eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
Kashani-14030102-11Ramezan-62-Hkashani_Com.mp3
36.77M
🎙 📋 سیر تکوّن عقاید شیعه؛ جلسه یازدهم از سری سوم (در مجموع جلسه شصت و دوم) 📆 پنجشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب یازدهم ماه مبارک رمضان ▪️ مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی 🔸 بضعة الرسول سلام الله عليها 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ آیا می شود آیه تطهیر را تشریعی دید؟ ▫️ خروج از اصطلاح «اهل بیت» ▫️ تفاخر به آیه ی تطهیر ▫️ «آلوسی» که دشمن شیعه است از «اهل بیت» می گوید ▫️ آیه مباهله اصطلاح «اهل بیت» را روشن می کند ▫️ روضه و توسّل به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🎤
Kashani-14030103-12Ramezan-63-Hkashani_Com.mp3
45M
🎙 📋 سیر تکوّن عقاید شیعه؛ جلسه دوازدهم از سری سوم (در مجموع جلسه شصت و سوم) 📆 جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب دوازدهم ماه مبارک رمضان ▪️ مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی 🔸 بضعة الرسول سلام الله عليها 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ «ابن حجر مکّی» از آیه ی تطهیر می گوید ▫️ فهمِ علمای ما از آیه تطهیر ▫️ تکوینی بودن آیه ی تطهیر در بیان امام سجّاد علیه السلام ▫️ شأنِ شیعه ی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ▫️ پاسخ به شبهاتی پیرامون مسئله ی عصمت ▫️ پنج خواسته ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از خدای عزّ و جلّ ▫️ روضه و توسّل به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام 🎤
Kashani-14030104-13Ramezan-64-Hkashani_Com.mp3
43.04M
🎙 📋 سیر تکوّن عقاید شیعه؛ جلسه سیزدهم از سری سوم (در مجموع جلسه شصت و چهارم) 📆 شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب سیزدهم ماه مبارک رمضان ▪️ مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی 🔸 بضعة الرسول سلام الله عليها 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ تکیه به کذّاب ▫️ چه کسی خال المؤمنین است؟ ▫️ نمادِ فتنه ▫️ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در کتب قدیمی ▫️ مروری بر موضوع آیه ی تطهیر ▫️ چرا نام اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین در قرآن کریم نیست؟ ▫️ سعد بن ابی وقاص از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه می گوید ▫️ لحظاتِ خصوصیِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ▫️ روضه و توسّل به حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام 🎤
Kashani-14030105-14Ramezan-65-Hkashani_Com.mp3
48.98M
🎙 📋 سیر تکوّن عقاید شیعه؛ جلسه چهاردهم از سری سوم (در مجموع جلسه شصت و پنجم) 📆 یکشنبه ۵ فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب چهاردهم ماه مبارک رمضان ▪️ مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی 🔸 بضعة الرسول سلام الله عليها 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ تلاش رسول خدا برای روشن شدنِ مصادیقِ آیه ی تطهیر ▫️ حساسیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم نسبت به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین ▫️ دزدی و خیانتِ البانی نسبت به حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم ▫️ بدتر از کفر ▫️ درنگی بر آیه ی طهارت ▫️ خطرِ بردنِ آبروی انسان ها ▫️ مسیر دینداری، راه میانبُر ندارد ▫️ وقفِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ▫️ اهمیّتِ حفظِ خانواده ▫️ روضه و توسّل به حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام 🎤
