طور طبیعی در این مسیر وجود دارند. پس آروم باش. چرا که تلاطم، یعنی تو در مسیر و در حال حرکتی.
❤ عزیز دلم
تا حالا فکر کردی که می شه خودمون رو به دست توانا و چشمان بینای خداوند بسپریم؟ و همه افت و خیزها و موانع رو در مسیر بپذیریم.
🔹و خدا می خواد که ما در حرکتی دائمی و رو به جلو باشیم. و می دونی اونوقته که بالا و پائین می شیم ولی آرومیم. اونوقته که گاهی جریان تند می شه و باز هم آرومیم.
❤ پس همیشه امیدوتوکلت به خداباشه ...
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا...
قصه وکالت را زياد شنيده ام
اما قصه وکیلی چون تو را نه ...
تو که وکیل باشی همه حق ها گرفتنی است
پرونده ای که تو وکیلش باشی قصه اش ستودنی است
از روزی که ایمان آوردم، تو وکیل منی و تنها پناهم
و تو در این عشق بازی، پرده از رازی بزرگ برداشتی، رازی که اسمش را می دانستم اما رسمش را ...
رازی بنام "توکل" ...
"توکل" قصه ای است که از روز ازل برایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ و خم دنیا و حتی در تمام لحظات روشنایی،
دستانت در دست من است ...
بنده من، نگران نباش و به من اعتماد کن...
"توکل" ...
و فهمیدم :
" #حسبنااللهونعمالوکیل"🌸
#داستانک
روزی بهلول داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردهایش می گوید : من در سه مورد با امام صادق(ع) مخالفم.
اول اینکه می گوید خدا دیده نمی شود . پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
دوم می گوید : خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
بهلول که شنید فورا کلوخی دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد.
اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد. استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.
خلیفه گفت : ماجرا چیست؟ استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد. و الان درد می کند.
بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟
گفت : نه
بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد.
ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم.
استاد اینها را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت.
🍂🍁🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پنـــــدانـــه
روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمه حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن قسم که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند. با این حال وقت خروج از حمام بهلول ده دینار که همراه داشت را به استاد حمام داد و کارگران چون این بذل و بخشش را دیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند. بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت ولی .... این دفعه تمام کارگران با کمال احترام او را شست و شو نموده و مواظبت بسیار نمودند ، ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران موقع خروج از حمام بهلول فقط یک دینار به آنها داد ، حمامی ها متغیر گردیده پرسیدند سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست ؟ #بهلول گفت: مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده پرداخت نمودم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شماها ادب و رعایت مشتری های خود را بنمایید.
😊😊😊😊
🌹 #به_خدا_اعتماد_کنیم
💬امام على عليه السلام :
☘️مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ
وَتَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَْسْبابِ؛
🍀هر كس به خدا توكل كند،
دشوارى ها براى او آسان مى شود
و اسباب برايش فراهم مى گردد.
📚[غررالحكم، ج5، ص425، ح9028]
#سبک_زندگی
🆔 @Hajab_Fatamii_313
همسر فرعون
تصميم گرفت که عوض شود ؛
و شُد یکــی از زنــان والای بهشتــی ...
پسر نوح
تصميمــی برای عوض شدن نداشت ...
غرق شد و شُد درس عبرتــی برای آیندگان...
اولی همسـر يک طغيانگــر بود
و دومی پسـر يک پيامبــر...!!!
برای عوض شدن هيچ بهانھای
قـٰابل قبول نيست ....
اين خـۅدت هستـی که تصميم میگيری
عوض بشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرقیزستان 🇰🇬
🔸️قرقیزستان با نام رسمی جمهوری قِرقیزستان کشوری محصور در خشکی در آسیای مرکزی است. این کشور از شمال با قزاقستان از شرق با چین، از جنوب با تاجیکستان و از غرب با ازبکستان همسایه است. پایتخت و بزرگترین شهر آن بیشکک با ۸۷۰ هزار نفر جمعیت است. زبان رسمی آن قرقیزی و روسی است. در حکومت سکولار قرقیزستان، ۸۰ درصد از مردم این کشور مسلمان و ۱۷ درصد نیز پیرو کلیسای ارتدکس روسی هستند.بیشتر نژاد مردم قرقیزستان از ریشه ترک هستند و زبان قرقیزی شاخه ای از زبان ترکی می باشد.
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 آن گونه با مردم معاشرت کنيد که اگر بميريد بر مرگ شما اشک بريزند و اگر زنده بمانيد به شما عشق ورزند.
📚 نهج البلاغه حکمت 10
@valedain_tarbiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم🌈
من سرشار از انرژی هستم.من در آرامش و سلامت کامل به سر میبرم و همه چیز عالی پیش میرود.من بهترینم و بهترینها از آن من است.
خدایا سپاسگزارم❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 #طبق_برنامه_سه_شنبه_ها:
🎨 #قصه #داستان👆👆
🦋 📜 داستان #ضرب_المثل
«#دوستی_خاله_خرسه» چيه⁉️🤔🤔
🌸 @farhanghiperovan
✨﷽✨
#پندانه
✍ حواسمان باشد
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ،
با "ﺯباﻥ" میشود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ.
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ،
با "ﺯباﻥ" میشود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ.
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ،
با "ﺯباﻥ" میشود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ.
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ،
ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ.
🔻ﺑﺎ "ﺯباﻥ" میشود جدایی انداخت،
با "زبان" میشود وصل کرد.
🔻با "زبان" میشود آتش زد،
با "زبان" میشود آتش را خاموش کرد.
حواسمان به زبانمان باشد:
"آلودهاش نکنیم"