eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
94 دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
12.7هزار ویدیو
706 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ (ع) : ✅کسی که گره از کار مومنی بگشاید و شادش کند، خداوند هم در روز قیامت، کار بسته او را می گشاید. 📚اصول کافی ج ۲، ص ۲۰۰
به عالمی نفروشم دمی زحالم را که انتظار فرج قیمتی ترین چیز است اللهم عجل لولیک الفرج ❤️ سلام امام زمانم 🌻
من در حوالی تو آرومم، خدای مهربونم ..🦋☁️
همه ی دلخوشی ما ز جهان است حسین (ع)
مرداب از رود پرسید: چہ ڪرده اۍ ڪہ اینقدر زلال شده اۍ؟ رود پاسخ داد: گذشتم تو نیز بگذر ‍‌
📗 حکایتی آموزنده از گلستان: دو درویش خراسانی مُلازم صحبت یکدیگر سفر کردندی. یکی ضعیف بود که هر به دو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی. اتفاقاً بر درِ شهری به تهمتِ جاسوسی گرفتار آمدند. هر دو را به خانه‌ای کردند و در به گل برآوردند. بعد از دو هفته معلوم شد که بی‌‎گناهند. در را گشادند، قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت بُرده. مردم در این عجب ماندند. حکیمی گفت: خلاف این عجب بودی، آن یکی بسیارخوار بوده است، طاقت بی‌‎نوایی نیاورد، به سختی هلاک شد. وین دگر خویشتن‌‎دار بوده است، لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند. چو کم‌‎خوردن طبیعت شد کسی را چو سختی پیشَش آید، سهل گیرد وگر تن‌‎پرور است اندر فَراخی چو تنگی بیند، از سختی بمیرد 🔻 برگرفته از باب سوم گلستان سعدی
افسوس تکراری👌👌 پیری برای جمعی سخن میراند لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.... او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟ گذشته رافراموش کنید و به جلو نگاه کنید
چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم مگو وقتی دل سد پاره‌ای بودت کجا بردی کجا بردم ز راه دیده در دامان خود کردم ز سر بگذشت آب دیده‌اش از سر گذشت من به هر کس شرح آب دیدهٔ گریان خود کردم ز حرف گرم وحشی آتشی در سینه افکندم به او اظهار سوز سینهٔ سوزان خود کردم
🔻مردم آزار مردم‌آزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر درویشی زد. درویش را مجال انتقام نبود. سنگ را نگاه همی‌داشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد. درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت. گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟ گفت: من فلانم و این همان سنگ است که در فلان تاریخ بر سر من زدی. گفت: چندین روزگار کجا بودی؟ گفت: از جاهت اندیشه همی‌کردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم. ناسزایی را که بینی بخت یار عاقلان تسلیم کردند اختیار چون نداری ناخن درنده تیز با ددان آن به که کم گیری ستیز هر که با پولاد بازو پنجه کرد ساعد سیمین خود را رنجه کرد باش تا دستش ببندد روزگار پس به کام دوستان مغزش بر آر حکایتهای
🔻مردم آزار مردم‌آزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر درویشی زد. درویش را مجال انتقام نبود. سنگ را نگاه همی‌داشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد. درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت. گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟ گفت: من فلانم و این همان سنگ است که در فلان تاریخ بر سر من زدی. گفت: چندین روزگار کجا بودی؟ گفت: از جاهت اندیشه همی‌کردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم. ناسزایی را که بینی بخت یار عاقلان تسلیم کردند اختیار چون نداری ناخن درنده تیز با ددان آن به که کم گیری ستیز هر که با پولاد بازو پنجه کرد ساعد سیمین خود را رنجه کرد باش تا دستش ببندد روزگار پس به کام دوستان مغزش بر آر حکایتهای
🔻مهمان روزی خودش را با خودش می آورد روزی مهمانی به کلبه محقّر مرد صاحب بصیرت وارد شد. آن مرد ، مَقدم او را گرامی داشت و با وجود تنگدستی صمیمانه از وی پذیرایی کرد و آنچه داشت در طبق اخلاص نهاد و برای او آورد. مهمان با دلی شاد و خرسند از او خداحافظی کرد و رفت ولی همین که قدم از خانه بیرون گذاشت صاحب‌خانه از پشت مشاهده کرد که مشتی مار و عقرب و رتیل به تن او چسبیده‌اند. وحشت‌زده به دنبال او روان شد. چون اندکی راه پیمودند و به بیابان رسیدند دید که جانوران گزنده همه از بدن او به زمین ریختند و هر یک به گوشه‌ای گریختند و در لابه‌لای سنگ‌ها و بوته‌های صحرایی پنهان شدند. دانست که آنچه مهمان با خود برده و در بیابان ریخته درد و بلاهای خانه او بوده است. پس خدا را شکر کرد و به خانه بازگشت.