Kashani-14030106-15Ramezan-66-Hkashani_Com.mp3
34.87M
🎙 📋 سیر تکوّن عقاید شیعه؛ جلسه پانزدهم از سری سوم (در مجموع جلسه شصت و ششم) 📆 دوشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۳؛ مصادف با شب پانزدهم ماه مبارک رمضان ▪️ مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی 🔸 بضعة الرسول سلام الله عليها 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ فهم آیه تطهیر در بیان «ابوجفعر طحاوی» ▫️ خطبه ی امام حسن مجتبی صلوات الله علیه در شام شهادتِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ▫️ امام حسین علیه السلام در محضر امام حسن علیه السلام ▫️ شاعری که به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه امید داشت 🎤
. السلام علیک یا امیرالمؤمنین بخش هایی از مقتل امیرالمؤمنین علیه السلام که می توان در گریز روضه های این شب ها استفاده کرد: ۱.کاسه ی شیری برای حضرت آوردند، حضرت مقداری از آن را نوشید و فرمود از این شیر به ابن ملجم هم بدهند و به امام حسن علیه السلام وصیت کرد که مراعات حال اسیر را بنمایند و به او آب و غذا بدهند و دست و پایش را در غل و زنجیر نکنند و فرمودند اگر از دنیا رفتم در قصاص او فقط یه ضربت به او بزنید و بدن او را مثله(قطعه قطعه) نکنید. ۲.اصبغ بن نباته نقل می کند که حضرت در بستر بودند و دستمال زردی به سر مبارک حضرت بسته بودند که از شدت زردی رنگ صورت حضرت قابل تمایز نبود و معلوم نبود کدامیک زردتر از دیگری است. ۳.به امام مجتبی علیه السلام سفارش کردند پارچه ی گران قیمتی برای کفن کردن جسم ایشان استفاده نشود و(به نقل از امام حسین علیه السلام) بدن حضرت را با پنج پارچه کفن کردند و در نقلی دیگر سه پارچه از بهشت برای کفن کردن جسم ایشان در کنار سر مبارک حضرت دیدند و با آن ها بدن را کفن کردند. ۴.لحظه ای که فرق حضرت شکافته شد، با زانو روی زمین افتادند، سپس مردم مشاهده کردند حضرت مشتی از خاک های اطراف محراب مسجد را بر زخم سر می ریزند و آیاتی از قرآن کریم را می خوانند. ۵.امام مجتبی علیه السلام نماز صبح را به جای پدر خواندند و امیرالمؤمنین علیه السلام نیز نماز را با ایما و اشاره خوانده و از شدت ضعف و بی حال هر لحظه بدن و سر مبارکشان به سمتی میل می کرد و کج میشد. ۶.لحظه ای که شمشیر ملعون بر فرق مولا خورد ندای جبرئیل برخواست که تهدمت والله ارکان الهدی، این صدا را همه ی اهل کوفه شنیدند. ام کلثوم با شنیدن این صدا ندا بلند کرد: وا ابتاه وا محمداه وا سیداه... ۷.در هنگام خروج از مسجد حسنین حضرت را یاری میدادند، ردای حضرت را به سر مبارک پیچیده بودند ولی کماکان خون جاری بود، حضرت خون ها را بر محاسن خود میکشید و میفرمود راست گفت رسول خدا(ص)(اشاره به وعده رسول خدا به مولا درباره خضاب شدن محاسن او به خون سرش) ۸.