فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🔥علیرضا روزگار
ترانه شاد تصویری
تقدیم به شما😘
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
💠 امام حسن عسكرى عليه السلام
أعْرَفُ النّاسِ بحُقوقِ إخْوانِهِ و أشَدُّهُم قَضاءً لَها أعْظَمُهُم عِند اللّهِ شَأنا.
آن كه به حقوق برادران خود آشناتر باشد و در رعايت كردن آنها كوشاتر، نزد خداوند ارجمندتر است.
🌷
📚 الاحتجاج، ج۲، ص۵۱۷
#حدیث #امام_حسن_عسکری
💢 @Hadis_Shia 💢
4_5792176235207463704.mp3
28.52M
منتخبی از آثار
#استادمحمدرضاشجریان
با هم بشنویم و لذت ببریم.
۱- غلام چشم آن تُرکم
۲- یاد ایام
۳- گلچهره
۴- مرغ سحر
۵- آمدهام که سر نهم
۶- سلسله موی دوست
۷- ببار ای بارون
۸- صنما جفا رها کن
۹- سرو چمان
۱۰- دل بردی از من به یغما
۱۱- شیدایی
۱۲- رندان مست
🌸🍃🌻💛🍃🕊💚
#حکمت
گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمهای
که آب خورَد.
خود را در آب میدید و میرمید.
او میپنداشت که از دیگری میرمد،
نمیدانست که از خود میرمد.
همهی اخلاق بد _از ظلم و کین و حسد و
حرص و بیرحمی و کبر_ چون در توست،
نمیرنجی، چون آن را در دیگری میبینی،
میرمی و میرنجی.
🔻 برگرفته از فیه مافیه مولانای جان
#مولوی
#تنهايی از آن نيست که آدم کسانی را در
اطراف نداشته باشد؛
از اين است که آدم نتواند چيزهايی را
منتقل کند که درست میپندارد؛
از اين است که آدم صاحب عقايدی باشد
که برای ديگران پذيرفتنی نيست.
اگر انسان بيش از ديگران بداند،
تنها میشود!
📚 سرخ
✍ کارل گوستاو يونگ
📜 گنج نهانِ ایاز!
می گویند که اَیاز ، غلام سلطان محمد غزنوی ، در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان ، در دربار پادشاه صاحب منصب شد.
او اتاقی داشت که هر روز صبح به آن سر می زد و وقت خروج بر در اتاق قفلی محکم می زد تا این که درباری ها گمان کردند ایاز گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را از سر حسادت به گوش شاه رساندند.
پادشاه دستور داد وقتی غلام در اتاقش نیست در را باز کنند و گنج نهان را به محضر شاه بیاورند.
به این ترتیب 30 نفر از بدخواهان به اتاق ایاز ریختند و قفل را شکستند و هرچه گشتند چیزی نیافتند جز یک چارُق کهنه و یک دست لباس مندرس که به دیوار آویخته شده بود.
به این ترتیب دست خالی پیش شاه برگشتند و آنوقت سلطان به خنده افتاد و گفت: "ایاز مرد درستکاری است . آن لباس های مندرس مربوط به دوره چوپانی اوست و آنها را در اتاقش آویخته است تا روزگار فقر و سختی اش را به یاد داشته باشد و به رفاه امروزش غرّه نشود." 👌🌻
🔸 برگرفته از مثنوی معنوی مولوی
#حکایت
#مولوی
#مولانا
🌿 هرگز حسد نبردم بر مَنصبی و مالی
🍂 الا بر آن که دارد با دلبری وصالی
🌿 دانی کدام دولت در وصف مینیاید
🍂 چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی
🌿 خرم تنی که محبوب از در فرازش آید
🍂 چون رزقِ نیکبختان بی محنتِ سؤالی
🌿 همچون دو مغز بادام اندر یکی خزینه
🍂 با هم گرفته اُنسی وز دیگران مَلالی
🌿 دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد
🍂 کو را نبوده باشد در عمر خویش حالی
🌿 بعد از حبیب بر من نگذشت جز خیالش
🍂 وز پیکر ضعیفم نگذاشت جز خیالی
🌿 سال وصال با او یک روز بود گویی
🍂 و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی
🌿 ایام را به ماهی یک شب هلال باشد
🍂 وآن ماه دِلسِتان را هر ابرویی هلالی
🌿 صوفی نظر نبازد جز با چنین حریفی
🍂 سعدی غزل نگوید جز بر چنین غزالی
#سعدی