ز غم مباش غمین و مشو ز شادی شاد که شادی و غم گیتی نمی‌کنند دوام... 🍃🌸
🌷 پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) : ✍ زمانی بر مردم بیاید که دین هیچ دین‌داری سالم نماند ؛ مگر آن کس که مانند روباهی که بچه‌های خود را از دسترس درندگان دور می‌سازد ، قلّه به قلّه و لانه به لانه بگریزد. 💐 گفتند : آن چه زمانی است؟  فرمود :  آنگاه‌که معیشت ، جز با نافرمانی خدا فراهم نگردد و مجرد زیستن ، حلال و جایز می‌شود. 📒 بحرالمعارف، ج ۱، ص ۳۱۵ 📖 التحصین ، ص ۱۳ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج
💎پادشاه و درویش 🪴 درویشی مجرد به گوشه‌ای نشسته بود؛ پادشاهی برو بگذشت. درویش از آن جا که فراغ ملک قناعت است سر نیاورد و التفات 🪴 نکرد. سلطان از آن جا که سطوت سلطنت است برنجید و گفت این طایفه خرقه پوشان امثال حیوان‌اند و اهلیت و آدمیت ندارند!😒 🪴 وزیر نزدیکش آمد و گفت ای جوان مرد سلطان روی زمین بر تو گذر کرد چرا خدمتی نکردی و شرط ادب به جای نیاوردی؟ گفت: 🪴 سلطان را بگوی توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد و دیگر بدان که ملوک از بهر پاس رعیت‌اند نه رعیت از بهر طاعت ملوک...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡✨🧡 لقمان حکیم گفت: من سیصد سال با داروهای مختلف مردم را مداوا کردم و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم: "که هیچ دارویی بهتر از محبت نیست" تا فرصت هست به یکدیگر محبت کنیم🌱
🔻حکایت بط(مرغابی) 🦆 بط به صد پاکی برون آمد ز آب در میان جمع با خیرالثیاب 🦆 گفت در هر دو جهان ندهد خبر کس ز من یک پاک‌روتر پاک‌تر 🦆کرده‌ام هر لحظه غسلی بر صواب پس سجاده باز افکنده بر آب 🦆همچو من بر آب چون استد یکی نیست باقی در کراماتم شکی 🦆زاهد مرغان منم با رای پاک دایمم هم جامه و هم جای پاک 🦆 من نیابم در جهان بی‌آب سود زانک زاد و بود من در آن بود 🦆گرچ در دل عالمی غم داشتم شستم از دل کاب همدم داشتم 🦆آب در جوی منست اینجا مدام من به خشکی چون توانم یافت کام 🦆چون مرا با آب افتادست کار از میان آب چون گیرم کنار 🦆زنده از آب است دایم هرچ هست این چنین از آب نتوان شست دست 🦆من ره وادی کجا دانم برید زانک با سیمرغ نتوانم پرید 🦆آنک باشد قلهٔ آبش تمام کی تواند یافت از سیمرغ کام 🦆هدهدش گفت ای به آبی خوش شده گرد جانت آب چون آتش شده 🦆در میان آب خوش خوابت ببرد قطرهٔ آب آمد و آبت ببرد 🦆آب هست از بهر هر ناشسته روی گر تو بس ناشسته رویی آب جوی 🦆چند باشد همچو آب روشنت روی هر ناشسته رویی دیدنت