درون مسجد و بعد از نماز، امام حسن مجتبی علیه السلام سر پدر را بر دامن نهاده و با حال گریان می فرمودند که ای پدر پشت ما را شکستی، چگونه تو را با این حال ببینم؟ مولا فرمودند گریه نکن که ملائک آسمان از گریه ی تو به گریه افتادند. ۹.خطاب به حضرت زینب سلام الله علیها در کنار بستر فرمودند: گویا می بینم تو را و زنان دیگر از اهلبیت مرا در این شهر اسیر کرده اند و به ذلت خواری می برند و شما از دشمنان خود خائف و ترسان هستید. علیه السلام ............... لحظات پایانی عمر مبارک حضرت امیرالمؤمنین(ع) اصبغ بن نباته می‌گوید: وارد خانه علی علیه‌السلام شدم، دیدم علی علیه‌السلام یک پارچه زردی را به سر مبارک‌شان بسته‌اند و خون هم مرتب از سر مولا می‌ریزد و رخسار شریف‌شان زرد شده‌است؛ به‌گونه‌ای‌که من بین پارچه و صورت تشخیص ندادم. آن گاه فریاد کشیدم و خود را به دامن حضرت انداختم و او را می‌بوسیدم و اشک می‌ریختم. حضرت فرمود: «لَا تَبْکِ یَا اَصْبَغُ فَاِنَّهَا وَ اللَّهِ الْجَنَّةُ؛ گریه نکن اصبغ به راستی و قسم به خداوند! این [حالی که می‌بینی، مرا در شرف ورود به] بهشت [قرار داده] است.»(۱) و به دخترش ام‌کلثوم که به شدت گریه می‌کرد، جایگاه خویش را گوشزد کرده، فرمود: «یَا بُنَیَّةُ لَا تَبْکِِین فَوَ اللَّهِ لَوْ تَرَیْنَ مَا یَرَی اَبُوکَ مَا بَکَیْتِ؛ دخترم! گریه نکن! به خدا سوگند! اگر می‌دیدی آن‌چه را که پدرت می‌بیند، گریه نمی‌کردی.» عرض کرد: شما چه می‌بینید؟ فرمود: «می‌بینم که ملائکه و انبیاء عظام صف کشیده‌اند و همه منتظرند که من بروم.»(۲) و حسن ختام را جملات عاشق علی علیه‌السلام صعصعة بن صوحان قرار می‌دهیم. وی در حالی که یک دست بر قلب خود گذاشته بود و با دست دیگر خاک بر سر می‌پاشید، می‌گفت: «مرگ و شهادت گوارایت باد! که تولدت پاک و شکیبایی‌ات نیرومند و جهادت بزرگ بود. بر اندیشه‌ات دست یافتی و تجارتت سودمند گشت. بر آفریننده‌ات وارد گشتی و او تو را با خوشی پذیرفت و ملائکه‌اش به گردت جمع شدند. در همسایگی پیغمبر جایگزین گشتی و خداوند تو را در قرب خویش جای داد و به درجه برادرت مصطفی رسیدی و از کاسه لبریزش آشامیدی.»(۳) 📚منبع (۱) اسرار عبادت، عبدالله جوادی آملی، ص ۲۶۵؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۲، ص ۲۰۴ (۲) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۲ ص ۲۰۱؛ خصال، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۲۶۸ (۳) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۲، ص ۲۹۵ .
. علیه‌_السلام فرازی از یک الهی به شور قیام حسین به فریاد سرخ و پیام حسین به آنان که محو نگاهش شدند شهید سرافراز راهش شدند.. به مردانِ در عشق، ضرب‌المثل به مرگی که شیرین‌تر است از عسل به شیدایی مسلم بن عقیل به اول شهید از تبار خلیل.. به دستی که در علقمه، شد قلم وفایش به عالم، عَلَم شد عَلَم به آبی که از چشمۀ مشک ریخت به زینب که از روی تلّ اشک ریخت به گودال بالاتر از طاقِ عرش به خونی که پاشید بر ساق عرش به «روز دهم» زیر چرخ کبود که «خورشید بر نیزه گل کرده بود» به قنداقه‌ای که به معراج رفت به پیراهنی که به تاراج رفت به اسبی که کوبید سر بر زمین به خون‌های جاری در آن سرزمین به ماهی که مهرش شده مشتری به ایثار انگشت و انگشتری به آیات کهف و به آیات نور به مهمانی سر، میان تنور به عاشق‌ترین خواهر روزگار که صبر و وفا را، شد آموزگار به غم‌های بانوی مَحمِل‌نشین به ایراد آن خطبۀ آتشین به شور مناجات مولا علی به جان‌های پیوسته با «یا علی» به تأثیر شب‌ناله‌هایِ کمیل به سوز علی، در دعای کمیل به دل‌های عاشق، قراری ببخش فروغی از آیینه‌داری ببخش که نور دل اهل بینش تویی سرآغاز هر آفرینش تویی به راه تو آنان که سر داده‌اند ز فضل تو ما را خبر داده‌اند.. ندارم کسی جز تو فریاد‌رس تویی داد‌خواه و تویی داد‌رس الهی و ربی! پناهم بده به سرمنزل عشق راهم بده مرا جز تو، با کس سر و کار نیست پذیرندۀ توبه غیر از تو کیست؟ نه چشمی نظر می‌کند سوی من نه راه فراری فراروی من.. تو گرداندی از من بلا را به لطف ندیده گرفتی خطا را به لطف به صد مرحمت ای خدای جلیل پراکندی از من ثنای جمیل ثنایی که شایستۀ من نبود سزاوار تشریف این تن نبود ندیدی به کردار من جز قصور مرا بردی از چاهِ ظلمت به نور منم شرمسار از بَدِ حال خود زمین‌گیرِ زنجیرِ اعمال خود.. نشد دامنم پاک از خار‌ها شکستم حریم تو را بار‌ها سزد گر ببارد بلا بر سرم که در بند نفس جنایت‌گرم نه این بد‌دلی، در سرشت من است حجاب دعا، فعل زشت من است تو آگاهی از زشتی کار من نباشد نهان از تو اسرار من مرا اشک‌باران‌تر از ابر کن عقوبت اگر می‌کنی، صبر کن مرا داد دنیا فریب از غرور به زندانم از آرزوهای دور نباشی اگر دست‌گیرم هنوز به نادانی خود دلیرم هنوز مرا خواب غفلت گرفتار کرد مرا نفس فرمان‌روا خوار کرد پی خواهش دل شدم سال‌ها شکسته‌ست از من پر و بال‌ها هوای دلم گشت دام فریب دچارم به این سرنوشت غریب چرا بی‌اثر اشک و آه من است؟! که سَدّ اجابت گناه من است گناهم، زیان جای سود آورد بَلا بر سر من فرود آورد.. به کف غیر اندوه چیزی نماند ز‌ مُلک تو راه گریزی نماند الهی و ربّی! کرم کن کرم بخوان چون کبوتر مرا در حرم.. تو پوشیده‌ای عیب‌های مرا ببین گریۀ های‌های مرا من آنم که بَر خود ستم کرده‌ام و کسبِ رضای تو کم کرده‌ام دلم در حریم تو نااهل بود دلیری من از سَرِ جهل بود مرا نیست هر چند قلب سلیم مکن چیره بر من عذاب الیم الهی و ربّی! من آن بنده‌ام که اینک تهی‌دست و شرمنده‌ام ضعیفم من و دردمند و حقیر ذلیلم من و مستمند و فقیر ز بیم تو در چشم من خواب نیست به روز عقوبت مرا تاب نیست عقوبت ز اعمال خود می‌کشم که طعم عذاب تو را می‌چشم به جُرمی که کردم در آن سال‌ها اسیرم اسیر سیه‌چال‌ها.. چو با یادت آورده‌ام شب به روز امیدم تویی، هستی‌ام را مسوز اگر بر عذابت صبوری کنم صبوری کی از داغ دوری کنم؟ به اکرام تو چشم اگر دوختم به امید عفوت چرا سوختم؟ تو زنجیرِ جانِ مرا باز کن در آتش، زبان مرا باز کن که شیون بر‌آرم در آن آستان شوم با دل خسته هم‌داستان به حسرت بنالم ز دل مثل نای بگریم بر احوال خود، های‌های بخوانم تو را از سویدای جان که اِی آرمانِ دلِ عارفان! پشیمانم و سرپناهی نماند به جز آستان تو راهی نماند «عقوبت مکن عذرخواه آمدم به درگاه تو روسیاه آمدم» ندارم به جز لطف تو دادرس تو بیچارگان را به فریاد رس که غیر از تو بخشد گناه مرا؟ که رحم آوَرَد اشک و آه مرا؟.. نجاتم از این روسیاهی ببخش به این بی‌نوا آنچه خواهی ببخش .