🔻آتش آه مظلوم 🪵 ستمگری از درویشان هیزم را به قیمت ارزان می‌خرید و به قیمت گران به ثروتمندان می‌فروخت. صاحبدلی به او گفت: تو مانند مار همه را نیش می‌زنی و چون جغد شوم هستی. زور تو به ما درویشان می‌رسد، از خدا بترس که او قدرتمندتر از تو است. اگر می‌خواهی مردم تو را نفرین نکنند، به کسی ستم مکن! 🪵 ستمگر ناراحت شد اما به درویش چیزی نگفت. یک شب آتش از آشپزخانه مرد ستمگر به انبار هیزم او سرایت کرد و تمام هیزم‌ها و دارایی او سوخت. روزی همان درویش او را دید که به دوستانش می‌گوید:نمی‌دانم این آتش چگونه بوجود آمد و خانه مرا سوزاند! 🪵 درویش گفت: این آتش دل سوخته درویشانی است که از آن ها هیزم می‌خریدی. باید از آتش دل سوخته دردمندان بترسی و از آن بپرهیزی که سرانجام این آتش شعله‌ور شده زندگی تو را می‌سوزاند. تا می‌توانی نباید کسی را بیازاری و نگذاری آهی به سبب ستم تو به آسمان بلند شود . 🪵 روی تاج کی خسرو نوشته شده بود : همانطور که سالیان دراز مردمانی پیش از ما بوده‌اند و این جهان را دست به دست ما داده‌اند، پس از ما نیز جهان به دیگران خواهد رسید. 🪵 چه سالهای فراوان و عمر‌های دراز که خلق بر سر ما بر زمین بخواهد رفت 🪵 چنان که دست به دست آمده‌ست ملک به ما به دستهای دگر همچنین بخواهد رفت حکایتهای
. خستہ ام از این شلوغی تار میخواهددلم شعرو باران دردلِ کُهسار میخواهددلم دور از چشم  همه محو نگاه گرم تو شاخہ ای گل با کمی دیدارمیخواهددلم کلبہ ای در جنگل ودستان گرم عاشقت با توبودن را فقط تڪرار میخواد دلم یڪ شب مهتابی و رویای ناب عاشقی پیله ی آغوشِ چون تو یارمیخواددلم ‌ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
امام رضا (علیه‌السلام ) : ✅کسی که گره از کار مومنی بگشاید و شادش کند، خداوند هم در روز قیامت، کار بسته او را می گشاید. 📚اصول کافی ج ۲، ص ۲۰۰ نور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خداوندا... 🦋به نامت، به یادت 🌸و به عشقت 🦋روزی دیگر از 🌸زندگانی ام را آغاز می‌کنم 🦋پشتیبانم باش. 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم 🦋الــهـــی بــه امــیــد تـــو‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ 🌸🍃
سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 🌸 🗓 امروز  جمعه ☀️  ۲۸  مرداد   ١۴٠٢   ه. ش 🌙 ۱ صفر    ١۴۴۵  ه.ق  🌲 ۱۸   آگوست   ٢٠٢٣    ميلادی.. 🌸🍃
دعای امروز 🌷❤️🌷 خدایا 🙏 در این جمعه تابستانی مرداد ماه مریض هارا شفا جوان هارا عاقبت بخیر پدر ومادرها سلامت و در زندگیمان نور ایمان ✨ عطا فرما🙏 آمیـــن🙏 به برکت صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💚 و خاندان پاک و مطهرش 🌷 🌷🍃
💗✨آدینه تون عالی و شاد 🌷✨گلستانی زیبا تقدیمتان 💗✨یک دسته ستاره ارمغانتان 🌷✨یک باغ پر از گلهای زیبا 💗✨تقدیم به قلب مهربانتان 💗✨دوستان خوبم 🌷✨امیدوارم 💗✨ یه جمعه عالی راکنار خانواده 🌷✨و عزیزانتون سپری کنید 💗✨لحظه هاتون آرام و 🌷✨کاشانه تون پرازمحبت باشه 🌸🍃