. کشتی نوح نشد منتظر هیچ کسی این حسین است که با خود همه را خواهد برد .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. امید به خدا داشتن لاتقنطوا من رحمت الله 💠داستان از خواب بیدار شدند دیدند همه خروسهای روستا مرده ا
. بر عفو بی‌حسابت این نکته‌ام گواه است گفتی که یأس از من بالاترین گناه است من غرق در گناهم مسکین و رو سیاهم تنها تویی پناهم «لا تَقنَطُوا» گواه است هرگز نمی‌پسندی در بر رویم ببندی آخر کجا گریزد عبدی که بی‌پناه است در دیده اشک سُرخم بر چهره رنگ زردم مویم شده سفید و پرونده‌ام سیاه است بازآمدم به سویت برگشته‌ام به کویت این بندۀ فراری محتاج یک نگاه است من عهد خود شکستم من راه خویش بستم ور نه به جانب تو هر سو هزار راه است یک جمله با تو گفتن ذکر هزار سال است یک لحظه بی‌تو بودن یک‌عمر اشتباه است یک یا اِلهی اَلْعَفو جبرانِ جُرمِ یک عمر یک شام قدر با تو بِهْ از هزار ماه است استاد حاج ✍ .
المؤمنين_علی_عليه_السلام‏ در مسجد کوفه بسم الله الرحمن الرحیم اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ مَالٌ وَ لاَ بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ‏ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَ الْأَقْدَامِ‏ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لاَ مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ‏ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ لاَ تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ‏ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ‏ لِكُلِّ امْرِى‏ءٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ‏ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ‏ وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ كَلاَّ إِنَّهَا لَظَى نَزَّاعَةً لِلشَّوَى‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ إِلاَّ الْمَوْلَى‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمَالِكُ وَ أَنَا الْمَمْلُوكُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ إِلاَّ الْمَالِكُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْعَزِيزُ وَ أَنَا الذَّلِيلُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الذَّلِيلَ إِلاَّ الْعَزِيزُ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلاَّ الْخَالِقُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْعَظِيمُ وَ أَنَا الْحَقِيرُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْحَقِيرَ إِلاَّ الْعَظِيمُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْقَوِيُّ وَ أَنَا الضَّعِيفُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الضَّعِيفَ إِلاَّ الْقَوِيُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْغَنِيُّ وَ أَنَا الْفَقِيرُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفَقِيرَ إِلاَّ الْغَنِيُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمُعْطِي وَ أَنَا السَّائِلُ وَ هَلْ يَرْحَمُ السَّائِلَ إِلاَّ الْمُعْطِي‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْحَيُّ وَ أَنَا الْمَيِّتُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَيِّتَ إِلاَّ الْحَيُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْبَاقِي وَ أَنَا الْفَانِي وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفَانِيَ إِلاَّ الْبَاقِي‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الدَّائِمُ وَ أَنَا الزَّائِلُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الزَّائِلَ إِلاَّ الدَّائِمُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ إِلاَّ الرَّازِقُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِيلُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْبَخِيلَ إِلاَّ الْجَوَادُ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمُعَافِي وَ أَنَا الْمُبْتَلَى وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُبْتَلَى إِلاَّ الْمُعَافِي‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْكَبِيرُ وَ أَنَا الصَّغِيرُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الصَّغِيرَ إِلاَّ الْكَبِيرُ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْهَادِي وَ أَنَا الضَّالُّ وَ هَلْ يَرْحَمُ الضَّالَّ إِلاَّ الْهَادِي‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْحُومَ إِلاَّ الرَّحْمَنُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ السُّلْطَانُ وَ أَنَا الْمُمْتَحَنُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ إ ِلاَّ السُّلْطَانُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الدَّلِيلُ وَ أَنَا الْمُتَحَيِّرُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُتَحَيِّرَ إِلاَّ الدَّلِيلُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْغَفُورُ وَ أَنَا الْمُذْنِبُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُذْنِبَ إِلاَّ الْغَفُورُ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْغَالِبُ وَ أَنَا الْمَغْلُوبُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ إِلاَّ الْغَالِبُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ إِلاَّ الرَّبُ‏ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ أَنْتَ الْمُتَكَبِّرُ وَ أَنَا الْخَاشِعُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْخَاشِعَ إِلاَّ الْمُتَكَبِّرُ مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ وَ ارْضَ عَنِّي بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ وَ فَضْلِكَ‏ يَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ وَ الطَّوْلِ وَ الاِمْتِنَانِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏ .👇
. هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است آی صاحبخانه پس کی نونوارم می کنی؟ پیش خوبانت اگر رسوا شوم درد سر است سفره آماده است، اما میهمان آماده نیست آه باران بهاری! چشم خشکم نوبر است لطف کن چوبم بزن، ردّم کنی دق می کنم آبرویم ریخت پیش هر که این دور و بر است خاک ویرانم ولی حتماً به دردت میخورم آنکه بُرده سود، از خاک خرابه زرگر است آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است آنچه غفلت دارم از آن، ترس روز محشر است نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است زودتر پرونده ی ما را بده دست علی حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است زیر ایوان طلایش، قبله سرگردان شده حرف انگور نجف در سجده مستی آور است بسکه محتاجم علی را با حسن دادم قسم چون گره را باز کردن، کار سبط اکبر است سفره ی شب های قدرم را حسن انداخته او که در دست کریمش، رزق سال نوکر است عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد می شود گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آنکه از آتش فراری داده من را مادر است مادر ما را زدند و دست مولا بسته بود آه حیدر از همان میخی است که روی در است زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها اینکه می سوزد در آتش، دختر پیغمبر است فاطمه با خنجری کُند از حسینش دل برید حنجرش آتش گرفت اما صدا بی جوهر است خیمه اش در شعله و در شعله دامن سوخته دختری که سوخته دستش به روی معجر است پیش مادر سر جدا شد، سر در آورد از تنور شانه زد زهرا بر آن مویی که پُر، خاکستر است ✍ .👇
. یا اول مظلوم ✳️ من ایشان را دوست دارم به جهت اینکه رسول خدا(ص) ایشان را دوست داشت عبد الرّحمن بن جندب از پدرش روايت‌كرده كه گفت: چون با عثمان براى خلافت بيعت شد از مقداد بن اسود كندى- رحمه اللَّه- شنيدم كه به عبد الرّحمن بن عوف مى‌گفت: اى عبد الرّحمن به خدا سوگند هرگز رويدادى مانند آنچه بر سر اين خاندان (اهل بيت پيامبر) عليهم‌السّلام پس از رحلت پيامبرشان صلّى اللَّه عليه و آله آمد نديده بودم! عبد الرّحمن گفت: مقداد! تو را به اين گونه امور چكار؟ مقداد گفت: «به خدا سوگند ايشان را دوست مى‌دارم بدين جهت كه رسول خدا(ص) دوست‌شان مى‌داشت و به خدا سوگند اندوهى كه به هيچ وجه نمى‌توانم اظهارش كنم بر من چيره شده از اينكه قريش به جهت شرافت اين خاندان بر ساير مردم شرف يافتند و با اين حال همگى همدست شده تا قدرت و نفوذ و حكومت رسول خدا(ص) را از دست ايشان ربودند.» عبد الرّحمن گفت: اى واى! به خدا سوگند من فراوان خود را به خاطر شما به زحمت انداخته‌ام. مقداد گفت: «توجّه كن به خدا سوگند دست از دامان مردى برداشتى كه از جمله كسانى‌است كه به حق فرمان دهند و به حق عدالت ورزند، هان به خدا سوگند اگر ياورانى عليه قريش مى‌يافتم با آنان مى‌جنگيدم همان‌گونه كه در روزهاى بدر و احد جنگيدم.» عبدالرّحمن گفت: مادرت به عزايت بنشيند مقداد! مبادا مردم اين سخن را از تو بشنوند، به خدا سوگند مى‌ترسم از اين‌كه تو صاحب يك فرقه و آشوبى شوى. جندب گويد: پس از آنكه مقداد از آنجا رفت، نزد او رفته و گفتم: من از ياران توام. گفت: خدا تو را رحمت كند، آنچه ما خواهان آنيم دو سه نفر مرد براى آن كافى نيست پس از نزد وى بيرون شدم و خدمت على بن ابى طالب(ع) رسيدم و گفتار او و خودم را به عرض رساندم و حضرت براى ما دعاى خير فرمود. 📚منبع امالی، شیخ مفید، ص۱۹۸ ............. 🌸 مهر پیامبر(ص) و علی(ع) پیامبر می‌فرمود: «اى على! به راستى كه خداوند بزرگ، مهر من و مهر تو را در دل نخستين گروهى كه به سوى بهشت پيشى مى‌گيرند، قرار داده‌است و دشمنى من و دشمنى تو را در دل اولين گروهى از گمراهان از امّت من كه به سوى آتش پيشى مى‌گيرند، قرار داده‌است.» 📚منبع الخصال، شیخ صدوق، ترجمه جعفرى، ج ۲، ص ۳۸۷ .
. أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْهِ. پناه میآورم به عظمت ذات كريمت، از اينكه ماه رمضان از من سپرى شود، يا سپيده اين شب طلوع كند، و از سوى من نزد تو گناهى يا نتيجه كارى مانده باشد، كه مرا بر آن عذاب نمايى .
. 🟢 منفعت دوست‌داشتن حضرت علی(ع) در روز قیامت حارث همدانی می‌گوید: به محضر امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه‌السّلام وارد شدم. امام فرمود: «چه چیز تو را به اینجا کشانده‌است؟» عرضه داشتم: دوستی تو ای امیرمؤمنان. پس فرمود: «ای حارث! آیا مرا دوست می‌داری؟» پس گفتم: به خدا سوگند! بله ای امیرمؤمنان. امام فرمود: «آگاه باش اگر جانت به گلویت برسد مرا هرگونه که دوست می‌داری مشاهده خواهی‌کرد و اگر مرا مشاهده‌کردی در حالی‌که انسان‌ها را از حوض [کوثر] همچون شتران تشنه و غریب سیراب می‌کنم، مرا هرگونه که دوست می‌داری مشاهده خواهی‌کرد و اگر مرا مشاهده‌کردی درحالی که بر پل صراط با پرچم حمد در مقابل رسول خدا(ص) می‌گذرم مرا هرگونه که دوست می‌داری مشاهده می‌کنی.» 📚منبع امالی، شیخ طوسی، ج۱، ص۱۱۱ ......... 🟩 دوست‌داشتن حضرت علی(ع) و فاطمه(س) جمیع بن عمیر می‌گوید: می‌شنیدم که عمّه‌ام به عایشه می‌گفت: تو بودی که آن‌سان به سوی علی علیه‌السّلام قدم برداشتی؟ عایشه گفت: ما را رها کن! هیچ مردی در نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله محبوب‌تر از علی علیه‌السّلام و هیچ زنی محبوب‌تر از فاطمه علیهاالسّلام نبود. 📚منبع امالی، شیخ طوسی، ج۱،‌ ص۷۴۳
4_6046170791387601692.mp3
44.2M
🎤 اختصاص شیخ مفید المومن مرآت المومن شیعه امام حسین کسی ست که اگر به او نگاه کردی، یاد امام حسین بیفتی (چون اعمالش امام حسینی ست ) در امور مادی به پایین تر از خود نگاه کنید(تا قانع باشید) و در امور مادی به بالاتر از خود نظر کنید(تا عملش به چشمش نیاید و برای رسیدن به درجات بالاتر تلاش کند) دین پابرجا نماند ،مگر با ثروت خدیجه و شمشیر علی امیرالمؤمنین